Tuesday, June 3, 2014

پذیرش سه هزار دانشجوی بورسیه در ایران!!

تخلف دولت احمدی نژاد در پذیرش سه هزار دانشجوی بورسیه در ایران

  ابراهیم خندان
بی بی سی - شنبه 31 مه 2014 - 10 خرداد 1393
 
انتشار خبر اعزام دانشجو با بورس دولتی و اهدای بورس دانشگاه‌های داخلی به بیش از چهار هزار دانشجو، خارج از ضوابط قانونی در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، یکی از موضوعات جنجالی در حوزه آموزش عالی در طی روزهای گذشته است.
این جنجال با مصاحبه آقای مجتبی صدیقی، رییس سازمان امور دانشجویان و معاون وزیر علوم شروع شد که گفته بود؛ در مجموع چهارهزار و دویست و سی و هشت بورس خارج از روال در دانشگاه های داخل و اعزام، در هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم اعطا شده است.
این تخلف‌ها شامل عدم رعایت سن قانونی، پایین‌تر بودن معدل دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد از حد نصاب، عدم ارائه تعهدنامه محضری برای دریافت بورس و از همه مهمتر پذیرش سه هزار و دو نفر در دوره بورسیه دکترا بدون شرکت در آزمون ورودی بوده است.
آقای صدیقی خبر پذیرش سه هزار دانشجوی دوره دکترا بدون آزمون را پیش از این در بهمن ماه سال گذشته هم اعلام کرده بود. در آن زمان این خبر چندان مورد توجه قرار نگرفت ولی این بار وی با انتشار آمارهای رسمی گفت: "قرار بود در این زمینه حرفی زده نشود، ولی احساس کردیم اگر بحث نکنیم بدهکار نیز می شویم. بنابراین مسایل در حد واقعیات و تا حد امکان گفته شد؛ اما موارد خاص را معذوریم که اعلام کنیم."
انتشار این اطلاعات و آمار موجب شده است که نهادهای نظارتی شامل سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، نمایندگان خود را در سازمان دانشجویان مستقر و پرونده‌های مرتبط با این تخلف‌ها بررسی کنند.
با وجود اینکه این خبر به تازگی بطور گسترده منتشر شده است ولی پیش از این جامعه دانشگاهی بطور جسته و گریخته از آن بطور کیفی آگاه بود، اگرچه از ابعاد آن بی خبر بود. یکی از اثرات این پذیرش دانشجوی بدون آزمون، کم شدن سهمیه پذیرش دانشگاه‌ها بود که موجب اعتراض‌های گسترده دانشجویان شرکت کننده در آزمون دکترای سال ۱۳۹۱ شد.
این اعتراض‌ها تا به آنجا ادامه پیدا کرد که محمدحسین سرورالدین رئیس سازمان سنجش در آن دوره از وضعیت پیش آمده سلب مسئولیت کرد و این کم شدن ظرفیت را به گردن وزارت علوم انداخت و اعلام کرد که وی در جریان این موضوع نبوده و این کاهش بدون اطلاع او و با تایید یکی از مشاوران وزارت علوم صورت گرفته است. این اظهار نظر موجب عزل وی از مقامش شد.
تغییر نرخ ارز برای همه بد نیست
براساس اطلاعات منتشر شده، به جز سه هزار نفری که بدون آزمون به دوره دکترا راه یافته‌اند و بورسیه دانشگاه‌های داخلی شده‌اند، می‌توان دانشجویان مورد اشاره آقای صدیقی را در دو گروه دسته بندی کرد. گروه اول دانشجویان اعزامی به خارج از کشور هستند که بدون گذراندن مراحل معمول گزینش دانشجوی بورسیه خارج، در خارج از کشور به تحصیل مشغولند و تعدادشان بالغ بر یکصد وچهل نفر است.
با توجه به ظرفیت بسیار محدود پذیرش دانشجو برای اعزام (در حدود ۱۰۰ نفر در هر سال)، رقابت فشرده‌ای در این بخش وجود دارد. به همین دلیل ورود دانشجویی حتی با معدل ۱۶ دردوره کارشناسی ارشد به دوره بورس دکترای خارج از کشور بسیار غیر معمول و عجیب است چه رسد به معدل ۱۲ و به نظر می‌رسد تعداد کسانی که با معدل پائین و بدون آزمون بورسیه شده‌اند کم نباشد.
گروه دوم برخی از دانشجویان دوره دکترای خارج بوده‌اند که با بالارفتن قیمت ارز در کشور، توانایی پرداخت هزینه های تحصیل در کشور های خارجی را نداشتند و مجبور به بازگشت به کشور شدند.
آنها در ابتدا با هزینه شخصی یا سازمان‌های دولتی و نهادهای حکومتی برای ادامه تحصیل به خارج رفتند و با گران شدن ارز به داخل بازگشتند با این تفاوت که با اینکه فاقد شرایط دریافت بورس بوده‌اند، در ایران از یک دانشگاه بورس تحصیلی دریافت کردند.
معنای بورس داخل نیز این است که دانشگاه‌ها برای تامین کادر هیات علمی خود هزینه تحصیل و حقوق دانشجو را بر عهده می‌گیرند تا این دانشجو نیز پس از پایان تحصیل بعنوان عضو هیات علمی در آن دانشگاه مشغول به کار شود. یعنی کار تضمینی بعد از تحصیل در دانشگاه.
بحث تبدیل وضعیت دانشجویان دکترای خارج از کشور به بورسیه داخل از سال ۱۳۸۹ مطرح شد و برای این منظور دستورالعملی تهیه شد که در آن شرط معدل یکی از شروط اصلی این تبدیل بود. با این وجود طبق آمار ارائه شده ۲۲۸ نفر از مجموع دانشجویانی که وضعیت خود را به بورس داخل تبدیل کردند معدل زیر ۱۴ داشته‌اند و در پرونده ۲۳۵ نفر نیز معدلی اعلام نشده است.
روند تبدیل بورس برای دانشگاه‌های کوچک و مناطق محروم در نظر گرفته شده بود و دانشجو در ازای بورس دریافتی برای کار کردن در دانشگاه باید تعهد محضری می‌داد که ۱۸۳ نفر از دانشجویان قید شده در آمارهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، چنین سندی را ارائه نداده‌اند.
با اینکه هدف این برنامه تقویت دانشگاه‌های کوچک و محروم بوده است، دانشگاه علامه طباطبایی با پذیرش ۲۵۹ نفر بالاترین رتبه را در پذیرش بورس تبدیل به داخل دارد و پس از آن دانشگاه های خوارزمی و گیلان رتبه‌های بعدی را در اختیار دارند.
به نظر می‌رسد که این دانشگاه‌ها برای جذب این عده عجله هم داشته‌اند و حتی پیش از تائید نهایی وزارت علوم دانشجویان را ثبت نام کرده‌اند. این مسئله همان نکته‌ای است که عده‌ای آن را نشانه وجود ارتباطات خاص و ویژه در این روند می‌دانند.
آقای صدیقی درباره روند پذیرش بورسیه های داخل در این سال‌ها و با توجه به این نکات گفته است: "طبیعی است در این مسیر حضور آقازاده ها و منصوبان نیز پیدا شود که اسامی این عده نیز وجود دارد. قرار بر این بوده که به دلسوخته های انقلاب توجه شود، اما در آن چارچوب افراد دیگری که معلوم نیست چه شرایطی داشته اند نیز از این امتیاز استفاده کرده اند. "
ورود به دکترا بدون آزمون
ورود سه هزار دانشجوی دکترا به دانشگاه بدون آزمون نیز از نکات بسیار بحث برانگیز مصاحبه آقای صدیقی بوده است. بر اساس آیین‌نامه وزارت علوم، گزینش و پذیرش دانشجویان دوره دکترا (اعزام یا داخل) فقط با آزمون سراسری ممکن است.
سازمان سنجش تا چند برابر ظرفیت دانشگاه‌ها را از طریق آزمون سراسری انتخاب و به دانشگاه‌ها معرفی می‌کند. پس از آن دانشگاه‌ها با مصاحبه حضوری از داوطلبان معرفی شده و پس از تائید گزینش، دانشجویان دکترای خود را انتخاب می‌کنند.
کارشناسان آموزش عالی می‌گویند که به مرور زمان بندهایی به این آئین نامه اضافه شد که تسهیلاتی را برای آنهایی که دارای خدمات و فعالیت های برجسته فرهنگی و اجتماعی بودند فراهم می‌کرد. این تبصره‌ها و دستورالعمل‌ها بتدریج راه‌هایی را برای پذیرش دانشجو بدون آزمون فراهم کرد و کار را به جایی رساند که زد و بندهای اقتصادی یا سیاسی راه را برای ورود برخی از افراد فاقد صلاحیت علمی به دوره دکترا باز کرد. آنها به عنوان نمونه به مسئله دانشگاه هنر اصفهان اشاره می‌کنند.
ماجرای دانشگاه هنر اصفهان
به گفته برخی از کارشناسان در زمان رسیدگی و تحقیق و تفحص از دانشگاه هنر اصفهان بوسیله دیوان محاسبات کشور به دلیل برخی از تخلفات مالی، مشخص می‌شود که یکی از مدیران محلی که ارتباط نزدیکی با مشاوران آقای احمدی نژاد داشته، با استفاده از ارتباط خود با این دانشگاه و رئیس آن، در ابتدای سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بدون آزمون، در مقطع دکترای این دانشگاه در رشته شهرسازی اسلامی پذیرفته می‌شود.
در حالی که وی دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت است و در رشته‌ای مرتبط با رشته مقطع دکترا تحصیل نکرده است. وی بلافاصله و پس از چند روز، قراردادی پژوهشی به مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان با دانشگاه هنر اصفهان امضا می‌کند، قراردادی که معاون اداری، مالی دانشگاه هنر کارفرمای آن و رئیس این دانشگاه پیمانکار آن است.
البته پیمانکار، یعنی همان رئیس دانشگاه بر اساس اسناد دیوان محاسبات در ابتدای امر مبلغ ۲۹۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز دریافت می‌کند. هزینه این قرارداد از محل اعتبارات یکی از مناطق آزاد پرداخت شد که این فرد مدیریت آن را برعهده داشت.
واکنش‌ها
گروهی از کارشناسان از ارائه این اطلاعات و برخورد دولت آقای روحانی با این مسئله استقبال کرده و به سرانجام رساندن آن را آزمونی بزرگ برای دولت می‌دانند. آنها می‌گویند اکنون ۳۰۰۰ نفر وارد تحصیلات تکمیلی دکترا شده‌اند و از آن جایی که این‌ها با عناوین پرطمطراق و عقبه وارد این مرحله شده‌اند، برخورد با آن‌ها ممکن است حتی دردسرهایی ایجاد کند.
اکنون برخی از دانشگاهیان می گویند که قوه قضاییه به این مسئله ورود پیدا کرده و سپس تسهیلاتی را که برخی غیرقانونی دریافت کرده‌اند را پس بگیرد.
عده‌ای دیگر نیز معتقدند که در این سال‌ها مجموعه معیارهای غلط سطح کیفی دانشگاه را تنزل داده است چون هنگامی که خارج از روال قانونی افرادی وارد دانشگاه می‌شوند به اقتدار علمی و اخلاقی دانشگاه لطمه وارد می‌شود و دانشگاه را با بحران مواجه می‌کند.
به عنوان مثال، یکی از اثرات وجود چنین افرادی، داغ شدن بازار خرید و فروش مقاله و پایان نامه در کشور است که اعتبار دانشگاه‌های کشور را در بین مجامع علمی دنیا به خطر انداخته است.
اما در مقابل گروهی از محافظه کاران هم هستند که هدف اصلی این اطلاع رسانی را انتقام سیاسی می دانند. مهدی کوچک‌زاده عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است که وقتی چگونگی اعطای این بورسیه‌‌های تحصیلی در دولت‌های گذشته روشن شد،‌ ما هم انگیزه وزارت علوم در افشا و احقاق حق را باور می‌کنیم و الا تا قبل از آن، این گزارش‌ها سیاسی و بیشتر برای به انفعال کشاندن طرف مقابل است.
حسن مسلمی نائینی معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان در دولت آقای احمدی نژاد نیز بیسواد خواندن سه هزار دانشجوی بورسیه دوره قبل کاری خارج از عرف و اخلاق می‌داند و می‌گوید در دوره اصلاحات نیز افرادی بورس شده بودند که در مورد آنها ضوابط علمی و عمومی رعایت نشده بود از من خواستند که آن را اعلام کنم اما من این کار را درست ندانسته و انجام ندادم. روزنامه کیهان نیز این کار را "عقده‌گشایی عده‌ای که قرار بود با کلید، قفل‌های زندگی مردم را باز کنند" می‌داند.
البته همین محافظه کاران نیز بطور ضمنی وجود تخلف را تائید می‌کنند و اعتراض آنها به اعلام عمومی چنین اطلاعاتی است. برای مثال روزنامه کیهان مصاحبه شفاهی را همان آزمون عمومی تلقی می‌کند و معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان در دولت آقای احمدی نژاد به برخی از امتیازهای داده شده به افراد خاص اعتراف می‌کند و آن را روندی عادی و طبق قوانین وضع شده در دوران اصلاحات می‌داند.
احمدی نژاد فقط اقتصاد را نابود نکرد
 کلمه – گروه خبر: ۵ سال می گذرد از روزی که میرحسین موسوی در مناظره ی تلویزیونی خود خطاب به میلیون ها ایرانی گفت که آمده زیرا وضعیت فساد در کشور بیداد می کند. فسادی در تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی کشور که گرچه حاکمیت و قوای سه گانه، تمام قد از آن حمایت کرده و سعی در پنهان کردن آن داشتند اما طی سال های گذشته به مرور و با گذشت اندک زمانی یکی یکی از آن پرده برداری می شود. هرچند که گوینده ی آن سخنان و دلسوزان این وضعیت که روزی بر اساس احساس مسئولیت خود پا به عرصه گذاشته بودند تا با جلوگیری از ادامه ی فسادها از انقلاب و نظام حفاظت کنند، این روزها در حصر خانگی و زندان ها به سر می روند و از پرونده سازان آن روزها با بگم بگم هایی که هیچ گاه گفته نشد یک به یک پرونده ها رو می شود.
در ادامه ی فاش شدن تخلفات دولت احمدی نژاد این روزها موضوع بورسیه های خارج از روال قانونی و اعمال دخالت های غیرقانونی در دانشگاه ها داغ شده است. تا آنجا که عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان این‌که به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش باید گریست، می گوید ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳۰۰۰ هزار میلیاردی نیست.
در همین حال رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی هم می گوید که مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر در واکنش به پذیرش بدون آزمون ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه در دولت گذشته که حدود نیمی از آنها فاقد شرایط علمی بودند، با بیان این‌که به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش باید گریست، گفت: ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳۰۰۰ هزار میلیاردی نیست.
مهدی سالاری‌راد در گفت‌وگو با ایسنا گفت: آنچه که وزارت علوم اعلام کرده است به معنی این نیست که تمامی ۳۰۰۰ نفر پذیرفته شده فاقد صلاحیت علمی هستند، بلکه روش پذیرش آنها را غیررقابتی و بدون آزمون عمومی و در مواردی فاقد شرایط همان دستورالعمل های مصوب دوره قبل اعلام نموده است. به عبارتی عدم اعلان عمومی و عدم برگزاری آزمون و فراهم ننمودن “فرصت برابر برای رقابتی عادلانه” برای هزاران فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد علاقه مند به ادامه تحصیل و اخذ بورس دکتری مورد اشاره وزارت علوم علت اصلی اعتراض جامعه دانشگاهی کشور است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با تاکید بر اینکه ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳هزار میلیاردی نیست، افزود: حسب شنیده‌ها درصد قابل توجه‌ای از ۳۰۰۰ نفر پذرفته شدگان از صلاحیت نسبی علمی و قابل قبول برخوردارهستند اما همین چند صد نفر هم که فاقد صلاحیت علمی حداقلی و تعدادی هستند دارای سوابق سوء تحصیلی درخشانی نیستند. اما علی‌رغم اهمیت موضوع صلاحیت علمی، اعطای بورس تحصیلی داخل و خارج بر اساس روابط شخصی، رانتی، خانوادگی، خطی و سیاسی، و تعاملات و معاملات ناسالم امری ناپسند و مصداق خلاف قانون و سوء استفاده از موقعیت شغلی مسئولین وقت وزارت علوم محسوب می شود.
وی با بیان این که فراهم نمودن “فرصت های برابر” فقط شامل حوزه‌های اقتصادی و مزایده‌ها و مناقصات نمی‌شود، اظهار کرد : اینکه به همکارشان در ستاد وزارت علوم، به یک تشکل دانشجویی و نیز خود آقای مدیرکل سابق سهمیه های فراوان معرفی افراد برای بورس دکتری را “هبه” نمایند و یا به روسای دانشگاه‌ها سهمیه ویژه اختصاص دهند و انان نیز بدون کسب نظر از دانشکده‌ها و گروه‌های آموزشی به افراد مورد نظر خود واگذار کنند، مصداق عدالت است؟ به راستی آیا امکان پاسخگویی در روز جزا وجود دارد؟
سالاری با اشاره یه صدمات وارد شده به آموزش عالی کشور گفت: همانگونه که رانت‌خواری و عدم شفافیت می‌تواند فضای کسب و کار را آلوده و تضعیف نماید و آفت رشد اقتصادی محسوب می‌شود، اینگونه اعطای بورس تحصیلی و کادرسازی برای دانشگاه‌ها به فضای آموزش و پژوهش صدمات جبران ناپذیری وارد می‌کند. صدماتی که آثار شوم آن چند سال دیگر هویدا خواهد شد آنگاه که این بورسیه‌ها با لطایف‌الحیل فارغ التحصیل شود و به عنوان عضو هیات علمی به دانشگاه‌های مظلوم و به معنای کامل کلمه به “دانشگاه‌های مستضعف” تحمیل شوند.
به اعتقاد این عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر، متاسفانه در اینده نزدیک افرادی با عنوان دکتری و استادی کرسی‌های استادی دانشگاه‌ها را اشغال خواهند کرد که معدل دوره کارشناسی آنها ۱۱.۵ و یا رکورد دار مشروطی در دوران تحصیل خود بوده‌اند. عملا اینگونه اقدامات موجب سلب انگیزه و اعتماد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان نخبه به سیستم تربیت و جذب اعضای هیات علمی در وزارت علوم و دانشگاه‌ها خواهد شد، چرا که اصولا نظام و سیستم شفاف و عادلانه‌ای را در این حیطه خطیر و تاثیرگذار در آینده علمی و توسعه ملی نمی‌یابند و به ویژه آنگاه که همکلاسی ضعیف و درس نخوان خود را در کسوت استادی دانشگاه بیابند.
باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست
وی با بیان این که باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست گفت: سرنوشت سرمایه های انسانی و علمی و اقتصادی کشور ظالمانه مورد دست‌اندازی واقع شده آنهم توسط خود دانشگاهیان و دوستانی که حتما علاقه‌مند به نظام و دانشگاهها بوده‌اند. ولی چه کنیم که قوانین را بر نتافتند و به عمق فاجعه و بدعت گذاری در پذیرش دانشجویان بورسیه التفات نداشتند و صدماتی تقریبا جبران ناپذیر بر پیکره دانشگاه‌ها و آموزش عالی کشور وارد نموده‌اند.
سالاری با تاکید بر اینکه یقین دارم که ارگان‌ها و سازمان‌های بازرسی و نظارتی در این باره ورود خواهند کرد و راهکاری را برای تصحیح اقدامات خلاف خواهند یافت، گفت: باید تلاش کرد از تکرار این قبیل اقدامات هم جلوگیری شود. یکی از راهکارها وضع قوانین متقن و شفاف توسط مراجع ذیربط و به ویژه توسط مجلس و شورای انقلاب فرهنگی است تا اینگونه نباشد که بورس‌های تحصیلی که نوعی سرمایه‌گذاری و روشی متداول برای تربیت نیروی انسانی دانشگاههاست تابع خط و خط بازی و اشتباهات و خدای نکرده سوء استفاده یک مدیر و یا یک وزیر و معاون وزیر قرار گیرد.
 
تشریح جزییات پرونده سه هزار دکترای بورسیه
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
جواد هروی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تشریح جزییات پرونده ۳۰۰۰ دانشجو دکترای بورسیه شده که وزارت علوم اعلام کرده در مورد نیمی از این تعداد دانشجوی بورسیه شده غیرقانونی این کار صورت گرفته است گفت: براساس گزارشی که رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم اعلام کرده است، طی سال‌های ۸۵ تا ۹۲، ۷۲۹ نفر به خارج از کشور اعزام شده‌اند که از این میان بیش از ۷۰ نفر در مقطع کارشناسی بودند که معدل زیر ۱۴ داشتند که این خلاف آیین‌نامه و تمام قواعد و ضوابط است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همچنین ۷۰ نفر دانشجوی کارشناسی ارشد معدل زیر ۱۶ بودند و ۳۰۰۲ نفر بدون شرکت در آزمون، بورسیه دکترا شدند.
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون‌ آموزش و تحقیقات مجلس خاطر نشان کرد: آنچه که دکتر صدیقی معاون وزیر علوم و رییس سازمان امور دانشجویان مستند به اسنادی که در سازمان وجود دارد گفته، طبیعتا نمی‌تواند غیر استنادی و غیر موثق باشد.
هروی تاکید کرد: باید مسوولان آن زمان، امروز پاسخگو باشند؛ در شرایطی که این مسئله رخ داده خیانت دیگر به این معنا نیست که بگوییم دست در جیب کسی کردند، لذا اینکه مدیری در یک مقطع زمانی کار خلافی انجام داده باید پاسخگو باشد.
وی افزود: به گفته مسوولان دستگاه امور دانشجویان هر دانشجویی که بورس خارج از کشور می‌شود قریب یک میلیارد تومان هزینه در بر دارد، ما چطور می‌توانیم یک میلیارد برای کسانی هزینه کنیم که صراحتا بر خلاف آیین‌نامه و دستورالعمل سازمان و یا وزارتخانه‌ای عمل کرده‌اند؟
نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: البته در این آمار حدود ۲۲۸ نفر مدل کارشناسی زیر ۱۴ و ۷ نفر حتی زیر ۱۲ بودند و این خلاف صریح آیین‌نامه و هر قانونی است. بنابراین اگر هر قانونی را ملاک قرار دهید این حق را نمی‌دهد که فردی را بورس از خارج از کشور کنید یا بالعکس که معدلش زیر ۱۲ باشد. در نتیجه این مسئله صراحتا غیرقانونی و زیر پا گذاشتن قانون در وزارت علوم بوده است.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس افزود: براساس آمارهایی که ارائه شده است اینگونه به نظر می‌رسد که مدیران وقت مسوولیتی را بر عهده گرفته و نتوانسته‌اند منطبق با قانون عمل کنند و به همین خاطر این آمار شرم‌آور را شاهد هستیم.
هروی ادامه داد: براساس آماری که ارائه شده حتی ۲۳۵ نفر معدل‌شان اعلام نشده است و یا ۳۲۵ نفر از افرادی که بورس شده‌اند فاقد شرایط سنی زیر ۳۳ سال بوده و بعضی نیز بدون سپردن سند محضری بودند و نیز بیش از ۲۵۰ نفر نیز تبدیل به داخل برایشان کار انجام شده که تعدادی نیز به دانشگاه علامه مربوط است؛ بنابراین خلاف آشکار صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: معتقدم در این قضیه باید با توجه به اسنادی که در سازمان امور دانشجویان و معاونت دانشجویی وزارت علوم وجود دارد این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و بنده نیز به عنوان رییس کمیته آموزش عالی این موضوع را پیگیری می‌کنم.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطعا کمیسیون آموزش و تحقیقات این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهد گفت: اعلام این موضوع تقریبا از هفته گذشته زمانی که مجلس برای سرکشی به حوزه‌های انتخابیه تعدیل شد مطرح شده است که قطعا در دستور کار قرار دارد.
هروی ادامه داد: بالاخره در وزارت علوم یا باید بنیه علمی را بپذیریم یا رانت‌ خواری را. اگر قرار باشد رانت‌خواری را بپذیریم پس چرا دنبال بنیه علمی می‌گردیم؟ متاسفانه در سال‌های گذشته در وزارت علوم رابطه بر ضابطه ارجحیت داده شده است و مسوولین اسبق وزارت علوم به صراحت باید اینها را به ملت پاسخ دهند. رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
جواد هروی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تشریح جزییات پرونده ۳۰۰۰ دانشجو دکترای بورسیه شده که وزارت علوم اعلام کرده در مورد نیمی از این تعداد دانشجوی بورسیه شده غیرقانونی این کار صورت گرفته است گفت: براساس گزارشی که رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم اعلام کرده است، طی سال‌های ۸۵ تا ۹۲، ۷۲۹ نفر به خارج از کشور اعزام شده‌اند که از این میان بیش از ۷۰ نفر در مقطع کارشناسی بودند که معدل زیر ۱۴ داشتند که این خلاف آیین‌نامه و تمام قواعد و ضوابط است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همچنین ۷۰ نفر دانشجوی کارشناسی ارشد معدل زیر ۱۶ بودند و ۳۰۰۲ نفر بدون شرکت در آزمون، بورسیه دکترا شدند.
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون‌ آموزش و تحقیقات مجلس خاطر نشان کرد: آنچه که دکتر صدیقی معاون وزیر علوم و رییس سازمان امور دانشجویان مستند به اسنادی که در سازمان وجود دارد گفته، طبیعتا نمی‌تواند غیر استنادی و غیر موثق باشد.
هروی تاکید کرد: باید مسوولان آن زمان، امروز پاسخگو باشند؛ در شرایطی که این مسئله رخ داده خیانت دیگر به این معنا نیست که بگوییم دست در جیب کسی کردند، لذا اینکه مدیری در یک مقطع زمانی کار خلافی انجام داده باید پاسخگو باشد.
وی افزود: به گفته مسوولان دستگاه امور دانشجویان هر دانشجویی که بورس خارج از کشور می‌شود قریب یک میلیارد تومان هزینه در بر دارد، ما چطور می‌توانیم یک میلیارد برای کسانی هزینه کنیم که صراحتا بر خلاف آیین‌نامه و دستورالعمل سازمان و یا وزارتخانه‌ای عمل کرده‌اند؟
نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: البته در این آمار حدود ۲۲۸ نفر مدل کارشناسی زیر ۱۴ و ۷ نفر حتی زیر ۱۲ بودند و این خلاف صریح آیین‌نامه و هر قانونی است. بنابراین اگر هر قانونی را ملاک قرار دهید این حق را نمی‌دهد که فردی را بورس از خارج از کشور کنید یا بالعکس که معدلش زیر ۱۲ باشد. در نتیجه این مسئله صراحتا غیرقانونی و زیر پا گذاشتن قانون در وزارت علوم بوده است.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس افزود: براساس آمارهایی که ارائه شده است اینگونه به نظر می‌رسد که مدیران وقت مسوولیتی را بر عهده گرفته و نتوانسته‌اند منطبق با قانون عمل کنند و به همین خاطر این آمار شرم‌آور را شاهد هستیم.
هروی ادامه داد: براساس آماری که ارائه شده حتی ۲۳۵ نفر معدل‌شان اعلام نشده است و یا ۳۲۵ نفر از افرادی که بورس شده‌اند فاقد شرایط سنی زیر ۳۳ سال بوده و بعضی نیز بدون سپردن سند محضری بودند و نیز بیش از ۲۵۰ نفر نیز تبدیل به داخل برایشان کار انجام شده که تعدادی نیز به دانشگاه علامه مربوط است؛ بنابراین خلاف آشکار صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: معتقدم در این قضیه باید با توجه به اسنادی که در سازمان امور دانشجویان و معاونت دانشجویی وزارت علوم وجود دارد این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و بنده نیز به عنوان رییس کمیته آموزش عالی این موضوع را پیگیری می‌کنم.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطعا کمیسیون آموزش و تحقیقات این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهد گفت: اعلام این موضوع تقریبا از هفته گذشته زمانی که مجلس برای سرکشی به حوزه‌های انتخابیه تعدیل شد مطرح شده است که قطعا در دستور کار قرار دارد.
هروی ادامه داد: بالاخره در وزارت علوم یا باید بنیه علمی را بپذیریم یا رانت‌ خواری را. اگر قرار باشد رانت‌خواری را بپذیریم پس چرا دنبال بنیه علمی می‌گردیم؟ متاسفانه در سال‌های گذشته در وزارت علوم رابطه بر ضابطه ارجحیت داده شده است و مسوولین اسبق وزارت علوم به صراحت باید اینها را به ملت پاسخ دهند.
 
ماجرا از کجا آغاز شد؟
اولین بار مجتبی صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، با رونمایی از بورسیه‌های خارج از روال ارایه‌ شده در دولت‌های نهم و دهم، فصلی جدید از دامنه تخلفات دانشگاهی طی هشت‌ سال فعالیت دولت احمدی‌نژاد را رو کرد.
بر اساس آمار رسمی رئیس سازمان دانشجویان از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۲، در هشت‌ سال فعالیت وزارت علوم در دولت‌های محمود احمدی‌نژاد که با وزارت محمدمهدی زاهدی و کامران دانشجو همراه بود، ۷۳ دانشجو با معدل کار‌شناسی زیر ۱۴ و ۷۰‌ نفر دانشجو با معدل کارشناسی‌ ارشد زیر ۱۶ به دانشگاه‌های خارج از کشور اعزام شده‌اند. ۲۲۸‌نفر دانشجوی بورسیه خارج به داخل کشور با معدل کار‌شناسی زیر ۱۴ و ۳۰۵ دانشجو بورسیه خارج به داخل با معدل کارشناسی‌ ارشد زیر ۱۶ جذب دانشگاه‌های داخل کشور شده‌اند.»
همچنین «۲۳۵ ‌نفر دانشجوی بورسیه خارج از کشور به داخل کشور دارای معدل نامعلوم بوده‌اند و ۳۲۵‌ نفر دیگر نیز فاقد شرایط سنی برای بورس بودند و به عبارت دیگر، سن آنها بالای ۳۳ سال بوده است.»
پس از آن بود که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: از وزارت علوم خواسته شده تا لیست دانشجویان بورسیه گرفته را طی دو هفته به مجلس و کمیسیون آموزش ارائه دهد.
یک روز پس از این واکنش روابط عمومی وزارت علوم در اطلاعیه ای درباره بورسیه خارج روال ۳۰۰۰ دانشجوی دکتری اعلام کرد: نمایندگان مجلس شورای اسلامی به برخورد قاطع با موارد غیر قانونی تاکید دارند. وزارت علوم با احترام و التزام کامل به تعهدات گذشته، در مواردی که تخلف صورت گرفته باشد، برخورد قانونی لازم را انجام خواهد داد. وزارت علوم با احترام و التزام کامل به تعهدات گذشته، در مواردی که تخلف صورت گرفته باشد، برخورد قانونی لازم را انجام خواهد داد.
 

Monday, June 2, 2014

احوال سیاسی امروز کشور ما در قرآن



احوال سیاسی امروز کشور ما در قرآن

آیات 84 تا 86 سوره بقره:
واذ اخذنا میثاقکم لاتسفکون دماءکم و لا تخرجون انفسکم من دیارکم ثم اقررتم و انتم تشهدون(84) ثم انتم هولاء تقتلون انفسکم و تخرجون فریقا منکم من دیارهم تظاهرون علیهم بالاثم و العدوان و ان یأتونکم اساری تفادوهم و هو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوه الدنیا و یوم القیامه یردون الی اشدالعذاب و ماالله بغافل عما تعملون(85) اولئک الذین اشتروا الحیوه الدنیا بالاخره فلا یخفف عنهم العذاب ولاهم ینصرون(86)

ترجمه آیات: آن هنگام که از شما پیمان گرفتیم تا خون خود را مریزید و خود را از وطنتان ترد نکنید. سپس اقرارکردید که به پیمان خود پایدار خواهید ماند و خود گواه بودید.(84) سپس شما اکنون میکشید خودتان را و ترد میکنید بخشی از خود را از وطنشان. با پشتیبانی از یکدیگر(که با هم منافع مشترکی دارید.) بر آنان میتازید آنهم آمیخته با گناه و از حد درگذشتن. و هرگاه دربندان را نزدتان میآورند برای آزادیشان فدیه(وثیقه) میگیرید و این بر شما حرام است که اخراجشان کنید. آیا پس ایمان دارید به بخشی از قرآن و به بخشی دیگر کفرمیورزید؟ پس نیست سزای کسی که این کارها را میکند مگر خواری در زندگانی دنیا و روز قیامت به سختترین عذاب بازگشت داده خواهد شد. و خداوند از آنچه که انجام میدهید غافل نمیماند.(85) آنان کسانی هستند که آخرت خود را دادند تا زندگانی دنیا را داشته باشند پس تخفیفی در عذابشان داده نمیشود و نیز یاری نمیشوند.(86)

اشاره:
در آغاز باید گفت: کسی سعی نکند این آیات را تاریخی جلوه دهد و یا بخواهد آنها را به نامسلمانان نسبت دهد و بگوید مربوط به فلان واقعه تاریخی بوده و زمان آن گذشته است. خیر. در قرآن مطلبی که تاریخی صرف باشد و به درد زمانی دیگر نیاید وجود ندارد. مطالب تاریخی قرآن نیز برای پندآموزی برای آینده و درس دینداری هستند. هرچند این آیات گویی برای همین زمان نازل شده اند و تاکنون کمتر کاربردی داشته اند مگر باز هم در کشمکشهای سیاسی دهه ها یا صده های اخیر کشورهای اسلامی.

شرحی بر ترجمه:
آن هنگام که از شما پیمان گرفتیم.
در مورد کشور ما و موقعیت امروز ما میشود به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی که این آیه مناسب حال شما در آن زمان بود: ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و همین آیه را همه جا تکرار میکردید که شما مستضعفانی بودید که خداوند یاری تان کرد پس برادر وار با هم زندگی میکردید تا الگوی دیگران و در نهایت وارث زمین شوید.

که مریزید خونهای خود را
یعنی روزی فرانرسد که خونهای خودیها را که همراه با هم به پیروزی رسیدید برزمین بریزید(وگرنه منظور قرآن خودکشی دستجمعی نیست که چنین جمله ای را به کار برده است.)

و خود را از وطنتان اخراج نکنید.
یعنی خودیهایی که اکنون با شما اختلاف پیداکرده اند را اخراج مکنید. وگرنه معنی ندارد که کسانی خود را نفی بلد یا تبعید یا اخراج کنند.

سپس به این پیمان اقرار کردید و خود گواه بودید.
همه کسانی که در انقلاب سهمی داشتند تصور میکردند که جامعه آینده جایی خواهد بود که ستم به کمترین حد خود خواهد رسید و همگان به این موضوع آگاه بودند و اقرار داشتند. مسلم است اگر کسی پیش از انقلاب میدانست که چنین روزگاری را میبیند اصولا برای پیروزی بر ستمگر همکاری نمیکرد. بلکه همه برای تحقق آرمانهای عدالتخواهانه خود با یکدیگر همپیمان شدند و انقلاب را به پیروزی رساندند.
آری همه با هم ید واحده بودید و به این موضوع بارها و بارها اقرار و اعتراف کردید و برعلیه دشمنانتان بدین صورت تبلیغ کردید تا توانستید دشمن را از خاک خود دور کنید. و همه این مراحل را شاهد و گواه بودید.
اما اکنون شما برادران و همسنگران خود را میکشید و بخشی دیگر از مخالفان امروز یعنی خودیهای دیروز را از زادگاهشان اخراج میکنید یا زندگی را چنان بر آنها تتگ میکنید تا خود ترک دیار کنند هرچند هیچگاه راضی به آن نیستند.
با پشتیبانی از یکدیگر که با هم منافع مشترکی دارید بر مخالفان راه و روش شما با گناه و از حد درگذشتن(اثم و العدوان) میتازید و حقوق انسان بودن و هموطن بودن و همدین بودنشان را پایمال میکنید.
و هرگاه کسانی را که در بندتان هستند نزدتان میآورند برای آزادی شان فدیه(وثیقه های کلان) میطلبید و این بر شما حرام است که اخراجشان کنید. (توجه داشته باشید که این جمله ها همه مربوط به مشاجره های سیاسی میشود و نه مدنی وگرنه مجرم به حقوق دیگر شهروندان یا باید حقوق مردم را بدهد یا قصاص شود و... و اصولا مجرمان مدنی را نفی بلد و اخراج نمیکنند و یا کاری نمیکنند که خود از دیار خود  فرارکنند و فرار را بر قرار ترجیح دهند).

افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض
چگونه است که تصور میکنید همه کردارهایتان طبق قرآن و برای اسلام است؟ آیا تنها یک جنبه و برخی از آیات که همسو با نگرش شما به مسائل است را در نظر میگیرید و برخی آیات قرآن را(که به عهدوپیمان ارج مینهند- مسامانان را برادر یکدیگر میدانند- مروج مهرومحبت در جامعه اسلامی هستند- رأفت اسلام را حتا به غیرمسلمانان نشان میدهند- اشداء علی الکفار رحماء بینهم را ملاک جامعه مسلمان میدانند- تسامح و تساهل و مدارا را برای حفظ جامعه اسلامی اصل میدانند) به کنار میگذارید و به آن آیات کفر میورزید؟ (یعنی حقیقت آن آیات را میپوشانید زیرا کفر پوشاندن حقیقت و راستی است).
هان! آگاه باشید که این کردارهای ناپسند شما از چشم تیزبین خداوند پنهان نمیماند. شما را به سزای کردارتان خواهدرساند. طولی نخواهدکشید که در زندگی دنیا خوار خواهید گشت و سختترین شکنجه ها در برابر شکنجه هایی که به برادران خود دادید در روز قیامت در انتظار شماست.
آری این کسان آنانی هستند که برای حفظ دنیای خود آخرت خود را تباه ساختند.

7/3/93 - احمد شماع زاده

سه مقام هستی



الله(جل جلاله و عم نواله)
محمد(صلی الله علیه و آله)
علي(کرم الله وجهه)
سه مقام هستی

ومن اظلم ممن ذكّر بايات ربه فاعرض عنها و نسي ماقدّمت يداه انّا جعلنا علي قلوبهم اكنّه ان‌يفقهوه و في آذانهم وقراً و ان تدعهم الي‌الهدي فلن يهتدوا اذاً ابداً(كهف: 57)
ترجمه: چه کسی ستمگر از کسی است که آیه ها و نشانیهای پروردگارش به او یاداوری میشود. پس از این یاداوری دوری میگزیند و فراموش میکند که پیشتر چه کرده است. (در نتیجه) ما بر دلهای آنان پرده هایی قراردادیم که نفهمند آن(قرآن) را و در گوشهایشان سنگینی قراردادیم و اگر آنان را به سوی هدایت بخوانی پس هرگز به راه راست نمیروند به هیچوجه.

پيشگفتار
هدف از نوشتن اين مقاله باز انديشي در فهم مقام دارندگان اين سه نام است تا با كژانديشيهاي برخي از اشخاص و مسلكها مقام و منزلت مولي‌‌الموحدين "علي" عليه‌السلام را فراتر از آنچه كه خدا و رسولش معين كرده‌اند ندانيم كه متاسفانه در كلام بیشتر مداحان(نوحه گران) خداناشناس امروزي ريشه‌دوانده و ممكن است بر فهم جواناني كه گرد آنان هستند و یا با وسایل مختلف سخن آنها را میشنوند اثرگذار باشد. بدين منظور با توجه به آيات قرآن كريم و برخي احاديث كوششي داريم تا مقام و منزلت هر یک را با به میان کشیدن برابرگذاریها و آمیختگیهایی که پیش آمده مشخص سازیم.

نوحه گر باشد مقلد در حدیث             جز طمع نبود مراد آن خبیث
      نوحه گر گوید حدیث سوزناک      لیک کو سوز دل و دامان چاک
   از محقق تا مقلد فرقهاست             کین چو داوود و آن دیگر صداست
منبع گفتار این سوزی بود                و آن مقلد کهنه آموزی بود
مثنوی دفتر دوم ب: 4/491

الف - خدا و محمد

بی تماشای صفتهای خدا         گر خورم نان در گلو ماند مرا - مولوی

در آغاز باید گفت عملکرد معصوم(و مهمترین آنان حضرت ختمی مرتبت) با عملکرد خداوند این تفاوت مهم را دارد که معصوم که مقام عصمت را دارد تنها مرتکب گناه نمی شود ولی این مقام او را از خطا مصون نمیدارد. زیرا در هر صورت انسان است و انسان جایزالخطاست. تنها خداوند خطا نمیکند و نیز فرشتگان او که کارگزاران اویند و اگر هریک از آنان خطاکنند کیهان و مافیها برهم میریزد(یتفطرن السموات والارض). فرشتگان هم توسط خداوند ذاتا چنان آفریده شده اند که نمیتوانند خطا کنند یعنی از خود اختیاری ندارند تا بتوانند خطا کنند یا نکنند. آنها یک سویه هستند نه مانند انسانها و جنها دارای اختیارند و نه مانند آنها خالق و آفرینننده چیزی هستند(مقام نطق یا نمادسازی). چنانکه هنگامی که خداوند از آنان خواست تا نمادسازی کنند گفتند: لا علم لنا الا ما علمتنا.
اینکه آیا ابلیس فرشته بود یا نه و چرا سرپیچی کرد را خود خداوند بسیار ساده و روشن در باره ابلیس بیان داشته: کان من الجن ففسق عن امر ربه یعنی چون از جن بود توانست(اختیار داشت) از امر خداوند سرپیچی کند که کرد. ابلیس فرشته نبود بلکه به مقام فرشتگان رسیده بود و در جمع آنان بود ولی دیگران فرشته واقعی بودند و نمی توانستند از امر خداوند سرپیچی کنند که نکردند و اطاعت کردند.

گفتیم همه کسانی که عقل دارند ممکن است خطا کنند. بنابراین بزرگان دین و دانش که جای خود را دارند و ممکن است بسیار خطا کنند بلکه معصومین هم ممکن است خطا کنند و خداوند برای اینکه این موضوع را به ما بگوید که تنها منم که نباید اشتباه کنم و نمیکنم بلکه حتی اشرف آفرینش من که حضرت رسول اکرم(ص) باشد ممکن است خطاکند این موضوع را در چند آیه از قرآن یاداورمان شده است. مانند نهی کردن ایشان را در سوره والضحی:

پس از این فرمود حق در والضحی              بانگ کم زن ای محمد بر گدا
مثنوی دفتر اول ب: 2747

ولی بارزترین این امرونهی ها در سوره عبس است:
عبس و تولی ان جاءه الاعمی. و این در حالی است که ده آیه از سوره عبس را که نام آن را نیز از همین منظر گرفته به این موضوع اختصاص میدهد.

نتیجه میگیریم که این موضوع اهمیت زیادی برای خداوند داشته که چنین کرده. تازه مسلمانان هنگامی که میدیدند خداوند با کسی شوخی ندارد و کوچکترین خطایی را که رسولش مرتکب میشود به او گوشزد میکند حساب کار دنیا و آخرتشان بهتر به دستشان میآمد. اگر امروزه نیز به این نکات قرآنی توجه کنیم از بسیاری تصورات نادرست و کردارهای ناشایست مصون خواهیم ماند.

متاسفانه برخی مفسرین کوشش در توجیه این موضوع دارند ولی باید بدانند که این توجیه خدمت به رسول خدا نیست بلکه این خود خطا و دور کردن حقایق قرآن از ذهن مردم است. زیرا خداوند میخواهد بگوید تنها من خطا نمیکنم وهمه ممکن است خطاکنند که این موضوع دستکم برای زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها بسیار مهم است.

نکته مهم دیگری که باید برای مقایسه این سه مقام هستی بدان بپردازیم دانش پنهانیها یا علم غیب است. بسیاری کسان تصور میکنند که معصومین بر غیب آگاهی داشته اند. آنچه ما نمیدانیم و معصومین میدانند غیب نیست. تنها خداوند است که بر عالم غیب آگاهی دارد و عالم بالغیب است(خداوند آیه های بسیاری را ویژه این موضوع کرده است). پیامبران علم لدنی دارند(علمی که از جانب خداوند به آنان داده شده است). در سوره یوسف و درشرح قصه یوسف خداوند به دادن این گونه علمها به حضرات یعقوب و یوسف در چند آیه اشاره کرده است.  
در جایی که خداوند به رسولش میفرماید: بگو من مالک خودم هم نیستم و سودوزیان خود را هم نمیدانم مگر آنچه را که خدا بخواهد. اگر من غیب میدانستم همه خوبیها را برای خودم میخواستم و هیچ گونه بدی بر من اثرگذار نبود(اعراف: 188). چگونه برخی مدعی اند که امامان شیعه غیب میدانسته اند؟ داننده غیب تنها خداست. امامان ما علم امامت داشته اند که در جای خود به آن خواهم پرداخت.

ب - خدا و علی

هم برخی شیعیان خداناشناس و هم علی اللهیان بسیار این دو مقام را با یکدیگر آمیخته و به هم بافته اند. نکته مهمی که هیچکس در باره آن پرسشی مطرح نمیکند این است که شما از علی چه دیده اید و از خدا چه میدانید که این دو را با یکدیگر مقایسه میکنید؟

شاید یکی از بزرگترین عملکردهای علی(در اینجا سخن از عمل است و نه اخلاق و صفات) برای پیشبرد و نشر اسلام علیه شرک بویژه در جوانی آن بوده است که با گذر از خندق پهنی که مشرکین کنده بودند و برکندن در دژ خیبر و هماورد خواهی و آمدن غول پیکری به نام عمروبن عبد ود(که بت ود را میپرستیده) برای هماوردی و سپس جنگ تن به تن که با ترفندی ویژه او را میکشد و همه اینها با حول و قوه الهی صورت گرفته بود سپاه اسلام پیروز میگردد. ولی کوچکترین عملکرد خداوند برای از میان برداشتن  نمرود مدعی خدایی آن بوده است که با آفرینش خلق الساعه میلیاردها پشه و نفوذ تنها یک پشه به پنهانگاه نمرود و رفتن به درون بینی او- او را به گونه ای خفت بار میکشد. ای نادانان چگونه این دو را با یکدیگر  میسنجید؟

دوزخ و جنت همه اجزای اوست                           هرچه اندیشی تو او بالای اوست
هرچه اندیشی پذیرای فناست                      آنکه در اندیشه ناید آن خداست
مثنوی دفتر دوم

خود قرآن هنگامی که میخواهد ادعای نمرود مدعی خدایی را توسط ابراهیم موحد رد کند این مثال را می آورد که ابراهیم به او گفت عملکرد خدای من آن است که مرده را زنده و زنده را میمیراند. در شرح این مذاکره آمده است که نمرود هم دو اسیر محکوم به اعدام را آورد یکی را آزاد کرد و دیگری را کشت و گفت دیدی که من هم میتوانم زنده کنم و بمیرانم.

ابراهیم ادمه داد و گفت پروردگار من آن است که خورشید را از مشرق میآورد تو آن را از مغرب بیاور. و نمرود مبهوت شد(فبهت الذی کفر) و از پاسخ دادن درماند. این است مقام توحید ابراهیمی. حال میتوان این پرسش را از قیاسگران علی و خدا کرد که علی تا کنون چه جانداری مثل پشه نه بزرگتر را آفریده که او را با خدا مقایسه میکنید؟ اگر پاسخ درست دادند ما هم او را خدا میخوانیم ولی اگر ندادند که هرگز نخواهند پاسخ گفت پس به آنان میگوییم خفه شوید!! شرک نورزید! و جامعه را به انحراف نکشانید! علی انسان است ولی انسانی والا و کامل که خود نمونه ای از اعجاز خداوند است که چنین اعجوبه ای آفریده است تا ما با اسوه قراردادن او از او پیروی کنیم و علی گونه شویم. نه اینکه او را وصف کنیم و مقام خدایی به او بدهیم که نه تنها چیزی از این بزرگنمایی شرک آلود نصیب ما نمیشود که آخرت خود را نیز به خطر انداخته و علی را نیز از خود ناخشنود و ناخرسند کرده ایم.

نمونه ها:
-         شرک به خداوند از این هم روشنتر میخواستید؟:
علي بر عرش بالايي امير است              علي بر عالم و آدم امير است

پس خدا چکاره است؟ برود دنبال کار خودش!! که علی همه کاره است!! و در این صورت خداوند بیکاره!! این روشن است که موحدان به پیروی از قرآن میگویند تنها خداوند بر عرش فرمانروایی میکند و نیز بر عالم(کیهان) و آدم(انس و جن).

-         روز تولد آن بزرگوار بود و در نمازخانه وزارتخانه پای سخن یک مداح(نوحه گر) جوان خدانشناس نشسته بودیم که با این مصرع از یک شعر سخن خود را شروع کرد: ای علی تو اگر خدا نیستی کمتر از خدا نیستی!! یعنی بسیار راحت خط بطلانی بر الله اکبر کشید که یکی از شعارهای اصیل و مهم اسلامی است و از آغاز وحی بر پیامبر اکرم وجود داشته و دارد و بیان آن درآغاز هر نماز نه تنها واجب که رکن رکین نماز است.

اکنون حدود ده سال از آن روز میگذرد و هرگاه به یاد آن مجلس میافتم به خود نهیب میزنم تو که موحد بودی چرا بلند نشدی و به او نگفتی خفه شو ای مشرک! و تنها به این اکتفا کردی که به بغل دستی خود گفتی نگاه کن ببین چگونه با علی به خدا شرک میورزند و او سری به تأیید تکان داد و گفت چه میتوان کرد؟

بخصوص در مجلسی که به نام آن بزرگوار هستی برگزار شده مسلم است روح امیرالمؤمنین از این گونه شرکهایی که بهانه و عنوانش اوست بیشتر مکدر میشود.

-    به این شعر کفر آمیز که بسیاری از آیات قرآن کریم را به زیر سؤال برده و به صورت یک آهنگ در آغاز یک سی دی زیر عنوان نغمه نوروز از سوی معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری منتشر شده تا هرگردشگری در راه گوش دهد و به بیراهه رود!! توجه کنید:

تا صورت و پیوند جهان بود علی بود       ا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
مسجود ملائک که شد آدم به علی شد        آدم چو یکی قبله و معبود علی بود
موسی و عصا و ید بیضای ...               در حضر فرعون که بنمود علی بود
عیسی به وجود آمد و به دلها سخن گفت    نطق و فصاحت که بنمود زعلی بود
جبریل که آمد زبر خالق یکتا                 در پیش محمد شد و مقصود علی بود
آن معنی قرآن که خدا در همه قرآن                   در ... و عصمت بستود علی بود
آن قلعه گشای که در قلعه خیبر              برکند به یک حمله و بگشود علی بود
چندانکه در آفاق نظرکردم و دیدم                      ابروی یقین بر همه عالم علی بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است                 تا ازلی باشد و تا بود علی بود
سر دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان                  شمس الحق تبریز که بنمود علی بود

در نقد این شعر در آغاز شخصیت سراینده این شعر را به زیرسؤال میبریم تا مشخص شود که خود شعر نیز ریشه در حقیقت و ایمان ندارد:
سراینده نه تنها علی را به جای خدا میگذارد بلکه خود را نیز به جای رسول خدا و علی میگذارد و میگوید چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم که این ادعا برای ایشان بسیار بزرگ و گویی لقمه ای گلوگیر است. زیرا در کل عالم هستی یکی رسول اکرم(ص) به این دلیل که به معراج رفتند در همه آفاق نظر کردند و دیگر علی(ع) به این دلیل که خود میگوید من به راههای آسمان آگاهترم تا راههای زمین. حتی هیچیک از امامان معصوم نیز چنین ادعایی نداشته اند که درهمه آفاق نظر کرده باشند. اگر این موضوع را بخواهیم از این دو گرانمایه به دیگران تعمیم دهیم ممکن است برخی انبیاء الهی به چنین مقامی رسیده باشند.

نکته دوم اینکه شاعر آنچنان خودبزرگبین شده که هم کفر میگوید و هم حکم بر کفر نبودن سخن خود صادر میکند. یعنی هم مرتکب جرم شده و هم به تنهایی نزد قاضی رفته که آن قاضی هم خودش است: این کفر نباشد سخن... تازه اگر بفهمد که کفر با شرک بسیار متفاوت است که این سخنان شرکند نه کفر.

نکته سوم اینکه چکیده سخن سراینده این است که علی همواره بوده است. گیریم که سراینده یکی از عارفانی باشد که از مولانا هم به مقام والاتری رسیده باشد و در آفاق و انفس سیرکرده و دیده های خود را که جهان بینی اوست به نظم دراورده(هرچند با به زیر سؤال بردن آیات قرآن چنین چیزی غیرممکن است) حال پرسش این است که این عیان و بیان کردن نهانیهای شخصی و فردی چه سودی به افراد و جامعه انسانی میرساند؟ هنگامی که از فضائل امیرالمؤمنین سخن میگوییم این سود را به ما میرساند تا برخی از این فضائل ایشان را در خود نهادینه کنیم و در برخی ویژگیها علی گونه شویم ولی این سروده تنها رهاوردش شرک است. زیرا تنها علی را به جای خدا گذاشته و بهره ای به خود و دیگران نرسانده است. آیا جز این است که این سروده بسیاری از مردم را به گونه ای به انحراف میکشاند که تصور کنند علی خدا و شبه خداست و شمار کمی را چون نگارنده به گونه ای دیگر به انحراف کشانده تا وقت خود را صرف نقد این یاوه گوییها کند تا دیگران را از انحراف بازدارد؟

اگر سراینده خدا را در لباس علی قرارداده منصور حلاج هم که به هیچ گونه مقام علی را نداشت نیز بانگ اناالحق میزد و میگفت: ما فی جبتی الاالله. که همین امر موجب بردارشدنش شد:
آن یار کزو گشت سر دار بلند                     جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید              دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
حافظ علیه الرحمه
البته مولانا نظر دیگری دارد:
بود اناالحق در لب منصور نور                            بود اناالله در لب فرعون زور
مثنوی دفتر دوم ب: 305

نکته دیگر اینکه سراینده میگوید شمس تبریزی علی بوده که سر(راز) دو جهان را بر مولوی گشوده است ولی خود مولانا میسراید که پیامبر به علی گفته پیر طریقتی همچون خضر بیاب و از او پیروی کن و مانند موسی مباش که با سؤالهای خود پیر طریقت خود را از دست داد(داستان موسی و خضر در سوره کهف) و دفتر اول مثنوی ابیات: 2959 تا 2970  

از سوی دیگر باید پرسید چگونه عارفان سیر آفاق داشته اند که یکی از استوانه های آنان یعنی مولانا چنین شعری را سروده که نشان از آن دارد که ایشان آگاهی لازم را از مواقع نجومی که خداوند به آن سوگند یادکرده نداشته تا بداند ماه جزئی ناچیز از منظومه شمسی است و ستارگان چنان شکوه و عظمتی دارند که یکی از کوچکترین آنها خورشید است:
اینچنین مه را ز اختر ننگهاست                            در میان اختران بهر سخاست
دفتر اول مثنوی ب: 3018

مولوی به مانند حافظ هرچه کرده از دولت قرآن کرده و اگر آیه لااقسم بمواقع النجوم قرآن را هم فهمیده بود به چنین خطائی دچار نمیشد.

روزی یک جوان ساله سنی مذهب وقتی فهمید شیعه هستم پرسید:
شما شیعیان میگویید که امامانتان غیب میدانند؟
گفتم: الله یعلم غیب السموات والارض.
-         پس چرا در باره شما چنین میگویند؟
-    شاید به این دلیل باشد که امامان شیعه برخی کرامات داشته اند که از برخی شواهد به باطنها پی میبرده اند و این تنها مربوط به ائمه نیست برخی کسان که چشم باطنشان روشن است نیز میتوانند چنین کراماتی را داشته باشند وگرنه اگر کسی مدعی باشد امامان غیب میدانسته اند و آنها را جای خدا قرار دهد مشرک است. البته موضوع علم امامت مطلب دیگری است. امامان ما بسیاری چیزها میدانسته اند که مردم عادی نمیدانسته اند و نمیدانند. چنانکه باقرالعلوم با علم امامت چنین عنوانی را یافته است و یا امام جعفر صادق که گویند 4000 شاگرد تربیت کرده نتیجه علم امامتش بوده است. و یا امام علی که میگوید من به راههای آسمان آگاهترم تا راههای زمین نتیجه علم امامت او بوده است.

او که از وصفهایی پر شده بود که شیعیان با اعمال شرک آلود خود بهانه به دست اهل تسنن میدهند و به شیعه آنگونه نگاه میکرد گفت: نه... تو شیعه نیستی...


ج- محمد و علی

محمد رسول الله(ص) بالاترين مقام عالم هستي پس از خداوند و اشرف مخلوقات اوست. مقام و منزلت مولا علي نیزاز نهج البلاغه اش که دارای اعجازهای بسیاری است و پس از قرآن برترین کتاب محسوب میگردد(یعنی از انجیل که سخنان خداوند است که بر زبان عیسی جاری شده نیز بالاتر است). و نیز از شرح زندگانی ایشان بازشناخته میشود که کسانی مانند جرج  جرداق مسیحی کتاب صوت العداله انسانیه و عبدلفتاح عبدالمقصود پانزده جلد کتاب زیر عنوان امام علی در باره شخصیت ایشان نگاشته و نیز شاعران و نویسندگان در طول تاریخ سروده ها و نوشته های زیادی در باره عدالت او- شیوه زندگی او- صبر او- علم و حکمت او و... دارند.

اینها نیز از منابع دین ما بر میآید:
من کنت مولاه فعلی مولاه
من کنت انا نبیه فعلی امیره
انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی
انا مدینه العلم فعلی بابها فمن اراد المدینه والحکمه فالیأتها من بابها

این احادیث نبوی نیز اندازه هر یک از آن دو را مشخص میسازند که شیعه به آنها میبالد ولی خواهیم دید که غلوکنندگان و منحرف کنندگان کلمه حق از مواضعش به اینهمه افتخارها بسنده نکرده به انحراف کشیده شده و به ظن خود دلخوشند که به علی خدمتی میکنند و عده ای هم که درست نمی اندیشند سخنان یاوه آنها را تکرار میکنند تا نقل محافل شود. مثلا ببینید این سخن از کجا آمده که نه سندیتی دارد و نه عقلانی است و مسلم است که چون ریشه در دین ندارد جعلی است:
روزی در حسینیه ای سخن از معراج شد که یکباره مرد مسن ترک زبان پرسید خوب اونجا که رسید چی دید؟ گفتم نمیدانم. مقصودت چیست؟  گفت: علی یک نصف سیب به او داد و گفت این مال تو و ... یعنی اینکه علی پیش از رسول اکرم به معراج رسیده است!! من داشتم از تعجب چه میگویند(شاخ درمیآوردم؟) عجب حقه بازهایی هستند این جعالین!!! به قول معروف روز روشن و دزدی؟ اشرف مخلوقات به حساب آمدن رسول الله(ص) ریشه در همین معراج دارد و اگر بخواهیم معراج را هم نصف کنیم و نصف بهتر و گزیده ترش را به علی(ع) بدهیم دیگر رسول خدا اشرف مخلوقات نمیتواند باشد!!

به او گفتم نه چنین نیست و اینها را بر معراج افزوده اند چنانکه چیزهایی را نیز بر معجزه شق القمر افزوده اند. دیدم نرم شد و گفت نمیدانم... ما هم شنیده ایم.

اگر علی بداند برخی شیعیانش اینقدر نادان هستند که میخواهند او را از پیامبر خدا بالاتر بدانند برای بقای دین محمد و شیعه واقعی با همان ذوالفقارش بر سر هرکس و ناکسی میکوبد! که این گونه بدعتها را بر امهات دین میافزاید.
احمد شماع زاده 28/2/91