جهش در فناوریهای انرژی تجديدپذير: تهديدی جدی برای يک اقتصاد نفتی
به تازگی(22 مهرماه 1392) نتايج پژوهشی مهم در رابطه با فناوریهای انرژی تجديدپذير منتشر شده است [لينک دريافت متن کامل گزارش]. اين پژوهش که در دانشگاه امآیتی آمريکا انجام شده خبر از جهشی بزرگ در حجم نوآوریهای مرتبط با فناوریهای انرژی تجديدپذير میدهد.
در گزارش اين پژوهش آمده است که پس از سقوط قيمت نفت در اواسط دهه 80 ميلادی، انرژیهای جايگزين ديگر جذابيتی نداشتند و برای چند دهه سرمايهگذاری پژوهشی ناچيزی در آنها انجام شد. نگاهی به آمار اختراعات ثبت شده در اين حوزه در فاصله سالهای 1980 تا 2000 هم از يک سکون بلند مدت خبر میدهد. به نظر میرسد کاهش پژوهش و ثبت اختراع در اين حوزه نتيجه مستقيم کاهش جذابيت و سرمايهگذاری بوده است.
اما همين پژوهش نشان میدهد که تعداد اختراعات ثبت شده در ارتباط با فناوریهای انرژی تجديدپذير در طی يک دهه گذشته رشدی جهشی و قابل توجه داشته است. آنگونه که شکل زير نشان میدهد، در حالی که تعداد اختراعات مرتبط با انرژیهای فسيلی رشدی اندک داشته و فناوری هستهای بدون رشد بوده، رشد تعداد اختراعات مرتبط با انرژیهای تجديدپذير جهشی بوده است. جالب است بدانيم که در فاصله سالهای 2004 تا 2009، تعداد اختراعات ثبت شده در ارتباط با توليد انرژی بادی رشد سالانهای معادل 19 درصد داشته است و رشد سالانه اختراعات مرتبط با توليد انرژی خورشيدی 13 درصد بوده است. به عبارت ديگر، رشد سالانه اختراعات بادی و خورشيدی حتی از فناوریهای نيمههادی و ارتباطات ديجيتال هم فراتر رفته است.
با توجه به تاخير چندساله ميان ثبت اختراع و ورود محصولات و خدمات اختراع-پايه به بازار، بايد گفت که موج ورود فناوریهای بهبوديافته توليد انرژیهای تجديدپذير تازه آغاز شده و بايد در آينده نزديک شاهد بهبود جهشی اين فناوریها و متناسباً کاربرد و سهم بازار آنها بود.
بیشک پيشرفت فناوری در حوزه انرژیهای تجديدپذير از بسياری جهات پديده مبارکی است و از نگرانيهای شديد موجود در مورد گازهای گلخانهای و گرم شدن زمين تا اندازهای میکاهد. اما شايد اين امر برای کشوری که اقتصاد آن به شدت بر انرژیهای فسيلی و بازار جهانی آن وابسته است تهديدی جدی باشد.
بیشک بررسی پيامدهای پيشرفت جهشی فناوریهای انرژی تجديدپذير بر اقتصاد ايران بايد موضوع پژوهشهای جدی در حوزه اقتصاد و سياست فناوری قرار گيرد. اما در اينجا لازم است به فرازهايي از کتاب دکتر محسن رنانی (از اقتصاددانان برجسته کشور) با نام " اقتصاد سیاسي مناقشه اتمی ایران، درآمدی برعبور تمدنها: نبرد غرب براي تسخیر پایان تاريخ" اشاره کنم [لينک دريافت متن کامل کتاب]. اين کتاب که نسخ کاغذی آن در سال 1387 به صورت محدود منتشر شده اين رشد جهشی را پيش بينی و نسبت به پيامدهای مخرب آن برای اقتصاد ايران به شدت هشدار داده است. در اين کتاب آمده است که:
"اگر غرب نتواند تا پیش از سال 2020 الگوی مصرف انرژی جهانی را متحول کند، در دهه بیستِ قرن جاری بهبحرانهای بزرگی در حوزه اقتصاد و انرژی گرفتار می شود و بنابراین غرب راهی ندارد جز این که بیسروصدا از طریق بحران آفرینی در منطقه نفتی خلیج فارس، قیمت نفت را برای مدت پنج تا ده سال بالای 90 تا100 دلار نگهدارد تا سرمایه گذاری در همه ی حوزه های انرژیهای نو و پاک، مقرون به صرفه شود."
"افزایش قیمت نفت در همین پنج شش ساله اخیر چنان به سرمایه گذاری در انرژیهای نو دامن زده است و چنانانگیزهای برای تحقیقوتوسعه، اختراع و نوآوری در انرژیهای نو را جهش داده که هزینه تولید برق خورشیدیدر طول سه سال گذشته به کمتر از نصف رسیده است. اگر سرعتی که سرمایه گذاری در تولید انرژی خورشیدیدر این پنج سال یافته است همچنان ادامه یابد، تا 20 سال دیگر تمام نیاز جهان به انرژی، از طریق انرژیخورشیدی تامین خواهد شد."
"حتی هیچ امیدی هم نیست که با عبور غرب از نفت، کشورهای درحال توسعه دیگری (نظیر چین) جای آنهارا بگیرند. مثلا در سال 2011 چین به عنوان بزرگترین اقتصاد پس از آمریکا و رشد یابندهترین اقتصاد جهان،دومین رتبه را در سرمایهگذاری در انرژیهای نو (پس از آمریکا) داشته است. بنابراین رهایی غرب از نفت وتغییر الگوی مصرف انرژی غرب، به این معنی نیست که بقیهی جهان جای غرب را در مصرف نفت می گیرند،پس لاجرم الگوی مصرف انرژی در همه جهان دگرگون میشود د ود و با کاهش شدید تقاضای نفت احتمالاً شاهد "سقوط بزرگ" در قیمت نفت هم خواهیم بود."
"در حالی که ما برای تداوم راه بلند و دشواری که در پیش روی داریم، در دو تا سه دهه آینده، به حد متوسط و با ثباتی ازدرآمد نفت نیازمندیم. جامعه، اقتصاد و دولت نفت زده ما بی نفت، به سرعت به نقطه بحران خواهد رسید ."
منبع: همآفرینی