نخستین دست نوشته شاهین دادخواه پس از آزادی از زندان
آزاد شدم! بعد از پنج سالی که بدون یک روز مرخصی گذشت، درب زندان اوین امروز به رویم باز و حق تنفس در هوای آزاد دوباره به من بازگردانده شد، حقی که به ناحق توسط رادیکالهای تندرو در تمام پنج سال گذشته از من گرفته شده بود.
گفتنیها زیاد و از حوصله این نوشتار خارج است. خوشبختانه حوادث و عملکرد ما و مخالفان به خوبی اثبات کرد ادعاهای آنها تا چه حد بی اساس بوده و آخرین شاهد همانا «پروژه امنیتی نفوذ» است که ادامه همان پروژهای است که من و دوستانم از نخستین قربانیان آن بودیم؛ پروژهای که سعی میکند فعالان سیاسی را با وصل کردن به خارج ساکت کند.
افراطیون نوظهوری که پس از روی کار آمدن در سال ۸۴ با عملکردهای اشتباه و در پیش گرفتن سیاستهای جنگطلبانه، بارها در گزارشهای راهبردی که پیش از بازداشتم (سال۸۹) نوشتهام، بدانها پرداخته و در انتقاد از اتخاذ چنین سیاستهای بحران سازی، به کرات خطر این عملکردها که به زیان سیاست خارجی، ثبات و امنیت در منطقه، توسعه اقتصادی و در کل منافع ملی بوده را، به مدیران وقت نظام گوشزد کرده بودم.
پشیمان نیستم از نوشتن گزارشهای انتقادی که ارمغانش برای من مبتلا شدن به تیر خشم و غضب نو محافظه کاران از یکسو و گذراندن پنجسال از بهترین و مفیدترین سالهای عمرم در پشت میلههای زندان از سوی دیگر بود. پنج سال از زندگی عادی و روزمره عقبم، در روزهای پیش رو کارهای انجام نداده بسیاری هست که باید انجام دهم، همچون حضور بر سر خاک والدینم و فاتحه خوانی و مرور دلتنگیهای این چند ساله به ویژه خاک پدر مرحومام که نتوانستم پیش از مرگ کنارش باشم و دادستانی وقت نیز حتی با مرخصی یک روزه جهت شرکت در مراسم ختماش موافقت نکرد و حسرت آخرین دیدار نداشتهام بر دلم مانده هنوز. دیدن و در آغوش گرفتن خانوادهام و عزیزانم بعد از پنج سال که در تمام مدت بازداشت به مانند بسیاری از حقوق اولیه یک زندانی که از آن محروم بودم امکان ملاقات عزیزانم هم از من سلب شده بود. به سرانجام رسانیدن کتابم با موضوع «عمق استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه» و سپردنش به دست چاپ، البته اگر مجوز انتشارش صادر شود. و از همه مهمتر آنکه بر خودم بایسته و وظیفه میدانم پیش از انجام هر کاری ابتدا حق شناسی داشته باشم از لطف همه دوستان (که بسیاری از آنها را حتی نمیشناسم) فعالان مدنی و حقوق بشری، وبلاگ نویسان و تمام سایتهایی که در پنج سال گذشته تنهایم نگذاشته و با کمک به پوشش خبری گزارشها، اخبار و مقالاتم از اوین را منتشر کردند؛ آنهم زمانی که توسط برخی از فعالان مدنی و سازمانهای حقوق بشری سانسور شده بودم. از تلاش و حمایتشان با آنکه اختلاف نظرهایی میانمان بوده، قدردانی میکنم. قدردانی عمیق و قلبی من نثار «گمنامان همراه» باد .
فروتن دوستان و فعالان مدنی بزرگواری که از فرط بزرگی نامی نداشته و فارغ از هرگونه جناح بندیهای متداول سیاسی در برابر تهمتها و تلخ گوییهای سیاهی لشکرهای در طلب هویت، آزادمنشانه هم حمایت کردند و هم توصیههای راهگشا داشتند. درود میفرستم بر مدیران سایتهایی که با داشتن انتقاداتی بر من و مقالاتم، بدون در نظر گرفتن اختلاف دیدگاههای موجود، اقدام به انتشار مقالاتم کردند. چرا که همان دلنگرانی که آنها را به تکاپو خستگی ناپذیر و کارزار انتشار اخبار و رویدادها کشانده، دلنگرانی من نیز بوده، با این تفاوت که راههای در پیش گرفتهمان در راه ادای دین به سرزمینمان متفاوت بوده است.
به رسم ادب یک قدردانی هم بدهکارم به برخی دوستان سبز و اصلاحطلب که با وجود دادن شعارهای دموکراتیک، دانسته یا نادانسته تهمتها زدند و با پنهان کردن و ممانعت از انتشار تعدادی از نخستین مقالاتم از اوین که در چارچوب دفاع از منافع ملی نوشته و در اختیارشان قرار گرفته بود، آغازگر سانسور خبریام شدند. هرچند این دوستان فراموش کرده بودند بایکوت خبری آنها سبب شد مقالاتم مخاطب خود را در کشورهای عرب زبان، ترک زبان و انگلیسی زبان پیدا کند، که آب روان راه خودش را خواهد یافت حتی از دل سختترین سنگها.
متاسفانه در این مدت من همواره در معرض تندروی طیفهای مختلف سیاسی بودهام، کسانی که همواره بر طبل دعوای زندانی سیاسی و امنیتی میکوبیدند و جز گروه و طیف خودشان توجه چندانی به نقض حقوق سایر زندانیان نداشتند.
من «شاهین دادخواه» هیچگاه وابسته به حزب خاصی نبوده و نیستم و همیشه از آزادی و دموکراسی و منافع ملی دفاع کرده و خواهم کرد. منتقد جدی رادیکالهای تندرو از هر گروه و جناحی بوده و هستم که کاسههای داغتر از آش میتوان خواندشان و مشکل داشته و دارم با هر جریان افراطی که برخلاف منافع ملی گام بر میدارد، زیرا که منافع ملی مقولهای تقسیم کردنی نیست. در آخر امیدوارم بتوانیم با عبرت گرفتن از گذشته و دست به دست یکدیگر دادن، با پشتیبانی از راه حلهای سیاسی مسالمت آمیز گفتمان را جایگزین بی اعتمادی و تنش کرده و با پیگیری مطالبات به حقمان آزادی و دموکراسی را برای نسلهای آینده به میراث گذاریم.
لازم به ذکر است، پیج رسمیام در فیس بوک همچون سایر شبکههای اجتماعی که در زمان بازداشتم، دیگر دوستان به نیابت از من آنها را اداره میکردند، به فعالیتش ادامه داده و همچنان پذیرا و پاسخگوی پرسشهای دوستان گرامی خواهد بود.
شاهین دادخواه
مشاور پیشین حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی
عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای
زندانی سیاسی آزاده شده از زندان اوین #شاهین_دادخواه#
##shahin_dadkhah#
Lآزاد شدم! بعد از پنج سالی که بدون یک روز مرخصی گذشت، درب زندان اوین امروز به رویم باز و حق تنفس در هوای آزاد دوباره به من بازگردانده شد، حقی که به ناحق توسط رادیکالهای تندرو در تمام پنج سال گذشته از من گرفته شده بود.
گفتنیها زیاد و از حوصله این نوشتار خارج است. خوشبختانه حوادث و عملکرد ما و مخالفان به خوبی اثبات کرد ادعاهای آنها تا چه حد بی اساس بوده و آخرین شاهد همانا «پروژه امنیتی نفوذ» است که ادامه همان پروژهای است که من و دوستانم از نخستین قربانیان آن بودیم؛ پروژهای که سعی میکند فعالان سیاسی را با وصل کردن به خارج ساکت کند.
افراطیون نوظهوری که پس از روی کار آمدن در سال ۸۴ با عملکردهای اشتباه و در پیش گرفتن سیاستهای جنگطلبانه، بارها در گزارشهای راهبردی که پیش از بازداشتم (سال۸۹) نوشتهام، بدانها پرداخته و در انتقاد از اتخاذ چنین سیاستهای بحران سازی، به کرات خطر این عملکردها که به زیان سیاست خارجی، ثبات و امنیت در منطقه، توسعه اقتصادی و در کل منافع ملی بوده را، به مدیران وقت نظام گوشزد کرده بودم.
پشیمان نیستم از نوشتن گزارشهای انتقادی که ارمغانش برای من مبتلا شدن به تیر خشم و غضب نو محافظه کاران از یکسو و گذراندن پنجسال از بهترین و مفیدترین سالهای عمرم در پشت میلههای زندان از سوی دیگر بود. پنج سال از زندگی عادی و روزمره عقبم، در روزهای پیش رو کارهای انجام نداده بسیاری هست که باید انجام دهم، همچون حضور بر سر خاک والدینم و فاتحه خوانی و مرور دلتنگیهای این چند ساله به ویژه خاک پدر مرحومام که نتوانستم پیش از مرگ کنارش باشم و دادستانی وقت نیز حتی با مرخصی یک روزه جهت شرکت در مراسم ختماش موافقت نکرد و حسرت آخرین دیدار نداشتهام بر دلم مانده هنوز. دیدن و در آغوش گرفتن خانوادهام و عزیزانم بعد از پنج سال که در تمام مدت بازداشت به مانند بسیاری از حقوق اولیه یک زندانی که از آن محروم بودم امکان ملاقات عزیزانم هم از من سلب شده بود. به سرانجام رسانیدن کتابم با موضوع «عمق استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه» و سپردنش به دست چاپ، البته اگر مجوز انتشارش صادر شود. و از همه مهمتر آنکه بر خودم بایسته و وظیفه میدانم پیش از انجام هر کاری ابتدا حق شناسی داشته باشم از لطف همه دوستان (که بسیاری از آنها را حتی نمیشناسم) فعالان مدنی و حقوق بشری، وبلاگ نویسان و تمام سایتهایی که در پنج سال گذشته تنهایم نگذاشته و با کمک به پوشش خبری گزارشها، اخبار و مقالاتم از اوین را منتشر کردند؛ آنهم زمانی که توسط برخی از فعالان مدنی و سازمانهای حقوق بشری سانسور شده بودم. از تلاش و حمایتشان با آنکه اختلاف نظرهایی میانمان بوده، قدردانی میکنم. قدردانی عمیق و قلبی من نثار «گمنامان همراه» باد .
فروتن دوستان و فعالان مدنی بزرگواری که از فرط بزرگی نامی نداشته و فارغ از هرگونه جناح بندیهای متداول سیاسی در برابر تهمتها و تلخ گوییهای سیاهی لشکرهای در طلب هویت، آزادمنشانه هم حمایت کردند و هم توصیههای راهگشا داشتند. درود میفرستم بر مدیران سایتهایی که با داشتن انتقاداتی بر من و مقالاتم، بدون در نظر گرفتن اختلاف دیدگاههای موجود، اقدام به انتشار مقالاتم کردند. چرا که همان دلنگرانی که آنها را به تکاپو خستگی ناپذیر و کارزار انتشار اخبار و رویدادها کشانده، دلنگرانی من نیز بوده، با این تفاوت که راههای در پیش گرفتهمان در راه ادای دین به سرزمینمان متفاوت بوده است.
به رسم ادب یک قدردانی هم بدهکارم به برخی دوستان سبز و اصلاحطلب که با وجود دادن شعارهای دموکراتیک، دانسته یا نادانسته تهمتها زدند و با پنهان کردن و ممانعت از انتشار تعدادی از نخستین مقالاتم از اوین که در چارچوب دفاع از منافع ملی نوشته و در اختیارشان قرار گرفته بود، آغازگر سانسور خبریام شدند. هرچند این دوستان فراموش کرده بودند بایکوت خبری آنها سبب شد مقالاتم مخاطب خود را در کشورهای عرب زبان، ترک زبان و انگلیسی زبان پیدا کند، که آب روان راه خودش را خواهد یافت حتی از دل سختترین سنگها.
متاسفانه در این مدت من همواره در معرض تندروی طیفهای مختلف سیاسی بودهام، کسانی که همواره بر طبل دعوای زندانی سیاسی و امنیتی میکوبیدند و جز گروه و طیف خودشان توجه چندانی به نقض حقوق سایر زندانیان نداشتند.
من «شاهین دادخواه» هیچگاه وابسته به حزب خاصی نبوده و نیستم و همیشه از آزادی و دموکراسی و منافع ملی دفاع کرده و خواهم کرد. منتقد جدی رادیکالهای تندرو از هر گروه و جناحی بوده و هستم که کاسههای داغتر از آش میتوان خواندشان و مشکل داشته و دارم با هر جریان افراطی که برخلاف منافع ملی گام بر میدارد، زیرا که منافع ملی مقولهای تقسیم کردنی نیست. در آخر امیدوارم بتوانیم با عبرت گرفتن از گذشته و دست به دست یکدیگر دادن، با پشتیبانی از راه حلهای سیاسی مسالمت آمیز گفتمان را جایگزین بی اعتمادی و تنش کرده و با پیگیری مطالبات به حقمان آزادی و دموکراسی را برای نسلهای آینده به میراث گذاریم.
لازم به ذکر است، پیج رسمیام در فیس بوک همچون سایر شبکههای اجتماعی که در زمان بازداشتم، دیگر دوستان به نیابت از من آنها را اداره میکردند، به فعالیتش ادامه داده و همچنان پذیرا و پاسخگوی پرسشهای دوستان گرامی خواهد بود.
شاهین دادخواه
مشاور پیشین حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی
عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای
زندانی سیاسی آزاده شده از زندان اوین #شاهین_دادخواه#
##shahin_dadkhah#