Saturday, October 18, 2014

زنان اروپایی و داعشیان

چرا زنان مسلمان کشورهای غربی به گروه دولت اسلامی می‌پیوندند؟

  • 16 اکتبر 2014 - 24 مهر 1393
خدیجه که در این عکس در کنار شوهرش دیده می شود، در توییتر خود نوشته بود می خواهد اولین زن جهادی باشد که یک گروگان غربی را می‌کشد
خبرهای اخیر مربوط به مفقود شدن یسرا حسین دختر دانش آموز، اقصی محمود دانشجو و خواهران دوقلو به نام سلما و زهرا حلین، نگرانی ها در مورد گرایش زنان مسلمان بریتانیایی به افکار و گروه‌های اسلامگرای تندرو را افزایش داده است.
ارزیابی ها نشان می دهند که بین ۵۰ تا ۶۰ زن مسلمان بریتانیایی از طریق خاک ترکیه به سوریه رفته تا به گروه تندرو دولت اسلامی بپیوندند. علاوه بر بریتانیا زنان مسلمان دیگری هم از کشورهای آمریکا، اتریش، فرانسه، هلند، کانادا، نروژ و سوئد به این گروه پیوسته اند.
اما چرا زنان مسلمان اهل کشورهای غربی به گروه تندرویی مثل دولت اسلامی می پیوندند؟
در مورد یسرا حسین پیوستن او به گروههای تندرو و سفر او به سوریه کاملا قطعی نیست ولی پلیس بریتانیا احتمال می دهد که او به سوریه رفته باشد. اما در مورد دیگران می توان اخبار و جزییات سفر به سوریه و پیوستن آنها به گروه دولت اسلامی را در شبکه های اجتماعی دید.
از این نمونه ها می توان به خوبی دید که شبکه های اجتماعی بر پیوستن زنان مسلمان کشورهای غربی به گروههای تندرو تاثیر بسیار زیادی دارند. این ابزارها راهنمایی و کمک های لازم برای مسافرت را در اختیار داوطلبان قرار می دهند و در عین حال یک منبع تبلیغاتی مهم برای گروه دولت اسلامی هستند که تصویر ایده آلی را از زندگی و جهاد زیر پرچم این گروه ارائه می دهند.
ابتدا اکثر زنانی که به سوریه می رفتند با هدف پیوستن به شوهرانشان سفر می کردند که جزو پیکارجویان گروه دولت اسلامی هستند.
اقصی محمود دانشجویی که به سوریه رفت و در آنجا با یک پیکارجوی گروه دولت اسلامی ازدواج کرد
به عنوان مثال خدیجه زن مسلمان اهل جنوب لندن، که در کمال بی رحمی در یکی از پیامک های توییتری خود نوشته بود می خواهد اولین زن جهادی باشد که یک گروگان غربی را می کشد، پس از توافق بر سر ازدواج با یک پیکارجوی سوئدی عضو گروه دولت اسلامی به نام ابوبکر به سوریه رفت.

'عروسان جهادی'

در چنین مواردی پیوند خانوادگی در تسهیل سفر آنها نقش مهمی ایفا می کند. اما در سایر موارد مطالب شبکه های آنلاین مسایل مربوط به سفر آنها را حل کرده و به آنها کمک می کند که پس از رسیدن به قلمرو گروه دولت اسلامی با افراد هموطن خود تماس برقرار کنند. سفر بین المللی نه چندان گران و نه چندان دشوار است و با کمک راهنمایی ها و برنامه ریزی‌هایی که از طریق اینترنت صورت می گیرد ساده تر هم می شود.
ماجراهای مربوط به سفر این زنان به سوریه برای ازدواج با پیکارجویان گروه دولت اسلامی که "عروسان جهادی" لقب گرفته اند، در هفته های اخیر توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است.
در چند مورد پیکارجویان گروه دولت اسلامی با خانواده زنان مسلمانی که از فرانسه به سوریه رفته اند تماس تلفنی گرفته و برای ازدواج با دخترشان از آنها اجازه گرفته اند.
صفحات شخصی پیکارجویان گروه دولت اسلامی روی شبکه های اجتماعی به شدت محبوب شده و تعداد زیادی از دختران مسلمان از کشورهای غربی به آنها پیام فرستاده و تقاضای ازدواج می کنند.
پلیس بریتانیا احتمال می دهد که یسرا حسین که از ماه سپتامبر مفقود شده به سوریه رفته و به گروههای تندرو پیوسته است
میا بلوم از اساتید مرکز پژوهش های امنیتی و تروریسم در دانشگاه ماساچوست آمریکا معتقد است که به زنان به عنوان "کارخانه تولید بچه" برای افزایش جمعیت دولت "بنیادگرای" اسلامی نگاه می‌شود.
اما آنچه که ذکر شد به این معنا نیست که تنها انگیزه این زنان برای پیوستن به گروه دولت اسلامی پیدا کردن شوهر است. مفهومی که "عروسان جهادی" نام گرفته فقط بخشی از یک تصویر بزرگتر است.
تصمیم آنها برای رفتن به سوریه و پیوستن به این گروه یک بعد دیگر هم دارد. این زنان به این خاطر به گروه دولت اسلامی می پیوندند چون یک اتوپیای سیاسی جدیدی را تبلیغ می کند که مشارکت در جهاد و تاسیس یک حکومت اسلامی جدید است.

خشونت و زندگی خانوادگی

رهبر گروه دولت اسلامی سعی کرده که این گروه را چیزی فراتر و متفاوت از یک گروه مسلح جلوه دهد و از پزشکان، مهندسان و متخصصان بخش ساختمان خواسته است تا برای ایجاد یک حکومت اسلامی خالص به آنها بپیوندند.
در مطالبی که این زنان روی شبکه اینترنت منتشر می کنند عناصر آرمانی و ایده آل گرایانه زیادی وجود دارد که نشان می دهد آنها می خواهند جزیی از یک طرح سیاسی باشند که از نگاه آنها هدفش بنای یک نظم جدید و یک زندگی خوب براساس شریعت است.
در تصویری که آنها از این "خلافت" جدید ارائه می دهند زنان انواع و اقسام مشاغل و وظایف را برعهده دارند. به عنوان مثال در شهر رقه سوریه زنان می توانند به واحدی به نام الخنسا بپیوندند که یک نیروی به اصطلاح پلیس نهی از منکر است و از قرار معلوم زنان مسلمان بریتانیایی آن را تاسیس کرده اند.
تصاویری توسط این افراد منتشر شده که در آنها می توان زنان مسلح به کلاشنیکف، زنانی که جلیقه مخصوص بمب گذاری انتحاری پوشیده اند و حتی زنان دیگری را دید که یک سر بریده را در دست گرفته اند. ولی در عین حال این زنان آشپزی می کنند، به کارهای خانه داری مشغولند، برای نوشیدن قهوه دور هم جمع می شوند و وظایف مادرانه را هم انجام می دهند.
این ترکیب از خشونت و زندگی خانوادگی است که بسیاری از این زنان را به خود جذب کرده است. یک پزشک زن اهل مالزی در پیامک توییتر خود در ماه ژانویه نوشته بود: "گوشی پزشکی دور گردنم و کلاشنیکف روی شانه ام. شهادت بزرگترین آرزوی من است."
آنچه تاکنون گفتیم عوامل سیاسی هستند که این افراد را به خود جذب می کند. ولی در عین حال عوامل دافعه ای نیز در تغییر مسیر زندگی این زنان و هول دادن آنها به سوی اسلام گرایی افراطی دخیل است.

مجذوبیت ساده لوحانه

در تمام نوشته های این زنان که روی شبکه های اجتماعی منتشر شده می توان دید که به اعتقاد آنها جوامع غربی نتوانسته اند زنان جوان مسلمان را در خود جذب کرده و به عنوان شهروندان این جوامع در آنها احساس تعلق و ارزش را ایجاد کنند.
به عنوان مثال یک زن مسلمان اهل هلند به نام خدیجه در گفتگو با وب سایت المونیتور که مرکز آن در آمریکاست، گفت:"من همیشه می خواستم تحت قوانین شریعت زندگی کنم. این در اروپا هیچگاه عملی نخواهد شد." این زن در مورد ناکامی های جوامع غربی و سخت گیری های این جوامع برای اجرای مناسک مذهبی مسلمانان (از جمله ممنوعیت پوشیدن برقع در فرانسه) صحبت کرده و از سیستم سیاسی حاکم بر کشورهای غربی نیز انتقاد می کند.
اما تناقض در این است که این افراد گذشته از نقل قول هایی از قرآن که در صفحات شخصی خود در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند، در مورد جنگی که در منطقه اتفاق افتاده و یا در مورد شریعت و بنیان های دین اسلام اطلاعات ناچیزی دارند.
ماجرای زنانی که از کشورهای غربی به سوریه رفته تا به گروه دولت اسلامی بپیوندند ترکیبی از انگیزه های سیاسی و شخصی آنها را به شکل برجسته ای نشان می دهد. ولی در عین حال نشان می دهد که هم انگیزه ها و هم شناخت آنها از تصمیمی که گرفته اند محصول یک مجذوبیت ساده لوحانه است.

Friday, October 17, 2014

اولین نتیجه طرح نمایندگان مجلس در افزایش هرج و مرج اجتماعی

مقصر کیست؟
به دنبال متهم کمتر بگردید که اگر یکی را دستگیر کنید دیگری جایش را میگیرد. باید به ریشه آن پی ببرید که همانا طرح آن دسته از نمایندگان مجلس است که  امنیت اجتماعی را به خطر میاندازد. باید به آنان هشدار بدهید که طرحشان جز دامن زدن به این گونه هرج و مرجها نتیجه دیگری دربرندارد.

جزییات اسیدپاشی‌های اخیر به زنان اصفهانی

» سرویس: استان ها - اصفهان
شب‌ گذشته در خیابان مهرداد اصفهان به یک خانم جوان اسیدپاشی شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه اصفهان، به گفته شاهدان عینی و کسبه این خیابان، زن جوان در حالی که سوار بر خودروی سمند خود بود توسط مهاجمان ناشناس موتورسوار مورد اسیدپاشی قرار گرفت.
این حادثه زمانی اتفاق افتاد که از چندی پیش تاکنون در شبکه‌های اجتماعی مطالبی با محتوای اسیدپاشی به زنان بی‌حجاب در اصفهان منتشر می‌شود اما مشخص نیست که آیا حادثه شب‌گذشته ارتباطی با این مطالب داشته است یا خیر؟
شاهدان عینی این حادثه در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، گفته‌اند که این زن به شدت از ناحیه صورت و دست دچار سوختگی شده و به بیمارستان سوانح و سوختگی منتقل شد.
علی شجاعی یکی از کسبه خیابان مهرداد می‌گوید: زن جوان حدود 27 ساله بود و حجاب معمولی داشت.
وی ادامه می‌دهد: این چندمین باری است که در هفته‌های اخیر در خصوص اسیدپاشی به زنان جوان در اصفهان شنیده است.
سرهنگ حسین حسین‌زاده، جانشین فرماندهی انتظامی استان اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، با تأیید این خبر گفت: پلیس اصفهان در حال برنامه‌ریزی برای شناسایی متهمان است.
وی از علل وقوع این حادثه اظهار بی‌اطلاعی کرد.
هم‌چنین فضل‌الله کفیل، فرماندار اصفهان در پاسخ به این پرسش که گفته می‌شود این چندمین مورد از اسیدپاشی روی زنان در اصفهان در روزهای اخیر است، گفت: چند مورد اسیدپاشی اتفاق نیفتاده بلکه این دومین مورد بوده و هر دو حادثه با فاصله زمانی اتفاق افتاده و پلیس در حال بررسی این موارد است.
وی در پاسخ به اینکه آیا علت اسیدپاشی‌ها در اصفهان می‌تواند مربوط به مطالب منتشر شده مبنی بر اسیدپاشی بر زنان بدحجاب باشد یا خیر گفت: یکی از خانم‌ها که مورد اسید پاشی قرار گرفته متأهل است و احتمال دارد این حادثه مربوط به اختلافات شخصی باشد.
فرماندار اصفهان تاکید کرد: موضوعات این‌چنینی باید با دقت بررسی و سپس منتشر شود. باید حواشی کار را بررسی کنیم زیرا اگر خبر خامی در این خصوص منتشر شود به ایجاد نگرانی و عدم احساس امنیت در مردم کمک می‌کند و به پلیس اعلام شده که هر چه سریع‌تر در این زمینه اطلاع‌رسانی کند.

سخن گفتن پیرامون فساد پیگیرد قانونی! دارد

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، از رسانه‌هایی که به گفته او اسامی متهمان پرونده‌های فساد را منتشر و در مورد ابعاد این پرونده‌ها اغراق می‌کنند گفت دستور تعقیب قانونی آنها را داده است.

آقای لاریجانی امروز یکشنبه ۲۰ مهر (۱۲ اکتبر) در تهران گفت: "عده ای در رسانه ها و حتی بعضی مسئولان راه افتاده اند و می گویند که فساد همه جا را گرفته است. این کار اشتباهی است. مهم این است که یک دستگاه حکومتی عزمش در مبارزه با فساد جزم باشد که بحمدالله جمهوری اسلامی ایران این‌طور است."
به قول معروف: خود گویی و خود خندی خود مرد هنرمندی؟

مدعی شده ای که عزمتان را جزم کرده اید که با  فساد مبارزه کنید. ولی هدفت چیز دیگری است و میخواهی جلو اعلام آن را هم بگیری. همگان دانند که که این ادعا از حیطه شعار فرارتر نمیرود. زیرا: اولا کارد دسته خودش را نمیبرد. 
ثانیا چرا تاکنون عزمتان جزم نشده بود و اکنون پس از سی و اندی سال عزمتان جزم شده است؟ 
حتا اگر راست بگویید باید بدانید که ابعاد فساد آنقدر گسترده است که اگر با همه توانت هم بخواهی با آن مبارزه کنی به عمرت کفاف نمیدهد.

  نامه شجاعانه خشایار دیهیمی: 

آقای رئیس قوه قضائیه! باز هم که تهدید میکنی!

آقای رئیس قوه قضائیه ! باز هم که تهدید میکنی ! جز تهدید و ارعاب و زندان و شلاق چیزی هم نمیشناسی . در دست تو شلاق است در دل من اخلاق ! تو تهدید به احضار شهروندانی میکنی که فریادشان از فساد لانه کرده درنظام به هواست . آن هم نه فقط فساد مالی، بلکه فساد اخلاقی ،دروغگویی ، و حق را ناحق کردن . مرا هم زبان تهدید هست. مرجع من هم تو نیستس. عدالت است. تو از بزرگنمایی فساد در نظام میگویی من از لاپوشانی فساد در نظام . مسئول ارشد قانون ! قانون شکنان ، رانت خواران ، دروغگویان و تهمت زنندگان راست راست در این مملکت راه میروند و اگر بگویی بالای چشمتان ابروست متهم به بزرگنمایی فساد در نظام میشوند و عقوبت میبینند .طشت رسوایی هشت سال دولت از بام افتاده است. معاون اول رئیس جمهور بعد از مکیدن خون مردم تازه حالا که منصبش را از دست داده دارد محاکمه میشود و تازه یقین دارم که مجازات نمیشود آنچنان که باید. وقتی فساد معاون اول رئیس جمهور سابق محرز شده دیگر چه جای بزرگنمایی میماند ؟ تازه این یکی از آن هزاری است که نشد لاپوشانی اش کنید . و تو تهدید هم میکنی ؟ از تو بزرگترهایش در طول تاریخ لافهای بزرگتر زده اند . اما عاقبتشان را دیده ایم . من از قانون سخن میگویم . از همان چیز فراموش شده در این مملکت . اگر راست میگویی به قانون و به همین گزافه گویی ات عمل کن . من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامیخوانم . بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو میداند جواب بده . وگرنه من که میدانم تو کهریزک ها داری . گمان مبر که شهامت مدنی مرده است . نه از تو میترسم نه از لاف و گزافت . مردم قضاوتشان را کرده اند و باز هم خواهند کرد . امروز بر مسند قدرتی و غره به این مسند . من نه مسندی دارم و نه جز عزت انسانی ام سرمایه و قدرتی . قامت من اگر زیر بار زورتان خمیده است دلم سرفراز است . تو دلت خمیده است . فخر مفروش . روزگار تکلیف ما را با هم روشن خواهد کرد .
یک شهروند: خشایار دیهیمی

Thursday, October 16, 2014

Poletik 55 - مهمان هفته رعنا فرحان

داشتن یا نداشتن معما اینجاست... ثروتمندان ثروتمندتر شده اند!

داشتن یا نداشتن؟ کم داشتن یا زیاد داشتن؟ اکنون داشتن یا پس از این داشتن؟ 
همه اینها مساله اند...! معمایند...! بخوانید و بدانید:

طبق گزارشی که توسط یک بانک چندملیتی منتشر شده، یک درصد از ثروتمندترین‌های جهان در حال ثروتمندتر شدن هستند.

بانک چند ملیتی کردیت سویس در گزارش خود هشدار می‌دهد که افزایش نابرابری می‌تواند به رکود اقتصادی منجر شود. این گزارش می‌گوید میزان ثروت در جهان تا نیمه اول سال جاری به رقم ۲۶۳ تریلیون دلار رسید که افزایش ۸.۳ درصدی نسبت به سال پیش نشان می‌دهد. این بیشترین میزان افزایش سالانه از سال ۲۰۰۷ به این طرف است.
تا همینجا را از این بانک نگه دارید تا سری به ایران خودمان بزنیم و دوباره برگردیم:


پولدارهای تهران از نگاه نیویورک پست

اخیرا در شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک صفحه ای تحت عنوان ” بچه پولدارهای تهران” باز شده که در آن تصاویر تفریحات و خوشگذرانی های جوانان خانواده های پولدار تهرانی انتشار داده می شود.
باز شدن این صفحه بازتاب گسترده ای در رسانه های غربی داشته است و برخی رسانه های غربی با بازنشر تصاویر منتشر شده در این صفحه به تحلیل ابعاد و زوایای جامعه مدرن و شهری ایران پرداخته اند.
روزنامه نیویورک پست آمریکا با اشاره به باز شدن صفحه ” اینستاگرامی” بچه پولدارهای تهران می نویسد: تصاویر مشابه است. فرقی نمی کند که در آمریکا باشی یا در ایران اگر جزء آن یک درصد ” اولترا پولدارها” باشی زندگی ات در هر جای دنیا شبیه به هم است.
این گزارش می نویسد: صفحه اینستاگرامی بچه پولدارهای تهران از هنگام افتتاح (۱۳ سپتامبر) – کمتر از یک ماه پیش- تا کنون بیش از ۷۵ هزار تعقیب کننده یافته است.
این گزارش می نویسد: تصاویر نوجوانان و جوانان پولدار ایرانی دقیقا مشابه تصاویر جوانان پولدار آمریکایی است، ساعت های گران رولکس، اتومبیل های گران قیمت پورشه، لباس های برند و گران و خانه های بزرگ و استخر و..
یک کارشناس آی تی در تهران به روزنامه تایمز بریتانیا درباره عدم هراس این جوانان که عکس هایشان را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند ، می گوید: پدران بسیاری از این جوانان افرادغیر قابل دسترسی هستند و اگر مشکلی برای این جوانان پیش بیاید ، می توانند آنها را پنهان کنند.







 


داشتن و نداشتن خط ویژه


متن تراته تیتراژ اول فبلم سینمایی "خط ویژه" با صدای سینا حجازی....

                                                             
متن ترانه دیدی داری از سینا حجازی
چیه رفیق تیپامون نمیخوره به هم نه؟؟؟ انگار که یه جورایی شما اشراف زاده ای ما گدا زاده؟؟؟
نه عزیزم یه سری چیزا شماها داشتین ما نداشتیم
ما وام داشتیم شما نداشتین ، شما وان داشتین ما نداشتیم
ما با دست تو مدرسه آب میخوردیم ، لیوان داشتین ما نداشتیم
بازیمون تیله و تشتک بود، مال شما اسکی تو شمشک بود
ما رو کهنه بمون میبستن، مال شما خوشگل پوشک بود
دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باو
حرف ما دری وری بعد حرف، بیخود یه دست کتک بود
شما ناز بودی الهی، فحشتون گوله نمک بود
آرزوم توپ هفت سنگی بود، عشقت تلوزیون رنگی بود
خواب من شبا مداد سیاه، خواب تو مداد رنگی بود
ما تو رویا خونه ساخیتم، حقیقتو دور انداختیم
شما نجنگیدینو بردین، ما جنگیدیمو باختیم
ما غم داشتیم شما نداشتین ، پول کم داشتیم شما نداشتین
شما آهی نداشتین، ما جز آه راهی نداشتیم
دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باو
شما آآآه ما نداشتیم، هه هه خب نداشتیم
شما زنده حالشو میبردین، ما فیلمشم حتی نداشتیم
لباس شما خارجی نو از اون مارک دارا
لباس ما خارجی کهنه، ااااه تاناکورا
دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باو
رفیق اینا همه اجباری بود، از اونا که توش دست نداری بود
خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بود
ولی امروز دست خودمه، حال منو تو فرق داره یه نمه
یه چیزی تو زندگی ما بود، فک نکنم پیش شما بود

شورُ حال داشتیم شما نداشتین ، انگار بال داشتیم شما نداشتین
این بار ما داشتیم شما نداشتین، دااااااااااشتین؟ نداشتین
ادامه گزارش بانک سویسی:
طبق گزارش کردیت سویس، ثروت ایجاد شده بیشتر در دست عده محدودی بوده است و یک درصد ثروتمندترین های جهان در این مدت به ثروت بیشتری دست یافته‌اند.
میزان ثروت جهانی در سال ۲۰۱۴، بیست تریلیون دلار (۸.۳ درصد) نسبت به میزان مشابه در سال ۲۰۱۳ افزایش داشته است.
گزارش کردیت سوئیس، آمریکا را "سرزمین فرصت‌ها" خوانده که بیشترین میزان تولید ثروت در آنجا بوده است. آمریکا ۳۴.۷ درصد ثروت جهانی را در خود جای داده است.
سهم اروپا ۳۲.۴ درصد است و پس از آن هند و چین با ۲۳.۷ درصد قرار دارند و ۱۸.۹ درصد ثروت دنیا در منطقه آسیا و اقیانوسیه است.


افزایش نابرابری می‌تواند به رکود اقتصادی منجر شود
دلیل اصلی ثروت ایجاد شده در آمریکا و اروپا، رونق بازار بورس بوده است. تنها در سال گذشته ارزش بازار سهام ۲۲.۶ درصد افزایش یافت.
گزارش کردیت سوئیس می‌گوید که "ثروت جدید" ایجاد شده در جهان عمدتا از چین و کشورهای در حال توسعه است. به جز چین، روسیه، برزیل، هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و ترکیه از بازیگران جدید در این عرصه هستند.
این گزارش خاطرنشان می‌کند که تعداد میلیونرهای دنیا تا سال ۲۰۱۹ از ۳۵ میلیون به ۵۳ میلیون نفر خواهد رسید.
گزارش بانک چندملیتی کردیت سوئیس می‌گوید ثروتمندترین دهک دنیا ۸۷ درصد ثروت دنیا را در اختیار دارند و بالاترین صدک به تنهایی ۴۸.۲ درصد(یک درصد ثروتمندترین ها) کل دارایی‌های جهان را در اختیار دارند.
این گزارش می‌گوید بریتانیا تنها کشور گروه هفت (هفت کشور صنعتی دنیا) است که در قرن ۲۱ شاهد افزایش نابرابری بوده است.
اوائل امسال آکسفام، نهاد خیریه بریتانیایی گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد ۸۵ نفر از ثروتمندترین افراد دنیا، مجموعا یک تریلیون دلار ثروت دارند که معادل ثروت ۳.۵ میلیارد نفر از جمعیت فقیر دنیاست.

Tuesday, October 14, 2014

دفاع با شال سفید(نسرین قهرمان!!)




سعدی علیه الرحمه:

بنياد ظلم در جهان، اندك بوده است و به مزيد هر كس بدين درجه رسيده است»
 
دفاع با شال سفید
اصرار خانم ستوده این بود که: وکیل اصلیِ من آقای عبدالفتاح سلطانی است. او را برای دفاع از من به اینجا بخوانید. اوست که از ابتدا با من همراه بوده و به چند و چون پرونده ی من اشراف دارد. با این تأسف که وقتی من زندانی بودم وی بیرون بود و آنگاه که من بیرون آمدم او به زندان رفت. دادگاه به اصرار و درخواستِ خانم ستوده روی خوش نشان نداد. .... و کار به دفاع نهاییِ خانم ستوده رسید.
خانم ستوده بر پای ایستاد و لب به سخن گشود. ...اینجانب( نسرین ستوده) از طرف دادستان و نماینده ی او و همچنین وزارت اطلاعات متهم به اقدام علیه امنیت کشور از طریق انجام حرفه ی وکالت شده ام. و حالا باید از خود و عملکردم دفاع نمایم . دفاع ام را با عشق به عدالت و فرشته ی عدالت آغاز می کنم. می خواهم بدانید رنجی مرا به این خانه کشانده است. من از بی عدالتی ای رنج می برده ام که مرا و هموطنانم را به یکسان در برگرفته است.
محاکمات نا عادلانه، مجازات های خانوادگی، و دست آخر عفوهای دل به خواه، همگی نشانه هایی عریان از( سلیقه ای است که به جای قانون) اجباراً به کسانی تحمیل می شود که نا عادلانه مورد اتهام قرار می گیرند و بی رعایت تشریفاتِ قانونی محاکمه و مجازات می شوند… این دادگاه، تا داخل ( زندان) بودم تشکیل نشد و اکنون که آزاد به نظر می رسم، تشکیل می شود تا آخرین آثار آزادی ام را از من باز ستاند…. مصراً بر این ادعای خود تأکید دارم که دلیل دستگیری و فشارهای وارده بر خانواده ام، انجام وظایف حرفه ای ام و پذیرش وکالت از دگراندیشان یا قربانیان نقض حقوق بشر در راستای عمل به سوگند نامه ی حرفه ای ام بوده است….
سه تن از پنج وکیل من تحت تعقیب کیفری قرار گرفته اند. همکار عزیز و ارجمندم جناب آقای عبدالفتاح سلطانی – که وکالت مرا در دوران سخت به عهده داشتند – هم اکنون در زندان به سر می برند …. پس از انتخابات، تعداد کثیری از وکلای مستقل تحت تعقیب قرار گرفته اند و حتی بسیاری از آن ها هم اکنون در زندان به سر می برند …. من مانند کلیه ی همکارانم , در پایان دوره ی کار آموزی و زمان دریافت پروانه ی وکالت، سوگند نامه ای را امضا نمودم که به موجب آن تا زمانی که وکالت می کنم، جز در راه حق و حقیقت قدمی برندارم و برای احقاق حقوق موکلانم، ولو با سختی های زیاد، کمر همت بربندم. اینجانب باید بین سوگند حرفه ای ام و توصیه ی باز جویانم، یکی را بر می گزیدم . که من، درعمل به سوگند نامه ی حرفه ای ام لحظه ای تردید نداشته و ندارم.
…. دادگاه انقلاب، پس از سال 1357 و در اثر تحولاتی که 35 سال پیش به وجود آمده بود، تاسیس شد. اکنون 35 سال از انقلاب می گذرد و ادامه ی فعالیت دادگاه انقلاب با فلسفه ی وجودی اش مغایر است…. نحوه ی رسیدگیِ قضایی در دادگاه انقلاب به نحوی است که اساساً حق دفاع از متهمان در بسیاری از موارد سلب شده است. به عنوان نمونه، وجود اعلان کتبی و رسمی ” از پذیرفتن وکیل معذوریم ” در پشت درِ دادگاه های انقلاب، تا همین چند سال پیش، نشان از محاکمه ی متهمان بدون حضور وکیل طی سالیان متمادی داشته است.
…..طبق اصل 168 قانون اساسی به کلیه ی اتهامات سیاسی باید در محاکم عمومی، با حضور هیات منصفه و مطلقاً به صورت علنی رسیدگی شود. طی 35 سال گذشته به کلیه ی اتهامات سیاسی در دادگاه ویژه ( دادگاه انقلاب )، بدون حضورِ هیات منصفه واساساً به صورتِ غیر علنی رسیدگی شده است . بنا براین در این سالها با وجود دادگاه انقلاب، حق کلیه ی دگر اندیشان اعم از دگر اندیشان مذهبی، عقیدتی، مدنی و سیاسی نادیده گرفته شده است.
….آیا اصولاً در چنین دادگاهی با چنین شاکله ای که بنیان آن بر غیرعلنی بودن و تحدید وکیل بنا شده است، و متهم را از شرایطِ کاملاً امنیتیِ بند 209 و سلول های انفرادی برای محاکمه اعزام می نمایند، امکان رعایت استقلال قضایی و بیطرفیِ قاضی وجود دارد؟ اصل “استقلال قضایی” که به عنوان اصلی مهم و بنیادین در کلیه ی سیستم های قضایی (جهان) مورد توجه خاص است، آیا در داگاه هایی که با گزارشِ نهاییِ بازجویانِ ( دستگاه های امنیتی) تشکیل می شوند، قابل رعایت و تصور است؟ گزارش هایی که ( در آنها بازجویان ) نوع جرم را تعیین می کنند، مدارک آن را یک به یک برای قاضی برمی شمرند، و حتی میزانِ مجازات متهم را نیز تعیین می کنند؟
آقای رییس! اعضای محترم دادگاه
آنقدر راهم را در طی 10 سال وکالتم درست پیموده ام که اگر به 10 سال پیش بازگردم، با اطمینانِ بیشتر همین راه را بر می گزینم. بر این باورم که موکلانم – که وکالت آن ها را به عهده گرفته ام – گناهکار تر از من نبوده اند. ( با اطمینان می گویم:) همگی آنان بی گناه بوده اند. اگر کسی در این میان گناهی کرده است، من بوده ام که گناهی جز عشق به عدالت نداشته ام. از شما می پرسم : من چگونه می توانستم احکام ناعادلانه را شاهد باشم و سکوت کنم؟ یا کتمان کنم و روی بگردانم و دل خوش دارم که واژه ی «وکیل» را سزاوارم؟ من در این سالهای وکالت، نه اعتباری از این شغل به کف آورده ام و نه نانی.
اگر شما گرامیان که همکاران پیش کسوت من هستید , مرا شایسته ی این حرفه ندانید، بی هیچ اعتراضی راه بازگشت را بر می گزینم و کوره راه عدالت خواهی را به شما وامی گذارم و در جستجوی آزادی و عدالتی که از آن محرومیم، از کوی و برزنی دیگر خواهم رفت. اما این اطمینان را به شما، خودم و هموطنانم می دهم تا زمانی که بساط محاکماتی عادلانه برقرار نشود، من به راهم ادامه خواهم داد. 
با احترام: نسرین ستوده

جلسه دادگاه تمام شد... به جناب رضا خندان زنگ زدم. خبر خوبی داد: 
پروانه ی نسرین تمدید شد...
 محمد نوری زاد - سوم شهریور نود و سه – تهران

Share This Post

پند روزگار!!

از بیل گیتس پرسیدند: از تو ثروتمندتر هم کسی هست؟
گفت: بله. فقط یک نفر. پرسیدند: چه کسی؟

بیل گیتس ادامه داد:
سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم پول خرد ندارم. داشتم منصرف میشدم که دیدم پسر بچه سیاهپوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت.

گفتم: آخه من پول خرد ندارم! گفت: برای خودت! بخشیدمش!

سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم. باز همان بچه به من گفت این مجله رو بردار برای خودت.
گفتم: پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی هر کس بیاد اینجا و دچار این مساله بشه، بهش می‌بخشی؟!

پسره گفت: آره من دلم میخواد ببخشم؛ از سود خودم می‌بخشم.
به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر توی ذهن من موند که با خودم فکر کردم خدایا این آدم بر مبنای چه احساسی این را می‌گوید؟!

بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج ثروت و شهرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخته …
یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوست بوده که الان دربان یک سالن تئاتره. او را یافتند و به اداره دعوتش کردند.

از او پرسیدم: منو میشناسی؟
 
گفت: بله! جنابعالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدش.
گفتم: سالها پیش زمانی که تو یک پسربچه بودی و روزنامه می‌فروختی دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟
گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود.
گفتم: حالا می‌دونی چه کارت دارم؟ می‌خواهم اون محبتی رو که به من کردی جبران کنم.
جوان پرسید: چطوری؟
گفتم: هر چیزی که بخواهی بهت می‌دم.
(بیل‌گیتس می‌گوید این جوان هنگام صحبت مرتب می‌خندید)

جوان سیاهپوست پرسید: هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم: هرچی بخوای!
اون جوان دوباره پرسید: واقعاً هر چی بخوام؟
بیل گیتس گفت: آره هر چی بخوای بهت میدم، من به پنجاه کشور آفریقایی وام داده‌ام، به اندازه تمام آن‌ها به تو می‌بخشم.
جوان گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی!
گفتم: یعنی چی؟ نمی‌توانم یا نمی‌خواهم؟
گفت: می‌خواهی اما نمی‌تونی جبران کنی!!
پرسیدم: چرا نمی‌توانم جبران کنم؟

جوان سیاهپوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت می‌خواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمی‌کنه. اصلا جبران نمی‌کنه. با این کار نمی‌تونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!

بیل گیتس می‌گوید: همواره احساس می‌کنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله سیاهپوست.

یاداوری:
آرای استغناء و مناعت طبع و دلبزرگی بزرگترین ثروت دنیاست که هرکسی نمیتواند آن را دشته باشد! 
نکته دیگری در این زمینه نباید فراموش شود و آن اینکه آنکس که در بخشش پیشدستی کرده کسی نمیتواند پیشدستی او را جبران کند زیرا او نه تنها بخشیده بلکه موجب دیگر بخششهانیز شده است. 
پس همواره بکوشیم تا در نیکی کردن پیشقدم شویم. و همواره به یاد داشته باشیم که خداوند اکرم الاکرمین است!!

Monday, October 13, 2014

ما عین عدلیم و سخن ما(به جای قرآن) فرقان حق و باطل

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، از رسانه‌هایی که به گفته او اسامی متهمان پرونده‌های فساد را منتشر و در مورد ابعاد این پرونده‌ها اغراق می‌کنند گفت دستور تعقیب قانونی آنها را داده است.
به قولی:
ما نه تنها عین عدلیم بلکه تعیین میکنیم عدل چیست و چه شکلی از آن رواست.
آقای لاریجانی امروز یکشنبه ۲۰ مهر (۱۲ اکتبر) در تهران گفت: "عده ای در رسانه ها و حتی بعضی مسئولان راه افتاده اند و می گویند که فساد همه جا را گرفته است. این کار اشتباهی است. مهم این است که یک دستگاه حکومتی عزمش در مبارزه با فساد جزم باشد که بحمدالله جمهوری اسلامی ایران این‌طور است."
او همچنین به نمایندگان مجلس که بر اساس وظیفه نمایندگی مسئول پیگیری پرونده های فساد هستند، هشدار داد که در پرونده های قضایی "ورود" نکنند.
به نظر می رسد که اشاره آقای لاریجانی، از جمله به برخی گزارش ها در مورد مطرح بودن نام چند وزیر دولت پیشین ایران در پرونده بابک زنجانی باشد.
او گفته است: "کار غیرمنصفانه ای است که پرونده هنوز در دادسرا مطرح است، ولی روزنامه های زنجیره ای می آیند و اسم فردی را مطرح می کنند، چند وزیر را هم اضافه می کنند و تیتر می زنند که 'رد پای چند وزیر در پرونده.'"
سایت خبری فردا حدود دو هفته پیش به گفتگو با سه تن از نمایندگان مجلس در مورد پرونده بابک زنجانی پرداخت و گزارشی را با عنوان " رد پای چند وزیر در پرونده بابک زنجانی" منتشر کرد.
آقای لاریجانی گفته است که به دادستان تهران دستور داده تا "متخلفان را در هر رتبه ای که باشند" احضار کند.
منصور حقیقت پور (عضو کمیسیون امنیت ملی)، امیر عباس سلطانی (عضو کمیسیون انرژی) و داود محمدی (عضو کمیسیون اصل نود مجلس) در گفت و گو با سایت فردا جزئیاتی را از پرونده اتهامات علیه آقای زنجانی مطرح کرده بودند.
آقای سلطانی به سایت فردا گفته بود که چهار وزیر دولت پیشین ایران در پرونده دخیل بوده اند.
آقای زنجانی متهم است که مبالغ هنگفتی از پول نفت خام صادراتی ایران را، که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد برای فروش در اختیار او قرار گرفته بوده، به خزانه دولت باز نگردانده است.
او می گوید که برای کمک به دولت در دور زدن تحریم های بین المللی اقدام به فروش نفت کرده، اما اموال و دارایی اش در خارج از ایران مسدود شده و امکان باز گرداندن پول را به کشور نیافته است.

سحام نیوز گزارش مستندی درباره غارت کشور در 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد منتشر کرد. اسناد این گزارش برگرفته شده از تحقیق و تفحص مجلس است اما مجلس از پیگیری آن خودداری کرده است. از جمله دلائل و انگیزه های دفاع از حصر موسوی و داغ نگهداشتن باصطلاح "فتنه" همین راکد نگهداشتن رسیدگی به چپاول کشور در دوران احمدی نژاد است. طرفداران و مدافعان سر سخت ادامه حصر بیم دارند با خاتمه این ماجرای ننگین، مانع اصلی بر سر راه محاکمه چپاولگران برداشته شود. چپاولگرانی که بصورت مافیائی در دوران احمدی نژاد دست به غارت زدند و اکنون نیز با همان قدرت مالی علیه دولت روحانی عمل می کنند.

سحام نیوز می نویسد:

لیست کامل «تسهیلات اعطایی»، «مطالبات معوق» و«مطالبات غیرجاری» سیستم بانکی کشور، طی سال‌های ۱۳۹۰-۱۳۸۴(دولت محموداحمدی نژاد) به صورت هفتگی درسحام منتشرخواهد شد. این لیست حاوی چند هزارصفحه از«تحقیق و تفحص» نمایندگان مجلس در«هیات تحقیق وتفحص ازنظام بانکی کشور»است. بررسی این اسناد نشان می دهد نمایندگان«عضوهیات تحقیق و تفحص» به صورت دقیق و با بررسی‌های کارشناسی، نسبت به شناسایی«اتلاف‌کنندگان منابع مالی بانک‌ها» اقدام کرده‌اند وعمق فاجعه را دراسناد و جداول تحلیلی این هیات به تصویرکشیده اند. برخی ازاعضای هیات تحقیق وتفحص ازنظام بانک کشور، درمصاحبه‌های خود با خبرگزاری‌ها به کشف اختلاس‌های بسیاربزرگ‌تراز۳۰۰۰ میلیارد تومان اشاره کرده اند. به عنوان نمونه،«نادرقاضی پور» نماینده ارومیه درمجلس وعضوهیات تحقیق ازنظام بانکی درمصاحبه ای اظهارداشته است:«اختلاس‌های بیشتری درسیستم بانکی کشور وجود دارد که کمیته تحقیق و تفحص مجلس دربانک‌ها، خیلی از مسائل را بیرون کشید، ولی رسانه‌ای نشده‌اند». وی گفت:«پرونده‌های کثیری وجود دارد که برخی ازمسئولین ازآن‌ها آگاه هستند.»
متاسفانه پس از ارائه گزارش هیات تحقیق و تفحص، نه تنها اقدامی برای برخورد با اختلاس‌ها و سوءاستفاده‌های کلان اشاره شده دراین گزارش انجام نشد، بلکه دربسیاری از موارد- که ذکر خواهد شد- مفسدین و بدهکاران بانکی مورد حمایت نیز قرارگرفتند و درمقابل اعضای هیات تحقیق وتفحص و مطلعین ازاین گزارش،«به تناوب تهدید شدند» که ازهرگونه اظهارنظر واطلاع رسانی درمورد این لیست اجتناب کنند.
 در بررسی این اسناد، نکات و ملاحظات زیر باید مدنظر قرار گیرد:
۱- این اسناد مربوط به بازه زمانی ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ است. دوره ای که معادل۵۰ سال درآمد نفت کشور، طی ۸ سال هزینه شد واسناد هزینه بسیاری ازمبالغ درسیستم مالی وحسابرسی کشور موجود نیست. طبق آمارهای کارشناسی موجود، دولت محموداحمدی نژاد طی سال‌های۱۳۸۴تا ۱۳۹۰معادل ۵۳۱ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است که این رقم نیمی از فروش نفت ایران طی۱۰۰ سال اخیر بوده است. گفتنی ست؛ براساس گزارش رسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام، میزان درآمد نفتی ایران از زمان کشف نفت درزمان مظفرالدین شاه، یک هزار و۱۱۶میلیارد دلاربوده است. مجموع درآمد نفتی ایران درسال‌های پس ازانقلاب اسلامی تا سال ۱۳۸۴، رقمی بالغ بر۴۴۵ میلیارد دلار بوده است.۲- درست زمانی‌که محمود احمدی نژاد، دولت را از«سیدمحمد خاتمی» تحویل گرفت، نرخ رسمی سکه طلای بهارآزادی حدود۱۲۰هزارتومان وقیمت دلارحدود۹۰۰ تومان بوده است. در بررسی این اسناد مشخص شد، قسمت عمده وام‌های اعطایی به شخصیت‌های حقیقی وحقوقی، زمانی انجام گرفته که نرخ ارز و طلا، جهش بالایی نداشته واین نرخ ارز توسط دولت کنترل شده بود.
۳- سحام دربخش اول انتشاراسناد و گزارشات هیات تحقیق و تفحص مجلس، به سراغ«بانک سپه» رفته است. براساس این گزارشات، تسهیلات اعطایی«بالاتراز ده میلیاردریال» بانک سپه، طی سال‌های۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ بالغ بر۲۱۸۶ فقره بوده است. طبیعی ست با توجه به کثرت اسناد هیئت تحقیق و تفحص، انتشارتسهیلات اعطایی بانک‌ها برای ارقام پائین ترازده میلیارد ریال در اولویت اطلاع رسانی نخواهد بود. این گزارشات بنا به اهمیت آن، دربسته هایی با ۱۰۰۰نام منتشرخواهد شد، به جهت حجم گسترده اسناد، ترتیب انتشارآن به صورت هفتگی خواهد بود تا کارشناسان امر درطول یک هفته، فرصت لازم را برای بررسی این اسناد و اطلاع رسانی به جامعه داشته باشند.۴- به علت حجم بالا وگستردگی ارقام واسامی در«گزارش هیئت تحقیق و تفحص ازنظام بانکی کشور»، سحام موفق نشد اسامی«شرکت‌ها و موسسات اسمی»،«شرکت‌های دارای هیات مدیره خاص» و«شرکت‌های مربوط به نهادهای امنیتی» را استخراج کند. این مهم به کارشناسان، مردم وافراد صاحب صلاحیت واگذار می‌شود تا با بررسی وتدقیق درلیست‌های منتشرشده، نسبت به شناسایی این شرکت‌ها اقدام و میزان فساد احتمالی را درخصوص تسهیلات اعطایی مشخص و برای آگاه‌سازی درجامعه منتشر کنند.
به همین منظورایمیلDatainformation93@Gmail.Comدراختیارعموم گذاشته می‌شود تا پس از شناسایی رانت ویا مفاسد موجود احتمالی در این لیست ها، با ذکرمستندات، موارد را جهت بررسی‌ بیشتربه این آدرس الکترونیکی ارسال تا بعداز اقدامات کارشناسی نسبت به اطلاع رسانی مفاسد احتمالی، اقدام گردد.
۵- براساس بیانیه اخیر بانک سپه که در وب‌سایت بولتن نیوز منتشرشد، این بانک اعلام کرده که«عده ای نمی گذارند مطالبات مردم توسط دستگاه‌های نظارتی وصول شود و دراین راه سنگ اندازی از سوی محافل خاص صورت می گیرد.» هم‌چنین مدیرعامل این بانک چندی پیش درجلسه‌ای که دردولت و با محوریت وصول مطالبات بانک‌ها تشکیل‌شده بود، با دردست داشتن لیست کامل بدهکاران بانکی(لیست دراختیارسحام) و نشان‌دادن آن به خبرنگاران اعلام کرد که به‌زودی«لیست» را دراختیار رسانه‌ها قرارخواهد داد که گویا تهدیدهایی که برعلیه وی و دیگر مدیران بانکی انجام شده است، اجازه این اقدام را از مدیرعامل بانک و دیگران گرفته است. به همین منظورسحام براساس اعتقاد به شعار«دانستن حق مردم است»، و برای دفاع از منافع ملی جهت پیگیری و ورود قوه قضاییه و نهادهای بازرسی و نظارتی کشور و براساس وظایف و کارکرد یک رسانه مستقل، اقدام به انتشار«لیست کامل مطالبات معوق بانکی واسناد وام‌های اعطایی به افراد وشخصیت‌های حقوقی» می کند تا مردم بدانند که دولت«عدالت محور» و«پاک دست»، طی ۸ سال منابع مالی کشور را چگونه و درکدام راه، مصرف کرده است.۶- سحام اذعان می‌دارد اغلب مدیران بانکی کشور، خصوصا مدیرعامل بانک سپه از افراد پاک دست و حافظ مال بیت‌المال واز مدیران مورد اعتماد درمبارزه با رانت و سوءاستفاده‌های مالی هستند وهمان‌طورکه مدیرعامل بانک سپه نیزاذعانکرده‌است،«راه بر رانت‌بانکی دربانک سپه مسدود شده است». اما متاسفانه نهادهای امنیتی و کارشناسان و ماموران ارشد این نهادها، ضمن نفوذ درسیستم بانکی و مرعوب کردن مدیران به انحاء مختلف، اقدام به فساد وحیف ومیل بیت‌المال کرده‌اند، اسناد این سوءاستفاده‌ها نزد سحام موجود است ودرزمان مقتضی و به تدریج منتشر خواهد شد
۷- مجموع ارقام مربوط به تسهیلات اعطایی بالاتراز ده میلیارد ریال بانک سپه، دربازه زمانی۱۳۸۴ تا۱۳۹۰ رقمی بالغ بر‫‪۹۱/۱۰۳/۸۹۸/۸۳۲/۷۱۵ است که طی ۲۱۸۶ فقره وام بانکی به افراد حقیقی و حقوقی واگذار شده است.
۸ – در بررسی وثائق این افراد و شرکت‌ها مشخص شده است که وثائق سپرده شده نزد بانک‌ها برای دریافت تسهیلات اعطایی،«اغلب» پایین‌تراز مبلغ دریافتی تسهیلات بوده است که کسری آن با دریافت چک و سفته جبران گردیده است؛ به همین دلیل بانک‌ها از وصول مطالبات خود عاجز مانده اند.۹- نکته مهم در بررسی تسهیلات‌اعطایی این است که نظام بانکی کشور برطبق قوانین خاص اعطای تسهیلات، به افراد حقیقی، تسهیلات بالاتراز چند میلیون تومان را بدون ثبت شرکت رسمی اعطا نمی‌کند، اما با نگاهی به‌این لیست مشخصا می‌توان فهمید که افراد حقیقی، چگونه وام‌های میلیارد تومانی را اغلب با توصیه و سفارشات خاص هیآت دولت محمود احمدی نژاد و معاونانش دریافت کرده‌اند.۱۰- سحام دراولین بخش از انتشاراسناد، به سراغ«تسهیلات‌ بالای ده میلیارد ریال» رفته است. پس از آن ۲ لیست کامل«معوقات» و«مطالبات غیرجاری» بانک‌هارا به ترتیب منتشرخواهد کرد.درلیست تسهیلات، موسسات‌حقوقی زیادی مشاهده می‌شوند که وابسته به دولت‌هستند و وام‌های کلان دریافت کرده‌اند و توانایی بازپس دادن این تسهیلات را به دلیل سوء مدیریت‌های ۸ ساله حاکم برکشورندارند و بر رقم این بدهی‌های سنگین نیز روز به روز افزوده می شود. همچنین در بررسی این لیست‌ها مشخص شد که افراد یا موسسات زیادی ازچندین بانک، تسهیلات کلان دریافت کرده‌اند و توانایی بازپس دهی این تسهیلات را نیز ندارند.
۱۱- دراین میان نقش مجلس شورای اسلامی، سازمان حسابرسی کل کشور، سازمان بازرسی کل کشور و سایرنهادهای نظارتی درطول دولت۸ ساله محمود احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت و جای این پرسش پررنگ باقی‌ست که این نهادها، درطول ۸ سال دولت محمود احمدی نژاد، چه کارکردی داشته اند که منابع کشوراین چنین توسط گروهی خاص به تاراج رفته است؟!
۱۲- طبق اطلاعات واصله، تعدادی ازموسساتی که اقدام به اخذ تسهیلات کرده‌اند، جهت انجام فعالیت‌های تولیدی‌خود، مبالغ دریافتی را درراستای رونق کسب و کار، به کارخانجات و تولیدی‌ها تزریق کرده اند که با توجه به تورم موجود درکشور، موفق به بازگرداندن تسهیلات دریافتی به بانک ها نشده اند.

یاد آن روزگاران یاد باد!



یاد آن روزی که تختی و حیاطی داشتیم         قل قل قوری و قلیان و بساطی داشتیم
عطر آویشن ردیف استکانهای بلور              زندگی شیرین تر از چای و نباتی داشتیم
مادری فیروزه تر از آسمانی مخملی             سایه مهر پدر ظهر صلاتی داشتیم
خانه ای گر چه کلنگی خالی از اندوه و غم     با خبر از حال هم شور و نشاطی داشتیم
نم نم چنگ و رباب و گلنراقی و قمر             هر شب جمعه که میشد سوروساتی داشتیم
نرده های غرق پیچک پله پله اتلسی             گام پاورچین و غرق احتیاطی داشتیم
شرشر فواره روی رقص ماهیهای حوض      شوروشوق و خاطر پرانبساطی داشتیم
حافظ و شاخه نباتش سعدی و سیمین تنش     فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتی داشتیم
عکس ما را قاب کن هرچند با گرد و غبار      تا که خوشبختی بداند خاطراتی داشتیم