ایران،
ونزوئلا، و مصرف منابع ملی
ونزوئلا
کشوری است بالقوه ثروتمند.
این
کشور با داشتن 28
میلیون
نفر جمعیت، هم نفت دارد، هم منابع طبیعی
و هم جنگل های فراوان.
از
طرفی دارای سواحل و جزایر زیبایی است که
باب طبع گردشگران دنیا است.
هر
کدام از این مزیتها می تواند بهتنهایی
عامل توسعه یک کشور باشد.
کاراکاس
پایتخت کشور ونزوئلا نیز، در یک دره سرسبز
واقع شده، با آسمانخراش های بلند و ساختمان
های باشکوه قدیمی که یادآور دوره شکوفائی
این شهر است.
کاراکاس
شهری است شیک و تمیز، دارای مترو، قطارهوائی،
خیابان های عریض با پیاده روهای وسیع و
مردمانی خوش پوش و شاد.
متاسفانه
مدتی است خیابان های این شهر درگیر تظاهرات
خیابانی و غارت فروشگاه های مواد غذائی
شده.
سطح
شهر پر است از سنگر و سربازانی که با تفنگ
های آماده گشت می زنند.
قیمت
دلار آمریکا ظرف 5
سال،
از 5
بولیوار
به 1600
بلیوار
افزایش پیدا کرده، یعنی پول ونزوئلا سیصد
و بیست درصد کم ارزش شد و بر رشد نقدینگی
و نرخ تورم افزوده گردید، تا جائی که
اقتصاد ونزوئلا، امروزه در سراشیبی پرتگاه
قرار گرفته است.
هشت
سال پیش وقتی قیمت یک بشکه نفت به 140
دلار
رسید، در آمد ونزوئلا به شدت بالا رفت،
هوگو چاوز رئیس جمهور وقت کشور، به تصور
اینکه قیمت نفت همواره رو به افزایش است،
شروع به ولخرجی کرد و با اتکاء به پول نفت،
به مردم وعده داد، همه مایحتاج اساسی را
بزودی مجانی خواهد کرد.
در
راستای همین شعار، سوبسیدهای متنوع و
فراوانی پرداخت، گاز را رایگان کرد و قیمت
بنزین را یک سنت تعیین نمود.
نا
گفته نماند بخش بزرگی از این بنزین مجانی،
به کشور های همجوار قاچاق شد و پولش به
جیب قاچاقچی های بین المللی رفت.
تنها
یارانه سوخت، سالانه 12
میلیارد
دلار صورتحساب ملی برای ونزوئلا به بار
آورد.
سرانجام
در اثر سقوط قیمت نفت به زیر 50
دلار
و افت یک میلیون بشکه از حجم استخراج
ونزوئلا، کم کم کفگیر به ته دیگ خورد.
به
ناچار قیمت بنزین به یکباره 95
برابر
گران شد.
در
نتیجه تعداد زیادی از مشاغل کاذب که بر
محور بنزین ارزان ایجاد شده بود، به ناگهان
از بین رفت و قیمت کلیه مایحتاج به دلیل
هزینه حمل ونقل به شدت بالا رفت و فشار
زیادی به مردم وارد گردید.
مطمئناً
اکثر این کارها با خیراندیشی و به منظور
ایجاد رفاه برای مردم کم درآمد انجام شده
بود، ولی به دلیل سوء مدیریت و تزریق
نقدینگی به جای ثروت، در نهایت کار به
جائی رسید که مردم ونزوئلا از حداقل رفاه
نیز بیبهره شدند و به خیابانها ریختند و
به نانوائی ها و فروشگاه های مواد غذائی
حمله کردند.
سیاستگذاران
ونزوئلا با کاهش درآمد نفت دو راه در پیش
داشتند.
یکی
اینکه سیاست های یارانهای را متوقف
کنند و با اِعمال سیاستهای ریاضتی، اثر
کاهش بهای نفت را پوشش دهند، راه دیگر این
بود که بدون توجه به عوارض تورمی، دست به
چاپ اسکناس بزنند.
در
گزینه نخست، هرچند در کوتاه مدت از میزان
محبوبیت دولت کاسته میشد، ولی امکان
اینکه اقتصاد از پرتگاه بحران دور شود
وجود داشت.
البته
دولتمردان راه دوم را انتخاب کردند و با
انتشار اسکناس و ایجاد سیستم نرخ چندگانه
ارز و تداوم اعطای یارانه به سوخت و سایر
مایحتاج مانند آب و برق و گاز و مواد
خوراکی، باعث شدند شرایط کشور در وضعیت
بحرانی قرار گیرد.
این
سخن
درستی است که آب از آسمان بر روی زمین
میبارد، ولی رایگان نیست.
قیمت
واقعی آب از سه بخش تشکیل شده.
1- ارزش
ملی آب 2-
هزینه
های زیر بنائی 3-
هزینه
های جاری.
طبق
شاخص سازمان ملل کشورهائی که تا 10
درصد
از حجم آب تجدید پذیر خود را برداشت می
کنند، کشور های بدون بحران تلقی میشوند
و قیمت ملی آبی را میتوان مجانی در نظر
گرفت.
اگر
این میزان به 40
درصد
افزایش پیدا کند، در آستانه بحران قرارمی
گیرند و بهتر است برای 30
درصد
آب مازاد، قیمتی در نظر بگیرند تا مردم
انگیزه صرفه جوئی پیدا کنند و درآمد حاصله
نیز برای تامین آب مازاد از کشورهای همجوار
یا آب شیرین کنها یا هدایت آبهای فصلی به
منابع زیر زمینی و آبخوانها صرف شود.
کشور
ایران اکنون بیش از 70
درصد
از آب تجدید پذیر خود را مصرف میکند و وارد
مرحله بحران شدید شده.
به
هنگام بحران
میبایست در
مرحله
اول،
برای 60
درصد
برداشت مازاد، مبلغی
به عنوان ارزش ملی آب در نظر گرفته شود.
بخش
دوم،
هزینه تاسیسات زیربنائی آب،
مانند تصفیه خانه ها، سدها، تونلها و خطوط
انتقال کلان،
و قیمت آبی است که در پشت
سدها تبخیر میشود.
این
هزینه ها با توجه به عمر مفید تاسیسات،
باید محاسبه و به صورت سرشکن، بر قیمت آب
افزوده گردد.
قسمت
سوم،
شامل هزینه های جاری مانند هزینه انرژی
برای پمپاژ، هزینه تصفیه خانه ها، توزیع،
لوله کشی، تعمیرات و نگهداری، هزینه آب
به حساب نیامده و هزینه های پرسنلی و اداری
است که باید با اضافه شدن به هزینه های دو
بخش دیگر، مبنای قیمت گذاری آب قرار گیرد.
امروزه
قیمت متوسط آب شرب 350
تومان
در هر متر مکعب و آب کشاورزی 50
تومان
است که با توجه به قیمت واقعی آب، به جرأت
می توان گفت آب به قیمت رایگان به مردم
تحویل داده میشود.
با
توجه به اینکه جمعیت اضافه شده و مصرف
سرانه نیز به شدت بالا رفته، دیگر کفگیر
به ته دیگ رسیده.
فکر
میکنید تا کی می توان به این شرایط ادامه
داد؟ این کار دو راه حل دارد، یا اینکه به
تدریج سیاست یارانهای را متوقف و با
اعمال سیاستهای ریاضتی و تمرکز بر روی
حداکثر صرفه جوئی، مصرف را کاهش دهیم، یا
اینکه به هر کجا که شده آب مجانی در اختیار
مردم بگذاریم تا اینکه بزودی طبق قانون
عرصه و تقاضا، مردم مجبور شوند آب را از
مراکز غیر دولتی و با قیمتهای گزاف خریداری
کنند که حتماً پی آمدهای سختی خواهد داشت.
متاسفانه
تاآن
زمان که بحران آب کشور،
در سراشیبی خطرناکی قرارگیرد،
وقت چندانی
باقی نمانده است.
شهریار
بدیعی
ویرایش
و آماده سازی:
احمد
شمّاع زاده
منبع:
آرشیو
ماهنامه:
http://www.kwciran.com/FA/magazine