آقای سربخشیان! یا خائن یا نادان یا هردو؟
آقای حسن سربخشیان! شما با
نوشتن مقاله ای با عنوان کشته میشوند تا بکشند نشان دادیده اید که یا
خائن به هموطنانتان هستید یا نادانید و یا هردو حالت شامل حالتان میشود. امیدوارم
تنها نادان باشید.
در این مقاله شما دو موضوع
کاملا متفاوت را که هیچ ربطی با یکدیگر ندارند، به هم پیوند زده اید تا خوراکی
برای مخالفان ایران زمین تهیه کنید و به هدفی برسید!!
صبح روز دوشنبه هفتم دیماه
است. سری به اینترنت میزنم و به طور اتفاقی با صفحه رادیو فردا که پیشتر باز شده
بود رو به رو میشوم. در همان صفحه تیتر کشته میشوند تا بکشند توجهم را جلب
میکند. معلوم است که موضوع عملیات انتحاری گروههای تندرو اسلامی است؛ ولی از سویی
میبینم که پوشش دختران ایرانی است. به خود میگویم شاید نویسنده غربی برای تکمیل
مقاله خود از آرشیو عکس مربوط به کشورهای اسلامی عکسی برداشته و چون نویسنده دقیقاً
نمیدانسته که این عکس مربوط به ایران است، آن را برگزیده، زیرا آنان خود میدانند
که ایرانیان در عملیات انتحاری هیچگاه شرکت نکرده و نمیکنند؛ و از سوی دیگر شاید
ندانند که این پوشش ویژه دختران دانشجوی ایران است.
علاقمند میشوم تا ببینم
در آن خطوط بسیار ریز که با یک علامت دایره مشخص شده اند چه نوشته شده که خبرنگار
غربی آن را خواسته علم کند. پس از خواندن کمی از آن، متوجه شدم مربوط به ایران و
پیرامون عملیات انتحاری است!! خیلی تعجب کردم. کی ایرانیان چنین کاری را کرده اند؟
به بالای مقاله نگاه میکنم و در جست و جوی
نام نویسنده غربی هستم که میبینم نامی ایرانی و آشناست: حسن سربخشیان!! تعجبم دو
چندان میشود. پس از خواندن مقاله به نتیجه ای میرسم که عنوان این نوشته است.
جزئیاتی
برای اثبات این نظر در پی میآید:
*در آغاز بگویم من نه تنها طرفدار حکومت ایران نیستم بلکه
خود منتقد حکومتم و مقاله های بسیاری در نقد حکومت کنونی نوشته ام. پس ذهن کسی
متوجه این موضوع نشود که یک طرفدار حکومت سخن میگوید تا بتوانید بیطرفانه و حق
مدارانه قضاوت کنید.
یک- موضوع اول این است که در
دولت هوچیگر و پروپاگاندیست احمدی نژاد موضوع هسته ای ایران که در آن زمان بسیاری
از ابعاد آن برای جامعه ایران نامشخص بود، تنها از این بعد که انرژی هسته ای حق
مردم ایران است، موضوع روز میشود و ایران از سوی اسرائیل و آمریکا تهدید به حمله
نظامی و ستیز میشود. از سوی ایران هم متقابلا حرکتهایی صورت میگیرد یکی اینکه
زنجیره ای انسانی به دور تاُسیسات اتمی ایران در اراک و... ایجاد میشود و عده ای
بویژه از دانش آموزان دوره دبیرستان و دانشجویان ترغیب و تشویق میشوند تا برای
تداوم زنجیره انسانی حتا در زمان حمله احتمالی
نظامی آمادگی خود را اعلام کنند و از کیان و حیثیت کشور خود پشتیبانی کنند.
دقت
شود: اعلام آمادگی برای شهادت به منظور حفظ حق مردم ایران بر استفاده مسالمت آمیز
از انرژی هسته ای. هیچ سخنی از کشتن کسی در میان نیست.
دو- موضوع دوم این است که برای
بار دوم(پس از ایجاد طالبان) و یا چندمین بار از سوی آمریکا و کشورهای وابسته به
آمریکا و غربی، گروهی برای ایجاد تفرقه در میان مسلمانان سازماندهی میشوند(که
بعدها همین گروهها دشمن موجدان خود میشوند! مانند فرزندی که دشمن مادر خود میشود!)
تا آمریکا و اروپا و اسرائیل به منافع خود برسند. این گروه اکنون نامش داعش است که
در مقاله از آن نام برده اید، هرچند آنها را کسانی شمرده اید که دست به کشتار انسانها فارغ از مذهبشان
میزند، که درست برخلاف نظر یا القاء شما، مذهب و دین انگیزه اصلی کشتار آنان است.
آقای سربخشیان! کار ناشایست
شما این است که این دو موضوع را به گونه ای با یکدیگر پیوند زده اید تا به جهانیان
بفهمانید که مسلمانانی که عملیات انتحاری انجام میدهند ریشه در ایران دارند و
الگویشان ایران است!! اگر این گونه است و آن را میپذیرید باید بگویم که شما خائن
به مردم ایران و ایرانی بودن هستید.
اگر
خیانت خو را نمیپذیرید پس باید بگوییم نادانید و نمیدانید که:
یک- پیشنهاد زنجیره انسانی و
آمادگی برای شهادت دختران و پسران ایرانی هیچ ربطی به تیتر نوشته شما ندارد که: میکشند
تا کشته شوند. چون آنان اصولاً قرار نبود کسی را بکشند؛ و تنها برای این اعلام
آمادگی کرده بودند که مانع از حمله احتمالی شوند، به آن دلیل که میدانستند اگر
زنجیره ای انسانی تشکیل شود، آمریکا و متحدانش خواهند دانست که در صورت حمله به
ایران، با یورش افکار عمومی جهان مواجه خواهند شد و از حمله دست برخواهند داشت.
دو- ایرانیان چون شیعه هستند و
اهل تسنن را مسلمان میدانند هیچگاه به خود اجازه نمیدهند که یک سنی بیگناه را بکشند
و در هیچ جا ردی از این گونه کشتنهای عقیدتی در میان شیعیان نیست؛ و آن را گناهی
عظیم و محکوم به عقوبت دوزخ میدانند. اما برعکس علمای اهل تسنن افراطی(وهابیهای
تندرو و سلفیها) شیعیان را مشرک و کشتن آنها را واجب میشمارند و این نسخه را برای
مردمشان میپیچند که هر چه بتوانید شیعه بکشید تا راهتان به بهشت هموارتر شود!! در
نتیجه گروهها و افراد مختلف تندرو اهل تسنن خود را میکشند تا دیگران کشته شوند
یعنی همان تیتر مقاله شما.
سه- در بخش پایانی مقاله خود
آورده اید که:
باز نشر این عکس یعنی
تأیید این مسئله که عملیات انتحاری در بین شیعیان که قربانیان اصلی داعش هستند هم
ریشه دارد و ایران شاید متد اولیه و الگو بسیاری از حرکتهای خشونت بار در جهان به
حساب بیاید و این جای نگرانی و ناراحتی در میان ایرانیان دارد.
اگر
این را هم به پای نادانی شما بگذارم باید بگویم که:
اولین گروههای از اهل تسنن
که برای حمله انتحاری آماده و در اصل تربیت شدند و دست به عمل زدند و شیعیان را
کشتند، گروه سپاه صحابه بود، آن گونه که مشهور شد(ولی ممکن است گروههای
دیگری هم بوده اند پیش از آنان که شهرت چندانی نیافته اند.) سپاه صحابه هم دست
ساخت عربستان با همکاری برخی دیگر کشورهاست و بیشتر در پاکستان و عراق فعالیت
میکنند. اینکه هر ساله عده بیشماری از شیعیان در مراسم تاسوعا و عاشورا و اربعین،
در عراق و پاکستان و... کشته میشوند در همین راستا قرار میگیرد که سالهاست ادامه
داشته و دارد. یعنی خیلی بیشتر از زمانی را که شما نه سال میدانید، بلکه از آغاز
انقلاب در ایران(از جمله کشتن زائران حرم امام رضا، و پس از برداشتن صدام در عراق).
آخرین سخن با شما اینکه شما مسئول هر گونه انحرافی هستید که ایرانیان و دیگر مردم جهان با خواندن مقاله شما فکرشان به انحراف رفته است؛ از جمله کسانی که در پایان مقاله تان نظر خود را ارائه داده اند و مشخص است که چه توهمی از ایران برای آنان درست کرده اید که جز قلب واقعیت برای کسانی که به شما اعتماد کرده اند نیست.
البته برخی از جوانان هم پاسخهای دندانشکنی به شما داده اند؛ و معلوم میشود بسیارند هنوز هشیاران روز گار، بویژه جوانان ایرانی!
7/10/94 - احمد شماع زاده
«کشته میشوند تا بکشند»؛ چرا عکسها دروغ نمیگویند؟
۱۳۹۴/۰۹/۰۱
این عکسها واقعی است؟ اینها را شما
گرفتهاید؟»
«یادتان هست در
کجا این عکس را گرفتهاید؟»
«تا به حال ایران
زندگی کردهاید؟ پدر و مادر ایرانی دارید؟ چطور توانستید این عکسها رو به روزنامه
مترو بفروشید؟»
اینها نمونهای از سؤالاتی است که در ۴۸ ساعت گذشته از طریق ایمیل و فیسبوک
به دست من رسیده تا صحت و سقم عکسی را متوجه شوند، که من ۹ سال پیش گرفتهام و تعدادی از بانوان دانشجو را نشان میدهد
که برای عملیات استشهادی ثبتنام میکنند. این عکس این روزها در مطبوعات مختلف
جهانی پس از عملیات تروریستی در فرانسه و حضور یک زن انتحاری در آن باز نشر داده
میشود.
نکتهای که وجود دارد این است که من
عکسی نفروختهام بلکه همه این عکسها از آرشیو خبرگزاری آسوشیتدپرس، که من ۱۰ سال عکاس آن در ایران بودم، استفاده شده است.
در قریب به ۳۰ سال تجربه مطبوعاتی و عکاسی مستندی که داشتم، کم نبودند
رویدادهای خبری که تلخ بودند و من با عکسهایم ثبتشان کردم. چه شما بخواهید و چه
نخواهید این کار جزئی از وظیفه این شغل به حساب میآید، باید تلاش کنید اولین فرد
حاضر در آنجا باشید تا به اطلاعرسانی آن خبر کمک کنید.
خبرهایی که عکاسان خبری به ثبت آن میپردازند
بخشی از تاریخ میشود که با گستردگی شبکههای اجتماعی و اینترنت در دنیای جدید، هر
روز میتواند دوباره روی جلد یک مجله و یا صفحه اول یک روزنامه قرار گیرد. این
زنان که ۹ سال پیش در حال ثبتنام برای حضور در
عملیات انتحاری [استشهادی] هستند، امروز دوباره خبر اصلی شدهاند.
این عکسها و باز نشر آنها پس از عملیات
خون بار پاریس دوباره نگاهها را به سمت ایران میچرخاند. پیگیری ریشه خشونت، نقش
زنان در عملیاتهای انتحاری، ایران به عنوان سرزمینی که با ترور و تروریسم
مشکلی ندارد و هزار بحث و سؤال دیگر …
یکی از دوستانی که در این زمینه برایم
ایمیل فرستاده از من خواسته بود «بهتر بود چشمم را به واقعیت میبستم». او نوشته
میداند که این کار تلخ است اما بهتر بود در برابر این «واقعیت به شدت دردناک!»
سکوت میکردم.
باید ایرانی باشی، باید مهاجر باشی تا
این مسئله را بیشتر درک کنی! تا بیشتر بفهمی در فضای «اسلامهراسی» که در جهان این
روزها شکل گرفته است یک عکس چطور میتواند نگاه ها را به سمت جماعتی دیگر منحرف
کند. در زندگی در مهاجرت لحظاتی هستند که آدمی حتی با دیدن یک عکس و یک خبر
کوتاه برای ساعاتی گیج و مبهوت میماند و این عکس شاید از آن دست عکسهایی باشد که
برای مخاطب ایرانی باز تولید مسائل بسیاری است.
من چون خود نیز در این جبر مهاجرت
گرفتارم از اینکه برایم نوشته بودند قدردانی کردم و برایشان نوشتم احساسشان را
درک میکنم. اما دقیقتر که میشوم ارتباطی با اتفاق چند روز پیش در پاریس در ذهنم
زنده میشود. در اخبار آمده است:
دادستانی
پاریس روز پنجشنبه اعلام کرد که جسد عبدالحمید اباعود که از او به عنوان مغز
متفکر حملات تروریستی جمعهشب پاریس نام برده میشود در میان تلفات یورش روز
چهارشنبه پلیس ویژه فرانسه به محلهای در شمال پاریس شناسایی شده است.
یک زن هم
که (بعد نامش حسنا آیه بوالحسن اعلام شد) ظاهراً از اقوام عبدالحمید اباعود بود،
خود را با منفجر کردن کمربند انتحاریاش به قتل رساند.
اخبار این روزها درباره اتفاقات
تروریستی به اوج خود رسیده است و رسانهای نیست که درباره آن مطلبی منتشر نکرده
باشد؛ در این میان البته نشریات تندرو بازارشان گرمتر است. در اتفاقی که در پاریس
رخ داد، چند عضو گروه حکومت اسلامی با عملیات انتحاری خود و دیگران را کشتند، پس
اکنون زمان مناسبی است تا به تاریخچه چنین عملیات یا اندیشههایی که معتقد به این
چنین شیوههایی هستند نگاهی بشود.
عکسی که من گرفتهام در زمانی بود که
گروه حکومت اسلامی (داعش) وجود خارجی نداشت. اما در تهران و شهرهای مختلف گروههای
تندور آماده ثبتنام از افراد بودند تا برای دفاع از تأسیسات هستهای ایران در
برابر حمله احتمالی کشورهای خارجی و همچنین برای دفاع از فلسطینیها و مبارزه با
اسرائیل، دست به عملیات انتحاری [استشهادی] بزنند.
این افراد استشهادیون نامگذاری شده
بودند. من در چندین نوبت در تهران در جریان راهپیمایی، در بهشت زهرا و همچنین در
دانشگاه تهران از آنها عکاسی کردم. عکس منتشرشده در روزنامه مترو و دیگر روزنامههای
دیگر عدهای از بانوان دانشجو را که در دانشگاه تهران به همراه دیگر دانشجویان
آمادگی خود را برای دفاع از تأسیسات هستهای ایران در برابر حمله احتمالی کشورهای
خارجی را نشان میدهد.
این عکس را در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ عکاسی کردهام و به همراه شش عکس دیگر از همان مراسم در آرشیو
خبرگزاری آسوشیتدپرس قابل دسترسی هستند.
عکس ثبتنام دانشجویان دختر ایران
برای عملیات استشهادی در نشریههای مختلفی از جمله دیلیاکسپرس بریتانیا بازتاب
داشته است.
اتفاقاً چاپ یکی دیگر از عکسهایم که
در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ در بهشت زهرا از مراسمی دیگر در جمع
اشتشهادیون گرفتم، روی جلد شماره ۱۴۰
مجله زنان از جمله مواردی بود که موجب لغو مجوز آن مجله شد. روی جلد این شماره که
در بهمن ۸۵ انتشار یافت، نوشته شده بود: «کشته
میشوند تا بکشند»
«ماهنامه
زنان به مدیر مسئولی شهلا شرکت در جلسه امروز هیئت نظارت بر مطبوعات به دلیل درج
مطالب و اخبار به گونهای که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشد، همچنین به دلیل به
مخاطره انداختن سلامت روحی، فکری و روانی مخاطب و القای اینکه در جامعه امنیت وجود
ندارد و به دلیل سیاهنمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی لغو مجوز شد».
آنچه در رأی هیئت نظارت بر مطبوعات
دلیلی بر لغو مجوز نشریهای تلقی شده، تنها انتشار واقعیتی بود که در جامعه در حال
ریشه دواندن بود و هست. مسئولان فرهنگی تنها با لغو امتیاز مجله زنان صورت مسئله
را پاک کردند و با بیتوجهی از کنار مشکل اصلی گذشتند. اینکه عملکرد گروههای
تندرو بود که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشد نه انتشار خبر مربوط به آن.
از سوی دیگر این روزها موج محکومیت
حملات تروریستی پاریس توسط مسئولان جمهوری اسلامی ادامه دارد و همگان بر لزوم
برخورد جدی با این پدیده زشت که زندگی مردم عادی را هدف گرفته، اتفاق نظر دارند.
حتی احمد علمالهدی، عضو خبرگان رهبری
و امام جمعه مشهد، هم یک هفته بعد از حمله تروریستی به پاریس در خطبههای نماز
جمعه مشهد از محکوم بودن «حملات تروریستی فرانسه» از وجه انسانی آن میگوید.
آن طور که ایسنا گزارش داده او گفته است، «امروز یک مشت سگ
دیوانه داعشی از این ماجرا در اروپا بهرهبرداری میکنند تا اسلامهراسی را توسعه
دهند و رسانههای غربی و اروپایی هم این را تبلیغ میکنند. ما باید از این موقعیت
بهرهبرداری کنیم، ما باید در دنیای مجازی و با وبلاگها و پوسترسازیهای مختلف
اسلام عدالت و امنیت را در قالب تصویرها، گرافیکها، فیلمها و سریالها به زبانهای
مختلف پخش کنیم».
اما آنچه آقای علمالهدی شاید فراموش
کرده اشاره کند این است که در طول ۳۷
سال گذشته، کم نبودند تلاشهایی که در مناسبتهای مختلف در شهرهای ایران برپا
بودند تا موجب اسلامهراسی شوند و این اخبار و عکسها هنوز در پس ذهن مخاطب ایرانی
و خصوصاً غربی حک شده و در آرشیوها موجودند و به راحتی حذف نمیشوند.
اینکه گروه حکومت اسلامی (داعش) با هر
انگیزه افراطی مروج عملیاتهای تروریستی میشود و دست به کشتار انسانها فارغ
از مذهبشان میزند، مسئولیت حاکمیت ایران را کم نمیکند که در بخشهایی از
جامعه به حمایت از این گونه اندیشهها می پردازند.
به هر حال در وضعیتی که همه چشمها به
داعشیها و تندروهای کشورهای عربی دوخته شده باز نشر این عکس یعنی تأیید این
مسئله که عملیات انتحاری در بین شیعیان که قربانیان اصلی داعش هستند هم ریشه دارد
و ایران شاید متد اولیه و الگو بسیاری از حرکتهای خشونت بار در جهان به حساب
بیاید و این جای نگرانی و ناراحتی در میان ایرانیان دارد.
---------------------------------------------------------------------------------------
این متن حاوی نظرات، دیدگاهها و
تجربیات نویسنده آن است و الزاماً بازتابدهنده نظرات رادیو فردا نیست.
توسط: نام مستعار
۰۳ ۰۹ ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶
ما تا حالا یک عملیات انتحاری در
کشورهای دیگه توسط آقایون نداشتیم چه رسد به خانمها.متاسفم براتون که دیگه حتی یک
درصد هم خودتونو ایرانی احساس نمیکنید.
توسط: سمانه
۰۳ ۰۹ ۱۳۹۴ ۰۴:۳۴
جناب اگر هم کسی ثبت نام کرده برای
دفاع از کشور خودش بوده نه اینکه بره تو کشور دیگه ای خودشو بترکونه که دیگران را
بکشد.این فرق زمین تا آسمان است.شما فقط دوست دارین خبرهای جنجالی بسازین و به فکر
اسم کشورت نیستی و چه بر سر هموطنان مهاجرت میاری با این کارها.
توسط: نام مستعار
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۲۱:۱۰
فهميديم كه يه عكس گرفتي كه خيلي بهش
افتخار ميكني. ولي آبروي ما ايرانيها رو ميبري با نشون دادنش اينجا و اونجا. فكر
كنم به خيلي جاهاي ديگه هم فرستادي كه چاپ بشه.
توسط: نام مستعار
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۷:۵۴
پاسخ آقای دارک نایت (سلحشور تاریکی
!!!). در جواب به ناراحتی شما از آموزش زبان فارسی به شما وطن دوست »وطن خر« (
نقطه مقابل »وطن فروش«) باید از شما بپرسم که فرق نوشتار فارسی کلمه انگلیسی »شب«
با کلمه »سلحشور« !!! مورد
نظر شما استاد اعظم! چیست ؟ که من سوادش را ندارم و شما دارید ! در ضمن حضرت عالی
که بر خلاف من ،در آمریکا زندگی می کنی، چرا نام مستعار »سلحشور تاریکی« را برای خودت انتخاب
کرده ای ؟!! بعلاوه همین نام مستعار نشاندهنده ماهیت فکری و داعشی شماست .
در ضمن ، به گفته شاعر : آینه چون نقش
تو بنمود راست ... خود شکن آینه شکستن خطاست.
بعلاوه من چرا باید از دوره گشتن
جنابعالی ناراحت باشم . برو خوش باش.
در ضمن تو که بر خلاف من، وطنت رانمی
فروشی !!؟؟ چرا در جوار »عمو سام« کنگر خورده ای و لنگر انداخته ای ؟ بیا و کشور
خودت را آباد کن.
در پایان فقط امیدوارم که فهم سیاسی
خودت را افزایش دهی تا در حد »سوات« فاسی ات باقی نماند. برو خوش باش !
توسط: فرامرز
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۷:۴۶
اینکه عکس با یه عنوان جعلی منتشر شده
کار زشتی است
ولی اینکه عکس مربوط به ثبت نام
استشهادیدر کشورمون هست واقعیت داره
بنظر شما کسی که از پشت بام هموطن
خودشو تو خیابون به رگبار می بنده یا با با ماشین از روش رد میشه یا تو صورت هموطن
خودش اسید می پاشه
این آمادگی روانی رو نداره که خودشو
منفجر کنه...متاسفانه هموطن های اینطوری داریم که بصورت قانونی فعالیت می کنند.
واقعیت تلخه
توسط: نام مستعار
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۷:۴۵
حالا شما وقت گير آورديد !
توسط: بهرام
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۶:۳۲
عزیزان من! هیچ شعاری بی تاثیر نیست.
حتا اگر آن از نظر خود شعار دهنده یک ژست باشد. این شعار ها برای بعضی ها مخصوصا
بیرونی ها واقعیست. بیاد بیاوریم زمان شوروی را. خیلی از دانشجویان و تحصیلکرده ها
در کشورهایی خارج خودشان را برای حکومت شوروی به کشتن میدادند در حالیکه آنموقع
خود جامعه شوروی به عیاشی های وحشتناک و فساد و رشوه خواری مبتلا بود.
توسط: ارامش
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۵:۴۴
توی ژن ایرانی کشتن بیگناه جایی
نداره... امثال تو فقط میخوان از اب گل الود ماهی صید کنن
توسط: بی وطن از: ایران
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۵:۲۲
کار خوبی کرده عکاس ای کاش با نام و
مشخصات منتشر می کرد تا دیگه کسی الکی هم که شده صحبت از عملیات انتحاری نکنه
خصوصا که برای وطن انگار ما بوقیم نمیدونیم که این اخوندا برای وطن ایران طره هم
خورد نمی کنند، وطنی که شما میگی پایگا موقت این ها برای مبارزه با امریکاست، کدوم
وطن؟
توسط: توییت
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۴:۵۵
من یادم هست که این کار صورت گرفت و
اینها دفتر و دستک باز کردند و دانشجویان بسیجی اسم نوشتند که بله برن انتحاری
بزنند. از طرف دیگه برداشت عمومی این است که اینها واسه تبلیغات بود و هیچ کس
همچین کاری نمی کنه. جامعه ای
مهاجر هم الان ناراحت است که با این عکس آبروی ما رفت. بیشتر مهاجران تمایلی به
دولت نداشتن و واسه این مهاجرت کردند. ولی به هر حال این گوشه ای از واقعیت است.
اینها رفتند و ثبت نام کردند این که واقعا اینها این کار رو می خواستند بکنند یا
برای تبلیغات بود تاثیری در نفس ثبت نام کردنشون نمی گذاره و بالاتر از اون به هیچ
کس حق نمیده که به عکاس بدوبیراه بگه. اگه من عکاس بودم و کسی به من اهانت می کرد
یا تهديدم می کرد به خاطر عکسی که من از یک اتفاق واقعی گرفتم با یک سیلی قشنگ می
نشوندمش سر جاش. مقاله درست
نوشته نشده ? او که! با نویسنده مقاله تماس بگیرید و توضیح بدید که طرف اشتباه
کرده و دلیل و برهان بیارید. راه قانونی است! ازش بخواهید با توجه به دلایلی که
شما اسم بردید و .... توضیح بده هفته بعد و قضیه رو اصلاح کنه. تهدید عکاس که از
حقیقت عکس گرفته و یک نویسنده از عکس اون استفاده کرده اگاهانه یا غیر اگاهانه کار
ی از سر ضعف و ناتوانی است.
Peace out
توسط: حمید
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۴:۳۸
این عکس و گزارش شما ذهن مردم غرب را
از داعش واقعی به طرف مردم بی گناه کشورمون منحرف میکند.
توسط: Amir
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۳:۴۰
جناب دارك نايت، Sir، شما مثل اینکه
همچنان فکر میکنی کورش هخامنشی فرمانروای ایران است. ما هم مثل شما سالهاست در
امریکای شمالی زندگی میکنیم ولی اینقدر از واقعیات جدا نیستیم. منفعت انکار این
واقیت برای شما چیست؟ واقعیتی که میگه کسانی که جنایات این رژیم رو در داخل و خارج
مرتکب شده اند همه ایرانی بودند، چه شما خوشت بیاد یا نیاد. شما فراموش کردی یا
متوجه نیستی که یکی از دلایل تداوم این رژیم وجود همین دسته از ایرانیان در تار و
پود جامعه امروزی ایران است.
توسط: نام مستعار
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۳:۲۴
آقای سعید که میگی تو اسلام نمیشه
بیگناه رو کشت بد نیست به این موضوع توجه کنی که در اسلام غیر از معصومین همه گناه
کارند. به خاطر همین هم هست که مسلمان ها یا دائم در حال عجز و لابه برای بخشش
گناهانشون از طرف الله هستند که اسمشو گذاشتند عبادت یا اینکه در حال کشتار همدیگه
و دیگرانند که اسمشو گذاشتند مبارزه با کفار و منحرفین یا به بیانی باز هم عبادت.
اصلا کسانی که غیر از خودشون دیگری رو قبول نداشته باشند و دیدگاهشون نسبت به دنیا
دیدگاه تنگ ایدئولوژیک باشه از این بهتر ازشون در نمیاد.
توسط: بینا
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۲:۰۶
پس جواب خداوند چی میشه که میگوید ما
حق نداریم که به جسم خودمان اسیب برسانیم .و خودکشی یعنی تا ابدیت باید اویزان
ماندن در جهان دیگر/
و دیگر اینکه همانطور که حق نداریم به
خودمان اسیب برساینم نباید موجب آسیب رسیدن به دیگران هم بشویم /تمام این ها روز
جزا بر همگان اشکار خواهد شد/ آنگاه که کوهها فرو ریزند /نگاه که مردگان زنده شوند / انگاه
هر نفسی داند که چه بار اورده است .................
توسط: روشنک ایرانی
۰۲ ۰۹ ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴
یه مرزی هست برای مزخرفزدگی و
جنونبارگی!
این عکسها حتا اگر ژست و تبلیغات
باشند، سازماندهندگان محترم از شرف انسانی عبورکرده اند. عده ای جوان بیگناه را
فریفته تا سپاه مایه داران انقلاب اسلامی به بابک جانهایش حال بدهد.
وطن اسلامی یعنی دلار سبز، یوآنگ سرخ،
یورو سفید! بیدارشو ایرانی!