بررسی شخصیت و دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد
اشاره
از آنجا که وی هشت سال رئیس جمهوری
ایران بود و کشور در این دوران هشت ساله فرازونشیبهای بسیاری را از سر گذراند و
بویژه آغاز دومین دوره ریاست جمهوری او نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی محسوب
میگردد خوب است هر ایرانی او و دوران او را بهتر بشناسد تا بتواند دیدگاه و آینده
نگری بهتری از انقلاب اسلامی داشته باشد و بهتر بتواند مسائل جامعه خود را بررسی و
تحلیل و در نهایت برای آینده خود برنامه ریزی کند.
در مورد او فعل گذشته را به کار
میبرم زیرا معتقدم احمدی نژاد دیگر هیچگاه به صحنه ملی باز نخواهد گشت. این نظر
مبتنی بر واقعیتهایی است که در پی خواهد آمد.
احمدی نژاد درحال بوسیدن استوار نامه سفیر ونزوئلا!!!
ویژگیهای
شخصیتی او:
احمدی نژاد شخصی بود که با هدف متعالی و محوری خدمت به
مردم و با شعار دفاع از حقوق محرومین جامعه در برابر زروزورمداران به
میدان آمد ولی:
از آنجا که برای رسیدن به این هدف متعالی از
هرگونه وسیله نامتعالی و کوشش و ترفندی- درست یا ناردست- اخلاقی یا غیراخلاقی فروگذار
نکرد میتوان گفت که وی معتقد به هدف وسیله را توجیه میکند بود.
و از آنجا که معتقد بود عقل مردم به چشمشان
است سخنان جنجال برانگیز بیان میکرد.
و از آنجا که خود محور و خود رأی یا مستبد
اندیش بود به نقدها و راهنماییهای دیگران برای اداره مدبرانه کشور و دفاع از
منافع ملی بی توجه بود.
و از آنجا که در پی کسب شهرت و محبوبیت بیشتر
بود سفرهای استانی را به راه انداخت. در صورتی که اگر در پی شهرت بیشتر نبود میشد
همان کارها و شاید بهتر از آنها را با هزینه بسیار کمتری استانداران وی با هماهنگی
با خود وی به انجام برسانند.
و از آنجا که توجیه گری قهار بود در برابر
قولهایی که به مردم داده و به انجام نرسانده بود بویژه مبارزه با تروریستهای
اقتصادی و محرومیت زدایی هیچگاه از مردم معذرت خواهی نکرد. شاید به این نیز
معتقد بود که مردم نیز مانند او پررو میشوند و در پی مطالبات خود
برخواهندخاست و در آن صورت نمیتواند بر مرکب حکومت سواره بماند.
البته این ویژگی خاص او نیست و در جمهوری اسلامی
ایران برخلاف بسیاری از کشورها تاکنون دیده نشده که حاکمان از مردم پوزش بطلبند.
هرچند مردم ایران به نسبت بیش از دیگر کشورها از سوی حاکمان زیان دیده اند.
و از آنجا که اعتماد به نفس بسیار بالایی داشت جسور
و بیباک و گاهی گستاخ بود. در نتیجه گاهی تصمیمهایی میگرفت و کارهایی
انجام میداد که همگان را متحیر میساخت.
ویژگی دیگر وی کیاست و هوشیاری او بود که
بیشتر در مناظره ها و بویژه مصاحبه هایش رخ مینمود.
نمونه
هایی از ویژگیهای شخصیتی او:
-
از آن سیاستمدار مشهور آموخته بود که دروغ
هرچه بزرگتر باشد اثربخشی اش بیشتر است. در نتیجه به گونه ای دروغ میگفت که همگان
متوجه دروغگویی او نمیشدند.
-
در مناظره انتخاباتی سال هشتادوهشت وی به میرحسین
موسوی میگوید شما چه حقی داشتی که رئیس جمهور(رهبر کنونی) را با توسل به رهبر(امام
خمینی) از حق مسلمش بازداری؟ (اشاره به دفاع امام خمینی از میرحسین موسوی برای
تکمیل کابینه نخست وزیری). ولی میبینیم که همان بلا بر سر خودش میآید و رهبر وزیر
اطلاعات را ابقاء میکند. (میتوان گفت که این بازی زمانه است)
-
نمونه جسارت وی آن بود که در اعتراض به این
تصمیم یازده روز عزلت پیشه میکند که در نوع خود جسورانه و بیسابقه بود. مردم نمونه
چنین کاری را از خاتمی در دوره ریاست جمهوریش انتظار داشتند. یعنی اعتراض و
نه همواره احتیاط.
-
هیچگاه از گذشته خود سخن نمیگفت و تمایلی هم به بازگویی
آن از سوی دیگران نداشت. زیرا میدانست ممکن است شخصیت گذشته او برای مردم خوشایند
نباشد.
تاکتیکها:
-
رسیدن به قدرت برای رسیدن به هدف اصلی که این
گونه شد و به قدرت رسید.
-
دوست واقعی کسی بود که واقعا دوستش داشت و دشمن
کسی بود که در برابر او میایستاد و یا از او انتقاد میکرد(صدام حسین نیز
دارای این ویژگی بود). یعنی تولی و تبرای خویشتن داشت. در این مسیر هیچکس
برایش تفاوت نمیکرد چه یکی از شهروندان خرد باشد و چه رهبر. به همین دلیل برخی از
بهترین یاران و همکاران او در مقاطع زمانی مختلف از او جداشدند. حتا برادرش دشمن
او شد.
-
بدین ترتیب وی تنها دوستان و طرفدارانی را به
دور خود گرد آورد که همگی طیفی را شکل
میدادند که همواره هوادار یکدیگر بودند و ویژگی آشکارشان رسیدن به ریاست و قدرت و
حفظ آن با توجه به شرایط و امکانات موجود بود.
روشها
و وسایل او برای رسیدن به اهدافش:
- تهدید مخالفان از هر قشر و مقامی به گونه های مختلف
و با ترفندهای متفاوت.
- به رخ مردم و مقامها کشیدن که از مردم دفاع و
به آنان خدمت میکند.
- از موضع قدرت سخن گفتن در حالی که در موضع
قدرت نبود.
- دفاع از یارانش به هر قیمتی و با نادیده گرفتن
هر ارزشی.
- بزرگنمایی کارهای خود و کوچکنمایی کارهای پیشینیان.
- عوامفریبی- دروغگویی- متهم کردن و تحقیر
مخالفان.
چرا او
برگزیده شد؟
در آن مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی حاکمیت برخلاف
متن قانون اساسی که عنوان رجال سیاسی را برای پست ریاست جمهوری یاداور شده است
به دلایل مختلف تاب تحمل ریاست جمهوری شخصیتهای سرشناس و رجال سیاسی را نداشت و در
پی یافتن مهره ای مطیع و ناشناس برای این پست بود. احمدی نژاد که به هیچوجه جزء
رجال سیاسی به حساب نمیآمد نیز نیازمند و مترصد چنان موقعیتی بود. این دو نیاز در
واقعیت لازم و ملزوم یکدیگر شدند و همدیگر را کامل کردند و وی به قدرت رسید.
وی زمانی که شهردار تهران بود برای رفع
مشکلات شخصی مردم در رابطه با شهرداری هر هفته با مردم دیدار داشت که این روش البته
بر آراء مردم تهران در دوره اول ریاست جمهوری و نیز جلب نظر رهبر برای حمایت از او
بی تأثیر نبود.
همان گونه که وی برای مردم سرشناس نبود حاکمیت نیز
در آغاز از برخی ویژگیهای او آگاهی نداشت و زمانی بر اندیشه های او آگاهی یافت که
کار از کار گذشته بود و بیش از آنچه که گذشت نمیتوانست جلوگیر او شود. البته او هم
که تهدیدهایی را متوجه خود دید بر خواسته ها و هدفهای خویش در برابر حاکمیت بیشتر
پافشاری نکرد تا آینده خود را ویرانتر نسازد.
آینده نگری
درباره او:
چون وی معتقد بود عقل مردم به چشمشان است
بیشتر متمایل به جنجال آفرینی بود تا عقلانی عمل کردن. هدف او از این روش آن بود تا
در داخل و بویژه در خارج از کشور به یک قهرمان مدافع حقوق مستضعفین و مبارزه با
آمریکا تبدیل شود که شد و در میان توده های مردم دیگر کشورها به چنین جایگاهی
رسیده هرچند ممکن است خود وی به این موضوع به خوبی آگاهی نداشته باشد. به همین
دلیل علاقمند به سفرهای خارجی بود.
در سالهای اخیر در خارج از کشور هرگاه
نام ایران برای مردمان دیگر کشورها و بویژه جوانان مخالف آمریکا به میان میآید نام
احمدی نژاد را از زبان آنان میشنویم. ولی پیش از ظهور وی در صحنه جهانی نام امام
خمینی را میشنیدیم. زیرا مردمان دیگر کشورها از مشکلات داخلی ایجادشده که
نتیجه اجرای سیاستهای اقتصادی اوست بیخبرند یا برایشان اهمیت چندانی ندارد ولی
سخنان جنجال برانگیز وی در خاطرشان مانده است.
عاقبتی نا
به خیر!
با
توجه به پی بردن حاکمیت به افکارش و نیز با توجه به عملکردهایش بویژه عملکردهای
اخیرش مانند قضیه مجلس و معرفی یار غارش برای ریاست جمهوری به نظر میرسد وی پس از
پایان دوره ریاست جمهوریش آزاد نخواهد بود بلکه باید تا مدتها درگیر رفع اتهامات
خود باشد که در پرونده هایی برای او آماده
شده و مترصد پایان یافتن دوره انتخابات هستند تا پای او را به محکمه بکشانند.
از سوی دیگر مردم
کشور گرانی و تورم پیش آمده را بیشتر نتیجه سیاستهای نادرست اقتصادی وی میدانند تا
تحریمها. حتی اگر تحریمها بیشتر مؤثر بوده باشد از آنجا که جنجال برانگیزیهای او
بیشتر موجب آن تحریمها شده باز او را مقصر اصلی میدانند. در نتیجه طرفداران وی به
نحو چشمگیری کاهش یافته و پایگاه مردمی کم شمار خود را در آینده ای نزدیک کاملا از
دست خواهد داد. خسرالدنیا
و الآخره
19 خرداد 1392 - احمد شماع زاده