Tuesday, January 19, 2016

نگاهی گذرا بر عملکرد احمد جنتی

نگاهی گذرا بر عملکرد احمد جنتی لادانی
  یکشنبه, ۱۳ام دی, ۱۳۹۴
 janati
janati

احمد جنتی مردی است که در تاریخ معاصر چهره های گوناگونی از خود نشان داده ، کسی که پیش از انقلاب از مخالفین انقلاب و راهپیمایی ها بود و زیر هیچ اعلامیه ای را امضا نکرد و حتی در برابر نظام شاهنشاهی سر تعظیم فرود آورد به گونه ای که خودش اذعان داشت که نه انقلابی است و نه سودای مخالفت با رژیم پهلوی را دارد!
به گزارش نگام احمد جنتی پس از انقلاب و در زمان حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی به ریاست سازمان تبلیغات و عضویت در شورای نگهبان در کنار ده ها سمت دیگر رسید و از بدو تاسیس شورای نگهبان عضو فقها و پس از آیت ا… صافی گلپایگانی و آیت الله محمدی گیلانی دبیر شورای نگهبان شد ، او هم چنین عضو مجلس خبرگان رهبری، دبیر شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور و از امامان جمعه موقت تهران است.

فرزندش محمد حسین از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود، که بعد از مرگ او ، حضانت نوه اش عاصف که بعدها احمد جنتی او را محسن نامید (فرزند محمد حسین) را از مادرش فاطمه سروری گرفت، که او هم در ۱۸ سالگی به عنوان یک بسیجی فعال در ستاد امر به معروف و نهی از منکر که پدر بزرگش ریاست آن را به عهده داشت و دارد در اثر سانحه ی رانندگی و حین مامورین جان سپرد، احمد جنتی پس از انقلاب حکم اعدام فرزندش محمد حسین که ازاعضای فعال سازمان مجاهدین خلق بود را صادر کرد، محمد حسین ۲۳ خرداد ۱۳۶۱ در درگیری با نیروهای انقلاب کشته شد و احمد جنتی ۴۰ روز را درشادی این اتفاق مبارک روزه ی شکر گرفت!
فرزند دیگرش علی جنتی ، پس از انقلاب در دوره های مختلف سمت هایی نظیر ریاست صدا و سیمای استان خوزستان، استانداری خوزستان، استانداری خراسان، ریاست دفتر هاشمی رفسنجانی، سفیر ایران در کویت، معاونت سیاسی وزیر کشور در دوره احمدی نژاد به عهده داشته است و در دوره حسن روحانی ( یازدهمین ریاست جمهور ایران ) وزیر فرهنگ و ارشاد شد ، او که از حامیان هاشمی رفسنجانی است در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد سفیر ایران در کویت بود که در سال ۱۳۸۹ از این مقام برکنار شد.

چنان که اسناد قضایی و مصاحبه های عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار و مالک انتشارات امیرکبیر که به تازگی درگذشت(و هیچ گاه توسط مقامهای مربوط تکذیب نشده است) نشان می دهد، محمدی گیلانی، حاکم شرع و رئیس وقت دادگاه انقلاب درسال۱۳۶۲، در حالی که آقای جعفری در زندان اوین بوده از او میخواهند تا یک سوم انتشارات امیر کبیر را به جامعه مدرسین حوزه علیمه قم واگذار کند تا جان خود را نجات دهد، اما همین اسناد نشان میدهد که این اقدام به ظاهر قضایی با حمایت سیاسی احمد جنتی صورت گرفته است.

عبد الرحیم جعفری در جلد سوم کتاب خاطرات خود که(هنوز از وزارت ارشاد مجوز نگرفته و بخشهایی از آن توسط خودش بازگو شده) شرح داده است: جنتی و محمدی گیلانی وارد اتاق شدند و گیلانی با لگد بر سر و صورتم میزد تا انتشارات امیرکبیر را به تشکیلات جنتی هدیه کنم و من به خاطر حفظ جانم چنین کردم.

پس از این مصادره که بر خلاف روال قانونی در همان زمان صورت گرفت، عبد الرحیم جعفری از پا ننشست و حق خود را دنبال کرد تا جایی که بر اساس حکم دادگاه عالی که آیت الله موسوی بجنوردی ریاست آن را بر عهده داشت توانست حکم بازگشت اموالش را بگیرد اما احمد جنتی که به عنوان رئیس سازمان تبلیغات خود را مالک انتشارات امیر کبیر میدانست همچنان ازاجرای حکم بازگشت اموال جلوگیری کرد؛ و این است معنای تقوا و عدالتی که امروزه به عنوان صفت اعضای شورای نگهبان از جمله احمد جنتی از آن یاد شده و به عنوان دلیلی محکم برای بستن دهان مخالفان در جهت توجیه اقدامات و رفتارهای این شورا بیان گردیده است.

احمد جنتی در زمان جنگ هم موافق با سیاست های بنیانگذار جمهوری اسلامی نبود و هم چون همفکران خود نظیر علم الهدی ( امام جمعه ی مشهد و ریاست آموزش وقت دانشگاه امام صادق ) و مهدوی کنی (ریاست دانشگاه امام صادق) و مصباح یزدی حتا یک روز هم به طور نمادین در جبهه های جنگ حضور نیافت ، زمانی وصیت نامه های دانشجویان شهید دانشگاه امام صادق را به دیوار دانشگاه زده بودند ( اما سریعا جمع آوری گردیدند ) که در آنها به صراحت گفته بودند روی پل صراط گریبان مهدوی کنی و علم الهدی را خواهند گرفت،آخر هر دانشجویی به جبهه می رفت اخراج می شد!

در حالی که خیلی از شخصیت های سیاسی نظیر آیت الله منتظری و امامان جمعه که سنی از آنها گذشته بود نظیرآیت الله مدنی ، آیت الله دستغیب و آیت الله صدوقی در میان رزمندگان می رفتند و به آن ها دلگرمی می دادند.

بعد از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی او قدرتی دو چندان یافت و از حاشیه به صدر آمد ،م حبوب آقای خامنه ای گشت و به ریاست شورای نگهبان رسید.
در کنار سمت های رسمی، او به طور نامحسوس در خیلی از حوادث و اتفاقات و تصمیم گیری های نظام تاثیر گذار بود، نظارت استصوابی ابزاری برای او شد تا مخالفان خود را سرکوب و از میدان به در کند، او طی بیست و شش سال پس از رهبری آقای خامنه ای بسیاری از کاندیداهای جناح های منتقد خود را پشت سد عدم صلاحیت ناکام گذاشت و حتی در یک مورد با ظلمی آشکار در انتخابات مجلس ششم ۷۰۰۰۰۰ رای علیرضا رجایی را به نفع غلامعلی حداد عادل مصادره کرد و رجایی را از ورود به مجلس بازداشت که با انتقاد و شکایت مصطفی تاج زاده ریاست وقت ستاد انتخابات وزارت کشور مواجه شد.
اعتراض و شکایت تاجزاده از احمد جنتی به جایی که نرسید هیچ، با شکایت جنتی، تاجزاده از تمام مناصب دولتی عزل شد و از خرداد ۱۳۸۸ ، با نقش آفرینی احمد جنتی تا هم اکنون در بند دو الف سپاه در حبس به سر می برد!
اگر در کنار محمود احمدی نژاد یک نفر در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، در بدی خبرساز باشد یقینا آن احمد جنتی خواهد بود!
 

پاره ای از سخنان جنتی:

جنتی خطاب به رئیس قوه قضائیه: رحم نکنید؛ دو نفر را سریعا اعدام کردید، دستتان درد نکند. کلمه

هر وقت تصویر این زن ( لیونی) را می بینم دلم میخواست یک نفر پیدا میشد و گلوله ای خرج او می کرد. شبکه ایران

خطاب به اوباما: اُف بر تو و کسانی که بر تو رای دادند. خبرگزاری مهر

از مشکلاتی که دانشجو شدن خانم ها برای ما درست کرده ، مطرح شدن میزان تحصیلات در خواستگاری ها و بالا رفتن سن ازدواج است خبرگزاری ایسنا
معترضان (به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری) مفسدند؛ امانشان ندهید. احکام پنجاه وهفتی صادر کنید. جرس
گزینش دانشجو به شرط رعایت حجاب: دانشگاه و دانشجو در اختیار شماست با این شرایط گزینش کنید اگر نه، کمیته انضباطی وارد عمل شود؛ دانشجو نمره می خواهد ناچار است دستور دهید عمل کند .نمازجمعه۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹
آیتالله خامنه ای سپهسالار لشکر مولایمان صاحب الزمان هستند، مقام معظم رهبری با هدایت الهی و فرزانگی کشور را از فضای فتنه نجات دادند،من با تمام وجودم از رهبر فرزانه انقلاب برای مدیریت کشور و انقلاب در زمان فتنه تقدیر میکنم و این در حالیست که امروز بزرگترین امر به معروف ما ولایت فقیه است و بزرگترین منکر ما مخالفت با ولایت فقیه است.
سخنان جنتی همیشه با حمایت قاطع آقای خامنه ای همراه بوده است تا جایی که وی به صراحت در پاسخ نمایندگان کاندیداهای معترض در انتخابات خرداد ۸۸ ومیلیونها مردمی که به آنها رای داده بودند گفت: اگر در این مملکت به آقای جنتی اعتماد نکنید به هیچکس نمی توانید اعتماد کنید.

آخرین مورد حمایت آقای خامنه ای از اقدامات احمد جنتی در ماه گذشته در پاسخ وی به اظهارات حسن روحانی اتفاق افتاد ، حسن روحانی در نشست مشترک هیئت دولت و استانداران سراسر کشور گفته بود: «آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه، هیات های اجرایی هستند، نه شورای نگهبان، رئیس دولت یازدهم همچنین تصریح کرده بود: «ما جایی را در کشور نداریم که بخواهد افراد صالح و دلسوز را که میخواهند با استفاده از تجربیاتشان به کشور خدمت کنند حالا از هر جناحی که باشند رد صلاحیت کند.» این سخنان با واکنش تند مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی همراه شد.
آقای خامنه ای در پاسخ به این اظهارات گفت: متأسفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند این است که در سلامت انتخابات تشکیک کنند، او در ادامه با یادآوری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ افزود: «اینکه در سال ۸۸ ما در مقابل اصرار کسانی برای باطل کردن انتخابات ایستادیم برای این است که از حق الناس و رأی مردم دفاع کردیم، آقای خامنه ای در ادامه سخنان خود تأکید کرد: بخشی از همان حق الناس نظارت استصوابی شورای نگهبان است.

احمد جنتی که از حامیان سرسخت احمدی نژاد بود، پرکاری و پاکدستی را از ویژگیهای دولت احمدی نژاد مینامید. جنتی در مورد احمدی نژاد میگفت: این مرد واقعاً مردی شجاع، متدین و مقتدر است که به حرف خود ایمان دارد. این مرد آبروی مملکت و اسلام است. همانطور که گفتم این نامه(نامه احمدی نژاد به اوباما) الهام است و خداوند لطف دارد و میخواهد قدرت این مملکت را زیاد کند و به این نحو الهام میکند. در داخل و خارج کجا چنین نامه ای نوشته شده است که اینگونه همه را مبهوت کرده باشد.

در باب ورع و تقوای احمد جنتی

احمد جنتی در یکی از خطبه های نماز جمعه ی تهران مدعی شد: “این روسیاهان (منظور موسوی و کروبی) در خانه خود محبوس شده اند اما این امکانات و وسایل زندگی، تلویزیون و رفاهیات را در خانه در اختیار دارند. اگر رأفت اسلامی نبود باید اعدام میشدند. نظام خیلی بر سر اینها منت گذاشته است که زنده هستند و در خانه خود محبوس هستند و اگر دکتر لازم داشتند دکتر در اختیار آنها قرار میگیرد. اما در عین حال این افراد حاضر نیستند اظهار ندامت کنند.

این صحبتهای افراطی بازتاب تند داخلی را به همراه داشت. علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس در واکنش به سخنان جنتی گفت: جناب آقای جنتی مانند همیشه بر طبل تفرقه و خشونت و افراط کوبند. باید به آقای جنتی گفت به وجدانتان رجوع کنید و از او بپرسید آیا مقصر و عامل اصلی این اتفاقات اعتراض آنها بود یا نوع برخورد ما؟ کسانی که آقای جنتی میگوید افراد و جوانها را کشتند، چه کسانی بودند؟ عکسهای آن موجود است و روشن است که چه افراد شناخته شده ای سوار بر موتور در حال تیراندازی هستند. ایشان از حرمت شکنی عاشورای ۸۸ و از پاره شدن عکس امام گفته اند. واقعیت این قضایا چه بود؟ آیا آقایان موسوی و کروبی در این باره حرفی ندارند؟ چرا به آنها اجازه صحبت کردن نمیدهید؟ آیا جز این است که میترسید حقیقت ماجرا برای مردم آشکار شود؟
اساساً چرا از محاکمه علنی آنها هراس دارید؟ آنها را محاکمه علنی کنید و اجازه دفاع به آنها بدهید و در آخر هم فرضاً حکم اعدام برای آنها صادر کنید. اما حکم اعدامی که توسط دادگاه صالح صادر شده باشد؛ نه حکم اعدامی که توسط امثال آقای جنتی(که خود به جای داور بیطرف بودن یک طرف دعوا بوده است) از تریبون نماز جمعه اعلام شود. جناب آقای جنتی! به راستی چرا از محاکمه علنی این دو نفر میترسید و همواره میخواهید از کم اطلاعی و عواطف مذهبی مردم برای به کرسی نشاندن این حرف باطل خود استفاده کنید؟

و آیت الله محقق داماد ریاست سابق سازمان بازرسی کل کشور و استاد دانشگاه و حوزه اظهارات احمد جنتی را خلاف شرع و مصداق تهمت و افترا و فسق نامید!
وی طی انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن، به جانبداری آشکار از احمدی نژاد پرداخت و به شدت علیه هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و خاتمی موضعگیری کرد و آنها را متهم به طراحی انقلاب مخملی کرد.

در مرداد ۱۳۸۹ طی یک سخنرانی در مسجد جمکران قم، مخالفان دولت را متهم به دریافت کمک مالی از آمریکا کرد. او گفت: سندی را به دست آورده ام مبنی بر اینکه ایالات متحده آمریکا از طریق عربستان سعودی یک میلیارد دلار به سران فتنه داده است. همین سعودیها که به نمایندگی از طرف آمریکا صحبت میکردند، (به سران فتنه) گفتند که اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در بیانیهای خواستار رسیدگی قضایی به این اتهام شد. در این بیانیه آمده:ما نه تنها انتظار، بلکه اصرار داریم که آقای جنتی سند ادعایی خود را منتشر و برای پیگیری و اثبات ادعای خود رسماً به دادگاه شکایت کند.
علی مطهری نماینده اصول گرای مجلس از جنتی خواست که اسناد مربوط به این کمک مالی را به دستگاه قضایی و کمیسیون اصل نود مجلس ارائه کند. همچنین مطهری گفت: اگر مستندی برای ادعای آقای جنتی وجود نداشته باشد، مصداق بارز افترا خواهد بود.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک نامه مشترک به مراجع تقلید از سخنان جنتی شکایت نموده و کهولت سن او را دلیل ناتوانی ذهنی او دانستند.

در باب ساده زیستی و زهد! احمد جنتی


جنتی در توجیه رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد۱۳۹۲عنوان کرده بود: “رئیس جمهور باید ساده زیست باشد و ساده زیستی را هم باید از خودش شروع کند یعنی اینکه خانه، وسایل زندگی اش، و ماشینی که سوار می شود ساده باشد کسی که شعار ساده زیستی می دهد اما ماشین بنز سوار شود درد مردم را نمی فهمد و نمی فهمد که می گویند گرسنه ام یعنی چه دلش به حال طبقه محروم نمی سوزد. بنابراین رییس جمهور باید مثل یک مادر باشد نه دایه برای مردم.”

علی مطهری در واکنش به سخنان احمد جنتی گفته بود: آقای جنتی میگوید به کسی که سوار بنز میشود رای ندهید، ولی بحث برسر این است که اگر برخی مقامات سوار بنز می شوند، این کار بنا بر تشخیص تیم حفاظت انجام میشود. از طرف دیگر بنزهایی که این مقامات سوار می شوند، بنزهای ۲۰، ۳۰ سال پیش است که قیمتش در حد پراید است، به نظرم این حرف خیلی خامی بود.
وی در واکنش به این که اظهارنظر جنتی تاکیدی بر لزوم دوری رییس جمهور آینده از اشرافی گری بود، گفت: موضوع برسر این است که تیم حفاظت آقای هاشمی برای ایشان مشخص می کند که با بنز و ماشین ضدگلوله برود، این کار به دلیل موقعیت ایشان است، آقای جنتی هم با پژو تردد میکنند که فکر نمیکنم بنز آقای هاشمی گران تر از پژوی آقای جنتی باشد.وی با سخیف دانستن «عوام فریبی» بیان داشت: در انتخابات های گذشته مردم را فریب دادیم و آرایشان را به سمتی سوق دادیم که به این بدبختی ها رسیدیم. پس دیگر این روش ها را تکرار نکنید.

مهدی خزعلی منتقد حاکمیت و فرزند آیت الله خزعلی از فقهای سابق شورای نگهبان نیزدر این رابطه اظهار داشته بود : بعضی روزها با محافظان اعضای شورا اختلاط می کردم، حرف های آنها شنیدنی بود، به شما (احمد جنتی) لقب حاجی بنزی داده بودند، از بس بنز بیت المال از رده خارج کرده بودید، یک چروکی چیف و یک بنز سفید مدل بالا – آن روزها به بنز عقابی معروف بود – در اختیار شما بود، یک بنز سرمه ای صفر کیلو متر هم از سازمان تبلیغات گرفته بودید که با یک راننده در اختیار سرکارعلیه خانم بود که به خان باجی ها سر بزند!

تکواندوکاران پناهنده ایرانی...

تکواندوکاران پناهنده ایرانی از بلژیک و جمهوری آذربایجان به المپیک رفتند

راحله آسمانی، نفر دوم از سمت چپ تکواندوکار سابق تیم ملی ایران که به بلژیک پناهنده شد
 
راحله آسمانی، نفر دوم از سمت چپ تکواندوکار سابق تیم ملی ایران که به بلژیک پناهنده شد
راحله آسمانی، تکواندوکار سابق تیم ملی ایران که به بلژیک پناهنده شده، مجوز حضور در المپیک ۲۰۱۶ برزیل را به دست آورد.
فدراسیون جهانی تکواندو به تازگی به ورزشکاران پناهنده مجوز داده بود تا با پرچم کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) در مسابقات انتخابی المپیک شرکت کنند و الهه آسمانی در وزن منهای ۵۷ کیلوگرم در مسابقات انتخابی ترکیه، موفق شد تا ضمن کسب عنوان قهرمانی، به المپیک راه پیدا کند.
او پیش از این در تیم ملی ایران موفق شده بود تا مدال نقره بازی‌های آسیایی را کسب کند.
خانم آسمانی در گفت‌وگو با وبسایت فدراسیون جهانی تکواندو از حضور در مسابقات المپیک ابراز خوشحالی کرد و گفت "این اگر حتی یک فیلم سینمایی بود، هیچ کس ممکن نبود آن را باور کند!"
پیش از الهه آسمانی، میلاد بیگی دیگر عضو سابق تیم ملی تکواندوی ایران که تابعیت جمهوری آذربایجان را دریافت کرده، با پرچم این کشور در مسابقات انتخابی شرکت کرد و با کسب مدال طلا، سهمیه المپیک ریو را کسب کرد.
مربیگری تیم ملی آذربایجان را نیز رضا مهماندوست،مربی سابق تیم ملی ایران برعهده دارد.
به این ترتیب در مسابقات تکواندوی المپیک سال ۲۰۱۶ دو ایرانی در قالب تیم‌های دیگر به میدان می‌روند و امکان رویارویی آنها با اعضای تیم ملی ایران نیز وجود دار

درسی از قانون اساسی در...

نامه اعتراضی مطهری به شورای نگهبان درباره رد صلاحیتش

Ali-Motahari-saham-news 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به شورای نگهبان نسبت به رد صلاحیتش اعتراض کرد.
به گزارش «سحام» ایسنا در این نامه که علی مطهری آن را در اختیار ایسنا گذاشته آمده است:
شورای محترم نگهبان
با اهداء سلام،

اینجانب از طرف هیات مرکزی نظارت بر انتخابات به استناد بندهای ۱ و ۳ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شده‌ام. نکات ذیل را متذکر می‌شوم:
بند ۱ ماده ۲۸ به عنوان شرایط کاندیداهای مجلس به این شرح است: اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی.
این بند شامل چهار جزء است: اعتقاد به اسلام، التزام عملی به اسلام، اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی.
در مورد اعتقاد به اسلام، عرض می‌کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفته‌ایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیات مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیات باطل است.
در مورد التزام عملی به اسلام، به‌ عرض می‌رسانم کسی التزام عملی به اسلام ندارد که بر یک گناه کبیره مثلا شرب خمر اصرار داشته باشد. آیا من چنین آدمی هستم؟
درباره اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، روشن است که اینجانب اعتقاد دارم و پدرم از بنیان‌گذاران این نظام بوده و در این راه به شهادت رسیده است، گرچه ممکن است برداشت من از «جمهوری اسلامی» با برداشت کسانی که به جمهوری بودن این نظام اعتقادی نداشته و برای مردم نقش چندانی قائل نیستند متفاوت باشد.
التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی نیز یعنی تابع قوانین این نظام بودن. روشن است که اینجانب همواره بر اجرای قانون اساسی و قوانین عادی تأکید داشته و با قانون‌شکنی‌ها مبارزه کرده‌ام.
اما بند ۳ ماده ۲۸ شامل دو جزء است: وفاداری به قانون اساسی و وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.
وفاداری اینجانب به قانون اساسی روشن است و سؤال من و برخی نمایندگان دیگر مجلس هشتم از رییس‌جمهور وقت به خاطر زیرپا گذاشتن قانون اساسی بود.
همین طور است وفاداری اینجانب به اصل ولایت‌ مطلقه فقیه، منتها باید برداشت درستی از این اصل داشت. از نظر من، برخلاف نظر عده‌ای، ولایت فقیه با آزادی بیان منافات ندارد و اگر کسی در موضوعی نظر مخالف نظر ولی‌فقیه داشت آزاد است که نظر خود را ابراز کند، هم‌چنان که خود مقام رهبری در دیدار با دانشجویان فرمودند: این طور نیست که همه باید نظر من را تکرار کنند، هرکس نظر خودش را بگوید. و نیز فرمودند: از من انتقاد کنید، چه کسی گفته از من انتقاد نکنید؟!
عظمت و مترقی بودن اصل ولایت فقیه به همین است که مردم در میان نظرات مختلف، نظر ولی‌فقیه را انتخاب ‌کنند. عده‌ای کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند و به ضرر اصل ولایت‌فقیه کار می‌کنند و نقش دوست نادان انقلاب را بازی می‌کنند.
بنابراین استناد هیات مرکزی نظارت به بندهای ۱ و ۳ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس برای رد صلاحیت اینجانب، نادرست بوده است.
با تقدیم احترام
علی مطهری

تنها برای درج در تاریخ

تنها برای درج در تاریخ:

مادر فرمانده غواصّان عملیات کربلای ۸ به علت رد صلاحیت فرزندش در فرمانداری اندیمشک از حال رفت!
مادر شهیدان حبیب الله و ذبیح الله قلاوند و جانبازان خیرالله و فضل الله قلاوند در حالی که با چشمانی اشک آلود و معترض، نامه رد صلاحیت فرزندش خیرالله(کاندیدای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی اندیمشک) را در دست داشت، در فرمانداری اندیمشک از حال رفت. فریادهای این مادر رنج کشیده از  ستمی که بر خانواده شان وارد شده و ردصلاحیت فرزندش، دیوارهای فرمانداری اندیمشک را به لرزه درآورد.
 
صحنه تلخ اعتراض این مادر، دل هر بیننده ای را به درد میآورد. مادر خیرالله با صورت غرق در اشک، معترضانه و با کنایه فریاد میزد:

تاکنون با افتخار تصورمیکردم چهار فرزندم در راه اسلام و انقلاب شهید و جانباز شده اند؛ ولی امروز با گرفتن نامه ردصلاحیت فهمیدم فرزندانم عنوانهایی برعکس دارند!ا و آنان را معقتد به نظام نمیدانند. مادر ذبیح الله سومین شهید شهرستان اندیمشک است. ذبیح الله بسیجی ۱۷ ساله ای بود که در ابتدای جنگ تحمیلی و در عملیات کرخه نور سال ۶۰ به شهادت رسید. ایشان همچنین مادر شهید حبیب الله قلاوند فرمانده آموزش دهنده غواصان عملیات والفجر ۸ است که سال ۶۴ در عملیات آزادسازی فاو به درجه رفیع شهادت نائل شد. خیرالله قلاوند یکی از فرزندان جانباز این مادر، که اخیرا به دلیل عدم التزام به اسلام و ولایت فقیه ردصلاحیت شده همرزم شهید چمران در ستاد جنگهای نامنظم، سردار عملیاتهای مریوان، خیبر و سوسنگرد بوده است. ایشان رزمنده جانبازی است که هنوز ترکشهای دفاع مقدس مهمان جسم رنجورش هستند. این شهید زنده در کنار جان شیرین برادران رشیدش، ریه و سه دنده قفسه سینه و بخشی از جسم خود را نیز پای وفاداری به نظام اسلامی فدا نموده است.

یکتاپرستی در قرآن


یکتاپرستی در قرآن
احمد شماع زاده

خداوند روی خداپرستی کمتر تأکید دارد و بیشتر تأکیدش بر روی یکتاپرستی یا یگانه پرستی یا بیهمتایی او، یعنی توحید است. حتا شعار اولیه اسلام، قولوا لا اله الا الله تفلحوا هم دعوت به یکتاپرستی میکند و نه خداپرستی؛ آنهم برای مردمی که بت پرست بودند. یعنی خداوند میدانسته که آنان بت را جانشین آن خدایی کرده اند که هر یک از آن جماعت تصوری از خداوند در ذهن خود داشته اند و آن را خدای خود میدانسته اند و پیامبر خویش را برای آن برانگیخته است تا به آنان بفهماند که خداوند یگانه یعنی الله و هیچکس هیچ خدایی را نپذیرد جز الله(خدای اسلام) را.

خدای اسلام چگونه خدایی است؟
خداوند صفات خود را نیز در آیه های بسیاری یاداور شده تا بگوید خدای اسلام این گونه است و اگر غیر از این را میپرستید به بیراهه رفته اید:
خداوندی که بینیاز(صمد)، بسیار دانا(علیم)، بسیار بینا(بصیر)، بسیار شنوا(سمیع)، فعال لما یرید(هرکاری که اراده کند با جدیت انجام میدهد)، یفعل مایشاء(هر کاری که بخوهد انجام میدهد)، یهدی من یشاء و یضل من یشاء(هر که را که بخواهد هدایت و هر که را بکه بخواهد گمراه میکند)، و... است.

اهمیت یکتاپرستی:
چرا خداوند به این موضوع در بسیاری آیه ها و سوره ها پرداخته است؟
یکتاپرستی زیربنای استواری فرد در فرازونشیب زندگی و موجب استواری، دوام و بقاء جامعه است:
خواست خداوند آن بوده است تا همگان بدانند که در کیهان تنها یک خداوند وجود دارد که تمام اجزاء کیهان به او وابسته و پیوسته است و هر کس در هر جا که باشد و هر خطایی را که مرتکب شود از چشم تیزبین او پنهان نخواهد بود. تا بدین گونه مردم به یک پلیس یا ناظر بسیار قوی، همه جایی و همه گاهی باور داشته باشند و کمتر مرتکب گناه و خطا شوند؛ و بدین گونه جامعه نیز از فقروفحشاء در امان بماند و بر دوام و بقاء آن افزوده شود.
در این زمینه تنها یک آیه را میآوریم:
لو کان فیها آله الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون(انبیاء: 22)
اگر در آن(کیهان) رب النوعی جز خداوند بود هراینه هر دو فاسد میشدند. پس منزه است خداوند عرش پرور از آنچه که او را وصف میکنند.

رد پسرخواندگی حضرت عیسی:
چرا خداوند با پسرخواندگی عیسی بن مریم علیهما سلام تا این اندازه مخالف است که مسلمانان را وادار میکند تا هرروزه در نمازهایشان سوره توحید یا اخلاص را بخوانند؟
در همان راستایی که گفته شد، خداوند باید بینیاز باشد و فرزند داشتن نشانه نیاز است. در میان انسانها نیز اگر این نیاز در کسی نباشد هرگز تمایلی به داشتن فرزند از خود بروز نخواند داد. پس خداوندی که میگوید من بینیازم چگونه میتواند فرزند داشته باشد و اصولا برای چه؟ کسی که تمام صفاتی را که برشمردیم دارد، چه نیازی به دیگری دارد؟
البته خداوند امور کیهان و جهان زندگان را با وسیله هایش انجام میدهد و آن وسایل را نیز آفریده تا برای انجام اموری که مایل نیست خود مستقیماً دخالت کند، آنان مستقیماً عمل کنند؛ و آنان فرشتگان اند.
ولی با این وجود، خود بر کار فرشتگان نظارت دارد. هرچند خداوند فرشتگان را به گونه ای آفریده که نمیتوانند خطا کنند ولی از آنجا که مانند خداوند بصیر و علیم و سمیع نیستند اگر از چیزی غافل ماندند، خداوند خود مستقیماً دخالت کرده و آن مورد را به آنان یاداور میشود.(در این زمینه به انتهای دعای کمیل بازگشت شود.)
و نیز برخی از آدمیان که عنوان اولیاء الله را دارند؛ وسیله هایی برای خداوندند؛ مانند حضرات خضر نبی، عیسی بن مریم و فاطمه بنت رسول،. در این زمینه به ترجمه آیات 26 تا 29 سوره انبیاء بسنده میکنیم:
و گفتند که خداوند هستی بخش پسری برگزیده است!! منزه است او(خداوند). بلکه آنان بندگانی بزرگوارند. پیشی نمیگیرند از او در گفتار و آنان به دستور او کار میکنند. خداوند میداند آنچه که پیش روی آنهاست و آنچه که در پس آنان است. آنان شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که خداوند از او راضی باشد. و آنان از ترس خداوند همواره(مراغب کارهای خود) و هراسانند. و اگر یکی از آنان ادعای خدایی کند، پس سزای او جهنم است و بدین ترتیب جزا میدهیم ستمکاران را.

Monday, January 18, 2016

ااحمد امویی و ژیلا بنی یعقوب

ترجیع بند پایانی
یک: دیشب یکی از تابلوهایم را برداشتم و رفتم دیدنِ بهمن احمدی آمویی و همسرنازنینش ژیلا بنی یعقوب. در توصیف این زوج خواستنی، هیچ نگویم الا این که شما همه ی خوبی ها و شایستگی های انسانی ای را که می توانید برای خود آرزو کنید، در این دو ببینید. این دو، سالها در زندان بودند بی هیچ گناهی و خطایی و اختلاسی و فریبی و عربده ای. که این همه، بدیهیِ حواریون بیت رهبری است. جرم این دو، فهمشان بود و هست. ژیلا در زندان اوین بود و بهمن از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج کوچانده شد. من خود در زندان اوین یک چند وقتی با وی هم اتاق بودم و از فهم درخشانش بهره ها می بردم. و عجبا که در سالهای زندان، هیچگاه در یک زمان به این زن و شوهر مرخصی ندادند. ژیلا اگر به مرخصی می آمد، می رفت به سالن ملاقات زندان رجایی شهر کرج تا از پشت شیشه ها شویش را ببیند، بهمن نیز که به مرخصی می آمد، می رفت به سالن ملاقات زندان اوین. این دو، به معنی درستِ کلمه، روزنامه نگارند. قلم و نوشته و رسانه را می فهمند. امروز اما نا نوشته هر دو ممنوع الکارند. دیشب به این دو گفتم: شاید این تابلو قدرِ هنریِ چندانی نداشته باشد اما این را بدانید که با یاد شما و برای شما برآورده امش.
دو: دیروز جناب عبدالفتاح سلطانی بعد از چهارسال از زندان به مرخصیِ یک هفته ای آمد. من بارها از این وکیل نیک اندیش گفته ام و نوشته ام. که اگر کل بساط دستگاه قضا و عرض و طول بساط رهبری را بکاویم، همچو اویی در درستی و کارفهمی و خیرخواهی و شجاعت و از خود گذشتگی نمی یابیم. باور کنید وقتی دیشب عکس وی را دیدم نشناختم. که اگر پای عکسش ننوشته بودند این فرد فرتوت و تکیده و آب شده، عبدالفتاح سلطانی است، گمان به دیگری می بردم. این است که می گویم: یکی از شگردهای این نظام اسلامی – که برای بلعیدنِ همه ی دارایی های این سرزمینِ به غنیمت گرفته شده دهان گشوده – همین آب کردن و فرسودن و به حاشیه راندنِ شایستگان و بایستگان است. شما یک آزمون دونفری بنا کنید میان آقای جنتی و همین جناب عبدالفتاح سلطانی. من به هر کجا که سرداران سپاه بگویند تبعید خواهم شد اگر دو گرم از صد خروار فهم و شعور و دانش و مردم شناسی و دنیا شناسی و هوش و آی کیو و ایمان و ادب عبدالفتاح سلطانی را شیخ احمد جنتی داشته باشد. حالا بیا حال و روز این را ببین و دم و دستگاه ملوکانه ی او را!
سه: داستانِ نکبت هسته ای به نقطه ی صفر خود باز رفت و همه ی ما از این ” به نقطه ی صفر باز رفتن” خشنودیم. در این میان، رهبر مانده است و سی و هفت سال شعار و سی و هفت سال آمریکا ستیزیِ پوچ. حالا باید مأموران شهرداری بدوند و از درو دیوار شهرها شعارهای” ما آمریکا را زیر پا می گذاریم و ما یک لحظه هم با آمریکا کنار نمی آییم” را پاک کنند. این بلای هسته ای بکنار، من اما به تردستیِ جماعتی فرو شده ام که از بلاهت عظمای ابلهان هسته ای، چه کیسه ها که پر نکردند و چه غش غش ها که در خفا سر ندادند. این ناقلاها همینجور که کیسه ها را پر می کردند و غش غش می خندیدند، سرودی می خواندند که ترجیع بند پایانی هر مطلعش این بود: آخه آخوند و سانتریفیوژ؟
سایت: nurizad.info
اینستاگرام: mohammadnourizad
تلگرام: telegram.me/MohammadNoorizad
ایمیل: mnourizaad@gmail.com
محمد نوری زاد
بیست و هشتم دیماه نود و چهار – تهران

رد صلاحیتهای گتره ای!!!

امروز مجددا برای بار دوم و با افتخار رد صلاحیت شدم. اینبارهم به اتهام نداشتن دین صلاحیت مرا رد کردند .البته این رفتار در کشور ما سالهاست عادی شده . هر کس را می خواهند بی دین حساب می کنند ؛ هر کس را خواستند دیندار به حساب می آورند .هر کس را بخواهند شهید و هر کس را خواستند مرده حسابش می کنند . و هر کس را خواستند مقامات و درجات روحانی می دهند . مهم نیست . خدا جای حق نشسته .امروز عصر به فرمانداری اصفهان رفتم چقدر دلم به خاطر فرزندان آینده کشور سوخت که قرار است چه آینده ایی را سپری کنند .امروز به من زنگ زده شد که ساعت 14 بعدازظهر به فرمانداری اصفهان جهت دریافت پاکت محرمانه اعتراض خود بروم . ساعت 15 وارد فرمانداری شدم و اکثر نامزدها را دیدم که آمده بودند برای اطلاع از وضعیت خود . ولی هنوز هیچ خبری نبود . تا اینکه حدود ساعت 15:15 مسئولین امر آمدند برای تحویل پاکت ها . و گویا می خواستند سبد کالا اعلام کنند پاکت ها را اعلام می کردند . هر کسی پاکتش را گرفت . بعضی افرادی را دیدم مانند بچه ها پاکتشان را یواشکی درون کیفشان می گذاشتند تا کسی متوجه نشود . به یکی از دوستان گفتم شما صلاحیتت چه شد ؟ در حالی که می رفت گفت بعدا اعلام می کنم . با خود گفتم نماینده مجلس را ببین ، هنوز کارش نه به دار است و نه به بار همه چیز را قایم می کند . گویا چه مسئله مهمی را مخفی می کند . اعلام نتیجه یکی از دوستان روحانی تعجبم را برانگیخت ؛ پاکتش را به من نشان داد و گفت فرید ، ماده 28 بند یک یعنی چی؟ گفتم حاجی یعنی اعتقاد و التزام عملي به اسلام و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران نداری .
گفت : زرشک . ما رو باش، 30 ساله درس طلبیگی خوندیم اینم آخر ش که بهمون بگن دین ندارید.
بهش گفتم : حاجی به من هم که دو تا پدر بزرگهایم روحانی هستند وسرشناس و پدرم هم زندگی و عمرش را به خاطر دین اسلام مبارزه کرد و سالها زندان وتبعید شد همین تهمت را زدند . شما که دیگه هیچی .
و دیگر رویداد جالب برایم برخورد یکی از نامزدهای جوان اصولگرا با رد صلاحیتش بود . و داشت به حسن روحانی بیچاره بد و بیراه می گفت .و متوجه نبود که این رد صلاحیت های ایشان از طرف شورای نگهبان بوده است نه حسن روحانی
اوائل انقلاب که پدرم نماینده دوره اول مجلس شورا از طرف مردم اصفهان بودند . با اینکه سن کمی داشتم برخورد زیادی با نمایندگان مجلس داشتم . وقتی آنها را با نامزده های حال مقایسه می کنم دلم برای آینده این مرز و بوم می گیرد . در دوران ما متاسفانه حق الناس معنای دیگری پیدا کرده , دیندار بودن دیگر به عملکرد نیست به ظواهر و ریاست . ولی آن افرادی که بالای گود نشسته اند و مست وخوش اند از این پیروزی رد صلاحیت ها . متوجه نیستند آسیاب به نوبت است . و هر عملی یک عکس العمل دارد . منتظر عواقب کار باشند .

نامه سرگشاده عبادی به روحانی

نامه سرگشاده عبادی به روحانی: 

در حیرتم چرا حکومت نمی‌تواند با مردم خود آشتی کند؟

Shirin-Ebadi-saham-news 

شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل طی نامه سرگشاده‌ای به حسن روحانی ضمن ابراز خوشحالی از حل و فصل پرونده هسته‌ای و آزادی چهار زندانی ایرانی ـ آمریکایی از رئیس‌جمهور زمان آشتی با ملت ایران را پرسیده است:

آیا سوگند خود را فراموش کرده‌اید که حافظ قانون اساسی هستید؟ کدام یک از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران به صورت علنی و با حضور هیأت منصفه محاکمه شده‌اند؟
امیدوارم روزی نوبت آشتی با ملت شریف ایران فرا رسد و به «شیرینی» آن آشتی کنان شاهد باز شدن درهای زندان و آزادی کلیه زندان سیاسی و عقیدتی باشیم.


به گزارش «سحام»، خانم عبادی در این نامه خواستار آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی  شده است. رئیس کانون مدافعان حقوق بشر ایران تاکید کرده: «حکومت ایران با دشمن ٣٧ ساله خود آشتی کرد و من در حیرتم چرا نمی‌تواند با مردم خود آشتی کند؟ اگر شورای امنیت ملی می‌تواند خبرنگاری را که گروگان گرفته شده به «شیرینی» آشتی‌کنان با آمریکا آزاد کند چرا نمی‌تواند استاد دانشگاه و زنی هنرمند چون زهرا رهنورد را آزاد کند؟ اگر قوه قضاییه می‌تواند سعید عابدینی را که گناهش فقط اعتقاد مذهبی او بوده، به خاطر داشتن تابعیت آمریکایی آزاد کند چرا برای آزادی مهدی کروبی که جرمش صرفاً اعتراض به نتایج انتخابات بوده اقدامی نمی‌کند؟ اگر آقای ظریف می‌تواند با ابر قدرتی چون آمریکا چانه زند تا چند تاجر ایرانی را از زندان‌های آمریکا آزاد کند چرا این کار را برای آزادی زندانیان وقایع سال ۱۳٨٨ نمی‌کند؟»
متن نامه خانم شیرین عبادی رییس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل به حسن روحانی رییس جمهور به شرح زیر است:

جناب آقای روحانی، رئیس جمهوری محترم ایران
شروع اجرای توافق هسته‌ای و آغاز رفع تحریم‌های اقتصادی گامی مثبت است که امیدوارم مردم ایران از نتایج آن بهره‌مند شوند هر چند که به خاطر صرف میلیارد‌ها دلار بابت برنامه‌های غلط و بی‌حاصل، افسوسی عمیق برای ایرانیان باقی خواهد ماند. اما آنچه باعث شد این نامه را بنویسم خبر مسرت‌بخش آزادی چهار ایرانی- آمریکایی بود که پیش‌تر از سوی حکومت جمهوری اسلامی به بهانه‌های واهی به گروگان گرفته شده بودند. بی‌شک آزادی آنها نتیجه آشتی‌کنان دولت ایران و ایالات متحده آمریکا است. خوشحالم از اینکه کدورتی که سالیان سال بر روابط خارجی ایران سایه افکنده بود و اثرات بدی در امور اقتصادی و روابط سیاسی ایران داشت، پایان پذیرفت و «شیرینی» این آشتی‌کنان تبادل زندانیان سیاسی و به عبارتی بهتر گروگان‌های دو طرف بود.
رهبر، قوه قضائیه و شورای عالی امنیت ملی و خود شما به خوبی واقف هستید که در غیاب دادگاه‌های مستقل، متهمین سیاسی و عقیدتی محروم از یک دادرسی عادلانه بوده و در حقیقت آن‌ها نیز به نوعی گروگان مأمورین امنیتی هستند. اکنون سوأل طرح شده نزد بسیاری از مردم آن است که چه زمان نوبت آشتی با ملت ایران فرا می‌رسد که متعاقب آن گروگان‌های وزارت اطلاعات از جمله امید کوکبی (نخبه جوان)، عبدالفتاح سلطانی(وکیل دادگستری)، نرگس محمدی(فعال مدنی)، بهاره هدایت (فعال دانشجویی)، عیسی سحرخیز(روز نامه نگار)، سعید مدنی(فعال سیاسی) و ده‌ها تن دیگر که در زندان‌ها به سر می‌برند، آزاد شوند؟

جناب رئیس جمهوری
حکومت ایران با دشمن ٣٧ ساله خود آشتی کرد و من در حیرتم چرا نمی‌تواند با مردم خود آشتی کند؟ اگر شورای امنیت ملی می‌تواند خبرنگاری را که گروگان گرفته شده به «شیرینی» آشتی‌کنان با آمریکا آزاد کند چرا نمی‌تواند استاد دانشگاه و زنی هنرمند چون زهرا رهنورد را آزاد کند؟ اگر قوه قضاییه می‌تواند سعید عابدینی را که گناهش فقط اعتقاد مذهبی او بوده، به خاطر داشتن تابعیت آمریکایی آزاد کند چرا برای آزادی مهدی کروبی که جرمش صرفاً اعتراض به نتایج انتخابات بوده اقدامی نمی‌کند؟ اگر آقای ظریف می‌تواند با ابر قدرتی چون آمریکا چانه زند تا چند تاجر ایرانی را از زندان‌های آمریکا آزاد کند چرا این کار را برای آزادی زندانیان وقایع سال ۱۳٨٨ نمی‌کند؟
با ابراز خوشحالی مجدد از آزادی گروگان‌های آمریکایی‌ـ ایرانی متاسفم که سایر زندانیانی که فقط تابعیت ایران را دارند باید مظلومانه در زندان بمانند.

آیا سوگند خود را فراموش کرده‌اید که حافظ قانون اساسی هستید؟ کدام یک از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران به صورت علنی و با حضور هیأت منصفه محاکمه شده‌اند؟
امیدوارم روزی نوبت آشتی با ملت شریف ایران فرا رسد و به «شیرینی» آن آشتی کنان شاهد باز شدن درهای زندان و آزادی کلیه زندان سیاسی و عقیدتی باشیم.
شیرین عبادی

مشارکت و سهم پذیری به جای خشونت در فضای مجازی

مشارکت و سهم پذیری به جای خشونت در فضای مجازی
 
 در راستای ترویج فرهنگ آزادی بیان و دموکراسی در فضای مجازی ما مردم ایران بیاموزیم که فیس بوک هر فرد جزئی از حریم خصوصی اوست. هیچ مطلبی در یک پیج خصوصی نمی‌تواند دلیل کافی‌ برای حمله کردن به آن فرد و یا حتی مطلب باشد. به ویژه این که فرد از روی اعتماد به دیگران قسمت کامنت‌ها را به روی عموم باز گذاشته باشد.
فیس بوک یک فضای آزاد و برابر است، و هر کدام از ما یک صفحه دارد و نمی‌‌تواند تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه‌ای به فردی حمله کند، حالا یا با الفاظ زشت که بیشتر معرف خود فرد است و یا چه با ظاهر مودبانه اما در باطن طلبکارانه! حتی چند بار شخصاً به برخی‌ از دوستان که یک پست را در یک پیج خصوصی مورد تهاجم قرار داده‌اند پیش نهاد کرده‌ام که اگر شما نظر بهتری داری، پس چرا خودت دست به کار نمی‌شوی و در پیج شخصی‌ خودت نمی‌نویسی! گاهی‌ برخی‌ چنین توجیه می‌کنند که من مودبانه نظرم را گفتم، حال باید پرسید که نویسنده بخت برگشته آیا باید پاسخ ۲۰۰ نفر را که هر کدام از آنها ادعا می‌کند مودبانه انتقاد کرده بدهد؟ کی ما مردم ایران به جای توقع داشتن از یک فرد، یاد خواهیم گرفت که قسمتی‌ از مسئولیت را بر عهده بگیریم و جنبه‌های دیگر مساله را آن هم با مسئولیت پذیری شخصی‌ باز کنیم؟ هیچ فردی و حتی گروهی قادر به بررسی‌ یک مطلب از همه زوایا نخواهد بود.
در دنیای مدرن وقتی‌ که کتابی‌ به نقد گذاشته می شود از خود فرد هم برای دفاع دعوت می شود، حال چگونه بعضی‌ از دوستان کم لطفی می‌کنند و از روی یک پاراگراف چند خطی‌ به کّل اندیشه یک فرد توهین می‌کنند؟
کی ما ایرانیان خواهیم آموخت که برای هیچ موضوع قانون کلی‌ وجود ندارد و گاهی‌ دو مطلب متضاد هم درباره یک موضوع می تواند همزمان کاربردی باشد؟
تا جایی‌ که من توجه و تحقیق کرده ام، اکثر کامنت‌ها در حقیقت ریشه در برداشت خود فرد از آن مطلب دارد تا واقعیت پشت آن که در ذهن نویسنده است.‌ ای کاش ما ایرانیان کمی‌ به جای حاضر جوابی‌ و نقد بی‌ ادبانه و یا به ظاهر مودبانه اما از درون طلبکارانه و خودخواهانه، یاد بگیریم که از خود نویسنده سوال کنیم و هدف او را جویا شویم تا مطمئن شویم که برداشت ما با خود نوشته همخوانی دارد. طرح سوال صحیح قبل از نظر دادن و نقد کردن نشان از پختگی شخصیتی فرد دارد. کسی‌ که سوال می‌کند هرگز نیاز به حمله ندارد!
مطلب دیگر هم که لازم به یاد آوری و تاکید است راجع به reply‌های زیر کامنت‌ها در صفحات عمومی است. کامنت یک فرد هم در فضای عمومی حریم شخصی‌ ایشان است.
سه اختلاف اساسی‌ همواره در فضاهای عمومی بین ایران و اکثر کشورهای دنیا قابل بررسی‌ است.
۱. در همه جای دنیا اکثرا از هر پیشرفتی استقبال می شود، اما در پیج‌های ایرانی‌ با وجود این همه تلاش‌های فردی و جمعی در نهایت تغییرات مثبت به باد تحقیر و ناسزا گرفته می شود. جامعه ما بیشتر نیازمند تشویق از هر پیشرفت ولو کوچک است تا تحقیر و تخریب و آرمان گرایی.
۲. برای هیچ تک موضوع در حوزه انسانی‌ و روابط بین انسانی‌ قانون واحدی وجود ندارد، گاهی‌ بعضی‌ از دوستان مطلبی را با دقت می‌‌خوانند و نظر شخصی‌ خود از زاویه‌ای دیگر را راجع به آن مطلب بیان می کنند، عده‌ای دیگر از این فضای آزاد سؤ استفاده کرده و بدترین و زشت‌ترین حرف‌ها را به ایشان نسبت می‌‌دهند! حال آن که در بسیاری از پیج‌های عمومی دنیا رسم بر این است که هر فرد آزادانه و بدون هیچ ترس و فوبیا از هجوم افراد دیگر نظرات خود را در کامنت‌ها بیان می‌کند. یکی‌ از بهترین نمونه ها پیج Aunty Acid است. گاهی‌ که سرگذشت های شخصی‌ بیان می شود اگر دقت بفرمایید، اکثر کامنت‌ها هم به بیان تجربیات شخصی‌ افراد متفاوت اختصاص دارد، و reply‌های زیر کامنت‌ها هم اکثرا همدردی با فرد را می رسانند و نه فحش و نه قضاوت و نه دستور و نه تحقیر. متأسفانه در میان ما گاهی‌ دیده می‌‌شود که برخی‌ فحش گذاران زیر کامنت فرد نام خود فرد را دوباره تگ می‌کنند که مبادا کامنت گذار متوجه آن توهین نشود! وظیفه دوستان آگاه است که جلوی این گونه افراد بایستند و به آن‌ها تذکر دهند.
از آن جا که شاهرگ ادب و فرهنگ ایرانی‌ روی کمال گرایی و پنهان کاری استوار است، که در پی‌ آن تضاد‌ها و اختلالات گوناگونی را در نظام‌های فردی و جمعی به وجود آورده بسیار مهم و حیاتی است که ما مردم آزادانه درد‌ها و رنج‌ها و غم نامه‌های فردی و خصوصی خود را در یک فضای امن با دیگران به اشتراک بگذاریم تا همدردان خود را پیدا کنیم و بدانیم که تنها نیستیم... تا پس از آن بتوانیم با کمک و حمایت همدیگر مسائل خود را حل کنیم، اما یا به نظر شما در پیج‌های ایرانی‌ این موضوع شدنی است؟ من و شما مسئولیم که جلوی تحقیر شدن دیگران را بگیریم چون ممکن است نفر بعدی خود من و شمای خواننده باشد.
۳. مهم ترین و کلیدی‌ترین موضوع هم این که وقتی‌ فردی کامنت بی‌ جا و یا با مضامین زشت در یک پیج عمومی می گذارد اکثرا افراد آن پیج از آن کامنت می‌گذرند و توجه خود را معطوف کامنت‌های سازنده می‌کنند و یا این که در بسط پست مربوطه با کامنت نو مشارکت می کنند. گاهی‌ هم یکی‌ دو نفر ممکن است که زیر آن کامنت فقط بپرسند که چرا! اما در پیج های ایرانی‌ متأسفانه کامنت‌های منفی‌ و یا تخریبی‌ با بالاترین تعداد reply روبرو می شوند که نشان دهنده روحیه تخریبی‌ پسند خود ما ایرانی‌ هاست که باید روی آن کار کنیم.
گویی ما ایرانیان را آفریده اند برای نصیحت کردن و به رشد و تعالی رساندن دیگران آن هم با الفاظ رکیک، آن هم با شکستن حریم خصوصی در فضای شخصی‌ و یا حریم خصوصی در یک کامنت شخصی‌ در فضای عمومی!
باید از یک جایی‌ شروع کنیم و این فضای باز و آزاد را پاکیزه نگاه داریم. شاید نتوان به آن که نمی‌داند و نمی خواهد بداند خرده گرفت، اما باید به او که می‌داند و سکوت می‌کند گفت که من و شما در سالم نگاه داشتن این شانس برابر و آزاد مسول هستیم. ما مسول هستیم که نه تنها از حق و حقوق خود دفاع کنیم بلکه حد دیگران را هم به آن‌ها یاد آوری نماییم.
نکته پایانی این که سیستم دموکراسی سیستم برابری در فرصت‌ها است که مسولیت پذیری و مشارکت همگانی می‌‌طلبد، و سیستم دیکتاتوری یعنی‌ این که یکی‌ کامل و بی‌ نقص بگوید و دیگران اجرا کنند، که البته اگر هم فرصتی دست داد حمله کنند و او را از میان بردارند و دیکتاتور بعدی را جایگزین نمایند! هیچ نوشته و پست و کامنت و سیستمی‌ کامل نیست، اما این عکس‌العمل و باز خورد‌های ما مردم است که آن را به سیستم دموکراسی و یا دیکتاتوری مبدل می‌‌کند. قانون مندی و قانون گرایی و حرفه‌ای عمل کردن شاه کلید رسیدن به رشد جمعی ما ایرانیان است و آن هم هرگز در فرهنگ ما وجود نداشته و باید آن را از نو بسازیم.
 
با سپاس، پروانه راودگر

Sunday, January 17, 2016

هستی‌ شناسی‌ در مکتب‌ قرآن‌

فراکتاب ناشر کتاب در محیط مجازی:

هستی‌ شناسی‌ در مکتب‌ قرآن‌/ اثر احمد شماع‌ زاده‌

سرشناسه: شماع‌ زاده‌، احمد - ۱۳۳۰
مشخصات نشر: تهران‌: توسن‌ دانش‌، ۱۳۸۵
مشخصّات ظاهری: ۲۲۰ ص‌. مصور
وضعیت فهرست نویسی: فهرستنویسی‌ قبلی‌
يادداشت: فهرست‌ نویسی‌ بر اساس‌ اطلاعات‌ فیپا
یادداشت: کتابنامه‌: ص‌. ۲۱۷
موضوع: آفرینش‌ رده بندی کنگره: ‭BP۱۰۴/‮الف‬۸‬‭ش۸ ۱۳۸۵‬
رده بندی دیویی: ‭۲۹۷/۱۵۹‬
شماره کتابشناسی ملی: ‭م‌۸۵-۱۶۹۷۳
پس از درخواست خرید در وبسایت فراکتاب، متن زیر نمایان شد:

دوست عزیز، در خواست شما در سامانه ما ثبت شد.
پس از به حد نصاب رسیدن تعداد درخواستها برای این کتاب، با ناشر اثر مذاکره کرده تا نسخه الکترونیک آن در فراکتاب منتشر شود. خبر انتشار آن، به اطلاع شما خواهد رسید.
از آنجایی که انجام این فرآیند زمانبر خواهد بود، در صورت نیاز فوری به کتاب پیشنهاد میشود از طریق منابع دیگر نیز اقدام نمایید.

میرحسین موسوی و عزت الله انتظامی

عکس ‏‎Aman Mashayekhi‎‏
دردیدار دختران میرحسین موسوی با عزت الله انتظامی که در فضایی دل‌نشین و هنری برگزار شد آقای انتظامی کتابی به دکتر زهرا رهنورد و مهندس موسوی با عنوان من عزتم بچه سنگلج، که مشتمل بر عکس‌های زندگی هنری و تاریخ فعالیت‌های هنری ایشان است اهدا نمودند.همچنین نامه‌ای مکتوب برای ایشان امضا کردند که تصویر و متن آن در پی می‌آید:
چگونه می‌توان درحالی‌که در هوای آزاد نفس می‌کشی به آنانی که تنفسِ دمی هوای آزاد از آنان دریغ شده است نیندیشید. و من چند سالی است که در آرزوی آزادی دو بزرگواری هستم که آزادی از آنان دریغ شده است. پدر و مادری شریف که نسل دیروز و امروز ما بابت خدماتشان به آنها مدیون است. خدمات گران‌قدر جناب آقای مهندس میرحسین موسوی در زمان دشوار جنگ هرگز از یادها نخواهد رفت. از همین رو است که طبق آموزه‌های بزرگان دینمان، نباید نیکی‌ها را فراموش کرد چنان که مردم بزرگوار میهنمان نیز از یاد نبرده‌اند.کاش امروز شرایطی فراهم شود تا باز هم بتوان از توانمندی‌های چنین افرادی بهره ببریم. و به‌جای در حصر نگه داشتنشان، از خدماتشان، یک ملت بهره ببرد.یقین دارم بزرگان این مرزوبوم نیز بزرگوارانه و از سر مهر و نه کین به این دو عزیز بیندیشند و هر چه زودتر موجبات آزادی آنها را فراهم آورند. باشد که در اعتلا و سربلندی کشور، اجازه یابیم همه سهیم باشیم.

Saturday, January 16, 2016

آیا صبح نزدیک نیست؟(الیس الصبح بقریب؟!!) در سوک دخترِ زیبای هگمتانه


وقتی سید مرتضی مجیدی به طرفِ سعید حجاریان رفت تا به او نامه ای بدهد «سعید عسگر» با یک کلت در دستش در خیابان به طرفِ مغزِ متفکرِ اصلاحات میرفت. قرار بود سعید,سعید را ترور کند. اسلحه در دستِ سعید وسطِ خیابان. سعید مقابلِ سعید. سعید ماشه را کشید و سعید حجاریان نقشِ زمین شد.
تمامی روزنامه ها در فردایش تیتر زدن: «شلیک به مغزِ اصلاحات»
سعید عسگر در دادگاه بلند میخندید و میگفت: (تصویر در کامنت )
«حاج آقا دستور داد بزنم و با اجازه ایشان ماشه را کشیدم و پشیمان نیستم.حجاریان زیاد حرف میزد»

سعید عسگر «بسیجی راه امام» بعدِ چندماه آزاد شد و حتی سوابقِ وی ثبتِ کیفری هم نشد.
این عکسِ «ابوالقاسم» است که مردمِ مهربانِ همدان خوب میشناسنش. پدرِ دکتر ♥زهرا بنی یعقوب♥(سمت راست پدرش) که سالها به دنبالِ گرفتنِ حقی بود کـه به او ندادند.
هشت سالِ پیش زهرا با نامزدش توسطِ بسیج و سپاه پاسداران در پارکِ همدان دستگیر میشود و به علت جمعه و شنبه(عيد فطر) تعطیلی دادگاه، اين دختـر 48 ساعت در بازداشتگاه مركز امر به معروف سپـاه همدان حبـس میشود. صبح دوشنبه خبری گلوی هگمتانه و هـمدان را گرفت!!
« دخترِ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی که توسطِ امربه معروف دستگیـر شده بود در بازداشتگاه سپـاه پاسداران کشته شد.»


کبودی در بدنِ زهرا,شکستنِ استخوان های دست و انگشتانِ پا و بینی, آثارِ تجاوز, بریدگی در گلو,کبودی در رانِ چپ, ورمِ سر, آثارِ شکنجه های وحشیانه بر تنِ دختری که در مدرسه تیزهوشان درس خونده بود و در آزمون سراسری دانشگاهها رتبه بیست و شش رو کسب کرده بوده و قبل از مرگ،از دانشگاه تهران در رشته پزشکی عمومی فارغ التحصیل شده بود برای هیچکس باور کردنی نبود.
«محمد حسین قره باغی رییس و حسن مستقیمی» عضوِ ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان(مثلِ سعید عسگر) در دادگاه میخندیدند و میگفتند:
اون دختر خودش خودش رو کشته. ما از هشت سالگی عضوِ بسیج بودیم. ما بسیجی راه امام هستیم.
«قره باغی» و «مستقیمی» پس از چند روز حبس و بدونِ ثبتِ سابقه کیفری آزاد شدند.
فردایش هیچ روزنامه ای تیتر نزد.


 پدر سالها دنبالِ حقِ زهرایش دوید و گریست اما سپاه پاسداران تهدیدش کردند خانه و خانواده ات را آتیش میزنیم, هرکسی از تو پرسید حق نداری جواب بدی. 40 میلیون به شما میدهیم و سکوت کنید و از این شهر بروید.
پدر گریه میکرد و میگفت: من و پروین(مادرِ زهرا) سکوت نمیکنیم و عاملانِ قتلِ دخترم را نمیبخشیم. صدای مارو بشنوید.

روزی کـه همه یادشان رفته بود ♥زهرا بنی یعقوب♥ دخترِ زیبای هگمتانه مُـرده بود. 

نکات کمتر شنیده شده از پرونده اتمی ایران

نکات کمتر شنیده شده از پرونده اتمی ایران

بی بی سی

میرحسین موسوی قبل از حصرخانگی. حسین فریدون برادر حسن روحانی در عکس دیده میشود

اولین راکتور ایران وسط شهر تهران با سوخت ۹۰ درصد غنی شده

عملیات ساختمانی راکتور ۵ مگاواتی دانشگاه تهران که استفاده از آن در آبان ماه سال ۱۳۴۶ شروع شد، در سال های پیش از انقلاب با سوخت اورانیوم با غلظت بالای ۹۰ درصد که از طرف آمریکا تامین می شد، کار می کرد.
در کنار راکتور تحقیقاتی تهران، دولت آمریکا تاسیسات مربوط به جداسازی پلوتونیوم را هم در اختیار ایران قرار داده بود. پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و تیره شدن روابط ایران و آمریکا، این کشور از ارسال اورانیوم به ایران خودداری کرد. به همین علت سوخت راکتور تهران در سال ۱۳۷۲ از غلظت بالا به درجه غنای پایینتری (حدود ۲۰ درصد) تبدیل شد. ایران در این مدت اورانیوم مورد نیاز خود را از کشورهای دیگر از جمله آرژانتین تهیه می کرد اما با بروز مجدد این مشکل ایران خود به تولید اورانیوم ۲۰ درصد دست زد.

 

برگزاری سمیناری درباره ادامه یا توقف ساخت نیروگاه بوشهر




به گفته فریدون سحابی اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران پس از انقلاب، در جریان اختلاف نظرها درباره آینده نیروگاه اتمی بوشهر، خرداد ۱۳۵۸ به پیشنهاد مهدی بازرگان نخست وزیر موقت، سمیناری تشکیل شد و وزیر نیرو هم آن را افتتاح کرد. این سمینار در پایان قطعنامه ای صادر کرد که به گفته آقای سحابی از جمله اهم مطالب آن یکی این بود که "نیروگاه‌های هسته‌ای با توجه به پیچیدگی‌های زیادی که در کار ساخت و راه اندازی و بهره برداری آنها وجود دارد برای کشورهایی نظیر ایران که هیچ گونه محدودیت و کمبودی در زمینه منابع نفت و گاز ندارند، توجیه پذیر نیست" و دیگر این که "وابستگی شدید صنعتی بویژه در زمینه تامین سوخت هسته‌ای ادامه کار و بهره برداری منظم و مستمر نیروگاه را بسیار آسیب پذیر خواهد کرد." گزارش سمینار "ادامه یا توقف نیروگاه بوشهر" به وزیر وقت نیرو ارائه شد.

 

همکاری میرحسین موسوی و حسن روحانی در مذاکرات اتمی

بر اساس گفته های مقام های ایرانی، پس از آنکه تاسیسات تولید کیک زرد (یو سی اف) اصفهان علیرغم وعده قبلی در ۱۲ فروردین ۱۳۸۰ برای افتتاح آماده نشد، شورای عالی فناوری میرحسین موسوی و حسن روحانی را مامور بازدید از اصفهان و بررسی روند کار کرد.
برداشت حسن روحانی این بوده که دست کم یک تا دو سال زمان برای تکمیل تاسیسات اصفهان نیاز است اما میرحسین موسوی اعتقاد داشته که تا پایان همان سال (یعنی کمتر از یک سال) اصفهات قابل تکمیل و بهره برداری است. آقای روحانی و موسوی یک بار دیگر هم مامور بازدید از فعالیت سانتریفیوژهای ایران شدند که آن زمان در حد آزمایشگاهی فعالیت می کرد.

 

تشکر بازاریان تهران از کاهش تنش

پس از پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاح های اتمی که به فروکش کردن بحران بر سر پرونده ایران در سال ۱۳۸۲ منجر شد، محمدرضا مهدوی کنی (که بعدها رئیس مجلس خبرگان رهبری شد و در مهرسال ۹۳ درگذشت) از جانب بازاریان تهران از حسن روحانی مذاکره کننده ارشد اتمی ایران به دلیل امضای این پروتکل تشکر کرده بود. آقای مهدوی کنی گفته بود "پس از مدت ها بحران و رکود و جدی نگرانی، آرامش به بازار بازگشته" و نگرانی های بازاریان رفع شده است.

 

'پس گردنی' به وزیر خارجه بریتانیا در تهران



در پایان مذاکرات سعدآباد با سه وزیر اروپایی در تهران که در مهرماه ۱۳۸۲ انجام شد، شماری از دانشجویان بسیجی با تجمع مقابل کاخ سعدآباد به پذیرش پروتکل الحاقی از سوی ایران اعتراض کردند. مقام های ایرانی نقل میکنند که جک استراو وزیر خارجه وقت بریتانیا به خنده به کمال خرازی وزیر امور خارجه ایران گفته بود "چقدر به اینها پول داده اید که به اینجا آمدند؟" آقای خرازی اخیرا گفته که در عکس العمل این برخورد "با دستم زدم پشت گردنش استراو اول خیلی سرخ شد و بعد فهمید شوخی بوده و من به او گفتم شما بلدید از این کارها و صحنه آراییها بکنید. هم با کلام و هم با عمل به او تفهیم کردم صحنه آرایی نبوده و نباید چنین برداشتی شود."

 

'سران کشور با همه پرسی مخالف نبودند'

حسن روحانی، دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی ایران و مسئول مذاکرات اتمی ایران پیش از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، گفته است که برگزاری همه پرسی درباره ادامه غنی سازی اورانیوم در ماه های پایانی دولت محمد خاتمی مطرح بوده و مخالفان مهمی هم در حکومت نداشته است. به گفته آقای روحانی برگزاری این رفراندوم و رای مثبت شهروندان به آن به تقویت مذاکره کننده گان ایرانی در برابر کشورهای اروپایی منجر می شد اما بر اساس اظهارات آقای روحانی، به دلیل نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، عملا اجرای این پیشنهاد، ممکن نشد: "سران کشور با آن مخالف نبودند اما همزمان با انتخابات ریاست جمهوری (سال ۱۳۸۴) مناسب نمی دانستند."
در سال ۱۳۹۱ عبدالله نوری، وزیر کشور ایران در دولت محمد خاتمی هم با هشدار درباره عواقب پافشاری بر ادامه برنامه اتمی، پیشنهاد کرده بود که درباره ادامه برنامه غنی سازی اورانیوم در ایران رفراندوم (همه پرسی) برگزار شود. پیش از او میرحسین موسوی، از رهبران معترض به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ هم که اینک در بازداشت خانگی است، پیشنهاد مشابهی برای برگزاری یک همه پرسی با موضوع ادامه برنامه غنی سازی اورانیوم داده بود.

 

درخواست آیت الله خامنه ای از ظریف

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران خاطره ای از دیدارش با آیت الله علی خامنه ای در اواخر بهمن ۱۳۹۳ تعریف کرده است. آقای ظریف گفت "سعادت داشتم خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شوم. پریروز هم ایشان یک بار دیگر محبت کردند. فرمودند منطقی صحبت کنید... دعوا نکنید. یک بار یکی از دوستان گفته بود بعضی وقتها که ظریف در جلسه با کری صدایش بالا می رود محافظان سرشان را داخل اتاق می‌کنند. دفعه بعد که آقا را دیدم گفتند چرا در جلسه داد میزنی؟ همین جوری لبخند بزن و حرفت را بزن."

 

قول بریتانیا و فرانسه به ایران

در مذاکرات سعدآباد که در مهرماه ۱۳۸۳ در تهران میان ایران و وزرای خارجه بریتانیا و فرانسه انجام شد و طی آن ایران برای اولین بار تعلیق غنی سازی اورانیوم را پذیرفت، بریتانیا و فرانسه (دو کشور دارای حق وتو در شورای امنیت) به ایران وعده داده بودند که طرح احتمالی آمریکا را برای ارسال پرونده ایران به شورای امنیت را وتو کنند.

مقایسه کارنامه های مذاکرات اتمی

مقایسه کارنامه روحانی، لاریجانی، جلیلی و ظریف در مذاکرات اتمی

  • بی بی سی
    16 ژانویه 2016 - 26 دی 1394
این جدول مقایسه‌ای است بین کارنامه ۱۲ ساله حسن روحانی، علی لاریجانی، سعید جلیلی و محمدجواد ظریف مذاکره کنندگان ارشد اتمی ایران از شروع گفت و گوهای اتمی تا پایان آن.
پرونده اتمی ایران با چهار مذاکره کننده

حسن روحانی علی لاریجانی سعید جلیلی محمد جواد ظریف
مدت زمان مدیریت ۲۲ ماه (۱۴ مهر ۱۳۸۲ تا ۲۴ مرداد ۱۳۸۴) دردولت محمد خاتمی ۲۶ ماه (۲۵ مرداد ۱۳۸۴ تا ۲۸ مهر۱۳۸۶)در دولت محمود احمدی‌نژاد ۶۸ ماه، (۲۹ مهر ۱۳۸۶ تا مرداد ۱۳۹۲)در دولت محمود احمدی‌نژاد از روز ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ تا امروزدر دولت حسن روحانی
طرف‌های مستقیم مذاکره وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان، رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وزاری خارجه سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا در ماه های ابتدایی (دبیر شورای عالی امنیت روسیه و وزیر خارجه چین در ادامه اضافه شدند). مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به همراه معاونان و مدیران کل سیاسی وزارت خارجه شش کشور آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان. وزرای خارجه گروه ۱+۵ و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
سیاست اصلی همکاری با اروپا و جلب اعتماد جامعه جهانی باسیاست 'تنش زدایی' و دور کردن پرونده از شورای امنیت. تغییر نگاه راهبری از اروپا به آسیا با سیاست 'نگاه به شرق' با هدف نزدیکی به چین و روسیه دو عضو دائم شورای امنیت. مقاومت در برابر خواست های شورای امنیت در تعلیق غنی سازی اورانیوم با شعار سیاست 'تهاجمی و طلبکارانه'.افزایش توانایی های فنی در صنعت اتمی از جمله آغاز غنی سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصدی برای مصرف در راکتور تحقیقاتی تهران. خارج کردن پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل و لغو کلیه تحریم های صورت گرفته علیه ایران در پرونده اتمی توسط اتحادیه اروپا و آمریکا
مهمترین توافق توافق سعدآباد تهران (در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳) و توافق پاریس (در ۲۵ آبان ۱۳۸۳ برابر با ۱۵ نوامبر ۲۰۰۴). تنظیم جدول زمانی برای پاسخ به سئوال های آژانس. توافق ژنو (نهم مهر ۱۳۸۸ برابر با اول اکتبر ۲۰۰۹ ) و توافق تهران (۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ برابر با ۱۷ مه ۲۰۱۰) توافق تهران با حضور رئیس جمهور برزیل و نخست وزیر ترکیه و محمود احمدی نژاد امضا شد. *اول: توافق موقت ژنو در سوم آذر ۱۳۹۲ برابر با ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ با حضور وزرای خارجه گروه ۱+۵ و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و آغاز گفت و گوهای برای یک توافق جامع*دوم: توافق جامع اتمی (یا برنامه جامع اقدام مشترک) در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴
مفاد توافق (ها) پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاح های اتمی از سوی دولت ایران و اجرای داوطلبانه آن پیش از تصویب مجلس. آغاز بازرسی های گسترده تر از تاسیسات اتمی، تعلیق داوطلبانه گازدهی به سانتریفوژهای مرکز غنی سازی اورانیوم نطنز (در توافق تهران) و گسترش دامنه تعلیق به کلیه فعالیت های اتمی ایران (توافق پاریس). قرار بود بر اساس این توافق ایران سئوالات و تردیدهای آژانس را طی یک دوره زمانی مشخص پاسخ دهد. ایران درخواست آژانس برای بازرسی از تاسیسات قم را پذیرفت و با پیشنهاد تبادل سوخت موافقت کرد (توافق ژنو). همچنین، موافقت اصولی خود را برای مبادله اورانیوم با غلظت پایین با اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت راکتور تهران اعلام کرد (توافق تهران). در توافق موقت:*غنی سازی ۲۰ درصد و بالای ۵ درصدی متوقف شد؛ تبدیل کلیه اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده موجود به شکلی که قابل غنی سازی بیشتر نباشد؛*عدم بکارگیری حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و ۷۵ درصد سانتریفیوژهای نصب شده در سایت فردو برای غنی سازی؛ فراهم کردن امکان بازرسی "روزانه" از سایت های فردو و نطنز؛ عدم ساخت سایت های غنی سازی جدید؛ صدور اجازه بازرسی از مراکز تولید سانتریفیوژ و انبارها و عدم راه اندازی راکتور اراک.در توافق جامع:*لغو تحریم های صورت گرفته درباره برنامه اتمی ایران در برابر همکاری گسترده ایران و اعمال برخی از محدودیت در غنی سازی اورانیوم و بکار گیری سانتریفوژها و تغییراتی در راکتور آب سنگین اراک و وقفه در برخی از فعالیت های مرتبط با صنایع اتمی این کشور.
نتیجه برای ایران جلوگیری سه کشور اروپایی از ارسال پرونده اتمی ایران به شورای امنیت و قول استفاده از حق وتو در صورت ارسال پرونده به شورای امنیت (در توافق تهران). همچنین، اعلام آمادگی اروپا برای حمایت از درخواست ایران برای عضویت در سازمان تجارت جهانی و آغاز مذاکرده برای همکاری جامع ایران و اتحادیه اروپا در زمینه های اقتصادی، سیاسی- امنیتی و فن آوری (توافق پاریس). ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و گشوده شدن این پرونده ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد که موضوع آن "تهدید صلح و امنیت جهانی" است. شورای امنیت با صدور ۶ قطعنامه (۴ دور تحریم) تحریم اقتصادی ایران را آغاز کرد. شماری از مقام های ایران هم در فهرست تحریم ها قرار گرفتند. وضع تحریم های بی سابقه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، کاهش نزدیک به نیمی از صادرات نفت، کاهش بیش از نیمی از درآمدهای ارزی کشور و ایجاد مشکلات فزاینده در انتقال پول نفت صادراتی به دلیل تحریم های بانکی (توافق صورت گرفته هرگز امکان عملی شدن پیدا نکرد.) در توافق جامع اتمی که مبنای آن بر اساس توافق موقت ژنو است:*زیرساخت هسته ای ایران حفظ خواهد شد. هیچ سانتریفیوژی از بین نخواهد رفت و سانتریفیوژهای کلیدی و کار بر سانتریفویژهای پیشرفته ادامه می یابد؛*راکتور آب سنگین اراک بازطراحی می شود و می ماند؛* تحریم ها علیه صادرات و واردات مواد هسته ای - که بعضا ۳۵ سال در جریان بود بی تاثیر می شود؛* تحریم های در حوزه های بانکی، مالی، نفتی، گازی، پتروشیمی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده توسط اتحادیه اروپایی و آمریکا در ابتدای اجرای توافق به طور یک جا لغو می شوند؛* تحریم تسلیحاتی ایران لغو و با برخی محدودیت ها جایگزین خواهد شد، به نحوی که امکان واردات یا صادرات اقلام دفاعی به صورت موردی فراهم خواهد شد. این محدودیت ها نیز بعد از ۵ سال به طور کامل لغو خواهد شد؛* ممنوعیت خرید اقلام حساس با کاربرد دومنظوره لغو و تامین نیازهای ایران از طریق کمیسیون مشترک ایران و ۱+۵ تسهیل خواهد شد؛*تحریم تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای به طور کامل لغو خواهد شد؛*برای اولین بار پس از سه دهه تحریم ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری مرتفع و امکان بازسازی ناوگان هوایی ایران و ارتقای ایمنی پروازها فراهم خواهد شد؛*ده ها میلیارد دلار از درآمدهای ایران که مسدود شده بود، آزاد خواهد شد؛* بانک مرکزی، کشتیرانی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش و شرکت های تابعه، ایران ایر، بانک ها و موسسات ایران (در مجموع حدود ۸۰۰ شخص حقیقی و حقوقی) از شمول تحریم ها خارج می شوند؛*صنایع نفت و گاز ایران از تحریم خارج می شود.