Wednesday, January 29, 2014

انسان باستانی اروپا

اشاره

انگارگرایی انسانشناسان به ژنتیکدانها نیز سرایت کرده و آنان نیز نمیتوانند رابطه انساننماها و انسان نئاندرتال و انسان کرومانیون و انسان امروزی را دریابند. در نتیجه با حدس و گمان اظهار نظر میکنند. انسان امروزی تنها در حدود ده هزار سال است که بر کره زمین زندگی میکند. پس طبیعی است که دگرگونیهای ژنتیک آنان نیز پیش از ده هزار سال باشد و ربطی به انسانها و یا انساننماها و یا دیگر انواع پیش از خود نداشته باشند. برای آگاهیهای بیشتر دو پژوهش زیر در محیط وب قابل دسترسی است:  

بررسی تکامل انسان از دیدگاهی والا با افزاری کارا 
جن موجودی که از نو باید شناخت

انسان باستانی اروپا، چشم آبی و پوست تیره داشت

ربکا مورل
خبرنگار علمی بی بی سی
سه شنبه 28 ژانويه 2014 - 08 بهمن 1392

آزمایش‌های ژنتیک نشان داد که موهای انسان باستانی ساکن اروپا قهوه ای تیره و یا مشکی و رنگ پوست او بسیار تیره بوده است. آنان نکات بسیار مهمی را در مورد ظاهر انسان‌های باستانی ساکن قاره اروپا کشف کرده اند.
آزمایش‌های ژنتیک نشان می دهد که انسان‌های شکارچی- گردآورنده که حدود هفت هزار سال پیش در بخش‌های جنوبی اروپا زندگی می کردند از نظر ظاهر، ترکیب بسیار غیرمعمولی داشتند، چشم‌های آنها آبی و پوست بدن و موهای بسیار تیره ای داشتند.
کشف این اطلاعات دانشمندان را بسیار متعجب کرده چون تاکنون این گونه تصور میشد که اکثریت ساکنان اروپا از ده‌ها هزار سال پیش پوست و موهای روشنی داشتند. این تحقیقات جدید توسط "مؤسسه زیست شناسی تکاملی" در شهر بارسلون اسپانیا انجام شده و نتایج آن در مجله علمی "نیچر" ( طبیعت) منتشر شده است.
یکی از مسئولان این پژوهش گفت: "یکی از دلایل آن میتواند این باشد که تغییرات در رنگ پوست و موی انسانهای باستانی اروپا بسیار دیرتر از آنچه که تصور میشد، روی داده است."

خویشاوندی با مردمان اسکاندیناوی
این دستاوردهای علمی جدید نتیجه انجام آزمایش‌های طولانی روی دو اسکلت نسبتا کاملی است که در سال ۲۰۰۶ در کوهستانهای شمال غرب اسپانیا کشف شدند. آب و هوای سرد و نرسیدن نور به محل دفن این اسکلت ها باعث شده که بسیار سالم باقی بمانند.
پژوهشگران با برداشتن نمونه های دی ان ای از دندانهای یکی از این اسکلتها توانستند سلولهای مادر(ژنومهای) یکی از این انسانهای باستانی را بشناسند. آنها متوجه شدند که ترکیب سلول مادر این اسکلتها بیش از همه به مردمان ساکن فنلاند و سوئد شباهت دارد.
اما با وجودیکه چشمان این انسان باستانی به رنگ آبی بوده، آزمایشهای ژنتیک نشان داد که موهای آن قهوه ای تیره و یا مشکی و رنگ پوست او بسیار تیره بوده است. چنین نتیجه ای برای پژوهشگران عجیب و غیرقابل انتظار بود.
اسکلت نسبتا کامل هفت هزار ساله‌ای در سال ۲۰۰۶ در کوهستان‌های شمال غرب اسپانیا کشف شد. دانشمندان تاکنون بر این باور بوده اند تغییرات ظاهری انسانهای ساکن قاره اروپا پس از مدت کوتاهی که آنها قاره آفریقا را ترک کرده و به اروپا رسیدند، یعنی حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار سال پیش، اتفاق افتاده و رنگ چشم ، پوست و موهای آنها روشن تر شد.

دکتر لالولزا فوکس مسئول این پژوهش در مؤسسه زیست شناسی تکاملی شهر بارسلون میگوید:"تصور میشد که تغییرات در ظاهر مردمان ساکن قاره اروپا تحت تاثیر زندگی در مناطق مرتفع و قرارگرفتن در برابر اشعه ضعیفتر ماوراء بنفش صورت گرفته است. کمبود این اشعه باعث می شود که رنگدانه های موجود در پوست ضعیف تر شده و به مرور رنگ پوست روشن تر شود. اکنون با توجه به نتایج این پژوهش جدید می توان گفت که این فرضیه صحت ندارد چون نمونه این دو اسکلت نشان داد که این گروه انسانی حتی پس از حدود ۴۰ هزار سال سکونت در اروپا پوست و موهای بسیار تیره ای داشته اند."

بررسی ژنوم های اسکلت این دو انسان که مربوط به دوره شکارچی- گردآورنده هستند اطلاعات جدیدی را در مورد دوران انتقال انسان از کوچ و گردآوری غذا به دوران سکونت دائم و کشاورزی در اختیار دانشمندان قرار داده است.

رژیم غذایی انسانهای اولیه ساکن اروپا عمدتا از مواد پروتئینی تشکیل می شد و آزمایشهای دی ان ای این اسکلت ها نشان می دهد که آنها به لاکتوز یا قند شیر به شدت حساسیت داشته و نمی توانستند نشاسته را هضم کنند. پس از آغاز دوران کشاورزی و دامپروری گسترده، انسانها به مرور لبنیات و مواد غذایی حاوی نشاسته را به رژیم غذایی خود افزودند.

دیوید رایش از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد در مورد این پژوهش جدید می گوید:" نکته مهم این تحقیقات این است که قدیمی ترین توالی ژنوم ها در مورد ساکنان قاره اروپا را روشن کرده است، ژنوم هایی که مربوط به دوران ماقبل کشاورزی است. مو و پوست تیره این انسانها نکته بسیار مهمی است و بنابراین می توان نتیجه گرفت که پوست و موهای روشن که عناصر ظاهری بخش اعظم مردم امروزی قاره اروپا است تغییراتی هستند که در طول چندین هزار سال گذشته روی داده اند."

او می افزاید:" اگر در آینده شواهد مشابهی مثل این توالی ژنوم ها درنقاط دیگر اروپا کشف شوند می توان تصویر کلی تری از مردمان باستانی و دوران ماقبل کشاورزی دراین قاره به دست آورد."

پروفسور دیوید رایش در مورد ژنوم های انسانهای باستانی و اولین گروه های انسانهای کشاورز در قاره اروپا تحقیقات گسترده ای انجام داده است. تحقیقات او نشان می دهد که مجموعه ساکنان امروزی قاره اروپا از سه جامعه باستانی ساکن این قاره مشتق شده اند.

آیا خورشید رو به خاموشی است؟


آیا خورشید رو به خاموشی است؟
ربکا مورل
خبرنگار علمی بی بی سی
سه شنبه 28 ژانويه 2014 - 08 بهمن 1392




ریچارد هریسون، مسئول بخش فیزیک فضایی آزمایشگاه "روترفورد اپلتون" در آکسفوردشایر انگلستان می گوید: "سی سال است که من به عنوان یک فیزیکدان خورشیدی کار می کنم و هیچگاه چنین چیزی ندیده ام."
او همراه با گفتن این جملات تصاویر جدیدی را که اخیرا فضاپیماها از خورشید گرفته اند به من نشان می دهد. این تصاویر به نحوه خیره کننده ای تمام جزییات ستاره ما را نشان می دهند ولی چهره خورشید به شکل غریبی يكدست و بدون لکه به نظر می رسد.

این خمودگی و سکوت در چهره خورشید کنجکاوی دانشمندان را برانگیخته است چون در این ایام ستاره ما قاعدتا باید فعال ترین دوران خود را سپری کند. نقطه ای که در هر سیکل یا دوره یازده ساله خورشید به اوج فعالیت خود می رسد.دکتر ریچارد هریسون می افزاید:" آخرین باری که خورشید تا این حد غیر فعال بوده به صد سال پیش برمی گردد."

در یک چنین دوره ای سطح این گوی عظیم و آتشین باید مملو از آثار انفجارهای درونی باشد که معمولا خود را به صورت لکه های عظیم نشان می دهند. ابرهای غلیظ ناشی از خروج حرارت را باید بتوان در اطراف آن دید که در حقیقت نمادی از پرتاب شدن ذرات خورشیدی به درون منظومه ما هستند.


اما در دوره اخیر به غیر از مواردی از جوش و خروش های موسمی، خورشید به شکل تعجب آوری آرام بوده است. دوره های فعالیت شدید یا حداکثری خورشید در پایان یک دوره سکون و آرامش از راه می رسند. اما در کمال تعجب آخرین دوران آرامش خورشید نیز بیش از حد معمول طول کشید و سکون آن بیشتر از دوره های قبلی بود.
دکتر لوسی گرین از آزمایشگاه فضایی وابسته به دانشگاه لندن می گوید:" این موضوع تعجب من و تعداد زیادی از پژوهشگران دیگر را برانگیخته است."

کاهش فعالیت های خورشید با شتاب زیادی اتفاق افتاده و اکنون دانشمندان با دقت این موضوع را زیر نظر گرفته اند تا ببینند که آیا از این هم بیشتر کاهش خواهد یافت؟

لوسی گرین می افزاید:" اگر فعالیت های خورشید از این هم بیشتر کاهش یابد شرایط آن مشابه یک ستاره غیرفعال خواهد شد. گو اینکه این گوی بزرگ حاوی گازهای سوزان در مرکز منظومه ما دارد به خواب می رود."


البته این اولین بار نیست که خورشید چنین وضعیتی پیدا کرده است. در اواخر نیمه دوم قرن هفدهم میلادی خورشید دوران بسیار غیرفعالی را سپری کرد، دورانی که اصطلاحا "حداقل تحرک" نام گرفت. اسناد تاریخی نشان می دهند که در آن دوره تقریبا هیچگونه نمادی از فعالیت در سطح خورشید دیده نمی شد.


دکتر لوسی گرین می گوید:" شواهد قابل اتکایی وجود دارد که نشان می دهد رفتار خورشید در حال حاضر شبیه دوره قبل از آن وقوع حداقل تحرک است."


مایک لاکوود ، پروفسور فیزیک محیط های فضایی از دانشگاه ردینگ در انگلستان، معتقد است احتمال زیادی وجود دارد که تحرک خورشید از این هم بیشتر کاهش یابد. بررسی لایه های عمیق یخ در سطح کره زمین که سابقه نسبتا دقیقی از فعالیت خورشید را در خود نگه می دارند، نشان می دهد که در دوره فعلی روند کاهش فعالیت های خورشید از تمام ده هزار سال گذشته بیشتر بوده است.



پروفسور لاکوود در توضیح این وضعیت می گوید:" این حد از کاهش واقعا غیرعادی است. حدس ما این است که طی ۴۰ سال آینده به احتمال ۲۰ درصد ما وارد یک دوره دیگر از حداقل تحرک خورشید خواهیم شد."
همزمان با دوران حداقل تحرک خورشید در اواخر قرن هفدهم میلادی سرمای شدیدی اروپا را دربرگرفت. مردم شهر لندن روی سطح رودخانه تیمز که کاملا یخ زده بود رفت و آمد می کردند، حجم بارش برف در کل اروپا به شکل چشمگیری افزایش یافت، بخش زیادی از سطح دریای بالتیک یخ زده بود و شرایط جوی چنان ناملایم شده بود که برخی از آن زمان به عنوان یک دوران یخبندان کوتاه یاد می کنند.
پروفسور لاکوود معتقد است که کاهش فعالیت های خورشید در بروز یک چنین شرایط جوی ای دخیل بوده و اگر ستاره ما به کم تحرکی خود ادامه دهد این وضعیت ممکن است تکرار شود. وی می افزاید:" در حال حاضر افت شدید در تحرک خورشید موضوع یکی از فعالترین پژوهش های علمی است. ولی حتی قبل از روشن شدن نتیجه این پژوهش ها ما می دانیم که قاره اروپا ویژگی هایی دارد که همزمان با کاهش تحرک خورشید زمستانهای سردتری را تجربه می کند."
به اعتقاد وی دلیل تاثیر گذاری این تغییرات فقط بر قاره اروپا این است که در دوران کم تحرکی خورشید زاویه تابش اشعه ماورا بنفش کاهش می یابد .به این خاطر میزان کمتری از این اشعه به جو کره زمین می رسد و این روی شدت و جهت جریان هوا در لایه های فوقانی جو زمین تاثیر می گذارد. پیامدهای این تغییرات بیش از هر نقطه دیگری روی اروپا تاثیر می گذارد.
پروفسور لاکوود می گوید:" این شرایط در مسیر حرکت جریان های بزرگ هوا موانعی ایجاد می کند که اصطلاحا به آن می گویند رخدادهای مسدود کننده. وقوع این حالت باعث می شود که جلوی حرکت جریان هوای معتدل و مرطوب از سمت اقیانوس اطلس به سمت اروپا گرفته شود و در عوض حجم بیشتری از جریان هوای سرد که از شمال روسیه و قطب شمال می وزد به سمت اروپا متمایل می شود."


ولی یک چنین تغییرات فاحشی در شرایط جوی اروپا روی آب و هوای بقیه نقاط کره زمین نیز تاثیر خواهد داشت؟ و تاثیرات آن روی روند گرمایش زمین چه خواهد بود؟


در گزارش اخیر هیئت علمی سازمان ملل متحد، کارشناسان تاکید کردند که به احتمال ۹۵ درصد فعالیت های بشر عامل اصلی گرمایش کره زمین از دهه ۱۹۵۰ میلادی به این سو بوده است و اگر حجم گازهای گلخانه ای با همین ضریب فعلی افزایش پیدا کند ممکن است درجه حرارت مبداء کره زمین بین ۴ تا ۵ درجه افزایش یابد.


با وجودیکه برخی از کارشناسان این نکته را مطرح کرده اند که نقش جزر و مد در فعالیت های خورشید از تاثیر گازهای گلخانه ای بیشتر است، هیئت علمی سازمان ملل متحد تاکید دارد که تغییرات در فعالیت خورشید در روند گرمایش کره زمین نقش بسیار ناچیزی ایفا می کند.


پروفسور لاکوود می گوید با وجودیکه میزان تابش اشعه ماورا بنفش تحت تاثیر چگونگی فعالیت های خورشید تغییر می کند ولی در سایر اشعه های خورشیدی که معمولا به بخش های عمقی تر جو زمین نفوذ می کنند تغییری ایجاد نمی شود. وی می افزاید:" اگر ما تمام اطلاعات علمی در مورد نقش گرما و نور خورشید در آب و هوای کره زمین را مبنا قرار دهیم و تحولات مربوط به دمای جو زمین را هم در نظر بگیریم، می بینیم که حتی در شدیدترین دوره های افت و خیز فعالیت خورشید تاثیر این عامل روی محیط زیست کره زمین بسیار ناچیز است."


پروفسور لاکوود در ادامه یادآوری می کند که حتی اگر در یک دوره مشخص فعالیت های خورشید روی آب و هوای بخشی از کره زمین تاثیر بگذارد طی یک مدت چند ساله این حد از تفاوت در آب و هوای عمومی کره زمین مستحیل خواهد شد. ولی در هر صورت نباید فراموش کرد که افت و خیز فعالیت های خورشید الگوهای شناخته شده آب و هوا در هر بخشی از کره زمین را تغییر خواهد داد.



"دوران بسیار عجیبی از حیات خورشید است ولی در عین حال نشان می دهد که دانش ما از این ستاره چقدر ناچیز است"


پروفسور ریچارد هریسون از آزمایشگاه فضایی روترفورد اپلتون


اما به گفته دکتر گرین تغییر در الگوی آب و هوای بخشهای مختلف کره زمین تنها پیامد کاهش فعالیت های خورشید نیست. او می افزاید:" اگر خورشید خیلی غیرفعال شود یکی از پیامدهای آن این خواهد بود که پدیده طبیعی که اصطلاحا به آن نورهای شمالی می گوئیم کمتر اتفاق خواهد افتاد. این پدیده محصول اصابت یا تماس بخشی از توده عظیم گازهای خورشیدی با قطب مغناطیسی کره زمین است که معمولا نور عظیمی را در جداره خارجی جو زمین تولید می کند وتابش آن به شمالی ترین نقاط زمین می رسد."


ولی در عین حال سکوت خورشید می تواند پیامدهای مثبتی نیز داشته باشد . حرکت توده های عظیم گاز خورشیدی در منظومه ما و به هنگام عبور از مدار زمین معمولا روی شبکه های توزیع برق، ماهواره ها، ارتباطات رادیویی و البته سیستم های جهتیاب تاثیر منفی می گذارند. بنابراین کاهش فعالیت های خورشید ممکن است باعث شود که برای ساختار و شبکه های خدماتی که بشر به شدت به آن نیاز دارد مشکلات کمتری به وجود بیاید.


با وجودیکه در مورد پیامدهای دوران غیرفعال خورشید هنوز دانش و اطلاعات کافی وجود ندارد، دانشمندان در یک نکته شک ندارند و آن این است که خورشید ما یک ستاره غیرقابل پیش بینی است و هر اتفاقی ممکن است در آن بیافتد.


پروفسور هریسون می گوید:" به نظر می رسد که این دوره بسیار عجیبی از حیات خورشید است ولی در عین حال همین تغییرات نشان می دهد که دانش ما در مورد این ستاره چقدر ناچیز و بی مقدار است. چون خورشید واقعا یک هیولای پیچیده ای است."

Tuesday, January 28, 2014

اگر من خدا بودم

این نوشته رو نمیشه تأیید کرد نقدش هم خیلی ساده س ولی برای تفریح خیلی جالبه و لبخندی بر لبها مینشونه. تنها اینو بگم که اگر همه آنچه که نویسنده گفته عملی میشد باز هم آش همان بود و کاسه همان. نمونه اش هم خانواده است: بچه توی خانواده تا سن هفت سالگی همون جوریه که نویسنده آرزو کرده ولی میبینیم که آخرش چی میشه!! 
این رو هم بدونیم خدا خودخواه ترین وجوده. ما رو نیافریده که کیف کنیم. ما رو آفریده که خودش کیف کنه. و کیفش را هم میکنه. اولا ما رو آفرید تا از تنهایی دربیاد چون از تنهایی خیلی بدش میومد. نگفتم نیاز داشت. حواستون رو جمع کنین. تنها دوست داشت... چیزای دیگه هم پیامدهای آفرینشش بود. مثلا اگر میخواست اتوماتیک ستایش بشه که فرشته ها رو پیش از ما آفریده بود ولی میخواست کسی رو بیافرینه که بتونه سرپیچی کنه و نکنه!! تا ستایشش ارزش داشته باشه. برای همین میگم که خدا خیلی خودخواهه!! خودخواهی ما آدما هم به این دلیله که از روح خودش به ما هم بخشی رو داده. اگر ما خودخواه نبودیم که دنبال هیچ کاری نمیرفتیم و دپرس میشدیم!؟؟


اگه من خدا بودم
اگه من خدا بودم وقتی شیطان در برابر انسان سجده نکرد خشتکش رو در میاوردم و از بارگاه بیرونش میکردم !(که همین کار را هم کرد.)
چه معنی داره شیطان به حرف خدا گوش نکنه !
وقتی میخواستم پیغمبر خلق کنم از ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر ۶۲۰۰۰ نفرش رو از زنان منصوب میکردم تا عدالت رعایت بشه !
کمی سلیقه به خرج میدادم و بجای اینکه خونه خودم رو در صحرای خشک و بی آب و علف عربستان بنا کنم در سواحل جزایر هاوایی یه خونه ی شیک و مدرن بنا میکردم با سوییت های مجهز و مجانی برای زواری که برای زیارت میومدن !
هیچوقت خونه ی خودم رو در انحصار مسلمون ها قرار نمی دادم و همه حق داشتن بیان خونه م …
حتی بی خدا ها ! قدمشون سر چشم ! زوار بجای اینکه تو صحرای عرفه بدو بدو کنن کنار ساحل بدو بدو کنن حالشو ببرن!
یه مشت از این حوری ها و قلمان رو هم مامور میکردم به حجاج سرویس بدن و پذیرایی کنن تا زیارت بهشون بهتر بچسبه !
اصلا نمیذاشتم آدما صبح و ظهر و شب هی نماز بخونن و سجده کنن و حرفای تکراری بزنن! کمبود که ندارم هی بخوام طفلکی ها رو اذیت کنم که !
همه مسجد ها رو هم جمع میکردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست میکردم !
یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست میکردم که توش سه تار بزنن و بخونن !
هر کسی هم که من رو صدا میزد و میگفت اِی خدا زود بهش میگفتم جونم …عزیز دلم …نه اینکه محل سگ هم نذارم! بنده آفریدم باید سرویس بدم دیگه … گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون !
قشری به نام روحانیت رو اصلا خلق نمیکردم! به بنده هام همه یه جو عقل میدادم تا بتونن بد رو از خوب تشخیص بدن و نیازی به فتوا و این مزخرفات نباشه !
عزراییل رو هم میفرستادم اونجا که عرب نی انداخت بره غاز بچرونه ! به جای عزراییل یه حوری خوش هیکل سفید و بلوری میفرستادم تا جون مرد ها رو بگیره و یک جوان رعنای خوش هیکل رو هم میفرستادم تا جون خانمها رو بگیره ! (اینجوری دیگه نه تنها کسی از مرگ نمیترسید بلکه این پیرزن پیرمردها هی از خدا مرگ میخواستن نصفه شبی) !
جون بچه ها رو هم اصلا نمیگرفتم ! اصلا اجازه نمیدادم انسان ناقص و معلول به دنیا بیاد … ریشه ی جنگ رو هم خشک میکردم بجاش عشق و عطوفت و مهربونی میکاشتم !
سعی میکردم حضورم اونقدر در زندگی مردم ملموس باشه که دیگه هیچ کس نگه خدای چی! کشک چی! ….. خدا کیلو چند؟ ….. کدوم خدا؟
آخ که اگه خدا بودم یه بهشت توی یکی از سیاره ها خلق میکردم آخرین مدل! نه اینجوری که توی جوب هاش (جوی هاش) شیر و عسل بیاد!! اونایی که بنده صالح بودن میفرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطا کار بودن و بنده های درست درمونی نبودن بجای جهنم میفرستادم توی ایران زندگی کنن قدر عافیت رو بدونن !

رشد 'چشمگیر' سرطان در استان خوزستان

رشد 'چشمگیر' سرطان در استان خوزستان



سه شنبه 28 ژانويه 2014 - 08 بهمن 1392

در دو دهه اخیر و درپی وخامت شرایط زیست محیطی استان خوزستان درنتیجه کاهش شدید آب ورودی به این استان و خشک شدن آن و به راه افتادن طوفان های شن، پزشکان نسبت به رشد سریع بیمارهای قلبی وعروقی وسرطان هشدار داده اند.
دکتر پدرام رئیس سابق بیمارستان شفای اهواز در ۲۳ مهرماه ۱۳۸۷ شمسی درخصوص رشد بیماری سریع بیماری سرطان وافزایش حالت های تشخیص داده شده دربیمارستان شفای اهواز گفت: "تعداد بیماران سرطانی در استان خوزستان رو به افزایش است بطوری‌که سالانه بیش از یک هزار مورد جدید ابتلا به بیماری سرطان در کودکان و بزرگسالان به ثبت می‌رسد."
همچنین دکتر شهرام ابراهیمی، کارشناس برنامه سرطان مرکز بهداشت اهواز گفته است که از میان بیش از صد نوع سرطان شناسایی شده، ۵۲ نوع سرطان در استان دیده می‌شود و مرگ و میر ناشی از سرطان به تنهایی بیش از مرگ و میر به علت بیماری‌های ایدز، سل و مالاریا است.درگزارشی که پیشتر روزنامه اعتماد منتشر کرده، به نقل رئیس جدید بیمارستان شفای اهواز، که یکی بیمارستان‌های تشخیص و معالجه سرطان است، بیان کرده که طی سالهای اخیر سرطان رشد ۵۰۰ درصدی داشته است.
به جز برخی اظهار نظرهای دیگر اطلاع بیشتری درباره رشد چشمگیر سرطان دراین استان نمی توان یافت. علت این امر نیز ممنوع شدن انتشار هرگونه آمار درباره بیمارهای قلبی وعروقی وسرطان ودیگر بیمارهای مرتبط به بحران فعلی محیط زیست اهواز، ازسوی مسئولان استانی است.
به منظور بررسی این پدیده، با استفاده گزارش های رسمی وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی، آمارهای مربوط به تعداد مبتلایان به سرطان دراستان طی سالهای ۸۳ تا ۸۸ شمسی را جمع آوری کرده و پردازش آماری کرده ایم.
آمار رسمی شمار زنان مبتلا به سرطان از ۸۵۸ نفر درسال ۱۳۸۳ به ۲۴۰۶ و ۲۲۷۳ نفر درسالهای ۱۳۸۷ و۱۳۸۸ رسیده است. همین میزان درمردان از ۱۰۶۹ نفر درسال ۱۳۸۳ به ۲۶۶۹ و ۲۶۰۲ درسال های ۱۳۸۷ و۱۳۸۸ افزایش یافته ودرهمین سالها مجموع کل حالت های سرطانی دراستان از ۱۹۲۷ به ۵۰۴۷ و ۴۸۷۵ نفر رسیده است.
بررسی شمار مبتلایان به سرطان نشان میدهد که تعداد مردان وزنان مبتلا به سرطان از سال ۸۳ شمسی تا ۸۸ شمسی همواره درحال افزایش بوده است درسال ۸۷ و۸۸ شمسی جهش خیلی شدیدی درتعداد مبتلایان به سرطان نسبت به سالهای قبل دیده می شود. دراین زمینه پیشتر آمارهایی درباره وضعیت آلودگی شدید هوای اهواز به واسطه ذرات ریز منتشر شده است که نشان می‌دهد غلظت ذرات ریز آلاینده هوا دراین سال "دهها برابر حد مجاز است".

تخمین تعداد مبتلایان به سرطان

آمارهای رسمی بدست آمده تنها مربوط به سال های ۸۳ تا ۸۸ شمسی است. با استفاده از این آمارها، می‌توان تعداد مبتلایان به سرطان دراستان را با مقدار خطای معقولی تخمین زد. تخمین‌ها نشان می دهد که طی سالهای ۸۳ تا ۸۸ شمسی، به طور متوسط سالانه ۶۶۵ نفر به تعداد کل حالت های جدید ابتلا به سرطان، افزوده می شود.
تعداد کل مبتلایان به سرطان دراستان درسالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ شمسی، به ترتیب ۵۶۲۹، ۶۲۹۳، ۶۹۵۸، ۷۶۲۲ نفر تخمین زده می شود.
براساس تخمین های صورت گرفته تعداد مبتلایان به سرطان درسال ۹۲ درمقایسه با سال ۱۳۸۳ افزایشی درحدود ۴۰۰ درصد نشان می دهد.

سرطان درمیان زنان استان

دردوره‌ای که آمارهای رسمی دردست است می توان میزان سرطان را درآغاز و پایان این دوره مقایسه کرد. ازآنجائیکه شمار حالت های سرطانی درسالهای ۱۳۸۷ و۱۳۸۸ تقریبا مشابه است اما به دلیل اینکه حداکثر میزان سرطان در دوره مذکور درسال ۱۳۸۷ ثبت شده است، لذا ۱۳۸۷ با سال ۱۳۸۳ مقایسه می شود.
مقایسه نشان می دهد درتمامی انواع سرطان، حالت های سرطانی درسال ۸۷ نسبت به سال ۸۳ افزایش زیادی نشان می دهند.
بیشترین افزایش تعداد حالتهای سرطانی درهر ۱۰۰ هزار نفر(ASR) درزنان، مربوط به سرطان پستان است که بیش از ۲۴ حالت درهر ۱۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. پس ازآن سرطان پوست با بیش از ۸ حالت وسرطان ریه و سرطان روده هرکدام بیش از ۵ حالت درهر ۱۰۰ هزار نفر، افزایش نشان داده اند.
یکی دیگر ازراههای مقایسه تعداد حالتهای سرطانی درسالهای ۸۳ و۸۷، مقایسه نسبی آنها است. کمترین درصد افزایش حالتهای سرطانی(ASR) به سرطان غدد لنفاوی با ۳۱ درصد وبیشترین درصد افزایش با ۸۵۰ درصد مربوط به سرطان غدد بزاقی است. سرطان پستان که یکی ازشایع ترین انواع سرطان درزنان است ودرحدود ۲۵ درصد کل حالت های سرطان زنان استان را شامل می شود، از ۲۱۵ حالت سرطان در سال ۸۳ به ۶۴۳ حالت درسال ۸۷ افزایش یافته است. براین اساس سرطان پستان درمیان زنان ۱۵۰ درصد افزایش نشان می دهد.
سرطان های غدد لنفاوی، دهانه رحم، کیسه صفرا، تیروئید، تخمدان، معده، دستگاه خونساز، لب ودهان، مری، حلق از ۳۱ درصد تا ۷۷ درصد افرایش داشته اند. دیگر انواع سرطان نظیر پوست ۱۰۵ درصد، روده ۱۱۳ درصد، "سایر بخشهای رحم" ۱۱۶درصد، پستان ۱۵۰ درصد، حنجره ۲۱۲ درصد، مثانه ۲۳۱ درصد، لوزالمعده ۳۹۳ درصد، کبد ۴۱۵ درصد، مغزواعصاب ۴۳۰ درصد، کلیه ۴۳۲ درصد، ریه ۴۳۷ درصد و سرطان غدد بزاقی ۸۵۰ درصد افزایش یافته اند.
بررسی‌های سال ۸۷ شمسی نشان می دهد که سرطان پستان با بیش از ۲۶ درصد شایع ترین نوع سرطان درمیان زنان است. پس از آن سرطان پوست درحدود ۱۰ درصد، سرطان روده و سرطان دستگاه خونساز هرکدام درحدود ۶ درصد وسرطان معده وریه هرکدام درحدود ۵ درصد، دیگر انواع نسبتا شایع سرطان درمیان زنان این استان هستند

سرطان درمیان مردان

تعداد حالتهای سرطانی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت(ASR) در تمامی انواع سرطان به استثنای سرطان بیضه وسرطان تیروئید، درسال ۸۷ درمقایسه با سال ۸۳ افزایش یافته اند. بیشترین افزایش تعداد حالتهای سرطانی درمردان، مربوط به سرطان های ریه و معده وپروستات است که هرکدام بیش از ۷ حالت درهر ۱۰۰ هزار نفر افزایش یافته اند. پس ازآن سرطان های روده، کبد، دستگاه خونساز، پوست، سرطان مثانه و سرطان مغزواعصاب با بیش از ۵ حالت درهر ۱۰۰ هزار نفر، افزایش نشان داده اند.
مقایسه نسبی میزان افزایش حالتهای سرطان درهر ۱۰۰ هزار(ASR) نفر نشان می دهد، کمترین درصد افزایش حالت های سرطانی به سرطان لب ودهان با ۴ درصد وبیشترین درصد افزایش با ۷۱۹ درصد مربوط به سرطان کبد است. سرطان لوزالمعده ۵۰۷ درصد، سرطان مغز واعصاب ۲۶۸ درصد، سرطان پستان ۲۱۸ درصد وسرطان ریه ۱۲۷ درصد افزایش یافته اند.
انواع دیگر سرطان نظیر سرطان های مری، معده، روده، کیسه صفرا، پروستات وسرطان کلیه افزایشی بین ۹۰ الی ۱۲۳ درصد داشته اند. همچنین سرطان های غدد لنفاوی، حنجره، پوست، حلق، دستگاه خونساز افزایشی بین ۳۰ الی ۷۰ درصد داشته اند.
تنها دونوع سرطان تیروئید وسرطان بیضه هستند که به ترتیب ۱۸ درصد و ۷ درصد کاهش یافته اند. البته این دونوع سرطان کمیاب بوده وکمتر از یک ونیم درصد حالتهای سرطانی را شامل می شوند.
بررسی‌های درسال ۸۷ شمسی نشان می دهد که سرطان پوست با ۱۱.۶ درصد شایع ترین نوع سرطان درمیان مردان است. پس از آن سرطان های معده، ریه، پروستات هرکدام درحدود ۸ درصد، سرطان مثانه و سرطان روده هرکدام درحدود ۷ درصد، دیگر انواع نسبتا شایع سرطان درمیان مردان این استان هستند.
بررسی آمارهای رسمی مربوط به دوره ۱۳۸۳ - ۱۳۸۸ نشان می دهد تقریبا میزان ابتلا به تمامی انواع سرطان درزنان ومردان افزایش یافته است. درهمین دوره، درزنان ۱۲ نوع سرطان و درمردان ۱۰ نوع سرطان بیش از دوبرابر افزایش یافته اند. پیشتر نیز مسئولان استانی ازتشخیص ۵۲ نوع سرطان در این استان خبر داده بودند.

دکتر غلامحسین ساعدی(گوهرمراد)

سه کتاب ساعدی مجوز نشر گرفت


سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر
                                                               
                                            دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۶
884-3.jpg
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سه کتاب «آی باکلاه آی بی‌کلاه»، «ضحاک» و «وای بر مغلوب» ساعدی (گوهرمراد) برای تجدید چاپ مجوز نشر گرفته و در انتشارات نگاه منتشر خواهند شد.
«آی باکلاه آی بی‌کلاه» یک نمایشنامه است که شخصیت‌های آن عبارت‌اند از خبرنگار و راننده.
نمایشنامه «ضحاک» نیز هجویه‌ای علیه دیکتاتوری است که زبانی تمثیلی دارد و در آن به دست‌نشاندگان بیگانه‌ای اشاره می‌شود که از خارج از کشور به داخل می‌آیند.
«وای بر مغلوب» هم دیگر نمایشنامه ساعدی است که در سال 1349 نوشته و چاپ شده است.

زندگی و آثار او به نقل از ویکی پدیا:

زندگی‌نامه

ساعدی در ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. دکتر علی اکبر ساعدی جراح برادر دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و شاعر شهیر و برجسته در باره برادرش و مدرسه طالقانی (منصور سابق) تبریز می‌گوید:[۲]
«غلامحسین ساعدی پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، کوچه غیاث در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. دبیرستان منصور در زمینی بنا شده بود که قبلاً قبرستان بود، به هنگامی که منصور استاندار آذربایجان شده بود این دبیرستان سر و سامان گرفت و برای همین نام منصور را روی دبیرستان ما گذاشته بودند، دبیرستان خیلی خوبی بود، معروف بود، اتوریته داشت و خیلی هم از خانه ما دور نبود.»
او کار خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد. در نوجوانی به طور هم‌زمان در ۳ روزنامهٔ فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب می‌نوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیری‌ها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد.[۳][۴] وی تحصیلات خود را با درجه دکترای پزشکی، گرایش روان‌پزشکی در تهران به پایان رساند. مطبش در خیایان دلگشا در تهران قرار داشت و او بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه می‌کرد. ساعدی با چوب بدست‌های ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، پرواربندان، دیکته و زاویه و آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد و نمایشنامه‌های او هنوز هم از بهترین نمایشنامه‌هایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شده‌اند. او یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی،رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلجو... تئاتر ایران را در سال‌های ۴۰-۵۰ دگرگون کرد[نیازمند منبع]. پس از ۱۳۵۷ ساعدی ایران را ترک کرد و در فرانسه اقامت نمود. نمایشنامه اتللو در سرزمین عجایب را در غربت نوشت. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده‌شد.[۵]

مجموعه داستان‌ها

رمان



آرامگاه غلامحسین ساعدی در قطعهٔ ۸۵ گورستانپرلاشز، پاریس

نمایش‌نامه

  • ۱۳۳۹ - کار بافک‌ها در سنگر
  • ۱۳۴۰ - کلاته گل
  • ۱۳۴۲ - ده لال بازی ۱۰ نمایش نامه پانتونیم
  • ۱۳۴۴ - چوب به دست‌های ورزیل
  • ۱۳۴۴ - بهترین بابای دنیا
  • ۱۳۴۵ - پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
  • ۱۳۴۶ - آی با کلاه، آی بی کلاه
  • ۱۳۴۶ - خانه روشنی ۵ نمایشنامه
  • ۱۳۴۷ - دیکته و زاویه ۲ نمایشنامه
  • ۱۳۴۸ - پرواز بندان
  • ۱۳۴۹ - وای بر مغلوب
  • ۱۳۴۹ - ما نمی‌شنویم ۳ نمایشنامه
  • ۱۳۴۹ - جانشین
  • ۱۳۵۰ - چشم در برابر چشم
  • ۱۳۵۲ - مار در معبد
  • ۱۳۵۲ - قوردلار
  • ۱۳۵۴ - عاقبت قلم فرسایی ۲ نمایشنامه
  • ۱۳۵۴ - هنگامه آرایان
  • ۱۳۵۵ - ضحاک
  • ۱۳۵۷ - ماه عسل[۶]

فیلمنامه

تک‌نگاری‌ها

ترجمه

نمایش‌نامه‌های اجرا شده

  • ۱۳۴۲ - پانتومیم "فقیر" با بازی جعفر والی در تلویزیون
  • ۱۳۴۴ - نمایش "چوب بدستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و نمایش "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی انتظامی در تئاتر سنگلج
  • ۱۳۴۵ - نمایش " بامها و زیر بامها " و "از پا نیفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمایش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون
  • ۱۳۴۶ - نمایش "آی با کلاه، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمایشنامه‌های "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصیریان و نمایشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج، نمایشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی و "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی داوود رشیدی در تلویزیون
  • ۱۳۴۷ - نمایش " دیکته و زاویه" به کارگردانی داوود رشیدی درتئاتر سنگلج
  • ۱۳۴۸ - نمایش "پروار بندان" به کارگردانی محمدعلی جعفری در تهران و شهرستانها
  • ۱۳۴۹ - نمایش "وای بر مغلوب" به کارگردانی داوود رشیدی در تئاترسنگلج
  • ۱۳۵۱ - نمایش "چشم در برابر چشم" به کارگردانی هرمز هدایت در سالن دانشجویی
  • ۱۳۶۳ - نمایش "اتللو در سرزمین عجایب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهردیگر اروپا

Monday, January 27, 2014

حکایت وزیر و مداحان

حکایت وزیر و مداحان
رحمانی فضلی وزیر کشور:
-         به ...  به ... مداحان عزیز! خوشامدید. بفرمایید... بفرمایید... و آنها را به نشستن دور میز بزرگ ملاقات دعوت کرد.
آقای وزیر در نظر داشت تا با لیلی به لالای مداحان گذاردن و تحویل گرفتنشان بلکه بتواند کاری بردوششان بگذارد و به جامعه خدمتی کنند. در نتیجه پس از چیدن مقدمات گفت:
-         چون شما خوب با جامعه ارتباط برقرارمیکنید و ... و... بیایید کاری هم برای خدا انجام دهید.
-         سخنگوی مداحان گفت: یعنی تا حالا برای خدا نبوده؟
-         نه... منظورم...!! بگذریم.
-         خوب بفرمایید چه کاری؟
-         از آنجا که همکاران شما بسیارند وهر روزه بیشتر نیز میشوند و همه جا هم حضور دارید در هر شهر و دیار و محلی که هستید یک جایی برای حمایت از معتادان و خانواده های اونها درست کنید... هنوز حرف وزیر تمام نشده بود که اخمای مداحان رفت تو هم و نماینده گفت:
-         بنده خدا ما اومدیم از شما کمک بگیریم شما میخای مارو سر کار بذاری؟
-         خواهش میکنم. بفرمایید چه کاری از من برمیاید براتون انجام بدم؟
-         هیچی. تنها توی هر شهری هر جایی که ما نماینده داریم برای هماهنگی همکارای ما یک دفتر درست کنید. چیزی هم خرجش نمیشه فقط هر استان صد میلیون تومن. سرانگشتی حساب کنیم سالی دومیلیادوچهارصد میلیون تومن!! ناقابل. بعد دور و بر خودشو نگاه کرد و پرسید: درست گفتم؟ بیست و چهار استان داریم دیگه...
-         الحمدلله شماها که خیلی پولدار هستید... از هر جلسه مداحی میلیونی پول درمیارید و تو خیلی کارای اقتصادی هم شراکت دارید... همه جا هم دست دارید چرا خودتون چنین کاری رو برای خودتون انجام نمیدید؟ ما هم به استاندارامون میگیم با شما همکاری کنند.
-         یعنی شما نمیخوای سرکار بمونی؟
-         متوجه نشدم این حرف چه ربطی به موضوع داره؟
-         قدیما میگفتن به گربه هه گفتن با آخوند جماعت در نیفت و گرنه فردا صبح گوشتت رو حلال میکنن و خود دانی. البته این مثال رو خود آقایون آخوندا دراورده بودند تا مردم از اونا حساب ببرن... این روزا که خا... همه رو کشیدن و دیگه کسی جرأت نمیکنه با آخوند در بیفته که عواقبش او...ه خیلی زیاده... شاید کیسه شون به تن شما یا یکی از بستگان شما هم خورده باشه... حالا ما جای اونا رو گرفتیم. الان ما توی جلسه هامون همه کار میکنیم. رتق و فتق خیلی از کارا به دست ماست. کاندیدای رئیس جمهوری و مجلس و... معرفی میکنیم. خیلی چیزا دست مارو میبوسه. مثلا ممکنه ما وزیر هم عوض کنیم!!... خواهش میکنیم با ما در نیفت وگرنه قضیه قضیه همون گربه هس... آ... آ... قضیه هفت تیرکشمون هم که تازه س و یادتون نرفته... خنده حضار...
-         عجب کشور گل و بلبلی داریم. ما هم شدیم وزیر؟!! خوش به حال اونایی که تو دولت میرحسین موسوی وزیر بودند. اگر تهدید میشدن دستکم یک ربطی به کارشون داشت...
-         چه فرمودید...؟
-         داشتم میگفتم اون موقع هم یک بازاری سرشناس وزیر بازرگانی رو تهدید کرده بود که اگر فلان کار رو برای ما نکنی عوضت میکنیم. خوب یک ربطی به هم داشت. ولی شما که ...
-         ای ول. گلی به گوشه جمالتون. شما که تجربه اون زمانا رو هم داری این زمون که هر چه باشه دیگه حساب کتاب دارتر از اون موقع نیست که!! هست؟
-         نه اصلا نیست. پس یا علی مدد!! قبول کن... بزن قدش... ما هم زحمت کم کنیم دیگه... دو میلیارد و... چیزی نیست... پول تنها دو تا پورشه میشه...
-         شماها ممکنه پورشه سوار بشین ولی ما وزیرا اگر هم بتونیم رعایت شؤونات رو باید بکنیم. اما چرا نمیگید پول هزار تا دبستان مثل شین آباد میشه ... بله ...؟
            
مایه و پایه این نوشته خبری از بی بی سی فارسی(پنجم بهمن 92) است.