Thursday, November 24, 2016

D.N.A. & Cloning in Qur’an

D.N.A. & Cloning in Qur’an

Ahmad Shammazadeh

“Unbelievers say: After death, meanwhile our bodies will be changed to dust, it’s unimaginable one time more we return back to life in normal shape as now! We know that the ground decrease from their bodies after death, but We have a preserving book (that registers all their life’s data).” (Qur’an- surah: 50- verses: 3-4)*   

What is the life’s data preserver?

If you ask a geneticist this question, will reply to you:
“The unique thing is able to maintain and sustain all the life’s data, is D.N.A.; which preserves all the characteristics of a human being during his life; and after all, only by a D.N.A we can reproduce a dead body in cloning method. Then we need a D.N.A. that is found in the inside of a dead body cell”.

How and by which method, Almighty will animate us one time more?

Almighty has told us the answer, in these verses:
Indeed, He is able to bring him back (after dead), on the day, the secrets will be discovered, and he shall have neither power nor helper, by the rainy sky, by the   furrowed ground. It is indeed a decisive word, and it is not a jest. (Qur’an- surah: Tariq- verses: 8- 14)**  

Everybody knows, if these two conditions are not provided, no plant may grow up. Then we know:
Almighty God will grow our body up, as plants growing up; but instead of seed function, will be D.N.A. function.

That means, Almighty God says:
As We started the creation of plants on the earth, by raining on the ground (especially a furrow on the ground that’s necessary for fertility), and this procedure has become a natural principle for plants circulation, by the same method We will animate all dead bodies in the other world (afterlife).

3 July 2015, A. SH.

*أءذا كنّا تراباً ذلك رجع بعيد قد علمنا ما تنقص‌ الارض منهم و عندنا كتاب حفيظ(ق:3و4)

**انه علي رجعه لقادر يوم تبلي السّرائر فماله من قوه و لاناصر. والسّماء ذات‌الرّجع و الارض ذات‌الصدع انه لقول فصل و ما هو بالهزل(طارق: 8-14)

کورش بزرگ، و هماوردی دیگر از قرآن سترگ



کورش بزرگ، و هماوردی دیگر از قرآن سترگ
(کورش کبیر، و معجزه ای دیگر از قرآن کریم)

یا

اعجازهای رقم قرآنی 1147

احمد شمّاع زاده
پیشگفتار:                                                     
هر کس که هدفش از خواندن قرآن، تنها قرآن خوانی نباشد و ظاهر آیات قرآن را بسنده نداند، و هرگاه که در فهم و درک برخی واژگان و مطالب قرآن درمانده شود، به راحتی از کنار آنها نگذرد؛ بلکه بکوشد تا به فهم آنها برسد، یقیناً پس از مدتی به فهم کلام خداوند نائل خواهدشد؛ و به گوهرهای نابی از قرآن کریم دست خواهد یافت؛ زیرا قرآن خود تضمین داده است که: الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا. نگارنده نیز در طول زندگی خویش چنین روشی را در پیش گرفته و به حقایقی شگفت انگیز و انکارناپذیر دست یافته است.
دسته اول از آن مطالب و واژگان، نیاز به یادداشت داشته اند تا فراموش نشوند و در زمان مناسب پیرامون آنها پژوهش صورت گیرد. این گونه یادداشتها یک فایل چندین  صفحه ای را زیر عنوان آیات قابل پژوهش شکل داده اند، که همواره در تغییر است؛ برخی  نکته ها مورد پژوهش قرارمیگیرند و حذف میشوند، و برخی نکته های تازه بر آن افزوده میشود.
دسته دوم، نیازی به یادداشت ندارند؛ بلکه همواره و پس از چند دهه، ذهن مرا به خود مشغول داشته اند. برخی از مفاهیم و واژگان این دسته، رمزگشایی شده اند و اکنون پژوهشهای مهمی را در زمینه های مختلف شکل داده اند؛ که برخی از آنها دربردارنده نظریه هایی علمی نیز هستند. ولی در مورد برخی دیگر، همواره منتظر الهامی الهی هستم تا گره آنها را بگشایم و هر واژه، تبدیل به یک مقاله و پژوهش شود.
یکی از واژگانی که در دسته دوم قرارداشت و از سالهای نوجوانی و با خواندن کتابچه ای از پروفسور ابوالکلام آزاد، ذهن مرا به خود مشغول داشته بود، واژه ذوالقرنین بود؛ که چرا خداوند کریم این واژه را برای کورش به کار برده و از به کارگیری واژه های بهتر، خودداری کرده است؟!! تا اینکه خداوند امروز یعنی پس از نیم قرن(سده)، فهم آن را بر من میسّر و مقدّر ساخت.
گفتنی است، نگارنده در این پژوهش قصد نداشته ام تا ثابت کنم که ذوالقرنین، کورش است. بلکه همان گونه که در پی خواهد آمد، این موضوع را بدیهی گرفته ام؛ زیرا گذشته از پروفسور ابوالکلام آزاد، علّامه طباطبائی و بسیاری از اندیشمندان مسلمان و حتا نامسلمان، آن را تأیید کرده اند؛ بلکه هدفم رمزگشایی از واژه ذوالقرنین است؛ که تاکنون کسی از آن رمزگشایی نکرده و پرداختن به شگفتیهایی است که به کارگیری این واژه در قرآن آفریده و نکته های کور تاریخی را که در هاله ای از ابهام قرارداشته اند و تاریخدانان در اعلام دقیق آن تاریخها ناتوان و درمانده بودند، روش کرده؛ و این، تنها از قرآن شگفتی آفرین و معجزه گر بر میآید و خداوند را سپاسگزارم که این رمزگشایی را بهره من کرده است.

رمزگشائی از واژه ذوالقرنین
خداوند کریم با به کارگیری این واژه، رمزی را به ما نمایانده که اگر آن رمز را بر مبنای حروف ابجد رمزگشایی کنیم؛ دستکم موفّق به فهم بخشی از منظور خداوند میشویم.
ولی پیش ازرمزگشایی باید بدانیم که حروف ابجد، ربطی به علوم غریبه، مانند رمل و جفر ندارد؛ بلکه گونه ای قرارداد ریاضی و عددنویسی به یاری حروف‌ الفباست که آن را حساب جمله‌ها نیز خوانده اند؛ و برای بیان تاریخ‌های مهم به كار می‌رود. بدین ترتیب که تاریخ وقایع مهم را با برابرگذاری و آمیختن حروف ابجد، به صورت یک واژه، عبارت، جمله یا شعر در می‌آورند تا بدین وسیله، تاریخ مورد نظر را به یاد خود و دیگران بیاورند؛ و نیز گاهی به صورت چیستان یا معمّا درمیآورده اند.

واژه ذوالقرنین، طبق حروف ابجد:
ذ = 700    و = 6    الف = 1    ل = 30     ق = 100    ر = 200     
ن = 50     ی = 10    ن = 50  
پس: جمع حروف "ذوالقرنین" بر مبنای حروف ابجد، برابر است با: 1147
مقدّمه بحث
با بازخوانی زندگانی دو بزرگمرد تاریخ، یعنی کورش و محمّد، متوجه این حقیقت میشویم که این دو بزرگوار در بسیاری جهات، بویژه در دوران کودکی که زیربنای ساخت زندگی آینده است، همسان بوده اند؛ و این نشانگر خواست مستقیم و بیواسطه خداوندی است که این بزرگواران از کودکی از پدرومادر جدا شوند، رنجهای زندگی را بچشند و در بوته آزمایش زندگی گداخته شوند، تا بتوانند در آینده رنجهای انسانیت را با تمام وجود لمس کنند و تاریخ زندگی انسان بر روی زمین را دگرگون سازند.
بنابراین، رخدادهای شگفت انگیز، مشابه، و نقطه به نقطه ای که در زندگانی آنان رخ داده، نیز بر مبنای اراده و مشیّت الهی بوده است؛ چنانکه مولا علی در مورد ذوالقرنین چنین جمله ای را دارد: یا من نصر ذاالقرنین علی الملوک الجبابره یعنی ای کسی که پیروزی بخشید ذوالقرنین را بر شاهان دیکتاتور (نقل از دعای مشلول مندرج در مفاتیح الجنان).

مقایسه ای میان رخدادهای مهم زندگانی کورش کبیر و پیامبر اکرم(ص)
رخدادهای مهم زندگی کورش کبیر:
سال تولد: در اسناد تاریخی مشخص نیست؛ و میان 600 تا 576 پیش از میلاد گمانه زنی شده است.
دوران پادشاهی: 559 تا 530 پ.م
روز فتح بابل: کورش پس از گذشت هفده روز از فتح بابل، در روز 29 اکتبر 539 پ.م با شکوه و جلال، وارد بابل شد.
سال مرگ: 530 پ.م
یاداوری:
- تاریخهای بالا برگرفته از دانشنامه آزاد ویکیپدیاست.
- شمار سالهای این مقاله برابر با سال خورشیدی است.

رخدادهای مهم زندگی پیامبر اسلام:
هجرت رسول اکرم که مبنای تاریخ اسلامی است، در سال 621 میلادی به وقوع پیوسته است. با توجه به اینکه این هجرت در سال سیزدهم بعثت رخ داده، پس پیامبر اکرم(ص) در سال 608 مبعوث شده اند؛ و با توجه به اینکه حضرت ختمی مرتبت در چهل سالگی برانگیخته شده اند، پس تاریخ تولد ایشان 568 میلادی بوده است.
اعجازهای رقم قرآنی 1147
یک- با کم کردن 608 (سال بعثت) از رقم 1147، سال فتح بابل به دست میآید: 539
بدین ترتیب نتیجه میگیریم که عدد 1147 فاصله میان فتح بابل از یک سو، و بعثت رسول اکرم و نزول قرآن از سوی دیگر است.
دو- تعیین سال تولد کورش:
از آنجا که سال تولد کورش در تاریخ ثبت نشده و میان 600 تا 576 گمانه زنی شده، با کم کردن سال تولد پیامبر اکرم اسلام (568) از رقم قرآنی 1147، سال تولد کورش کبیر به دست میآید؛ که 579 پ.م بوده است.
بدین ترتیب رقم قرآنی 1147، گذشته از اینکه فاصله زمانی میان سال تولد کورش و سال تولد رسول اکرم است، به تاریخ تولد کورش قطعیت میبخشد، به اختلاف نظرها پایان میدهد، و منبعی را که این سال را سال تولد کورش اعلام کرده، مورد تأیید قرار میدهد.
سه- با تولد کورش، چه رخداد مهمّی روی داده است؟
در احادیث آمده است که با تولد حضرت رسول اکرم، حوادثی شگفت رخ مینماید؛ از جمله فروریختن کنگره های کاخ انوشیروان. در بازخوانی تاریخ برج بابل نیز با چنین پدیده ای رو به رو میشویم. در تاریخ بابل میخوانیم که:
نبوکد نصر در ۵۷۰ پیش ازمیلاد تصمیم به بازسازی برج بابل میگیرد که پرستشگاه خدایان بوده، و تنها چند سال پیش از آن بر اثر لرزشها و رخدادهایی طبقه های بالایی آن دچار ویرانی شده بود.
با توجه به اینکه تنها 9 سال پیش از سال 570 کورش به دنیا آمده بوده، نتیجه میگیریم که این ویرانیها میتواند همزمان با تولد کورش بوده باشد.
چهار- سال تولد حضرت رسول اکرم، همزمان با چه رخدادی در تاریخ جهان بوده است؟
-         طبق روایات سنت اسلامی، محمّد در مکه و در سالی معروف به عام‌الفیل یا سال فیل که برابر با سال ۵۷۰ میلادی است به دنیا آمد. دانشمندان غربی این تاریخ را حداقل تاریخ تقریبی تولد او به‌شمار می‌آورند و برخی سال ۵۶۸ و یا ۵۶۹ را سالی می‌دانند که محمّد، زاده شده است. نقل از ویدکیپدیا دانشنامه آزاد. زیر عنوان عام الفیل

-         تاریخ حمله ابرهه به مکه مکرّمه و شکست او به واسطه نیروهای الهی، در میان تاریخدانان در محدوده ده ساله 563 تا 573 ثبت شده است.
میانگین این محدوده ده ساله، همان سال 568 است که پیشتر آن را به عنوان سال تولد رسول اکرم ثابت کردیم.  
بدین ترتیب قرآن کریم با رقم قرآنی 1147، سال 568 را هم سال تولد پیامبر اکرم میداند (که 1147 امین سالگرد تولد کورش نیز هست)، و هم سال حمله ابرهه به مکه، که تاریخ دقیق هر سه رخداد، محل اختلاف میان تاریخدانان بوده است.
پنج- آغاز پادشاهی کورش، سال 559 پ.م. یعنی بیست سالگی بوده است. حال ببینیم چه رخداد مهمّی در زندگی رسول اکرم (ص) در سن بیست سالگی رخ داده است؟
با بررسی زندگانی پیامبر اکرم، با این حقیقت رو به رو میشویم که اولین فعالیت اجتماعی- سیاسی ایشان، مشارکت در پیمان جوانمردان مشهور به حلف الفضول بوده است. پیمانی مهم که بعدها پیامبر اکرم (ص) از این پیمان به نیکی یاد میکرد؛ از جمله فرمود: در خانه عبد الله جدعان شاهد پیمانی شدم که اگر حالا هم مرا به آن پیمان دعوت کنند قبول میکنم.
محمد(ص) در سن بیست سالگی به این پیمان پیوست، اما پیش از آن به اشخاص فقیر و بینوا و کودکان یتیم و زنانی  که شوهرانشان را در جنگها از دست داده بودند، بسیار محبّت میکرد و تا آنجا که میتوانست از کمک نسبت به محرومان خودداری نمیکرد. دلیل پیوستن وی به این پیمان نیز، چیزی جز علاقه به دستگیری از بینوایان و رفع ستم از ستمدیدگان نبود. (برگرفته از وبسایت تبیان، همراه با ویرایش)
همین ویژگیها را در زندگانی کورش پیش از به قدرت رسیندنش نیز مشاهده میکنیم که موجب موفقیت وی در زندگی، و نشستن بر اریکه شاهی میگردد؛ و مشخص میشود که خداوند کریم، گام به گام این دو بزرگوار را در درازنای زندگی رهنمون بوده است.
شش- کورش در زمان فتح بابل چند سال داشته است؟
تولد کورش 579 پ.م. و فتح بابل 539 پ.م. بوده است. پس کورش در چهل سالگی بابل را فتح کرده است.
بدین ترتیب نتیجه میگیریم که کورش چهل ساله بوده که بزرگترین رخداد زندگی خود را تجربه کرده و به خواست خداوند نقطه عطفی را در تاریخ جهان رقم زده است. پیامبر اکرم اسلام نیز، بزرگترین تجربه زندگی خود را با برانگیخته شدنش توسط خداوند در چهل سالگی به دست آورده؛ که این رخداد نیز نقطه عطفی در تاریخ جهان رقم خورده است!
هفت- سال شهادت کورش با چه رخداد مهمّی در زندگی رسول اکرم همزمان بوده است؟
میدانیم که کورش، نه سال پس از فتح بابل به شهادت رسیده است. از سوی دیگر با بررسی رخدادهای زندگانی رسول اکرم به رخدادی برمیخوریم که در مورد سال و نیز روز آن اختلاف نظر فراوان وجود دارد و آن شب معراج است. به متن زیر توجه شود:
در اینکه اسراء و معراج رسول خدا (ص) در چه سالی از سالهای بعثت اتفاق افتاده اختلاف است، ولی به طورکلی، وقوع آن درمکه و قبل از هجرت قطعی است. به این دلیل که آیه ای هم که در سوره اسراء در این باره آمده، و آیات سوره نجم نیز همگی در مکّه نازل شده، شکّی نیست؛ ولی در اینکه در چه سالی از سالهای پیش ازهجرت بوده اختلاف است. از مجموع روایات در این باره استفاده میشود که معراج آن حضرت پیش از سال دهم انجام شده است. و الله اعلم. (نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، به اختصار و با ویرایش)
نتیجه آنکه مهمترین رخدادی که نه تنها در زندگانی رسول اکرم، بلکه در تاریخ انسانیت رخ داده، یعنی معجزه معراج، باید در سال نهم بعثت رخ داده باشد.
بدین ترتیب سال وقوع معراج نیز اصلاح میشود و قطعیّت مییابد! یعنی پرواز روح کورش، و پرواز جسم پیامبر اکرم به سوی پروردگارشان، با تفاوت 1147 سال، رخ داده است؛ که احتمال بسیار دارد تاریخ "شب واقعه" نیز یکسان باشد.
اگر "تاریخدانان" یا به قول قرآن "اهل الذّکر" کمر همّت بربندند، ممکن است به شب وقوع این دو رخداد نیز دست یابند.
هشت- میدانیم تمدنهای پیش از تمدن انسان، که به نظر کسانی همچون اریک ون دنیکن عنصر اصلی این تمدنها خدایان هستند، طبق نظر قرآن کریم، تمدنهای جنّیان بوده است. با دانستن این پیش فرض، متوجه تشابهی سرنوشت ساز در تاریخ جهانی در این زمینه میشویم:
یکی از تأثیرات مهم فتح بابل بر معادلات جهانی آن روزگار:
بابل که طبق اسناد تاریخی، دستکم رابطه تنگاتنگی با تمدنی خداناباور داشته است، با فتح آن توسط کورش ضایعه جبران ناپذیری را متحمّل، و وعده الهی محقّق  میگردد.
یکی از تأثیرات مهم "بعثت" بر معادلات جهانی آن روزگار:
در سوره جن آمده است که جنها میگویند: "ما در پایگاههای شنود فضائی خود مینشستیم (و وحی و دیگر امواج را میگرفتیم) ولی اکنون (با بعثت رسول اکرم و نزول قرآن) از این کار منع، و زمینگیر شده ایم".
*****
برای درک بهتر این نوشته، به پژوهشهای زیر بازگشت شود:
برگزیدگان الهی، با نشانی وب: /https://www.academia.edu/10698949
نقدی بر برج بابل، با نشانی وب: /https://www.academia.edu/14711794
جن موجودی که از نو باید شناخت، با نشانی: https://www.academia.edu/12376472
در مقاله برگزیدگان الهی ثابت کرده ام که کورش یکی از رسولان عام خداوند بوده است.
*****
به نظر میرسد رقم قرآنی 1147 نکته های بیشتری در خود داشته باشد و این پژوهش فتح بابی است برای پژوهشگرانی که تاریخ را بهتر از نگارنده میدانند تا دانش و تجربه خود را در این زمینه به کار گیرند و به حقایق ناب تاریخی دست یابند؛ و نقطه های کور تاریخ را روشن سازند.                 
جمعه هفتم آبان 1395 برابر با 28 اکتبر 2016- سالگرد فتح بابل توسط کورش بزرگ
احمد شمّاع زاده