نقدی بر:
جن موجودی که از نو باید شناخت
اشاره:
متن زیر شامل گونه هایی از نقدهایی است که بر پژوهش جن موجودی
که از نو باید شناخت در وبسایت فوروم ایران و آمریکا درج شده است(البته
متن مقاله را مدیر این وبسایت از وبسایتهایی که چند سالی است این پژوهش را درج
کرده اند برگرفته است) و نیز پاسخهایی که به آن داده ام. پس از نوشتن پاسخ نقدها
هنگامی که به وبسایت مراجعه کردم متوجه شدم که نمیتوانم در بخش نظرهایش وارد شوم
یعنی بسته شده بود. در نتیجه نامه زیر را به آن اضافه کردم و برای مدیر وبسایت
فرستادم تا به هرگونه که خود صلاح میداند درج شود که درخواستم بی نتیجه ماند.
اکنون پس از حدود هجده ماه تصمیم به انتشار مستقیم آن گرفته ام. امید میرود مفید
واقع شود:
فوروم ایران و آمریکا
(www.iranamerica.com)
با سلام به آگاهی میرسانم که این نوشته مرا مانند دیگر مقاله
ام شکل کیهان در قرآن پایگاههای بسیاری درج کرده اند(با سرچ کردن عنوانها
متوجه این موضوع میشوید). ولی چون بیشتر آنها مذهبی و یا خوانندگانشان با نظرهای
من موافق بوده اند تاکنون هیچگاه به این خوبی نقد نشده بود. ولی اکنون میبینم که
این نوشته مانند مقاله دیگرم زیر عنوان نقش بشقابهای پرنده در جامعه جهانی
آینده نقد شده است. آن مقاله را هم به یک پایگاه غیردینی داده بودم که مورد
نقدهای زیادی از سوی جوانان قرارگرفت به نحوی که تصور کردند من آخوند هستم و بر
مدیر پایگاه خرده گرفته بودند که چرا نوشته های چنین کسی را درج کرده ای!! که
البته برخی دیگر از من دفاع کرده بودند. من نیز وارد بحث شدم و از نظرهای خود دفاع
کردم. بهترین نتیجه آنکه در میان نقدکنندگان جوانانی بودند که اکنون دوست من شده و
حتی با یکدیگر همکاری و همفکری داریم.
و اما پاسخ به نقدهای این پژوهش:
-
برخی به گونه
ای نقد کرده اند که گویا یا مقاله را نخوانده اند یا سرسری یا ناقص خوانده اند و
یا عنادی دارند. مانند کسانی که هنوز بر مجرد بودن جن تاکید دارند و شناخت آن را
به علوم غریبه نسبت میدهند. در حالی که مبنای نوشته ام این است که آنها
مجرد نیستند و این موضوع را ثابت کرده ام. اگر چنین عقیده ای دارند بهتر آن است که
بگویند ما به جن حقیقی اعتقاد نداریم بلکه مانند عوام- قدیمیها و خرافاتیها معتقد
به جن موهومی- مجرد و بی جسم هستیم. در این صورت نقدی هم لازم نیست.
جالب اینجاست یک آقایی نوشته:
اگر این سخنان شماع زاده را بنگریم نوعی تفکر عامیانه قدیمی را بسط داده است. چنین
جمله ای عین ستم بر من و قلم من است زیرا موضوع عکس آن است. من آنان را مدرن با
تمدنی که هفت هزار سال از ما پیشی گرفته اند میدانم بویژه آنانی که درسیارات دیگر
زندگی میکنند. هفت هزار سال برای تمدن و مدنیت کم نیست. شما تصور کنید ما انسانها
در هفت هزار سال آینده به کجاها خواهیم رسید. آنان بسیار پیشرفته تر از ما هستند.
در این زمینه خواندن مقاله نقش بشقابهای پرنده... لازم به نظر میرسد.
-
برخی نیز
نوشته اند که حساب دین و علم از یکدیگر جداست و یا باور دینی مفهوم خودش را دارد و
باستانشناسی مطلب دیگری است. این در حالی است که اولا من به قرآن به عنوان یک منبع
آگاهی نگاه کرده ام نه یک متن دینی صرف.
ثانیا این نوشته تنها استنادش قرآن است و نام آن هم جن در قرآن است. در
آغاز آن نیز آورده ام که روی سخنم به هر مسلمان معتقد است. یعنی اگر کسی
مسلمان نیست یا مسلمان هست ولی معتقد نیست خطابمان به او نیست مگر برای آگاهی خود
بخواهد آن را بخواند.
سوم
اینکه همه استدلالهای مندرج در مقاله بر پایه علم و عقل و مستدل هستند و دینی صرف
نیستند. اگر میخواستم دینی باشد باید عنوانش را تغییر میدادم.
پس از نوشتن آن در سال 72 به مرکز
کامپیوتری علوم اسلامی سفارشی دادم تا هرچه حدیث درباره جن و مشتقات آن در کتب
دینی شیعه وجود دارد را دراورند که این کار را کردند(ده هزار تومان هم در آن زمان
اجرتش شد که پول کمی نبود زیرا حدود چهارصد صفحه آ 4 شد!!) قصدم این بود که مقاله
دیگری زیر عنوان جن در حدیث بنویسم که از این کار منصرف شدم. زیرا قرآن
مستند است ولی بیشتر احادیث غیرمستندند و موهومات در آنها راه یافته و بایستی
موشکافی میشدند.
-
دیگری مفصلا
نوشته که بردگان اهرام مصر را ساخته اند. گیریم بردگان کارگران اهرام بوده
اند. اولا معمارشان که بوده است؟ یک ساختمان کوچک هم معمار میخواهد که مهندس هم
باشد چه برسد به بنایی چون اهرام مصر که پر است از محاسبه های ریاضی. ثانیا چگونه
آن تخته سنگهای عظیم چهل تنی را با تکنولوژی آن زمان جا به جا کرده اند؟ که این
موضوع را هیچ اندیشمندی نفی نکرده است. معلوم میشود نویسنده نقد اطلاعاتش از اهرام
سطحی است. مرحوم دکتر محسن هشترودی که یک ریاضی دان ایرانی بود پس از بررسی
دقایق ریاضی در اهرام آنها را به فرازمینی ها نسبت داده بود.
-
دیگری نوشته
است به تازگی کسانی پیداشده اند که سنگهای صدتنی را با نیروی مگنتیک جا به جا کرده
اند. اگر این سخن پایه درستی داشته باشد و ادعا نباشد باید بگویم سخن من هم همین
است که در چند هزار سال پیش انسان به نیروی مگنتیک دسترسی نداشته و این کارها تنها
از جنها بر میآمده که هفت هزار سال از ما پیشتر بر روی زمین میزیسته اند.
-
دیگری نوشته
چرا جنها به انسانها کمک کرده اند؟ به نظر میرسد پاسخ به این سوال دینی باشد و نه
علمی و باید گفت خداوند میداند یا پژوهشگرانی که در این زمینه کار و پژوهش کرده اند.
البته نظرهای اریک فن دنیکن نیز خالی از لطف نیست.
-
آن شخصی که
نوشته مفصلی را به نقل از محمد پیامبری که از نو باید شناخت آورده بد نیست
بداند که این کتاب دستکم پنجاه سال پیش نوشته شده و گذشته از اینکه غیر مستند است
دارای رنگی از عناد با اسلام نیز هست. نمونه آنکه مینویسد در شب معراج- محمد آنقدر
به خدا نزدیک شد که صدای قلم خداوند را شنید!! گویی قلم خداوند هم مانند قلم نی های
قدیمی ماست!!!
-
دیگری نوشته
تا آنجا که من اطلاع دارم جنها مادی نیستند. و نیز دیگری: اجنه قدرت
اجرایی ندارند. هدف مقاله هم همین بوده است که مستدلا بگوید آنها مادی هستند و
قدرت اجرایی خیلی پیشرفته ای هم دارند. این اشخاص یا موضوع را نگرفته اند یا
غیرمستدل میخواهند چیزی گفته باشد. با ادعا که نمیشود چیزی را رد یا اثبات کرد!!
-
دیگری نوشته
است آنچه دیدنی نیست قابل اعتماد و اعتقاد نیست که مرا به یاد داستان قدیمی
کسی انداخت که میگفت خدا نیست و بهلول عاقل سنگی را بر سر آن شخص زد. طرف
به قاضی شکایت برد که سرم درد میکند به واسطه سنگی که بهلول به من زده. بهلول گفت
دروغ میگوید و من دردی نمیبینم به او گفتند که درد دیدنی نیست. بهلول پاسخ داد او
میگوید چون خدا دیدنی نیست پس نیست من هم میگویم چون درد دیدنی نیست پس نیست!!
-
برای آنانی که
نوشته اند شماع زاده را نمی شناسیم عرض شود شناخت این کوچک کاری ندارد نامم
را سرچ کنید از راه نوشته هایم مرا خواهید شناخت. برای آشنایی بیشتر با این
نگارنده میتوانید به نشانی زیر بازگشت کنید:
https://independent.academia.edu/Shammazadeh
موفق و منصور باشید. از همه نظردهندگان نیز متشکرم
احمد شماع زاده