Saturday, February 27, 2016

کارت ۸۰۰ هزار تومانی، هدیه از بیت المال به اشخاص ویژه

قالیباف همان کسی است که بیست روز پیش دستور حمله شبانه به مسجد قدس را صادر کرد و کارگران کارواش را زدند و اموالشان را بردند. میدانید چرا چون گفتند این محل فروخته شده هرچند مالکیتش را نتوانسته بودند در دادگاه ثابت کنند. میفروشند املاک مردم را تا صرف کنند برای امثال این گونه تبلیغات ضد مردمی!! این است شهرداری که از قبل مردم به همه جا رسیده ولی اعمالش بر علیه مردم است.
 
میتینگ شهرداری تهران برای اصولگرایان
 
در هفته گذشته یکی از برنامه‌های جاری شهرداری تهران با حضور ۵۰۰ امام جماعت مسجد، تبدیل به همایش اصولگرایان شد.به گزارش «سحام»، در یکی از برنامه‌های شهرداری تهران برای تبلیغ لیست اصولگرایان، کارت هدیه ۸۰۰ هزار تومانی از بودجه شهرداری به شرکت‌کنندگان تحت عنوان رویه جاری هدیه‌های شهرداری به ائمه جماعت اهدا شده است. هدیه‌ای که بعضا در قالب کارت‌های صدهزار تومانی پرداخت می‌شود.
در این همایشِ پنهان از نگاه رسانه‌ها، شهردار تهران و صادق‌زاده، رییس مرکز فعالیت‌های دینی شهرداری تهران، که دوشنبه هفته پیش بیست‌وششم بهمن در مسجد جامع نارمک تهران برگزار شد، هیچ شخص غیر معممی اجازه ورود نداشته است، و این همایش برخلاف رویه گذشته بدون حضور خبرنگاران و عکاسان برگزار شده است. یکی از سخنرانان این همایش ابوالقاسم شجاعی، منبری معروف تهران است. تولیت این مسجد با صادق زاده است.

همچنین دوشنبه این هفته همایش پنهانی دیگری با جضور ۵۰۰ ائمه جمعه تهران در مسجد عبدالمقیم ناصحی، رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران برگزار شده، که هیچ اطلاعاتی از این همایش به بیرون درز نکرده است.

البته احسان‌های قالیباف از بیت‌المال برای غلامعلی حداد عادل و لیست متبوعش، جدا از کمک‌های علنی است که در تهران انجام شده، در گوشه گوشه شهر بیلبوردهای تبلیغاتی لیست ائتلاف اصولگرایان تندرو نیز نصب شده است.

خبر حمایت قالیباف با سوءاستفاده از بودجه شهرداری تهران در حالی‌ است که بیش از ده حوزه علمیه از جمله حوزه امام خمینی ازگل که مدیریت آن به عهده کاظم صدیقی، امام جمعه تندرو تهران است، تبدیل به پایگاه اصولگرایان برای تبلیغات انتخاباتی شده است.

به گزارش چند تن از طلاب حوزه دارالمبغلین فلسفی که مدیر آن هاشمی از شاگردان آیت‌الله مکارم شیرازی است، (تولیت این حوزه مکارم شیرازی است)، کلاس‌هایی تحت عنوان فقه تربیتی در ایام منتهی به انتخابات در این حوزه برگزار شده که در این جلسات هیچ اشاره‌ای به فقه تربیتی نمی‌شود و مدیر حوزه و استاد جلسه، این کلاس‌ها را به میتینگ تبلیغاتی برای چهره‌های تندرو تبدیل کرده‌اند.

حقها زیر پرده ها نمیمیرند!!

محمد محبی
سید کاظم آقا بیزی باغیشلا !!!
بی تردید امشب نخواهم خوابید. نه از ترس جابجایی آراء (چون کاره ای نیستم. نه سر پیازم. نه ته پیاز) بلکه ترس از یک خواب احتمالی! امروز صبح اول وقت رای دادم. اسم همه 46 نفر را علیرغم میل باطنی ام نوشتم و به صندوق انداختم. لحظه ای که رای مربوط به مجلس خبرگان را به صندوق انداختم. ناخودآگاه یاد مجتهد مظلوم مرحوم آیت الله ‫#‏سیدمحمدکاظم_شریعتمداری‬ و یک خواب در دوره کودکی ام افتادم. اطمینان دارم که بخاطر نوشتن نام محمد محمدی ری شهری در برگه رای بود. همان فردی که به این مرجع شیعه اهانت کرد. نمی دانم چرا در لحظه نوشتن برگه رای یاد آن خواب دوره کودکی نیفتادم؟! بگذارید جریان آن خواب را برایتان تعریف کنم.
سال 1364، کلاس دوم ابتدایی بودم. در شبی خواب دیدم که در مسجد جامع روستا، مراسم شب عاشورا بود. پدرم سینی چایی دستش بود و به حاضرین در مسجد چای می داد و من هم پشت سرش، یک کاسه بزرگ از قند دستم بود. مرحوم آیت الله شریعتمداری در صدر مجلس و پایین منبر نشسته بودند یک کتاب نوحه ترکی دستش بود و آرام زیرلب زمزمه می کرد و اشک می ریخت. جلوی آقا سید که رسیدم قند تعارف کردم. سرش را از کتاب بالا آورد و اشک های خود را با دستمالی که در دست داشت، پاک نمود. یک آهی کشید. موقعی که یک حبه قند از کاسه بر می داشت آرام گفت: من با «حاج ...» چه کردم؟ چرا این کار را با من کرد؟ «حاج ...» اسم یک پیرمرد خردمند و ریش سفید روستای ما بود... صبح شد. رفتم مدرسه و از مدرسه که برگشتم، پدرم گفت که در مسجد ناهار می دهند. فکر کنم ولیمه حج یکی از هم ولایتی ها بود. رفتیم نشستیم در داخل مسجد. داشتند سفره ها را پهن می کردند. یک دفعه دیدم که «حاج ..»، همان کسی که در خواب، سید کاظم آقا از او گله می کرد وارد مسجد شد. معمولا در روستای ما وقتی یک بزرگتر و ریش سفید وارد یک جمعی می شود، در صدر مجلس، جا را خالی می کنند تا در صدر بنشیند. اما او قبول نکرد و ناگهان آمد در وسط مسجد و روبروی من و پدرم نشست!! و من هم ناگهان یاد خواب شب قبل افتادم! سفره پهن شد و من بی اختبار رو به حاجی کردم گفتم «حاج عمو من دیشب یک خوابی در مورد شما دیدم». بعد حاجی لبخندی زد و گفت: «آفرین پسرم. تعریف کن ببینم چی دیدی؟ ایشالا که خیره» خواب را دقیق برای او تعریف کردم. موقعی که آن جمله آقای شریعتمداری را گفتم، دیدم رنگ حاجی شد عین گچ!! با دست محکم زد روی پای خود و شروع کرد به گریه کردن و گفت: «به عصمت فاطمه زهراء قسم. همین دیشب، مرجع خود را تغییر دادم. نه بخاطر اینکه در عدالت او شک داشتم. بلکه دیشب در یک میهمانی، عده ای به شدت از او غیبت می کردند و من تحت تاثیر حرفهای افراد حاضر در جمع، مرجع خودم را تغییر دادم»
 

اطمینان دارم که سید کاظم آقا بخاطر آن اسمی که من در برگه رای نوشتم، از ما دلگیر نخواهد شد. چون شنیدم که در ساعات آخر عمر خود تمام افرادی که در حق او جفا کرده بودند را بخشیده بود. امروز جدال نفس گیری بین عقل و دل در جریان بود.
چی کشیدیم امروز؟!

Thursday, February 25, 2016

Mohsen Sazegara Thursday 6 Esfand 1394, Feb 25, 2016

روشنگریهایی پیرامون تاریخ سیاسی انقلاب

۹ مجلس ۹ تصویر

  • 24 فوریه 2016 - 05 اسفند 1394
    بی بی سی

این ۹ عکس مروری است سرفصل‌وار بر ۹ دوره مجلس شورای اسلامی. حسین رسام، تحلیلگر سیاسی نگاهی داشته به تاریخچه ۹ مجلس که در ادامه می‌خوانید.

۱- مجلس اول: خرداد ۱۳۵۹

مجلس اول متکثرترین مجلس نمایندگان بود. در این مجلس فقط ۹۷ نماینده در دور اول رای لازم را آوردند. از تهران فخرالدین حجازی بیشترین رای را آورد، آیت‌الله علی خامنه ای پنجم شد و اکبر هاشمی رفسنجانی چهاردهم. از هفت رییس جمهور ایران پنج نفر عضو این مجلس بوده‌اند. حدود ۶۰ نماینده آن در حوادث سیاسی و بمبگذاری کشته شدند. این مجلس هم‌زمان شد با شروع جنگ ایران و عراق، گروگانگیری در سفارت آمریکا و عزل نخستین رییس‌جمهوری ایران ابوالحسن بنی‌صدر. درباره مجلس اول اینجا بیشتر بخوانید.


Image copyright
شرح عکس: در سال ۱۳۶۲ در میانه نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، از اعضای نهضت آزادی، عده‌ای از نمایندگان مجلس به او و علی‌اکبر معین‌فر که در مقام دفاع از او برآمده بود، حمله کردند.

۲- مجلس دوم: خرداد ۱۳۶۳

تا انتخابات مجلس دوم، گروه حاکم موفق شده بود رقبای سیاسی خود را تا حدودی از گردونه حذف کند. اما هم‌زمان اختلافات داخلی بین گروه‌هایی که خود را پیرو خط امام می‌خواندند بروز کرد. راست و چپ جمهوری اسلامی از همین جا شروع شد. بنیانگذار جمهوری اسلامی از حامیان جریان چپ و میرحسین موسوی بود. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: با وجود امتناع آیت‌الله خامنه‌ای، رییس‌جمهوری وقت، میرحسین موسوی در نهایت به عنوان نخست‌وزیر به مجلس معرفی شد و ۱۶۲ رای موافق به دست آورد، ولی ۷۳ نماینده به او رای منفی دادند و ۲۶ نفر ممتنع. آنها معروف شدند به ۹۹ نفر.

۳- مجلس سوم: خرداد ۱۳۶۷

انتخابات دوره سوم زیر سایه موشک‌های اسکاد عراقی برگزار شد. این مجلس با دو رهبر، دو رییس جمهور و دو رییس کار کرد. آیت‌الله خمینی کمی پیش از مرگ، قطعنامه ۵۹۸ برای پایان جنگ را پذیرفت و جایش را به آیت‌الله خامنه‌ای داد. در همین مجلس اختیارات رهبر ایران مطلقه شد. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و جانشین فرمانده کل قوا در یک کنفرانس خبری می‌گوید، تصمیم به قبول قطعنامه ۵۹۸ "یک تصمیم تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران است" که به دنبال پیام آیت‌الله خمینی اتخاذ شده است.

۴- مجلس چهارم: خرداد ۱۳۷۱

با رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، شورای نگهبان جان تازه‌ای گرفت و در دوره چهارم تعداد زیادی از نامزدهای جناح چپ را رد صلاحیت کرد. تقریبا تمام چهره‌های شاخص جناح چپ رد صلاحیت شدند و تنها خطی که شعارش "اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی" بود فرصت حضور در انتخابات را پیدا کرد. مجلس چهارم حامی دولت بود. علی‌اکبر ناطق نوری٬ رییس مجلس که روابط نزدیکی با رییس‌جمهور وقت٬ آقای هاشمی رفسنجانی داشت٬ بسیاری از پروژه‌های دولت را افتتاح کرد. بیشتر بخوانید.

شرح عکس:‌ آقای ناطق نوری٬ رییس مجلس در حال افتتاح کاشی‌سازی ساوه (راست) اکبر هاشمی رفسنجانی٬ رییس‌جمهور در حال تقدیم بودجه سال ۱۳۸۲ به رییس مجلس (چپ)

۵- مجلس پنجم: خرداد ۱۳۷۵

انتخابات مجلس پنجم به یک‌باره نشان داد کشور وارد فضای تازه‌ای شده است. ۷۱ درصد مردم پای صندوق‌های رای آمدند٬ رکوردی که هنوز شکسته نشده است. یک‌سال بعد از شروع به کار مجلس پنجم، محمد خاتمی رییس‌جمهور شد و دوره اصلاحات را آغاز کرد، اما اکثریت مجلس همچنان در دست جناح راست بود و در همین دوره دو وزیر دولت آقای خاتمی از کار بر کنار شدند. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: جلسه استیضاح عطاالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد. یک‌سال قبل از این استیضاح، عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات استیضاح شده بود.

۶- مجلس ششم: خرداد ۱۳۷۹

مجلس ششم جنجالی‌ترین و در عین حال پرکارترین مجلس بعد از انقلاب ایران بود. اصلاح‌طلبان موفق شدند اکثریت مطلق را در این مجلس به‌دست بیاورند. نزدیک به ۶۰ نفر از نمایندگان دادگاهی شدند و برای چهار نفر از آنان احکام قطعی صادر شد. مهدی کروبی، رییس وقت مجلس اعلام کرد که اگر قوه قضاییه حسین لقمانیان را آزاد نکند، او از ریاست مجلس استعفا می‌دهد. در روزهای پایانی عمر این مجلس، شورای نگهبان نزدیک به چهار هزار نفر از نامزدها را رد صلاحیت کرد. نماینده‌ها هم در اعتراض تحصن کردند و وقتی اعتراضشان به جایی نرسید استعفا دادند. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: تحصن اعتراضی نمایندگان مجلس ششم.

۷- مجلس هفتم: خرداد۱۳۸۳

پیروز این دوره مجلس اصولگراها بودند، البته در شرایطی که رقیب جدی هم نداشتند و مشارکت در پایتخت به یک‌سوم دوره قبل رسیده بود. درصد مشارکت در انتخابات این مجلس پایین‌ترین در تاریخ جمهوری اسلامی بود. تنها دستاورد این مجلس شاید حمایت بی چون و چرا از دولت محمود احمدی‌نژاد بود، به‎خصوص در عرصه سیاست خارجی. از مهمترین اقدامات دولت آقای احمدی‌نژاد که با حمایت مجلس هفتم اتفاق افتاد انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود که مغز طراحی اقتصاد کشور به حساب می‌رفت. مجلس هفتم٬ مجلسی یک‌دست و مطلوب رهبر ایران بود. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: از ۲۶ آبان ۱۳۸۳ جلسات مجلس شورای اسلامی در ساختمان جدید مجتمع بهارستان برگزار شد. بحث تغییر مکان جلسات مجلس از سال ۱۳۶۳ آغاز شده بود و آشکار بود که ساختمان مجلس سنای شاهنشاهی امکانات لازم برای کار ۲۹۰ نماینده را ندارد.

۸-مجلس هشتم: خرداد ۱۳۸۷

همان‌طور که انتظار می‌رفت اصولگرایان یک بار دیگر اکثریت کرسی‌های مجلس را به دست آوردند، اگرچه رقابتی تازه در جبهه اصولگرایی بین حامیان دولت احمدی‌نژاد و گروه‌های دیگر شکل گرفته بود. پیش از تشکیل رسمی مجلس هشتم، فراکسیون اصولگرایان تشکیل جلسه داد و آقای لاریجانی گوی رقابت را از غلامعلی حداد عادل ربود. ۱۶ استیضاح در مجلس ششم مطرح شد، ولی تنها ۴ استیضاح به رای گذاشته و ۲ استیضاح به عزل وزیر منجر شد. در حالی‌که اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات وضعیت کشور را بحرانی کرده بود٬ در مجلس مطرح شد که دولت به دلیل تغییر نیمی از اعضای کابینه دیگر رسمیت ندارد. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright ISNA
شرح عکس: روز بعد از تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ که در شهر تهران و به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حمایت از جنبش اعتراضی مردمی در تونس و مصر برگزار شد، ۲۲۳ نماینده مجلس در بیانیه‌ای خواستار اشد مجازات برای رهبران جنبش سبز شده و در تظاهراتی در صحن مجلس، اعدام موسوی و کروبی را خواستار شدند.

۹- مجلس نهم: خرداد ۱۳۹۱

مجلس نهم در میان تمام مجالس بعد از انقلاب رکورد سوال و تذکر به دولتمردان را دارد. نمایندگان این مجلس در یک سال آخر دولت آقای احمدی‌نژاد نزدیک به پنج هزار تذکر به او و دولتش دادند. در حرکتی که بعضی از نماینده‌ها آن را "توهین و گردن‌کشی" تعبیر کردند، به جای رییس‌جمهور، معاون پارلمانی‌ او لایحه بودجه را با تاخیری سه ماهه به مجلس آورد. در دولت حسن روحانی٬ بیش از اختلاف‌های اقتصادی٬ موضوع مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام عامل بیشترین تنش بین دولت و گروهی از نمایندگان مجلس بود که عنوان 'دلواپسان' را برای خود برگزیده بودند. بیشتر اینجا بخوانید.

Image copyright
شرح عکس: گریه تاثر علی اصغر زارعی از تصویب برجام

Tuesday, February 23, 2016

تاراج یک کشور باستانی (به مناسبت انتخابات مجلسین)



به مناسبت انتخابات مجلسین
تاراج یک کشور باستانی

مدتی پیش آخوند شجونی حرف جالبی زد:


اصلاح طلبان میخواهند بروند مجلس چی رو اصلاح کنند؟
منظور او این بود که همه چیز کشور رو به راه است و چیزی برای اصلاح وجود ندارد!!
اما روی دیگر، یعنی روی اصلی سکه این است که:
آنقدر وضع اقتصادی کشور خراب است که هیچ اصلاحگری نمیتواند آن را سامان دهد.
اصلاح یعنی پیراستن و آراستن وصله پینه کردن. لباسی که گوشه اش مشکل دارد یا پاره شده است، باید اصلاحش کرد؛ ولی هنگامی که همه جای لباس مشکل دارد و پاره پاره شده، دیگر اصلاح معنی و مفهوم خود را از دست میدهد و باید آن لباس را به دور انداخت و لباس دیگری بر تن کرد. البته یادتان نرود که پیش از دورانداختن جیبهایش را خالی کنید!
لباسی که اکنون بر تن این کشور هست، همه بخشهای آن پاره شده و کاملاً از قدوقواره افتاده است. در یکی از جیبهایش پول تلنبارشده که قلمبه زده بیرون. در جیب دیگرش اصلا پولی نست. یک طرفش کاملاً اتوکشیده است و طرف دیگرش اصلاً اتوبردار نیست. پارگیهای فقرو فحشاء همه جا به چشم میخورد... و همین طور...

یک قلمش این است که 1440000000000 تومان برداشت دولت احمدی نژاد است از اموال مردم. در دولت روحانی هم نه تنها جبران نشده که بر آن هم افزوده شده است. قلم دیگرش اینکه 381000000000 تومان بدهی دولت به بانکهاست.
همین دیروز هم علی لاریجانی کاندیدای اصولگرای قم، در مورد اوضاع اقتصادی کشور و اینکه باید نمایندگان فکری برای معیشت مردم بکنند گفت: کشور دویست هزار میلیارد تومان (200000000000000) مقروض است.

این ارقام نشان میدهند که کشور فروخته شده، و کوس رسوایی اش نیز نواخته شده؛ اگر هم تاکنون سرپا ایستاده، با پیشخورکردن حق آیندگان و چاپ پولهای بی پشتوانه، به ظاهر اداره میشود.

نمودهایی از این نابسامانیها اینکه:
بسیاری از کارخانه ها از کار افتاده است.
بسیاری از کارگاهها و کارخانه ها تنها با درصدی از توان و ظرفیت خود کارمیکنند.
بسیاری از کارگران بیکار شده اند.
بسیاری از کارگران محتاج نان شبشان هستند، در حالی که از کارفرمایان بستانکارند.
بسیاری از دوره گردها و دستفروشان یا خودکشی کرده اند و یا نابودشان کرده اند و خانواده هایشان بی سرپرست شده اند.
*******
اما ببینم پولهای کشور کجا رفته و چه شده؟ چه کسانی خورده و برده اند و در کجاها هزینه شده است؟
یک- صرف ساخت تأسیسات اتمی که بسیاری از آنها دود شد و بر هوا رفت.
دو- صرف دور زدن تحریمها برای تأسیسات اتمی و غیره و برامدن امثال بابک زنجانیها و باندهای اختلاسگر میلیاردی که کمتر از سه میلیارد دلار اختلاس کسر شأنشان بود!!
سه- صرف ساخت تسلیحات نظامی و بویژه موشکهایی که در انبارهای زیرزمینی سپاه تلمبار شده، و به قول خودشان آنقدر زیاد است که نمیدانند چکارشان بکنند؛ و نیز صرف ساخت موشکهای بالستیک پرهیزینه. هزینه های سیاسی و اقتصادی.
چهار- صرف هزینه های ماشین جنگی خارج از کشور و آبادکردن برخی کشورهای دیگر.
پنجم- صرف پرداخت حقوق بگیران از دولت که سوای از کارکنان وزارتخانه ها، سپاه- بسیج- مجلس- شورای نگهبان- نهادهای مختلف- سازمانها و نهادهای عریض و طویل تبلیغی، مذهبی و سیاسی- روزنامه های وابسته- و... که کارشان مصرف است و هیچگونه تولید اقتصادی ندارند.

پنجم اسفندماه نودوچهار

Monday, February 22, 2016

Nebula Hen(Icy Blue wings)

In this cosmic snapshot, the spectacularly symmetrical wings of planetary nebula Hen 2-437 show up in a magnificent icy blue hue.

تاریخ تکرار میشود:

تاریخ تکرار میشود:
 
«به هر حال بهتر است رأی بدهیم! خوب قبول دارم که فضای سیاسی کشور مخصوصاً پس از... از قبل هم بسته‌تر شده است، دیگر با... وضع حق انتخابی باقی نمانده است، ولی باز نباید با صندوق رأی قهر کنیم. راه دیگری نیست. جنبش... که شکست خورد، همه فعالان... و... در زندانند. حتی چهره معتدلی مثل... هم اجازه فعالیت ندارد و زندانی شده‌ است. جوانان دانشگاهی‌مان همه به نام... در خیابان‌ها و زندان‌ها کشته می‌شوند. ولی به هر حال باید رأی بدهیم. همین حزب...، کی فکرش را می‌کرد که هفت میلیون عضو بگیرد؟ خیلی ناامید کننده است! ولی باز بهتر است که رأی بدهیم. مگر نمی‌بینی کل جهان و منطقه ناآرام است. قدرتی چون... ده سال است در... گیر کرده، در... هم علیه... کودتا می‌شود هم علیه... هم... را اعدام می‌کنند هم... را ترور. کل... و... و... با... درگیرند، کردهای تحت رهبری... با بغداد درگیرند، ... و... میلیون‌ها کشته دادند. ببین در... چه خبر است! خوب است ما حداقل امنیت داریم. درست است که آزادی نداریم ولی قدرت اصلی منطقه هستیم. ببین،... ما را... خلیج فارس می‌داند. ابرقدرتی مثل... ناچار شد که منافع ما را در منطقه بپذیرد. با همین انتخاب‌های محدود، با همه ضعف‌ها، باز این انتخابات برای ما در منطقه عزت و افتخار می‌آفریند».
این مونولوگ فرضی، مربوط به اصلاح‌طلب‌ها و فضای سیاسی روزهای اخیر نیست.
با خواندن متن کامل در زیر، متوجه می‌شویم این حرف‌ها مربوط به پنجاه سال پیش است، دهه چهل شمسی انتخابات مجلس شورای ملی در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی. این استدلال کسانی بود که هم به خود ظلم کردند هم به حکومت. نه به خود اجازه فکر کردن به گزینه جدی‌تری دادند، نه برای حاکمیت پیامی جدی فرستادند.
شاه کاملاً پذیرفته بود که کشور آرام است و می‌تواند هر کاری بکند. یک دهه بعد که آرامش ظاهری به انقلاب ختم شد، هم شاه و هم مخالفان دست پاچه شدند. نه مخالفان می‌دانستند چه می‌خواهند، نه شاه می‌دانست چه باید بکند. هم شاه فرصت اصلاحات احتمالی را از دست داد، هم انقلابیون فرصت انقلابی دمکراتیک را.

 
متن کامل:
به هر حال بهتر است رأی بدهیم! خوب قبول دارم که فضای سیاسی کشور مخصوصاً پس از تأسیس حزب رستاخیر از قبل هم بسته‌تر شده است، دیگر با سیستم تک حزبی، حق انتخابی باقی نمانده است، ولی باز نباید با صندوق رأی قهر کنیم. راه دیگری نیست. جنبش ملی که شکست خورد، همه فعالان جبهه ملی و نهضت آزادی در زندانند. حتی چهره معتدلی مثل بازرگان هم اجازه فعالیت ندارد و زندانی شده است. جوانان دانشگاهی‌مان همه به نام مجاهدین و چریک‌های فدایی در خیابان‌ها و زندان‌ها کشته می‌شوند. ولی به هر حال باید رأی بدهیم. همین حزب رستاخیر، کی فکرش را می‌کرد که هفت میلیون عضو بگیرد؟ خیلی ناامید کننده است! ولی باز بهتر است که رأی بدهیم. مگر نمی‌بینی کل جهان و منطقه ناآرام است. قدرتی چون آمریکا ده سال است در ویتنام گیر کرده، در عراق، هم علیه شاه کودتا می‌شود هم علیه رئیس جمهور، هم ملک فیصل را اعدام می‌کنند هم عبدالکریم قاسم را ترور. کل سوریه و مصر و اردن و عراق با اسرائیل درگیرند. کردهای تحت رهبری ملا مصطفی با بغداد درگیرند. پاکستان و بنگلادش میلیون‌ها کشته دادند. ببین در کامبوج چه خبر است. خوب است ما حداقل امنیت داریم. درست است که آزادی نداریم ولی قدرت اصلی منطقه هستیم. آمریکا ما را ژاندارم خلیج فارس می‌داند. ابرقدرتی مثل شوروی ناچار شد که منافع ما را در منطقه بپذیرد. با همین انتخاب‌های محدود، با همه ضعف‌ها، باز این ‫#‏انتخابات‬ برای ما در منطقه عزت و افتخار می‌آفریند".

بازشناسی زندگی زندگان



بازشناسی زندگی زندگان
احمد شماع زاده

هستی دو بخش دارد: آفریدگار و آفریدگان
بازشناسی آفریدگار، دانش خداشناسی را شکل میدهد؛ که ربطی به این مجمل ندارد. در این گفتار، هدف آن است که آفریدگان را، با آشنایی با ذات، ماهیت، قدر و منزلت هر یک از آنها، و برابرگذاری آنها با یکدیگر برای شناخت بهترشان و داوری عادلانه میانشان، دستکم به این دلیل که کمتر بحثی پیرامون آنها صورت گرفته، و یا اگر هم صورت گرفته، تاریخی شده، و کمتر کسی به آن توجه دارد؛ مورد بررسی و بازشناسی قرارگیرد؛ زیرا که دانستن آن برای فهم درست بسیاری از موضوعهایی که در خانواده و جامعه با آن رو به رو هستیم، بسیار مهم، کارساز، و سازنده است؛ و در بسیاری موارد به کار ما میآید.

آفریدگان به دو دسته کلی تقسیم میشوند. آفریدگان بیجان و آفریدگان جاندار

آفریدگان بیجان که مایه اولیه آفرینش، و مایه تداوم زندگی زندگان هستند، تا آنجا كه دانش انساني بدان دست يافته‌، به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
ـ پرتوهاي گوناگون مانند گاما، ايكس، فرابنفش، نور معمولي، فروسرخ.
ـ انرژي كه به ماده تبديل مي‌گردد.
ـ ماده كه به انرژي تبديل مي‌گردد.
ـ پادماده كه به شكل‌های ديگر درمي‌آيد.

آفریدگان جاندار، به ترتیب توالی آفرینش، به پنج دسته تقسیم میشوند:

فرشته، که از نور آفریده شده، ولی جنس کنونی اش پادمادّه است، و به همین دلیل برای انجام مأموریتهای مختلف، میتواند به شکلهای دیگری دراید.

گیاه، که از خاک آفریده شده، و موجودی مادی است.

حیوان، از خاک آفریده شده، و موجودی مادّی است.

جن، که از انرژی آفریده شده، و موجودی مادی است؛ ولی به آن دلیل که از انرژی آفریده شده، توانا بر بسیاری از امور مادی است که انسان عادی از آنها ناتوان است.

انسان، از خاک آفریده شده، و موجودی مادی است همراه با روحی الهی؛ که او را از جن متمایز و از نظر معنوی برتر میسازد.

ویژگیهای ذاتی و ماهوی هر یک از آنها:
برای فهم موضوعهای پیچیده و بویژه تطبیق آنها با یکدیگر، ناگزیریم همچون قرآن کریم، از تمثیل بهره برداری کنیم.

فرشته، همچون کانال
فرشتگان همچون کانال عمل میکنند؛ آنجا که پس از آزمون انسان و سربلند برامدن انسان از آزمون الهی با نامگذاری و نمادسازی، و ردشدن فرشتگان در آزمون، به خداوند گفتند:

لا علم لنا الا ما علمتنا(ما از خود دانشی نداریم مگر آنچه که به ما آموخته ای).

یعنی ما از خود اختیاری نداریم و جز در محدوده ای که برای ما تعیین کرده ای چیزی فراتر نمیدانیم و نمیتوانیم که فراتر از آن عمل یا حتا اندیشه کنیم. نامگذاری، یا سمبل سازی گونه ای از آفرینش است که ما توانایی آن را نداریم.
بدین ترتیب، آنان همچون یک کانال عمل میکنند و هرانچه را که برایشان تعیین شده بی کم و کاست اجرا مکنند. خروجی شان همان ورودی شان است و در ورودی شان نمیتوانند دخل و تصرف کنند. وظیفه اصلی شان پاسبانی و نگداشت کیهان است؛ و امور مربوط به تحولات و ارتباط میان اجزاء کیهان را نیز بر عهده دارند.

گیاه، همچون کارخانه ای مادی و بسیار مفید، و پاسبان طبیعت
گیاهان که هرچند به مانند دیگرجانداران نیستند، ولی پس از آفریدگان بیجان، که محمل و بستر زندگی زندگان اند، منبع تغذیه دیگر زندگان، و بویژه زندگان باشعورند؛ و بی وجود این منبع تغذیه، هیچ موجودی پایداری نمیماند.

حیوان، همچون کارخانه ای مادی و مفید، و تداوم بخش طبیعت جاندار
حیوانها که از شعوری محدود برخوردارند، کارکردشان تداوم چرخه زندگی و پاسداری از زندگی دیگرزندگان و بویژه زندگان با شعور است.

چرا گیاهان و حیوانات را به کارخانه تشبیه کردیم؟
گفتیم که فرشتگان کانال هستند یعنی در ورودی خود نمیتوانند تغییری ایجادکنند و خروجی داشته باشند. آنان کارگزارانی هستند در رفت و آمد میان بخشهای کیهان بی آنکه بتوانند از خود در کیهان تغییری ایجاد کنند؛ ولی گیاهان و جانوران ورودی و خروجی شان یکسان نیست؛ بلکه به مانند یک کارخانه عمل میکنند. گیاهان مواد خام لازم را از زمین میگیرند (ورودی) و با تغییراتی، در عالیترین مرحله، درخت سرسبزی را تحویل دیگرزندگان میدهند. حیوانات نیز ورودی و خروجی دارند و مانند کارخانه عمل میکنند.

جن و انس، هر یک دو کارخانه مادی و معنوی در درون خود دارند
جنها و انسانها نیز همچون کارخانه عمل میکنند؛ ولی تفاوتشان با دو کارخانه پیشین آن است که تولیداتشان مانند گیاهان و حیوانات، تنها مادی نیست؛ بلکه دو کارخانه در وجود خود دارند؛ که یکی خروجی اش همچون حیوانات، مادی است؛ و دیگری خروجی اش ویژه خود آنها، و معنوی است.
کارهایی که انسان در شبانه روز همانند یک حیوان کم شعور انجام میدهد، نتیجه کارکرد کارخانه مادی اوست؛ و اگر در همان حد درجابزند، و تولید دیگری نداشته باشد، تنها به حیات حیوانی خود ادامه داده و شایسته عنوان و مقام موجود باشعور نیست؛ ولی اگر تولیدی معنوی داشته باشد، در آن صورت میتوان به او عنوان موجود باشعور داد.
و اما اگر تولیدی زیانبار برای خود و جامعه داشته باشد، آنگاه از حیوانهای کم شعور بی آزار نیز کمتر است و شایسته تنبیه و مجازات!

کارکرد کارخانه تولید معنوی چگونه است؟
اگر موجودی باشعور، فن، هنر، یا دانشی را کسب کند(ورودی) و آن را به گونه ای به کارگیرد که تولیدی معنوی(همچون نوشه ای مفید، کاری دستی و اثری هنری) را ایجاد کند(خروجی)، به وظیفه ای که خداوند در فطرت او نهادینه کرده است، عمل کرده و از زندگی در حد خود، درست بهره برداری کرده است.

فطرت چیست؟
فطرت الله التی فطر الناس علیها(روم، آیه سی ام)
فطرت آن دسته از سنن الهی است که در نهاد جن و انس سرشته و نهادینه شده است.

چرا انس و جن؟
ممکن است بسیاری تصور کنند که  فطرت خاص انسان است و جن موجودی موهوم و یا دستکم با کمترین شباهت به انسان است. ولی از آیه بر میآید که فطرت الهی فطرتی است که   ناس(مردمان از هر دو گرانمایه یا ثقلین من عباده) را در بر میگیرد.

سنن الهی چیست؟
سنن الهی یعنی قوانینی که در طبیعت و جامعه تنظیم و تعبیه شده است. مانند عمل و عکس العمل. تمام قوانین علت و معلولی موجود در طبیعت و جامعه، سنتهای الهی هستند.
اگر صدایی در تاقتمایی بپیچد، بازمیگردد. اگر حیوانی از جایی بپرد ولی حسابش درست نبوده باشد، سقوط میکند. اگر انسانی ستم بورزد، در نهایت به خود او بازمیگردد. اگر انسانی نیکی کند روزی اثر آن نیکی به وی بازمیگردد:
تو نیکی میکن و در دجله انداز                              که ایزد در بیابانت دهد باز

سنن الهی همچون قوانین و مقررات اجتماعی هستند. اگر از چراغ قرمز رد شوی یا برایت حادثه ای رخ میدهد، که بیواسطه زیان کرده ای؛ و یا رخ نمیدهد؛ ولی همه میدانند که خلافی را مرتکب شده ای، حتا خودت به این امر آگاهی. به همین ترتیب همه میدانند که خیانت بد است و امانتداری خوب است. نیکی خوب است و بدی بد است.
صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را       خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی؟

اینها مثالهایی برای سنن الهی در طبیعت و جامعه بودند. چنین قوانینی در نهاد انسان نیز نهادینه شده است، که آن را فطرت خوانند. اگر انس و جن طبق فطرت درون خود عمل کنند، راه درست و خداپسندانه ای را پیموده اند؛ ولی چون آنان دارای اختیارند و میتوانند بر خلاف آنچه که در نهادشان است عمل کند، پس میتوانند از فطرت خود دور، و به قولی پست فطرت شوند.(که یکی از فحشها و ناسزاهای قدیمیها بود.)
29 بهمن ماه 94