Wednesday, January 27, 2016

حمله نیروهای تندرو به معتمدآریا در کاشان



               حمله نیروهای تندرو به معتمدآریا در کاشان

فاطمه معتمدآریا در کنار پوستر فیلم یحیی سکوت نکرد
۱۳۹۴/۱۱/۰۵



حضور فاطمه معتمدآریا در شهر کاشان مورد اعتراض برخی مقامات این شهر قرار گرفت و جمعی از نیروهای تندرو به سالن سینمای محل حضور این بازیگر سرشناس ایرانی و خودروی حامل او حمله کردند.
فاطمه معتمدآریا بازیگر فیلم "یحیی سکوت نکرد" به همراه کاوه ابراهیم‌پور کارگردان اثر به کاشان رفته بودند تا در نشست نقد و بررسی این فیلم شرکت کنند اما نیروهای مذهبی تندرو به محل سینما حمله بردند و شیشه‌های خودروی حامل او را نیز شکستند.
آقای ابراهیم‌پور به خبرگزاری ایلنا گفت که با حضور نیروهای پلیس٬ مهاجمان امکان ورود به سالن سینما را پیدا نکردند اما "صدای جیغ، فریاد و فحاشی معترضان در طول برگزاری نشست و همچنین بعد از آن کاملا به گوش می‌رسید."
به گفته او خانم معتمدآریا پیشنهاد داد تا در پایان جلسه نقد و بررسی فیلم سالن تخلیه شود و گروه معترض به داخل سالن بیایند و او پاسخ سوالات آن‌ها را بدهد. اما با وجود آنکه نیروی انتظامی این پیشنهاد را پذیرفت معترضان تنها خواستار ترک شهر از سوی فاطمه معتمدآریا بودند.
مصطفی جوادی‌مقدم٬ رئیس اداره فرهنگ و ارشاداسلامی شهرستان کاشان نیز به ایلنا گفته که تنها کارگردان فیلم مجوز حضور در این نشست را داشته و معتمدآریا بدون کسب مجوز و باوجود مخالفت مقامات به این جلسه رفته است.
عبدالنبی نمازی٬ امام جمعه کاشان قبل از حضور خانم معتمدآریا در کاشان هشدار داده بود که "عواقب" آن برعهده برگزارکنندگان نشست است.
علی هاشمی طاهری رییس كمیسیون فرهنگی شورای شهر كاشان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های محلی فاطمه معتمد آریا را "خانم كشف حجابی" نامیده و گفته است: "شهرستان كاشان میدان تاخت و تاز عده ای ضد فرهنگ و ضد دین و ضد حجاب نیست چرا كه شهدای ما در راه دفاع از حجاب و ناموس ما به شهادت رسیدند."
فاطمه معتمدآریا به دلیل حمایت از میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و استفاده از نمادهای مرتبط با جنبش سبز پس از انتخابات٬ مدتی ممنوع‌الخروج بود و ممنوع‌التصویر بودن او نیز به تازگی رفع شده است.
او یکی از بازیگران تحسین شده ایرانی در جشنواره‌های خارجی است
نظر:
نکته های قابل ملاحظه در این گزارش:
یک- از قول مسئولی نوشته شده که کارگردان اجازه ورود به شهر را داشته و از پیش موافقت شده بود ولی معتمد آریا بی اجازه وارد صحنه و نشست شده بوده. مانند مورد دیگری که در یکی از شهرستانها به یک گروه دانشجوی تهرانی بدان دلیل که پسران و دختران دانشجو با هم در یک اتوبوس بودند اجازه ندادند وارد شهر شوند. این را چه میتوان نام نهاد؟ جز اینکه این کشور کشوری بی قانون است و یا هرکس در هر شهری میتواند خواسته خود را بر دیگران تحمیل کند؟ در کجای دنیا سراغ دارید که یک شهروند یک کشور نتواند در شهر دیگری حضور پیدا کند؟!!
دو- امام جمعه از پیش گفته بوده که عواقب هر پیشامدی بر عهده برگزارکنندگان خواهد بود. این بدان معناست که کسی حق ندارد نشست هنری بدون اجازه امام جمعه آن شهربرگزار کند و اینکه از پیش تدارک دیده شده بود که به آنها حمله کنند.
سه- امام جمعه و دارودسته اش، پیشاپیش و یکطرفه به قاضی رفته اند و اعمال ناشایست خود را تطهیر کرده اند.
چهار- نیروی انتظامی که باید حراست را بر عهده بگیرد مفعول اعمال گروههای تندرو به زعامت امامان جمعه شهرهاست و امامان جمعه هم زیر نظر رهبری هستند.
پنج- نتیجه گیری: پس همه این کارها به حساب رهبری تمام میشود.

Monday, January 25, 2016

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند...

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
مشکلی دارم، ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان، چرا خود توبه کمتر می‌کنند
گوییا باور نمی‌دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند
یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند
ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند

حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد
زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند
بر در میخانه عشق، ای ملک تسبیح گوی
کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند
صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

به یاد کارگران به خون خفته خاتون آباد

عکس ‏‎Sirous Fekri‎‏
با یاد و نام کارگران به خون خفته خاتون آباد گرامی باد!

چهارم بهمن ۱٣٨۲ یادآور خاطره تلخ به خاک و خون کشیده شدن اعتراض کارگران مس خاتون آباد است. در این روز نیروهای نظامی و انتتظامی و حافظان منافع کارفرمایان به جای آنکه دزدان و غارتگران اموال مردم و پایمال کنندگان حقوق کارگران را مورد تعرض قرار دهند، بر روی کارگرانی آتش گشودند که تنها حق و حقوقشان را می خواستند و ۵ تن از کارگران و خانواده هایشان را به قتل رساندند. از آن زمان تاکنون بارها و بارها کارگرانی که خواهان ابتدایی ترین حقوق خود (دریافت دستمزدهای معوقه و یا فقط داشتن کار و…) هستند، مورد تعرض نیروهای امنیتی و نظامی و پیگرد قضایی قرار گرفته اند.
اول دی ماه امسال نیز بار دیگر کارگران بیکار شهرویی به گلوله بسته شدند و مرتضی فرج نیا کارگر بیکاری که تنها خواهان کار بود، به قتل رسید.
به دنبال آن تعدادی از کارگران معترض سیمان درود و فازهای ۲٣ و ۲۴ عسلویه که خواهان دریافت حقوق خود بودند، بازداشت شدند.
تعدادی ازکارگران معدن بافق به دادگاه فراخوانده شدند تا به جرم اعتراض به تعطیلی و خصوصی سازی معدن مورد محاکمه قرار گیرند.
داوود رضوی، عضو هیات رییسه سندیکای رانندگان شرکت واحد مورد محاکمه قرار گرفت.
فرزاد مرادی نیا کارگر زندانی و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نیز که به دلیل وضعیت وخیم جسمانی به بیمارستان منتقل شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، مجددا به زندان بازگردانده شد.
محمود بهشتی لنگرودی، عضو انجمن صنفی معلمان بار دیگر به زندان بازگشت تا در کنار سایر کارگران و معلمان زندانی، جعفر عظیم زاده، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده، رسول بداغی، محمد عبدی، امیر امیرقلی، سعید شیرزاد و ده ها زندانی گمنام دیگر … به جرم حق خواهی روزهای حبس خود را طی کند.
این روند در طی سال ها و در دولت های "اصلاح طلب"، "اصول گرا" و "تدبیر و امید"، هیچ تغییری نکرده است. قاتلان کارگران، دزدان و غارتگران اموال مردم از هر گونه تعقیب قضایی معاف اند و در مقابل خود کارگران متهم می شوند که "تیراندازی کرده اند" یا به قصد "اقدام علیه امنیت کشور" و "اخلال در نظم عمومی" در "تجمعات و اجتماعات غیر قانونی" شرکت داشته اند!؟
این موج جدید تشدید فشارها بر کارگران، زمانی اتفاق می افتد که پس از برداشته شدن تحریم ها، سرمایه داران و نمایندگان شرکت های بزرگ بین المللی نظیر شل و توتال و پژو رنو … روانه ایران شده اند تا سودهای کلانی از بی حقوقی کارگران ایرانی به جیب بزنند …
بارها گفته و باز هم می گوئیم این وضعیت قابل دوام نخواهد بود و بر کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم است تا با ایجاد تشکل های مستقل و سراسری خود بتوانند از حق زندگی خود دفاع کنند و هیچ امیدی به هیچ یک از جناح های سرمایه داران نداشته باشند و همان گونه که در سرود هایمان می خوانیم:
"با دست خود گیریم آزادی، در پیکارهای بی امان "

کانون مدافعان حقوق کارگر
۴ بهمن ۱٣۹۴

شیاطین درصدد تخریب شیاطین!!

جناب مصباح یزدی: "شیاطین در صدد تخریب روحانیت هستند."!!


جواب زیبا کلام(این متن از طریق ایمیل دوستان دریافت شده و باید گفت متن نوشته به نوشته های دکتر زیباکلام همخوانی ندارد!)

آن یکی حضرت آیت الله که کارش تجارت لاستیک است، این یکی آیت الله هم که کارش تجارت شکر است، آن یکی امام جمعه هم که با نصف زنهای شهرستانشان رابطه غیرافلاطونی داشته، این یکی حضرت آقا هم که بالای منبر استندآپ کمدی مرغ و خروس اجرا میکند، آن یکی حجه الاسلام که تخصصش جوراب استارلایت بوده، قرائتی هم که 37 سال است اوپرا وینفری حزب الله شده، قرآنی را که در 23 سال نازل شد، سی و هفت سال تفسیر کرده هنوز به جزء دومش نرسیده، در عوض خودش کمدین شده!

آن یکی را هم که به اتهام زنای محصنه، رابطه نامشروع با اجنه و روابط ویژه با ارواح! دستگیر کردند. این یکی هم که در اثر حمله آفتابه به دلیل اخلاق خانوادگی، وردست ناموسش بکلی دچار غیبت کبری شد، آنوقت آقای مصباح یزدی گفته که «شیاطین در صدد تخریب روحانیت هستند.»

شیطان غلط میکند این کارهایی را که علمای اسلام بلدند، بلدباشد. شیطان از این کارها بلد نیست. اگر محاکمه های دادگاه ویژه روحانیت را بفرستند برای بارگاه شیطان دودور آنها را بخواند، از شدت ناراحتی و غم و غصه سکته میکند. شیطان باید برود تازه جامع المقدمات را پیش شجونی بخواند و سیوطی را پیش پناهیان و لمعه را پیش طائب، تازه وقتی که وارد درس خارج شد برود پیش آیت الله مصباح و از شدت خجالت از قم فرارکند و برود به جزایر برمودا.

طرف میگوید «شیاطین در صدد تخریب روحانیت هستند.» 


شیاطین اصلاً در اندازه های این حرفها نیستند. به عقل جن میرسد که مثل آیت الله مصباح از قم سه دور کره زمین را دور بزند، برای اینکه هر کوبایی را مسلمان کند یک میلیون دلار از بیت المال پول بگیرد؟ که چی؟ که در کشور کوبا بعد از سی سال چهارصد تا مسلمان شیعه نماز بخوانند. آنوقت هر سال چهل هزار نفر توی قم بی دین بشوند؟

شما اگر ماهی یک میلیون دلار در قم صرف رفاه مردم کنی مسلمان کم نمیآوری که بخواهی از کوبا مسلمان تولید انبوه کنی.
 

بعد معاون سیاسی استاندار تهران گفته: «نود درصد جوانان ما امروز به واسطه رفتارهای سیاسی ما از اسلام فاصله گرفته اند.» پس انتظار داشتی چکارکنند؟ انتظار داشتی وقتی یک دیوانه مثل احمدی نژاد میشود رئیس جمهور کشور، یک هیولا مثل احمد خاتمی میشود امام جمعه تهران، یک ابوالهول مثل علم الهدی میشود امام جمعه مشهد، از صبح تا شب علما در تلویزیون اباطیل میگویند و سالی چهارده ماه مملکت عزا و روضه خوانی است، جوانان مملکت به جای لاس و گاس بروند جمکران؟

رابطه جنسی اجباری(عنف) در میان دانش آموزان تهرانی!!

پانزده درصد دانش‌آموزان دبیرستانی تهران 'رابطه جنسی اجباری داشته‌اند'


نتایج تحقیق در باره "رفتارهای پُرخطر در بین دانش‌آموزان نوجوان دختر و پسر شهر تهران" در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده است

نتیجه یک پژوهش روی گروهی از پسران و دختران دبیرستانی در تهران نشان می‌دهد که کشیدن قلیان و سیگار، رابطه جنسی، کتک‌کاری بیرون از خانه و نوشیدن الکل به ترتیب شایع‌ترین رفتارهای پرخطر هستند.
"رابطه جنسی اجباری" از جمله رفتارهای پرخطر این دانش آموزان بوده و حدود ۱۵ درصد نوجوانان دبیرستانی تهرانی که در این تحقیق شرکت کرده بودند چنین رابطه‌ای را گزارش کرده‌اند.
در این پژوهش به تعریف "رابطه جنسی اجباری" اشاره نشده است و روشن نشده که آیا این نوجوانان به اجبار به رابطه جنسی تن داده‌اند یا کسی را مجبور به رابطه جنسی کرده‌اند، اما در هر دو حالت، "رابطه جنسی به اجبار" تعریف کلاسیک تجاوز محسوب می‌شود.
این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که کمتر از نیمی از دانش‌آموزان دبیرستانی (۴۳ درصد) در آخرین رابطه خود از کاندوم استفاده کرده‌اند و از این نظر دختران دبیرستانی در روابط جنسی کمتر از پسران از کاندوم استفاده می‌کنند.
این پژوهش، با حمایت مالی نهاد ریاست جمهوری، روی ۱۲۸۰ پسر و دختر دبیرستانی ۱۵ تا ۱۸ ساله (نیمی پسر، نیمی دختر) در مدارس شمال و جنوب تهران انجام شده و نتایج آن در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده است.

رفتارهای پرخطر در دانش‌آموزان دبیرستانی تهران (تحقیق خسرو رشید)
برای این تحقیق، رفتارهایی که می‌توانند "آسیب جسمانی (زد و خورد)، روانی (سوء مصرف مواد) و اجتماعی (بارداری در نوجوانی)" به همراه داشته باشند بعنوان رفتار پر خظر در نظر گرفته شده‌اند.
با اینکه این رفتارهای پر خطر در پسران بیشتر از دختران دیده می‌شود، اما تمام رفتارها در هر دو جنس دیده شده است و "زمینه قومیتی (فارس، آذری، کرد، لر و غیره) در بروز این رفتارها تاثیری ندارد."
پژوهشگر این تحقیق با نگاه به تحقیقات مشابهی که در ایران انجام شده معتقد است که "شیوع رفتارهای پرخطر در ایران روز به روز ابعاد گسترده‌تری به خود می‌گیرد."
در پاسخ به این سوال که چرا رفتارهای پرخطر تا این حد "همه‌گیر" هستند به "گریختن از زیر بار دستورات و ممنوعیت‌های اجتماعی و در سطح کوچکتر دستورات پدر و مادر"، "برخورد آمرانه و دستوری با نوجوانان" و "نبود روابط نیرومند خانوادگی و پشتیبانی‌های عاطفی پدر و مادر" اشاره شده است.
این پژوهش "همه‌گیری بالای سوء مصرف مواد" که قبح عمل را برای نوجوان کم می‌کند و "در دسترس بودن سیگار و تنباکو برای همه نوجوانان در تمام سنین بدون هیچ مهار یا نظارتی" به نحوی که "الکل و دیگر مواد مصرفی را در چند ساعت با یک تلفن یا رفتن به پارک محله" می‌توان فراهم کرد را از دلایل گستردگی کشیدن سیگار و قلیان و سوء مصرف مواد ذکر کرده است.

بر اساس نتایج این پژوهش، در مجموع حدود پانزده درصد دانش‌آموزان دبیرستانی بیرون از خانه و در مدرسه سلاح سرد (چاقو، پنجه بکس) حمل می‌کنند.در زمینه خشونت علاوه بر الگوهای نامناسب در "برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های رایانه‌ای"، به نقش "نگرش‌ها و انتظارات اطرافیان" توجه شده که "برای نمونه خشونت را برای دختران نمی‌پذیرند در حالی که در مورد پسران گاه چنین رفتارهایی را تشویق هم می‌کنند."
در مورد رفتارهای پر خطر جنسی پایین آمدن سن بلوغ و بالا رفتن سن ازدواج به عنوان یکی از دلایل اصلی مطرح شده است.
در تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۴ انجام شد، نوشیدن الکل، کشیدن سیگار، رفتار جنسی ناایمن، خشونت، سوء مصرف مواد و اقدام به خودکشی شایعترین رفتار پرخطر نوجوانان ارزیابی شده بود.
تحقیق دیگری در سال ۱۳۸۷ به این نتیجه رسیده بود که گرایش به جنس مخالف، رابطه و رفتار جنسی، نوشیدن الکل، سیگار و مصرف مواد مخدر و روانگردان شایعترین رفتار پر خطر در نوجوانان هستند.

موسیقی سنتی و مداحی مدرن!

در پی برگزاری کنسرت «همایون شجریان» با عنوان «چرا رفتی» و همراهی بانوان نوازنده در اصفهان، شب گذشته عده ای در اعتراض به این کنسرت و پوشش شرکت کنندگان، در محل برنامه تجمع کردند که این تجمع باعث واکنش «محمد قطبی» مدیر کل ارشاد اسلامی شده است.
قطبی در پاسخ به این اعتراضات بیانیه ای را در سایت اداره کل ارشاد اصفهان منتشر کرده است که متن بیانیه، واکنش تقریبا متفاوت و کم سابقه ای است که از سوی مسئولان نسبت به تجمع و اعتراض به کنسرتهای قانونی در شهر اصفهان ابراز شده است.
متن کامل بیانیه مدیر کل ارشاد اسلامی اصفهان را در ادامه به نقل از سایت «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان» بخوانید:
بانگی شنیدند و نفس زنان دویدند 
چیزی ندیدند و خجالت بکشیدند

همیشه لازم نیست برای مدیریت دنیای مدرن از سنت عبور کرد؛ بلکه گاه میتوان با بهره گیری از سنت، مدرن را مدیریت کرد.
نسل نوخاسته در فضای وایبر، اندروید، ماهواره، گجت و اپلیکیشن زندگی میکند و بسیاری از سنتها و آیینهای نسل پیش از خود را ندیده و با آن غریبه است. تا جایی که گاه گذشته را در تعارض با خواسته ها و تمایلات امروز خود می پندارد. این، نه از خیره  سریِ این نسل، بلکه از ضعف مدیریت ما نسل پیشین است که زیباییهای سنت را در صندوقچه های چوبی مخفی کرده و هرگز اجازه نداده ایم فرزندانمان با آن آشنا شوند.
موسیقی سنتی، بومی و محلی ایران، که نه یک سر و گردن، بلکه تمام قامت از موسیقی غربی بلندتر و راست قامت  تر است، با همین رفتارهای بچگانه ما به حاشیه رفته و جوانان و نوجوانان ما که مورد هجوم بیوقفه آهنگها و موسیقی غربی واقع شده اند، نه پناهگاه سنتیِ موسیقاییِ مناسبی دارند و نه طاقت پرهیز از موسیقی بیگانه!
امروز تنها راه مدیریت ذائقه موسیقاییِ نسل نوخاسته، بهره گیری از موسیقی بومی و محلی است؛ همان که سالهای سال با آواز پیشکسوتان این مرز و بوم تا بلندای تاریخ ایران زمین قدکشیده است. از لالایی مادران تا سنج و دهل عزاداران و از نی کسایی تا آواز تاج، از ربنای شجریان تا ایران ایران رویگری، از نقّاره و کرنای حرم رضوی تا ترمپت و دمام تعزیه، همه و همه نشان از پشتوانه ای قوی و ساختاری استوار دارد.
نوای گلوی همایون شجریان یکی از قله های موسیقی سنتی معاصر به حساب میآید که با آن و نواهای مشابه آن میتوان ذائقه نسل جوان و نوجوان را دوباره با سنت و گذشته خویش آشنا سازیم و سپر بلایمان باشند در مقابل آنچه از ناکجاآباد بر ما پرتاب میشود.
آنانکه با اجرای موسیقی همایون شجریان موافق نیستند، یا سنت را نمیشناسند یا موج موسیقی مدرن را، و یا از قدرت موسیقی سنتی در برابر موسیقی بیگانه بیخبرند.
کاش این مدعیان در مقابل مداحی پاپِ ذاکر و ذاکرها صف میکشیدند و از اینکه ذائقه بچه مذهبیهای عاشق امام حسین علیه السلام آلوده به موسیقی پاپ شود، مانع میشدند. 
کاش اجازه نمیدادند ریتم شور عزاداری را به جای تک ضرب پنجه پور و سه ضرب حاج صادق بگذارند.
اجرای همایون شجریان که با حمایت صریح شخص آقای استاندار صورت گرفت، نشانی بود از اقتدار آواز ایرانی و موسیقی محلی! اجرایی بود که با بندبند قوانین کشور مطابقت داشت و حریمها و حرمتها را رعایت کرده بود.
آنانکه اعتراض دارند یا قانون را نمیشناسند یا خود را بالاتر از قانون میپندارند!
ما معتقدیم قانون در نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران برخاسته از شرع و منطبق بر احکام شرعی است و حتا اگر جایی هم کسی تشخیص متفاوت داشته باشد، نمیبایست در مقابل قانون بایستد و با اردوکشی و یارگیری و تحریک چند جوان ترم اولی، روی نیمکت بایستد تا قدّش بلند شود. هرکس با هر نام و نشانی، با هر قدّ و قواره ای، با هر میزان سوادی، با هر شکل و شمائلی، با هر دغدغه و لقلقه زبانی، با هر حامی و پشتیبانی، با هر رنگ و زبانی، حرفی برای گفتن دارد، یا احساس میکند قانونی زیر پا رفته، یا ادعای فهم بیشتری دارد، یا نیاز به دیده شدن دارد، یا عربده ای در گلویش گیر کرده، یا اندیشه ای در فکرش پنهان شده، یا منطقی بر زبانش جاری است، بیاید تا با هم گفت و گو کنیم.
 
" گفت و گو"؛ لااقل بنده نه اردو کشی بلدم، و نه دادمیکشم، میشنوم و در حدّ عقل خودم پاسخ میدهم، حرف حق را میپذیرم و زیر بار زور نمیروم. قدّم را بلندتر از قانون نمیدانم و تفسیر شرع را به اهلش میسپارم، نه اجتهاد میکنم و نه هیجان زده میشوم.

کاش چهار انگشت فاصله(میان گوش و چشم یا شنیدن ناحق و و دیدن حق - از گفتار امام علی) را زودتر طی میکردید و قبل از دیدن قضاوت نمیکردید، که شرمنده شوید.

شاید حالا فهمیده باشید که شنیدن کی بود مانند دیدن.

دنبال خواننده زن میگشتید، نوازندگان با حجاب دیدید.

دنبال رقص و لعب میگشتید. چهارکلام حرف حساب شنیدید.

کلاه گشادی سرتان رفت.

هرچه دارید برایم بفرستید: ghotbi@iran.ir
محمد قطبی

Sunday, January 24, 2016

چرا به مجلسیان رأي دهيم؟!

چرا به مجلسیان رأي دهيم؟!

براي اينکه از بيت المال خرج کاغذهاي تبليغاتشان کنند و کتاب و دفتر دانش آموزان گرانتر شود؟؟
 
به بهانه هاي مختلف به سفرهاي خارج از کشور بروند؟

به بهانه بورس تحصيلي و از بيت المال، فرزندان خود را به اروپا و آمريکا بفرستند که معمولاً هم برنمیگردند؟

آقازاده هاشان سوار بهترين اتومبیلها شوند؟

فکری برای آلودگي هوا و شلوغي شهرها نکنند و با تصویب واردات بنزين غيراستاندارد سرطان را براي مردم به ارمغان آورند؟

با شعارهای چاپلوسانه، بر طبل تندروی یکوبند؟

کاری برای رفع بيکاري جوانان و مشکلات اقتصادی کشور نکنند ولی به موي بيرون آمده زنان گير دهند؟

صاحب خانه و اتومبیل و ويلا شوند؟

در تهران بهترین زمینی را که در نزدیک بام تهران بوده است از آن خود کنند و سند بزنند و بهترین آپارتمانها را در آن بسازند و مسکن خود را در تهران تضمین کنند؟

تا با حقوق ماهانه بسیار بالا و حق سفره هاي مليوني در هر ماه، هیچگاه نتوانند به فکر مردمی که آنان را انتخاب کرده اند باشند و دختران ایرانی در کشورهای عرب مجاور به تن فروشی تن در دهند؟

و بالاخره برای از دست ندادن پست و مقام دنیوی هر ستمی را که میبینند دم فرو بندند و اعتراضی نکنند؟