ازدواج سفید در قرآن و ایران
اشاره
ازدواج سفید ممکن است از نظر عرف یک پدیده تازه در جامعه های سنتی و
اسلامی باشد ولی از نظر قرآن کریم که برای همه زمانها و مکانها و موقعیتها نازل
شده تازگی ندارد و هزاروچهارصد سال پیش برای چنین روزهایی برنامه ریزی و برای جوانان
جامعه های مسلمان که به هر دلیلی به ناتوانی در ازدواج قانونی گرفتار شده اند
چاره جویی کرده است:
و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنات المؤمنات فمن ماملکت ایمانکم من
فتیاتکم المؤمنات والله اعلم بایمانکم بعضکم من بعض. فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن
بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذان اخدان(نساء: بیست و پنج)
ترجمه: و کسی از شما که توانایی ندارد ازدواج کند پس از آنچه که دستهای شما
مالک شد ازدواج کنید از دختران جوان مؤمن و خداوند داناتر است به اینکه شما تا چه
اندازه ایمان دارید. شما از یکدیگرید. پس ازدواج کنید با آنان با اجازه خانواده
هایشان و بدهید به آنان پاداششان را به نیکویی. آنان پاکدامنند و این روش زناکاری
نیست و این گونه ازدواج دوستگیری نیست.
توضیح مهم: در زمان نزول آیه چون فرهنگ و عرف جامعه اجازه نمیداد
جز کنیز زنی حاضر شود خود را در اختیار مردی قرار دهد مترجمین قرآن کریم در
ترجمه های خود برای عبارت ماملکت ایمانکم واژه کنیز را به کار برده
اند ولی این عبارت خاص کنیز نیست و معنای کنیز را نمیدهد بلکه عبارتی
عام است. اکنون شرایط زندگی متفاوت شده است. از سویی کنیزی وجود ندارد و از سوی
دیگر دخترانی حاضرند به شرطها و شروطها خود را در اختیار دیگری قرار دهند(که
معنای ماملکت ایمانکم را میدهد). اگر این دختران طبق آیه قرآن پاکدامن
باشند و هدفشان زندگی سالم باشد بدون اشکال است و اگر تنها برای هوی و هوس چنین کاری
کنند و رعایت اخلاق و عفت را نکنند گناهکار و از روشی که قرآن یاداور شده به دور
خواهند بود.
ضمنا کسانی تصور نکنند اگر دختری خود را در اختیار پسری(با رعایت اصول) قرار
دهد از نظر شأن ومنزلت زن موجب خفت دختر است بلکه برعکس نشان از آن دارد که اختیار
با دختر است و اوست که تعیین کننده رابطه خود است. نه زور والدین و نه شرایط دیگری
در تصمیم دختر مؤثر نیست.
ازدواج سفید در ردیف ازدواج موقت(متعه یا صیغه) است ولی اگر ازدواج موقت برای
بزرگسالان نیز هست این آیه گویی تنها برای زوجهای جوان نازل شده است. به آن دلیل
که هم از دختران جوان یادشده و هم اجازه خانواده آن دختران را لازم دارد و هم دو
ویژگی یا شرط را برای این گونه ازدواج قائل شده که یکی تظاهر نکردن به زناکاری
است(غیرمسافحات) و دیگری اینکه با دوست گرفتن(متحذان اخدان یا گرل
فرند بوی فرند که در غرب رواج دارد) تفاوت دارد.
ممکن است این اظهار نظر از سوی سه گروه مورد نقد قرار گیرد:
یک- کسانی که خود و خانواده در رفاه هستند و مشکلی ندارند و مشکلات دیگران را نیز
مشکل نمیدانند و به حسابهای دیگری میگذارند و به قرآن کریم نیز با دیدی دیگر
مینگرند.
دو- زمامدارانی که کوتاهی شان در رسیدن جامعه به این وضع را با توجیه هایی از خود
ساقط میدانند و واقع بینانه و عملگرایانه به فکر جوانان نیستند.
سه- شریعمدارانی که مسائل دین را با مسائل روز جامعه کمتر وفق میدهند زیرا از
محیطی بسته به در نمیآید تا نظر فقهی را با توجه به شناخت جامعه صادر کنند تا
اینکه نظرشان مفید واقع شود بلکه به ظواهر آیات و روایات بسنده میکنند.
ولی
ظاهرا این آیه چیزی جز این پیام را در بر ندارد و گویی برای ما ایرانیان در این روزگار
نازل شده است تا جامعه بیش از این به فساد جنسی که گاهی منجر به فسادهای دیگر نیز
میشود در نیفتد.
همان گونه که
قرآن کریم پیشبینی کرده از عواملی که میتواند جوانها را به سمت این گونه ازدواج
بکشاند مشکلات عینی و ملموس جامعه از جمله مشکل اندوختن و پس انداز کردن خود یا والدین
برای مقدمات ازدواج رسمی و مراسم ازدواج یا خرید خانه و نیز هزینه بالای اجاره و
نبود تناسب درامدها و هزینه هاست که موجب میشود زوجهای جوان با موافقت خانواده حاضر
به امضای عقدنامه نشوند و ترجیح دهند زندگی را با ازدواج سفید
ادامه دهند .
4/3/93 - احمد شماع زاده
*****
به گزارش
سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، یکی از پدیدههای
ازدواج به نام «ازدواج سفید» در سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته و به
جایی رسیده که رسانهها و کارشناسان نیز به آن میپردازند.
منظور از
«ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است. یعنی بی آنکه خطبه عقد
یا صیغه بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف میروند. البته
معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو
مانند یک زن و شوهر با هم زندگی میکنند نه همخانه(پارتنرشیپ) یا دوستانه(فرندشیپ).
و از آنجا که جامعه ایران یک جامعه سنتی - اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن
تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام میشود. به همین منظور نیز آماری در مورد شمار این نوع ازدواجها در دست نیست.
مژگان و حامد
چهار سال میشود که به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی میکنند و میگویند
علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارند. آنها مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند
و در تمام محافل و جمعها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی میکنند.
مژگان میگوید: حامد را هشت سال
است که میشناسم بعد از یک سال که از آشنایی مان میگذشت متوجه شدیم که خیلی از
علایق و سلایقمان مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و 6 سال پیش حتی
خانواده هایمان در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.
او به زمانی
اشاره میکند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم
با هم زندگی کنیم و از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج
نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی
نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.
حامد میگوید
:همخانه بودن با نوع زندگی آنها فرق میکند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که
هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی
را داریم. صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآییم و شام میخوریم.
نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که
مانند همخانهها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان
داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.»
او در ادامه
صحبت هایش به دعواهایشان هم اشاره میکند: «در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم
مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی میکنیم. مدل دعواهایمان هم شبیه زن و
شوهرهایی است که اسمشان در شناسنامه ثبت شده است.»
ازدواج سفید
به ضرر دخترهاست
همزیستی بدون
ثبت یا همان «ازدواج سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی
در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه کارتر است و پیش از 1970 این مساله
غیرقانونی بود، اکنون به یک پدیده نسبتا عادی بدل شده است. از دهه 70 میلادی تا کنون تصویر زن
در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است. جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد، تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز
متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که
البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به
ضرر دختران ایرانی است: «بیشتر از 90 درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛
چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط
است را برای پسر خود بگیرند.
آن درصد
باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و
مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات
دختر و خانواده اش به نفع خود بهره ببرد.
یک آسیب شناس
در این باره توضیح میدهد: «دخترها در جامعه ما ضرر میکنند چون فرهنگ جامعه ما
اینچنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی
به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهدبود که بر دختران جامعه وارد میشود.»
اقلیما درباره پدیده «ازدواج سفید» میگوید: «این نوع ازدواجها همان نامزدی قدیم
است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است.»
او ادامه میدهد:
«خانوادهها به دلیل اینکه گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر و کله زدن با
فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی
نداشته باشد اما چون قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را ندارند میگذارند هرکار که دلش میخواهد
انجام بدهند.»
ازدواج سفید
راهی برای فرار از مسئولیت
این مددکار
اجتماعی یکی از بزرگترین علتهایی که خانوادهها به «ازدواج سفید» تن در میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج
سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر
خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند، بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین
خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟»
او این پدیده
را یک پدیده غربی میداند که در خانوادههای امروزی بدون اینکه بدانند چنین فرهنگی
در جامعه وجود ندارد رخنه کرده است: «در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد
تنها به خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند اما در
ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع
کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن داده میشود اما در ایران اینطور نیست؛ چون
فرهنگها با هم فرق میکند.» اقلیما با بیان این نکته که چنین اتفاقی موجب فرو
ریختگی فرهنگی خواهدشد بیان میکند: «محققان و جامعه شناسان وجود چنین پدیدههایی
را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعه ای از
عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها به خاطر مشکلات اقتصادی است
چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی بربیایند به
همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشد.»
ازدواج سفید
در کشورهای دیگر
آمارها نشان
میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای
آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال 1994، حدود 3/7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک
به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از
1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از 1960 تا 2000 ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شدهاست.
*****
به گزارش باشگاه خبرنگاران، دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور
جوانان وزارت جوانان با تاکید بر دلایل بالارفتن سن ازدواج گفت: بیش از 10 عامل در
افزایش سن ازدواج و بی رغبتی جوانان به تشکیل خانواده دخیل هستند که مسائل اقتصادی
یکی از آنهاست. بحران اقتصادی از جمله این عوامل است اما همه آن نیست.
وی افزود: حوزه اقتصاد خانواده و ازدواج 4
قسمت دارد اشتغال، مسکن، وام ازدواج و کمک
هایی از قبیل هزینه جهیزیه؛ همچنین مشاوره های ازدواج امری بسیار مهم است که هزینه
های خاص خود را دارند.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان، بخش جوانان را میراث
دار سازمان ملی جوانان سابق دانست و اظهار داشت: مدیریت امور جوانان برنامه ریزی کننده و فرابخشی است نه اجرایی. به
همین دلیل تمام مسائل جوانان را در وزارتخانه بررسی و در شورای عالی جوانان که بیش
از 18 عضو از وزرا و مقامات عالی دستگاه ها دارد و به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می
شود، مطرح می کنیم.
وی تصریح کرد: مسائل جوانان پس از تصویب و
نهایی شدن در این شورا در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان که بیش از 30 عضو از
نمایندگان تام الاختیار دستگاه ها در آن حضور دارند اجرایی می شود. وظیفه ما در
وزارت ورزش و جوانان پیگیری و نظارت مسائل جوانان است که توسط شورا و ستاد تصویب و
اجرایی می شود.
گلزاری با اشاره به مشکلات اقتصادی حوزه
ازدواج و جوانان گفت: تا پایان سال 92 بیش از یک میلیون جوان در نوبت وام ازدواج
بودند که به دلیل اتمام موجودی صندوق ملی قرض الحسنه و تکالیف دیگری که بر عهده
این صندوق بود، وام نگرفتند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت ماه امسال بودجه
بحث وام ازدواج در مجلس مطرح شد که بنده هم 1 ماه پیش در کمیسیون بودج به دفاع از
آن پرداخت که رای نیاورد اما مجلس هم برای گشایش وام ازدواج اقدام نکرد.
معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این
پرسش که راهکار وزارتخانه برای حل مشکل اقتصادی ازدواج جوانان چیست، گفت: با توجه به
شرایط اقتصادی کشور و وضعیت پرداخت وام ها، مجمع خیرین ازدواج
یکی از راهکارهای ما در این زمینه است. با بیش از 40 نفر از افراد دلسوز و توانا
در تهران و استان ها این مجمع فعالیت خود را آغاز کرده تا مردم مثل خیرین سلامت و
مدرسه ساز به عنوان خیرین ازدواج در این امر مشارکت کنند.
محمود گلزاری با اعلام خبر برگزاری نشستی
با معاون وزیر اقتصاد و اعضای صندوق مهر امام رضا(ع) گفت: امیدواریم با برگزاری
این جلسه در هفته آینده و بهره گیری از ظرفیت های وقف و مجمع خیرین ازدواج خبرهای
خوشی را در زمینه بهبود مشکلات اقتصادی پیش روی ازدواج جوانان اعلام کنیم.
وی افزود: حوزه اقتصاد خانواده و ازدواج 4 قسمت دارد اشتغال، مسکن، وام ازدواج و کمک هایی از قبیل هزینه جهیزیه؛ همچنین مشاوره های ازدواج امری بسیار مهم است که هزینه های خاص خود را دارند.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان، بخش جوانان را میراث دار سازمان ملی جوانان سابق دانست و اظهار داشت: مدیریت امور جوانان برنامه ریزی کننده و فرابخشی است نه اجرایی. به همین دلیل تمام مسائل جوانان را در وزارتخانه بررسی و در شورای عالی جوانان که بیش از 18 عضو از وزرا و مقامات عالی دستگاه ها دارد و به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می شود، مطرح می کنیم.
وی تصریح کرد: مسائل جوانان پس از تصویب و نهایی شدن در این شورا در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان که بیش از 30 عضو از نمایندگان تام الاختیار دستگاه ها در آن حضور دارند اجرایی می شود. وظیفه ما در وزارت ورزش و جوانان پیگیری و نظارت مسائل جوانان است که توسط شورا و ستاد تصویب و اجرایی می شود.
گلزاری با اشاره به مشکلات اقتصادی حوزه ازدواج و جوانان گفت: تا پایان سال 92 بیش از یک میلیون جوان در نوبت وام ازدواج بودند که به دلیل اتمام موجودی صندوق ملی قرض الحسنه و تکالیف دیگری که بر عهده این صندوق بود، وام نگرفتند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت ماه امسال بودجه بحث وام ازدواج در مجلس مطرح شد که بنده هم 1 ماه پیش در کمیسیون بودج به دفاع از آن پرداخت که رای نیاورد اما مجلس هم برای گشایش وام ازدواج اقدام نکرد.
معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این پرسش که راهکار وزارتخانه برای حل مشکل اقتصادی ازدواج جوانان چیست، گفت: با توجه به شرایط اقتصادی کشور و وضعیت پرداخت وام ها، مجمع خیرین ازدواج یکی از راهکارهای ما در این زمینه است. با بیش از 40 نفر از افراد دلسوز و توانا در تهران و استان ها این مجمع فعالیت خود را آغاز کرده تا مردم مثل خیرین سلامت و مدرسه ساز به عنوان خیرین ازدواج در این امر مشارکت کنند.
محمود گلزاری با اعلام خبر برگزاری نشستی با معاون وزیر اقتصاد و اعضای صندوق مهر امام رضا(ع) گفت: امیدواریم با برگزاری این جلسه در هفته آینده و بهره گیری از ظرفیت های وقف و مجمع خیرین ازدواج خبرهای خوشی را در زمینه بهبود مشکلات اقتصادی پیش روی ازدواج جوانان اعلام کنیم.
مراسم عروسی و تاثیر آن بر کیفیت زناشویی
مراسم عروسی یکی از نقاط ازدواج است. با وجود رشد
جنبشهای اجتماعی زنان، هنوز این مراسم برای شمار قابل توجهی از زنان
مهمترین شب زندگی و رویایی قدیمی است. صرف نظر از نگاه ایدئولوژیک به این
مراسم، اهمیت و معنای سمبلیک آن را در شکل گیری خانواده بر اساس ازدواج
نمیتوان نادیده گرفت.
یکی از یافتههای گزارش پروژه ملی ازدواج آمریکا که بتازگی منتشر شد تاثیر مراسم ازدواج بر رضایت از زندگی زناشویی بود.
آنها متوجه شدند زوج هایی که مراسم عروسی داشتهاند کیفیت ازدواجشان بالاتر از آنهایی بوده است که این مراسم را برگزار نکردهاند.
مراسم عروسی در واقع اعلام عمومی تصمیم جدی عروس و داماد است برای اینکه به یکدیگر متعهد باشند.
از این رو شاید این مراسم به نحوی سمبولیک نشان می
دهد که عروس و داماد گزینههای دیگر را کنار گذاشته اند و انتخاب خود را
کرده اند و این مراسم به پی ریزی پایه های این تعهد، جنبهای رسمی می دهد.
علاوه بر این مراسم عروسی زمینه اجتماعی ازدواج را
منعکس و آن را تقویت می کند و نشان می دهد که عروس و داماد خود شبکه
اجتماعی محکمی دارند. با حضور دوستان و آشنایان و نزدیکان و بستگان شبکه
حمایتی زوج ها پرورانده و به هم متصل می شود.
ویژگیهای مادیگرایی
- چشم و همچشمی (حسادت)
- عدم سخاوتمندی
- تملکگرایی
- پیگیری اهداف بیرونی بجای اهداف درونی
محققان حدس میزنند شاید برگزار نکردن مراسم به علت کمبود یا اشکال دیگری در رابطه باشد، مثل مشکل مالی.
شاید هم زوج هایی که به دلیلی خیلی از این پیوند راضی نیستند دلیل کمتری هم برای جشن گرفتن آن دارند.
اما عجیب آنکه کوچکی یا بزرگی این مراسم هم به
کیفیت ازدواج ربط داشته است. محققان با شگفتی دریافتند که تعداد مدعوین در
مراسم عروسی با کیفیت ازدواج ارتباط دارد و احتمال رضایت از زندگی زناشویی
در زوج هایی که برای عروسی شان بیش از ۱۵۰ نفر را دعوت کردهاند بیشتری
است.
آنها در ابتدا تصور کردند شاید مهمان بیشتر به
معنای تمکن مالی است و این بر کیفیت ازدواج تاثیر می گذارد اما حتی بعد از
حذف تاثیر وضعیت مالی و تحصیلی، باز هم رابطه تعداد مهمانان با کیفیت
ازدواج معنی دار بود.
محققان استدلال کردند شاید با مراسم بزرگ عمومی،
زوج ها ثبات قدم بیشتری در پایبندی به تعهداتشان نشان می دهند چون سعی می
کنند بین آنچه اعلام کرده اند و آنچه انجام می دهند مطابقت ایجاد کنند.
شاید هم مهمانان بیشتر به معنای شاهدان بیشتر برای تعهدی است که عروس و داماد در این مراسم به هم می دهند.
تعمیم دادن این یافتهها به ایران کار راحتی نیست بویژه با توجه به سنت هایی مثل جهیزیه و مهریه.
فرهنگ مصرف گرایی با تقویت مادی در افراد، آنها را به خرج کردن بیشتر سوق می دهد اما کیفیت رابطه و رضایت از زندگی را از آنها می گیرد.
به نظر می رسد در ایران تمایل به گستردگی و عظمت
هر چه بیشتر مراسم عروسی روز به روز بیشتر می شود اما اینکه آیا بزرگی
مراسم مثل آمریکا احتمال کیفیت ازدواج را بالا می برد نیازمند تحقیق است؛
تحقیق قابل اعتنایی در این زمینه انجام نشده است.
روزنامه گاردین، چاپ بریتانیا مدتی قبل در گزارشی
نوشت در ایران، مراسم عروسی خانوادههایی را که تمکن مالی کمتری دارند به
دام خریداران کلیه و نزول خورها می اندازد، زوج ها را به دوران طولانی عقد و
نامزدی محکوم میکند و ملت را به بحران اجتماعی.
کاهش چشمگیر آمار ازدواج در ایران بجز بحران
اقتصادی و تحولات جمعیتی، به سنگین بودن هزینه مراسم عقد و ازدواج و اهمیتی
که برای آن قائل می شوند هم نسبت داده شده است.
تحقیقات در ۴۱ کشور دنیا نشان داده ارزش گذاشتن زیاد برای پول رضایت از زندگی را کم می کند.
بر اساس تحقیق دفتر آسیب های اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ملاحظات مالی باعث کاهش هفتاد درصدی در تمایل جوانان به ازدواج شده است.
رسانههای ایران مدتی است که از عروسی های پر زرق و برق و تجملی خبر می دهند که بین صد میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه دارد.
مراسم عروسی
مادیگرایی و سلامت روان
افراد مادی صرف نظر از وضعیت مالی و
در آمد بیشتر مضطربند، عزت نفس کمی دارند، بیشتر دچار افسردگی هستند و کمتر
از زندگیشان رضایت دارند.
همانطور که گفته شد، تحقیق قابل اعتنایی درباره تاثیر مراسم عروسی بر کیفیت ازدواج در ایران انجام نشده است.
اما در کلیک
تحقیقاتی که در آمریکا انجام شده نکات جالبی دیده میشود:
از نظر عروس ها مهمترین موضوع در مراسم عروسی، لباس عروس و ملحقات آن است و بعد محل برگزاری مراسم.
برای دامادها، پذیرایی اهمیت بیشتری دارد مثلا غذا
یا موسیقی خوب. بجز این در اکثر موارد دامادها خیلی نظر خاصی ندارند و
معیارشان فقط رضایت عروس است.
اما رضایت عروس در شبی که آن را مهمترین شب زندگی یک زن خواندهاند، معمولا حاصل نمیشود.
با اینکه بعضی خانم ها در تمام عمر در رویای این
مراسم یا حتی تدارک آن بودند، بعضی از عروس ها پس از مراسم ناراضی بودند که
در نهایت مراسم بجای آنکه برای تحقق آرزو و خواسته آنها باشد به دلیل فشار
یا خواسته دیگران، به شکلی متفاوت از آنچه خواسته واقعی عروس بوده انجام
شده است.
ویژگی افراد مادی
- درآمد بالا برایشان مهم است
- امنیت مالی را بر کیفیت رابطه ارجح می دانند
- بیشتر از دیگران برای خود پول خرج می کنند
- رضایت کمتری از زندگی دارند
تجربه بعضی دیگر این بود که صرف وقت و هزینه مراسم بیش از حد تصورشان بوده است. بعضی ها حتی آن را دور ریختن پول دانستند.
اما شاید جالبترین نکته اینکه مطلوب یا نامطلوب
بودن مراسم عروسی برای عروس به کیفیت رابطهاش با مادرش ارتباط دارد، اگر
این رابطه مشکلات زیربنایی داشته باشد در جریان عروسی نمود پیدا می کند و
آنهایی که رابطه ای خوب با مادرشان دارند از حمایت او بسیار لذت می برند و
مادر عروس هم از رضایت دخترش خوشحال خواهد بود.
مادی گرایی
با اینکه تحقیق پروژه ملی ازدواج آمریکا به تعداد مهمانان اشاره دارد اما بیشتر بر وجه اجتماعی آن تمرکز داشته است.
اما آیا این به آن معناست که مراسم پر زرق و برق
باعث کیفیت زناشویی و رضایت از ازدواج می شود؟ برای پاسخ به این سوال باید
به سراغ تحقیقات دیگر رفت.
با وجود تغییرات عمیقی که شکل زندگی مدرن انسان در جوامع مختلف ایجاد کرده هنوز جایگزینی برای خانواده بعنوان بهترین بستر پرورش فرزند وجود ندارد.
تحقیقات مختلف نشان داده اند که دشواری های مالی
(دشواری در تامین نیازهای پایه) به کیفیت ازدواج آسیب می زند، هم باعث
اختلاف بین زوج می شود هم باعث می شود که آنها وقت کمتری با هم بگذرانند.
تاثیر یک مراسم عروسی تجملی و گرانقیمت بر کیفیت
رابطه پس از ازدواج در ایران بررسی نشده است. در آمریکا هم تحقیقاتی که
دقیقا به این موضوع پرداخته باشند کم هستند.
اما برخی کلیک
محققان به موضوع در شکل وسیعتری پرداخته و تاثیر "مادیگرایی" یا "نگاه مادی" را بر کیفیت ازدواج بررسی کردهاند.
اینکه تعداد مهمانان در مراسم عروسی محصول گستردگی
ارتباطات اجتماعی عروس و داماد است یا نتیجه نگاه مادی به زندگی که عظمت
عروسی را محور پیوند زناشویی قرار می دهد ممکن است تاثیر متفاوتی بر کیفیت
رابطه عروس و داماد بگذارد.
تاثیر مادی گرایی زوج ها بر کیفیت رابطه شان در
سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. پیش از آن تاثیر وضعیت مالی
بر کیفیت زناشویی بررسی می شد اما محققان بتدریج متوجه شدند تاثیر وضعیت
اقتصادی بر زوج ها یکسان نیست و حتی ارزیابی آنها از وضعیت اقتصادی شان به
نظام ارزشی و فکری آن ها بستگی دارد.
نگاه مادی زوج به ازدواج
جمعآوری مال و اموال در مرکز زندگی قرار دارد و هیچ چیز بر آن ارجح نیست.
پول و اموال برای شادی و احساس رفاه و سعادت ضروری است.
موفقیت در زندگی بر اساس دارایی بدست آمده قضاوت می شود.
پول و اموال برای شادی و احساس رفاه و سعادت ضروری است.
موفقیت در زندگی بر اساس دارایی بدست آمده قضاوت می شود.
مثلا مادی گرایی زوج ها باعث می شود که بیشتر
وضعیت مالی خانواده را نامطلوب ارزیابی کنند. حتی بعضی محققان به این نتیجه
رسیدند استرس مالی در بین زوج هایی که مشکل مالی ندارند از زوج هایی که
واقعا مشکل مالی دارند می تواند بیشتر باشد. از این رو "ایدئولوژی مادی" در
تفسیر اینکه وضعیت مالی زوج چگونه است تاثیر دارد و تنش مالی بین زوج هایی
که بنیه اقتصادی قوی دارند اما نگاهی مادی گرا، بیش از کسانی است که وضعیت
مالی ضعیف تری دارند.
در سال ۲۰۱۱ پروفسور جیسون کرول، استاد دانشگاه بریگم یانگ در ایالت یوتا در کلیک
تحقیقی به این موضوع پرداخت آیا اختلاف یک زوج در نگاه مادی
گرایانه به کیفیت زناشویی لطمه می زند یا خود مادی گرایی به این رابطه آسیب
می زند.
نتیجه این بود که هم زن و هم شوهری که نگاه مادی
به زندگی دارند در مقایسه با آنها که ندارند، کیفیت رابطه شان در تمام جنبه
های یک رابطه پایین تر است.
آنها رضایتشان از زندگی پایین است، دیگران برایشان
کمتر اهمیت دارند، خودشیفه تر هستند، در رابطه مهارت زیادی ندارند و تعامل
منفی بیشتری با هم دارند.
و نتیجه دیگر این بود که حتی اگر یکی از طرفین
(فرقی نمیکند زن یا شوهر) نگاهی مادی به زندگی داشته باشد، کیفیت رابطه و
رضایت از زندگی به نسبت زن و شوهرهای غیر مادی پایینتر است.