Thursday, December 31, 2015

امیرارجمند: اگر ۹ دی خوب بود...

امیرارجمند: اگر ۹ دی خوب بود، چرا از آمدن بقیه مردم به خیابان می‌ترسید؟

ardeshir-amirarjomand-saham-news 

اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی در واکنش به سخنان توهین آمیز صفارهرندی که گفته بود میرحسین و کروبی توهم و جنون دوره‌ای دارند، می‌گوید کسی که توانسته است ۶ سال پیش به دقت مسائلی که ایران امروز دچار آن شده را پیش‌بینی کند و به اطلاع مردم برساند قطعا از قدرت تحلیل و سلامت عقل بالا برخوردار است.
میرحسین موسوی در مناظره های خود در سال ۸۸ با تشریح شرایط بحرانی کشور اعلام کرده بود که به میدان آمده تا کشور را از این وضعیت نجات دهد.
به گزارش کلمه، مشاور میرحسین همچنین با طرح این سوال که اگر ۹ دی خوب بود، چرا از آمدن بقیه مردم به خیابان می‌ترسند؟ پیشنهاد می‌کند: یک روز هم به مردم فرصت اظهار نظر آزادانه داده شود تا معلوم شود حق با چه کسی است.
چند روز پیش محمدحسین صفارهرندی مشاور عالی فرمانده سپاه در سخنانش با فتنه خواندن اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ گفت سران فتنه مزدور آمریکا نبوده اند اما در توهم و جنون دوره‌ای و جهالت، طرح دشمن را برای نابودی نظام را پیاده کرده‌اند، و به همین دلیل هنوز توبه نمی‌کنند.
کسی که سالها پیش امروز را پیش‌بینی کرده بود از قدرت تحلیل و سلامت عقل بالا برخوردار است
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی در این باره به رادیو فردا می‌گوید: مسئله این است که اگر کسی دچار جنون ادواری شده باشد افرادی مثل آقای صفارهرندی و مقامات مافوق ایشان هستند. کسی که شش یا هفت سال پیش به دقت مسائلی که ایران امروز دچار آن شده را پیش‌بینی می‌کند و به اطلاع مردم می‌رساند قطعا از قدرت تحلیل و سلامت عقل بالا برخوردار است. و آقای موسوی چنین کردند. برعکس افرادی مثل آقای صفارهرندی بودند که دولت آقای احمدی‌نژاد را پاک‌ترین دولت تاریخ ایران می‌دانستند پدیده‌ی هزاره‌ی سوم خواندند و می‌گفتند که ایشان گفتمان انقلاب اسلامی را در داخل و خارج تجدید بنا کرده است. حالا معلوم شده که فاسدترین دولت تاریخ ایران بوده است، همبستگی ملی را از بین برده و با مسئله‌ی تحریم‌ها ایران را در سطح بین‌المللی ایزوله کرده، یعنی بزرگترین ضربات تاریخ را به ایران وارد کرده است.
صفارهرندی در بخش دیگری از سخنانش گفته است: موسوی دچار آن‌چنان توهمی بود که می‌خواستند نهادها و ارکان حکومت را جابه‌جا کنند و موضوع تحول بنیادین مطرح کردند.
اما اردشیر امیرارجمند می‌گوید برنامه‌ی میرحسین موسوی اجرای کامل قانون اساسی بوده است.
شعار محوری آقای موسوی اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود
او تصریح می‌کند: این هم باز نادرستی حرفشان مشخص است. چون شعار محوری آقای موسوی اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود و اصلا این‌ها از اجرای قانون اساسی می ترسند این‌ها ضدنظام و برانداز نظام هستند چون به جمهوریت نظام اعتقادی ندارند. فقط از مردم سالاری ای صحبت می‌کنند که معلوم نیست مردم سالاری یعنی چی. یکی از مولفه‌های اصلی مردم سالاری حق بر اعتراض است که مردم این حق را از طرق مختلف ابراز می‌کنند. اصلا فرض بگیرید که آقای مهندس موسوی رای نیاورده بود، عده‌ای هم فکر می‌کردند که ایشان رای آوردند. عده‌شان هم حداقل سه و نیم تا چهار میلیون نفر بوده است. خب این‌ها آمدند اعتراض کنند. شما اجازه می‌دادید بدون خشونت این اعتراض صورت می‌گرفت. چرا باید ستاد کودتا چنان اقداماتی را انجام دهد؟ از جمله پاره کردن عکس امام و برنامه‌ریزی کردن برای به خشونت کشاندن تظاهرات، ضرب و شتم و کشتن مردم. چرا اگر مردم سالاری را قبول دارند از خیابان می‌ترسند؟
اجازه می‌دادید میرحسین نیم ساعت با مردم صحبت می‌کرد مردم خودشان آگاه می‌شدند
مشاور میرحسین در ادامه می‌افزاید: مگر نمی‌گویند که ۹ دی بیان اراده‌ی ملی در محکوم کردن آقای موسوی بود؟ بسیار خب، قبل از آن که اجازه ندادید ایشان ‌حتی نیم ساعت مستقیم با مردم صحبت کند. حالا که ۹ دی معلوم شد که همه، مکر و عدم آگاهی و توهم و جنون دوره‌ای آقای مهندس موسوی و آقای کروبی و خانم رهنورد را فهمیده بودند، خب اجازه می‌دادید که این مرد می‌آمد نیم ساعت با مردم صحبت می‌کرد تا مردم به عمق همه‌ی این حرف‌ها بیشتر آگاه می‌شدند.
صفارهرندی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفته بود: تردیدی نیست که این آقایان مزدور آمریکا نبوده و از یاران انقلاب بوده‌اند. اما دشمن آن‌ها را کارگزینی کرده و سپس طرح خود را توسط همین افراد پیاده کرد.
یادمان نمی‌رود حمایت‌هایی را که رهبری، از آقای احمدی‌نژاد کردند
در همین باره اردشیر امیرارجمند می‌گوید: درباره‌ی کارگزینی کردن هم برعکس است، نظام سلطه بیشتر از بین خود آقایان کارگزینی کرده است. یعنی به ترتیبی است که هر آن چه را که آن ها می‌خواهند این ها در داخل اجرا می‌کنند. یادمان نمی‌رود حمایت‌هایی را که رهبری، آقای خامنه‌ای، از آقای احمدی‌نژاد کردند، این ۷۰۰ میلیاردی که دود کردند و به هوا فرستادند، مصائبی که بر کشور و مردم به خاطر تحریم و پیامدهای تحریم‌ها وارد شد و کل کیان کشور را تحت تاثیر قرار داد و ما را در منطقه تنها گذاشت. این‌ها از عهده‌ی چه کسانی بر می آمد؟
صفارهرندی همچنین تظاهرات نهم دی ماه ۸۸ را که به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به ریاست احمد جنتی برگزار شد را غلیان و جوشش همه‌ی احساسات مردم دین دار و ولایتمدار توصیف کرد که طومار به گفته ی او فتنه را در هم پیچید.
اجازه دهند که یک روز هم مردم بدون ترس در خیابان ها نظرشان را اعلام کنند
مشاور میرحسین موسوی پیشنهاد می‌کند: در این صورت یک روز هم به مردم فرصت اظهار نظر آزادانه داده شود.
او می‌گوید: اگر آقایان هنوز هم معتقد هستند که دموکراسی در کشور وجود دارد و ۹ دی خوب بوده است، هر زمانی که صلاح دانستند اجازه دهند که یک روز هم مردم بدون ترس از بازداشت و شکنجه و محرومیت از کار در خیابان ها نظرشان را اعلام کنند تا معلوم شود که این‌ها حق دارند یا کسانی که دولت آقای احمدی‌نژاد را نفی کردند یا سیاست‌های آقای خامنه‌ای را نقض می کنند.

Why1st January is the head of New Year?(چرا اول ژانویه روز اول سال است؟)


Why the 1st January is the head of New Year?
Many things we take for what they are, without thinking about why they are being so? One of them is that every “new year” is celebrated on 1st January.

What exactly is the year?
Everyone knows that it is the result of the circulation of the Earth around the sun. The period of this cycle is about 365 days, and 6 hours. Then we can take a conclusion that every four years, we have a 366 days year. This kind of year in the astronomical so-called is leap year.

Astronomers can determine the exact length of the year, but are unable to indicate when the year begins and when it ends. Therefore, the end of the old and the beginning of the “new year” occurs at the time that people accepted on a contract basis.
In most countries of the world, this Agreement provides that the final moment of the old year is midnight on December 31, and the first moment of the “new year” is the first second starting day 1 January.
But it is worth remembering that this agreement does not everyone all over the world agrees! 
Orthodox welcomes the New Year 14. January he use the Julian calendar instead of Gregorian. 
Indians chose the date of October 26, as their New Year festival is called Divali. 
Persians New Year is according to the nature's “new year” that is 21st of Mars. 
The Jewish New Year is also a mobile (falls on different dates in our calendar) because it is celebrated on the first day of the month of Tishri.
Chinese New Year depends on the phases of the moon and falls on different dates. 
The Islamic “new year” is also according to the circulation of the Moon around the Earth, and falls on different dates, and it is the day of migration of Prophet Mohammad from Mecca to Medina. This migration took place on 621 ac.

Who, with whom and when so appointed?
The choice of this day is associated with Julius Caesar, who determined that the “new year” will begin on 1 January.
Caesar not only was a great leader, not only wrote great prose literary works which delight today, but also a statesman and legislator. Being aware of how important a role in managing the huge empire plays a precise measurement of time he reformed the calendar by entering the above-mentioned leap years. Used by the services of an expert on criteria astronomical he survived in most European countries until 1582 when it replaced the more perfect the Gregorian calendar, introduced by Pope Gregory XIII.
 
When placing your calendar Caesar decided that the beginning of the year will be due on 1 January. It was exactly a year DCCVIII by Roman reckoning of time, requiring numbered years aburbe condita (the founding date of Rome city).

According to our calculation of time, it was the year 46 BC.
Ordering to measure consecutive years from 1 January Caesar referred to the fact that traditionally (from 153 years BC) on that day authority over Rome and throughout the empire spanned two other consuls. The term of office of consuls (most times of the Roman Empire there were two) lasted exactly a year and never to be lengthened, so each subsequent January 1 authority over the Roman Empire took over new people. So it was quite natural to embrace the moment of power by the new team to tie the “new year” and so it remains to this day.

This article is based on an article in below link, but I have change it as a useful, edited and completed brief:
http://pl.wikipedia.org/wiki/Plik:North_season.jpg 

Ahmad Shammazadeh- New Year of 2016

پاسخ حق جویی وحق‌گویی داغ ودرفش است ای عزیز!

چون بوم بر خرابه دنیا نشسته‌ایم / 
اهل زمانه را به تماشا نشسته‌ایم
بر این سرای ماتم و در این دیار رنج / 

بی‌خود امید بسته و بی‌جا نشسته‌ایم
ما را غم خزان و نشاط بهار نیست / 

آسوده همچو خار به صحرا نشسته‌ایم
گر دست ما ز دامن مقصود کوته است/ 

از پا فتاده‌ایم نه از پا نشسته‌ایم
تا هیچ منتظر نگذاریم مرگ را/ 

ما رخت خویش بسته مهیا نشسته‌ایم
یکدم ز موج حادثه ایمن نبوده‌ایم / 

چون ساحلیم و بر لب دریا نشسته‌ایم
از عمر جز ملال ندیدم و همچنان/ 

چشم امید بسته به فردا نشسته‌ایم
آتش به جان و خنده به لب در بساط دهر/ 

چون شمع نیم مرده چه زیبا نشسته‌ایم
ای گل بر این نوای غم‌انگیز ما ببخش/ 

کز عالمی بریده و تنها نشسته‌ایم
تا همچو ماهتاب بیایی به بام قصر/ 

مانند سایه در دل شب‌ها نشسته‌ایم
تا با هزار ناز کنی یک نظر به ما/ 

ما یک‌دل و هزار تمنا نشسته‌ایم
چون مرغ پر شکسته
فریدون به کنج غم/ 
سر زیر پر کشیده و شکیبا نشسته‌ایم

توليد مثل تنها از طريق تخمك و بدون دخالت اسپرم

اشاره:
با خواندن این مقاله علمی ثابت میشود که منظور و مفهوم آیه قرآن پیرامون آفرینش انسان آنچنانکه در ترجمه و تفسیرها وجود دارد، درست نیست. زیرا نفس واحده(انا خلقناکم من نفس واحده ثم جعل منها زوجها...) میتواند یک تک سلولی باشد که از آن انسانها تولید و تکثیر شده باشند. 
طبق دستاوردهای این مقاله آیه قرآن در مورد آفرینش انسان نیز میتواند و شایسته است که اینچنین تفسیر و فهمیده شود که عاقلانه تر نیز هست؛ نه اینکه حضرت آدم با قدوبالای یک انسان از گل ساخته شده و بعد از روح در آن دمیده شده و بعد (طبق برخی تفسیرها بویژه تفسیر طبری) از ضلع یا دنده آدم همسر او به وجود آمده باشد!!! 
توليد مثل تنها از طريق تخمك و بدون دخالت اسپرم


پژوهشگران ژاپني به تازگي موفق شده اند براي نخستين بار يك موش آزمايشگاهي را بدون نياز به اسپرم موش نر و تنها با استفاده از تخمكهاي دو موش ماده به دنيا آورند.اين روش كه اصطلاحا بكر زايي ناميده مي شود قبلا نيز در ميان گياهان حشرات، خزندگان، دوزيستان، برخي ماهيها و نيز پرندگان مشاهده شده است اما اين اولين بار است كه دانشمندان توانسته اند اين گونه توليدمثل را در ميان پستانداران عملي كنند.پارتنوژنوزيس Parthenogenosis يا ويرژين برث VIRGIN BIRTH در بيولوژي نوعي توليد مثل است كه در آن تخمك مي تواند موجودي همانند خود را بوجود آورد.بحث بكر زايي يا پارتنوژنوزيس در بسياري از حيوانات سطح پائين، مانند نرم تنان، خزندگان، حشرات و ماهيها به طور طبيعي انجام مي شود.در بسياري از حشرات مانند زنبورعسل و مورچه، تخمك غيرلقاح يافته به سمت توليد جنس نر و تخمك لقاح يافته به سمت توليد جنس ماده پيش مي رود.دانشمندان اين پديده را حدود دو قرن پيش شناخته اند ولي اولين بارتوژنر مصنوعي از 15 سال پيش انجام شده و تا به امروز نيز در بسياري از حيوانات سطح پائين مورد آزمايش و حتي بهره برداري قرار گرفته است. معمولا به واسطه مواد شيميايي و يا تحريكات مكانيكي مي توان امكان تقسيم خودبخودي را بر روي تخمك غيرلقاح يافته انجام داد.اگر چه تاكنون در ارتباط با پستانداران هيچ تولدي را گزارش نكرده اند ولي بعد از بحث كلونينگ به عنوان شروع اين قضيه، موضوع حذف هسته سلول مطرح شد و طي آن به طور مثال يك سلول حيوان را جايگزين هسته تخمك و اسپرمي كردند كه مي خواهد با آن لقاح پيدا كند.در اين روش يك سلول با تحريكاتي از قبيل شروع تقسيمات اوليه جنين، به سمت تشكيل جنين و توليد يك حيوان همانند خود حركت مي كند.اين اقدام تا به حال غيرممكن بود و بدون دخالت اسپرم و تخمك امكان بارور كردن يك سلول وجود نداشت ولي كلونينگ براي اولين بار اين عمل را محقق كرد با اين تفاوت كه در كلونينگ يك سلول كاملا لقاح يافته و تمايز يافته مجددا تقسيمات خود را شروع مي كند.در روش پارتنوژنوزي در واقع دو تخمك هستند كه تقسيمات اوليه جنين را انجام مي دهند و دانشمندان كره اي و ژاپني نيز اخيرا به دنبال اين مسئله بودند كه عوامل موثر در تقسيمات اوليه جنين را پيدا كنند.براي انجام اين كار محققان ژن H19را در تقسيمات اوليه جنيني موثر شناختند و غيرفعال شدن يكي از آلل هاي اين ژن موجب مي شد كه ژن ديگري به نام IVF2 مهار شود و اين مهار شدن به منزله شروع تقسيمات اوليه جنيني است لذا دانشمندان در مرحله اول موشي را توليد كرده اند كه آلل ژن H19 را نداشته باشد.به عبارت ساده تر زماني كه اسپرم با تخمك تركيب مي شود اين موضوع موجب مي شود كه InTraction اسپرم و IVF2 مهار و نهايتا تقسيمات آغاز شود.در اين روش اصولا موشي كه آلل H19 را ندارد تخمك آن مورد استفاده قرار مي گيرد و در مقابل نيز از تخمك يك موش طبيعي بهره مي گيرند و هسته موش اول كه احيانا يكي از ژنهاي آن غيرفعال شده است در داخل تخمك سالم گذاشته مي شود و با يك تحريك شيميايي تقسيمات اوليه شروع مي شود در اين مرحله اصطلاحا مي توان گفت كه تخمك مورد نظر گول خورده و آن ژنوم جديد را به جاي ژنوم اسپرم پذيرفته است.با در كنار هم گذاشتن اين دو كروموزوم X در كنار دو تخمك مورد نظر تنها امكان توليد جنس ماده شروع مي شود اين اقدام اولين كاري بوده كه در رابطه با پستانداران تاكنون انجام شده است و تفاوت اصلي آن با كلونينگ اين است كه در كلونينگ حيوان صد در صد و از طريق سلولي كه داخل تخمك گذاشته مي شود ايجاد مي گردد ولي در روش بكرزايي اين امكان ايجاد مي شود كه موجود حاصل از اين دو تخمك، از نظر ژنتيكي و با تغييرات صورت گرفته متفاوت باشد يعني جنينها از نظر ماهيت ژنتيكي با مادر و يا سلولهاي اوليه متفاوت خواهند بود. در واقع بحث كلونينگ يا حيوانات ترانس ژنيك از جمله مواردي است كه امروزه اغلب پژوهشگران دنيا به دنبال آن هستند و در پژوهشكده ابن سينا دانشگاه علوم پزشكي مشهد نيز اين مطالعات در حال انجام است.يكي از موارد مهم و كاربردي اين روشها و خصوصا روشي مانند بكرزايي اين است كه محققان در اين روشها به دنبال يافتن فاكتورها و عوامل موثر در شروع تقسيمات اوليه جنيني هستند.علاوه بر اين در آينده و با استفاده از اين روش حتي در زوجهاي نابارور كه اغلب علت ناباروري آنها تنها مسئله اسپرم، تخمك و يا ماده ژنتيكي نيست بلكه فاقد ژن موثر در تقسيمات اوليه هستند مي توان براي بازسازي ژن مورد نظر كمك گرفت و از DNA و يا ژنوم اين افراد امكان باروري و صاحب فرزند شدن را در آنها بوجود آورد. البته لازم است اين نكته تذكر داده شود كه اگرچه هنوز امكان موفقيت در همه موارد بوجود نيامده است ولي با اين تكنولوژي و در دسترس قرار گرفتن آن اين امكان براي انسان فراهم مي شود كه ژن موثر در تقسيمات اوليه جنين را فعال كند.اين اقدامات از نظر علمي امكان پذير است و همانطور كه در مورد حيوانات به نتايجي رسيده ايم در خصوص انسان نيز اين امكان وجود خواهد داشت.بكرزايي در برخي از حيوانات سطح پائين مانند نرم تنان، خزندگان، حشرات و ماهي ها به طور طبيعي انجام مي شوددر بسياري از حشرات مانند زنبورعسل و مورچه، تخمك غيرلقاح يافته به سمت توليد جنس نر و تخمك لقاح يافته به سمت توليد جنس ماده پيش مي رودبا اين تكنولوژي اين امكان براي انسان فراهم مي شود كه ژن موثر در تقسيمات اوليه جنين را فعال كند و همانطور كه اين اقدامات در حيوانات به نتيجه رسيده است، امكان آزمايش و حصول نتيجه مثبت در انسان نيز وجود دارد.
http://darunama.com/

پاسخی به اظهارات مصباح درباره فرزندان امام

پاسخی به اظهارات مصباح درباره فرزندان امام

Mesbah-Yazdi-saham-news 

سعید مصطفوی- سایت رجانیوز، مشروح سخنان مصباح یزدی در دیدار تحریریه هفته‌نامه ۹ دی را در تاریخ یکشنبه ۶ دی ۹۴ منتشر ساخته است. ایشان در بخشی از اظهارات خویش با بیان این‌که «از آن وقتی که – بیشتر از پنجاه سال قبل – امام نهضت را شروع کردند تا پیروزی انقلاب و در طول سی و شش سالی که از انقلاب می‌گذرد، آفت‌هایی که برای انقلاب واقع شده، اگر نگوییم همه‌اش، اکثر آن برای این بوده که عده‌ای در دام دشمن افتادند.»
می‌گوید «شاید از همان روز اول پیروزی انقلاب و مسئله انتخابات ریاست جمهوری در دام دشمن افتادیم. مردم کسی را با اکثریت قابل توجهی انتخاب کردند که خود امام فرمود من به او رأی ندادم، اما یکی از بهترین مبلغین آن فرد از بیت خود امام بود. بچه‌های خود امام، دخترهای خود امام، دامادهای خود امام…».
وی هم‌چنین در ادامه می‌گوید «اگر یادتان باشد اوایل انقلاب بعضی افراد از بیت امام با رهبر مجاهدین عکس می‌گرفتند و عکس‌شان منتشر می‌شد و چنان وانمود می‌شد که مثلاً فرزند امام یا بعضی از بستگان امام همراه با طرفداران مجاهدین هستند … هر جا ما ضربه خورده‌ایم در راستای همین عامل بوده است که بنا به دلایلی توده مردم، دشمن را درست نشناخته‌اند و علت نشناختن‌شان هم بعضی خواص بوده‌اند که کار را مشتبه می‌کردند… در انقلاب هم اگر ما از روز اول دشمنان را خوب شناخته بودیم خیلی ضربه‌ها را نمی‌خوردیم. شهادت آقای مطهری و آقای بهشتی برای جامعه ما مسأله کمی نبود».
این‌که چرا جناب آقای مصباح در شرایط کنونی پای مرحوم حاج احمد آقا و اعضای بیت امام و فرزندان امام را با چنین تعابیری پیش کشیده‌اند مورد بحث این نوشته نیست و همین‌طور این‌که ایشان که در این سخنرانی درصدد برشمردن موارد غفلت خواص از شناخت دشمن در طول دوران ۵۰ ساله نهضت امام بوده‌اند چرا به موارد بسیار شفاف دیگر در همین زمینه که می‌توانستند ذکر کنند نپرداخته‌اند، نظیر اصلی کردن مبارزه با بهائیت و مارکسیست‌ها، در سال‌های اختناق ۵۴ تا ۵۷ از طریق انتشار گسترده جزوات موسسه در راه حق (در قم) به جای خط مشی امام خمینی که مبارزه با شاه و رژیم شاهنشاهی را مبنا قرار داده بود و تفکر حجتیه و امثال آن‌را انحراف از مبارزه با دشمن اصلی و سرگرم کردن مردم می‌دانست، و یا ماجرای مخالفت عملی و علنی با فراخوان امام خمینی برای تحریم جشن‌های نیمه شعبان سال ۵۷ در اعتراض به جنایات و کشتار رژیم شاه، و یا ده‌ها نمونه بارز دیگر از تغافل، سکوت، عدم همراهی و حتی مخالفت برخی خواص با امام در مسائل عدیده‌ای که در دوران ۱۱ ساله رهبری امام بعد از پیروزی انقلاب به وقوع پیوست – که اسناد آن موجود است – این مسائل موضوع نقد این نوشته نمی باشد.
علت اصلی نوشته اشاره به یکی از پیش بینی‌های امام خمینی و مقایسه دیدگاه امام با اظهارات فوق در باب همین دو نسبتی است که در این اظهارات تلویحا و تصریحا به فرزند امام در قضیه بنی صدر و منافقین داده شده است. شفافیت سخن امام در این‌باره بی نیاز از هرگونه شرح و تفسیر است.
امام خمینی در گواهی مکتوبی که با دست‌خط مبارک خویش – که نسخه اصل آن موجود و متن آن نیز در صحیفه امام (جلد ۱۷ صفحه ۹۱) انتشار یافته است – چنین مرقوم فرموده‌اند:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
۲۳/۸/۱۳۶۱ – الحمد للَّه على آلائه و الصلاه و السلام على أنبیائه و اولیائه سیّما النبی الختمی حبیب اللَّه صلى اللَّه علیه و آله سیّما غائبهم و قائمهم ارواحنا له الفداء.این جانب هیچ گاه میل نداشته و ندارم که درباره نزدیکان خود سخنى بگویم یا دفاعى کنم. لکن علاوه بر آنکه در پیشگاه مقدس حق- جل و علا- مقصر و مجرمم و از درگاه متعالش امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایه‏ام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است و در نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور و تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم، در پیش گروههایى و اشخاصى گناهانى نابخشودنى دارم و احتمال قوى مى‏دهم که پس از من براى انتقامجویى از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا مى‏دانم بزنند و به آتشى که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه‏هایى به گوش مى‏خورد که احتمال فوق را قوى‏تر مى‏کند. لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم براى رفع ظلم و تهمت، نظر خود را نزد ملت عزیز اظهار کنم که از قِبَلِ من در این خصوص تقصیرى نباشد. یکى از آنان که بیش از همه احتمال انتقامجویى از من درباره او مى‏رود احمد خمینى فرزند این جانب است. این جانب در پیشگاه مقدس حق شهادت مى‏دهم که از اول انقلاب تا کنون و از پیش از انقلاب در زمانى که وارد این نحو مسائل سیاسى شده است از او رفتار یا گفتارى که بر خلاف مسیر انقلاب اسلامى ایران باشد ندیده‏ ام و در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانى نموده و در مرحله پیروزى شکوهمند انقلاب مُعین و کمک کار من بوده و است و کارى که بر خلاف نظر من است انجام نمى‏دهد …
در امور سیاسى مدتى تهمتها زده شد که احمد طرفدار منافقین است و من در طول مدت انقلاب مخالفتهایى از او مى‏دیدم که دیگران بر آن شدت و قاطعیت نبودند … یا مسأله طرفدارى از بنى صدر، او مادامى که من از بنى صدر به واسطه بعض مصالح جانبدارى مى‏کردم او هم گاهى طرفدارى مى‏کرد و آن گاه که من پرده را بالا زده و او را برکنار کردم حتى یک مرتبه از او طرفدارى نکرد و مخالفت شدید مى‏کرد. یا مسأله خط سوم که مدتى نقل مجالس مخالفان بود و تهمتهاى ناروا مى‏زدند و من او را امر به سکوت کردم و او هیچ گاه از خط انقلاب و اسلام خارج نبود و بالاخره اگر به واسطه انتقامجویى از من پس از من گروههایى به مخالفت او برخاستند من دیْن خود را به او به عنوان یک مسلمان و یک رَحِم ادا کردم و خداوند تبارک و تعالى حاضر و ناظر است‏…

Wednesday, December 30, 2015

اگر بخوانی و نگریی، به انسان بودن خود بگری!!

روزی مرده ای را دیدم که در تابوتی بر دوش کسانی به سوی گورستان  روان بود. آن مرده انسان نبود بلکه انسانیت بود!!

توی خیابون دیدمش وقتی که بچه های محله سر درپی اش نهاده بودند!
بغلش کردم و به گوشه ای دور از چشم داعشیها پنهانش کردم!
گریه میکرد!! به خدا قسم داشت اشک میریخت!!
 
نمیدونم به خاطر گرسنگی بود و یا به خاطر زخمهایی که بچه های شجاع! به تن و روانش وارد کرده بودند!
 
شاید هم خسته بود و دنبال پاسخ چند پرسش: 
- خدایا چرا اصلاً منو آفریدی تا این همه زجرکشم کنند؟!
- دستکم چرا من اینجا به دنیا اومدم؟ در حالی که همنوعام توی اروپا کیف میکنن؟ 
- گناه من چی بوده که این آدما... آدمایی که بویی از آدمیت نبردن این طور آزارم میدن؟               
 
دیروز از دست مأمورای شهرداری فرارکردم و از دست آمپولهای اسیدی که دوستام رو از پا درآورده!
من خسته و گرسنه و تشنه و بی پناهم!
 آخه من چطوری باید غذای خودم رو پیداکنم؟!
بعضی از شما آدما که بدبختانه کم هم نیستین حتا نمیذارین به سطلهای زباله نزدیک بشم و از گرسنگی نمیرم!!
 
                                            ***
من هم اشک چشمام رو با خجالت از اینکه همنوع بعضی از این آدما...! هستم که بدبختانه کم هم نیستند پاک کردم. 
من هم جواب پرسشهاشو نمیدونستم. من هم نمیتونستم جواب خیلی از اونها رو پیدا کنم! آخر چرا... چرا... چرا...؟!!

گاهشمار تأسیس بی‌بی‌سی(جهت افزایش اطلاعات عمومی)

گاهشمار تأسیس بی‌بی‌سی

۱۱ مه ۱۹۲۲
شبکه رادیویی 2LO، دومین شبکه رادیویی انگلستان کار خود را آغاز کرد. این شبکه از دستگاه فرستنده ای استفاده می کرد که "شرکت تلگراف بی سیم" مارکونی، مخترع رادیو، آن را ساخته بود. مسئولیت نظارت بر پدیده تازه رادیو در آن زمان به اداره پست محول شده بود و فرستنده ها اجازه پخش برنامه هایی طولانی تر از هفت دقیقه را نداشتند. پخش موسیقی از رادیو ممنوع بود و بولتن های خبری یک بار با سرعت معمولی خوانده می شد و یک بار با سرعت پائین تا اگر کسی خواست متن اخبار را یادداشت کند، بتواند!
۱۴ نوامبر ۱۹۲۲
نام شبکه رادیویی 2LO به شرکت سخن پراکنی بریتانیا تغییر کرد. رادیو در آن زمان چندان طرفداری نداشت و رسانه ای خشک و بی روح تلقی می شد. اما شرکت سخن پراکنی بریتانیا با بردن میکروفون خود به سالن موسیقی هتل ساووی که در نزدیکی دفتر رادیو واقع بود، موسیقی را به خانه‌های مردم برد و آینده رادیو را دگرگون کرد.
۱ ژانویه ۱۹۲۷
شرکت سخن پراکنی بریتانیا نام خود را به بنگاه سخن پراکنی بریتانیا تغییر داد و به این ترتیب BBC با اجازه نامه سلطنتی و به عنوان یک موسسه غیر انتفاعی فعالیت خود را آغاز کرد. اما این فعالیت به پخش برنامه در درون جزیره بریتانیا محدود بود.
۲۵ دسامبر ۱۹۳۲
در روز کریسمس سال ۱۹۳۲ صدای بی‌بی‌سی برای نخستین بار در خارج از جزیره بریتانیا شنیده شد. جورج پنجم، پادشاه وقت بریتانیا، عید میلاد مسیح را از طریق رادیو به همه "شهروندان امپراتوری" در سراسر جهان تبریک گفت. به این ترتیب "سرویس امپراتوری" که بعدها به سرویس جهانی بی‌بی‌سی تغییر نام یافت کار خود را آغاز کرد، هر چند برنامه‌های این سرویس در ابتدا تنها به زبان انگلیسی بود.
۳ سپتامبر ۱۹۳۹
دو روز پس از حمله آلمان نازی به لهستان، نویل چمبرلن، نخست وزیر وقت بریتانیا اعلامیه ای را در برابر میکروفون بی‌بی‌سی قرائت کرد که از ورود بریتانیا به جنگ با آلمان حکایت داشت. او گفت که سفیر بریتانیا صبح همان روز یادداشت دولتش را به دولت آلمان تحویل داده است که در آن تا ساعت ۱۱ صبح به آلمان فرصت داده شده تا اعلام کند از لهستان عقب نشینی خواهد کرد. آقای چمبرلن خطاب به بریتانیایی ها گفت: "باید به اطلاع شما برسانم که چنین قولی داده نشده و در نتیجه این مملکت اکنون با آلمان در حال جنگ است".
۳ ژانویه ۱۹۳۸
بخش عربی، نخستین بخش غیر انگلیسی زبان بی‌بی‌سی کار خود را آغاز کرد.
۲۹ دسامبر ۱۹۴۰
(مطابق ۸ دی ۱۳۱۹) حسن موقر بالیوزی، نخستین "خبر فرست" بخش فارسی با این جملات پخش برنامه های بی‌بی‌سی به زبان فارسی را آغاز کرد: "در این هنگام که خبر فرستی به وسیله رادیو به زبان فارسی از بریتانیای کبیر آغاز می شود، بنگاه رادیوی انگلستان به تمام گوش دهندگان ایرانی و فارسی زبان در هر جای جهان که باشند دوستانه درود می گوید." بی‌بی‌سی فارسی در ابتدا برای پاسخ‌گویی به تبلیغات رادیو برلین تأسیس شد که پخش برنامه به زبان فارسی را پیش تر شروع کرده بود. بی‌بی‌سی به تدریج به انتقاد از رضاشاه پهلوی، پادشاه وقت ایران پرداخت که به آلمان دوستی مشهور بود.
بشنوید: اولین جملات فارسی رادیو بی‌بی‌سی به زبان فارسی.
۲۵ اوت ۱۹۴۱
(مطابق سوم شهریور ۱۳۲۰) نیروهای متفقین، از جمله بریتانیا، وارد خاک ایران شدند. بیست و دو روز بعد رضاشاه پهلوی از سلطنت کناره گیری کرد و تبعید شد. ولیعهد او، محمدرضا پهلوی به جای او به سلطنت رسید. در این مدت بی‌بی‌سی به یکی از منابع اصلی کسب خبر در ایران تبدیل شده بود.
بشنوید: نمونه‌ای از گزارش‌های بخش فارسی بی‌بی‌سی از جنگ جهانی دوم
بشنوید: خاطره نصرالله فاطمی از بی‌بی‌سی فارسی در دوره اشغال ایران:
بشنوید: خاطره عباس دهقان از نخستین سال‌های بی‌بی‌سی فارسی:
۸ مه ۱۹۴۵
(مطابق ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۴) ابوالقاسم طاهری، گزارشگر بخش فارسی بی‌بی‌سی با میکروفون رادیو در خیابان های لندن حاضر شد تا صدای شادمانی مردم این شهر را در جشن پیروزی متفقین در اروپا ضبط و برای شنوندگان فارسی زبان پخش کند. فعالیت بخش فارسی بی‌بی‌سی با پایان جنگ به سوی تولید برنامه های فرهنگی، آموزشی و سرگرم کننده تمایل پیدا کرد و از میزان برنامه های سیاسی در آن کاسته شد.
ژانویه ۱۹۴۶
حسن تقی زاده، سفیر وقت ایران در لندن به عنوان رئیس هیأت ایرانی در سازمان تازه تأسیس ملل متحد، در نطقی در شورای امنیت این سازمان از دولت شوروی به دلیل عدم تخلیه استان آذربایجان ایران شکایت کرد. رادیو فارسی بی‌بی‌سی صدای این نطق را پخش کرد و ایرانیان توانستند از فاصله هزاران کیلومتری این نطق را که به زبان انگلیسی ایراد شده بود، بشنوند.
بشنوید: خاطره ابوالقاسم طاهری از نخستین پخش مستقیم از سازمان ملل:
بشنوید: بخشی از نطق حسن تقی زاده در نخستین مجمع عمومی سازمان ملل:
۱۴ ژوئیه ۱۹۴۶
(مطابق با ۲۳ تیر ۱۳۲۵) اعتصاب کارگران شرکت نفت ایران و انگلیس در اعتراض به میزان حقوق و شرایط کار آغاز شد. وضع به تدریج بحرانی شد و کار به جایی رسید که کشتی های نظامی بریتانیایی در سواحل جنوب غربی ایران مستقر شدند. دولت بریتانیا به بی‌بی‌سی اطلاع داد که ممکن است از بخش فارسی بخواهد که مانند زمان جنگ دوم، به فعالیت تبلیغاتی بپردازد. بی‌بی‌سی پس از مدتی کشمکش با دولت، سرانجام موفق شد به دولت بقبولاند که مواضع خود را در قالب بیانیه رسمی و به نام دولت از بی‌بی‌سی فارسی پخش کند.
تابستان ۱۹۴۸
نخستین دوره مسابقات المپیک پس از پایان جنگ جهانی دوم در لندن برگزار شد. ایران برای نخستین بار در این مسابقات حاضر شده بود. رادیوی فارسی بی‌بی‌سی هر روز خبرها و گزارش های مربوط به این مسابقات و به ویژه نتیجه تلاش های ورزشکاران ایرانی را پخش می کرد. جعفر سلماسی در رشته وزنه برداری توانست مدال برنز بگیرد و نخستین ایرانی ای باشد که مدال المپیک را دریافت می کند. بی‌بی‌سی فارسی با نادر جهانبانی، سرپرست ورزشکاران اعزامی به المپیک هم گفت و گو کرد.
بشنوید: گفت‌وگو با امان‌الله جهانبانی، سرپرست تیم اعزامی ایران به المپیک لندن:
سال ۱۹۴۹
ال.ا. وولارد، رئیس وقت بخش فارسی بی‌بی‌سی در سفر به ایران با بهرام شاهرخ، رئیس وقت رادیو تهران (گوینده مشهور رادیو برلین در دوران جنگ جهانی دوم) قرار گذاشت که بعضی از برنامه های رادیوی فارسی بی‌بی‌سی از طریق فرستنده رادیو تهران پخش شود. رادیو تهران همین همکاری را با صدای آمریکا هم آغاز کرد، اما در نوامبر سال بعد این همکاری در اثر شکایت سفارت روسیه قطع شد.
تابستان ۱۹۵۳
روابط ایران و بریتانیا پس از ملی اعلام شدن نفت ایران تیره شد و این تیرگی بر فعالیت بخش فارسی بی‌بی‌سی تأثیر گذاشت. کارکنان ایرانی و ایرانی الاصل بی‌بی‌سی در جریان کارزار تبلیغاتی دو کشور علیه یکدیگر، برای مدتی اعتصاب کردند و روسای انگلیسی بی‌بی‌سی برای ادامه پخش برنامه به زبان فارسی ناچار شدند از انگلیسی های فارسی دانی استفاده کنند که بعضی از آنها لهجه های غلیظ انگلیسی داشتند.
بشنوید: خاطره منوچهر انور از اعتصاب کارکنان بی‌بی‌سی فارسی در دوران ملی شدن نفت:
۵ تا ۸ مه ۱۹۵۹
محمدرضاشاه پهلوی، پادشاه وقت ایران به بریتانیا سفر کرد و مورد استقبال رسمی ملکه بریتانیا قرار گرفت. بی‌بی‌سی فارسی نطق ملکه و نطق شاه را که به مناسبت این سفر و در کاخ سلطنتی انجام می شد پخش کرد.
۲۶ اکتبر ۱۹۶۷
(مطابق با ۴ آبان ۱۳۴۶) محمدرضاشاه پهلوی، پادشاه وقت ایران در چهل و هشتمین سالگرد تولد خود مراسم رسمی تاجگذاری برگزار کرد. بی‌بی‌سی فارسی برای پوشش این مراسم برای نخستین بار اجازه یافت گزارشگری ویژه به ایران اعزام کند.
بشنوید: بخشی از گزارش فضل الله نیک آئین از جشن‌های تاجگذاری:
۱۲ اکتبر ۱۹۷۱
(مطابق ۲۰ مهر ۱۳۵۰) محمدرضاشاه پهلوی با سخنرانی در آرامگاه کورش هخامنشی جشن های ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران را آغاز کرد. بی‌بی‌سی فارسی خبرنگاری را برای پوشش خبری این جشن ها به ایران فرستاد. شاه ایران در جریان برگزاری این جشن ها متهم به ریخت و پاش بی حساب، تجمل پرستی و خودبزرگ‌بینی شد. گروهی از صاحبنظران عقیده دارند که نحوه برگزاری این جشن ها نشانه ای روشن از انحطاط حکومت او بود.
بشنوید: خاطره لطف‌الله خنجی از نارضایتی شاه از بی‌بی‌سی:
۱۲ اکتبر ۱۹۷۸
(مطابق با ۲۰ مهر ۱۳۵۷) فریدون جاهد از بخش فارسی بی‌بی‌سی و دیوید پرمن از بخش انگلیسی در پاریس با آیت الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب ایران گفت‌وگو کردند. انقلاب که از کمتر از یک سال پیش در ایران آغاز شده بود به سرعت اوج می‌گرفت و آیت‌الله خمینی به یکی از خبرسازترین چهره‌های خبری جهان تبدیل شده بود. بی‌بی‌سی فارسی در دوران انقلاب با تهیه گزارش و گفت‌وگو در کنار ترجمه و پخش گزارش‌های خبرنگاران بی‌بی‌سی انگلیسی از تهران، بار دیگر به یکی از منابع اصلی مردم ایران برای کسب خبر تبدیل شد. این پوشش خبری خشم محمدرضا شاه پهلوی و اعتراض دولت ایران را برانگیخت.
بشنوید: بخشی از سخنان آیت‌الله خمینی در مصاحبه با بی‌بی‌سی:
۱۶ ژانویه ۱۹۷۹
(مطابق با ۲۶ دی ۱۳۵۷) با خروج شاه از ایران، امید بسیاری از طرفداران حکومت او کمرنگ شد و سقوط حکومت شتاب گرفت. کوشش های شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر حکومت پادشاهی ایران، برای برقراری نظم و ثبات بی نتیجه ماند و با بازگشت آیت الله خمینی به ایران، شمارش معکوس سقوط دولت بختیار آغاز شد.
بشنوید: گزارش رادیویی فریدون جاهد از تهران از خروج شاه:
بشنوید: بخشی از مصاحبه با شاپور بختیار، نخست وزیر وقت ایران:
۱۱ فوریه ۱۹۷۹
(مطابق با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) با اعلام بی طرفی ارتش و افتادن رادیو دولتی ایران به دست نیروهای انقلابی، دولت بختیار سقوط کرد و انقلاب ایران به پیروزی رسید. بازداشت، محاکمه و اعدام امیران ارتش و مسئولان عالی رتبه امنیتی حکومت پهلوی از همان شب آغاز شد.
بشنوید: گزارش دیوید بارچارد از تهران در مورد اعدام‌های بعد از انقلاب:
۴ نوامبر ۱۹۷۹
(مطابق با ۱۳ آبان ۱۳۵۸) گروهی از دانشجویان انقلابی موسوم به "دانشجویان پیرو خط امام" سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند و تعداد زیادی از دیپلمات ها و کارکنان سفارت را به گروگان گرفتند. آنها خواستار استرداد محمدرضا شاه پهلوی در ازای گروگان ها بودند. کوتاه زمانی پس از آن، دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان استعفا کرد. اشغال سفارت آمریکا باعث قطع رسمی روابط میان دو کشور شد. گروگان های آمریکایی ۴۴۴ روز بعد و هنگامی آزاد شدند که آخرین شاه ایران درگذشته بود و جیمی کارتر، رئیس جمهوری دموکرات آمریکا جای خود را به رونالد ریگان از حزب جمهوری خواه داده بود.
بشنوید: گزارش‌های رادیویی در مورد اشغال سفارت آمریکا و استعفای دولت موقت:
۲۷ دسامبر ۱۹۷۹
(مطابق ۶ دی ۱۳۵۸) نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از دولت کمونیستی افغانستان به خاک این کشور وارد شدند. حضور نظامی شوروی در افغانستان به اعلام جهاد مجاهدین مسلمان و حمایت مستقیم آمریکا از آنها انجامید.
۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰
(مطابق با ۳۱ شهریور ۱۳۵۹) با حملات گسترده نیروی هوایی عراق به مراکز نظامی و فرودگاه های ایران، جنگ میان دو کشور آغاز شد.
بشنوید: بخشی از گزارش بی‌بی‌سی از آغاز اختلافات ایران و عراق:
بشنوید: بخشی از اعلامیه آغاز جنگ ایران و عراق از رادیو تهران:
۲۱ ژوئن ۱۹۸۱
(مطابق با ۳۱ خرداد ۱۳۶۰) مجلس شورای اسلامی در ایران پس از یک دوره طولانی کشمکش سیاسی در کشور، به عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی صدر رأی داد. یک روز پیش از آن بزرگترین درگیری میان نیروهای موسوم به حزب اللهی و هواداران سازمان مجاهدین خلق در تهران رخ داده بود.
بشنوید: بخشی از نخستین مصاحبه بنی‌صدر به زبان فارسی پس از عزل از ریاست جمهوری
۲۴ مه ۱۹۸۲
(مطابق با ۳ خرداد ۱۳۶۱) نیروهای نظامی ایران موفق شدند شهر خرمشهر را که در اشغال ارتش عراق بود، پس بگیرند و ارتش عراق را به عقب برانند. این پیروزی نقطه عطفی در جریان جنگ دو کشور محسوب می‌شد و تأثیر زیادی بر افزایش روحیه نیروهای ایرانی داشت.
۱۰ ژوئن ۱۹۸۲
(مطابق ۲۰ خرداد ۱۳۶۰) شورای فرماندهی انقلابی عراق پیشنهاد ترک مخاصمه و بازگشت به مرزهای بین المللی را ارائه داد که ایران نپذیرفت. کمال خرازی، رئیس وقت ستاد تبلیغات جنگ ایران در گفت‌وگویی نادر با بی‌بی‌سی فارسی، گفت که ادامه جنگ خواست مردم ایران است و از نظر ایران، "متجاوز" باید تنبیه شود.
بشنوید: بخشی از سخنان کمال خرازی در مورد دلایل ایران برای عدم پذیرش آتش‌بس
۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷
(مطابق با ۲۹ تیر ۱۳۶۶) شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ۵۹۸ را صادر کرد، اما ایران این قطعنامه را نپذیرفت. سعید رجایی خراسانی، نماینده وقت ایران در سازمان ملل، در گفت و گو با بی بی سی فارسی دلایل ایران را برای رد این قطعنامه توضیح داد. این تصمیم فشار بین المللی علیه ایران را افزایش داد.
بشنوید: بخشی از مصاحبه سعید رجایی خراسانی در مورد عدم پذیرش قطعنامه ۵۹۸
۱۵ مه ۱۹۸۸
(۲۵ خرداد ۱۳۶۷) خروج نیروهای شوروی از افغانستان آغاز شد.
۷ ژوئن ۱۹۸۸
(۱۷ خرداد ۱۳۶۷) دکتر نجیب الله سیاست آشتی ملی خود را در سازمان ملل اعلام کرد. او پس از سخنرانی در این سازمان، در جمع خبرنگاران حاضر شد. پس از بازگشت او به افغانستان، معصومه طرفه، خبرنگار بخش فارسی بی‌بی‌سی هم با او در مورد این سیاست مصاحبه کرد.
بشنوید: بخش‌هایی از دو گفت‌وگو با دکتر نجیب‌الله پس از حضور در سازمان ملل
۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸
(مطابق با ۲۷ تیر ۱۳۶۷) ایران پس از حدود یک سال مقاومت، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت. با این حال عملیات نظامی عراق تا حدود یک ماه بعد ادامه یافت و آتش بس عملا از روز ۲۹ مرداد برقرار شد. وضعیت مرزهای دو کشور تا سال‌ها در ابهام باقی ماند.
بشنوید: بخشی از سخنان ولایتی در سازمان ملل در مورد پذیرش قطعنامه
۱۴ فوریه ۱۹۸۹
(مطابق با ۲۵ بهمن ۱۳۶۷) آیت الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را به دلیل نوشتن کتاب "آیات شیطانی" صادر کرد. صدور این فتوا به بروز بحرانی کم سابقه میان ایران و غرب انجامید. بسیاری از کشورهای اروپایی سفیران خود را از ایران فرا خواندند. آقای رشدی تا سال‌ها مخفیانه و تحت نظر پلیس زندگی می‌کرد و در انظار عمومی ظاهر نمی شد.
۲۵ مارس ۱۹۸۹
(مطابق با ۵ فروردین ۱۳۶۸) گزارشی در مورد نامه ای که آیت الله حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت رهبر ایران حدود هفت ماه پیش‌تر به آیت‌الله خمینی نوشته بود، در رادیو فارسی بی‌بی‌سی پخش شد. آیت الله منتظری در این نامه به اعدام آن دسته از زندانیان سیاسی اعتراض کرده بود که از قبل در زندان‌ها بودند ولی پس از حمله نیروهای سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق، دستور اعدام آنها صادر شده بود. آیت الله خمینی یک روز پس از انتشار گزارش بی‌بی‌سی، فرمان عزل آیت‌الله منتظری را صادر کرد. بی‌بی‌سی از مدتی قبل نسخه‌ای از این نامه را به دست آورده بود، اما نتوانسته بود از اصالت آن مطمئن شود. پخش گزارش بی‌بی‌سی در مورد این نامه پس از آن بود که متن نامه و تصویر آن در روزنامه "انقلاب اسلامی" متعلق به ابوالحسن بنی صدر در فرانسه منتشر شد.
۳ ژوئن ۱۹۸۹
(مطابق با ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) آیت الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی در این کشور، در پی چند روز بیماری سخت درگذشت. مجلس خبرگان رهبری روز بعد تشکیل جلسه داد و حجت الاسلام علی خامنه‌ای، رئیس جمهوری وقت ایران را به عنوان رهبر جدید انتخاب کرد.
بشنوید: بخشی از گزارش بی‌بی‌سی از درگذشت آیت الله خمینی
۲۱ آوریل ۱۹۹۰
(مطابق با ۱ اردیبهشت ۱۳۶۹) صدام حسین رئیس جمهوری وقت عراق در نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، همتای ایرانی خود، خواهان ملاقات سران دو کشور و خاتمه دادن به خصومت ها شد. بعدا معلوم شد که یکی از هدف های او، زمینه سازی برای خروج ناظران سازمان ملل از عراق بوده است.
بشنوید: پخش نامه صدام حسین به هاشمی رفسنجانی از رادیو بغداد
۲ اوت ۱۹۹۰
(مطابق با ۱۱ مرداد ۱۳۶۹) عراق که مدعی بود کویت با حفاری غیر مجاز مشغول استخراج از منابع نفتی عراق است، به کویت حمله کرد. صدام حسین، رئیس جمهوری عراق چند روز پس از اشغال کویت این کشور را "استان نوزدهم عراق" نامید. این حمله واکنش های شدید بین المللی را برانگیخت و به حمله آمریکا و متحدانش به عراق انجامید.
نوامبر ۱۹۹۰
باقر معین به عنوان نخستین رئیس ایرانی بخش فارسی بی‌بی‌سی منصوب شد.
بشنوید: باقر معین از تغییرات در بخش فارسی بی‌بی‌سی در اوایل دهه نود می‌گوید
۱۷ ژانویه ۱۹۹۱
(۲۷ دی ۱۳۶۹) عملیات نظامی موسوم به "طوفان صحرا" یا حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق آغاز شد. بخش فارسی بی‌بی‌سی در طول عملیات طوفان صحرا، هر روز ۱۵ دقیقه برنامه نیمروزی پخش می‌کرد.
بشنوید: بخشی از گزارش بی‌بی‌سی از آغاز جنگ خلیج فارس
۶ اوت ۱۹۹۱
(۱۵ مرداد ۱۳۷۰) جسد شاپور بختیار و دستیارش در خانه اش در حومه پاریس در حالی پیدا شد که با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند. بی‌بی‌سی فارسی از طریق گفت و گو با عبدالکریم لاهیجی جریان دادگاه را دنبال می کرد.
بشنوید: گزارش رادیویی در مورد قتل بختیار و دستیارش
بشنوید: بخشی از مصاحبه با عبدالکریم لاهیجی در مورد محاکمه مظنونان به قتل بختیار
۹ سپتامبر ۱۹۹۱
(مطابق با ۱۸ مرداد ۱۳۷۰) در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشور تاجیکستان استقلال خود را به دست آورد. اما هنوز چند ماه از استقلال این کشور نگذشته بود که جنگ داخلی میان مخالفان دولت و نیروهای دولتی آغاز شد.
بشنوید: گزارش رادیویی از نخستین تظاهرات ضد دولتی تاجیکستان پس از استقلال
بشنوید: گزارش رادیویی محی‌الدین عالمپور از جنگ‌های داخلی تاجیکستان.
۲۸ آوریل ۱۹۹۲
(مطابق با ۸ اردیبهشت ۱۳۷۱) نیروهای مجاهدین افغان وارد کابل شدند و دولت دکتر نجیب الله سقوط کرد. باقر معین که در آن زمان در کابل حضور داشت، در آخرین کنفرانس مطبوعاتی نجیب الله شرکت داشت و از این کنفرانس برای رادیو فارسی بی‌بی‌سی گزارش داد.
بشنوید: گزارش باقر معین از آخرین کنفرانس مطبوعاتی دکتر نجیب‌الله
تابستان ۱۹۹۳
(تابستان ۱۳۷۲) محمد معصوم، خبرنگار بی‌بی‌سی در افغانستان در راه سفر به مزارشریف در سانحه سقوط هواپیما کشته شد.
بشنوید: نمونه صدای محمد معصوم در گفت و گو با صبغت الله مجددی
مه ۱۹۹۴
درگیری میان اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی (رئیس جمهوری فعلی عراق) و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی (رئیس فعلی دولت خودگردان کردستان عراق) آغاز شد. صادق صبا توانست از دولت ایران اجازه سفر به کردستان و پوشش خبری این درگیری را بگیرد. او نخستین گزارشگر بخش جهانی بی‌بی‌سی بود که اجازه کار در ایران گرفت و بعدها هم در مواردی به او اجازه کار در ایران داده شد.
بشنوید: صادق صبا از چگونگی گرفتن اجازه کار در ایران سخن می‌گوید
۲۹ ژوئیه ۱۹۹۴
(مطابق با ۷ مرداد ۱۳۷۳) میرویس جلیل، خبرنگار بخش فارسی بی‌بی‌سی در افغانستان که به چهارآسیاب، پایگاه حزب اسلامی گلبدین حکمتیار رفته بود تا با او مصاحبه کند، در بازگشت توسط افراد مسلح ناشناس ربوده شد و بعدا جسدش در نزدیکی "چهل ستون" پیدا شد.
بشنوید: گزارش رادیویی در مورد کشته شدن میرویس جلیل
بشنوید: نمونه‌ای از گزارش‌های میرویس جلیل
۱۲ دسامبر ۱۹۹۵
(مطابق با ۲۱ آذر ۱۳۷۴) محی‌الدین عالمپور، خبرنگار بخش فارسی بی‌بی‌سی در تاجیکستان، از دفتر بی‌بی‌سی در دوشنبه ربوده شد و به ضرب گلوله به قتل رسید. سال‌ها بعد تعدادی از افراد مسلح وابسته به یکی از فرماندهان وقت مخالفان دولت تاجیکستان به جرم قتل او محاکمه و محکوم شدند.
بشنوید: بخشی از برنامه از دوشنبه تا لس‌آنجلس با صدای محی‌الدین عالم‌پور
۲۷ ژوئن ۱۹۹۷
(مطابق با ۶ تیر ۱۳۷۶) پروتکل مسکو، پیمان صلح تاجیکستان توسط امامعلی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان، عبدالله نوری، رهبر مخالفان و گرد مرن، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل امضاء شد.
۲۳ مه ۱۹۹۷
(مطابق با دوم خرداد ۱۳۷۶) محمد خاتمی در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران با به دست آوردن بیش از ۲۰ میلیون رأی پیروز شد. پیروزی غیرمنتظره او با شعارهای اصلاح طلبانه، باعث بر سر کار آمدن دولت موسوم به "دولت اصلاحات" و سرآغاز یک دوره هشت ساله کشمکش میان اصلاح طلبان و اصولگرایان بود.
بشنوید: بخشی از نظرات مردم قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ ایران
۲۳ مه ۲۰۰۱
(مطابق با ۲ خرداد ۱۳۸۰) وبسایت فارسی بی‌بی‌سی کار خود را آغاز کرد.
بشنوید: سیما علی‌نژاد از آغاز به کار وبسایت فارسی بی‌بی‌سی می‌گوید
۷ ژوئن ۲۰۰۸
(مطابق با ۱۸ خرداد ۱۳۸۷) عبدالصمد روحانی، یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی در افغانستان، در زادگاهش ولایت هلمند ربوده شد و روز بعد پلیس جسدش را در حومه شهر لشکرگاه پیدا کرد.
۱۴ ژانویه ۲۰۰۹
(مطابق با چهارشنبه ۲۵ دی ماه) تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی از ساعت پنج عصر به وقت تهران (ساعت شش به وقت کابل) فعالیت خود را از استودیویی در ساختمان اگتون هاوس در لندن آغاز کرد.
۱۲ ژوئن ۲۰۰۹
(مطابق با ۲۲ خرداد ۱۳۸۸) انتخابات جنجال برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری ایران برگزار شد. بی‌بی‌سی فارسی در جریان اعتراضات پس از انتخابات به یکی از منابع اصلی کسب خبر برای شهروندان ایرانی تبدیل شد. حکومت ایران از پوشش خبری بی‌بی‌سی از وقایع پس از انتخابات ایران به شدت انتقاد کرد.
بشنوید: بخشی از مصاحبه با محمدعلی ابطحی دو روز پس از انتخابات ۸۸
۲۹ دسامبر ۲۰۱۰
(۸ دی ۱۳۸۹) بخش فارسی بی‌بی‌سی هفتاد ساله شد.
۲۰ مارس ۲۰۱۱
(۲۹ اسفند ۱۳۸۹) رادیو بی‌بی‌سی فارسی در آخرین روز سال اعلام کرد که تولید برنامه جام‌جهان‌نما، برنامه شامگاهی خود را از روز بعد متوقف می کند. تصمیم به توقف تولید برنامه جام‌جهان‌نما به دلیل لزوم صرفه جویی مالی، ناشی از کاهش بودجه بخش جهانی بی‌بی‌سی اتخاذ شد. صادق صبا، رئیس بخش فارسی گفت که برنامه چشم‌انداز بامدادی رادیو و عملکرد وبسایت فارسی بی‌بی‌سی تقویت خواهد شد.
بشنوید: گفت‌وگوی نازنین جاوید با صادق صبا در مورد توقف تولید برنامه جام‌جهان‌نما
۲۵ ژوئن ۲۰۱۵
(۴ تیر ۱۳۹۴) رادیو بی‌بی‌سی فارسی تصویری شد و از آن به بعد شنوندگان رادیو توانستند تصویر استودیو و گویندگان رادیو را از تلویزیون، وبسایت و کانال یوتیوب بخش فارسی بی‌بی‌سی تماشا کنند.

درسهایی در مکتب مورچکان



مانند مورچه بزرگ و منطقی باش!

مورچه ها منطق فوق العاده ای دارند که می تواند برای استراتژیست ها الهام بخش باشد.
منطق مورچه ای دارای 4 قسمت است:


* اولین بخش آن این است: «یک مورچه هرگز تسلیم نمی شود»
منطق خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال راه دیگری می گردند . بالا می روند، پایین می روند، دور می زنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می دهند.
چه منطق قدرتمندی؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می رساند دست نکش.

* بخش دوم این است:
«مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند»
این نگرش مهمی است.نمی توان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچه ها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد . باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می برید به فکر سنگ و صخره هم باشید.

* سومین بخش از منطق مورچه این است:
«مورچه ها کل زمستان را مثبت می اندیشند»
این هم مهم است . در طول زمستان مورچه ها به خود یادآور می شوند که این دوران زیاد طول نمی کشد ؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت . و در اولین روز گرم ، مورچه هابیرون می آیند . اگر دوباره سرد شد آنها برمی گردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون می آیند . آنها برای بیرون آمدن نمی توانند زیاد منتظر بمانند.

* و اما آخرین بخش:
یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع می کند؟
«هر چه قدر که در توانش باشد»
چه منطق فوق العاده ای است این منطق که هر چه قدر در توانایی ات است.

یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
1. هرگز تسلیم نشو
2. آینده را ببین (زمستانی بیاندیش)
3. مثبت بمان (تابستان را به خاطر بسپار)
4. همه تلاشت را بکن
آیا شما به اندازه یک مورچه منطقی هستید؟
مانند یک مورچه منطقی باشیم و مانند مورچه بزرگ بیاندیشیم!

Tuesday, December 29, 2015

سلام بر رسول اكرم اسلام(ص)، پیامبری که:

سلام بر رسول اكرم اسلام(ص)، پیامبری با این ویژگیها:

روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است. گفت به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند.
کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند.
مردی بادیه نشین در زمانی که او در مدینه هم پیامبر و هم حاکم بود، به سراغش آمد و یقه او را گرفت که باید خرماهایی که از من قرض گرفته بودی، برگردانی. اصحاب عصبانی شدند و خواستند با آن مرد برخورد کنند. پیامبر برآشفته شد و گفت شماها باید طرف صاحب حق را بگیرید. من برای همین مبعوث شده ام تا هرکسی بتواند حق خود را از حاکم بدون لرزش صدا بگیرد.
گفت اگر در حال کاشتن نهالی بودید و علائم روز قیامت فرا رسید، به کار خود ادامه دهید و نهال را بکارید.
گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود.
بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم.
گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید.
گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد.
روزی مردی را دید که ژولیده است. گفت آیا در خانه ات روغن نبود تا با آن موهای خود را مرتب کنی؟
گفت اسراف همیشه حرام است مگر برای خرید و استفاده از عطر. خودش همیشه عطر گل بنفشه می زد و در سفر هم همواره آن را با خود می برد.
می گفت ریش های خود را کوتاه نگه دارید زیرا به تمرکز و حافظه تان میافزاید.
در زمانی که قدری با کفار صلح شده بود. به قصد خریدن زمینی در منطقه خوش آب و هوای طائف، عازم انجا شد. چند روز بعد برگشت و گفت که قبلا همه زمینها را مردم خریده اند... نخواست به عنوان حاکم به زور چیزی را تصاحب کند.
در زمانی که دختران سنگسار می شدند، دختران خود را برروی زانو مینشاند و در جلوی دیگران آنها میبوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، برگ گل است.
وقتی پسرش ابراهیم در سن خردسالی فوت کرد، بسیار گریست. گفتند چرا اینقدر بی تابی می کنی؟ گفت گریه از رحم است. کسی که رحم ندارد، خدا هم به او رحم نمی کند.
هنگام دفن پسرش ابراهیم، کسوف شد. همه مردم این را بدلیل مصیبتی دانستند که به پیامبر وارد شده، حتا کفار هم کم کم داشتند ایمان میآوردند، اما او از این موقعیت استفاده نکرد. به بالای منبر رفت و گفت: خورشید نه برای من و نه برای هیچکس دیگر نمیگیرد و نخواهدگرفت. خورشید گرفتگی نشانه قدرت خداوند است.
روزی در حال عبور از حاشیه شهر به گروهی یهودی برخورد که در حال ساز زدن و خواندن بودند، او را به بزم خود دعوت کردند و او پذیرفت. شخصی از اصحاب او را دید و به یهودیان حمله کرد که چرا با این کار به پیامبر خدا اهانت میکنید؟ پیامبر بر آشفت و به صحابی گفت که آنها قصد محبت داشته اند و باید از آنها عذر بخواهد.
گل را می بویید و میگفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید.
به او گفتند این که در قرآن آمده است که مسیحیان و یهودیان، کشیشان و احبار (علمای دین یهود) را به جای خدا می پرستند، به چه معنا است؟ گفت همین که حرف های علمای دین خود را به عنوان حرف خدا می پذیرند و تحقیق نمی کنند، یعنی پرستش. به اصحاب گفت که هر چه بر سر یهود و مسیحیت آمده، بر سر امت من هم خواهد آمد و زمانی می رسد که آن ها نیز، علمای دینشان را بجای خدا بپرستند.

 او پیام آور اسلام بود!
رحمة للمومنین، رحمتی برای جهان!
 

 مهم نیست که امروز پیروانش به نام او و مکتب او با نشان دادن چنگ و دندان بر مردمان سخت می گیرند؛ مهم آن است که او چنین نبود.

Monday, December 28, 2015

تنها هوا آلوده نیست، همه آلوده‌ایم

تنها هوا آلوده نیست، همه آلوده‌ایم
غلامرضا کمالی پناه در سرمقاله ابتکار(یکشنبه شش آبان) با اشاره به الودگی هوای این چند روز تهران نوشته فقط هوا آلوده نیست همه آلوده ایم و توضیح داده: ار طلاق،آمار ایدز، آمارسرطان،آمار ترک تحصیلی‌ها ،آمار سرقت و جرم و جنایت، آمار پرونده‌های دادگاهها،آمار روز افزون بیکاری، آمار روان پریشی‌ها و افسردگی ها، آمار اختلاس‌های هزاران هزار میلیاردی و چه وچه نشانه آن است که بدجوری آلودگی در جسم وجان جامعه جاخوش کرده است.
نویسنده سپس پرسیده: این که برخی از سیاسیون برای سوار شدن بر مرکب قدرت هر نوع انگ و اتهامی را به رقیب وارد می‌کنند آلودگی نیست؟ این که برخی از روحانیون برای نابودی وتخریب رقیب همدین و هم میهن خود از هر اصطلاح و ابزاری استفاده می‌کنند رسوخ آلودگی به حوزه الگوهای مذهبی و دینی نیست؟ اخیرا یکی از روحانیون، حضور روحانی سرشناس و محترم دیگر را در مجلس خبرگان به «ویروس ایدز» تشبیه کرده است. راستی ریشه این همه آلوده گویی و آلوده نگری و آلوده رفتاری و آلوده زیستی و ...از کجا نشات گرفته است؟
سرمقاله ابتکار در نهایت نوشته: کسانی هم که با زدوبندهای سیاسی و جناحی در مصدر امور قرار می‌گیرند اعتقادی به مبارزه با مفاسد ندارند و بعضا خود اینها زمینه ساز این مفاسد می‌شوند. نمونه‌های آن را در پرونده‌های سه هزارو هشت هزار میلیاردی و پرونده تامین اجتماعی و ... دیده‌ایم. سال‌هاست که برای رهایی موقتی از آلودگی هوای تهران و سایر کلان شهرها به تعطیلی مدارس روی آورده‌ایم. اما باید جست و جو کرد که برای رهایی از آلودگی همه جانبه جامعه کدام بخش را تعطیل باید کرد؟