Monday, October 31, 2016

محمد نوریزاد: تجمع شکوهمند ایرانیان در پاسارگاد زلزله ای است که دامن نظا...

موزیک ویدئوی «حریم» با صدای کویتی پور

پایان سایکس پیکو The end of Sykes-Picot

در پی دست یافتن داعش به تصرفات ارضی در عراق و سوریه و اعلام خلافت اسلامی در این سرزمین‌ها، داعش ویدئویی را با عنوان پایان سایکس پیکو (The end of Sykes-Picot) به زبان انگلیسی منتشر کرد که به شدت در محافل غربی مورد توجه و تجزیه تحلیل قرار گرفت.
پیام این ویدئو با نامی که برای آن برگزیده شده بود، روشن بود. در این ویدئو یک پیکارجوی داعشی وعده می‌دهد همانگونه که داعش مرزهای میان عراق و سوریه را درنوردیده، دیگر مرزهای تصنعی را هم برخواهد چید و گستره خلافت خود را توسعه خواهد داد.
سایکس پیکو و ترسیم خاورمیانه‌ای جدید
در ۱۶ مه ۱۹۱۶ قرارداد محرمانه‌ای موسوم به سایکس- پیکو بین دو کشور فرانسه و بریتانیا، با موافقت روسیه تزاری برای تقسیم سرزمین‌های عربی برجا مانده از امپراتوری عثمانی منعقد شد که از آن زمان تاکنون سرنوشت خونباری را برای خاورمیانه رقم زده است. اینک دقیقاً صد سال از آن تاریخ گذشته ولی آثار و پیامدهای آن قرارداد همچنان برجاست.
این از آن روست که ریشه بسیاری از منازعات جاری در منطقه از قبیل سرنوشتی که برای کردها و ترک‌ها و عرب‌ها رقم‌خورده، به قراردادی باز می‌گردد که نه بر اساس واقعیت‌های موجود بلکه بر اساس منافع دولت‌های استعماری آن زمان تدوین شد.
به رغم سرنوشت شومی که اینک بر کشورهای عربی سایه افکنده، آنچه به گواه تاریخ می‌توان دریافت این است که در فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول، این خود عرب‌ها بودند که نقش مؤثری در متزلزل کردن اقتدار عثمانی ایفا نمودند. طرح به شکست کشاندن پیر اروپا (نام عثمانی در جنگ جهانی اول) در حالی در دستور کار بریتانیا، فرانسه و روسیه تزاری قرار داشت که جنبش‌های جدایی‌طلب ناسیونالیستی به ویژه ارامنه و اعراب در پهنه امپراتوری عثمانی بالا گرفته بود. لندن با بهره بردن از همین امر، ارتباطات مخفیانه‌ای را با شریف حسین (امیر حجاز و والی مکه) برقرار کرد و با وعده اینکه اگر نیروهای تحت امر او علیه دولت عثمانی به پا خیزند و اگر عثمانی متلاشی شود، شریف حسین این پاداش را خواهد داشت که کشور عربی مستقل خود را در سرتاسر سرزمین‌های عربی به جا مانده از امپراتوری عثمانی تأسیس نماید.
شریف حسین در آرزوی این وعده که هرگز محقق نشد، جنگ‌های جدایی‌طلبانه اعراب علیه عثمانی را سامان داد غافل از اینکه در میانه جنگ یعنی در ۱۹۱۶ بریتانیا و فرانسه این سرزمین‌ها را بین خود تقسیم کرده و اندک اراده‌ای برای اعطای استقلال به یک دولت عربی در سر نداشتند.
با پایان جنگ جهانی در نوامبر ۱۹۱۸ و فروپاشی عثمانی نه تنها استقلال یک کشور یکپارچه عربی تحقق نیافت بلکه بریتانیا و فرانسه به عنوان کشورهای متنفذ در جامعه ملل (که بعد از جنگ جهانی دوم به سازمان ملل متحد تغییر نام یافت) طرح تحقیرآمیزی موسوم به قیمومیت (Mandate System) را در ژانویه ۱۹۱۹ از تصویب گذراندند که بر اساس آن ساکنان عرب خاورمیانه به دلیل «فرودست بودن و عدم بلوغ کافی در اداره سرزمین‌های خود» تحت سرپرستی بریتانیا و فرانسه باقی می‌ماندند.
به این ترتیب و بر اساس قرارداد سایکس- پیکو نه تنها جنبش جدایی‌طلبی اعراب از دولت عثمانی برای آنان استقلالی را در بر نداشت بلکه حیثیت آنان نیز بر اساس طرح قیمومیت لگد مال نیز شد تا اینکه تدریجاً چندین کشور عربی با مرزهای تصنعی در نقشه خاورمیانه عربی پدیدار شدند که خود موجبات منازعات بیشتر را فراهم آورد.
در پی تقسم خاورمیانه عربی به چندین کشور، جنبش‌های پان‌عربیسم مدعی شدند که این قرارداد «امت عرب» را تجزیه کرده و جنبش‌های پان اسلامیسم مدعی شدند که این قرارداد «امت اسلام» را چند پاره کرده است.
اردوغان و نوعثمانی‌گرایی
به رغم اعتراض پان‌عربیست‌ها و پان‌اسلامیست‌ها به مفاد قرارداد سایکس پیکو، جای تردید نیست که در میان بازیگران خاورمیانه، کشورهای شکل گرفته از سایکس پیکو اینک نفع خود را در برقراری مرزهایی می‌دانند که بر اساس آن قرارداد ترسیم شده‌اند.
در این میان تنها استثنا ترکیه است چرا که ترکیه (عثمانی) به مانند کشور مادری بود که تک تک کشورهای عربی از آن و در پی سقوط امپراتوری ترکان عثمانی بر روی نقشه منطقه پدیدار شدند. این امپراتوری به وسعت هفت و نیم میلیون کیلومتر برای بیش از ششصد سال بر پهنه ای از سرزمین‌هایی حکومت می‌کرد که از آن فقط ترکیه امروزی به وسعت ۷۸۳ هزار کیلومتر (حدوداً یک دهم وسعت عثمانی) برجا مانده است. تازه این در حالی است که بخش‌های زیادی از ترکیه فعلی را کُردهای جدایی‌طلب تشکیل می‌دهند که در صورت جدایی آنان، ترکیه حدود یک سوم سرزمین کنونی خود را برای بار دیگر از دست خواهد داد.
جالب اینکه در پی تحولات منطقه نه تنها ترکیه به رهبری اردوغان به گونه‌ای رفتار می‌کند که نگران جدا شدن منطقه کردنشین نیست بلکه اینک با بی‌پروایی به گونه‌ای رفتار می‌کند که چشم داشت به سرزمین‌های عراق دارد.
شرح ماجرا از این قرار است که با آغاز عملیات عراق برای پاکسازی داعش و بازپس‌گیری موصل، ترکیه بدون درخواست عراق نیروهایی را به داخل عراق گسیل داشته تا در عملیات بازپس‌گیری موصل مشارکت کند. گرچه در نگاه نخست، این اقدام ابتکاری برای یورش به داعش تلقی می‌شود، اما حیدر عبادی نخست‌وزیر عراق با علم به ادعاهای ارضی ترکیه نسبت به خاک عراق، خواستار عقب‌نشینی ترکیه به مرزهای شناخته شده بین ترکیه وعراق شد و از اردوغان خواست که در عملیات آزادسازی موصل دخالت نکند.
همین امر موجب تنشی لفظی میان او و اردوغان شد به گونه‌ای که اردوغان با ادعای اینکه می‌خواهد نزاع‌های فرقه‌ای را در عراق سرکوب کند، حمله لفظی تندی به عبادی کرد و گفت: «نیروهای مسلح جمهوری ترکیه تا آن حد تنزل نکرده‌اند که از تو [عبادی] دستور بگیرند.»
او افزود: «تو همتای من نیستی، تو در سطح من نیستی... باید بدانی ما هر کاری که بخواهیم می‌کنیم».
حمله تند اردوغان به عبادی از یک سو و تمرد او از احترام به حاکمیت عراق از سوی دیگر ریشه در نگرشی دارد که اردوغان هیچ ابایی از برملا ساختن آن ندارد: مخالفت با سایکس پیکو.
اردوغان در واکنش به مخالفت‌های صورت گرفته نسبت به حضور کشورش در آزاد سازی موصل اخیراً طی مواضع جدیدی که پیشتر سابقه نداشت گفته مرزهای کنونی بین عراق و سوریه هرگز با رضایت خاطر ترکیه نبوده و شهر موصل، حلب و کرکوک به لحاظ تاریخی متعلق به ترکیه است.
او با انتقاد شدید از رویکرد برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی در مخالفت با حضور کشورش در عملیات نظامی موصل گفت: «وقتی آنکارا درباره مناطقی چون عراق و سوریه و بوسنی و کریمه حرف می‌زند عده‌ای طوری به آنکارا نگاه می‌کنند که گویی موجودی فضایی است در حالی که زمانی از «آنتپ» گرفته تا شهر «حلب» و از ریزه (در شمال شرق ترکیه) گرفته تا بندر «باتومی» (در گرجستان زادگاه جد پدری اردوغان) و از بوسنی گرفته تا اوسکوپ ترکیه همه در قالب یک جغرافیای واحد بودند و تفکیک و جدایی آنها متصور نبود».
اردوغان مدعی شده که این شهرها هم اینک در «قلب ملت ترکیه» قرار دارند. او همچنین گفت:«در تمامی این شهرها اثری از استخوان‌های پدران ما؛ عَرق جَبین آنها و حتی خون ریخته‌شده آنها وجود دارد. اجداد مردم ترکیه امروزه در ۳۰ کشور مختلف دنیا مزار دارند و ترکیه نمی‌تواند نسبت به وقایعی که در آنجا می‌گذرد، بی‌تفاوت بماند».
چنان که روشن است اردوغان بدون هیچ پروایی از عمق ناخرسندی خود نسبت به از دست رفتن سرزمین‌هایی صحبت می‌کند که روزگاری نه در قلمرو کنونی ترکیه بلکه در قلمروی عثمانی قرار داشتند. بنا به ادعای اردوغان ۳۰ کشور، از سرزمین مادری (امپراتوری عثنمانی ۱۹۲۲) جدا شدند. روشن است چنین سخنی از جمله به معنی بی‌اعتبار دانستن مرزهایی است که بر اساس سایکس پیکو ترسیم شده و برای یک صد سال بر این منوال باقی مانده است. (اردوغان در این سخنان ادعاهای ارضی نسبت به اروپا را هم مطرح ساخته است).
گمان می‌رود که چنین موضع بی‌سابقه‌ای از اردوغان مبنی بر حسرتِ از دست رفتن سرزمین‌های زیادی که در «قلب مردم ترکیه» هنوز جا دارند، ناشی از این تحلیل باشد که دیر یا زود عراق با مرزهای ترسیم‌شده بعد از جنگ جهانی اول دیگر در نقشه منطقه باقی نخواهد ماند.
در گمان اردوغان از بین رفتن داعش (دشمن مشترک دولت مرکزی عراق و دولت اقلیم کردستان) از قضا روند جدایی اقلیم کردستان از عراق را تسریع خواهد کرد. در ارزیابی او اگر قرار است مرزهای موجود تغییر کند طبیعی است که ترکیه برجا مانده از امپراتوری عثمانی با تاریخچه ششصد سال فرمانروایی بر این منطقه، باید سهم بزرگ خود را از تجزیه عراق مطالبه کند.
اردوغان و داعش همنوا با هم علیه سایکس پیکو
گفته شد که از بازیگران خاورمیانه هیچ یک از کشورهای عربی خرسند از تغییر مرزهای به جا مانده از سایکس پیکو نیستند. داعش با آرمانشهر خلافت اسلامی پدیده و بازیگری نوظهور شد که برای اولین بار این مرزها را درنوردید.
اما، دیگر بازیگر ناخرسند از قرارداد مذکور بی‌تردید ترکیه است که به رهبری اردوغان آرمان احیای امپراتوری عثمانی و باز پسگیری برخی (اگر نه همه) سرزمین‌های از دست داده را در سر می‌پروراند. به این ترتیب، اردوغان و داعش همنوا با هم مخالف مرزهای برجامانده از جنگ جهانی اول هستند. در این میان نباید نقش کردها را از یاد برد که آنان نیز به شدت از مرزهای کنونی ناخرسندند.
آنچه مهم است اینکه از هم اینک می‌توان این گمان قوی را داشت که یک صد سال پس از سایکس پیکو، فرآیند تغییر مرزهای خاورمیانه آغاز شده است. با علم بر اینکه نقشه‌های برجامانده در خاورمیانه و اروپا برآمده از دو جنگ جهانی هستند، پرسشی که ذهن را به خود مشغول می‌کند این است که چگونه و بر اساس کدامین موازنه قرار است مرزهای جدید ترسیم شوند؟

Upozit 159 - Oct 29 - آپوزیت ۱۵۹

Sunday, October 30, 2016

The Universe, a Nine Dimensions System

The Universe, a Nine Dimensions System
  Ahmad Shammazadeh

I wrote an article under the title of A Modern Model for the Universe fifteen years ago and translated it in English eleven years ago. I established an important and basic subject for cosmological studies in it:
The shape of the Universe seems as a snail shell with seven layers.

To have a preface, we can see a part of that article as the following:
Better to imagine mentioned cosmic system with its structure and circumference, we can assume a huge transparent vitreous snail shell, looks dark inside, with a few bright spots scattered among darkness. So the further the layers away from the core, the further the bright spots, and in the last (seventh) layer, many things are bright. Meanwhile we can distinguish the septum of the layers and a blackout core in the center.


Explanation of such a system:
1. The seven layers with rigid septum form the “cosmic snail”.
2. The bright spots form visible universe. (4% heaviness of the universe)
3. The rest of the seven layers so called Dark matter. (22%)
4. The blackout core, so called Dark energy, is “cosmic snail core”. (74%)
5. The Cosmic snail core, is the main feeding source for the cosmic snail, as the expansive “space time”. The further the layers of the cosmic snail is near to the core, the further the curve, mass and density and slower the time. The time becomes slower because movement becomes slower by gravity, such as no time in the core and the gravity is at the most.

Recently, I’ve reached these ideas about the Universe:
-The Universe divided into seven parts, during the expansion.
-Every part firmly separated by a distance, from other parts.
-Every part forms a layer of the cosmic snail.
-Every layer called as a mini universe.
In this situation, it seems every mini universe has its own sufficient function, which does not need any functional relation to other mini universes, with pretty independence to control over their own affairs; but all mini universes are under the authority of the Universe, like a federal system!
Then, we can consider every mini universe as a subsystem for a general system called: the Universe.
Now, we should know which original and important function and specification has every mini universe?
Is it “space time”?
Of course, it is.
Then, we can declare:

The Universal system has seven space-times.
By accepting this idea, our conception of the Universe will change deeply, because we must consider it, with seven space-times, not a unique space-time for all seven subsystems, as it has accepted since Einstein time.
That means:
Because we live in a three dimension world, and our mini universe is the final or seventh layer of the cosmic snail, the layer is located directly over us (the sixth subsystem), has a four dimensions space time.

Then, we can come to such a conclusion:
The fifth mini universe has 5 dimensions.
The fourth mini universe has 6 dimensions.
The third mini universe has 7 dimensions.  
The second mini universe has 8 dimensions, and finally:
The first mini universe has 9 dimensions.

Specifications of the first mini universe are:
- It’s the nearest to the blackout core of the cosmic snail.
- Then, it has more curve, mass and density than the latter mini universes. 
- But has less curve, mass and density than the core.
- Then, its time is at the slowest.
- A point of view declares that the time in this mini universe, is 18,300,000 times slower than the time in our (seventh) mini universe.

Ahmad Shammazadeh, March 2016