Wednesday, June 4, 2014

قدمگاه محمد نوری زاد

دختری  با بغض های  در کمین ( روز نود و یکم)

دختری با بغض های در کمین ( روز نود و یکم)


دختری با بغض های در کمین

دوشنبه دوازدهم خرداد – روز نود و یکم
یک: من امروز سه شنبه سیزدهم خرداد به اصفهان می روم برای شرکت در مراسم سال روز وفات آیت الله طاهری اصفهانی. پس در قدمگاه نخواهم بود. قرار بعدی ما روز شنبه منتها از ساعت پنج بعد از ظهر به بعد در قدمگاه.
دو: دیروز تا رسیدم به قدمگاه، دختر جوان و خوش روی و شاد پوشی را دیدم که یک سینیِ مقوایی در دست گرفته و به سمت من می آید. در این سینی، دو لیوان آب طالبی بود با یک نی در هر کدام. یکی برای خودش یکی برای من. این دختر، سرشار از شرم و پرسش بود. این که: بازگشتن از مسیر گذشته، چه طعمی دارد؟ و آیا شدنی است آقای نوری زاد؟
گفتم: دخترم، هرچه سن و سال آدمی به محدوده ی پیری و کهنسالی نزدیک می شود، این بازگشت، مشکل تر و گاه ناشدنی خواهد بود. مثلاً بازگشت یک آیت الله هشتاد ساله، به سادگی ممکن نیست. و حال آنکه یک جوان یک مرد میانسال با کمی مطالعه و دریافت آگاهی مسیرش را اصلاح می کند. چرا؟ چون آن پیر، با گذشته اش خوش است و این جوان به شوق آینده در تکاپوست. گفتم: از هر هزار آیت الله، یکی منتظری می شود. که باز گردد و به داشته هایش پشت کند. اما همین جناب منتظری نیز در گوشه هایی از باورهای شیعیِ خود سخت متعصب است و حتمی نگر. و این، نه مشکل آقای منتظری که گرفتاریِ کلی بشر است. ما انسانهای فرسوده و پیرشده، از چیزی که بدان دل بسته ایم – هرچند اشتباه – به دشواری دل می کنیم.
گفتم: شما یک آیت اللهی را که هشتاد سال در اشتباه بوده مگر می توانی به راه آوری؟ این آیت الله، حتی از اندیشیدن به بازگشتِ پیشنهادیِ شما نیز می هراسد. چرا؟ چون شما وی را به واژگونی گذشته ی هشتاد ساله اش فرا می خوانی. و حال آنکه او از همان گذشته ی آنچنانی اش ارتزاق می کند و از همان گذشته بساط ها برای خود آراسته. کمی که صحبت کردیم دانستم این دخترِ با نشاط و شرموک، به دنبال نسخه ای است برای آرامشِ درونی اش. به وی گفتم: ای بچشم دخترم. من نسخه ای برای تو تجویز می کنم که با آن به آرامش برسی. بشرطی که مزاحمی به اسم خودت را از میان برداری. شکل و شمایل این مواجهه را نیز به تو خواهم آموخت.
به وی گفتم: شنیدنِ دروغ آیا دوست می داری؟ نه، پس دروغ مگو دخترم. دوست داری دیگران مؤدبانه با تو سخن بگویند و مؤدبانه با تو رفتار کنند؟ بله؟ پس با ادب باش با دیگران. گفتم: دوست نداری وقتی خطا کردی، دیگران آبرویت را بر نیاشوبند و حتی با تو مدارا کنند؟ حتما دوست داری. پس اگر کسی خطایی کرد، با وی مدارا کن. گفتم: تو حتماً دوست داری در رفاه باشی و موفق و ثروتمند و اهل خرد. پس اگر در توان تو بود، همین ها را از اطرافیانت دریغ مکن. و در یک جمله: آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند. و آنچه را که برای خود نمی پسندی، برای دیگران نیز مپسند.
گفتم: اگر همین یک سخن را شاخصی برای درستیِ راه خود بدانی، هرگز از این که یکی نماز می خواند یا نمی خواند، با حجاب است یا بی حجاب، خدا را باور دارد یا ندارد، تو را دوست دارد یا ندارد، بر نمی آشوبی. چرا؟ چون به او نیز بقدر خود حق می دهی که صاحب اختیار و انتخاب باشد. این دختر، در دانشگاه شهید بهشتی اقتصاد می خوانده. سال سوم بوده که عمویش می میرد. به جنازه ی عمویش نگاه می کند و از خود می پرسد به کجا می روی با این رفت و آمدهای بیهوده؟ اساساً درس برای چه وقتی قرار است پایان کارت این باشد؟ زندگی برای چه؟ درسش را رها می کند. خانواده اش به اصرار او را به مجارستان می فرستند. دوسال و نیم بعد باز می گردد. در حالی که معماری خوانده در مجارستان تا حدودی. اکنون در دانشگاه آزاد درس می خواند. در یکی از شهرستانها. و خیلی نیز راضی است. می گفت: هیچ کجا ایران نمی شود. به او گفتم: اینهمه بی قراریِ تو و رفت و آمدهای بی سرانجام تو بخاطر این بوده که تو از خودت فرار می کرده ای. اکنون که با خودت کنار آمده ای، زیبایی های اطرافت را نیک تر می بینی.
دو: در انتهای صحبت این دختر شادپوش، پسر جوانی آمد و با رفتنِ دختر گفت: مسیر زندگیِ من درست معکوسِ این خانم است. او از خارج دلزده شده و به ایران باز آمده، من اما از اینجا دلزده ام و دارم به خارج می روم. این مرد جوان، در عاشورای سال 88 گلوله ای به رانش می خورد و بعد از جراحی می گیرندش و چهل و پنج روزی به زندانش می اندازند. خودش می گفت: در زندان یک توبه نامه ای نوشتم و همین توبه نامه باعث شد بیرون بیایم وگرنه دوسالی برایم بریده بودند. جوان، فوق لیسانس مکانیک داشت و کارش اینجا بد نبود. می گفت: چرا من نباید درکشورم باشم و در اینجا خدمت نکنم؟ می گفت: می دانم پایم را که از اینجا بیرون بگذارم، آوارگی ام شروع می شود اما چه کنم که از اینجا و از نکبت هایش خسته و دلزده ام.
سه: یک جوان شاد و خوش لباس آمد و نشانی داد که مرا به یاد داری آقای نوری زاد؟ هر چه تلاش کردم او را بجا نیاوردم. باز نشانی داد که فلانجا مقابل دادسرا بودیم و فلان کس نیز بود. باز گفتم: نه. وقتی دیدم ول کن نیست و مرتب نشانی می دهد به او گفتم: یک روز نشسته بودیم با چند نفر که آقای قرائتی نیز بود در آن جمع. بنده خدایی به آقای قرائتی می گفت: یادتان هست در منزل ما آبگوشت خوردیم با هم؟ آقای قرائتی گفت: نه یادم نیست. طرف گفت: آبگوشتش تند بود و شما گفتید چه خوشمزه است! آقای قرائتی گفت: نه یادم نیست.
طرف در آمد که: نان سنگگ گرفته بودم خشخاش داشت شما گفتید عجب نانی! آقای قرائتی که دید طرف ول کن نیست گفت: بگذار یک چیزی برایت بگویم. این خدا، شصت سال است که به من روزی می دهد من سال به سال یادش نمی افتم، شما یک بار به ما آبگوشت داده ای انتظار داری من به خاطر داشته باشم! و به جوان گفتم: این فراموشی را بگذار به حساب ذهنِ پیر و فرسوده ی من. جوان گفت: این حرکت شما اگر هم در کوتاه مدت اثر نداشته باشد، حتماً در دراز مدت مؤثر خواهد بود.
چهار: یک مرد شصت و پنج ساله و کوتاه قامت از یک اتومبیل پیاده شد و آمد و صورتم را بوسید و با صدای بلند گفت: این دومین بار است که به دیدن شما می آیم. و گفت: مرا حلال کنید آقای نوری زاد. من و شما در صدا وسیما کار می کردیم. شما تهیه کننده بودید و من صدا بردار. یک روز که من برای کار شما آفیش شدم، آن روز، کمی سر به سرتان گذاشتم و شما را رنجاندم و کارتان را لنگ گذاشتم از سرِ شیطنت. حلالم کنید. و با اصرار پرسید: حلالم می کنید؟ حلال!
پنج: سیب، با پیرمرد سیب آور آمد. که کوله پشتیِ کوچکی به پشت بسته بود و نوار سبزی به مچ. به وی گفتم: عزیزم، نکند بخاطر این که من اسم شما را پیرمردِ سیب آور نهاده ام، در تنگنای اخلاقی گرفتار شوید و مرتب برای من سیب بیاورید! گفت: نه، من سیب را سلامتی می دانم. هر روز یکی با خود به محل کار می برم. این روزها یکی نیز برای شما می آورم. پیرمرد سیب آور، اهل مطالعه نیز هست. از مجله یا فصلنامه ی “مدرسه” گفت که به انتشار عقاید آقای محمد مجتهد شبستری می پرداخت و بعد از شش شماره توقیف شد. به چه دلیل؟ به این اتهام که در مصاحبه ای با آقای مجتهد شبستری، وی قرآن را تجربه ی شخصی پیامبر دانسته بود. گفتم: راز این که حاکمان ما بر هرمشعلی که راه اندیشه را می نماید، پف می کنند صرفاً بخاطر این است که خودشان بی سواد اند. وگرنه اندیشه را با اندیشه باید پاسخ گفت نه با زندان و بگیر و ببند. گفتم: یکی بیاید و بشکل علمی از ولایت فقیه دفاع کند اگر توانست! حالا مطلقه اش بماند.
شش: دختری آمد با دو شاخه ی گل رُز در دست. سی و دو سه ساله می نمود. عینکی طبی – که قابش زردیِ کم رنگی داشت – بر زیبایی چهره ی اش افزوده بود. چند تار موی سفید از لابلای موهای سیاهش سرک می کشیدند و خود را نشان می دادند. این دختر، تجسمی از هم نسلان خود بود که در انقلابی با شعارهای کوفتی اش به خاک نشسته اند. نمی دانم چرا تا گل ها را به دست من داد بغضش شکفت. و همین که گفت: من حرفهای زیادی در سینه دارم، سخت گریست. ای خدا، این چه ورطه ای از ورشکستگی است که ما جوانان گل تر از گل خود را به اندوهی ژرف در انداخته ایم بی خیال از عواقبش.
دخترم سخت گریست اما بی صدا. و سریع گریه اش را فرو خورد و خود ندانست با همان موج اشکی که به چشمانش دواند، چه آتشی در دل من شعله ور کرد. گفت: من تنها مانده ام آقای نوری زاد. همه ی دوستانم رفته اند. گفت: نسل من بی پناه است. و پرسید: این نسل، تا کی شاهد غارت شدنِ خودش باید باشد؟ من در جوابش چه می گفتم؟ که زبانم بسته بود از هر سخن. دست بردم و گوشه ای از شال سرش را بالا بردم و بر آن بوسه نشاندم. باز چشمان او بود و موج اشک. اعتراض کرد. که نکنید این کار را. و خود دست برد و گوشه ی پرچم سرخ رنگم را بالا برد و به صورت کشید و بر آن بوسه زد. سیب را به او دادم و پرسیدم: می دانی این را چه کسی به من داده امروز؟ بغض و لبخند را با هم آمیخت و با اطمینان گفت: پیرمرد سیب آور.
هفت: یک اتومبیل آمد با سه بانو. دو بانوی جوان، و یک بانوی میان سن که چادری بود و جلو نشسته بود. بانوی چادری گفت: یک بار هم آمده ام اینجا. شما را بخدا اگر کاری احتیاجی هست ما را خبر کنید. و گفت: آمده ام بگویم چیزی نخورید از هر چه که به شما می دهند. دوست داشت پیاده شود و صحبت کند که سرباز دمِ در شلوغ کرد و هیاهو درانداخت. بانوی چادری به دخترش که پشت فرمان نشسته بود اشاره کرد که راه بیفتد. دو شاخه گل رُز را به او به یکی از بانوان داخل اتومبیل هدیه دادم.
هشت: توفانی تند و پر خاک از راه رسید و بساط همگان را بهم زد. در راه که باز می آمدم، پیادگان را می دیدم که از دست توفان و رگبارِ چرک به سمت سر پناهی می دویدند. و موتور سوارانی را دیدم که در زیر پل ها پناه گرفته بودند. این توفان، خسارات فراوانی بجای نهاد و یک چند نفری را نیز کشت. در جاهای دیگر، ورود توفانی به این سهمگینی، قدم به قدم رصد می شود و همگان از آمدنش مطلع اند اما در اینجا، توفان که می آید و می گذرد، خسارتهایش خبرساز می شود.
نه: آقای نعمت زاده وزیر صنعت معدن تجارت خبر داده که طبق رأی دادگاه لاهه، ایران بابت لغو قرار داد کرسنت – برداشت گاز از میادین ایران توسط یک شرکت اماراتی – باید 18 میلیارد دلار غرامت به آن شرکت اماراتی بپردازد. می گویم: اگر عرضه ای در کار بود، این 18 هزار میلیارد دلار از بیخ گلوی آن مسئول و مسئولانی باید بیرون کشیده می شد که از بهترین فرصت های شغلی بهره برده اند و تا توانسته اند شعار داده اند و با امضای یک قرار داد اینچنینی کشور را تا بدین حد طنز اما اسفبار بدهکار بی کیاستی های خود کرده اند. راستی این 18 میلیارد دلار چرا باید از جیب مردم برداشته شود؟ و این که با این 18 میلیارد دلار برای این کشور چه ها که نمی شد کرد!
تازه خبر رسیده که امروز – سه شنبه – احمدی نژاد در مشهد سخنرانی دارد. می گویند: این قرار داد در عهد احمدی نژاد با آن شرکت اماراتی بسته شده است اما جماعتی نیز می گویند: پای همین جناب بیژن زنگنه وزیر نفت فعلی هم در میان است. شما فکر می کنید با این غرامت شگفت، این جنابان کمترین گزشی در خود احساس می کنند و مثلا ناهاری که می خورند بکامشان تلخ می شود و خوابشان بر می آشوبد؟ حاشا و کلا!
ده: امشب ساعت ده در شبکه ی تلویزیونی صدای آمریکا، من و دوستان به ” لگام” – لغو گام به گام اعدام می پردازیم در برنامه ای با حضور آقای مهدی فلاحتی. من که در سفرم شما اما تماشایش کنید. این عکس، به روزی اشاره دارد که سرکار خانم نسرین ستوده – عضو مؤثر لگام – با همسر خوبش و فرزندانش به نمایشگاه آثار عاشقانه ی من آمده بود.
محمد نوری زاد
سیزده خرداد نود و سه – تهران
 
ایمیل: mnourizaad@gmail.com
 
نشانی قدمگاه: بزرگراه همت – غرب به شرق – بعد از خروجی پاسداران – زیر پل عابر پیاده – ساعت چهار بعداز ازظهر. پنجشنبه ها و جمعه ها و روزهای تعطیل قدمگاه تعطیل است. Share This Post

ملاک جامعه آگاه

ملاک جامعه آگاه
محمدرضا حکیمی

انسان را به این جهان آورده‌اند برای رسیدن به «کمال انسانی»، و کمال انسان، با دو چیز حاصل می‌شود: معرفت و عبادت: و ما خلقتُ الجن و الإنس إلا لیعبُدون. انسان، با شناخت خداوند متعال، و سپس عبادت و اطاعت از خدا و دین خدا، به کمال نزدیک می‌شود، و به آن می‌رسد. و چون انسان در این جهان باید به کمال خود برسد، باید نیازهای مادی او تأمین گردد؛ زیرا این جهان، جهان ماده و نیاز است. جهان مُلک و طبیعت، جهان نیاز است، جهان ماورای طبیعت و پس از این جهان، جهان بی‌نیازی و استغناست. بنابراین باید نیازهای انسان در این جهان تأمین شود تا بتواند به معرفت خدا و عبادت خدا بپردازد. و از این جهت گفته‌اند، فقر نزدیک به کفر است.

از سویی دیگر می‌نگریم که انسانها ـ همیشه و در همه‌جا ـ دو گروهند: محروم و برخوردار. انسانهایی بسیار در جامعه‌ها محرومند و انسانهایی دارا و غنی و برخوردار از نعمت‌ها و امکانات و قدرت و سیاست. و چون همه انسانها بدون استثنا باید در مسیر کمال قرار گیرند و به سوی کمال انسانی خویش حرکت کنند، تکلیف انسان محروم چیست؟ یعنی انسانی که به دلیل محرومیت و فقر و کمبود نمی‌تواند مسیر کمال را طی کند، یا چنان که باید طی کند، تکلیفش چیست؟ و تکلیف دیگران، و حاکمان و عالمان و اغنیا و توانگران نسبت به او چیست؟

در اینجاست که می‌بینم خدای حکیم مهربان، پیامبران را فرستاده است برای اجرای عدالت و اقامه «قسط». آیه ۲۵ از سوره مبارکه «حدید»، قاطع‌ترین و قدیم‌ترین منشور دفاع از انسان محروم است؛ زیرا انسانهایی غنی و برخوردار، آنچه خواسته‌اند به دست آورده‌اند، آنان نه تنها نیازی به اجرای عدالت و اقامه قسط ندارند، بلکه اجرای عدالت و قسط به زیان آنان است؛ زیرا با اجرای عدالت و قسط، اموالی و امکاناتی را که از طبقات محروم جامعه (به نقل احادیث معتبر) گرفته و غصب کرده‌اند، از آنان پس گرفته می‌شود و به حقداران محروم از حقوق خویش داده می‌شود؛ زیرا در احادیث معتبر، از پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) رسیده است که روزی و هزینه و مایحتاج زندگی محرومان در اموال اغنیا و توانگران است، که به آنان نرسانده‌اند، و در نتیجه این ظلم و غصب، انسانهای بسیاری محروم گشته‌اند.

بنابراین هر حرکت و اقدام اصلاحی (تا چه رسد به انقلاب و اقدامهای انقلابی)، در گام نخستین باید مانع بزرگ رشد و کمال انسان (یعنی فقر، محرومیت، کمبود و نیازمندی) را از سر راه انسانها بردارد، بعد به کارهای دیگر بپردازد؛ زیرا هیچ کاری و اقدامی مقدم بر این اقدام نیست. و خدای متعال هم می‌فرماید، پیامبران را برای همین کار فرستادیم: «لیقُوم الناسُ بالقسط».

بدون اجرای عدالت و اقامه قسط در میان جامعه، و در سراسر جامعه (از وسط شهر‌ها تا دور‌ترین روستا‌ها)، هر حرکتی و اقدامی و اصلاحاتی و انقلابی فاقد ارزش است؛ زیرا در جهت حرکت و تعالیم پیامبران و امامان قرار ندارد و به طبع، مورد رضای خداوند متعال نیست. 
علی(ع) می‌فرماید:
ـ الذّلیلُ عندی عزیزٌ، حتّی آخُذ الحقّ لهُ، والقویُّ عندی ضعیفٌ، حتّی آخُذ الحقّ منه. (فیض‌الاسلام، خطبه ۳۷) یعنی، مردم ثروتمند را که با قدرت مال، بر شئون جامعه تسلط یافته‌اند، پایمال می‌کنم و حق انسان ضعیف‌شده و مستضعف و محروم را از حلقوم آنان بیرون کشم و به محرومان می‌رسانم.

باید بدانیم که اجرای قسط و عدل، امری ساده و شوخی و شعاری و تبلیغاتی و شرکت سهامی نیست! یا نباید از دین دم زد و سخن گفت، یا نباید دین را ضایع کرد و نسلهای جوان را از دین و توان دین بر اجرای عدالت و قسط، و سامان‌دهی به حیات و معیشت جامعه، ناامید ساخت، و به سوی بی‌اعتقادی سوق داد، ‌و در چنگال لامذهبانی که انواع شبهات اعتقادی را نشر می‌دهند، گرفتار ساخت.

حضرت امام جعفر صادق(ع) مربی بزرگ فرد و جامعه در تاریخ می‌فرماید: «اگر عدالت اجرا شود، فقیری در میان مردم باقی نمی‌ماند: انّ النّاس اذا عُدل بینهم یستغنُون. (الحیاه، ج ۶)

بنابراین اگر ما شیعه هستیم و راست می‌گوییم، باید بدانیم که با این سخن صریح امام صادق(ع) که از امام موسی بن جعفر(ع) نیز رسیده است، اگر یک فقیر، حتی یک فقیر و کمبوددار در جامعه‌ای باشد، اگرچه در دور‌ترین روستا، آن جامعه را نمی‌توان مطابق معیارهای اسلامی و جعفری ارزیابی کرد. و از اینجاست که علی(ع) می‌فرماید: در کوفه‌ای که امروز من در آن حکومت اسلامی تشکیل داده‌ام، نه بیکاری پیدا می‌شود، نه بی‌خانه و سر بی‌پناهی، و نه فاقد رفاهی.(الحیاه، ج ۶)

علی(ع) به عنوان یک حاکم اسلامی حکومت می‌کرد، نه امام معصوم پس مغالطه نکنند و بگویند: او علی بود... مالک اشتر که علی نبود؛ هر چه در «عهدنامه مالک اشتر» آمده است، ملاک حکومت اسلامی است (۵۰ ماده، از عهدنامه استخراج شده و در کتاب «کلام جاودانه»، ص ۱۶۹ تا ۱۷۸ آمده است، ملاحظه شود). هر حکومتی و مدیریتی و اقتصادی و قضاوتی، از عهدنامه پایین‌تر بود، و هرگاه وضع معیشت مردم و حفظ کرامت انسان، به حد عهدنامه نرسید، آن حکومت و مدیریت و اقتصاد و... به هیچ‌وجه قرآنی و اسلامی و علوی و جعفری نیست و نمی‌تواند باشد.

اصولاً اگر در هر جامعه عدالت اجرا شود، مردم از نظر فرهنگی رشد می‌کنند و جامعه‌ای که دارای رشد باشد، مطالبات دارد؛ یعنی به هر چگونگی از نظر مدیریت و قضاوت و اقتصاد رضایت نمی‌دهد، و هر بازاری، هرگونه نرخ‌گذاریی و هرگونه رفتار با انسان را نمی‌پذیرد... ممکن است مردمان جامعه‌ای معتقد باشند؛ اما به حد لازم از آگاهی نرسیده باشند. ملاک جامعه آگاه، مطالبات آن جامعه است. علی(ع) ‌در سخنان خود که در نهج‌البلاغه و روایات دیگر آمده است، جامعه را به اظهار شخصیت‌ تشجیع می‌کند و کرامت انسانی را گوشزد می‌فرماید.

و در مختصر‌ترین و کوتاه‌ترین کلام، حکومت اسلامی، نظام عامل بالعدل است، و جامعه اسلامی، «جامعه قائم بالقسط» ولاغیر. جوانان عزیز باید با ملاکهای اسلامی آشنا باشند و همانها را اساس قرار دهند و اگر چیزی برخلاف آن ملاکها دیدند، حکام را متهم کنند نه احکام را، که احکام دین، کاملترین احکام و قوانین است برای سعادت افراد و جامعه... و همیشه بدانند که اشخاص، غیر از دین‌اند، و دین غیر از اشخاص است.

در این روزگار که استعمار مسیحی و استکبار جهانی، همه‌گونه مبارزه علیه دین به راه انداخته است و ایادی داخلی استعمار که ممکن است برخی ظاهرالصلاح و خوشنام هم باشند، این جنگ و شبهه‌افکنی را دامن می‌زنند...

باید دانست که آخرالزمان است و عمل به دین ـ به خصوص در سطح حاکمیت و قدرت ـ بسیار مشکل است و با این همه، حفظ دین و اعتقادات، وظیفه است تا سعادت ابدی و آرامش اخروی انسان فدا نشود، باید خیلی مراقب و مواظب بود... هر چه چیزی نفیس‌تر و پربها‌تر باشد، حفظ آن لازم‌تر و مشکل‌تر است.

Tuesday, June 3, 2014

کمکی به فهم مکانیزم طی الارض و معراج رسول اکرم(ص)

تله پورت در هلند امکان پذیر شد

از هر نقطه ای از کهکشان به جای دیگر بروید!

by ufolove
 به گزارش خبرگزاری مهر، در سریال تلویزیونی پیشتازان فضا، هنرپیشگان فیلم پس از قرار گرفتن در نقطه ‌ای از سفینه اینترپرایز که ترانسپورتر نام دارد خود را در یک لحظه به اتاقی دیگر، سیاره‌ ای دیگر و یا کهکشانی دیگر می‌فرستند.
نویسندگان داستانهای علمی ــ تخیلی به این فناوری تله پورت نام داده ‌اند و در آن تمام ذرات جسم انسان از یک موقعیت جغرافیایی به موقعیت دیگری در کهکشان ارسال شده و در مقصد همان جسم با مشخصات واقعی مجدداً بازسازی می‌شود.
چگونگی عملیات انتقال کوانتومی در داستانها و فیلمهای سینمایی و تلویزیونی توضیح داده نشده است. ولی عموما به این صورت اتفاق می‌افتد که در ابتدا اطلاعات مولکولی اجسام را اسکن کرده و پس از ارسال به مقصد، اطلاعات دریافت شده کاملا شبیه اصل بازسازی می‌شود.
در مرحله آخر، مونتاژ اطلاعات دریافتی لزوماً نباید از مواد جسم اصلی استفاده شود و می‌توان از اتمهایی که به نسخه اصلی شباهت دارند استفاده کرد.
دستگاه تله پورت در داستانهای خیالی شباهت کامل به دستگاههای فکس کنونی دارد و تفاوت آن در توانایی اسکن اجسام به صورت سه بعدی و از بین بردن همزمان اطلاعات اصلی اجسام است.
اکنون گروهی از محققان دانشگاه فناوری دلفت در هلند، برای نخستین بار توانایی تله پورت کردن اطلاعات را در ذرات زیر اتمی بین دو نقطه که از هم سه متر فاصله داشتند نشان دادند.
"رونالد هنسون" سرپرست این تحقیقات گفت: آنچه که ما تله پورت می کنیم، حالتی از ذره است. اگر اعتقاد داشته باشید که ما چیزی جز مجموعه ای از اتم های به هم متصل نیستیم ، از نظر اصولی، می توانیم خود را از یک نقطه به نقطه دیگر تله پورت کنیم.
وی اظهار داشت: این فرایند نه تنها در عمل امر بسیار بعید به نظر می رسد بلکه انجام آن نیز بسیار خطرناک است.
با این حال این پژوهشگر تاکید کرد : با توجه به اینکه هیچ قانون فیزیک بنیادی مانع از این فرایند نیست، تله پورت را نمیتوان منتفی دانست اما زمان چنین کاری در آینده بسیار دور خواهد بود. به گفته هنسون چنین اقدامی یک چالش فنی خواهد بود.
این پژوهشگران تله پورت کردن اطلاعات را بین دو نقطه که هزار و 300 متر از هم فاصله دارند برای ماه جولای برنامه ریزی کرده اند.
ufolove | June 3, 2014 at 10:36 am | Categories: دنياي اسرار آميز | URL: http://wp.me/pwS9U-1Mb

پذیرش سه هزار دانشجوی بورسیه در ایران!!

تخلف دولت احمدی نژاد در پذیرش سه هزار دانشجوی بورسیه در ایران

  ابراهیم خندان
بی بی سی - شنبه 31 مه 2014 - 10 خرداد 1393
 
انتشار خبر اعزام دانشجو با بورس دولتی و اهدای بورس دانشگاه‌های داخلی به بیش از چهار هزار دانشجو، خارج از ضوابط قانونی در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، یکی از موضوعات جنجالی در حوزه آموزش عالی در طی روزهای گذشته است.
این جنجال با مصاحبه آقای مجتبی صدیقی، رییس سازمان امور دانشجویان و معاون وزیر علوم شروع شد که گفته بود؛ در مجموع چهارهزار و دویست و سی و هشت بورس خارج از روال در دانشگاه های داخل و اعزام، در هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم اعطا شده است.
این تخلف‌ها شامل عدم رعایت سن قانونی، پایین‌تر بودن معدل دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد از حد نصاب، عدم ارائه تعهدنامه محضری برای دریافت بورس و از همه مهمتر پذیرش سه هزار و دو نفر در دوره بورسیه دکترا بدون شرکت در آزمون ورودی بوده است.
آقای صدیقی خبر پذیرش سه هزار دانشجوی دوره دکترا بدون آزمون را پیش از این در بهمن ماه سال گذشته هم اعلام کرده بود. در آن زمان این خبر چندان مورد توجه قرار نگرفت ولی این بار وی با انتشار آمارهای رسمی گفت: "قرار بود در این زمینه حرفی زده نشود، ولی احساس کردیم اگر بحث نکنیم بدهکار نیز می شویم. بنابراین مسایل در حد واقعیات و تا حد امکان گفته شد؛ اما موارد خاص را معذوریم که اعلام کنیم."
انتشار این اطلاعات و آمار موجب شده است که نهادهای نظارتی شامل سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، نمایندگان خود را در سازمان دانشجویان مستقر و پرونده‌های مرتبط با این تخلف‌ها بررسی کنند.
با وجود اینکه این خبر به تازگی بطور گسترده منتشر شده است ولی پیش از این جامعه دانشگاهی بطور جسته و گریخته از آن بطور کیفی آگاه بود، اگرچه از ابعاد آن بی خبر بود. یکی از اثرات این پذیرش دانشجوی بدون آزمون، کم شدن سهمیه پذیرش دانشگاه‌ها بود که موجب اعتراض‌های گسترده دانشجویان شرکت کننده در آزمون دکترای سال ۱۳۹۱ شد.
این اعتراض‌ها تا به آنجا ادامه پیدا کرد که محمدحسین سرورالدین رئیس سازمان سنجش در آن دوره از وضعیت پیش آمده سلب مسئولیت کرد و این کم شدن ظرفیت را به گردن وزارت علوم انداخت و اعلام کرد که وی در جریان این موضوع نبوده و این کاهش بدون اطلاع او و با تایید یکی از مشاوران وزارت علوم صورت گرفته است. این اظهار نظر موجب عزل وی از مقامش شد.
تغییر نرخ ارز برای همه بد نیست
براساس اطلاعات منتشر شده، به جز سه هزار نفری که بدون آزمون به دوره دکترا راه یافته‌اند و بورسیه دانشگاه‌های داخلی شده‌اند، می‌توان دانشجویان مورد اشاره آقای صدیقی را در دو گروه دسته بندی کرد. گروه اول دانشجویان اعزامی به خارج از کشور هستند که بدون گذراندن مراحل معمول گزینش دانشجوی بورسیه خارج، در خارج از کشور به تحصیل مشغولند و تعدادشان بالغ بر یکصد وچهل نفر است.
با توجه به ظرفیت بسیار محدود پذیرش دانشجو برای اعزام (در حدود ۱۰۰ نفر در هر سال)، رقابت فشرده‌ای در این بخش وجود دارد. به همین دلیل ورود دانشجویی حتی با معدل ۱۶ دردوره کارشناسی ارشد به دوره بورس دکترای خارج از کشور بسیار غیر معمول و عجیب است چه رسد به معدل ۱۲ و به نظر می‌رسد تعداد کسانی که با معدل پائین و بدون آزمون بورسیه شده‌اند کم نباشد.
گروه دوم برخی از دانشجویان دوره دکترای خارج بوده‌اند که با بالارفتن قیمت ارز در کشور، توانایی پرداخت هزینه های تحصیل در کشور های خارجی را نداشتند و مجبور به بازگشت به کشور شدند.
آنها در ابتدا با هزینه شخصی یا سازمان‌های دولتی و نهادهای حکومتی برای ادامه تحصیل به خارج رفتند و با گران شدن ارز به داخل بازگشتند با این تفاوت که با اینکه فاقد شرایط دریافت بورس بوده‌اند، در ایران از یک دانشگاه بورس تحصیلی دریافت کردند.
معنای بورس داخل نیز این است که دانشگاه‌ها برای تامین کادر هیات علمی خود هزینه تحصیل و حقوق دانشجو را بر عهده می‌گیرند تا این دانشجو نیز پس از پایان تحصیل بعنوان عضو هیات علمی در آن دانشگاه مشغول به کار شود. یعنی کار تضمینی بعد از تحصیل در دانشگاه.
بحث تبدیل وضعیت دانشجویان دکترای خارج از کشور به بورسیه داخل از سال ۱۳۸۹ مطرح شد و برای این منظور دستورالعملی تهیه شد که در آن شرط معدل یکی از شروط اصلی این تبدیل بود. با این وجود طبق آمار ارائه شده ۲۲۸ نفر از مجموع دانشجویانی که وضعیت خود را به بورس داخل تبدیل کردند معدل زیر ۱۴ داشته‌اند و در پرونده ۲۳۵ نفر نیز معدلی اعلام نشده است.
روند تبدیل بورس برای دانشگاه‌های کوچک و مناطق محروم در نظر گرفته شده بود و دانشجو در ازای بورس دریافتی برای کار کردن در دانشگاه باید تعهد محضری می‌داد که ۱۸۳ نفر از دانشجویان قید شده در آمارهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، چنین سندی را ارائه نداده‌اند.
با اینکه هدف این برنامه تقویت دانشگاه‌های کوچک و محروم بوده است، دانشگاه علامه طباطبایی با پذیرش ۲۵۹ نفر بالاترین رتبه را در پذیرش بورس تبدیل به داخل دارد و پس از آن دانشگاه های خوارزمی و گیلان رتبه‌های بعدی را در اختیار دارند.
به نظر می‌رسد که این دانشگاه‌ها برای جذب این عده عجله هم داشته‌اند و حتی پیش از تائید نهایی وزارت علوم دانشجویان را ثبت نام کرده‌اند. این مسئله همان نکته‌ای است که عده‌ای آن را نشانه وجود ارتباطات خاص و ویژه در این روند می‌دانند.
آقای صدیقی درباره روند پذیرش بورسیه های داخل در این سال‌ها و با توجه به این نکات گفته است: "طبیعی است در این مسیر حضور آقازاده ها و منصوبان نیز پیدا شود که اسامی این عده نیز وجود دارد. قرار بر این بوده که به دلسوخته های انقلاب توجه شود، اما در آن چارچوب افراد دیگری که معلوم نیست چه شرایطی داشته اند نیز از این امتیاز استفاده کرده اند. "
ورود به دکترا بدون آزمون
ورود سه هزار دانشجوی دکترا به دانشگاه بدون آزمون نیز از نکات بسیار بحث برانگیز مصاحبه آقای صدیقی بوده است. بر اساس آیین‌نامه وزارت علوم، گزینش و پذیرش دانشجویان دوره دکترا (اعزام یا داخل) فقط با آزمون سراسری ممکن است.
سازمان سنجش تا چند برابر ظرفیت دانشگاه‌ها را از طریق آزمون سراسری انتخاب و به دانشگاه‌ها معرفی می‌کند. پس از آن دانشگاه‌ها با مصاحبه حضوری از داوطلبان معرفی شده و پس از تائید گزینش، دانشجویان دکترای خود را انتخاب می‌کنند.
کارشناسان آموزش عالی می‌گویند که به مرور زمان بندهایی به این آئین نامه اضافه شد که تسهیلاتی را برای آنهایی که دارای خدمات و فعالیت های برجسته فرهنگی و اجتماعی بودند فراهم می‌کرد. این تبصره‌ها و دستورالعمل‌ها بتدریج راه‌هایی را برای پذیرش دانشجو بدون آزمون فراهم کرد و کار را به جایی رساند که زد و بندهای اقتصادی یا سیاسی راه را برای ورود برخی از افراد فاقد صلاحیت علمی به دوره دکترا باز کرد. آنها به عنوان نمونه به مسئله دانشگاه هنر اصفهان اشاره می‌کنند.
ماجرای دانشگاه هنر اصفهان
به گفته برخی از کارشناسان در زمان رسیدگی و تحقیق و تفحص از دانشگاه هنر اصفهان بوسیله دیوان محاسبات کشور به دلیل برخی از تخلفات مالی، مشخص می‌شود که یکی از مدیران محلی که ارتباط نزدیکی با مشاوران آقای احمدی نژاد داشته، با استفاده از ارتباط خود با این دانشگاه و رئیس آن، در ابتدای سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بدون آزمون، در مقطع دکترای این دانشگاه در رشته شهرسازی اسلامی پذیرفته می‌شود.
در حالی که وی دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت است و در رشته‌ای مرتبط با رشته مقطع دکترا تحصیل نکرده است. وی بلافاصله و پس از چند روز، قراردادی پژوهشی به مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان با دانشگاه هنر اصفهان امضا می‌کند، قراردادی که معاون اداری، مالی دانشگاه هنر کارفرمای آن و رئیس این دانشگاه پیمانکار آن است.
البته پیمانکار، یعنی همان رئیس دانشگاه بر اساس اسناد دیوان محاسبات در ابتدای امر مبلغ ۲۹۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز دریافت می‌کند. هزینه این قرارداد از محل اعتبارات یکی از مناطق آزاد پرداخت شد که این فرد مدیریت آن را برعهده داشت.
واکنش‌ها
گروهی از کارشناسان از ارائه این اطلاعات و برخورد دولت آقای روحانی با این مسئله استقبال کرده و به سرانجام رساندن آن را آزمونی بزرگ برای دولت می‌دانند. آنها می‌گویند اکنون ۳۰۰۰ نفر وارد تحصیلات تکمیلی دکترا شده‌اند و از آن جایی که این‌ها با عناوین پرطمطراق و عقبه وارد این مرحله شده‌اند، برخورد با آن‌ها ممکن است حتی دردسرهایی ایجاد کند.
اکنون برخی از دانشگاهیان می گویند که قوه قضاییه به این مسئله ورود پیدا کرده و سپس تسهیلاتی را که برخی غیرقانونی دریافت کرده‌اند را پس بگیرد.
عده‌ای دیگر نیز معتقدند که در این سال‌ها مجموعه معیارهای غلط سطح کیفی دانشگاه را تنزل داده است چون هنگامی که خارج از روال قانونی افرادی وارد دانشگاه می‌شوند به اقتدار علمی و اخلاقی دانشگاه لطمه وارد می‌شود و دانشگاه را با بحران مواجه می‌کند.
به عنوان مثال، یکی از اثرات وجود چنین افرادی، داغ شدن بازار خرید و فروش مقاله و پایان نامه در کشور است که اعتبار دانشگاه‌های کشور را در بین مجامع علمی دنیا به خطر انداخته است.
اما در مقابل گروهی از محافظه کاران هم هستند که هدف اصلی این اطلاع رسانی را انتقام سیاسی می دانند. مهدی کوچک‌زاده عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است که وقتی چگونگی اعطای این بورسیه‌‌های تحصیلی در دولت‌های گذشته روشن شد،‌ ما هم انگیزه وزارت علوم در افشا و احقاق حق را باور می‌کنیم و الا تا قبل از آن، این گزارش‌ها سیاسی و بیشتر برای به انفعال کشاندن طرف مقابل است.
حسن مسلمی نائینی معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان در دولت آقای احمدی نژاد نیز بیسواد خواندن سه هزار دانشجوی بورسیه دوره قبل کاری خارج از عرف و اخلاق می‌داند و می‌گوید در دوره اصلاحات نیز افرادی بورس شده بودند که در مورد آنها ضوابط علمی و عمومی رعایت نشده بود از من خواستند که آن را اعلام کنم اما من این کار را درست ندانسته و انجام ندادم. روزنامه کیهان نیز این کار را "عقده‌گشایی عده‌ای که قرار بود با کلید، قفل‌های زندگی مردم را باز کنند" می‌داند.
البته همین محافظه کاران نیز بطور ضمنی وجود تخلف را تائید می‌کنند و اعتراض آنها به اعلام عمومی چنین اطلاعاتی است. برای مثال روزنامه کیهان مصاحبه شفاهی را همان آزمون عمومی تلقی می‌کند و معاون بورس و دانشجویان خارج سازمان امور دانشجویان در دولت آقای احمدی نژاد به برخی از امتیازهای داده شده به افراد خاص اعتراف می‌کند و آن را روندی عادی و طبق قوانین وضع شده در دوران اصلاحات می‌داند.
احمدی نژاد فقط اقتصاد را نابود نکرد
 کلمه – گروه خبر: ۵ سال می گذرد از روزی که میرحسین موسوی در مناظره ی تلویزیونی خود خطاب به میلیون ها ایرانی گفت که آمده زیرا وضعیت فساد در کشور بیداد می کند. فسادی در تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی کشور که گرچه حاکمیت و قوای سه گانه، تمام قد از آن حمایت کرده و سعی در پنهان کردن آن داشتند اما طی سال های گذشته به مرور و با گذشت اندک زمانی یکی یکی از آن پرده برداری می شود. هرچند که گوینده ی آن سخنان و دلسوزان این وضعیت که روزی بر اساس احساس مسئولیت خود پا به عرصه گذاشته بودند تا با جلوگیری از ادامه ی فسادها از انقلاب و نظام حفاظت کنند، این روزها در حصر خانگی و زندان ها به سر می روند و از پرونده سازان آن روزها با بگم بگم هایی که هیچ گاه گفته نشد یک به یک پرونده ها رو می شود.
در ادامه ی فاش شدن تخلفات دولت احمدی نژاد این روزها موضوع بورسیه های خارج از روال قانونی و اعمال دخالت های غیرقانونی در دانشگاه ها داغ شده است. تا آنجا که عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان این‌که به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش باید گریست، می گوید ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳۰۰۰ هزار میلیاردی نیست.
در همین حال رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی هم می گوید که مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر در واکنش به پذیرش بدون آزمون ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه در دولت گذشته که حدود نیمی از آنها فاقد شرایط علمی بودند، با بیان این‌که به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش باید گریست، گفت: ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳۰۰۰ هزار میلیاردی نیست.
مهدی سالاری‌راد در گفت‌وگو با ایسنا گفت: آنچه که وزارت علوم اعلام کرده است به معنی این نیست که تمامی ۳۰۰۰ نفر پذیرفته شده فاقد صلاحیت علمی هستند، بلکه روش پذیرش آنها را غیررقابتی و بدون آزمون عمومی و در مواردی فاقد شرایط همان دستورالعمل های مصوب دوره قبل اعلام نموده است. به عبارتی عدم اعلان عمومی و عدم برگزاری آزمون و فراهم ننمودن “فرصت برابر برای رقابتی عادلانه” برای هزاران فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد علاقه مند به ادامه تحصیل و اخذ بورس دکتری مورد اشاره وزارت علوم علت اصلی اعتراض جامعه دانشگاهی کشور است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با تاکید بر اینکه ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس ۳هزار میلیاردی نیست، افزود: حسب شنیده‌ها درصد قابل توجه‌ای از ۳۰۰۰ نفر پذرفته شدگان از صلاحیت نسبی علمی و قابل قبول برخوردارهستند اما همین چند صد نفر هم که فاقد صلاحیت علمی حداقلی و تعدادی هستند دارای سوابق سوء تحصیلی درخشانی نیستند. اما علی‌رغم اهمیت موضوع صلاحیت علمی، اعطای بورس تحصیلی داخل و خارج بر اساس روابط شخصی، رانتی، خانوادگی، خطی و سیاسی، و تعاملات و معاملات ناسالم امری ناپسند و مصداق خلاف قانون و سوء استفاده از موقعیت شغلی مسئولین وقت وزارت علوم محسوب می شود.
وی با بیان این که فراهم نمودن “فرصت های برابر” فقط شامل حوزه‌های اقتصادی و مزایده‌ها و مناقصات نمی‌شود، اظهار کرد : اینکه به همکارشان در ستاد وزارت علوم، به یک تشکل دانشجویی و نیز خود آقای مدیرکل سابق سهمیه های فراوان معرفی افراد برای بورس دکتری را “هبه” نمایند و یا به روسای دانشگاه‌ها سهمیه ویژه اختصاص دهند و انان نیز بدون کسب نظر از دانشکده‌ها و گروه‌های آموزشی به افراد مورد نظر خود واگذار کنند، مصداق عدالت است؟ به راستی آیا امکان پاسخگویی در روز جزا وجود دارد؟
سالاری با اشاره یه صدمات وارد شده به آموزش عالی کشور گفت: همانگونه که رانت‌خواری و عدم شفافیت می‌تواند فضای کسب و کار را آلوده و تضعیف نماید و آفت رشد اقتصادی محسوب می‌شود، اینگونه اعطای بورس تحصیلی و کادرسازی برای دانشگاه‌ها به فضای آموزش و پژوهش صدمات جبران ناپذیری وارد می‌کند. صدماتی که آثار شوم آن چند سال دیگر هویدا خواهد شد آنگاه که این بورسیه‌ها با لطایف‌الحیل فارغ التحصیل شود و به عنوان عضو هیات علمی به دانشگاه‌های مظلوم و به معنای کامل کلمه به “دانشگاه‌های مستضعف” تحمیل شوند.
به اعتقاد این عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر، متاسفانه در اینده نزدیک افرادی با عنوان دکتری و استادی کرسی‌های استادی دانشگاه‌ها را اشغال خواهند کرد که معدل دوره کارشناسی آنها ۱۱.۵ و یا رکورد دار مشروطی در دوران تحصیل خود بوده‌اند. عملا اینگونه اقدامات موجب سلب انگیزه و اعتماد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان نخبه به سیستم تربیت و جذب اعضای هیات علمی در وزارت علوم و دانشگاه‌ها خواهد شد، چرا که اصولا نظام و سیستم شفاف و عادلانه‌ای را در این حیطه خطیر و تاثیرگذار در آینده علمی و توسعه ملی نمی‌یابند و به ویژه آنگاه که همکلاسی ضعیف و درس نخوان خود را در کسوت استادی دانشگاه بیابند.
باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست
وی با بیان این که باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست گفت: سرنوشت سرمایه های انسانی و علمی و اقتصادی کشور ظالمانه مورد دست‌اندازی واقع شده آنهم توسط خود دانشگاهیان و دوستانی که حتما علاقه‌مند به نظام و دانشگاهها بوده‌اند. ولی چه کنیم که قوانین را بر نتافتند و به عمق فاجعه و بدعت گذاری در پذیرش دانشجویان بورسیه التفات نداشتند و صدماتی تقریبا جبران ناپذیر بر پیکره دانشگاه‌ها و آموزش عالی کشور وارد نموده‌اند.
سالاری با تاکید بر اینکه یقین دارم که ارگان‌ها و سازمان‌های بازرسی و نظارتی در این باره ورود خواهند کرد و راهکاری را برای تصحیح اقدامات خلاف خواهند یافت، گفت: باید تلاش کرد از تکرار این قبیل اقدامات هم جلوگیری شود. یکی از راهکارها وضع قوانین متقن و شفاف توسط مراجع ذیربط و به ویژه توسط مجلس و شورای انقلاب فرهنگی است تا اینگونه نباشد که بورس‌های تحصیلی که نوعی سرمایه‌گذاری و روشی متداول برای تربیت نیروی انسانی دانشگاههاست تابع خط و خط بازی و اشتباهات و خدای نکرده سوء استفاده یک مدیر و یا یک وزیر و معاون وزیر قرار گیرد.
 
تشریح جزییات پرونده سه هزار دکترای بورسیه
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
جواد هروی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تشریح جزییات پرونده ۳۰۰۰ دانشجو دکترای بورسیه شده که وزارت علوم اعلام کرده در مورد نیمی از این تعداد دانشجوی بورسیه شده غیرقانونی این کار صورت گرفته است گفت: براساس گزارشی که رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم اعلام کرده است، طی سال‌های ۸۵ تا ۹۲، ۷۲۹ نفر به خارج از کشور اعزام شده‌اند که از این میان بیش از ۷۰ نفر در مقطع کارشناسی بودند که معدل زیر ۱۴ داشتند که این خلاف آیین‌نامه و تمام قواعد و ضوابط است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همچنین ۷۰ نفر دانشجوی کارشناسی ارشد معدل زیر ۱۶ بودند و ۳۰۰۲ نفر بدون شرکت در آزمون، بورسیه دکترا شدند.
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون‌ آموزش و تحقیقات مجلس خاطر نشان کرد: آنچه که دکتر صدیقی معاون وزیر علوم و رییس سازمان امور دانشجویان مستند به اسنادی که در سازمان وجود دارد گفته، طبیعتا نمی‌تواند غیر استنادی و غیر موثق باشد.
هروی تاکید کرد: باید مسوولان آن زمان، امروز پاسخگو باشند؛ در شرایطی که این مسئله رخ داده خیانت دیگر به این معنا نیست که بگوییم دست در جیب کسی کردند، لذا اینکه مدیری در یک مقطع زمانی کار خلافی انجام داده باید پاسخگو باشد.
وی افزود: به گفته مسوولان دستگاه امور دانشجویان هر دانشجویی که بورس خارج از کشور می‌شود قریب یک میلیارد تومان هزینه در بر دارد، ما چطور می‌توانیم یک میلیارد برای کسانی هزینه کنیم که صراحتا بر خلاف آیین‌نامه و دستورالعمل سازمان و یا وزارتخانه‌ای عمل کرده‌اند؟
نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: البته در این آمار حدود ۲۲۸ نفر مدل کارشناسی زیر ۱۴ و ۷ نفر حتی زیر ۱۲ بودند و این خلاف صریح آیین‌نامه و هر قانونی است. بنابراین اگر هر قانونی را ملاک قرار دهید این حق را نمی‌دهد که فردی را بورس از خارج از کشور کنید یا بالعکس که معدلش زیر ۱۲ باشد. در نتیجه این مسئله صراحتا غیرقانونی و زیر پا گذاشتن قانون در وزارت علوم بوده است.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس افزود: براساس آمارهایی که ارائه شده است اینگونه به نظر می‌رسد که مدیران وقت مسوولیتی را بر عهده گرفته و نتوانسته‌اند منطبق با قانون عمل کنند و به همین خاطر این آمار شرم‌آور را شاهد هستیم.
هروی ادامه داد: براساس آماری که ارائه شده حتی ۲۳۵ نفر معدل‌شان اعلام نشده است و یا ۳۲۵ نفر از افرادی که بورس شده‌اند فاقد شرایط سنی زیر ۳۳ سال بوده و بعضی نیز بدون سپردن سند محضری بودند و نیز بیش از ۲۵۰ نفر نیز تبدیل به داخل برایشان کار انجام شده که تعدادی نیز به دانشگاه علامه مربوط است؛ بنابراین خلاف آشکار صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: معتقدم در این قضیه باید با توجه به اسنادی که در سازمان امور دانشجویان و معاونت دانشجویی وزارت علوم وجود دارد این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و بنده نیز به عنوان رییس کمیته آموزش عالی این موضوع را پیگیری می‌کنم.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطعا کمیسیون آموزش و تحقیقات این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهد گفت: اعلام این موضوع تقریبا از هفته گذشته زمانی که مجلس برای سرکشی به حوزه‌های انتخابیه تعدیل شد مطرح شده است که قطعا در دستور کار قرار دارد.
هروی ادامه داد: بالاخره در وزارت علوم یا باید بنیه علمی را بپذیریم یا رانت‌ خواری را. اگر قرار باشد رانت‌خواری را بپذیریم پس چرا دنبال بنیه علمی می‌گردیم؟ متاسفانه در سال‌های گذشته در وزارت علوم رابطه بر ضابطه ارجحیت داده شده است و مسوولین اسبق وزارت علوم به صراحت باید اینها را به ملت پاسخ دهند. رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: مسوولان وقت وزارت علوم باید در مورد موضوع ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شده که گفته می‌شود نیمی از این تعداد غیرقانونی بوده است پاسخگو باشند.
جواد هروی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تشریح جزییات پرونده ۳۰۰۰ دانشجو دکترای بورسیه شده که وزارت علوم اعلام کرده در مورد نیمی از این تعداد دانشجوی بورسیه شده غیرقانونی این کار صورت گرفته است گفت: براساس گزارشی که رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم اعلام کرده است، طی سال‌های ۸۵ تا ۹۲، ۷۲۹ نفر به خارج از کشور اعزام شده‌اند که از این میان بیش از ۷۰ نفر در مقطع کارشناسی بودند که معدل زیر ۱۴ داشتند که این خلاف آیین‌نامه و تمام قواعد و ضوابط است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همچنین ۷۰ نفر دانشجوی کارشناسی ارشد معدل زیر ۱۶ بودند و ۳۰۰۲ نفر بدون شرکت در آزمون، بورسیه دکترا شدند.
رییس کمیته آموزش عالی و آموزش پزشکی کمیسیون‌ آموزش و تحقیقات مجلس خاطر نشان کرد: آنچه که دکتر صدیقی معاون وزیر علوم و رییس سازمان امور دانشجویان مستند به اسنادی که در سازمان وجود دارد گفته، طبیعتا نمی‌تواند غیر استنادی و غیر موثق باشد.
هروی تاکید کرد: باید مسوولان آن زمان، امروز پاسخگو باشند؛ در شرایطی که این مسئله رخ داده خیانت دیگر به این معنا نیست که بگوییم دست در جیب کسی کردند، لذا اینکه مدیری در یک مقطع زمانی کار خلافی انجام داده باید پاسخگو باشد.
وی افزود: به گفته مسوولان دستگاه امور دانشجویان هر دانشجویی که بورس خارج از کشور می‌شود قریب یک میلیارد تومان هزینه در بر دارد، ما چطور می‌توانیم یک میلیارد برای کسانی هزینه کنیم که صراحتا بر خلاف آیین‌نامه و دستورالعمل سازمان و یا وزارتخانه‌ای عمل کرده‌اند؟
نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: البته در این آمار حدود ۲۲۸ نفر مدل کارشناسی زیر ۱۴ و ۷ نفر حتی زیر ۱۲ بودند و این خلاف صریح آیین‌نامه و هر قانونی است. بنابراین اگر هر قانونی را ملاک قرار دهید این حق را نمی‌دهد که فردی را بورس از خارج از کشور کنید یا بالعکس که معدلش زیر ۱۲ باشد. در نتیجه این مسئله صراحتا غیرقانونی و زیر پا گذاشتن قانون در وزارت علوم بوده است.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس افزود: براساس آمارهایی که ارائه شده است اینگونه به نظر می‌رسد که مدیران وقت مسوولیتی را بر عهده گرفته و نتوانسته‌اند منطبق با قانون عمل کنند و به همین خاطر این آمار شرم‌آور را شاهد هستیم.
هروی ادامه داد: براساس آماری که ارائه شده حتی ۲۳۵ نفر معدل‌شان اعلام نشده است و یا ۳۲۵ نفر از افرادی که بورس شده‌اند فاقد شرایط سنی زیر ۳۳ سال بوده و بعضی نیز بدون سپردن سند محضری بودند و نیز بیش از ۲۵۰ نفر نیز تبدیل به داخل برایشان کار انجام شده که تعدادی نیز به دانشگاه علامه مربوط است؛ بنابراین خلاف آشکار صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: معتقدم در این قضیه باید با توجه به اسنادی که در سازمان امور دانشجویان و معاونت دانشجویی وزارت علوم وجود دارد این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و بنده نیز به عنوان رییس کمیته آموزش عالی این موضوع را پیگیری می‌کنم.
رییس کمیته آموزش عالی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطعا کمیسیون آموزش و تحقیقات این موضوع را در دستور کار قرار می‌دهد گفت: اعلام این موضوع تقریبا از هفته گذشته زمانی که مجلس برای سرکشی به حوزه‌های انتخابیه تعدیل شد مطرح شده است که قطعا در دستور کار قرار دارد.
هروی ادامه داد: بالاخره در وزارت علوم یا باید بنیه علمی را بپذیریم یا رانت‌ خواری را. اگر قرار باشد رانت‌خواری را بپذیریم پس چرا دنبال بنیه علمی می‌گردیم؟ متاسفانه در سال‌های گذشته در وزارت علوم رابطه بر ضابطه ارجحیت داده شده است و مسوولین اسبق وزارت علوم به صراحت باید اینها را به ملت پاسخ دهند.
 
ماجرا از کجا آغاز شد؟
اولین بار مجتبی صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، با رونمایی از بورسیه‌های خارج از روال ارایه‌ شده در دولت‌های نهم و دهم، فصلی جدید از دامنه تخلفات دانشگاهی طی هشت‌ سال فعالیت دولت احمدی‌نژاد را رو کرد.
بر اساس آمار رسمی رئیس سازمان دانشجویان از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۲، در هشت‌ سال فعالیت وزارت علوم در دولت‌های محمود احمدی‌نژاد که با وزارت محمدمهدی زاهدی و کامران دانشجو همراه بود، ۷۳ دانشجو با معدل کار‌شناسی زیر ۱۴ و ۷۰‌ نفر دانشجو با معدل کارشناسی‌ ارشد زیر ۱۶ به دانشگاه‌های خارج از کشور اعزام شده‌اند. ۲۲۸‌نفر دانشجوی بورسیه خارج به داخل کشور با معدل کار‌شناسی زیر ۱۴ و ۳۰۵ دانشجو بورسیه خارج به داخل با معدل کارشناسی‌ ارشد زیر ۱۶ جذب دانشگاه‌های داخل کشور شده‌اند.»
همچنین «۲۳۵ ‌نفر دانشجوی بورسیه خارج از کشور به داخل کشور دارای معدل نامعلوم بوده‌اند و ۳۲۵‌ نفر دیگر نیز فاقد شرایط سنی برای بورس بودند و به عبارت دیگر، سن آنها بالای ۳۳ سال بوده است.»
پس از آن بود که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: از وزارت علوم خواسته شده تا لیست دانشجویان بورسیه گرفته را طی دو هفته به مجلس و کمیسیون آموزش ارائه دهد.
یک روز پس از این واکنش روابط عمومی وزارت علوم در اطلاعیه ای درباره بورسیه خارج روال ۳۰۰۰ دانشجوی دکتری اعلام کرد: نمایندگان مجلس شورای اسلامی به برخورد قاطع با موارد غیر قانونی تاکید دارند. وزارت علوم با احترام و التزام کامل به تعهدات گذشته، در مواردی که تخلف صورت گرفته باشد، برخورد قانونی لازم را انجام خواهد داد. وزارت علوم با احترام و التزام کامل به تعهدات گذشته، در مواردی که تخلف صورت گرفته باشد، برخورد قانونی لازم را انجام خواهد داد.
 

Monday, June 2, 2014

احوال سیاسی امروز کشور ما در قرآن



احوال سیاسی امروز کشور ما در قرآن

آیات 84 تا 86 سوره بقره:
واذ اخذنا میثاقکم لاتسفکون دماءکم و لا تخرجون انفسکم من دیارکم ثم اقررتم و انتم تشهدون(84) ثم انتم هولاء تقتلون انفسکم و تخرجون فریقا منکم من دیارهم تظاهرون علیهم بالاثم و العدوان و ان یأتونکم اساری تفادوهم و هو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوه الدنیا و یوم القیامه یردون الی اشدالعذاب و ماالله بغافل عما تعملون(85) اولئک الذین اشتروا الحیوه الدنیا بالاخره فلا یخفف عنهم العذاب ولاهم ینصرون(86)

ترجمه آیات: آن هنگام که از شما پیمان گرفتیم تا خون خود را مریزید و خود را از وطنتان ترد نکنید. سپس اقرارکردید که به پیمان خود پایدار خواهید ماند و خود گواه بودید.(84) سپس شما اکنون میکشید خودتان را و ترد میکنید بخشی از خود را از وطنشان. با پشتیبانی از یکدیگر(که با هم منافع مشترکی دارید.) بر آنان میتازید آنهم آمیخته با گناه و از حد درگذشتن. و هرگاه دربندان را نزدتان میآورند برای آزادیشان فدیه(وثیقه) میگیرید و این بر شما حرام است که اخراجشان کنید. آیا پس ایمان دارید به بخشی از قرآن و به بخشی دیگر کفرمیورزید؟ پس نیست سزای کسی که این کارها را میکند مگر خواری در زندگانی دنیا و روز قیامت به سختترین عذاب بازگشت داده خواهد شد. و خداوند از آنچه که انجام میدهید غافل نمیماند.(85) آنان کسانی هستند که آخرت خود را دادند تا زندگانی دنیا را داشته باشند پس تخفیفی در عذابشان داده نمیشود و نیز یاری نمیشوند.(86)

اشاره:
در آغاز باید گفت: کسی سعی نکند این آیات را تاریخی جلوه دهد و یا بخواهد آنها را به نامسلمانان نسبت دهد و بگوید مربوط به فلان واقعه تاریخی بوده و زمان آن گذشته است. خیر. در قرآن مطلبی که تاریخی صرف باشد و به درد زمانی دیگر نیاید وجود ندارد. مطالب تاریخی قرآن نیز برای پندآموزی برای آینده و درس دینداری هستند. هرچند این آیات گویی برای همین زمان نازل شده اند و تاکنون کمتر کاربردی داشته اند مگر باز هم در کشمکشهای سیاسی دهه ها یا صده های اخیر کشورهای اسلامی.

شرحی بر ترجمه:
آن هنگام که از شما پیمان گرفتیم.
در مورد کشور ما و موقعیت امروز ما میشود به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی که این آیه مناسب حال شما در آن زمان بود: ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و همین آیه را همه جا تکرار میکردید که شما مستضعفانی بودید که خداوند یاری تان کرد پس برادر وار با هم زندگی میکردید تا الگوی دیگران و در نهایت وارث زمین شوید.

که مریزید خونهای خود را
یعنی روزی فرانرسد که خونهای خودیها را که همراه با هم به پیروزی رسیدید برزمین بریزید(وگرنه منظور قرآن خودکشی دستجمعی نیست که چنین جمله ای را به کار برده است.)

و خود را از وطنتان اخراج نکنید.
یعنی خودیهایی که اکنون با شما اختلاف پیداکرده اند را اخراج مکنید. وگرنه معنی ندارد که کسانی خود را نفی بلد یا تبعید یا اخراج کنند.

سپس به این پیمان اقرار کردید و خود گواه بودید.
همه کسانی که در انقلاب سهمی داشتند تصور میکردند که جامعه آینده جایی خواهد بود که ستم به کمترین حد خود خواهد رسید و همگان به این موضوع آگاه بودند و اقرار داشتند. مسلم است اگر کسی پیش از انقلاب میدانست که چنین روزگاری را میبیند اصولا برای پیروزی بر ستمگر همکاری نمیکرد. بلکه همه برای تحقق آرمانهای عدالتخواهانه خود با یکدیگر همپیمان شدند و انقلاب را به پیروزی رساندند.
آری همه با هم ید واحده بودید و به این موضوع بارها و بارها اقرار و اعتراف کردید و برعلیه دشمنانتان بدین صورت تبلیغ کردید تا توانستید دشمن را از خاک خود دور کنید. و همه این مراحل را شاهد و گواه بودید.
اما اکنون شما برادران و همسنگران خود را میکشید و بخشی دیگر از مخالفان امروز یعنی خودیهای دیروز را از زادگاهشان اخراج میکنید یا زندگی را چنان بر آنها تتگ میکنید تا خود ترک دیار کنند هرچند هیچگاه راضی به آن نیستند.
با پشتیبانی از یکدیگر که با هم منافع مشترکی دارید بر مخالفان راه و روش شما با گناه و از حد درگذشتن(اثم و العدوان) میتازید و حقوق انسان بودن و هموطن بودن و همدین بودنشان را پایمال میکنید.
و هرگاه کسانی را که در بندتان هستند نزدتان میآورند برای آزادی شان فدیه(وثیقه های کلان) میطلبید و این بر شما حرام است که اخراجشان کنید. (توجه داشته باشید که این جمله ها همه مربوط به مشاجره های سیاسی میشود و نه مدنی وگرنه مجرم به حقوق دیگر شهروندان یا باید حقوق مردم را بدهد یا قصاص شود و... و اصولا مجرمان مدنی را نفی بلد و اخراج نمیکنند و یا کاری نمیکنند که خود از دیار خود  فرارکنند و فرار را بر قرار ترجیح دهند).

افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض
چگونه است که تصور میکنید همه کردارهایتان طبق قرآن و برای اسلام است؟ آیا تنها یک جنبه و برخی از آیات که همسو با نگرش شما به مسائل است را در نظر میگیرید و برخی آیات قرآن را(که به عهدوپیمان ارج مینهند- مسامانان را برادر یکدیگر میدانند- مروج مهرومحبت در جامعه اسلامی هستند- رأفت اسلام را حتا به غیرمسلمانان نشان میدهند- اشداء علی الکفار رحماء بینهم را ملاک جامعه مسلمان میدانند- تسامح و تساهل و مدارا را برای حفظ جامعه اسلامی اصل میدانند) به کنار میگذارید و به آن آیات کفر میورزید؟ (یعنی حقیقت آن آیات را میپوشانید زیرا کفر پوشاندن حقیقت و راستی است).
هان! آگاه باشید که این کردارهای ناپسند شما از چشم تیزبین خداوند پنهان نمیماند. شما را به سزای کردارتان خواهدرساند. طولی نخواهدکشید که در زندگی دنیا خوار خواهید گشت و سختترین شکنجه ها در برابر شکنجه هایی که به برادران خود دادید در روز قیامت در انتظار شماست.
آری این کسان آنانی هستند که برای حفظ دنیای خود آخرت خود را تباه ساختند.

7/3/93 - احمد شماع زاده