آیا
روحانی
وارد
بازی
فریبنده
بیت
شده
است؟
(پیشبینی
آینده سیاسی رئیس جمهور)
رضا
علیجانی
بحث «نسبت رئیس جمهور و رهبر» در سیستم دوگانه قدرت در ایران موضوع راهبردی مهمی است که باید مستقلا به آن پرداخت. (نگارنده سه سال پیش طی سه مقاله مستقل به این امر پرداخته ام.)
بعید
است
کسی
در
اینکه
حسن
روحانی
دچار
چرخش
شده
و
به
راست
روی
افتاده
و
سعی
در
هماهنگی
با
جریان
بیت
رهبری
دارد،
تردیدی
داشته
باشد.
فهرست
کابینه
نماد
مهمی
از
این
رویه
جدید
است.
مهمتر
اینکه
هیچگاه
معلوم
نشد
در
دیدار
وی
با
جمعی
از
فرماندهان
سپاه
چه
گذشته
است.
روشن
شدن
مفاد
این جلسه از رفتار روحانی پس از این دیدار
رمزگشایی می کند.
اما
هیچ یک از طرفین چیزی در این باره نمی گوید
الا اینکه برخی سپاهیان از آن جلسه و رفتار
عمومی روحانی پس از آن جلسه ابراز رضایت
می کنند.
بازار
گمانه زنی پر رونق است.
یکی
از دم دستی ترین توضیحات معامله بر سر
پرونده برادر آقای روحانی بوده است.
اما
به نظر نمی رسد چنین مسئله ای که از قبل
هم وجود داشت بتواند تغییر رفتاری چنین
مهم را توضیح بدهد.
گمانه
زنى قوی تر این بوده است که روحانی میخواهد
با کم کردن از مزاحمت ها در دولت دومش
بتواند کار اجرایی قوی تری ارائه دهد.
هر
چند این موضوع قابل اعتنایی است اما از
آن به بعد نیز تغییر محسوسی در رفتار جریان
مقابل مشاهده نشد و در حوزه سیاست خارجی
و منطقه ای همچنان در به پاشنه سابق می
چرخد و در نتیجه نیاز حیاتی دولت به سرمایه
گذاری خارجی به شدت دچار اختلال شده است.
در
سیاست داخلی نیز تسهیل محسوسی در بستر
حرکت دولت مشاهده نمی شود.
اگر
این رویه دولت را در کنار کوتاه آمدن
غیرموجه اش در مورد وزیر شدن زنان قرار
دهیم و نیز بی مهری که به هموطنان اهل سنت
داشته است؛ شاید باز باید بر گزینه دیگری
که زیاد هم مطرح شده مکث کرد و آن تلاش
روحانی برای بهبود ارتباط با جریان سنتی
و نیز محافظه کاران میانه رو جهت بسترسازی
دراز مدت برای آینده سیاسی اش و مشخصا نیم
نگاهی است که به مسئله جانشینی و شانسی
که برای پوشیدن قبای رهبری دارد.
برخی
اظهار تمایل روحانی برای شرکت مجدد در
جلسات جامعه روحانیت تهران را نیز در همین
راستا می بینند.
بعضی
درس خارج اخیر روحانی در حوزه علمیه لواسان
را با موافقت ضمنی بیت تلقی می کنند.
(آیا
این در باغ سبز برای عدم مخالفت با ورود
او به رقابت برای رهبری آینده؛ دامی نیست
که سر راه روحانی قرار داده شده است؟)
برخی
طرفداران افراطی دولت روحانی این «معامله»
را
معامله خوبی می دانند که هرچند باعث کم
دستاوردی دولت دوم روحانی میشود اما
امتیاز بزرگی را در ازايش دریافت می کند.
«اگر»
چنین
پشت صحنه ای درست باشد به نظر می رسد علیرغم
همه تجارب شخص روحانی از بندبازی های قدرت
در ایران؛ وی بازی خطرناکی را شروع کرده
است.
در
این بازی جریان مقابل با عنایت به برخی
ویژگی های فردی روحانی و اشتیاق فراوان
او به آینده سیاسی شخصی اش؛ با در باغ
سبزهایی که نشان می دهند او را مهار و آرام
می کنند تا چهار سال دولت دومش هم بگذرد
و جریان بیت از دست او خلاص شود!
آنها
به هیچوجه برای هیچ سمتی حتی در حد فعلی،
چه رسد به بالاتر از آن؛ به فردی که غربگرایش
می دانند اعتماد نخواهند کرد.
این
نکته ای است که روحانی نباید به هیچوجه
فراموش کند.
در
این میان برای ما شهروندان ایران چه اتفاق
می افتد؟ دولتی که با هزار ضرب و زور در
برابر افرادی چون رئیسی رای آورده است،
با دستان خودش دست به خودکشی می زند و این
یعنی فقر و فلاکت برای مردمی که به هزار
امید برای بهبود اوضاع مانع قدرت گیری
تندروها شده اند.
آنها
اینک در عمل با میدان داری بیت در صحنه
سیاست ایران مواجه شده اند و گروگان شدن
ملت تحت فشار طاقت فرسای زندگی روزمره در
برابر سیاستهای ماجراجویانه و بی پشتوانه
منطقه ای و جهانی آنان.
آن
هم در دوره ای که فرد ناهنجاری چون ترامپ
در راس بزرگترین قدرت سیاسی-
اقتصادی
-
نظامی
جهان قرار گرفته است.
بدین
ترتیب دولت و وضعیت اقتصادی کشوری که نمی
تواند حقوق عقب افتاده انبوهی از کارگران
خود را بدهد و روز به روز بر آمار بیکاری
و کمبود بودجه های عمرانی افزوده می شود؛
تازه باید اندک توان خویش را صرف مسائل
نظامی و مداخله جویی های ضد ملی در بحران
های منطقه ای کند.
وارد
شدن در این بازی خطرناک و فریبنده برنده
ای جز جناح های قدرت حاکم بر ایران ندارد
و بار دیگر رویاهای تغییر مردم ایران و
این بار به دست آقای روحانی به تحلیل می
روند.
همانطور
که حسن روحانی نیز در این معامله چیزی
نصیبش نخواهد شد
No comments:
Post a Comment