Thursday, December 14, 2017

پریشان حالی (Depression)

پریشان حالی (Depression)

دپرس شدن یا پریشان حالی، وضعیتی ناهنجار در روح و روان است که چاره‌اندیشی آن به دانش پزشکی وابسته است. در این وضع، شخص احساس اندوه، نگرانی و ناامیدی میکند. امروزه پریشانی را سرطان روح خوانده اند که میتواند بر هر کسی بدون در نظرگرفتن پایگاه اجتماعی، حرفه، دارایی و سطح آموزش و پرورش او، تأثیرگذار باشد. این موضوع میتواند نتیجه عوامل مختلفی باشد؛ همچون مرگ یکی از اعضای خانواده، طلاق، از دست دادن شغل، بیماریهای جدّی، حادثه‌ای بدفرجام، پیری، پایین بودن اعتماد به نفس، نارضایتی از خواسته‌ها و تمایلات، ناامیدشدن از زندگی حرفه‌ای یا خصوصی، استفاده بی رویه از الکل و حجم زیاد کار.

پریشانی دارای پیامدهای جسمی بسیاری است؛ مانند بیخوابی، بی اشتهایی، کمبود نیرو و توانایی،
خستگی، ترسهای بی اساس، سردردهای شدید، مشکل داشتن با فشار خون و تمرکزکردن. پریشان حالی همچنین اختلالی مغزی است. کسانی که از آن رنج میبرند، دیده می‌شود که احساسی نسبت به زندگی ندارند، پشیمانیهای بیموردی را احساس میکنند، از خود متنفرند و افکار خودکشی در سر دارند.

اشخاص مشهور و موفق و بویژه آنان که بر قله‌ رفیع نردبان جامعه قرارگرفته اند، نسبت به پریشان حالی حساس و شکننده ترند. از آن روی که آنان چیزهای بسیاری دارند که از دست بدهند، اغلب از شکست در زندگی میترسند و در زیر استرس دائمی زندگی میکنند. برای مثال، آنان نسبت به از دست دادن محبوبیت خود میان مردم یا ورشکسته شدن وحشت دارند. کسانی که در این ردیف قرارمیگیرند و قربانی دپرس شده اند، عبارت اند از: وینستون چرچیل نخست وزیر انگلیس، ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا، مرلین مونروئه، مارلون براندو، ساموئل بکت، پرنسس دیانا، و یووس سنت لاورنت طراح لباس فرانسوی. دو نویسنده مشهور آمریکایی، ارنست همینگوی و سیلویا پلاث، نیز پس از دپرس دست به خودکشی زدند.

دپرس نوعاً پدیده‌ای مربوط به جامعه های دادوستد پیشه است که در این‌گونه جوامع، موفقیتهای فردی و شخصی دارای بالاترین ارزش است. در لهستان شمار مردمی که دچار دپرس شده اند، بسیار روز افزون است. بسیاری از لهستانیها نمیتوانند خود را با واقعیتهای نوین، بویژه با تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تطبیق دهند. بیش از 50% لهستانیها با استرس دست به گریبانند و احساس نگرانی میکنند. دلایل مشترک در این رابطه، تهدیدشدن از بیکاری، شرایط زندگی فقیرانه، نبود امید به آینده، مطمئن نبودن از آینده و بهبود افتصادی است. (پس از پیوستن لهستان به اتحادیه اروپا وضعشان خوب شده است. - مترچم)

هرچند دپرس وضعیتی جدی است، ولی فایق شدن بر آن و بازیابی تعادل روانی، شدنی و دست یافتنی است. بهترین پشتیبان برای غلبه بر دپرس، داشتن یک خانواده موفق، دوستان وفادار، اعتماد به نفس مناسب، ایجاد تعادلی سالم میان زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای، و بیش از پیش واقعبین شدن است.

روشنگری: این نوشته‌، ترجمه مقاله‌ای زیر عنوان Depression از کتاب کم حجمی است که خانمی لهستانی به نام «مارگریت چشلاک» به زبان انگیسی، و به منظور تدریس زبان انگلیسی در سال 2003 گرداورده و انتشار داده و آمار آن مربوط به حوالی سال 2000 است.

آذرماه نودوشش
مترجم: احمد شمّاع زاده

Wednesday, December 6, 2017

تاجزاده: چرا برادران لاریجانی مثل برادر رئیس جمهوری محاکمه نمیشوند

جهالت مردمان و پول دوستی حاکمان

جهالت مردمان و پول دوستی حاکمان
 
احمد شمّاع زاده


گزارش بی بی سی زیر عنوان نام امامزاده بیژن عوض شد
شنبه 30 نوامبر 2013 - 09 آذر 1392

نام "امامزاده بیژن" در روستای "کُپ سفلی" از توابع استان مازندران به "امامزاده بی جِن" تغییر یافت.
عبدالله ولی‌نژاد، سرپرست اداره‌ اوقاف و امور خیریه‌ شهرستان نور، شهریوماه امسال، درباره وجود امامزاده‌ای معروف به "سید بیژن" گفته بود: "شاید تا چند سال پیش، کمتر کسی نام امامزاده سید بیژن را شنیده بود؛ اما از دو سال پیش که ضریح‌گردانی در برخی شهرستان‌های استان مازندران انجام شد، این نام نیز بر سر زبان‌ها افتاد. خیلی‌ها به این امامزاده اعتقاد دارند و با توجه به بررسی‌ها و تحقیقات ما، امامزاده بیژن صاحب کرامت است."
انتشار عکس تابلوی امامزاده بیژن در ماههای گذشته در اینترنت اسباب شگفتی و گاه شوخی کاربران شده بود و در سایتها و شبکه های اجتماعی بازنشر میشد.
در تصویری که سایت خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منتشر کرده، نام "امامزاده بیژن" به "امامزداده بی جن" تغییر کرده است.
امامزاده‌های ایران در سال ۱۳۵۷، حدود ۱۵۰۰ بقعه برآورد شده بود، اما با گذشت بیش از سی سال، تعداد این امامزاده‌ها به نزدیک ۱۱ هزار بقعه رسیده‌ و این به آن معنا است که به طور متوسط، سالانه بیش از ۳۰۰ امامزاده در ایران شناسایی می‌شود.
در سال ۹۱ خبرگزاری کار ایران(ایلنا) در گزارشی نوشت که تنها دو هزار امامزاده سند و شجره نامه دارند.
امیر هاشمی‌مقدم، پژوهشگر حوزه‌ مردم‌شناسی و ایران‌شناسی، در گفت‌وگو با ایسنا گفته است: "به باور اهالی، امامزاده بیژن، سید یا درویشی بوده که در گذشته‌ای نه‌چندان دور، روبه‌روی اتاق گلی‌اش می‌نشست و مردم او را باورداشتند. او بین اهالی به 'امامزاده بی‌جن' معروف است، 'بی‌جن' یعنی امامزاده‌ای که جن ندارد.

نقدی بر این نظر:
این هم توجیهی بیش نیست به دلایل زیر:
1-     مگر همه آدمیان جن دارند که او نداشته و امتیازی برای او شده؟
2-     نام او اگر بیژن نیست پس چه بوده؟
3-     از نامش هم مشخص است که امامزاده نیست بلکه سیدی بیش نبوده.
4-     اصولاً امامزاده کسی است که پدرش امام باشد و گرنه سید خوانده میشود. اگر چنین نباشد، پس تمام سادات میشوند امامزاده!!
5-     بدین ترتیب بسیاری از امامزادگان سادات هستند و نه امامزاده واقعی حتا شاهچراغ.


او با بیان این‌که هیچ سند و مدرکی مبنی بر امامزاده بودن این شخص وجود ندارد، ادامه داد: در هیچ نسب‌نامه و تذکره‌ای به او اشاره نشده و جالب این است که به‌تازگی برایش شجره‌نامه‌ای درست کرده‌اند و او را بدون هیچ سند و مدرکی به امام سجاد رسانده‌اند."

نقد: لعنه الله علی القوم الکاذبین
در خرمشهر هم در حدود هفتاد تا هشتاد سال پیش سیدی بوده که مردم او را با کرامت میدانستند به نام سید معتوک نمیدانم سازمان اوقاف از او هم بهره برداری بهینه!! میکند یا نه؟ این نشانی را هم به سازمان اوقاف دادم تا مردم فقیر اگر تعقل نکنند بیشتر دوشیده شوند. قرآن میفرماید و اکثرهم لا یعقلون)

بخشی از مقاله خردگرایی در جایگاه شرک ورزی:
 
بازاندیشی برخی تفکرات شیعی با طرح چند پرسش و پاسخ:
 
پرسش: چرا حاجت خواستن از امامان و امامزادگان شرک تلقی میشود درصورتی که ما شاهد 
آنیم که آنان به واقع شفا میدهند و حاجات مردم را براورده میسازند؟
 
پاسخ: آیا شما تصور میکنید آنانکه بت میپرستیدند دیوانه یا دستکم سفیه و ابله بوده اند و بدون دریافت نتیجه به بت خود عشق و علاقه نشان میداده اند؟ آنان نیز مانند شما از اعتقاد خود نتیجه میگرفته اند. تصور ابله بودن آنان نشان از آن دارد که خدا- قرآن و جهان را نشناخته ایم. پس برای شناخت مختصر به چند نکته توجه کنید:   
-         خداوند برای کیهان و دیگر آفریدگانش قانونهایی دارد که سنن الهی نامیده میشوند.
-         یکی از سنن الهی آن است که هرکس به هر چیز اعتقاد راسخ داشته باشد برای دنیای او کارساز میشود.
-         این کارسازی ریشه در جهان دور و بر ما دارد. فضای کیهان و فضای دوروبر ما پر از انرژی است.
-         یکی دیگر از سنن الهی آن است که زندگی ما را انرژیها هدایت کنند. ولی مایه کار برای به حرکت درامدن انرژیها اعتقاد و تلقین است.
اعتقاد(باور) و تلقین(به خود باوراندن) دو روی یک سکه اند. بنابراین هرگاه کسی با جان و دل و از روی اعتقاد راسخ از بت از درخت از آسمان از ماه از خورشید از امام یا امامزادگان یا هر چیز دیگری درخواست کند با توجه به سنن الهی و با توجه به قانون تاثیرهای انرژیها و با توجه به باوری که دارد و تلقینی که صورت میگیرد در بیشتر مواقع پاسخ مثبت میگیرد. آن هنگام هم که پاسخ نمیگیرد حکمتی در کار است که خداوند دخالت کرده(یفعل ما یرید) و از براورده شدن آن خواسته جلوگیرشده است. همه این سخنان به طور خلاصه در این آیه نهفته است:
ان یمسسک الله بضر فلا کاشف له الا هو و ان یمسسک بخیر فهو علی کل شی قدیر(انعام: 17)
پس چرا با شرک ورزی چیزی به دست آوریم؟
معصوم گفته است: شرک از راه رفتن مورچه بر روی سنگی سیاه در دل شب نامحسوس تر است.

درآمدهای سازمان اوقاف
سازمان اوقاف و امور خیریه، وظیفه نظارت بر اماکن مذهبی و نیز موقوفات را در سرتاسر ایران بر عهده دارد. درآمد حاصل از نذورات امامزاده‌ها و بقاع متبرکه در ایران در این سالها افزایش یافته است. احمد شرفخانی، معاون سازمان اوقاف و امور خیریه درآمدزایی امامزادگان برای این سازمان را طی ۹ ماه در سال ۹۱، ۵۱ میلیارد تومان اعلام کرده بود. او گفته بود این درآمد متعلق به ۹ هزار و ۱۹۲ امامزاده است و ۱۵ درصد از این درآمد صرف بقعه‌ها می‌شود.
سال ۹۱، دو نماینده مجلس ایران با انتقاد از عدم برخورد مسئولان سازمان اوقاف و امور خیریه با "امام زاده های بدون شجره نامه"، از پی گیری طرح تحقیق و تفحص از این سازمان خبر دادند.
غلامعلی جعفرزاده‌ ایمن‌آبادی نماینده رشت، گفته بود: "درآمدهای اوقاف جزو درآمدهای دولت نیست و دیوان محاسبات بر این درآمدها نظارتی ندارد و این سازمان نیز ترازنامه شفاهی را تهیه و منتشر نمی‌کند."
او در همین ارتباط گفته بود که سازمان اوقاف "هیچ برنامه‌ ای" برای "رفع ابهامات" در مورد عملکرد خود نداشته و چاره ای جز تحقیق و تفحص از آن وجود ندارد.

این نماینده مجلس گفته بود که علی محمدی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه برای پاسخگوی به سوالات نمایندگان در کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات حضور پیدا کرده، اما درباره درآمدها و هزینه های اوقاف "جواب شفافی" به سوال کنندگان نداده است.

دردنامه دادکان (خروجی حاکمیت جابرانه)

دردنامه دادکان
(خروجی حاکمیت جابرانه)

چه كسي میتواند با حقوق ماهانه يك ميليون تومان زندگي كند؟
ببينيد مسؤولان چقدر در فساد نقش دارند؟
به غير از مسؤولان چه كسي فساد ميكند؟
از بالا تا پايين فساد ميكنند. بارها گفته ام الان هم ميگويم. سويس با چاقو، ساعت و اعتبار بانكي، جهان را در اختيار گرفته است. اين كشور هيچ چيز هم ندارد؛ اما ما با اینکه نفت، گاز، طلا و خاك داريم، مردم ما مشكل دارند. اين سرمايه ها كجا ميرود؛ كه نميتوانيم مردم خودمان را تأمين كنيم؟
برويد و ببينيد در دادگاهها چقدر پرونده وجود دارد. اگر كسي اين حرفها را بزند ضد نظام صحبت كرده است؟
رييس جمهور كره جنوبي خلاف ميكند و بلافاصله بركنار ميشود؛ اما در ايران رييس جمهور وقتي كارش تمام ميشود، هزار جور انگ به او ميزنند. يعني همه پولها را رييس جمهور روز آخر خورده است؟
اگر رييس جمهور فساد ميكند، سال اول بايد جلوی او را بگيرند. چرا ميگذاريد كار كند؟
اين سم فساد در پای همه وجود دارد.

كشوری كه اينقدر ثروت دارد چرا همه نبايد از اين ثروت لذت ببرند؟
اين ثروت را چه كسي آورده است؟
آيا جمهوري اسلامي اين ثروت را به دست آورده يا شاه ساخته است؟
اين ثروت را خدا به مردم ايران عطا كرده است.
يكي از همكاران اتحاديه اروپا ميگفت با آن ۸۰۰ ميليارد دلار درآمد نفتي در هشت سال رياست جمهوري احمدی نژاد، ميشد ۵ كشور اروپايي را با خاك يكسان كرد و دوباره از نو ساخت! اما ما آمديم مسكن مهر به طور كاملاً بي كيفيت ساختيم. بعد تلويزيون برنامه ميگذارد و فوتبال را نقد ميكند. خجالت بكشيد. برنامه بگذاريد با عنوان نقدوبررسي ثروتهاي ۴۰ ساله مملكت! يا نقدوبررسي مسائل اجتماعي همچون فساد و فحشا!

پولها در مملكت ما در دست چند نفر است؟
خيلي ها به من ميگويند آقای دادكان شما كه وضعتان خوب است، براي چي صحبت ميكنيد؟
من ميگويم نبايد براي مردم صحبت كنم؟
وقتي در دانشگاه ميبينم يك دختر هزينه ۲۰۰ هزار توماني تحصيلش را ندارد كه پرداخت كند ناراحت ميشوم. شما با اين وضعيت ميتوانيد شب سرتان را روي بالش بگذاريد و راحت بخوابيد؟

با خانواده به تركيه و دوبي رفته بودم و در آنجا دختراني را ديدم كه براي پول چه كارهايي میكردند! واقعا خجالت آور است! ما سرمان را زير برف فروكرده ايم و هيچ چيز را نميبينيم، اين دين خداست؟
فقط ميگوييم مولاعلي وقتي كار خليفه گری اش تمام ميشد شمع كارش را خاموش مي كرد و شمع شخصي اش را روشن ميكرد. پس چرا کمی از علی یاد نمیگیرید؟
ما چه امكاناتي به جوانان داده ايم و اين همه ثروت كجا ميرود؟
هر كسي هم كه به تلويزيون ميآيد فقط تعريف ميكند. يك نفر را بياوريد كه شير حلال خورده باشد و حرف حق بزند.

در خبرها ميشنويم كه ميگويند بانك بدون مجوز تعطيل شد.
چگونه ميشود يك بانك چندين سال تابلو بالاي سر خود داشته باشد و كار كند و هيچكس هم به كارش نظارت نكند؟ و در مقابل يك نفر كه در خيابان سيگار ميفروشد را به راحتي و سريع دستگير ميكنند!

دست برداريد چندين سال است كه ميگويند دلار بالا ميرود به خاطر سفرهای مردم است و هر كه درباره اين موضوع صحبت كند ضد دين و ضد نظام صحبت كرده است؟
يك كلام بگوييد توان اداره اقتصاد كشور را نداريد. اقتصاد كشور ما هزار تكه است بهتر است به مردم راست بگوييم. برويد و آمار طلاق را بررسي كنيد. طبق آماري كه خودشان داده اند ۶۵ درصد طلاق وجود دارد. در ادامه ٢٠ درصد در دادگاهها هستند و ۱۵ درصد هم هيچ خبري از آنها نيست.

سال ۱۳۵۸ خانه ای ١٨۵متري به مبلغ ۹۰۰ هزار تومان كه تمام وسايل را هم داشت خريدم اما الان با ۹۰۰ هزار تومان به شما يك تلويزيون ۲۰ اينچي مي دهند.
جامعه را به كجا برده ايد و فقط به به و چه چه ميكنيد؟
در مملكت ما چهل بخش فرهنگي وجود دارد كه بودجه دريافت مي كنند اما بياييد ببينيد كه اين چهل بخش فرهنگي چه كاري انجام دادند؟ قسم ميخورم كه هيچ كاری نكرده اند و پسرفت كرده ايم.
من قبل از انقلاب و در سال ۵۵ هم انتقاد كردم و تركشهای آن انتقاد را هم خوردم. آن زمان كه انقلابي وجود نداشت؛ اما وقتي ميديدم دلم وجود دارد حرف ميزدم. حال من از شما ميخواهم سوال كنم، ما را به خاطر چه چيزي در دنيا مي شناسند؟ به خاطر ورزش است كه ما را در دنيا ميشناسند. از نظر ورزشي هم واقعا جالب هستيم فلسطين قرار بود به ايران بيايد كه نيامد كشوري كه كمكهای زيادي از ما گرفته به ايران نيامد و در ادامه كاپيتان تيم ملي آنها مصاحبه كرد و گفت ايران مشكلات زيادي دارد و ما به آنجا نميرويم. بهتر است بگوييم موفق نبوديم و كار را به كاردان بسپاريم.
محمد دادکان
ویرایشگر: احمد شمّاع زاده