Tuesday, August 19, 2014

انسان خطاکار!



انسان خطاکار!
از روزگاران کهن فیلسوفان انسان را جایزالخطاء خوانده اند و برخی دیگر که خواسته اند تأکید بیشتری بر این ویژگی انسانی کنند او را انسان ممکن الخطاء خوانده اند که به نظر نمیرسد چندان تفاوتی با یکدیگر داشته باشند. ولی قضیه به این سادگیها نیست زیرا نگارنده با یک رخداد شخصی به این باور رسید که شایسته ترین عنوان انسان خطاکار خواندن انسان است که روی دیگر انسان زیانکار است که خداوند او را بدین گونه در سوره والعصر خوانده است:
همانا که انسان همواره در زیانکاری است مگر آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و یکدیگر را به راستی- درستی و پایداری- استواری سفارش کردند(فراخواندند). یعنی تنها کسانی همواره در زیانکاری نیستند که این سه شرط را به عنوان سه ویژگی با هم داشته باشند:

یک: ایمان داشتن به خداوند یکتا و یگانه.(رابطه ای میان خود و خدا)
دو: نهادینه کردن نیکوکاری در خود.(رابطه ای میان خود با خود و  خود با جامعه یعنی وسیله ای برای راهیابی به حقیقت!)
سه: فراخواندن دیگران به راستی و درستی از یک سو و پایداری و استواری از سوی دیگر. (رابطه ای میان خدا با خود و خود با جامعه برای رسیدن به هدفهای والای انسانی!)
و از آنجا که انسان بی منطق­وعقل آفریده نشده پس زیانکاری او نتیجه خطاکاری اوست و میتوان گفت:
همانا که انسان هواره در خطاکاری است مگر آنانکه...

و اما تجربه شخصی:
دیروز در کتابخانه(که هرروزه در آن حضور دارم) کتابهایی را که خواننده ندارند پاکسازی کرده و آنها را بیرون از اتاق امانت دهی کتاب در قفسه ای قرارداده بودند تا هرکس دوست دارد بردارد. کتابی را که به زبان انگلیسی بود برداشتم و چون تصورم(پیشداوری­ام!) بر این بود که این کتاب راهنمایی برای معرفی یکی از شهرهای اروپای غربی و یا مرکزی است عنوان آن را LENIGRAND دریافتم و این واژه در ذهنم چنین نقش بست. نه یک بار که چندین بار به همین صورت خواندمش و معنای آن را هم سرزمین لنی! دریافتم. به خانه که آمدم کتاب را ورق میزدم که دیدم عنوان یکی از فصلهایش پوشکین است. گفتم عجیب است: نامی روسی در کشوری غربی؟!
پس از فهرست کتاب نقشه­ای بود. بر روی نقشه نوشته شده بود: LENINGRAD تعجبم بیشتر شد که این کتاب چه ربطی به لنینگراد روسیه دارد؟! پیش خود گفتم پس ببینم این شهری که نامش روی جلد کتاب است چگونه به روسیه ربط پیدامیکند؟ به پشت جلد بازگشت کردم. با شگفتزدگی تمام دیدم نوشته شده: LENINGRAD
اینجا بود که از اینهمه خطاکاری که برای اولین بار بدین گونه دچارش شده بودم شگفتزده و برآشفته شدم. بویژه آنکه تنها خطای دید نبود بلکه همزمان هم خطای دید بود و هم معنای واژه GRAND را در ذهن خود تغییرداده و بهLAND  تبدیل کرده و جایگزین این واژه کرده بودم!! و شده بود: LENILAND
بسیار برایم اتفاق افتاده بود که درخانه به دنبال چیزی میگشتم و نمی­یافتم ولی پس از مدتی شاید یک شبانه روز و یا بیشتر آن را همانجایی که قرارش داده بودم می­یافتم! با این رخدادها تا اندازه ای متقاعد و معتقدشده بودم که نیروهایی در زندگی ما انسانها دخالت میکنند و چیزی را برمیدارند و پس از مدتی دوباره سرجایش میگذارند! ولی با این تجربه که دیگر نمیشد یک واژه را نیروها جور دیگری دگرگون کنند تا به دید من آن گونه بیاید که آنان میخواهند اکنون همه آن نادیدنیها را به حساب خطای انسانی میگذارم و معتقدم که آن چیزهای ناپیدا از دید من همه پیدا بوده اند و تنها من خطاکار آنها را نمیدیده ام!!!

ما در روانشانسی خطای دید را پیرامون تصویرها و طرحها خوانده و نمونه­ هایش را دیده بودیم ولی به یاد ندارم خطای ذهن ناشی از پیشداوری(ذهنیت) را بویژه اگر همزمان با خطای دید رخ داده باشد در جایی خوانده یا دیده باشم و اگر چنین عنوانی جایش در روانشناسی خالی باشد لازم است پژوهشگران روانشناس روی این موضوع کار کنند و این گفتمان را در دانش روانشناسی بگنجانند و آن را از جنبه های گوناگون مورد بررسی و بازنگری قراردهند.
حتا ممکن است تردستان و شعبده بازان نیز از راه شناخت دقیق نقطه­های ضعف خطاهای بصری و ذهنی انسان این فن را پایه گذاری کرده و در کار خود موفق هم شد اند و این فن توسعه یافته است. به نظر میرسد پایه و مایه فن آنان خطاهای انسانی باشد.

نکته: با دیدن تصویرهای این کتاب دانستم که لنین روزگاری در یک کلبه عجیب و بیپنجره زندگی میکرده است!
28 مرداد 93 - احمد شماع­ زاده

اختلاس در پی اختلاس! در پاکترین دولت روی زمین!

 

کلمه- گروه سیاسی: پس از گذشت یک سال از پایان دولت دهم پرونده های فساد دولتی که بسیاری از نزدیکان دولت پاکدست محمود احمدی نژاد درگیر آن هستند یکی پس از دیگری افشا می شود. یکی از پر حاشیه ترین این افشاگری ها به پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس دولت دهم مربوط می شود، پرونده ای که سال ها در قوه قضاییه مفتوح بوده اما متهم ردیف اول آن به دلیل ملاحظات سیاسی همچنان از مصونیت های غیرقانونی استفاده می کند.
محمدرضا رحیمی در دادگاه های اختلاس بیمه ایران با نام اختصاری م.ر به فساد متهم شده بود اما مدتها پیگرد قضایی او با حکم حکومتی رهبری متوقف شده بود. اکنون با تکذیب خبر محکومیت رحیمی در پرونده بیمه ایران احتمال رسیدگی به پرونده فساد دولتمردان دوران احمدی نژاد ضعیف تر شده و دستگاه قضایی بیش از پیش زیر سوال رفته است.
یک هفته پیش رهبری در حکمی صادق آملی لاریجانی را برای پنج سال دیگر در ریاست قوه قضاییه ابقا کرد. با حضور یکی از برادران لاریجانی در قوه قضاییه از سال ۸۸ تا به امروز کارنامه عدالت ورزی در کشوری که مدعی دفاع از حق مظلومان و عدالت است روز بروز سیاه تر شده است. لاریجانی در سالهای ریاستش دستگاه قضایی را به ابزار دست بازجویان و نهادهای امنیتی تبدیل کرد.
بسیاری از حقوقدانان در داخل و خارج کشور در مورد جناحی بودن این قوه گفته و نوشته اند و حتی بسیاری از اساتید صادق لاریجانی در حوزه و دانشگاه انتقاد های تندی به عملکرد او در این جایگاه داشته اند. اما نه تنها تغییری در عملکرد قوه تحت امر او ایجاد نشده بلکه هرروز شاهد اتفاقات بد و بی عدالتی های بیشتری در این قوه هستیم.
چندی پیش خبری مبنی بر محکومیت محمد رضا رحیمی معاون محمود احمدی نژاد منتشر شد. سایت جهان نیوز که وابسته به نهاد های امنیتی است با انتشار خبری اعلام کرد که بر اساس شنیده های یکی از خبرنگارش، محمد رضا رحیمی متهم جنجالی پرونده خانه فاطمی و بیمه ایران که از مسؤولین بلند پایه دولت قبلی است، به ۵ سال حبس و بازگرداندن مبلغ ۸ و نیم میلیارد تومان جریمه نقدی محکوم شده است و اضافه کرد که این حکم در مرحله بدوی است و هنوز قطعی نشده است.
قبل از آن نیز اخبار زیادی در مورد رسیدگی به پرونده اختلاص رحیمی منتشر شده و اعلام شده بود که پرونده محمدرضا رحیمی تا پایان مرداد ماه امسال تعیین تکلیف می‌شود.
تا پیش از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور نیز بار ها در مورد این پرونده اخباری منتشر شده بود اما احمدی نژاد هر بار از رحیمی دفاع می کرد و دولتش را پاک‌ترین دولت تاریخ می خواند و حتی یک بار به صراحت در دفاع از رحیمی و کارشکنی های بقیه اعضای کابینه و اطرافیانش، اعلام کرد که خط قرمز من کابینه است.
رئیس دولت دهم که همواره مورد حمایت رهبری بود، با بی شرمی از انتشار مطالب دروغ و تهمت علیه دولت و تخلفات میلیاردی و مفاسد مالی آن انتقاد می کرد، آنها را اتهاماتی بدون سند می نامید که «کنتور ندارد» و حتی یک بار مدعیان را خطاب قرار داد که «اگر جرات دارند بروند سراغ همان هایی که اصل کاری هستند.»
رحیمی جزو افرادی بود که کمتر در محافل عمومی و در کنار احمدی‌نژاد دیده شد. خبرهایی هم که هر چند وقت یک‌بار منتشر می‌شد تنها در مورد پرونده قضایی‌اش بود. ظاهران از همان زمان پرونده رسیدگی به فساد بیمه ایران و استانداری تهران در قوه قضائیه باز بوده است.
اما با فاصله کمی پس از انتشار این خبر وکیل رحیمی، محمدرضا نادری در گفتگو با رسانه ها گفت: ‌اخیرا مراجعه‌یی به شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران داشتم که به من اعلام شد تاکنون حکمی برای موکلم صادر نشده و قاضی رسیدگی‌کننده در حال انشای حکم است.
وکیل معاون اول دولت دهم با انتقاد از این‌گونه فضاسازی‌های رسانه‌یی، اظهار کرد: معاون دادگاه کیفری استان تهران به بنده اعلام کرد که حکم بدوی دادگاه آقای رحیمی در اواخر مرداد صادر خواهد شد. از این رو برخی رسانه‌ها با دامن زدن به برخی شایعات و انتشار مطالب کذب به دنبال جلب خواننده بیشتر هستند. وکیل رحیمی با ابراز امیدواری برای اینکه موکلش از اتهامات تبرئه شود، گفت: باید جرمی به اثبات برسد تا بتوان برای متهم مجازات جزای نقدی و رد مال در نظر گرفت.
اما پس از آن دو تن از مقامات قضایی نیز خبر محکومیت رحیمی را رد کردند.
«غلامحسین اسماعیلی» رییس کل دادگستری استان تهران در حاشیه مراسم ترحیم پدر رییس سازمان بازرسی کل کشور در جمع خبرنگاران خبر محکومیت رحیمی به ۵ سال حبس را تکذیب کرد و گفت این خبر قطعا دروغ است.
او افزود: قاضی پرونده گفته بود که تا آخر مرداد ماه رای صادر می شود و اگر مشکلی پیش نیاید امیدواریم که رای تا آخر ماه صادر شود.
قاضی محسن افتخاری سرپرست دادگاه‌های کیفری استان تهران نیز درباره‌ پرونده‌ی محمدرضا رحیمی نیز گفت: هنوز در این پرونده حکمی صادر نشده است ولی تلاشمان این است تا اواخر مرداد مشورت‌ها تمام شود و اوایل شهریور ان‌شاء الله حکم صادر شود.
این در حالی است که سال گذشته نقش پول های دزدی را در تامین مالی فعالیت‌های انتخاباتی جناح مدعی اصول برملا شد. روزنامه دولتی ایران در زمان دولت دهم، در گزارشی نوشت که دوست قدیمی رحیمی، این پول ها را «برای کمک به نامزدهای اصولگرا که در خط ولایت قرار دارند» به رحیمی پرداخت کرده تا او به باهنر تحویل دهد.
پرویز سروری، سردار سپاه و نماینده مجلس هشتم، نیز در اظهاراتی تکان دهنده، فاش کرد که رحیمی ۹۰۰ میلیون تومان به نمایندگان مجلس هفتم و هشتم پول داده تا در تبلیغات انتخاباتی هزینه کنند؛ پولی که به عنوان «کمک افراد خیر به مساجد» به این مدعیان اصولگرایی پرداخت می شده تا در کارهای سیاسی هزینه شود؛ و در واقع با هدف اینکه نمایندگان بیش از پیش وامدار دولت شوند.
این رسوایی به حدی گسترده شد که حتی رسایی نماینده حامی احمدی نژاد نیز اذعان کرد که رحیمی به او هم پیشنهاد پرداخت پول داده و می خواسته در انتخابات مجلس هشتم به وی کمک کند! رسایی همچنین اعتراف کرده که به رحیمی پیغام داده پول را به حسابش واریز کند اما او خواستار پرداخت کمک مالی پس از دیدار حضوری شده است.
به این ترتیب در حالی که خبرنگاران، فعالان سیاسی، دلسوزان مملکت و جوانان بی گناه با برگزاری دادگاه های ناعادلانه و بعضا غیابی به ده ها سال زندان محکوم می شوند. پرونده اختلاص و سوء استفاده های کلان مسئولان دولت سابق با اغماض و تهدید مدت ها به تاخیر می اقتد و حکم صادره بار ها تایید و تکذیب می شود.
ای کاش اطرافیان آملی لاریجانی به او یادآور شوند که کمی از قاطعیت خود را در مقابله با مفسدان اقتصادی به کار بگیرد.

Monday, August 18, 2014

مدح علی! کدام علی؟

مدح علی! کدام علی؟
سال گذشته نوشتم:
کلیپی در یوتیوب یافت میشود که مداحی جوان دسته­ ای از جوانان را به دورخود جمع کرده و در ضمن سینه زنی مدح علی گوید. اشتباه نکنید منظور "آن علی که مولای متقیان و امیر مؤمنان" است نیست بلکه "سید علی خودمان" است.
روزی مرحوم فخرالدین حجازی جلو آیت الله­ خمینی مدح او را گفت. ایشان چنان نهیبی به او زد که پس از آن, خود, خود را بایکوت کرد و به یاد ندارم پس از آن در جایی سخنرانی کرده باشد هرچند وی سخنوری چیره دست و ماهر بود و از اوایل دهه چهل هرجا که حضور می­یافت پای سخنش مینشستیم.
"ببینیم سیدعلی با این مداح چگونه رفتار میکند. آیا به پیروی از مقتدایش(به ادعای خود) این باب را به فوریت میبندد یا آن را باز میگذارد تا هنجار شود. البته شواهد رقیقتر در همین زمینه نشان میدهد که این باب بسته نخواهد شد و اگر شد تغییری در روش و تاکتیک خواهد بود".
اکنون مینویسم:
به تازگی کلیپی در شبکه­ های اجتماعی به زبان عربی یافت میشود که این یکی دیگر خودجوش و مردمی هم نیست بلکه سفارشی و برنامه­ ریزی شده است و نشان از آن دارد که پیش­بینی نگارنده کاملا درست بوده است. این کلیپ به گونه­ ای تنظیم شده که اگر کسی صدا را بشنود و تصویرها را نبیند تصورمیکند منظور از این همه مدح و ثنا علی فاطمه(علیهما سلام) است و نه سیدعلی خودمان! بویژه آن تصویری که نشان دادن قدمهای مولاعلی را در "سریال امام علی" به ذهن تداعی میکند و قصد ادیتور(سازنده و برنامه­ ریز) کلیپ هم همین بوده است!! 

وای از عوامفریبی که این روزها کولاک میکند!!
فاعتبروا یا اولی­الابصار(پندگیرید ای بینشداران)!!

شکوه ریاضی و شکوه قرآن



شکوه ریاضی و شکوه قرآن

"مریم میرزاخانی" در مصاحبه خود با "جیمز کلی" سردبیر تایمز گفته بود: "بدون علاقه داشتن به ریاضی ممکن است آن را سرد و بیهوده بیابید. اما ریاضیات زیبایی خود را تنها به شاگردان صبور نشان می‌دهد."
"پرارزش­ترین بخش(مطالعه ریاضی) لحظه‌ای است که می‌گویی: 'آها..!' ذوق کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید. احساس ایستادن بالای یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح." (نقل از: B.B.C)

یکی از ویژگیهای قرآن کریم این است که "مدلی از ریاضی" است. مدلی به هم پیچیده و در هم تنیده شده از ریاضیاتی است که تنها خداوند میتوانسته به کاربرد تا کسی نتواند همچون قرآن بیافریند و قرآن کریم اعجاب برانگیزتر شود. به همین دلیل خداوند منان بزرگان همه اعصار و دهور و خبرگان هر فنی را فراخوانده و به چالش کشیده و گفته:

اگر همه شما و همه با هم بکوشید نخواهید توانست هرچند که یک آیه همچون آیات قرآن بیاورید.
از سوی دیگر اعجاز ریاضی قرآن کریم مطلب تازه ای نیست و چندین دهه است که به اثبات رسیده و درباره آن کتابها و مقاله های فراوان نگاشته شده از جمله:

گشودن رمز حروف مقطعه در آغاز سوره ها

به کارگیری مضرب عدد نوزده در کل قرآن و در بسیاری از سوره ها و...

محاسبه دقیق سرعت نور

وجود و اعمال عدد فی و نسبت الهی در کل قرآن و به دست آمدن دستکم یک نمونه از آن تاکنون.

محاسبه و برابرگذاری سالهای قمری و شمسی به گونه ای بسیار دقیق.

کشف دیاگرام موسیقی به کار رفته در کل قرآن که بدون دخالت پارامترها و معیارهای ریاضی و مدل ریاضی بودن قرآن ناممکن است.

بنابراین با درنظرگرفتن مدل ریاضی بودن قرآن کریم میتوانیم نظر دکترمریم­ میرزاخانی استاد دانشگاه استانفورد آمریکا و برنده مدال فیلدز(مشهور به نوبل ریاضی) پیرامون شکوه ریاضیات را درباره قرآن کریم به کارگیریم تا شکوه قرآن را نیز دریابیم:

بدون علاقه داشتن به قرآن ممکن است حتا آن را سرد و بیهوده و گاهی منحرف کننده بیابید. اما قرآن کریم زیباییها و فهم آیاتش را تنها به کوشندگان صبورش که در آن غورمیکنند آنهم هر از چندگاهی نشان میدهد. پرارزشترین میوه فهم قرآن لحظه ای است که میگویی: "فهمیدم". یعنی ذوق کشف و لذت فهمیدن چیز تازه ای از قرآن!
در آن لحظه باشکوه تازه باید بدانی که تنها نکته­ای را فهمیده­ای و ممکن است دیگر کوشندگان و غورکنندگان در قرآن(و یا خود در زمانی دیگر) جنبه­های دیگری از این نکته قرآنی را دریابید. ذوق کشف و لذت بردن از فهم قرآن چیزی نیست که بتوانی به دیگری منتقلش کنی. تنها باید خود آن را بیازمایی و در خود نهادینه کنی:

ایستادن بر قله­ای از فهم قرآن و رسیدن به افقی شفاف و روشنگر و دیدن آنچه که دیگران تاکنون نتوانسته­اند همچون تو آن را ببینند! این است شکوه قرآن!
وه! که انسان چه بزرگ میشود با رهایی و چه کوچک میگردد آنگاه که در قفس است!
*****
مطالب مرتبط با موضوع مقاله:

محاسبه سرعت نور، معجزه قرآن
چکيده: بالاترين سرعت درجهان طبيعت، يا همان سرعت نور در خلأ درسه آيه از آيات شريفه قرآن کريم (سوره يونس، آيه5 ،سوره انبيا، آيه33 وسوره سجده ،آيه5) اشاره شده که اين مقدار ثابت اساسي جهاني را با حرکت سامانه زمين-ماه بيان فرموده است. تفسيرجديد ومبتني برتئوري نسبيت که از اين تعريف قرآني ارائه شده، مقدار سرعت نور را برابر C=299792 کيلومتر برثانيه به دست مي­دهد، که انطباق حيرت­انگيزي با مقدار مورد قبول جهاني آن دارد. اين نتيجه شگفت انگيز، در واقع تأکيدي بر يکپارچگي جهان مادي، صحّت نظريه نسبيّت خاص و حقّانيت قرآن کريم است.

کليد واژه ها: اعجازعلمي قرآن، سرعت نور، نظريه نسبيت، سامانه زمين - ماه

منبع: نشريه مجموعه مقالات قران و علم، نويسندگان:احسان کوثري نيا* زهرا اخوان صفايي

نکته: متن پژوهش در وب موجود است. نگارنده نیز در بایگانی خود دارد. در صورت تماس در اختیار قرارخواهدگرفت.

از نگارنده:
معجزه ریاضی فیزیک دیگری از قرآن کریم با نشانی اینترنتی:
https://www.academia.edu/6794860/_
نسبت الهی با نشانی اینترنتی: https://www.academia.edu/6832672/_

25/5/93- احمد شماع ­زاده - hmdshmzdeh@gmail.com

Friday, August 15, 2014

عجب دنیائیه!!

آمریکا عده ای را سروسامان داد و تجهیز کرد تا با دولت سوریه بجنگند همان گونه که طالبان را برای افغانستان درست کرد. این عده اسم خودشون رو گذاشتن داعش(یعنی مخفف: دولت اسلامی عراق و شام!). کارشان این بوده و هست که با شبکه ای که در مساجد کشورهای مختلف اروپایی و آسیای میانه و غیره دارند از میان جوانانی که خام و بیتجربه و از معادلات جهانی و ترفند ابرقدرتها بیخبرند یارگیری میکنند تا به آنها ملحق شوند و بدین ترتیب گروهشان گسترش مییابد.
روش کاری اینان جز ایجاد وحشت و ترس و کشتار هرآنکه غیرخودی است نیست و روشهایشان با هیچ اسلوبی جز ترور کور جور در نمیآید. آنان هنگامی که به عراق رسیدند و با ایجاد وحشت و ترفندهای مختلف شیطانی بر بخشهایی از عراق مسلط شدند خود را بنیاندگذار یک دولت اسلامی فراگیر خواندند!! که واژه ای بسیار بلندبالا و بزرگ و لقمه ای گلوگیر است که جز در صدر اسلام تاکنون خبری از آن نبوده است.
این گروه نه شکل ظاهرش به دولت میخورد و نه رفتار و کردارش به اسلام. آنان جز واژه تروریست شایسته القاب دیگری نیستند. ولی میبینیم چه سهل و آسان همه دنیا حتی رؤسای جمهوری چون اوباما از آنان پیروی کرده و آنان را دولت اسلامی میخوانند که با این خوانش هم به اسلام ستم کرده اند و هم به جامعه بشری.
ای رسانه های بیفکر و ای دولتها!عقلتان کجا رفته است؟! آیا اگر مگسی روزی ادعاکند که من عقابم از او میپذیرید و از آن پس او را عقاب خطاب میکنید؟ اگر یک قاتل بگوید من منجی بشرم و سر مقتول را هم به دست گرفته باشد به او خواهید گفت ای منجی انسانها ما را نیز از این وضع برهان؟!! عجب دنیائیه!!