Thursday, April 17, 2014

طرح یارانه متوقف شود!

اشاره
سخنان این بزرگوار درست است ولی موضوع چیز دیگری است.
اگر بخواهند دولت نجات پیداکند و وضع اقتصادی کشور بهبود پیداکند خیلی راحت میتوانند طبق قانون عمل کنند و نهادهای درشت و بسیار درشت و پولدار و پولساز مانند بنیاد(تنها یکی از این دست نهادها که تعدادشان دستکم ده نهاد اقتصادی است) به دولت نه تنها مالیات دهند بلکه کمک هم بکنند.  ولی موضوع چیز دیگری است. آنان معتقدند باید مردم به ظاهر مشغول باشند و از اصل موضوع غافل شوند. آنان میدانند اگر مردم به این چیزها دلخوش و مشغول نشوند از این پس حقوق واقعی خود را مطالبه خواهند کرد و آنان نمیتوانند به کارهای دلخواه خودشان بپردازند.
برای همین هم احمدی نژاد را آوردند تا شکلات به مردم بدهد و جیبشان را خالی کند. هنگامی که احمدی نژاد دویست هزار تومان به حقوق بازنشستگانی مانند من اضافه کرد(با توجه به اینکه این پول مال خودمان و صندوق بازنشستگی بوده و هست و دولت نه تنها از خود مایه ای نگذاشته و نمیگذارد و نخواهد گذارد که دولت احمدی نژاد از این گونه صندوقها صدهزارمیلیارد تومان هم قرض گرفت.) ما خوشحال شدیم و گفتیم خدا را شکر که کمی وضعمان تغییر کرد ولی نمیدانستیم که این یک شکلات است. وی با سیاستهایی که در پیش گرفت و اموال دولت(ملت) را به حاکمیت بخشید و قیمت ارزها سه برابر شد دانستیم که چه کلاه گشادی سرمان رفته یعنی من که آن موقع سیصدوپنجاه هزار تومان میگرفتم و شده بود پانصدوپنجاه هزار تومان وقتی که ارز سه برابر شد ارزش کاسته(برعکس افزوده) هفتصد و پنجاه هزار تومان شد دویست و پنجاه هزار تومان. معنای این سخن آن است که دولت سیصدهزارتومان از حقوق من و صندوق بازنشستگی برداشته بود و آن را به حساب خودش گذاشته بود. 
شاید اگر واقعا توی جیب دولت رفته بود و برای مردم ایران هزینه میشد خیلی ناراحت نمیشدم ولی از آن جهت پولهای ملت دزدیده شد که برای ملت هزینه نشد و خرج عطینا شد!!! 

مصاحبه با یک اقتصاد دان

یارانه بازی را متوقف کنید گرانی کمر همه را شکست! 

مصاحبه پایگاه خبری "تدبیر" با مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی :

...ای کاش پرونده هدفمندی یارانه‌ها در زمان آقای احمدی‌نژاد اصلا باز نمی شد. با آغاز به کار هدفمندی یارانه‌ها به طور کل مفهوم یارانه تغییر کرد. یارانه معمولا به این شکل است که در کشورهای مختلف دنیا، دولت از ثروتمندان مالیات‌های بالا مي‌گیرد و در کنار آن به خانواده‌هاي کم درآمد کمک مي‌کند. افراد کم درآمد کالاها و خدمات اساسی را ارزان دریافت مي‌کنند و حداقل‌هاي لازم را برای زندگی به دست مي‌آورند.

در ایران این سیستم را ایرانیزه کردند، گاز و نهاده‌هاي تولید را گران کردند. در واقع تولید نابود شد، بسیاری از واحد های تولید بسته شده‌اند و نرخ بیکاری به میزان بسیار زیادی افزایش پیدا کرده است. بعد از هدفمندی نرخ رشد اقتصادی در سال 90- 91 در کشور هم منفی شد. این هنر احمدی‌نژاد بود که سیستم هدفمندی را به وجود آورد، وضع مردمی که قرار بود یارانه بگیرند را خراب تر کرد و وضع اقتصاد کشور را به هم ریخت. تورم، بیکاری و ... را به وجود آورد. اقتصاددان هایی که این سیستم را پیشنهاد کردند، حالا باید جوابگو باشند. گران کردن گاز رکود تورمی ایجاد کرد یعنی هم رکود و هم تورم را افزایش داد.

سال آخر ریاست جمهوری آقای رفسنجانی هم یک مدل به این شکل را ارائه دادند به نام "سیاست تعدیل اقتصادی" که در همان سال اقتصاد ایران 49.5 درصد تورم داشت. همان گروه اقتصاددان‌ها سیاست هدفمندی یارانه‌ها را به آقای احمدی‌نژاد قالب کردند و نرخ‌هاي تورم همه به بالای 40 درصد رسید و نرخ بیکاری هم افزایش پیدا کرد.

...در اقتصاد یک ضریب جینی داریم که نشانه برابری یا نابرابری درآمد در اقتصاد است. وقتی صفر باشد یعنی درآمدها برابر است. یعنی هیچ کسی از دیگری در اقتصاد بیشتر در آمد به دست نمی آورد. اگر ثروت نابرابر باشد این عدد ضریب جینی بزرگتر مي‌شود، در اندازه گیری‌ها بین صفر و یک اندازه گیری مي‌کنند و در این دوران به سمت یک رفت. در دوره آقای رفسنجانی و آقای احمدی‌نژاد ضریب جینی در اقتصاد ایران افزایش یافت. با این سیاست هدفمندی که در پیش گرفته شده است طبقه متوسط در ایران در حال از بین رفتن است و اعضای این طبقه به اقشار فقیر و کم درآمد نزدیک می‌شوند.

...این طرح را باید در همین جا متوقف کنند. هر چه با این طرح جلوتر بروند وضع مردم خراب‌تر مي‌شود. موضوع اینجاست که کسی مشکلات خود را قبول نمی کند، مطمئنا آقای احمدی‌نژاد نمی گوید که در دوران ریاست جمهوری من نرخ رشد منفی شد، نرخ بیکاری بالا رفت. دولت یازدهم هم اگر از دولت قبلی عبرت گرفته بود این وضعیت را ادامه نمی داد و به گرانی‌ها دامن نمی‌زد. این طرح به مردم واقعا صدمه زده است. فردی که در سال 1350 استخدام شده است اگر مقایسه کنید مي‌بینید که در آن زمان با درآمد کم تر زندگی راحت تری را داشته و در حال حاضر با وجود بالا بودن حقوق به نظر مي‌آید که این میزان هم کفاف یک زندگی را نمی‌دهد.

...شما ابتدا یک نقطه قوت از اجرای این طرح نام ببرید. همه اجناس گران شده، تورم به 40 درصد رسیده، نرخ بیکاری افزایش یافته، هیچ نقطه قوتی وجود ندارد. آیا در مصرف گاز و بنزین صرفه جویی صورت گرفته است؟ خیر این اتفاق رخ نداده است. مردم مگر با گاز چه کاری را انجام مي‌دهند؟ این همان مصرف روزانه مردم است. هر کسی هر مقداری که قبلا مصرف داشته در حال حاضر هم همان میزان مصرف را دارد.

- یعنی معتقد هستید که دولت نباید قبول مي‌کرد که فاز دوم هدفمندی را به اجرا درآورد؟

صد درصد. معنای یارانه را خراب کرده‌اند و این همان سوبسید است که معکوس شده است. طرح هدفمندی یارانه‌ها باعث شد تا نان از سفره مردم پرکشد در صورتی که باید نان اضافه مي‌آورد. به این شکل اجرای این طرح یک پدیده ایرانی است. من از ابتدا با کلیت این طرح مخالف بودم، به نظر من این طرح مانند یک عروس کور و کچل است که آن را به زور بزک به داماد قالب کرده‌اند.

-الان که دولت اجبار به اجرای مرحله دوم دارد باید چه کاری انجام دهد؟

اجباری وجود ندارد. به نظر من بهترین کار توقف این طرح است.

- حالا که به هر شکلی قرار بر ادامه این طرح است با توجه به اجرای فاز اول چه کارهایی برای اصلاح در فاز دوم وجود دارد؟

دولت به دنبال این موضوع نیست که اصلاحاتی صورت بگیرد. اول تصمیم گرفته شده که به بعضی این یارانه نقدی تعلق داده نشود در حالی که 500هزارتومان بودجه هر خانوار را در ماه اضافه مي‌کند و به یک خانواده 4 نفره 182 هزار تومان مي‌دهد یعنی هر نفر 45 هزار تومان. دوم بار دیگر به این بهانه قیمت بنزین، آب، گاز و ... گران مي‌شود و بار دیگر رکود تورمی را افزایش مي‌دهد.

- اینها مواردی است که دولت سوبسیدهایی برای آن قائل شده بوده و حالا به مرور در حال برداشتن آن است؟

نه به این شکل که شما مي‌گویید نیست. گاز و نفت از زیر زمین بیرون مي‌آید و هزینه استخراج آن هم از فروش آن به دست مي‌آید. مطرح مي‌کنند که در امریکا بنزین لیتری xدلار است و یا در فرانسه x قیمت دارد، خوب آنها که منابع گازی ندارند. اگر اینها ثروت ملی است که نباید برای آن به این میزان از مردم پول گرفته شود.

...به نظر من با این روش هایی که اعلام مي‌شود اتفاقات مرحله اول تشدید مي‌شود و تداوم پیدا مي‌کند. در واقع بهترین راهکاری که دولت مي‌تواند در پیش گیرد این است که هدفمندی یارانه‌ها را رها کند و مانند دولت‌هاي کارگری انگلیستان از ثروتمندان مالیات دریافت کند و به اقشار پایین جامعه تسهیلات بدهد. ببینید مالیات ما قبل از اینکه حقوقمان به دست ما برسد از آن کاسته مي‌شود اما یک شخص دلار فروش مالیاتی پرداخت نمی کند و در مواردی 10 برابر من ماهیانه درآمد دارد.

- مطرح مي‌کنید که این طرح را متوقف کنند. چگونه این کار را انجام دهند؟ یعنی وضعیت را به چند سال قبل باز گردانند؟ این امکان پذیر است؟

با توقف این طرح حداقل صدمات تا همین جا وارد مي‌شود. آسیب‌هایی که به من و شما از افزایش حامل‌هاي انرژی و اجناس دیگر وارد شده است در همین نقطه مي‌ماند و بیشتر نمی‌شود.

- یعنی اوضاع را با همین وضعیت رها کنند؟

بله انسان با شهامت انسانی است که اگر اشتباهی از او سر زد به راحتی مطرح کند که اشتباه کرده است. بگویند تا اینجای کار آمده‌ایم اما حالا به این دلایل دیگر این طرح را ادامه نمی‌دهیم. با ادامه این طرح و وجود این اوضاع، تنها قدرت خرید مردم روز به روز پایین مي‌آید.

شاید یکی از دلایلی که دولت از توقف هدفمندی یارانه‌ها امتناع مي‌ورزد این باشد که نگران کاهش محبوبیت خود است. چون برخی از این افراد هنوز هم مطرح مي‌کنند که احمدی‌نژاد ماهی 45 هزار تومان به مردم پول داد.
شما مطمئن باشید که عوام مردم هم راضی هستند که اجناس گران نشود، پول گاز، برق، بنزین و ... افزایش پیدا نکند و آن 45 هزار تومان را هم دریافت نکنند. چون متوجه این شده‌اند که با دریافت این 45 هزار تومان در ماه چندین برابر از دست خواهند داد. این ماجرا 45 هزار تومان و محبوبیت را هم کسانی مطرح مي‌کنند که تا دیروز به نان شب گرفتار بودند اما حالا با دلار و ارز فروشی در خیابان استانبول و مانند این، ماشین بنز سوار مي‌شوند. احمدی‌نژاد برای آن‌ها جذاب‌تر بود.

Wednesday, April 16, 2014

شناخت خطهای سیاسی مراجع با طرح یک پرسش شرعی

شناخت خطهای سیاسی مراجع با طرح یک پرسش شرعی

توجه کنید که تنها آیت الله صانعی پاسخ درست و کامل میدهد و بقیه از زیر سؤال در میروند:

پرسش شفقنا: با توجه به بهره برداری دشمنان اسلام از شبکه های ماهواره ای جهت پیگیری و انتشار اهداف خود بر ضد اسلام و ضد منافع جهان اسلام و ضد فرهنگ جوامع اسلامی ازیک سو و آسیب ارسال پارازیت بر روی این امواج ماهواره ای که منجر به افزایش احتمال بروز اختلالات عصبی و مغزی، آریتمی قلبی یا توقف حرکت قلب، مرگ کودکان و نوزادان، ابتلا به سرطان خون،  ام اس و بیماریهای صعب العلاج و به مرور زمان مرگ خاموش مسلمانان  و سایر شهروندان کشورهای اسلامی میشود از سوی دیگر، آیا ارسال این پارازیتها به لحاظ شرعی مجاز است یا خیر و چه حکمی دارد؟ 

1. خود پرسش به گونه ای طرح شده که القاء میکند نفس ایجاد ماهواره دشمنی با اسلام است!!
2. انتهای پرسش نیز اشکال دارد و به جای "ایرانیان" نوشته شده مسلمانان گویی در کشوری مسلمان تنها باید مسلمانانش در امان باشند.
3. عبارت "سایر کشورهای اسلامی" هم زاید است زیرا دیگر کشورها از این گونه پارازیتها نصیبشان نمیشود و تنها مردم بیچاره ایرانند که از این مواهب! برخوردارند!)

پاسخ آیت الله العظمی سید صادق روحانی:
اگر عوارض ارسال پارازیت به همان نحو است که نوشته اید بر متصدیان امور مملکتی واجب است حتی المقدور از آن جلوگیری کنند و در صورت عدم قدرت بر جلوگیری از این کار، موظف هستند که اشخاص مبتلا به بیماریهای ناشی از ارسال امواج را معالجه کنند.(ایشان به گونه ای پاسخ داده که گویی نمیداند ارسال کنندگان خود متصدیان امور مملکت اند.)

پاسخ آیت الله العظمی صانعی:
تصرف در هوا و فضای منزل مردم ولو به واسطه ارسال پارازیت که تعدی به سلطه مالکانه و حقوق شخصی مردم محسوب میشود، شرعا جایز نیست و حرام میباشد چه رسد به آنکه سبب عواقب خطرناک ذکر شده در سوال و ضرر زدن به انسانها و صاحبان فضا باشد که حرمت و معصیت کبیره بودنش برای ارسال کننده پارازیت جای شک و شبهه نبوده به علاوه که موجب ضمانش هم میباشد.

پاسخ آیت الله العظمی موسوی اردبیلی:
چنانچه ثابت شود که ارسال پارازیت موجب ضررمعتنابهی مانند موارد مذکور درسوال میشودارسال آن ها جایز نیست. (چرا نمیگویی حرام اندر حرام است چون حرث و نسل را از میان برمیدارد.)

پاسخ آیت الله العظمی سبحانی:
مورد سوال از قبیل (به اصطلاح فقها) متزاحمان است و در این موارد اهم بر مهم مقدم داشته میشود وتشخیص اهم بر مهم مربوط به فقیه نمی باشد بلکه حاکم شرع میتواند در این موارد قضاوت کند. (حاکم شرعی که سیاسی عمل نکند از کجا گیر بیاوریم؟)

پاسخ آیت الله العظمی شبیری زنجانی:
در فرض سوال، مورد از مصادیق تزاحم است که باید دید درآن رعایت اهم ومهم شود، که این امر با توجه به میزان احتمال تاثیرگذاری سوء برمخاطبین از یک سو ونیز مقدار احتمال خطر احتمالی از سوی دیگر، جواب متفاوتی خواهد داشت. (ایشان کلا از دادن پاسخ منصرف شده)

پاسخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
باید تدبیری اندیشید که هم جلوی مفاسد ماهواره ها گرفته شود و هم ضرری بر جسم مردم وارد نشود. (ایشان هم از دادن پاسخ شانه خالی کرده است.)
.

Monday, April 14, 2014

از حمام خسرو آغا تا آرامگاه ریچارد فرای

از حمام خسرو آغا تا آرامگاه ریچارد فرای
امیر هاشمی مقدم

23 فروردین سال 1374 بود که شهرداری اصفهان برای احداث خیابان حکیم، حمام سیصدساله «خسرو آغا» در نزدیکی میدان نقش جهان را تخریب کرد. چند روز پیش از آن که زمزمه‌هایش آغاز شده بود، دوستداران میراث اصفهان مخالفت کردند. درهای گفت‌وگو بسته شد و عده‌ای به راه انداخته شدند برای شعارنویسی بر دیوارهای این حمام که اینجا محل معتادان و اراذل و اوباش است و باید تخریب شود. چند شب بعد، یعنی در ساعت 2 بامداد 23 فروردین برق منطقه به یک باره قطع شد و دو دستگاه لودر شهرداری اصفهان به جان این بنا افتادند و به‌طور کامل تخریبش کردند. فردا حتی به میراث فرهنگی اجازه داده نشد که قطعات کاشی و باقیمانده‌های آن‌را برای انتقال به موزه، از آنجا ببرد. هیچکسی هم نتوانست آقای شهردار و مسئولان این کار را تنبیه کند. اما اکنون که دقیقاً 19 سال از آن تاریخ می‌گذرد، همگان می‌دانند که آن کار، اشتباهی بزرگ بود که اکنون تنها می‌توان افسوس خورد. حکایت جنایت‌های برخی شهرداران اصفهانی در قبال میراث فرهنگی این «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» قصه درازی دارد (که نمونه‌اش در دوره شهردار کنونی، پروژه برج جهان‌نما که منظره میدان نقش جهان را خراب کرد و نیز متروی اصفهان که تَرَک‌هایی بر سی‌وسه‌پل نشاند). اما سخن از کارهایی است که بر اثر هیجان و بدون آگاهی به دست عده‌ای انگشت‌شمار انجام می‌شود و دودش به چشم همگان می‌رود. سه روز پیش، آرامگاه آرتور پوپ ایران‌شناس در کنار پل خواجو همان شعارهایی را بر بدنه خود دید که 19 سال پیش حمام خسرو آغا درست چند روز پیش از ویران شدنش بر خود دیده بود. آیا جای نگرانی نیست که نقشه شوم دیگری برای تخریب این بنا در سر عده‌ای که اهل گفت‌وگو نیستند، پرورانده شده باشد؟ بهانه چنین کاری، وصیت یک ایران‌شناس آمریکایی دیگر، یعنی ریچارد فرای برای دفن شدن در اصفهان بود. به راستی چند نفر از آناني که مخالف به خاک سپرده‌شدن ریچارد فرای (که کتاب‌هایش زینت‌بخش کتابخانه‌های مورخان و ایران‌شناسان ایرانی است) در اصفهان هستند، یک سطر از نوشته‌های او را خوانده‌اند؟ اصلاً چند نفرشان نام کامل او را می‌دانند؟ صرفاً همین‌که عده‌ای بدون هیچ استناد و صرفاً بر پایه آمریکایی بودن او و رفت و آمدهایش انگ جاسوسی به او زده‌اند، کافی است؟ بر اساس کدام قانون و شریعت؟ آیا اگر موافقان دفن وی نیز بخواهند در اصفهان تجمع کنند، تضمینی وجود دارد برای تأمین امنیت‌شان؛ آنگونه که دو روز پیش مخالفان انگشت‌شمار جمع شدند؟ بیش از 20 روز از مرگ این ایران‌شناس سرشناس می‌گذرد و همسر ایرانی‌اش همچنان منتظر دریافت پاسخ مثبت از مقامات ایرانی برای جامه عمل پوشاندن به وصیت‌نامه وی و اجازه دفن‌اش در ایران است. این در حالی است که در این مدت تاجیکستان به‌طور شبانه‌روزی تلاش کرده همسر وی را برای دفن فرای در شهر دوشنبه متقاعد کند. برخلاف برخی دیگر، من زیاد نگران دفن او در تاجیکستان نیستم. اتفاقاً این کشور در سایه بی‌توجهی ایران به میراث فرهنگی‌اش، دارد بهتر از ما از میراث‌مان نگهداری می‌کند. آثارخانه (موزه)های این کشور پر است از تصاویر و بدل‌های الواح و پیکره‌های هخامنشی. در حالی‌که آنان نیز مسلمان هستند، اما نشان و تصاویر متعددی از آیین زردشتی در آثارخانه‌های‌شان دیده می‌شود؛ شهر «استروشن» در شمال این کشور را خودشان «کورش‌کده» می‌نامند و در سال 2003 به مناسبت آنچه دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری این شهر به دست کورش بزرگ می‌خواندند، جشن‌های 2500 ساله برگزار کردند. دور از انتظار نیست اگر فردا روز مدعی شوند که حکومت هخامنشی نیز باید به نام تاجیکستان ثبت شود (شاید تا آن روز، دوره هخامنشی به‌طور کامل از کتاب‌های درسی ما حذف شده باشد!). در آن روز من نخستین مدافع این ایده‌شان خواهم بود. چه اینکه می‌دانم شایستگی بیشتری نسبت به ما در پاسداشت میراث فرهنگی‌مان دارند. روزنامه قانون 25-1-93

پاسخ محکم ریاضی دان مشهور به شبهات استفان هاوكينگ


به گزارش پایگاه خبررسانی عبرت، اريك پريست از استادان سابق رياضيات در دانشگاه سنت اندرو و از اعضاي هيئت امناي انستيتو فارادي در دانشگاه كمبريج، در مطلبی كه در روزنامه گاردين به چاپ رسيده مينويسد باورهاي مدرن در مورد جهان و عالم هستی ،با هدف پوشاندن شكاف ها و نقاط ضعفها در دانش ما نيست بلكه هدف آن پاسخ دادن به سئوالات گوناگون بشر مدرن است.
اريك پريست در این مطلب ميافزايد: حرف پروفسور هاوكينگ توجيه پذير نيست، اين حالت كاملا تحمپل واقعي است كه خداوند شرايط را براي وقوع انفجار بزرگ و شكل گيري كهكشانها براساس قوانين فيزيك فراهم كرده است.
استاد دانشگاه كمبريج در ادامه مطلب خود در روزنامه گاردين ميافزايد به عنوان يك دانشور و دانشمند ما همواره به دنبال يافتن پاسخهاي قانع كننده به سئوالات بسيار پيچيده اي هستيم که گاه دانش ما در برابر اين سئوالات و ناشناخته هاي عالم هستي چنان ناچيز است كه آدمي احساس شرم مي كند.
با اينهمه طرح ادعاهاي مبهم و اثبات نشده نيز نميتواند به كنجكاوي و جستجوي علمي ما كمكي بكند.ممكن است آنطور كه دانشوران معتقدند فيزيك با تكيه بر رياضيات ملكه تمام علوم باشد ولي پاسخگوي تمام سئوالات علمي نيست. شيمي ، زيست شناسي ، رواشناسي و شاخه هاي علوم انساني نيز روشهاي خاص خود را براي تفسير و تحليل جهان دارند كه معمولا مكمل فيزيك و رياضي هستند.

اريك پريست يادآوري مي كند كه علوم نميتواند به بسياري از سئوالات مهمي كه در برابر انسان وجود دارد به شكل همه جانبه و دقيقي پاسخ دهد. به عنوان مثال علم چگونه ميتواند ذات زيبايي و عشق را توضيح دهد. شايد تاريخ ، فلسفه و الهيات رشته هاي مناسبتري براي پاسخ گويي به اين نوع پرسشها باشند.

نكته اي كه در اين ميان مهم است جنبه هاي مكمل پاسخگويي به اين نوع پرسشها از زواياي گوناگون است و به خصوص ارتباط میان اينكه چگونه و چرا هر چيزي خلق شده يا به وجود آمده است. اگر فيزيك كهكشان به يك نظريه واحد برسد شايد در آينده پروفسور هاوكينگ و افرادي نظير وي بتوانند چگونگي پيدايش را پاسخ دهند ولي مسلما قادر نيستند كه چرايي پيدايش را حل كنند. يكي از دانشوران مثال خوبي براي تشريح اين موضوع دارد: داستان جوشيدن آب در كتري. وي ميگويد با استفاده از قوانين فيزيك ميتوان به دقت توضيح داد كه چگونه گرما از اجاق به كتري و سپس به آب منتقل شده و آنرا به نقطه جوش ميرساند. اما چرا اين آب ميجوشد را نميتوان صرفا با فيزيك توضيح داد.

شايد خانم خانه هوس چاي كرده باشد؟!
اريك پريست عضو هيئت امناي انستيتو فارادي در دانشگاه كمبريج توضيح مي دهد كه درگذشته شايد خيلي از فلاسفه و اديان در توضيح جهان هستي هر كجا با سئوال يا مشكلي غير قابل توضيح روبه‌رو مي شدند حل آن معما را به خداوند نسبت مي دادند. اما در دين باوري امروزي و مدرن اين روش ديگر جايي ندارد و كسي به آن اتكا نمي كند. شايد پروفسور هاوكينگ تا همين اواخر چنين اعتقادي داشته و اكنون كه براي همه سئوالات خود پاسخي نمي يابد ديگر نيازي هم به باور نقش خدا نمي بيند.
خداوندي كه بسياري از مردم و پيروان اديان به آن باور دارند « خداي حل ترديدها » نيست.
آفریننده هستی خدايي است که به سئوالات غير علمي در مورد چرايي عالم هستي و اعجاب آن و همينطور مزاياي داشتن يك زندگي خوب پاسخ مي دهد. اين مردمان از پيشرفت هاي علمي نيز استقبال كرده و بسياري از آنها را مي پذيرند چون علوم زواياي خارق العاده ي زيبايي ، تنوع و اعجاب كهكشان و هستي را توضيح مي دهند.
اريك پريست در پايان مي نويسد امروز مي شود اين سئوال را مطرح كرد و پاسخ گفت كه آيا وجود خدا با تجارب شخصي هر فرد تناسب و انطباق دارد يا نه. اعتقاد به یکتایی خداوند به آگاهي و وجدان هر يك از ما بستگي دارد ولي براي بسياري از ماها وجود خدا يك عامل بسيار مهم در غناي زندگي و هستي ماست.
هاوکینگ در کتاب «طراحی بزرگ» که با همکاری فیزیکدان دیگری با نام لئونارد ملودینو نوشته شده بیان کرده که مجموعه‌ای از تئوریهای جدید نیاز به یک خالق برای کائنات را از بین می‌برد.
در این کتاب آمده: به دلیل وجود قوانینی مانند جاذبه، کائنات می‌تواند خود را بسازد و خواهد ساخت. خلقت خودبخود تنها دلیل موجود است دلیل وجود کائنات و وجود ما و وجود خالقی که جهان را به چرخه در آورد الزامی نیست.
هاوکینگ 68 ساله ابتدا در سال 1988 و با نوشتن کتاب «تاریخ مختصری از زمان» در مورد اساس کائنات به شهرت جهانی رسید و هم اکنون به خاطر تحقیقاتش بر روی حفره‌های سیاه، نظام عالم وجود و جاذبه کوانتومی مشهور است. این دانشمند از سال 1974 در تلاش برای وفق دادن دو تئوری اساسی فیزیک نوین بوده است یکی نظریه نسبت آلبرت انیشتن و دیگری نظریه کوانتوم. نظریه جدید وی در حالی بیان می‌شود که پیش از این در کتاب قوانین فیزیک نوشته بود که نیازی نیست حتما معتقد باشیم که خدا در ایجاد انفجار بزرگ کیهانی مداخله کرده است.  
وی در کتاب اول خود نوشته بود اگر بخواهیم یک نظریه کامل را پیدا کنیم آنگاه پیروزی نهایی در استدلال انسانی را بدست آورده ایم و آن زمان باید خدا را به خاطر داشته باشیم. وی در آخرین کتابش بیان کرده بود که کشف سال 1992 در مورد سیاره‌ای که به دور ستاره دیگری به غیر از خورشید میگشته است به بازسازی دوباره نظریه اسحاق نیوتن پدر علم فیزیک کمک می‌کند که بیان کرده بود کائنات حاصل بی نظمی نبوده و توسط خدایی آفریده شده است.
هاوکینگ که تنها از طریق یک دستگاه کامپیوتری قادر به صحبت کردن است دچار یک بیماری عصبی است که به آرامی طی سالها پیشرفت کرده و وی را تقریبا به طور کامل فلج کرده است. این بیماری از اوایل 20 سالگی در وی ایجاد شد اما با این وجود وی خود را به عنوان یکی از دانشمندانی برجسته جهان مطرح کرد.
وی سال گذشته از کرسی استادی ریاضی دانشگاه کمبریج بریتانیا که از سال 1979 در اختیارش بود استعفا کرد.

پاسخهای استفان هاوکینگ به پرسشهای خوانندگان مجله تایم:

س-  اگر خدا وجود ندارد پس چرا باور به وجود او تقریباً جهانگیر است؟
ج- من ادعا نمی کنم که خدا وجود ندارد.  خدا نامی است که مردم برای دلیل وجود ما دراینجا گذاشته اند.  اما من فکر می کنم این دلیل بیشترقوانین فیزیک است نه این که یک نفر وجود داشته باشد که بتوان با او ارتباطی شخصی برقرارکرد. 

س-  آیا کیهان پایانی هم دارد؟ در این صورت آنسوتر از آن پایان چیست؟
ج- مشاهدات نشانگراین است که کیهان با سرعت روزافزونی در حال گسترش است. این گسترش تا ابد ادامه خواهد داشت و کیهان خالی تر و تاریک تر خواهد شد. (شگفت انگیز است. وی در کتاب تاریخچه زمان طبق نظریه  فریدمن روسی سه مدل را برای کیهان برمیشمارد. او نیز مانند اینشتین معتقد به جهان تابدار است و نه تخت. اگر چنین باشد پس چگونه در اینجا میگوید گسترش کیهان تا ابد ادامه خواهد داشت. اگر کیهان تخت بود گسترش آن ادامه داشت و نه زمانی که معتقد به تابدار بودن آن هستیم. طبق قوانین  فیزیک و نسبیت عام هر جا که جرم باشد گرانش هست و هرجا گرانش باشد پیچش هست. و هرجا پیچش باشد گسترش محدود میشود.) گرچه کیهان پایانی ندارد اما در بیگ بنگ آغازی داشته است.  ممکن است کسی بپرسد قبل از آن چه بوده؟ پاسخ این است که هیچ.  همانگونه که جنوبی تر از قطب جنوب جایی وجود ندارد، قبل از مِه بانگ نیز جایی وجود نداشته. (در اینجا باید پرسشگر همان پرسش همیشگی را میپرسیدکه پس چرا و چگونه مهبانگ آغاز شد. خودش خودش را آغازید؟ این که نمیشود. پس همان کسی که آن را آغاز کرده خدا بوده و نه قوانین  فیزیک و حتا قوانین فیزیک یا سنن الهی را نیز خود خدا ایجادکرده است.)

س-  فکر میکنید تمدن بشر آنقدر باقی خواهد ماند تا جهش به عمق فضا امکان پذیر شود؟
ج- فکر میکنم شانس خوبی داریم بقایمان آنقدر ادامه داشته باشد که منظومه شمسی را به زیر یوغ خود بکشیم.  اما در منظومه شمسی هیچ جایی مناسب تر از زمین (برای زیست انسان) وجود ندارد، بنابر این روشن نیست که اگر زمین را تخریب کنیم بتوانیم بقایی داشته باشیم.  برای بقای خود در درازمدت باید به ستارگان دست یابیم که زمانی دراز تر خواهد خواست.  بگذارید امیدوار باشیم که تا زمانی چنین دراز بقایمان ادامه خواهد داشت. 

س-  اگر میتوانستی با آلبرت اینشتین حرف بزنی به او چه میگفتی؟
ج- از او می پرسیدم چرا به (وجود) سیاه چاله ها باور نداشت؟ معادله میدانی تئوری نسبیت او حاکی از این است که یک ستاره بزرگ یا ابری از گاز برخود فرومیریزد و یک سیاه چاله تشکیل میدهد.  اینشتین از این امر آگاه بود اما به نوعی خود را متقاعد میکرد که همیشه چیزی مثل یک انفجار توده را از هم میپاشد ومانع ایجاد سیاهچاله میشود.  اما اگر انفجاری اتفاق نیفتاد چه؟

س-  چه کشف یا پیشرفت علمی را دوست دارید در زمان حیات خود شاهد باشید؟
ج- دلم میخواهد گداخت هسته ای یک منبع عملی تولید انرژی شود.  در این صورت از یک منبع بی پایان انرژی بدون آلودگی محیط زیست و بدون گرمایش جهانی برخوردار خواهیم بود. 

س-  به باور شما پس از مرگ چه برسر آگاهی ما میآید؟
ج- من فکر میکنم مغز اساساً یک کامپیوتر است و آگاهی مثل یک نرم افزار کامپیوتری است. (بنابراین) وقتی کامپیوتر خاموش شود نرم افزار کار نخواهد کرد.  تئوری وار میتوان گفت که این نرم افزار در یک شبکه بیرنگ (نوترال) بازآفرینی خواهد شد.  اما این بسیار مشکل خواهد بود زیرا نیاز به تمام خاطرات یک فرد خواهد داشت.(معلوم میشود هاوکینگ واقعا نمیداند که دی. ان. آ. کارش نگهداری همه چیز است و خداوند چنین وسیله مهم و محکمی را ایجاد کرده تا در روز بازپسین ما را با اسناد و مدارک موجود در آن محاکمه کند.) 

س-  با توجه به شهرت شما به عنوان یک فیزیکدان درخشان، چه علائق معمولی ای دارید که ممکن است باعث تعجب مردم شود؟
ج- من از همه جور موسیقی، از پاپ گرفته تا کلاسیک و اپرا لذت میبرم. همچنین به مسابقات فرمول یک همراه با پسرم "تیم" علاقمندم. 

س-  آیا ناتوانی جسمی شما مانعی درمقابل پژوهشهایتان بوده یا به آن کمک کرده است؟
ج- اگرچه در ابتلا به بیماری موتور نورون بسیار شوربخت بوده ام اما تقریباً در همه جنبه های دیگر بسیار خوش بخت بوده ام.  خوش شانسی من این است که زمینه کاری من در فیزیک تئوریک است که ناتوانی جسمی اثر آنچنانی در آن ندارد و بخت دیگر من آن است که کتاب هایم در جهان این چنین پرطرفدار است. 


س-  آیا از این که مردم انتظار دارند شما چواب تمام رمزهای (هستی) رابدانید احساس مسئولیتی بزرگ نمیکنید؟
ج- مطمئناً من جواب تمام مشکلات زندگی را نمیدانم.  گرچه فیزیک و ریاضیات ممکن است به ما بگویند کیهان چگونه آغاز شد اما در پیش بینی رفتار انسانی کمک زیادی از دست آنان ساخته نیست زیرا در این جا تعداد معادلات چند مجهولی برای حل کردن بیشمار است. من در پیش بینی اینکه چه چیزی باعث میشود مردم، بویژه زنان، واکنش عصبی نشان دهند، نسبت به دیگران هیچ برتری ای ندارم. 

س-  آیا فکر میکنید زمانی خواهد رسید که مردم هر آنچه را که در حیطه فیزیک است بفهمند؟
ج- امیدوارم چنین زمانی نرسد زیرا من بیکار خواهم شد.
 

نقدی بر پایان فیزیک - دیدگاه هاوكينگ

هاوکینگ در توضیح مطالب پیچیده و بغرنج فیزیک به زبان ساده مهارت خاصی دارد. بهمین دلیل آثار عمومی ایشان از استقبال چشمگیری برخوردار است. علاوه بر آن نام هاوکینگ به دلیل دو کار جالب در مورد سیاه چاله ها جاودان خواهد شد. یکی تکینگی و دیگری تبخیر سیاه چاله ها. این دو مورد زمینه یک بحث فراگیر جهانی را بین فیزیکدانان فراهم کرد. هرچند به اعتراف خود هاوکینگ در کتاب تاریچه زمان از فیزیکدانان روسی الهام گرفته بود، اما این هاوکینگ بود که با محاسبات و معادلات ریاضی توانست توجه فیزیکدانان را به آن جلب کند. 

هاوکینگ:
ذرات مادي رو كه همگي مي‌شناسيم. پروتون‌ها و نوترون‌ها در هسته اتم و الكترون‌ها كه به دور هسته مي‌چرخند. ذرات مادي اتم را به‌نام كلي فرميون‌‌ها مي‌شناسيم. فرميون‌ها يك سيستم پيام‌رساني دارند كه بين آن ذرات رد و بدل شده و به راه‌هاي معيني موجب ايجاد تاثير و در نتيجه تغييراتي در آن‌ها مي‌شود. اين سرويس‌ها را نيرو مي‌ناميم. ذراتي وجود دارد كه اين پيام‌ها را بين فرميون‌ها و در برخي موارد حتي بين خود رد و بدل مي‌كنند. اين ذرات پيام‌رسان به‌طور مشخص بوزون ناميده مي‌شوند. پس هر ذره‌اي كه در جهان وجود دارد يا فرميون هست يا بوزون

نظریه سی. پی. اچ:
همه ذرات اعم از فرمیونها و بوزونها از ذرات واحدی تشکیل شده اند که آن را سی. پی. اچ. (CPH-Creation Particle Higgs) می نامیم. سی. پی. اچ. ها روی یکدیگر اثر دارند و این اثر به صورت تولید اسپین برای آنها نمودار می شود. سی. پی. اچ. ها پس از آنکه دارای اسپین شدند، با یکدیگر ادغام شده و کوانتومهای انرژی را به وجود می آورند. این کوانتومهای انرژی در فرایندهای فیزیکی به زوج های ماده و پاد ماده تبدیل می شوند.
در واقع بوزونها و فرمیونها از ذرات واحدی تشکیل می شوند که سی. پی. اچ. نامیده می شود. اگر ما دیدگاه خود را از عنوان نیرو و انرژی تغییر دهیم و این دو را هم ارز بدانیم (که در حقیقت هم ارز هم هستند) آنگاه میتوانیم دلیل تاثیر بوزنها بر فرمیونها و همچنین تاثیر بوزونها را بر یکدیگر توضیح دهیم.

توضیح سی. پی. اچ. 
در مکانیک کوانتومی، گرانش از ذرات زیرکوانتومی به نام گراویتون تشکیل شده است. گراویتون دارای نیروی گرانشي است و طبق نظریه نسبیت با سرعت نور حرکت میکند. اما در نظریه سی. پی. اچ.  گراویتونها دارای خواص الکتریکی یا مغناطیسی هستند که بار - رنگ و مغناطیس - رنگ نامیده میشوند. بار - رنگ و مغناطیس - رنگها با یکدیگر ترکیب شده و فوتون را تولید می کنند. بار - رنگ و مغناطیس - رنگها پیش از تبدیل شدن به فوتون با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت میکنند و به دلیل خواص الکتریکی یا مغناطیسی که دارند، دربردارنده اطلاعات هستند و اطلاعات را از ذره/جسم ارسال کننده گراویتون به ذره/جسم دریافت کننده آن منتقل می کنند. بنابراین در نظریه سی. پی. اچ. گرانش انتقال دهنده اطلاعات است.
از سوی دیگر فوتونها نیز مانند سایر اجسام از قانون گرانش تبعیت میکنند و گراویتون ارسال میکنند و در نتیجه اطلاعات بین فوتونها با سرعتی بالاتر از سرعت نور منتقل میشود .
نویسنده ؟    ویرایشگر: احمد شماع زاده


عصر ظهور

پرسش: رابطه امام زمان با دنياي تكنولوژيكي مثلا كامپيوتر، نانو و غيره چيست؟
توضیح: چون ما هميشه از امام زمان در حال عبادت و در محراب(و یا سوار بر اسب) حرف ميزنيم و نميگوييم امام زمان در يك مركز تحقيقاتي پيشرفته نيز نقش داشته است؟ خواهش ميكنم خيلي کامل جواب دهيد چون از بسیاری از علما پاسخ درستي نگرفته ام.
پاسخ:
از روايات مختلف ، به دست مى آيد كه با عنايت ويژه امام مهدى عليه السلام و گسترش سطح آگاهى ، علم و انديشه مردم ، اختراعات ، اكتشافات ، ارتباطات و فن آورى به نهايت كمال خود رسيده و مردم آن عصر ، در بهترين و شكوفاترين برهه زمانى زندگى خواهند كرد . روايات ، جهان را در آن عصر ، متمدّن و در اوج قدرت و پيشرفت علمى معرّفى كرده است و به طور كلى صنعت و فن آورى در آن روزگار ، با صنعت كنونى ، فرسنگ ها فاصله خواهد داشت . اگر تصور شود كه حضرت مهدى عليه السلام حكومت جهانى خود را بر وسايل ساده صنعتى هزار سال پيش بنا مى كند ، پندارى ساده وناپذيرفتنى است مگر اينكه همه كارها جنبه اعجاز داشته باشد و همه امور از اين طريق حلّ گردد وگرنه اداره اين جهان عظيم ، با وسايل بسيار ساده ، با منطق عادى سازگار نیست .
متخصصان رشته هاى گوناگون علوم بشرى نيز ، خود به دانش ها و معلومات اندك شان اعتراف دارند و اذعان مى كنند كه دانش آنها در برابر مجهولات و ناشناخته ها ، چون قطره اى در برابر دريا است ، ليكن بشر روزى قله هاى دانش را طى كرده و ديگر مجهولى در هيچ زمينه براى او باقى نخواهد ماند . در اينجا به گوشه اى از اين پيشرفت هاى صنعتى و تكنولوژى اشاره مى شود
. 1 از روايات بر مى آيد كه در عصر حضرت مهدى عليه السلام ، صنايع و وسايل اطلاعاتى ، چنان پيشرفته خواهد بود كه دنيا ، همچون كف دست آشكار شده ، حكومت مركزى را بر اوضاع جهان مسلّط خواهد بود . قدرت ديدارى و شنيدارى ياران مهدى عليه السلام و مردم زياد خواهد شد و . . . . 
. 2 امام صادق عليه السلام در زمينه گسترش و رشد وسايل حمل و نقل ، فرود آمدن حضرت مهدى را به هنگامه ظهور اين گونه تشريح مى كند : « ينزِلُ فى سبع قباب من نور » « او در هفت خيمه از نور فرود مى آيد » . جالب توجّه آن است كه امروز به بشقاب هاى پرنده نيز قباب مى گويند . در يك حديث قدسى آمده است : « و لأسخرنّ معه الرّياح و لأذلّلن له السحاب الصّعاب و لارقيّنّه فى الاسباب » « . . . سوگند كه بادها و ابرها را تسخير او در خواهم آورد و اسبابى [ كه براى سفر به آسمان ها است ] به سفر كردن همه آسمان ها موفّق خواهم داشت » .
. 3
در احاديث عامه آمده است : « و تُكلّمِ و الرَّجُلُ عَذبَهُ سَوطهِ و شِراكُ نَعلِهِ و تَخبرهُ بما اَخذَت اهلُهُ بَعدَه » « منقوله شمشير و بند كفش با انسان سخن مى گويد و به او خبر مى دهد كه خانواده اش بعد از او چه كارى انجام داده اند» . 
. 4 مسئله انرژى و نور به گونه اى حل خواهد شد كه حتّى به انرژى خورشيدى - كه بازگشت همه انرژى ها (به جز انرژى اتمى) به آن است - نيازى نخواهد بود . چنين توسعه شگرفى شايد در پرتو سيستم تكامل يافته انرژى اتمى، بدون تشعشعات زيان بار كنونى حاصل آيد.
شماع زاده: در این زمینه به نظر میرسد منظور گداخت هسته ای باشد. پرسش از هاوکینگ:
س-  چه کشف یا پیشرفت علمی را دوست دارید در زمان حیات خود شاهد باشید؟
ج- دلم میخواهد گداخت هسته ای یک منبع عملی تولید انرژی شود.  در این صورت از یک منبع بی پایان انرژی بدون آلودگی محیط زیست و بدون گرمایش جهانی برخوردار خواهیم بود. 
در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است : « انّ قائمنا اذا قام اَشرَقَتِ الارضَ بنور ربّها و استغنى العبادُ عن ضوء الشمس» «هنگامى كه قائم ما قيام كند، زمين با نور صاحبش روشن گردد . مردم از نور خورشيد بى نياز مى شوند » و بر اين اساس رواياتى كه اشاره به حوادث آينده دارد ، جهان را در روزگار امام عصر ( عج ) ، جهانى متمدن و در اوج قدرت و پيشرفت علمى معرفى مى كند . فرق اساسى پيشرفت در روزگار حضرت مهدى ( عج ) با جهان كنونى در اين است كه در آن زمان ، بشر در عين اينكه بالاترين رشد علمى و صنعتى مىرسد ، به همان اندازه به تعالى اخلاق و كمال انسانى نزديك مى گردد . دانش و علمى كه امام عصر ( عج ) بر روى مردم مى گشايد ، قابل سنجش با پيشرفتى كه بشر از نظر علمى داشته است ، نيست و مردم نيز استقبال بيشترى به فراگيرى دانش نشان خواهند داد تا جايى كه حتى زنان جوان كه هنوز سنى از آنان نگذشته است آن چنان به كتاب خدا و مبانى مذهب آشنا مىشوند كه به آسانى ، حكم خدا را از قران استخراج مى كنند ( بحارالانوار ، ج 52 ، ص 352 ) . رواياتى كه درباره پيشرفت صنعت در عصر ظهور آمده است ، نمايانگر دگرگونى شگرفى در اين زمينه است مانند رواياتى كه مى گويد : شخصى در مشرق ، برادرش را در مغرب مى بيند ( همان ص 391 ) حضرت را به هنگام سخنرانى ، همه جهانيان مى بينند ( كافى ، ج 8 ، ص 340 بحارالانوار ، ج 52 ، ص 336 ) ياران حضرت از فاصله دور با هم سخن مى گويند و سخن يكديگر را مى شنوند ( همان ) چوب تعليمى و بند كفش با انسان سخن مىگويند ( مسند احمد ، ج 3 ، ص 89 فردوس الاخبار ، ج 5 ص 98 ) اشياى درون خانه و ديوارهاى خانه به انسان گزارش مىدهند ( بحارالانوار ، ج 52 ، ص 89 فردوس الاخبار ، ج 5 ، ص 98 ) براى مسافرت در يك چشم به هم زدن به مقصد خود مىرسند ( احقاق الحق ، ج 13 ، ص 351 فردوس الاخبار ، ج 2 ، ص 449 ) و نمونه هاى بسيارى كه هر چند برخى از آنها شايد اشاره به اعجاز داشته باشد ولى با توجه به همه روايات ، آن دگرگونى را مى توان دريافت
در پايان چند نكته براى روشن شدن مطلب بيان مى شود
يكم : بعد از عصر ظهور به يقين درياى دانش به روى امام مهدى و ( به تبع آن به مردم جهان ) گشوده خواهد شد كه نه تنها به اندازه اى است كه بر پيامبران و اوليا گشوده بوده است بلكه بسيار بيش از آن است كه آنان از دانش بهره داشته اند . طبعا از نظر علمى ، جامعه بشرى از پيشرفتى شگفت انگيز برخوردار بوده و دگرگونى چشمگيرى در جهان دانش ، فرهنگ و صنعت پديد خواهد بود
به سخن ديگر ، درك دانش و علمى كه امام عصر ( ع ) بر روى مردم مى گشايد ، قابل سنجش با پيشرفتى كه به بشر از نظر علمى داشته است ، نيست و مردم نيز استقبال بيشترى به فراگيرى دانش نشان خواهند داد تا جايى كه حتى زنان جوان آنچنان به كتاب خدا و مبانى مذهب آشنا مى شوند كه به آسانى حكم خدا را از قرآن كريم استخراج مى كنند . در ابعاد ديگر نيز پيشرفت شگفت انگيزى انجام خواهد گرفت به عنوان نمونه « شخصى در مشرق زمين ، برادرش را در مغرب خواهد ديد » ، « حضرت را به هنگام سخنرانى ، همه جهانيان مى بينند » « ياران حضرت از فاصله دور با هم سخن مى گويند و سخن يكديگر را مى شنوند » . چوب تعليمى و بند كفش با انسان سخن مى گويند » ، اشياى درون خانه به انسان گزارش مى دهند و . . . . پس تغييراتى كه در جامعه آن روز روى خواهد داد مافوق تصور و خيال ماست

دوم . دانشى كه در عصر ظهور شكوفا شده و شعبه هاى مختلفى علم آشكار شده ، منحصر در صنعت و اختراع نيست و ابعاد و زواياى مختلفى خواهد داشت از جمله
. 1 تبيين كامل آيات قرآنى و گشوده شدن دانش هاى مختلف آن 
. 2 شكوفايى در علم بهداشت و درمان انسان ها 
. 3 رونق كشاورزى ، دامدارى و تأمين تغذيه در حد مطلوب با توجه به دانش بالاى بشر 
. 4 گسترش ارتباطات و حمل و نقل سريع و شگفت آور بشر 
. 5 رشد صنعت و اختراع تجهيزات پيشرفته سمعى و بصرى 
. 6 آموزش حكمت و معارف دينى و عقلى و . . . 

سوم . علم و دانش در آن عصر در جهت خدمت به مردم و آبادى زمين و تأمين زندگى و ايجاد رفاه و رشد و تعالى و تربيت انسانها است . امام زمان ( عج ) راه و روش هايى نو و دقيقى ارائه مى كند كه تا آن روز براى بشر ناشناخته بوده است . از آنجايى كه راه اصلى رشد توليد و خودكفايى ، بهره بردارى از علوم و فنون و تخصصهاى ويژه و طرحها و برنامه ها ماهرانه است علوم فنون بشرى در آن عصر ، با علوم و فنون در دوران پيش از ظهور ، قابل مقايسه نيست . از اين رو ، پيشرفت هايى و رشد توليد و سرمايه در آن دوران ، با هيچ دوره ديگر همانند نيست : امام زمان ( عج ) در همه زمينه ها ، به دانش بشر تكامل مى بخشد چنانكه در علوم الهى و ماوراى طبيعى ، همه اشتباهات و جهل هاى بشرى را بر طرف مى سازد و معيارهاى درست در شناخت مبدأ و معاد را به انسان مىدهد و در علوم مادى و تكنيكهاى رشد اقتصادى و سامان يابى زيست نيز راه و روش هايى شگفت آور ، به انسانيت عرضه مى كند و با شيوه هاى بسيار دقيق ، نظام توليد و بهره بردارى از منابع طبيعى را ، رشدى توصيف ناپذير مى بخشد و بدين گونه مشكل كمبودها و نارسايى هايى را به كلى برطرف مى سازد . پس بشر در اين دوران از هر حيث به كمال مىرسد ، بر عكس ، عصر حاضر كه هر چه علم و صنعت پيشرفت مى كند مشكلات بشر نيز فزونى مى گيرد و غير قابل مهار مى شود ! ! 

چهارم . روايت امام صادق ( ع ) قابل تأمل و تدبر است . امام ( ع ) مى فرمايد : « علم و دانايى از 27 حرف تشكيل مى شود ، تمام آنچه پيامبران ( تا كنون ) آورده اند ، دو حرف است و مردمان بيش از اين دو حرف را تا كنون نشناخته اند . آن گاه كه قائم ما قيام كند ، 25 حرف ديگر را آشكار سازد . . . » . ( بحارالانوار ، ج 52 ، ص 336
احتمال دارد اين روايت به معناى كثرت باشد و در آن مقدار دانايى بشر در دوران قبل از ظهور و پس از ظهور مقايسه شده و دانش هاى قبل از ظهور ، بسيار ناچيز محسوب گشته است
به يقين عنايات و تفضلات الهى در شكوفايى و تكامل علوم در آن عصر دخالت خواهد داشت ، در عين حال كه مردم نيز زمينه هاى لازم براى كسب علم و دانش را در خود فراهم خواهند ساخت ، در روايت زيبايى از امام باقر ( ع ) آمده است : « قائم ما وقتى كه قيام مى كند ، دست خود را بر سر بندگان مى نهد و ( به تأييد الهى ) نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز مى دهد و خردها را به كمال مى رساند » . ( اذا اقام قائمنا وضع يده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به احلامهم » . ( بحار الانوار ، ج 52 ، ص 336 ) . 

پنجم . از امام باقر ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمود
ذخر لصاحبكم الصّعب ! قلت : و ما الصّعب ؟ قال : ما كان من سحاب فيه رعد و صاعقه او برق ، فصاحبكم يركبه ، أَما انّه سير كب السّحاب و يرقى فى الأَسباب اسباب السّماوات السّبع والارضين ! ( بحار ، ج 12 ، ص 182 ) براى صاحب و دوست شما ( مهدى ( عليه السلام ) ) آن وسيله سركش ذخيره شده است . راوى اين حديث مى گويد : گفتم منظور از وسيله سركش چيست ؟ 
امام ( عليه السلام ) فرمود : ابرى است كه در آن غرش رعد و شدّت صاعقه يا برق است او بر اين وسيله سوار مىشود آگاه باشيد او بزودى بر ابرها سوار مى گردد و صعود به آسمانها و زمينهاى هفتگانه مى كند .
مسلماً منظور از ابر ، اين ابر معمولى نيست زيرا ابرهاى معمولى وسيله اى نيستند كه بتوان با آنها سفر فضايى كرد آنها در جوّ نزديك زمين در حركتند و با زمين فاصله ناچيزى دارند و نمى توانند از آن بالاتر بروند بلكه اشاره به وسيله فوق العاده سريع السّيرى است كه در آسمان به صورت توده اى فشرده از ابر به نظر مى رسد ، غرّشى همانند رعد ، و قدرت و شدّتى همچون صاعقه و برق دارد و به هنگام حركت ، دل آسمان را با نيروى فوق العاده خود مىشكافد و همچنان به پيش مىرود و مى تواند به هر نقطه اى از آسمان حركت كند
و به اين ترتيب ، يك وسيله مافوق مدرن است كه شبيه آن را در وسايل كنونى نداريم تنها در ميان بشقابهاى پرنده و وسايل سريع و سرسام آور فضايى كه امروز داستانهايى از آنها بر سر زبانهاست و نمى دانيم تا چه حد جنبه واقعى و علمى دارد ، شايد شباهت داشته باشد ولى به هر صورت بشقاب پرنده هم نيست
از مجموع اين روايات به دست مى آيد كه وضعيت فنون و تكنولوژى در آن زمان ، بسيار متفاوت تر از وضعيت فعلى و گذشته آن خواهد بود هر چند كه بعضى از اخبار مى تواند پيش گويى غيبى از وقايع آينده باشد ( كه تا حدودى با وضعيت فعلى ما منطبق است ) و دليلى بر درستى قول معصومين و حقانيت راه آنان باشد . بايد دانست كه فرق بنيادين پيشرفت در دوران حكومت مهدى ( عج ) با جهان كنونى ، در اين است كه در روزگار ما پيشرفت علم و صنعت ، منجر به سقوط فرهنگ و اخلاق جامعه بشرى شده و گاهى از كنترل و نظارت خارج گشته است چنانكه بعضى از اختراعات و اكتشافات در جهت جنگ و كشتار انسان ها به كار مى رود و يا منجر به تخريب شديد محيط زيست مى شود و امراض و بيمارى هاى گوناگونى در پى دارد و . . . اما در عصر ظهور ، اين وضعيت تغيير خواهد يافت ، بشر در عين اينكه به بالاترين حد رشد علمى و صنعتى مى رسد ، به همان اندازه به تعالى اخلاق و كمال انسانى نيز نزديك مى گردد و علم و صنعت و تمدّن را ، براى پرورش فضايل اخلاقى و رسيدن به هدف آفرينش خود ( عبوديت و عبادت ) به كار مى برد و . . . پس در آن دوران ، صنعت و علمى كه اثر و نتيجه اى جز ويرانى و تباهى و فساد ندارد از بين مى رود يا در مسير درست قرار مى گيرد و صنعتى و تكنولوژى كه در جهت خدمت به بشر است ، گسترش مى يابد
به هر حال ، از حديث بالا بطور اجمال مى توان دريافت كه موضوع عقب گرد صنعتى در كار نيست ، بلكه بعكس سخن از پيشرفت خارق العاده اى در ميان است كه به موازات آن بايد تكامل در همه زمينه ها صورت گيرد .
براى مطالعه در اين زمينه نگاه کنید به:
. 1 چشم اندازى به حكومت مهدى ، نجم الدين خراسانى 
. 2 تحليل تاريخى نشانه هاى ظهور ، مصطفى صادقى 
. 3 مهدويت ( پس از ظهور ) ، رحيم كارگر ( نشر معارف)


برگرفته از وبسایت پرسمان دانشجویی(پرسمان دات اورگ)