|
با نام او که آغاز و پايان هستي است او. گاهشماری از برخی وقایع اجتماعی و سیاسی ایران و جهان تا آیندگان بهتر امروزمان را بشناسند
Tuesday, February 3, 2015
برترینهای ایران ما...
نقطه کور مذاکرات هسته ای مشخص شد!!
نقطه کور مذاکرات هسته ای مشخص شد!!
چندین ماه بود که شنیده میشد ایران در مذاکرات
هسته ای خواهان برداشته شدن تمام تحریمها به صورت یکجاست. هرکس چنین خبری را
میشنید بی آنکه آن را سبک سنگین کند حمل بر وطن دوستی طرف ایرانی میکرد! ولی غافل
از اینکه نیتهای پنهانی پشت این خواسته ظاهراً نیکو نهفته است که تنها چند روزی از
آشکارشدنش میگذرد!! یعنی مشخص شد که دولت موافق لغو گام به گام تحریمهاست ولی رهبر
مخالف آن!! و در این صورت اگر تغیییری در خواست رهبر ایجاد نشود تمام زحمتهای دولت
به باد خواهد رفت!! و ملت بیش از پیش زیان خواهد دید و فقروفحشاء در جامعه فزونی
خواهد گرفت. اما چرا؟؟؟
دو مقدمه برای
روشن شدن موضوع:
یک: دولت یعنی ملت. دولت اگر متمول باشد
مردم خوش و خرمند و اگر نداشته باشد مردم فقیر و درمانده! دولت مسئول مردم است و
وظیفه اش احقاق حقوق شهروندان و سروسامان دادن به وضع نابسامان اقتصادی(فقر) و
اجتماعی(فحشاء) است.
دو: رهبر اولاً به هیچکس پاسخگو نیست. ثانیاً او
خود را مسئول مردم کشور نمیداند و فراملیتی عمل میکند و اولین اولویتش سروسامان
دادن به ماشین جنگی و تبلیغی خارج از کشور است. سوخت این ماشین پول است که
اگر نباشد از حرکت باز میایستد.
چرا دولت موافق لغو
گام به گام تحریمهاست؟
جامعه مانند یک بدن عمل میکند. اگر در بدن ویروسی
وارد شود باید خرده خرده مداوایش کنید. اگر بخواهید یکجا همه قرصها و کپسولها را
واردش کنید تا زودتر نتیجه بگیرید موجب مرگش میشوید.
این از نظر
طبیعی و طبیعت کار ولی از نظر سیاسی و سیاست کار اینکه:
دولت با برداشته شدن گام به گام تحریمها مشکلات
اقتصادی و مسائل اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی را کم کم و بدون واردشدن شوک مداوا
میکند و کشور به طور طبیعی سروسامان میگیرد.
چرا رهبر مخالف
لغو گام به گام تحریمهاست؟
اگر تحریمها یکجا برداشته نشوند طبق نظری که
ارائه شد به نفع دولت است ولی در آن صورت دولت نمیتواند به رهبر پولی بدهد تا سوخت
ماشینش فراهم شود و به قول معروف از دستی که مو ندارد نمیتوانی مویی بکنی. به
عبارتی دیگر سر رهبر بی کلاه میماند!
پرسشی که پاسخ به
آن دشوار است:
چرا رهبر که اینهمه نهادهای اقتصادی کلان را در
اختیار دارد از آنها برای راه اندازی ماشین جنگی و تبلیغی خود بهره ای نمیگیرد و
بر سر خوان دولتی مینشیند که در این مقطع دیگر توان مهمان نوازی ندارد و پای خرش
در گل مانده است؟ دولتی که مالش مال الله و خزانه اش بیت المال است و باید ابتدا
صرف مردم کشورش شود و اگر چیزی باقی ماند هزینه اهداف خارج از کشور شود.
نکته: از یاد نبریم که وضعیت اقتصای و اجتماعی
نابسامان امروز و گرفتاری دولت امروز نتیجه تأمین بی حساب و کتاب سوخت همان ماشین
از بیت المال توسط دولت پیشین بود و به همین دلیل هم کسی حق ندارد آن دولت منقضی
را مورد پرسش قراردهد.
Monday, February 2, 2015
او را با دل و جان بخوان!
در یوتیوب ویدئویی دیدم:
پرستار بیمارستان نوزاد را از مادرش که خوابیده جدامیکند تا تمیزش کند. نوزاد گریه میکند و هنگامی که پهلوی مادر قرارش میدهد و نوزاد سرش را روی بدن مادر قرار میدهد بلافاصله گریه اش قطع میشود و میخوابد. این کار چند بار تکرار میشود و نتیجه همان است. صحنه عجیبی است!!
تصور میکنم همه نوزادان این گونه باشند ولی کمتر پیش میآید که خبرش همگانی شود.
یقین دارم میان ما و پروردگارمان نیز همین حالت وجود دارد. تنها تفاوت این است که مسائل دنیایی نمیگذارد ما به فطرت و نهاد خود بازگشت کنیم. وگرنه اگر آن احساس ناب را در خود زنده کنیم خواهیم دید هنگامی که رابطه مان با پروردگارمان قطع شده ناآرام میشویم و هنگامی که این رابطه برقرار است احساس آرامش میکنیم. در آن هنگام است که دوست داریم با او گفت و گو کنیم با او مشورت کنیم با او همراه شویم و گاهی که این رابطه عمیقتر شود گویی هیچ مشکلی نداریم و به همان رابطه بسنده میکنیم و شیرینی آن را با هیچ چیز عوض نمیکنیم!
او را با دل و
جان بخوان !
گفتم گرفتارم
خدا!
گفتی رهایی ات
دهم
گفتم گنهکارم
خدا!
گفتی بیامرزم
تورا
گفتم خطاکارم
خدا!
گفتی همی بخشم
تو را
گفتم جفاکارم
خدا!
گفتی وفادارت
کنم
گفتم صدایت
میکنم
گفتی جوابت
میدهم
گفتم ز پا
افتاده ام
گفتی بلندت
میکنم
گفتم نظر بر
من نما
گفتی نگاهت
میکنم
گفتم بهشتم
میبری؟
گفتی از آن
بهتر دهم
گفتم اگر دعوت
کنم...
گفتی اجابت
میکنم
گفتم که من
شرمنده ام
گفتی که پاکت
میکنم
گفتم که یارم
میشوی؟
گفتی که یارت
بوده ام!
گفتم ندارم
توشه ای
گفتی عطایت
میکنم
گفتم که درد
دارم خدا
گفتی دوایت
میکنم
گفتم پناهم
میدهی؟ا
گفتی بیا! پیشم
بیا!
گفتم کجایی یا
خدا
گفتی توی قلبت
هلا
انا لله و انا
الیه راجعون...
Wednesday, January 28, 2015
تأیید شد که: احمدی نژاد از شیطان الهام میگرفت!
تأییدی بر اینکه: احمدی نژاد از شیطان الهام میگرفت!(ان الشیاطین یوحون
الی اولیائهم)
چند روز پیش نوشتم: چرا احمدی نژاد یک شیطان واقعی بود!!!؟
گزارش تأیید دیوان عالی کشور درباره رحیمی
را میخواندم که آخرین جمله این گزارش بسیار جلب توجه کننده است: (که فاسد را در رأس سازمان مبارزه با فساد نهاده بود- پایان نقل)
اکنون با خواندن نامه اعتراضیه محمدرضا
رحیمی به احمدی نژاد متوجه میشویم که حدسمان به یقین تبدیل شده و احمدی نژاد
همواره به ندای شیطان گوش فرامیداده و تصورش بر این بوده که آن ندا سروش فرشتگان
است!! بخشی از متن نامه را ببینید:
"در اواخر دولت هربار که به مشورت مینشستیم
به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه میکردید تا مشورتهای ناشی از تجربه های مختلف
من. در سال آخر دولت اصرارتان بر کاندیداتوری فرد مورد نظر چنان بود که گویی از
جایی به شما الهام میشده است".
قرآن
کریم در این زمینه میفرماید: ان الشیاطین یوحون الی اولیائهم
شیطانها
به دوستانشان وحی میفرستند(مطالبی را به آنان الهام میکنند)
هشتم بهمن نودوسه
Subscribe to:
Posts (Atom)