ازدواج سفید در قرآن و ایران
اشاره
ازدواج سفید ممکن است از نظر عرف یک پدیده تازه در جامعه های سنتی و
اسلامی باشد ولی از نظر قرآن کریم که برای همه زمانها و مکانها و موقعیتها نازل
شده تازگی ندارد و هزاروچهارصد سال پیش برای چنین روزهایی برنامه ریزی و برای جوانان
جامعه های مسلمان که به هر دلیلی به ناتوانی در ازدواج قانونی گرفتار شده اند
چاره جویی کرده است:
و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنات المؤمنات فمن ماملکت ایمانکم من
فتیاتکم المؤمنات والله اعلم بایمانکم بعضکم من بعض. فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن
بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذان اخدان(نساء: بیست و پنج)
ترجمه: و کسی از شما که توانایی ندارد ازدواج کند پس از آنچه که دستهای شما
مالک شد ازدواج کنید از دختران جوان مؤمن و خداوند داناتر است به اینکه شما تا چه
اندازه ایمان دارید. شما از یکدیگرید. پس ازدواج کنید با آنان با اجازه خانواده
هایشان و بدهید به آنان پاداششان را به نیکویی. آنان پاکدامنند و این روش زناکاری
نیست و این گونه ازدواج دوستگیری نیست.
توضیح مهم: در زمان نزول آیه چون فرهنگ و عرف جامعه اجازه نمیداد
جز کنیز زنی حاضر شود خود را در اختیار مردی قرار دهد مترجمین قرآن کریم در
ترجمه های خود برای عبارت ماملکت ایمانکم واژه کنیز را به کار برده
اند ولی این عبارت خاص کنیز نیست و معنای کنیز را نمیدهد بلکه عبارتی
عام است. اکنون شرایط زندگی متفاوت شده است. از سویی کنیزی وجود ندارد و از سوی
دیگر دخترانی حاضرند به شرطها و شروطها خود را در اختیار دیگری قرار دهند(که
معنای ماملکت ایمانکم را میدهد). اگر این دختران طبق آیه قرآن پاکدامن
باشند و هدفشان زندگی سالم باشد بدون اشکال است و اگر تنها برای هوی و هوس چنین کاری
کنند و رعایت اخلاق و عفت را نکنند گناهکار و از روشی که قرآن یاداور شده به دور
خواهند بود.
ضمنا کسانی تصور نکنند اگر دختری خود را در اختیار پسری(با رعایت اصول) قرار
دهد از نظر شأن ومنزلت زن موجب خفت دختر است بلکه برعکس نشان از آن دارد که اختیار
با دختر است و اوست که تعیین کننده رابطه خود است. نه زور والدین و نه شرایط دیگری
در تصمیم دختر مؤثر نیست.
ازدواج سفید در ردیف ازدواج موقت(متعه یا صیغه) است ولی اگر ازدواج موقت برای
بزرگسالان نیز هست این آیه گویی تنها برای زوجهای جوان نازل شده است. به آن دلیل
که هم از دختران جوان یادشده و هم اجازه خانواده آن دختران را لازم دارد و هم دو
ویژگی یا شرط را برای این گونه ازدواج قائل شده که یکی تظاهر نکردن به زناکاری
است(غیرمسافحات) و دیگری اینکه با دوست گرفتن(متحذان اخدان یا گرل
فرند بوی فرند که در غرب رواج دارد) تفاوت دارد.
ممکن است این اظهار نظر از سوی سه گروه مورد نقد قرار گیرد:
یک- کسانی که خود و خانواده در رفاه هستند و مشکلی ندارند و مشکلات دیگران را نیز
مشکل نمیدانند و به حسابهای دیگری میگذارند و به قرآن کریم نیز با دیدی دیگر
مینگرند.
دو- زمامدارانی که کوتاهی شان در رسیدن جامعه به این وضع را با توجیه هایی از خود
ساقط میدانند و واقع بینانه و عملگرایانه به فکر جوانان نیستند.
سه- شریعمدارانی که مسائل دین را با مسائل روز جامعه کمتر وفق میدهند زیرا از
محیطی بسته به در نمیآید تا نظر فقهی را با توجه به شناخت جامعه صادر کنند تا
اینکه نظرشان مفید واقع شود بلکه به ظواهر آیات و روایات بسنده میکنند.
ولی
ظاهرا این آیه چیزی جز این پیام را در بر ندارد و گویی برای ما ایرانیان در این روزگار
نازل شده است تا جامعه بیش از این به فساد جنسی که گاهی منجر به فسادهای دیگر نیز
میشود در نیفتد.
همان گونه که
قرآن کریم پیشبینی کرده از عواملی که میتواند جوانها را به سمت این گونه ازدواج
بکشاند مشکلات عینی و ملموس جامعه از جمله مشکل اندوختن و پس انداز کردن خود یا والدین
برای مقدمات ازدواج رسمی و مراسم ازدواج یا خرید خانه و نیز هزینه بالای اجاره و
نبود تناسب درامدها و هزینه هاست که موجب میشود زوجهای جوان با موافقت خانواده حاضر
به امضای عقدنامه نشوند و ترجیح دهند زندگی را با ازدواج سفید
ادامه دهند .
4/3/93 - احمد شماع زاده
*****
به گزارش
سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، یکی از پدیدههای
ازدواج به نام «ازدواج سفید» در سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته و به
جایی رسیده که رسانهها و کارشناسان نیز به آن میپردازند.
منظور از
«ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است. یعنی بی آنکه خطبه عقد
یا صیغه بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف میروند. البته
معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو
مانند یک زن و شوهر با هم زندگی میکنند نه همخانه(پارتنرشیپ) یا دوستانه(فرندشیپ).
و از آنجا که جامعه ایران یک جامعه سنتی - اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن
تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام میشود. به همین منظور نیز آماری در مورد شمار این نوع ازدواجها در دست نیست.
مژگان و حامد
چهار سال میشود که به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی میکنند و میگویند
علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارند. آنها مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند
و در تمام محافل و جمعها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی میکنند.
مژگان میگوید: حامد را هشت سال
است که میشناسم بعد از یک سال که از آشنایی مان میگذشت متوجه شدیم که خیلی از
علایق و سلایقمان مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و 6 سال پیش حتی
خانواده هایمان در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.
او به زمانی
اشاره میکند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم
با هم زندگی کنیم و از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج
نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی
نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.
حامد میگوید
:همخانه بودن با نوع زندگی آنها فرق میکند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که
هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی
را داریم. صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآییم و شام میخوریم.
نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که
مانند همخانهها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان
داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.»
او در ادامه
صحبت هایش به دعواهایشان هم اشاره میکند: «در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم
مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی میکنیم. مدل دعواهایمان هم شبیه زن و
شوهرهایی است که اسمشان در شناسنامه ثبت شده است.»
ازدواج سفید
به ضرر دخترهاست
همزیستی بدون
ثبت یا همان «ازدواج سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی
در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه کارتر است و پیش از 1970 این مساله
غیرقانونی بود، اکنون به یک پدیده نسبتا عادی بدل شده است. از دهه 70 میلادی تا کنون تصویر زن
در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است. جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد، تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز
متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که
البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به
ضرر دختران ایرانی است: «بیشتر از 90 درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛
چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط
است را برای پسر خود بگیرند.
آن درصد
باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و
مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات
دختر و خانواده اش به نفع خود بهره ببرد.
یک آسیب شناس
در این باره توضیح میدهد: «دخترها در جامعه ما ضرر میکنند چون فرهنگ جامعه ما
اینچنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی
به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهدبود که بر دختران جامعه وارد میشود.»
اقلیما درباره پدیده «ازدواج سفید» میگوید: «این نوع ازدواجها همان نامزدی قدیم
است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است.»
او ادامه میدهد:
«خانوادهها به دلیل اینکه گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر و کله زدن با
فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی
نداشته باشد اما چون قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را ندارند میگذارند هرکار که دلش میخواهد
انجام بدهند.»
ازدواج سفید
راهی برای فرار از مسئولیت
این مددکار
اجتماعی یکی از بزرگترین علتهایی که خانوادهها به «ازدواج سفید» تن در میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج
سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر
خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند، بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین
خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟»
او این پدیده
را یک پدیده غربی میداند که در خانوادههای امروزی بدون اینکه بدانند چنین فرهنگی
در جامعه وجود ندارد رخنه کرده است: «در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد
تنها به خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند اما در
ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع
کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن داده میشود اما در ایران اینطور نیست؛ چون
فرهنگها با هم فرق میکند.» اقلیما با بیان این نکته که چنین اتفاقی موجب فرو
ریختگی فرهنگی خواهدشد بیان میکند: «محققان و جامعه شناسان وجود چنین پدیدههایی
را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعه ای از
عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها به خاطر مشکلات اقتصادی است
چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی بربیایند به
همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشد.»
ازدواج سفید
در کشورهای دیگر
آمارها نشان
میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای
آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال 1994، حدود 3/7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک
به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از
1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از 1960 تا 2000 ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شدهاست.
*****
به گزارش باشگاه خبرنگاران، دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور
جوانان وزارت جوانان با تاکید بر دلایل بالارفتن سن ازدواج گفت: بیش از 10 عامل در
افزایش سن ازدواج و بی رغبتی جوانان به تشکیل خانواده دخیل هستند که مسائل اقتصادی
یکی از آنهاست. بحران اقتصادی از جمله این عوامل است اما همه آن نیست.
وی افزود: حوزه اقتصاد خانواده و ازدواج 4
قسمت دارد اشتغال، مسکن، وام ازدواج و کمک
هایی از قبیل هزینه جهیزیه؛ همچنین مشاوره های ازدواج امری بسیار مهم است که هزینه
های خاص خود را دارند.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان، بخش جوانان را میراث
دار سازمان ملی جوانان سابق دانست و اظهار داشت: مدیریت امور جوانان برنامه ریزی کننده و فرابخشی است نه اجرایی. به
همین دلیل تمام مسائل جوانان را در وزارتخانه بررسی و در شورای عالی جوانان که بیش
از 18 عضو از وزرا و مقامات عالی دستگاه ها دارد و به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می
شود، مطرح می کنیم.
وی تصریح کرد: مسائل جوانان پس از تصویب و
نهایی شدن در این شورا در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان که بیش از 30 عضو از
نمایندگان تام الاختیار دستگاه ها در آن حضور دارند اجرایی می شود. وظیفه ما در
وزارت ورزش و جوانان پیگیری و نظارت مسائل جوانان است که توسط شورا و ستاد تصویب و
اجرایی می شود.
گلزاری با اشاره به مشکلات اقتصادی حوزه
ازدواج و جوانان گفت: تا پایان سال 92 بیش از یک میلیون جوان در نوبت وام ازدواج
بودند که به دلیل اتمام موجودی صندوق ملی قرض الحسنه و تکالیف دیگری که بر عهده
این صندوق بود، وام نگرفتند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت ماه امسال بودجه
بحث وام ازدواج در مجلس مطرح شد که بنده هم 1 ماه پیش در کمیسیون بودج به دفاع از
آن پرداخت که رای نیاورد اما مجلس هم برای گشایش وام ازدواج اقدام نکرد.
معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این
پرسش که راهکار وزارتخانه برای حل مشکل اقتصادی ازدواج جوانان چیست، گفت: با توجه به
شرایط اقتصادی کشور و وضعیت پرداخت وام ها، مجمع خیرین ازدواج
یکی از راهکارهای ما در این زمینه است. با بیش از 40 نفر از افراد دلسوز و توانا
در تهران و استان ها این مجمع فعالیت خود را آغاز کرده تا مردم مثل خیرین سلامت و
مدرسه ساز به عنوان خیرین ازدواج در این امر مشارکت کنند.
محمود گلزاری با اعلام خبر برگزاری نشستی
با معاون وزیر اقتصاد و اعضای صندوق مهر امام رضا(ع) گفت: امیدواریم با برگزاری
این جلسه در هفته آینده و بهره گیری از ظرفیت های وقف و مجمع خیرین ازدواج خبرهای
خوشی را در زمینه بهبود مشکلات اقتصادی پیش روی ازدواج جوانان اعلام کنیم.