Friday, January 15, 2016

ازدواج سفید در قرآن و ایران



ازدواج سفید در قرآن و ایران
اشاره
ازدواج سفید ممکن است از نظر عرف یک پدیده تازه در جامعه های سنتی و اسلامی باشد ولی از نظر قرآن کریم که برای همه زمانها و مکانها و موقعیتها نازل شده تازگی ندارد و هزاروچهارصد سال پیش برای چنین روزهایی برنامه ریزی و برای جوانان جامعه های مسلمان که به هر دلیلی به ناتوانی در ازدواج قانونی گرفتار شده اند چاره جویی کرده است:

و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنات المؤمنات فمن ماملکت ایمانکم من فتیاتکم المؤمنات والله اعلم بایمانکم بعضکم من بعض. فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذان اخدان(نساء: بیست و پنج)

ترجمه: و کسی از شما که توانایی ندارد ازدواج کند پس از آنچه که دستهای شما مالک شد ازدواج کنید از دختران جوان مؤمن و خداوند داناتر است به اینکه شما تا چه اندازه ایمان دارید. شما از یکدیگرید. پس ازدواج کنید با آنان با اجازه خانواده هایشان و بدهید به آنان پاداششان را به نیکویی. آنان پاکدامنند و این روش زناکاری نیست و این گونه ازدواج دوستگیری نیست.  

روشنگریهای مهم پیرامون آیه:
یک - متاسفانه مترجمین قرآن کریم در ترجمه های خود برای عبارت ماملکت ایمانکم واژه کنیز را به کار برده اند ولی این عبارت معنای کنیز را نمیدهد بلکه عبارتی عام است. یک دلیل قاطع که این برواژه قرآنی ربطی به کنیز ندارد این است که اجازه والدین را میخواهد و حال آنکه کنیز اصولاً یا خانواده ندارد یا اختیارش در دست خانواده اش نیست. پس این آیه درست برای شرایط زندگی امروزین نازل شده است.

دو- دخترانی که حاضرند خود را در اختیار پسری قرار دهند اگر این دختران طبق آیه قرآن پاکدامن باشند و هدفشان زندگی سالم باشد بدون اشکال است و اگر تنها برای هوی و هوس چنین کاری کنند و رعایت اخلاق و عفت را نکنند گناهکار و از روشی که قرآن یاداور شده به دور خواهند بود.
توضیح ضمنی: کسانی تصور نکنند اگر دختری خود را در اختیار پسری(با رعایت اصول) قرار دهد از نظر شأن ومنزلت زن موجب خفت دختر است بلکه برعکس، نشان از آن دارد که اختیار با دختر است و اوست که تعیین کننده رابطه خود است. یعنی نه زور والدین و نه شرایط دیگری در تصمیم دختر مؤثر نیست.

سه – از آنجا که خداوند انسانها و طبیعت آنان را خوب میشناخته و میدانسته که به راحتی هرگونه تهمتی را بر دیگران روا میدارند، بویژه در این گونه موارد، یاداور شده است که: و خداوند داناتر است به اینکه شما تا چه اندازه ایمان دارید. این بخش از آیه برای چه نازل شده؟ جز اینکه چه در صدر اسلام و چه در طول تاریخ اسلام کسانی یافت نشوند که به این گونه زوجها تهمتهای گوناگون بزنند و آنان را فاسق و فاجر بخوانند؛ و راه و روش آنان را خلاف نظام اجتماعی و احکام الهی بدانند؛ آیا دلیل دیگری هم وجود دارد؟

چهار - دو معنا در دل این بخش از آیه نهفته است:
-         چون خطاب آیه به زوجهایی است که این روش را برگزیده اند، آرامشی به آنان داده و گفته است آسوده باشید که من به ایمان شما آگاهترم تا مردمان.
-         و دیگر اینکه به مردمان میگوید شما نمیتوانید بدانید که در دل آنان چه میگذرد و از ظاهر عمل آنان نمیتوانید حکم به میزان ایمان آنان کنید؛ و تنها خداوند است که میداند. پس شما را کفایت میکند که سخن و دلیل روی آوری آنان به این گونه همزیستی را از آنان بپذیرید و مزاحمشان نشوید.

ازدواج سفید چیست؟
از نظر واژگانی، نظر به اینکه این گونه ازدواج در جایی و بویژه در شناسنامه طرفین ثبت نمیشود و صفحه ازدواج سفید باقی میماند تا روزی که رسماً ازدواج کنند، ازدواج سفید خوانده شده است. ولی از نظر ماهوی، این گونه ازدواج، در ردیف ازدواج موقت(متعه یا صیغه) است و تفاوت آن این است که ازدواج موقت سندیت قرآنی ندارد و برای بزرگسالان نیز در شرایطی ویژه جایز شمرده شده است، ولی این سند قرآنی تنها دربرگیرنده زوجهای جوان میشود و تنها برای آنان نازل شده است!(جلّ الخالق!)

در این آیه ویژه، هم از دختران جوان یادشده، و هم اجازه خانواده آن دختران را لازم میشمرد، و هم دو ویژگی یا شرط را برای این گونه ازدواج قائل شده که یکی تظاهر نکردن به زناکاری است(غیرمسافحات) و دیگری اینکه با دوست گرفتن(متحذان اخدان یا گرل فرند بوی فرند که در غرب رواج دارد) تفاوت دارد.

کسانی که زندگی این زوجهای جوان ایرانی را با آنچه که در غرب میگذرد مقایسه میکنند و از آیه قرآن نیز بیخبرند، یا غرب را خوب نشناخته اند و یا نمیخواهند بشناسند. در غرب اقسام همزیستی وجود دارد که یکی از آنها همان است که در میان ما به ازدواج سفید شهرت یافته است. ولی آیه قرآن ربطی به آنچه در غرب میگذرد ندارد، چنانکه برخی از همزیستی ها در غرب به مانند متعه و صیغه است. چگونه است که مخالفین و بویژه حوزویان نمیگویند که متعه ما از غرب گرفته شده، با اینکه در قرآن کریم آیه ای هم پیرامون آن نازل نشده، ولی این روش زندگی را به غرب و فساد غرب میچسبانند؟!

این رویه نشان از آن دارد که حوزویان نیز کتاب آسمانی خود را به دقت نمیخوانند و به نکته های باریکتر از موی آن توجه ندارند!!

با همه این استدلالها ممکن است این نظر از سوی سه گروه مورد نقد یا تردید قرار گیرد:

یک- کسانی که خود و خانواده در رفاه هستند و مشکلی ندارند و مشکلات دیگران را نیز مشکل نمیدانند و به حسابهای دیگری میگذارند و به قرآن کریم نیز با دیدی دیگر مینگرند.

دو- زمامدارانی که کوتاهی شان در رسیدن جامعه به این وضع را با توجیه هایی از خود ساقط میدانند و واقع بینانه و عملگرایانه به فکر جوانان نیستند.

سه- شریعمدارانی که مسائل دین را با مسائل روز جامعه کمتر وفق میدهند زیرا از محیطی بسته به در نمیآید و نظر فقهی خود را با توجه به شناخت جامعه و شرایط آن، صادر نمیکنند؛ تا اینکه نظرشان مفید واقع شود؛ بلکه به ظواهر آیات و روایات بسنده میکنند.

ولی ظاهراً این آیه چیزی جز این پیام را در بر ندارد و گویی برای ما مسلمانان در این روزگار نازل شده است تا جامعه بیش از این به فساد جنسی که گاهی منجر به فسادهای دیگر نیز میشود در نیفتد.
همان گونه که قرآن کریم پیشبینی کرده از عواملی که می‌تواند جوان‌ها را به سمت این گونه ازدواج‌ بکشاند مشکلات عینی و ملموس جامعه از جمله مشکل اندوختن و پس انداز کردن خود یا والدین برای مقدمات ازدواج رسمی و مراسم ازدواج یا خرید خانه و نیز هزینه بالای اجاره و نبود تناسب درامدها و هزینه هاست که موجب می‌شود زوجهای جوان با موافقت خانواده حاضر به امضای عقدنامه نشوند و ترجیح دهند زندگی را با ازدواج سفید ادامه دهند .
4/3/93 - احمد شماع زاده

*****
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، یکی از پدیده‌های ازدواج به نام «ازدواج سفید» در سال‌های اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته و به جایی رسیده که رسانه‌ها و کارشناسان نیز به آن می‌پردازند.
منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است. یعنی بی آنکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف می‌روند. البته معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت می‌گیرد و آن دو مانند یک زن و شوهر با هم زندگی می‌کنند نه همخانه(پارتنرشیپ) یا دوستانه(فرندشیپ). و از آنجا که جامعه ایران یک جامعه سنتی - اسلامی است و چنین پدیده‌هایی در آن تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام می‌شود. به همین منظور نیز آماری در مورد شمار این نوع ازدواج‌ها در دست نیست.
مژگان و حامد چهار سال می‌شود که به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی می‌کنند و می‌گویند علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارند. آنها مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند و در تمام محافل و جمع‌ها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی می‌کنند.
مژگان می‌گوید: حامد را هشت سال است که می‌شناسم بعد از یک سال که از آشنایی مان می‌گذشت متوجه شدیم که خیلی از علایق و سلایقمان مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و 6 سال پیش حتی خانواده هایمان در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.
او به زمانی اشاره می‌کند که تصمیم می‌گیرند با هم زندگی کنند: «بعد از چند سال دیدیم که می‌توانیم با هم زندگی کنیم و از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.
حامد می‌گوید :همخانه بودن با نوع زندگی آنها فرق می‌کند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی را داریم. صبح با هم به سر کار می‌رویم و بعد از ظهر به خانه می‌آییم و شام می‌خوریم. نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که مانند همخانه‌ها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان داشته باشد می‌گذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم
او در ادامه صحبت هایش به دعواهایشان هم اشاره می‌کند: «در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی می‌کنیم. مدل دعواهایمان هم شبیه زن و شوهرهایی است که اسمشان در شناسنامه ثبت شده است
ازدواج سفید به ضرر دخترهاست
همزیستی بدون ثبت یا همان «ازدواج سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه کارتر است و پیش از 1970 این مساله غیرقانونی بود، اکنون به یک پدیده نسبتا عادی بدل شده است. از دهه 70 میلادی تا کنون تصویر زن در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است. جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد، تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به ضرر دختران ایرانی است: «بیشتر از 90 درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمی‌رسد؛ چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمی‌شوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط است را برای پسر خود بگیرند.
آن درصد باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج می‌کند تا از امکانات دختر و خانواده اش به نفع خود بهره ببرد.
یک آسیب شناس در این باره توضیح می‌دهد: «دخترها در جامعه ما ضرر می‌کنند چون فرهنگ جامعه ما اینچنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهدبود که بر دختران جامعه وارد می‌شود.» اقلیما درباره پدیده «ازدواج سفید» می‌گوید: «این نوع ازدواج‌ها همان نامزدی قدیم است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است
او ادامه می‌دهد: «خانواده‌ها به دلیل اینکه گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر و کله زدن با فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی نداشته باشد اما چون قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را ندارند می‌گذارند هرکار که دلش می‌خواهد انجام بدهند
ازدواج سفید راهی برای فرار از مسئولیت
این مددکار اجتماعی یکی از بزرگترین علت‌هایی که خانواده‌ها به «ازدواج سفید» تن در می‌دهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر خیلی راحت این دختر و پسر می‌توانند رابطه خود را پایان بدهند، بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟»
او این پدیده را یک پدیده غربی می‌داند که در خانواده‌های امروزی بدون اینکه بدانند چنین فرهنگی در جامعه وجود ندارد رخنه کرده است: «در فرانسه این نوع ازدواج‌ها صورت می‌گیرد تنها به خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا می‌شوند اما در ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن داده می‌شود اما در ایران اینطور نیست؛ چون فرهنگ‌ها با هم فرق می‌کند.» اقلیما با بیان این نکته که چنین اتفاقی موجب فرو ریختگی فرهنگی خواهدشد بیان می‌کند: «محققان و جامعه شناسان وجود چنین پدیده‌هایی را مخرب می‌دانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعه ای از عوارض این فروریختگی می‌نامند که یکی از مهمترین آنها به خاطر مشکلات اقتصادی است چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمی‌توانند از پس یک زندگی بربیایند به همین خاطر یا ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشد
ازدواج سفید در کشورهای دیگر
آمارها نشان می‌دهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوه‌های رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوج‌های آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف می‌گذرانند. در سال 1994، حدود 3/7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی می‌کردند و نزدیک به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوج‌ها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر می‌گذراندند. این در حالی است که تا پیش از 1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوج‌های ازدواج‌نکرده‌ای که با یکدیگر زندگی کرده‌اند، از 1960 تا 2000 ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحله‌ای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شده‌است.

طرحِ مقابله با ازدواج‌های ثبت‌نشده

اشاره:
در این گزارش در چند جا تاکید میشود که ازدواج سفید وارداتی است. این نظر نادرست است از آن جهت که بسیاری از آداب و رسوم غربی دهها سال است که از غرب وارد شده بویِِژه پیش از انقلاب. چگونه است که ازدواج سفید در این دهها سال و حتا پس از چند دهه از انقلاب اکنون واردشده؟ دهها سال پیش کسانی مانند برتراند راسل و سیمون دوبوار بدون رفتن به کلیسا با یکدیگر زندگی کردند. چرا؟ چون به کلیسا اعتقاد نداشتند. این موضوع شامل تجربه آقای دکتر معیدفر نیز میشود. انگیزه های جوانان آن زمان یعنی دهه هفتاد میلادی اقتصادی نبوده ولی انگیزه جوانان ایرانی اقتصادی و پرهیز از سنتهایی است که بر هزینه های ازدواج میافزایند که توانایی انجام آن را ندارند.

این روزها در کشورهای کاتولیک مذهب این گونه ازدواج بسیار کم است و انگیزه جوانانشان نیز همانند انگیزه جوانان ایرانی اقتصادی است که در صورت توانمندی از ثبت ازدواج خود کوتاهی نمیکنند. پس راه چاره  برای جلوگیری از گسترش این گونه ازدواج(اگر خوشایند کسانی نیست) تنها بهبود وضع اقتصادی کشور است. راه فرهنگی و راههای دیگری که دکتر معیدفر نیز هشداردادند چاره کار نیست زیرا علت ایجادی اش اقتصادی است و قرآن کریم نیز عامل اقتصادی را ملاک آورده و نه دیگر عوامل را.
ششم مهر 93- احمد شماع زاده



اتخاذ سیاست‌هایی برای مقابله با «ازدواج سفید»، شکلی از زندگی مشترک که در آن افراد بدون ازدواج رسمی در کنار هم زندگی می‌کنند، در دستور کار استانداری تهران قرار گرفته است. مسئولان دولتی می‌گویند این نوع ازدواج هیچ آرامشی برای خانواده‌های ایرانی به همراه ندارد و به نوعی یک ازدواج وارداتی است.
چند سالی هست که شکلی از زندگی مشترک در تعدادی از شهرها به‌ویژه تهران رایج شده است؛ ازدواجی که نام آن را به دلیل ثبت نشدن اسامی دو نفر در شناسنامه‌هایشان «ازدواج سفید» گذاشته‌اند. در این شکل از زندگی مشترک افراد بدون خطبه عقد یا صیغه زیر سقف مشترک می‌روند اگرچه دوستان نزدیک و خانواده‌هایشان می‌دانند که این دو زندگی مشترکی را بدون رعایت شرایط مرسوم آن در جامعه شروع کرده‌اند اما آنها در تعاملات رسمی در بسیاری از موارد اعلام نمی‌کنند که بدون عقد یا صیغه زیر یک سقف رفته و زندگی مشترکشان را آغاز کرده‌اند.

دیروز «سیاوش شهریور»، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی و استانداری تهران گفته که طرحی با نام «اعتلای خانواده پایدار» برای مقابله با ازدواج‌های سفید در دستور کار دولت قرار گرفته است. او این نوع ازدواج‌ها را یکی از آسیب‌های جامعه درحال گذار دانسته و گفته است در شرایطی که ایران دارد طبیعی است که چنین آسیب‌هایی وجود داشته باشد.» به گفته «شهریور»، طرح «اعتلای خانواده پایدار» در استان تهران نهایی شده است و به شورای برنامه‌ریزی استان می‌رود. براین اساس تحکیم خانواده پایدار در بخش‌های سیاست‌های جمعیتی ابلاغ‌شده از سوی مقام معظم رهبری، افزایش نرخ زاد و ولد، افزایش نرخ ازدواج و بستر‌سازی، برای ازدواج آسان مطرح شده است.

هرچند در سال‌های اخیر جامعه‌شناسان نسبت به افزایش و رواج ازدواج‌های سفید بین جوانان ابراز نگرانی می‌کنند اما مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران معتقد است که درباره میزان گستردگی این ازدواج‌ها بزرگ‌نمایی شده است. به گفته او «ازدواج سفید به صورت محدود و معدود وجود دارد و به این نحوه آشکار و تندی که در رسانه‌ها به آن پرداخته می‌شود نیست، اما همین میزان محدود هم باید با کار فرهنگی و با رویکرد اجتماعی مقابله  شود

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران با اشاره به تبلیغ ازدواج رسمی و قانونی گفت: «فراهم کردن ازدواج آسان و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها برای محکم شدن بنیان خانواده می‌تواند در این زمینه نمونه‌ای از رفتاری فرهنگی در مقابله با این آسیب باشد.  باید جوانان را به این سمت سوق دهیم تا بدانند که آرامش در ازدواج پایدار است و این نوع ازدواج یک نگاه وارداتی است که نمی‌تواند رامش و سلامت را برای خانواده‌های ایرانی به همراه داشته باشد

 
ازدواج سفید از نگاه جامعه‌شناسان   
اینکه می‌گویند ازدواج سفید وارداتی است به این دلیل است که این سبک زندگی کردن زنان و مردان از کشورهای عمدتا اروپایی آغاز شده و به سایر کشورهای جهان انتقال یافته است.  این را دکتر «سعید معیدفر»، جامعه‌شناس هم تأیید می‌کند.

به گفته او ازدواج‌های سفید شیوه رایجی است که نخستین بار در کشورهای توسعه‌یافته اتفاق افتاد و به آن «ازدواج عرفی»، می‌گفتند. در این نوع ازدواج‌ها دختران و پسران بدون رفتن به کلیسا زندگی مشترکشان را شروع می‌کردند.

او می‌گوید:  در‌سال ١٩٧٩ که من در انگلستان تحصیل می‌کردم حدود ٤٠‌درصد کسانی که با هم زندگی می‌کردند ازدواج‌های ثبت‌شده داشتند و بقیه زوج‌ها ازدواج‌های عرفی داشتند و تشریفات سنتی و آیینی را برای ازدواج رعایت نمی‌کردند.  آنچه که اکنون در ایران به نام ازدواج سفید رایج شده به نوعی الگوبرداری‌شده از همین شیوه زندگی است که البته به‌طور محدود وارد ایران شده و این نگرانی را ایجاد کرده که شاید در آینده این نوع ازدواج‌ها بیشتر شود

به گفته معیدفر هرچند با توجه به شرایط خاص سنتی و مذهبی جامعه ایران عده‌ای نگران هستند و می‌گویند باید با این ازدواج‌ها مقابله کرد، تأکید می‌کند که اگر سیاست‌گذاری‌ها به سمتی برود که جهت‌گیری درستی داشته باشد همین موضوع یعنی زندگی مشترک دختران و پسران را می‌توان به فرصتی برای تشکیل خانواده تبدیل کرد.

او می‌گوید: «ازدواج‌های سفید می‌تواند پیامد منفی هم نداشته باشد بسته به اینکه مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی چطور به آن توجه کنند.  یکی از دلایلی که الان عده‌ای ترجیح می‌دهند با این شیوه زندگی مشترکشان را آغاز کنند به نوعی فرار از سختی‌ها و مشکلاتی است که ازدواج به شکل سنتی دارد.

بسیاری از جوانان اصولا زمانی که به هزینه‌های سنگین و بحث جهیزیه و سایر حواشی مربوط به ازدواج فکر می‌کنند همین مانع می‌شود که تصمیم به ازدواج بگیرند و همین تشریفات مانع زندگی مشترک و فرار ازدواج جوانان شده است

به گفته «معیدفر» در ارتباط با مسائل شرعی هم اگر متشرعین در این زمینه موضع‌گیری منفی نکنند دو نفر می‌توانند با خواندن صیغه‌ای ازدواج مشترکشان را ولو اینکه در شناسنامه‌هایشان هم ثبت نشده باشد شرعی کنند.  «معیدفر» معتقد است همین که زمینه برای زندگی مشترک و آسان جوانان فراهم شود فارغ از اینکه در شناسنامه‌هایشان به ثبت برسد یا نه راهکاری است که جلوی بسیاری از آسیب‌ها و فسادها را می‌گیرد.

از سوی دیگر اما بحث ازدواج‌های سفید منتقدانی هم دارد؛ منتقدانی که می‎‌گویند این ازدواج‌ها به دلیل اینکه رسمیت ازدواج‌های سنتی را ندارند شرایط را برای تشکیل یک خانواده ناپایدار فراهم می‌کنند.

«
فریبا ذاکر»  آسیب‌شناس، یکی از آنهاست که می‌گوید: «خارج از ایران زنان و مردانی که با هم زندگی می‌کنند اما ازدواج آنها ثبت کلیسایی ندارد از حقوق مشخصی برخوردارند مثلا اگر قرار باشد یک روز جدا شوند حق و حقوق مشخصی دارند اما سبکی که به نام ازدواج سفید در ایران رایج شده زنان و مردان را بدون پیش‌بینی هیچ حقوقی کنار هم قرار می‌دهد

به گفته او اگرچه نگاه خوشبینانه به این نوع زندگی‌ها این است که در آینده به ازدواج‌های ثبت‌شده منتهی شوند اما نگاه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه این زندگی‌های مشترک چندی بعد بپاشد. در آن شرایط ما با آسیب‌های اجتماعی جدیدی مواجه می‌شویم. یکی از این آسیب‌ها می‌تواند افزایش تعداد زنان تنها در سنین بالا باشد که ممکن است به دلیل همین سبک زندگی از پشتوانه‌های لازم برخوردار نباشد.» به اعتقاد او اگرچه تعدادی از همین ازدواج‌های سفید ممکن است در سال‌های آینده به ازدواج‌های رسمی تبدیل شود اما همان پیامدهایی که مثلا در ارتباط با زوج‌هایی که ازدواج‌های صیغه‌ای دارند به شکل بیشتری در این نوع از ازدواج‌ها وجود دارد؛ یکی از آنها بحث فرزندانی است که ممکن است متولد شوند و در شرایطی که ازدواج افراد ثبت نشده این بچه‌ها با مجموعه مشکلاتی مواجه می‌شوند.
او می‌گوید: «فرض کنید دو نفر ازدواج ثبت‌نشده دارند و در این بین اختلافاتی پیش می‌آید و بچه‌ای هم در راه است در این شرایط تکلیف این بچه چه می‌شود؟ حتی زمانی که افراد ازدواج رسمی هم کرده باشند در این شرایط بچه‌ها آسیب می‌بینند چه برسد به شرایطی که هیچ چیز ثبت‌نشده‌ای وجود ندارد و افراد هم اصولا در هنگامه جدایی و دعوا نمی‌توانند به تفاهم‌های عقلایی برسند

به گفته «ذاکر»، رواج ازدواج‌های ساده، مهریه‌های سبک و کاستن از بار سنگین سنت‌ها کمک می‌کند که جوانان بتوانند بدون ترس و واهمه تن به ازدواج‌های ثبت ‌شده بدهند؛ ازدواج‌هایی که به اعتقاد او حتی اگر پایدار هم نباشند اما عوارض کمتری نسبت به ازدواج‌های سفید دارند.

کد خبر: ۲۰۵۵۶۲
۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۸
________________________________________________________________________

به گزارش باشگاه خبرنگاران، دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان با تاکید بر دلایل بالارفتن سن ازدواج گفت: بیش از 10 عامل در افزایش سن ازدواج و بی رغبتی جوانان به تشکیل خانواده دخیل هستند که مسائل اقتصادی یکی از آنهاست. بحران اقتصادی از جمله این عوامل است اما همه آن نیست.
وی افزود: حوزه اقتصاد خانواده و ازدواج 4 قسمت دارد اشتغال، مسکن، وام ازدواج و کمک هایی از قبیل هزینه جهیزیه؛ همچنین مشاوره های ازدواج امری بسیار مهم است که هزینه های خاص خود را دارند.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان، بخش جوانان را میراث دار سازمان ملی جوانان سابق دانست و اظهار داشت: مدیریت امور جوانان برنامه ریزی کننده و فرابخشی است نه اجرایی. به همین دلیل تمام مسائل جوانان را در وزارتخانه بررسی و در شورای عالی جوانان که بیش از 18 عضو از وزرا و مقامات عالی دستگاه ها دارد و به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می شود، مطرح می کنیم.
وی تصریح کرد: مسائل جوانان پس از تصویب و نهایی شدن در این شورا در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان که بیش از 30 عضو از نمایندگان تام الاختیار دستگاه ها در آن حضور دارند اجرایی می شود. وظیفه ما در وزارت ورزش و جوانان پیگیری و نظارت مسائل جوانان است که توسط شورا و ستاد تصویب و اجرایی می شود.
گلزاری با اشاره به مشکلات اقتصادی حوزه ازدواج و جوانان گفت: تا پایان سال 92 بیش از یک میلیون جوان در نوبت وام ازدواج بودند که به دلیل اتمام موجودی صندوق ملی قرض الحسنه و تکالیف دیگری که بر عهده این صندوق بود، وام نگرفتند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت ماه امسال بودجه بحث وام ازدواج در مجلس مطرح شد که بنده هم 1 ماه پیش در کمیسیون بودج به دفاع از آن پرداخت که رای نیاورد اما مجلس هم برای گشایش وام ازدواج اقدام نکرد.
معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این پرسش که راهکار وزارتخانه برای حل مشکل اقتصادی ازدواج جوانان چیست، گفت: با توجه به شرایط اقتصادی کشور و وضعیت پرداخت وام ها، مجمع خیرین ازدواج یکی از راهکارهای ما در این زمینه است. با بیش از 40 نفر از افراد دلسوز و توانا در تهران و استان ها این مجمع فعالیت خود را آغاز کرده تا مردم مثل خیرین سلامت و مدرسه ساز به عنوان خیرین ازدواج در این امر مشارکت کنند.
محمود گلزاری با اعلام خبر برگزاری نشستی با معاون وزیر اقتصاد و اعضای صندوق مهر امام رضا(ع) گفت: امیدواریم با برگزاری این جلسه در هفته آینده و بهره گیری از ظرفیت های وقف و مجمع خیرین ازدواج خبرهای خوشی را در زمینه بهبود مشکلات اقتصادی پیش روی ازدواج جوانان اعلام کنیم.

دانشجويان علوم سياسی و علوم انسانی جذب داعش نمی شوند!

شنبه 28 آذر 1394
العالم - براساس نتایج برخی مطالعات، اغلب تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی یا پزشکی هستند.
به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، نتایج یک مطالعه نشان می دهد که به سختی می توان فردی را در میان دانشجویان جذب شده به گروههای تروریستی یافت که در رشته های علوم اجتماعی یا هنر درس خوانده باشد.
بر اساس تحلیل سال 2007 "دیه گو گامبیتا" جامعه شناس و تئوریسین اسپانیایی، که در سندی با عنوان "ایمن سازی عقل" منتشر شد و به تازگی نیز از سوی شورای فرهنگی انگلیس منتشر شده است، 44 درصد از تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، دارای مدرک مهندسی هستند و این میزان در میان اعضای غربی این گروه ها، 59 درصد است.
یک مطالعه مربوط به تروریست ها در تونس نیز تقریبا نتایجی مشابه نتایج تحقیق گامبیتا دارد؛ نتایج تحقیق دیگری درباره 18 تبعه انگلیس که در حملات تروریستی دست داشته اند، بیانگر آن است که 8 نفر آنها دارای مدرک مهندسی یا فن آوری اطلاعات بوده، 4 نفر داروسازی و ریاضیات خوانده و تنها یک نفر آنها در رشته علوم اجتماعی درس خوانده است.
"مارتن روز" مشاور شورای فرهنگی انگلیس در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، با بیان این که اغلب افراد تحصیل کرده ای که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی و پزشکی هستند، امری اتفاقی نیست، در گزارشی به جمع آوری برخی دیدگاه ها مبنی بر این که "علم در مقایسه با هنر، از ایجاد فکر و اندیشه انتقادی" ناکام می ماند، پرداخته است.
وی به این نتیجه رسیده است که "ذهنیت مهندسی"، دانشجویان این رشته ها را به شکاری آسان برای تروریست ها تبدیل کرده است.
وی در این گزارش به مجموعه ای از تحقیقات و مطالعات دانشگاهی و گزارش سرویس اطلاعات انگلیس استناد کرده و می گوید: فرهنگ تدریس این علوم همواره بر شیوه درست و غلط، حق و باطل استوار است و این امر قدرت دانشجویان پزشکی و مهندسی را در زمنیه ارتقاء مهارت های تحصیلی منتقدانه، تخریب می کند.
"روز" می گوید این امر تنها به دانشجویان عرب محدود نمی شود و براساس گزارش های موجود برخی دانشجویان پزشکی انگلیسی نیز جذب گروه های تروریستی شده اند.
رای الیوم در گزارشی می نویسد، ممکن است دعوت ابوبکر بغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش، در سپتامبر 2014 از قضات، پزشکان، مهندسان و صاحبان دانش نظامی و اداری برای پیوستن به این گروهک تروریستی، از همین مشکل نشات گرفته باشد.
"مارتن روز" می گوید: نزدیک به 70 درصد دانشجویان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، در رشته های علوم اجتماعی تحصیل می کنند و علی رغم کیفیت پایین تدریس این رشته ها در این مناطق، اما شیوه تربیتی و آموزشی مبتنی بر تفسیر و گفت وگوی آنها، مخالف شیوه نگرشی مبتنی بر "سیاه و سفید" گروه های تروریستی و افراطی است و چه بسا همین مساله باعث شده است که تخصص در رشته های علوم اجتماعی، هنر، حقوق، فلسفه، علوم سیاسی و ریاضی و ادبیات در مناطق تحت اشغال گروهک تروریستی داعش، کنار گذاشته شود.
خاطرنشان می شود که گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 2003 نیز تاکید کرد که شیوه های آموزشی در جهان عرب، دانش جویان را به جای تفکر و اندیشه مبتنی بر نقد آزاد، به تسلیم، اطاعت، پیروی و فرمانبرداری تشویق می کند.
این در حالی است که سیاست های چند سال اخیر سیاستگذاران آموزشی کشورمان مبنی بر حذف علوم انسانی و محدود کردن آن است. پروژه ای که در قالب خصوصی سازی و کالایی سازی آموزش به دنبال سیاست های نئولیبرالیستی دنبال می شود. امیدواریم دولت مردان ما بدانند چه تصمیم خطرناکی می گیرند و نتیجه این سیاست ها را در نظر داشته باشند.

Thursday, January 14, 2016

ایران، استاد سوزاندن فرصتها!

موسویان: 
                     استاد سوزاندن فرصتها هستیم

صنعت هسته‌ای ایران این روزها، ایام پر تب و تابی را پشت سر می‌گذارند. شمارش معکوس برای اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به حرکت درآمده و ساعت شنی لغو و متوقف شدن تحریم‌ها رو به پایان است. اینک ایران با سرعت ، درحال انجام تعهدات خود یکی پس از دیگری است. با پایان تعهدات ایران در سایه برنامه جامع اقدام مشترک، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید راستی‌آزمایی خود را انجام و سپس گزارش خویش را در این باره منتشر سازد.
بلافاصله پس از آن، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با صدور بیانیه‌ای مشترک اجرای برجام را اعلام خواهند کرد و از آن پس، تحریم‌های اعمال شده در موضوع هسته‌ای ایران برای همیشه لغو خواهند شد.
سید حسین موسویان، عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در دولت اصلاحات و معاون پیشین شورای عالی امنیت ملی در گفت‌وگو با ایلنا معتقد است که اجرای برجام فرصت‌های زیادی را در اختیار ایران قرار خواهد داد که امکان برشمردن همه آنها نیست. این دپیلمات ارشد سابق کشورمان که هم‌اینک پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون است، معتقد است که خطر اصلی توطئه‌های جناح بازهای امریکا، لابی صهیونیست جهانی و دلارهای سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی است که برای ممانعت از برجام به ویژه در امریکا هزینه می‌شود. سفیر اسبق ایران در آلمان در این گفت‌وگو به تشریح فرصت‌ها و تهدیدها ایران با اجرای برجام می‌پردازد.

مشروح گفت‌وگوی ایلنا با سیدحسین موسویان در ادامه می‌آید:
# در آستانه روز اجرای برجام هستیم. مهمترین فرصت‌هایی که با اجرای برجام نصیب ایران خواهد شد، چه مسائلی هستند؟
-- اجرای برجام فرصت‌های زیادی را در اختیار ایران قرار خواهد داد که امکان برشمردن همه آنها نیست. من صرفا ۱۰ نمونه را ذکر می‌کنم:
1. ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌های بلوکه‌شده ایران آزاد خواهد شد؛
2. بانک مرکزی و بانک‌های بزرگ ایران بعد از سال‌ها از تحریم نجات‌یافته و تبادلات بین‌المللی را آغاز خواهند کرد که از جمله نتایج آن احیای فعالیت‌های بخش خصوصی ایران و کاهش قابل توجه هزینه‌های پروژه‌ها و بازرگانی خارجی است؛
3. فروش نفت ایران از تحریم خارج خواهد شد و امکان ورود شرکت‌های مهم جهانی به پروژه‌های نفت و گاز و پتروشیمی ایران فراهم خواهد شد؛
4. برای اولین بار بعد از انقلاب شرکت‌های هواپیمایی ایرباس و بویینگ قادر به فروش هواپیمای دست اول به ایران خواهند شد؛
5. درب‌های اعتبارات جهانی به سمت ایران باز خواهد شد؛
6. امکان سرمایه‌گذاری خارجی فراهم خواهد شد؛
7. سطح روابط سیاسی ایران با کشورهای مطرح جهان که با امضاء برجام ارتقا یافته، امکان رشد وسیع‌تر خواهد یافت؛
8. با امضا برجام قدرت‌های جهانی با ایران به عنوان قدرت منطقه وارد گفت‌وگو برای حل بحران سوریه شدند که برای تقویت چنین روندی ظرفیت بالایی بوجود خواهد آمد؛
9. تهدید جنگ به خاطر بحران هسته‌ای کاملا منتفی شد؛
10. توجه جهان به قدرت دیپلماسی برای حل بحران‌های خاورمیانه جلب‌شده و بسیاری از ظرفیت‌های مثبت دیگر.

# فکر می‌کنید در این مقطع چه خطراتی اجرای برجام را مورد تهدید قرار می‌دهند؟
-- خطر اصلی توطئه‌های جناح بازهای امریکا، لابی صهیونیست جهانی و دلارهای سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی است که برای ممانعت از برجام به ویژه در امریکا هزینه می‌شود. درعین حال من نگران برخی تقابلات داخلی و برخی کج‌فهمی‌ها در داخل مثل حمله به سفارت عربستان هستم که فضای بین‌المللی را علیه ایران و به نفع دشمن تغییر دهد. در عین حال باید این احتمال را داد صهیونیسم و کشورهای متحد عرب‌شان همانطور که برای نفوذ در امریکا هزینه می‌کنند در ایران هم هزینه کنند. اینکه فرمانده بسیج ایران اعلام کرد که پشت پرده حمله به سفارت عربستان در تهران نیز آمریکا است. هشدار ایشان بدان معنی است که برخی از افرادی که به شعارها و اقدامات به ظاهر تند انقلابی متوسل می‌شوند، ممکن است عناصر نفوذی دشمن باشند.
# هم‌اینک صحبت‌هایی از اعمال تحریم‌های جدید در رابطه با مسائل موشکی ایران می‌شود. آیا اعمال این تحریم‌ها می‌تواند اجرای برجام را متوقف سازد؟
-- اتحاد مثلث شوم جناح بازهای امریکا، صهیونیسم بین‌الملل و اعراب متخاصم از تمام ظرفیت‌های ممکن برای اعمال تحریم‌های جدید تلاش خواهد کرد. اما در درجه اول آنها تلاش خواهند کرد که تحریم‌های جدیدی طراحی کنند که نقص برجام هم نباشد. ما در داخل کشور باید توجه داشته باشیم که تلاش مثلث اتحاد شوم مذکور هم علیه ایران است و هم علیه اوباما و جان کری و تیم اوباما.
نتانیاهو دشمن اول اوباماست. جمهوریخواهان تندرو آمریکا دشمن دوم و عربستان سومین دشمن بزرگ اوباما است. آنها معتقدند اوباما ساختار تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را ویران کرد و به برنامه هسته‌ای ایران مشروعیت بخشید و به متحدین سنتی امریکا پشت کرد و موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع ایران تغییر داد لذا میدان کارزار جدید وسیع‌تر از ایران است. نظام جمهوری اسلامی ایران باید برای روشنگری در افکارعمومی امریکا و سیستم‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی امریکا برنامه‌ریزی کند و میدان را به نفع صهیونیست‌ها و اعراب متخاصم و ضد انقلاب برانداز خالی نگذارد.

# چرا نمایندگان کنگره در این شرایط و روزهای حساس مسئله تحریم‌ها را مطرح کرده‌اند؟
-- نمایندگان حزب دمکرات آمریکا در جریان مذاکرات کنگره در مور برجام متحد شدند و مانع رد برجام توسط اکثریت جمهوریخواهان شدند. نمایندگان مذکور مورد خشم و غضب لابی صهیونیست‌ها و ایپک قرار گرفتند. بسیاری از آنها برای انتخابات بعدی نیازمند کمک‌های مالی و سیاسی لابی ایپک هستند لذا الان که کار برجام قطعی شده، تلاش می‌کنند با طرح لوایح تحریم‌های جدید که حتی‌الامکان ناقض برجام هم نباشد، روابط خود را با لابی صهیونیست‌ها بازسازی کنند. البته بعید هم ندانید که دلارهای نفتی برخی کشورهای عربی هم برای تحقق این هدف سرازیر شده و خواهد شد. چون من در جریان مذاکرات کنگره مطلع بودم که دلارهای صهیونیست‌ها و دلارهای عربی هماهنگ به سمت کنگره و رسانه‌ها و افکارعمومی سرازیر شد و هر روز سفرا و دیپلمات‌ها و بازرگانان مهم برخی از کشورهای عربی برای لابی به کنگره می‌رفتند تا برجام را در کنگره ذبح کنند.
# با اجرای برجام، فکر می‌کنید فضای بین‌المللی برای کنشگری ایران چه میزان مساعد خواهد شد؟
-- فضای گسترده‌ای برای کنشگری ایران در سطح منطقه و بین‌الملل به وجود خواهد. منتهی سه تهدید ممکن است وجود داشته باشد:
اول؛ توطئه‌های در پیش‌روی دشمنان ایران که بدان اشاره کردم.
دوم؛ مطمئن نیستم که ما ظرفیت و طراحی مناسب برای بهره‌برداری از فرصت را داشته باشیم.
سوم؛ خیلی وقت‌ها ما نشان داده‌ایم که استاد از دست دادن فرصت‌ها یا سوزاندن فرصت‌ها هستیم. آخرین نمونه آن را هم در ماجرای قضیه عربستان دیدیم. با اعدام شیخ النمر، عربستان می‌توانست مورد هجمه تبلیغی و سیاسی جهانی قرار گیرد اما با به آتش کشیدن سفارت عربستان توسط عده‌ای نادان یا نفوذی، سریعا فرصت‌سوزی شد و عربستان را در موضع طلبکاری قرار داد.

# فکر می‌کنید اقدام عربستان سعودی در قطع روابط با ایران و افزایش تنش‌های منطقه‌ای به چه میزان تحت تاثیر اجرایی شدن برجام است؟
-- سعودی‌ها معتقدند که امریکا با ساقط کردن صدام و طالبان و با بیرون کشیدن نیروهای نظامی‌اش، عراق و افغانستان را دودستی تقدیم ایران کرد. آنها معتقدند اوباما با عدم حمله به سوریه، موجب بقا حکومت اسد و افزایش نفوذ ایران و روسیه در سوریه شد. ریاض از آمریکایی‌ها خواست که حوثی‌های یمن را مورد حمله نظامی قرار داده و ساقط کند. واشینگتن هم صریحا به ریاض تفهیم کرد که آمریکا به نیابت از سعودی وارد جنگ نخواهد شد.
اینها زمینه ناامیدی متحدین عرب آمریکا نسبت به اوباما را فراهم کرد اما هیچ چیز بیش از برجام سعودی‌ها را عصبانی نکرده است. در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد، سعودی‌ها از تمام ظرفیت خود برای حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران استفاده کردند که آمریکا زیر بار نرفت اما برجام موجب شد سعودی‌ها کنترل خود را از دست بدهند. آنها معتقدند که برجام هم به برنامه هسته‌ای ایران رسمیت و مشروعیت بخشید، هم اجماع جهانی ایجاد شده در مورد فشار به ایران را شکست و هم با برداشتن تحریم‌های بین‌المللی جان تازه‌ای به سیاست و اقتصاد و اقتدار ایران بخشید. از دیدگاه ریاض و تل آویو گناه اوباما به خاطر برجام بخشیدنی نیست. اوباما یک‌سال دیگر در مسند قدرت خواهد بود لذا سعودی‌ها با سیاست‌های تهاجمی منطقه‌ای می‌خواهند اوباما را در شرایطی قرار دهند که به نفع آنها و به ضرر ایران وارد عمل شود. تهران باید هوشمندانه عمل کند و با سیاست‌های هشیارانه‌ای نه تنها طراحی‌های ریاض را عقیم بلکه شرایط را به نفع ایران تغییر دهد.

Wednesday, January 13, 2016

تاریخ تکرار میشود: شرح روزگار ما در دو قرن سکوت!

تاریخ تکرار میشود:
شرح روزگار ما و سالهای آینده در کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب - ص: 28
 
پايان سلطنت نوشروان، ايران وضعي سخت متزلزل داشت. سپاه ياغي بود و روحانيت روي در فساد داشت. فسادي كه در وضع روحاني بود، از قدرت و نفوذ موبدان بر ميخاست. تشتت و اختلاف در عقايد و آراء پديد آمده بود. و موبدان در ريا و تعصب و دروغ و رشوه غرق بودند. مزدك و پيش از او ماني براي آنكه تحولي در اوضاع روحاني و ديني پديد آورند خود كوششي كردند اما نتيجه اي نگرفتند.
 
كار مزدك با مقاومت روحانيان و مخالفت سپاهيان مواجه شد و موجب فتنه و تباهي گشت. راي و تدبير نوشروان كه با خشونتي بي اندازه توأم بود اين فتنه را به ظاهر فرونشاند اما عدالتي كه در افسانه ها به او نسبت داده اند نتوانست ريشة ظلم و فساد را يكسر از بن برآورد. از اين رو با مرگ او باز روحانيان و سپاهيان سر به فتنه انگيزي برآوردند. سلطنت كوتاه هرمز با مخالفت روحانيان و سپاهيان به سرآمد و پرويز نيز با آنكه در جنگها كاميابيهايي داشت از اشتغال به عشرت و هوس فرصت آن را نيافت كه نظمي و نسقي به كارهاي پريشان بدهد. جنگهاي بيهودة او نيز با آن همه تجملي كه جمع آورده بود، جز آنكه خزانة مملكت را تهي كند نتيجه اي نداد. فتنه اي كه دست شيرويه را به خون پدر آلوده ساخت از نيرنگ سپاهيان و روحانيان بود. و از آن پس، اين دو طبقه چنان سلطنت را بازيچة خويش كردند كه ديگر از آن جز نامي نمانده بود. 
سرداران سپاه مانند شهربراز و پيروز و فرخ هرمزد همان راهي را كه پيش از آنها بهرام چوبين رفته بود پيش گرفتند و هر يك روزي چند تخت و تاج را غصب كردند.اردشير خردسال پسر شيرويه، و پوراندخت و آزرميدخت، نيز قدرت آن را نداشتند كه با نفوذ و مطامع سرداران برآيند. چند تن ديگر نيز كه بر اين تخت لرزان بي ثبات برآمدند يا كشته شدند و يا از سلطنت خلع شدند. يزدگرد آخرين بازماندة تاجداري بود كه از تخمة ساسانيان مانده بود. اما او نيز كاري از پيش نبرد و گرفتار سرنوشت شوم بدفرجامي شد كه دولت و ملك ساسانيان را يكسره از ميان برد. بدين گونه سپاهيان ياغي و روحانيان فاسد را پرواي مملكت داري نبود و جز سودجويي و كامراني خويش انديشه اي ديگر نداشتند. پيشه وران و كشاورزان نيز، كه بار سنگين مخارج آنان را بر دوش داشتند در حفظ اين اوضاع سودي گمان نميبردند. بنابراين مملكت بر لب بحر فنا رسيده بود و يك ضربت كافي بود كه آن را به كام طوفان حوادث بيفكند. اين ضربتي بود، كه عرب وارد آورد و مدت دو قرن دراز كشوري آباد و آراسته را عرضة دردناكترين طوفان حوادث كرد.

فکر را پر بدهید از نیما

چه زیبا گفت نیمایوشیج

"فکر را پر بدهید"
و نترسید که ازسقف عقیده برود بالاتر!
"فکر باید بپرد"
برسد تا سرکوه تردید!
و ببیند که میان افق باورها،
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند!

"فکر اگر پربکشد"
جای این توپ و تفنگ، این همه جنگ!
سینه ها دشت محبت گردد،
دستها مزرع گلهای قشنگ،

"فکر اگر پر بکشد"
هیچکس کافر و ننگ ونجس و مشرک نیست!
همه پاکیم و رها...

Tuesday, January 12, 2016

افراطگرایی لگام گسیخته عربستان سعودی

افراطگرایی لگام گسیخته عربستان سعودی

تظاهرکنندگان علیه عربستان سعودی روز جمعه در تهران تجمع کردند. 
جهان به زودی اجرای توافق تاریخی برای حل یک بحران غیر ضروری – اگر چه خطرناک- درباره برنامه هسته ای ایران راگرامی خواهد داشت. همه طرفین امیدار بودیم – و کماکان باور داریم- که حل مساله هستهای ایران، امکان تمرکز مجدد بر چالش جدی افراط گرایی که کل منطقه و جهان را به ورطه نابودی کشانده است، فراهم کند.
رییس جمهور روحانی، به دفعات اعلام کرده اند که اولویت اصلی سیاست خارجی ایران عبارت است از دوستی با همسایگان، صلح و ثبات در منطقه و همکاری جهانی، به ویژه در مبارزه با افراطی گری. در مهرماه 1392، فقط یک ماه بعد از روی کار آمدن دولت جدید، ایشان ابتکاری را تحت عنوان جهان علیه خشونت و افراطی گری (WAVE) اعلام نمودند. این ابتکار در مجمع عمومی ملل متحد با اجماع به تصویب رسید و امیدی را برای ایجاد یک تلاش جهانی دور اندیشانه برای مبارزه با تروریسم ایجاد نمود.
متاسفانه برخی کشورها می کوشند از تعامل سازنده جلوگیری نمایند.
بعد از امضای توافق موقت هسته ای در آذرماه 1392، عربستان سعودی که از فروریختن دیوار ساختگی ایران هراسی اش به وحشت افتاده بود، امکانات خود را برای به شکست کشاندن این توافق بسیج کرد. امروز، برخی افراد در ریاض، نه تنها به تلاش هایشان برای جلوگیری از عادی شدن شرایط ادامه می دهند، بلکه مصمم هستند که کل منطقه را به سوی تقابل بکشانند.
عربستان سعودی نگران است که با کنار رفتن پرده بهانه جویی های هسته ای، تهدید جهانی واقعی، یعنی نقش فعال این کشور در پشتیبانی ازافراط گرایی خشن نمایان گردد. جلوه های بربریت آشکار است. در خارج، مردان نقاب دار سرها را با چاقو از بدن جدا می کنند. در خانه، جلادان دولتی در لباسهای سفید با شمشیر گردن می زنند - مانند اعدام اخیر 47 زندانی در یک روز، شامل شیخ نمرالنمر، یک عالم مورد احترام مذهبی که عمرخود را وقف ترویج عدم خشونت و حقوق مدنی نموده بود.
فراموش نکنیم که عاملین بسیاری از اقدامات تروریستی، از واقعه دهشتناک 11 سپتامبر گرفته تا تیراندازی اخیر در سن برناردینو و دیگر صحنه های توحش افراطی در این فاصله و تقریبا تمامی اعضای گروه های افراطی نظیر القاعده و جبهه النصره، یا از اتباع سعودی هستند و یا توسط عوام فریبانی که به پشتوانه دلارهای نفتی دهه هاست پیام های ضد اسلامی نفرت و فرقه گرایی را ترویج می کنند، شستشوی مغزی گردیده اند.
راهبرد فعلی سعودی ها خارج کردن توافق هسته ای از مسیر خود و همینطور تداوم - و حتی وخیم تر کردن- تنش ها در منطقه با استفاده از سه مولفه است: فشار به غرب؛ دامن زدن به بی ثباتی منطقه ای با ادامه جنگ در یمن و حمایت از افراط گرایی؛ و تحریک مستقیم ایران. کارزار نظامی ریاض در یمن و حمایت آن از افراطی گری اموری واضح و آشکار هستند. ولی اقدامات تحریک آمیز برعلیه ایران، عمدتا به دلیل خویشتنداری صبورانه ما،هیچگاه به سرخط رسانه های بین المللی تبدیل نشده است.
دولت ایران در بالاترین سطوح قاطعانه تعرض دوازدهم دیماه به سفارت و کنسولگری سعودی را محکوم و امنیت دیپلمات های سعودی را تضمین نمود. ما اقدامات فوری برای کمک به بازگشت نظم به مجموعه دیپلماتیک سعودی را فراهم نموده و بر عزم جدی خود برای مجازات کلیه عاملان تاکید کرده ایم. ما همچنین اقدامات انضباطی در مورد کسانی که در انجام وظایف خود در حفاظت از این اماکن قصور داشته اند، اعمال کردیم و همچنین یک تحقیق و تفحص داخلی برای جلوگیری از تکرار هرگونه حوادث مشابه در آینده را آغاز کرده ایم.
در مقابل، دولت سعودی و عمال آن، در سه سال گذشته تاسیسات دیپلماتیک ایران در یمن، لبنان و پاکستان را بطور مستقیم مورد هدف قرار داده اند – که منجر به کشته شدن دیپلمات های ایرانی و افراد محلی شده است. موارد دیگری از اقدامات تحریک آمیز نیز وجود دارند. زائران ایرانی در عربستان هدف آزارهای سازمان یافته بوده اند – در یک مورد، ماموران فرودگاه عربستان به دو پسر ایرانی در جده تعرض کردند که باعث برانگیخته شدن خشم عمومی گردید. همچنین، اهمال سعودی ها در فاجعه منا به لگدکوب و کشته شدن 464 نفر زائر ایرانی در مراسم حج اخیر انجامید. علاوه بر این، مقامات سعودی، چندین روز از پاسخ به درخواست های خانواده های قربانیان و دولت ایران برای دسترسی و بازگرداندن پیکرهای قربانیان خودداری کردند.
علاوه براین، خطیبان دولتی در عربستان سعودی به عنوان یک رویه به نفرت پراکنی نه فقط علیه ایران، بلکه بر علیه تمامی شیعیان مشغول هستند. اقدام منفور گردن زدن اخیر شیخ نمر النمر، با فاصله کوتاهی بعد از نطق نفرت پراکنانه خطیبی در مسجدالحرام علیه شیعیان صورت گرفت که در اوایل سال 94 در خطبه دیگری گفته بود: “مخالفت ما با شیعه و عملیات انتحاری ما بر علیه آنها تا زمانی که روی زمین هستند، از بین نخواهد رفت.”
با وجود این مسائل، ایران، با اطمینان از قدرت خود، اقدام تلافی جویانه ای برعلیه عربستان سعودی انجام نداده و از قطع – ویا حتی کاهش سطح – روابط دیپلماتیک خود با این کشور خودداری کرده بود. پاسخ ما تاکنون همراه با خویشتن داری بوده است؛ ولی ملاحظه یکجانبه قابل دوام نیست.
ایران تمایلی به افزایش تنش در منطقه ندارد. ما برای مقابله با تهدید مستمر افراطیون نیازمند اتحاد هستیم. رییس جمهور و اینجانب، از اولین روزهای پس از انتخاب ایشان، چه به صورت عمومی و چه خصوصی، آمادگی خود را برای گفتگو، اشاعه آرامش و مبارزه با افراطی گری بی ثبات کننده اعلام کرده ایم. ولی این سخن در عربستان به گوش هایی ناشنوا برخورده است.
سران سعودی اینک می بایست یک انتخاب انجام دهند:آنها می توانند به حمایت از افراط گرایان و اشاعه نفرت فرقه ای ادامه دهند، یا می توانند گزینه ایفای یک نقش سازنده برای ترویج ثبات در منطقه را انتخاب کنند. ما امیدواریم عقلانیت حاکم شود.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است.

Saudi Arabia’s Reckless Extremism


THE world will soon celebrate the implementation of the landmark agreement that resolves the unnecessary, albeit dangerous, crisis over Iran’s nuclear program. All parties hoped, and continue to believe, that the resolution of the nuclear issue would enable us to focus on the serious challenge of extremism that is ravaging our region — and the world.
President Rouhani has repeatedly declared that Iran’s top foreign policy priority is friendship with our neighbors, peace and stability in the region and global cooperation, especially in the fight against extremism. In September 2013, a month after taking office, he introduced an initiative called World Against Violence and Extremism (WAVE). It was approved by consensus by the United Nations General Assembly, giving hope for a farsighted global campaign against terrorism.
Unfortunately, some countries stand in the way of constructive engagement.
Following the signing of the interim nuclear deal in November 2013, Saudi Arabia began devoting its resources to defeating the deal, driven by fear that its contrived Iranophobia was crumbling. Today, some in Riyadh not only continue to impede normalization but are determined to drag the entire region into confrontation.
Saudi Arabia seems to fear that the removal of the smoke screen of the nuclear issue will expose the real global threat: its active sponsorship of violent extremism. The barbarism is clear. At home, state executioners sever heads with swords, as in the recent execution of 47 prisoners in one day, including Sheikh Nimr al-Nimr, a respected religious scholar who devoted his life to promoting nonviolence and civil rights. Abroad, masked men sever heads with knives.
Let us not forget that the perpetrators of many acts of terror, from the horrors of Sept. 11 to the shooting in San Bernardino and other episodes of extremist carnage in between, as well as nearly all members of extremist groups like Al Qaeda and the Nusra Front, have been either Saudi nationals or brainwashed by petrodollar-financed demagogues who have promoted anti-Islamic messages of hatred and sectarianism for decades.
The Saudi strategy to derail the nuclear agreement and perpetuate — and even exacerbate — tension in the region has three components: pressuring the West; promoting regional instability through waging war in Yemen and sponsoring extremism; and directly provoking Iran. Riyadh’s military campaign in Yemen and its support for extremists are well known. Provocations against Iran have not grabbed international headlines, primarily thanks to our prudent restraint.
The Iranian government at the highest level unequivocally condemned the assault against the Saudi embassy and consulate in Tehran on Jan. 2, and ensured the safety of Saudi diplomats. We took immediate measures to help restore order to the Saudi diplomatic compound and declared our determination to bring perpetrators to justice. We also took disciplinary action against those who failed to protect the embassy and have initiated an internal investigation to prevent any similar event.
Photo
Demonstrators opposed to Saudi Arabia gathered in Tehran on Friday. Credit Abedin Taherkenareh/European Pressphoto Agency
By contrast, the Saudi government or its surrogates have over the past three years directly targeted Iranian diplomatic facilities in Yemen, Lebanon and Pakistan — killing Iranian diplomats and locals. There have been other provocations, too. Iranian pilgrims in Saudi Arabia have endured systematic harassment — in one case, Saudi airport officers molested two Iranian boys in Jeddah, fueling public outrage. Also, Saudi negligence was to blame for the stampede during the recent hajj, which left 464 Iranian pilgrims dead. Moreover, for days, Saudi authorities refused to respond to requests from grieving families and the Iranian government to access and repatriate the bodies.
This is not to mention the routine practice of hate speech not only against Iran but against all Shiite Muslims by Saudi Arabia’s government-appointed preachers. The outrageous beheading recently of Sheikh Nimr was immediately preceded by a sermon of hatred toward Shiites by a Grand Mosque preacher in Mecca, who last year said that “our disagreement with Shiites will not be removed, nor our suicide to fight them” as long as Shiites remained on the earth.
Throughout these episodes, Iran, confident of its strength, has refused to retaliate or break — or even downgrade — diplomatic relations with Saudi Arabia. We have until now responded with restraint; but unilateral prudence is not sustainable.
Iran has no desire to escalate tension in the region. We need unity to confront the threats posed by extremists. Ever since the first days after his election, the president and I have indicated publicly and privately our readiness to engage in dialogue, promote stability and combat destabilizing extremism. This has fallen on deaf ears in Saudi Arabia.
The Saudi leadership must now make a choice: They can continue supporting extremists and promoting sectarian hatred; or they can opt to play a constructive role in promoting regional stability. We hope that