ازدواج سفید در ایران
اشاره:
در این گزارش در چند جا تاکید میشود که ازدواج سفید وارداتی است. این
نظر نادرست است از آن جهت که بسیاری از آداب و رسوم غربی دهها سال است که از غرب
وارد شده بویِژه پیش از انقلاب. چگونه است که ازدواج سفید در این دهها سال و حتا
پس از چند دهه از انقلاب اکنون واردشده؟ دهها سال پیش کسانی مانند برتراند راسل و
سیمون دوبوار بدون رفتن به کلیسا با یکدیگر زندگی کردند. چرا؟ چون به کلیسا اعتقاد
نداشتند. این موضوع شامل تجربه آقای دکتر معیدفر نیز میشود. انگیزه های جوانان آن
زمان یعنی دهه هفتاد میلادی اقتصادی نبوده ولی انگیزه جوانان ایرانی اقتصادی و
پرهیز از سنتهایی است که بر هزینه های ازدواج میافزایند که توانایی انجام آن را
ندارند.
این روزها در کشورهای کاتولیک مذهب این گونه ازدواج بسیار کم است و انگیزه
جوانانشان نیز همانند انگیزه جوانان ایرانی اقتصادی است که در صورت توانمندی از
ثبت ازدواج خود کوتاهی نمیکنند. پس راه چاره
برای جلوگیری از گسترش این گونه ازدواج(اگر خوشایند کسانی نیست) تنها بهبود
وضع اقتصادی کشور است. راه فرهنگی و راههای دیگری که دکتر معیدفر نیز هشداردادند
چاره کار نیست زیرا علت ایجادی اش اقتصادی است و قرآن کریم نیز عامل اقتصادی را
ملاک آورده و نه دیگر عوامل را. (در این زمینه به ازدواج
سفید در قرآن بازگشت شود.)
ششم مهر 93- احمد شماع زاده
اتخاذ سیاستهایی
برای مقابله با «ازدواج سفید»، شکلی از زندگی مشترک که در آن افراد بدون ازدواج
رسمی در کنار هم زندگی میکنند، در دستور کار استانداری تهران قرار گرفته است.
مسئولان دولتی میگویند این نوع ازدواج هیچ آرامشی برای خانوادههای ایرانی به
همراه ندارد و به نوعی یک ازدواج وارداتی است.
چند سالی هست
که شکلی از زندگی مشترک در تعدادی از شهرها بهویژه تهران رایج شده است؛ ازدواجی
که نام آن را به دلیل ثبت نشدن اسامی دو نفر در شناسنامههایشان «ازدواج سفید»
گذاشتهاند. در این شکل از زندگی مشترک افراد بدون خطبه عقد یا صیغه زیر سقف مشترک
میروند اگرچه دوستان نزدیک و خانوادههایشان میدانند که این دو زندگی مشترکی را
بدون رعایت شرایط مرسوم آن در جامعه شروع کردهاند اما آنها در تعاملات رسمی در
بسیاری از موارد اعلام نمیکنند که بدون عقد یا صیغه زیر یک سقف رفته و زندگی
مشترکشان را آغاز کردهاند.
دیروز «سیاوش
شهریور»، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی و استانداری تهران گفته که طرحی با نام
«اعتلای خانواده پایدار» برای مقابله
با ازدواجهای سفید در دستور کار دولت قرار گرفته است. او این نوع ازدواجها را
یکی از آسیبهای جامعه درحال گذار دانسته و گفته است در شرایطی که ایران دارد
طبیعی است که چنین آسیبهایی وجود داشته باشد.» به گفته «شهریور»، طرح «اعتلای
خانواده پایدار» در استان تهران نهایی شده است و به شورای برنامهریزی استان میرود.
براین اساس تحکیم خانواده پایدار در بخشهای سیاستهای جمعیتی ابلاغشده از سوی
مقام معظم رهبری، افزایش نرخ زاد و ولد، افزایش نرخ ازدواج و بسترسازی، برای
ازدواج آسان مطرح شده است.
هرچند در سالهای
اخیر جامعهشناسان نسبت به افزایش و رواج ازدواجهای سفید بین جوانان ابراز نگرانی
میکنند اما مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران معتقد است که درباره
میزان گستردگی این ازدواجها بزرگنمایی شده است. به گفته او «ازدواج سفید به صورت
محدود و معدود وجود دارد و به این نحوه آشکار و تندی که در رسانهها به آن پرداخته
میشود نیست، اما همین میزان محدود هم باید با کار فرهنگی و با رویکرد اجتماعی
مقابله شود.»
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران با اشاره به تبلیغ ازدواج رسمی و قانونی گفت: «فراهم کردن ازدواج آسان و اطلاعرسانی به خانوادهها برای محکم شدن بنیان خانواده میتواند در این زمینه نمونهای از رفتاری فرهنگی در مقابله با این آسیب باشد. باید جوانان را به این سمت سوق دهیم تا بدانند که آرامش در ازدواج پایدار است و این نوع ازدواج یک نگاه وارداتی است که نمیتواند رامش و سلامت را برای خانوادههای ایرانی به همراه داشته باشد.»
ازدواج سفید از نگاه جامعهشناسان
اینکه میگویند
ازدواج سفید وارداتی است به این دلیل است که این سبک زندگی کردن زنان و مردان از
کشورهای عمدتا اروپایی آغاز شده و به سایر کشورهای جهان انتقال یافته است.
این را دکتر «سعید معیدفر»، جامعهشناس هم تأیید میکند.
به گفته او ازدواجهای سفید شیوه رایجی است که نخستین بار در کشورهای توسعهیافته اتفاق افتاد و به آن «ازدواج عرفی»، میگفتند. در این نوع ازدواجها دختران و پسران بدون رفتن به کلیسا زندگی مشترکشان را شروع میکردند.
او میگوید: درسال ١٩٧٩ که من در انگلستان تحصیل میکردم حدود ٤٠درصد کسانی که با هم زندگی میکردند ازدواجهای ثبتشده داشتند و بقیه زوجها ازدواجهای عرفی داشتند و تشریفات سنتی و آیینی را برای ازدواج رعایت نمیکردند. آنچه که اکنون در ایران به نام ازدواج سفید رایج شده به نوعی الگوبرداریشده از همین شیوه زندگی است که البته بهطور محدود وارد ایران شده و این نگرانی را ایجاد کرده که شاید در آینده این نوع ازدواجها بیشتر شود.»
به گفته معیدفر هرچند با توجه به شرایط خاص سنتی و مذهبی جامعه ایران عدهای نگران هستند و میگویند باید با این ازدواجها مقابله کرد، تأکید میکند که اگر سیاستگذاریها به سمتی برود که جهتگیری درستی داشته باشد همین موضوع یعنی زندگی مشترک دختران و پسران را میتوان به فرصتی برای تشکیل خانواده تبدیل کرد.
او میگوید: «ازدواجهای سفید میتواند پیامد منفی هم نداشته باشد بسته به اینکه مدیران و برنامهریزان فرهنگی چطور به آن توجه کنند. یکی از دلایلی که الان عدهای ترجیح میدهند با این شیوه زندگی مشترکشان را آغاز کنند به نوعی فرار از سختیها و مشکلاتی است که ازدواج به شکل سنتی دارد.
بسیاری از جوانان اصولا زمانی که به هزینههای سنگین و بحث جهیزیه و سایر حواشی مربوط به ازدواج فکر میکنند همین مانع میشود که تصمیم به ازدواج بگیرند و همین تشریفات مانع زندگی مشترک و فرار ازدواج جوانان شده است.»
به گفته «معیدفر» در ارتباط با مسائل شرعی هم اگر متشرعین در این زمینه موضعگیری منفی نکنند دو نفر میتوانند با خواندن صیغهای ازدواج مشترکشان را ولو اینکه در شناسنامههایشان هم ثبت نشده باشد شرعی کنند. «معیدفر» معتقد است همین که زمینه برای زندگی مشترک و آسان جوانان فراهم شود فارغ از اینکه در شناسنامههایشان به ثبت برسد یا نه راهکاری است که جلوی بسیاری از آسیبها و فسادها را میگیرد.
از سوی دیگر اما بحث ازدواجهای سفید منتقدانی هم دارد؛ منتقدانی که میگویند این ازدواجها به دلیل اینکه رسمیت ازدواجهای سنتی را ندارند شرایط را برای تشکیل یک خانواده ناپایدار فراهم میکنند.
"فریبا
ذاکر" آسیبشناس، یکی از آنهاست که میگوید: "خارج از ایران
زنان و مردانی که با هم زندگی میکنند اما ازدواج آنها ثبت کلیسایی ندارد از حقوق
مشخصی برخوردارند؛ مثلا اگر قرار باشد یک روز جدا شوند حق و حقوق مشخصی دارند اما
سبکی که به نام ازدواج سفید در ایران رایج شده زنان و مردان را بدون پیشبینی هیچ
حقوقی کنار هم قرار میدهد".
به گفته او اگرچه نگاه خوشبینانه به این نوع زندگیها این است که در آینده به ازدواجهای ثبتشده منتهی شوند اما نگاه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه این زندگیهای مشترک چندی بعد بپاشد. در آن شرایط ما با آسیبهای اجتماعی جدیدی مواجه میشویم. یکی از این آسیبها میتواند افزایش تعداد زنان تنها در سنین بالا باشد که ممکن است به دلیل همین سبک زندگی از پشتوانههای لازم برخوردار نباشد.» به اعتقاد او اگرچه تعدادی از همین ازدواجهای سفید ممکن است در سالهای آینده به ازدواجهای رسمی تبدیل شود اما همان پیامدهایی که مثلا در ارتباط با زوجهایی که ازدواجهای صیغهای دارند به شکل بیشتری در این نوع از ازدواجها وجود دارد؛ یکی از آنها بحث فرزندانی است که ممکن است متولد شوند و در شرایطی که ازدواج افراد ثبت نشده این بچهها با مجموعه مشکلاتی مواجه میشوند.
او میگوید:
«فرض کنید دو نفر ازدواج ثبتنشده دارند و در این بین اختلافاتی پیش میآید و بچهای
هم در راه است در این شرایط تکلیف این بچه چه میشود؟ حتی زمانی که افراد ازدواج
رسمی هم کرده باشند در این شرایط بچهها آسیب میبینند چه برسد به شرایطی که هیچ
چیز ثبتنشدهای وجود ندارد و افراد هم اصولا در هنگامه جدایی و دعوا نمیتوانند
به تفاهمهای عقلایی برسند.»
به گفته
«ذاکر»، رواج ازدواجهای ساده، مهریههای سبک و کاستن از بار سنگین سنتها کمک میکند
که جوانان بتوانند بدون ترس و واهمه تن به ازدواجهای ثبت شده بدهند؛ ازدواجهایی
که به اعتقاد او حتی اگر پایدار هم نباشند اما عوارض کمتری نسبت به ازدواجهای
سفید دارند.
کد خبر: ۲۰۵۵۶۲
۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۸
طرحِ
مقابله با ازدواجهای ثبتنشده
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، یکی از پدیدههای ازدواج به نام «ازدواج سفید» در سالهای اخیر به شکل چشمگیری
افزایش یافته و به جایی رسیده که رسانهها و کارشناسان نیز به آن میپردازند. منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک
زن و مرد بدون ازدواج رسمی است. یعنی بی آنکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف میروند. البته
معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو
مانند یک زن و شوهر با هم زندگی میکنند نه همخانه(پارتنرشیپ) یا
دوستانه(فرندشیپ). و از آنجا که جامعه ایران یک جامعه سنتی - اسلامی است و
چنین پدیدههایی در آن تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام میشود. به همین منظور نیز آماری در مورد شمار این نوع ازدواجها در دست نیست.
مژگان و حامد
چهار سال میشود که به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی میکنند و میگویند
علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارند. آنها مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند
و در تمام محافل و جمعها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی میکنند.
مژگان میگوید: حامد را هشت سال است که میشناسم
بعد از یک سال که از آشنایی مان میگذشت متوجه شدیم که خیلی از علایق و سلایقمان
مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و 6 سال پیش حتی خانواده هایمان
در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.
او به زمانی
اشاره میکند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم
با هم زندگی کنیم و از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج
نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی
نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.
حامد میگوید
:همخانه بودن با نوع زندگی آنها فرق میکند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که
هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی
را داریم. صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآییم و شام میخوریم.
نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که
مانند همخانهها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان
داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.»
او در ادامه
صحبت هایش به دعواهایشان هم اشاره میکند: «در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم
مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی میکنیم. مدل دعواهایمان هم شبیه زن و
شوهرهایی است که اسمشان در شناسنامه ثبت شده است.»
ازدواج سفید
به ضرر دخترهاست
همزیستی بدون
ثبت یا همان «ازدواج سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی
در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه کارتر است و پیش از 1970 این مساله
غیرقانونی بود، اکنون به یک پدیده نسبتا عادی بدل شده است. از دهه 70 میلادی تا کنون تصویر زن
در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است. جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد، تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز
متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که
البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به
ضرر دختران ایرانی است: «بیشتر از 90 درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛
چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط
است را برای پسر خود بگیرند.
آن درصد
باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و
مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات
دختر و خانواده اش به نفع خود بهره ببرد.
یک آسیب شناس
در این باره توضیح میدهد: «دخترها در جامعه ما ضرر میکنند چون فرهنگ جامعه ما
اینچنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه
کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهدبود که بر دختران جامعه
وارد میشود.» اقلیما درباره پدیده «ازدواج سفید» میگوید: «این نوع ازدواجها
همان نامزدی قدیم است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است.»
او ادامه میدهد:
«خانوادهها به دلیل اینکه گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر و کله زدن با
فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی
نداشته باشد اما چون قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را ندارند میگذارند هرکار که دلش میخواهد
انجام بدهند.»
ازدواج سفید
راهی برای فرار از مسئولیت
این مددکار
اجتماعی یکی از بزرگترین علتهایی که خانوادهها به «ازدواج سفید» تن در میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج
سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر
خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند، بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین
خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟»
او این پدیده
را یک پدیده غربی میداند که در خانوادههای امروزی بدون اینکه بدانند چنین فرهنگی
در جامعه وجود ندارد رخنه کرده است: «در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد
تنها به خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند اما در
ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن داده میشود اما در ایران
اینطور نیست؛ چون فرهنگها با هم فرق میکند.» اقلیما با بیان این نکته که چنین
اتفاقی موجب فرو ریختگی فرهنگی خواهدشد بیان میکند: «محققان و جامعه شناسان وجود
چنین پدیدههایی را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را
مجموعه ای از عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها به خاطر مشکلات
اقتصادی است چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی
بربیایند به همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشد.»
ازدواج سفید
در کشورهای دیگر
آمارها نشان
میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای
آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال 1994، حدود 3/7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک
به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از
1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از 1960 تا 2000 ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شدهاست.
********
به گزارش باشگاه خبرنگاران، دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت
جوانان با تاکید بر دلایل بالارفتن سن ازدواج گفت: بیش از 10 عامل در افزایش سن
ازدواج و بی رغبتی جوانان به تشکیل خانواده دخیل هستند که مسائل اقتصادی یکی از
آنهاست. بحران اقتصادی از جمله این عوامل است اما همه آن نیست.
وی افزود: حوزه اقتصاد خانواده و ازدواج 4 قسمت دارد
اشتغال، مسکن، وام ازدواج و کمک هایی از قبیل هزینه
جهیزیه؛ همچنین مشاوره های ازدواج امری بسیار مهم است که هزینه های خاص خود را
دارند.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت جوانان، بخش جوانان را میراث دار سازمان ملی
جوانان سابق دانست و اظهار داشت: مدیریت امور جوانان برنامه ریزی
کننده و فرابخشی است نه اجرایی. به همین دلیل تمام مسائل جوانان را در وزارتخانه
بررسی و در شورای عالی جوانان که بیش از 18 عضو از وزرا و مقامات عالی دستگاه ها
دارد و به ریاست رئیس جمهوری تشکیل می شود، مطرح می کنیم.
وی تصریح کرد: مسائل جوانان پس از تصویب و نهایی شدن
در این شورا در ستاد ملی ساماندهی امور جوانان که بیش از 30 عضو از نمایندگان تام
الاختیار دستگاه ها در آن حضور دارند اجرایی می شود. وظیفه ما در وزارت ورزش و
جوانان پیگیری و نظارت مسائل جوانان است که توسط شورا و ستاد تصویب و اجرایی می
شود.
گلزاری با اشاره به مشکلات اقتصادی حوزه ازدواج و
جوانان گفت: تا پایان سال 92 بیش از یک میلیون جوان در نوبت وام ازدواج بودند که
به دلیل اتمام موجودی صندوق ملی قرض الحسنه و تکالیف دیگری که بر عهده این صندوق
بود، وام نگرفتند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت ماه امسال بودجه بحث وام
ازدواج در مجلس مطرح شد که بنده هم 1 ماه پیش در کمیسیون بودج به دفاع از آن
پرداخت که رای نیاورد اما مجلس هم برای گشایش وام ازدواج اقدام نکرد.
معاون ساماندهی امور جوانان در پاسخ به این پرسش که
راهکار وزارتخانه برای حل مشکل اقتصادی ازدواج جوانان چیست، گفت: با توجه به شرایط اقتصادی کشور
و وضعیت پرداخت وام ها، مجمع خیرین ازدواج یکی از راهکارهای
ما در این زمینه است. با بیش از 40 نفر از افراد دلسوز و توانا در تهران و استان
ها این مجمع فعالیت خود را آغاز کرده تا مردم مثل خیرین سلامت و مدرسه ساز به
عنوان خیرین ازدواج در این امر مشارکت کنند.
محمود گلزاری با اعلام خبر برگزاری نشستی با معاون
وزیر اقتصاد و اعضای صندوق مهر امام رضا(ع) گفت: امیدواریم با برگزاری این جلسه در
هفته آینده و بهره گیری از ظرفیت های وقف و مجمع خیرین ازدواج خبرهای خوشی را در
زمینه بهبود مشکلات اقتصادی پیش روی ازدواج جوانان اعلام کنیم.