داستان
یک فریب، و تابوی رادیو فردا
احمد
شمّاع زاده
فهرست:
پیشگفتار
یک
-
دلایل
پذیرش مناظره
دو-
شرح
مستند آنچه که گذشت
سه-
آماده
سازی مقدمهای برای مناظره
چهار-
واپسین
خوشبینی نسبت به رادیو فردا
پنج-
چگونه
متوجه شدم رادیو فردا معاند اسلام و قرآن
است
شش-
کالبدشکافی
متن مناظره، و رسواشدن مجری رادیو فردا
هفت-
بررسی
و تحلیل کامنتهای مناظره و آشکار شدن
دغلکاریها
پیشگفتار
من
در طول زندگی از نظر مادّی بسیار فریب
خوردهام؛ و چون همه را به مانند خود
میبینم، باز هم عبرت نگرفته و فریب میخورم.
ولی
به یاد ندارم از نظر فکری و فرهنگی کسی
چنین کلاه گشادی بر سرم گذاشته باشد.
داستان
از این قرار است که در روز شنبه نهم
دسامبر(2017)
خانمی
از طریق فیسبوک مرا یافت و باب مذاکره
برای شرکت در یک برنامه رادیویی را بازکرد.
وی
کسی جز مجری برنامه تابوی رادیو
فردا، یعنی خانم فهیمه خضرحیدری
نبود.
البته
باید اذعان کنم که مبنای اولیه این فریب
نیز همان خوشبینی بیجا نسبت به دیگران
بود.
اگر
تنها کمی شک میکردم و قول مصاحبه را به
عقب میانداختم تا شناخت بیشتری از این
رسانه داشته باشم، و یا به آرم پخش برنامه
تابو توجه میکردم و با دقت بیشتری چند
برنامه آن را میشنیدم، مسلماً به اهداف
این برنامه پی میبردم و این رادیو را
رادیویی که تنها مخالف حاکمیت و سیاستهای
جمهوری اسلامی ایران است، تلقی نمیکردم.
اکنون
که کار از کار گذشته و چون حرفه من نویسندگی
است و کار دیگری از دستم بر نمیآید، تصمیم
گرفته ام این مقاله را بنویسم و در کارنمای
آکادمیایم، در وبلاگهایم (بلوگر
و بلوگسکای)
و
در کانال تلگرامم، به عنوان سندی ماندگار
منتشرکنم و به وسیله تویتر، گوگل پلاس،
فیسبوک و...
به
نظر همگان برسانم، بلکه بخشی از ستمی را
که در این برنامه بر قرآن رفت؛ و منکران
قرآن و معاندان اسلام بر قرآن تاختند،
جبران شود.
یک
-
دلایل
پذیرش مناظره:
در
آغاز مذاکره، اولین پرسش وی این بود که
ما مشتاقیم که شما را در برنامهای داشته
باشیم.
آیا
پیام مرا دیده اید؟ و من پاسخ دادم که
هنوز خیر.
در
نهایت پیام را دیدم ولی پیش خود گفتم پاسخ
من باید منفی باشد؛ چون نمیخواهم از
نظرنقدهای سیاسی، جز مقاله نویسی وارد
دیگر راههای سیاسی شوم.
پس
از نیم ساعتی مشخص شد که برنامه وی سیاسی
نیست بلکه مربوط به باورهای دینی و
آیینهای کهن
است؛ و از آنجا که با جست وجو در وب، متوجه
شده تنها کسی که بیشترین پژوهشها را در
زمینه شناخت جن دارد من هستم، به
دنبال ارتباط با من بوده است.
از
آن جهت که شرکت در این برنامه به توسعه
جنشناسی علمی (نه
عوامانه)
کمک
میکرد؛ و من میتوانستم از راه این رسانه،
نظر خود را به علاقمندان بیشتری برسانم،
پذیرفتم.
البته
این جملههای وی، مزید بر علت شد تا برنامه
را مفید بدانم و مناظره را بپذیرم(فریب
اول):
بحثهای
شما را خواندهام و نظریات شما بسیار
برایم جالب است.
مشتاقم
که میزبان شما در این برنامه باشیم.
این
برنامه پرشنوندهترین برنامهی
رادیوفرداست.
چون
برنامه به صورت مناظره است، نام طرف مقابل
را پرسیدم که متوجه شدم حتا به اندازه من
هم شهرت ندارد.
با
رجوع به وبسایت رادیو فردا و برنامه
تابو و دیدن یکی دو برنامه دانستم که
طرف مقابلم شخصی خداناباور (آتئیست
-
کافر)،
و با این رادیو پیشتر همکاری داشه است.
به
خانم مجری گفتم با چنین شخصی سخت است
مناظره کردن؛ و وی پاسخ داد که هرکس حرف
خودش را میزند و اصلاً مشکلی نیست؛ پذیرفتم
(که
در عمل چنین نشد.
پس:
فریب
دوم)
و
تصمیم گرفتم مقدمهای را فراهم کنم و
نکتههای اساسی برای یک بحث مجمل و مفید
را در آن بگنجانم تا پیش از آغاز اولین
پاسخم، آن را بخوانم.
روز
دوشنبه یازدهم دسامبر روز ضبط برنامه
بود.
ضمن
ارتباطی که مجری برای آزمایش برقرارکرد،
موضوع مقدمه گفتارم را با وی در میان
گذاشتم و چون
میخواست بداند چه نکتههایی
را تصمیم دارم در
مقدمه بیان کنم، گفتم اولش درباره تقسیم
دانشها به علوم طبیعی و علوم نظری و معرفی
جن به طور اجمالی و… که سخن مرا قطع کرد
و پرسید چقدر وقت میگیرد؟
و هنگامی که شنید دو دقیقه، به
شوخی و جدی گفت
«دو
دقیقه...؟
خیلی زیاده
و این نکتهها
جزء پرسشهای من
هست و اگر شما
بگویی پرسشهای من بیمورد
میشوند.
شما
ضمن پاسخگویی به آنها بپرداز.”
من
هم که
از پشت قضایا و هدف این رادیو خبر نداشتم،
پذیرفتم.
یعنی
انصراف از بیان مقدمهای
که برای تهیه آن
به خودم زحمت هم
داده بودم.
(فریب
سوم)
برنامه
روز دوشنبه
سر ساعت ده شب به وقت اروپا ضبط شد.
فردای
آن روز پرسیدم آیا
پس از ضبط برای
طرفین مناظره یک نسخه میفرستید تا کمبودها
اصلاح شوند؟
پاسخ
شنیدم که جزء مقررات رادیوست که پس از
ضبط، کسی نباید از محتوا آگاه بشه.
من
هم که دیدم
سخنی
منطقی است؛
و ممکن است به هر روی مورد بهره برداری
نادرست قرار بگیرد،
حرف او
را پذیرفتم.
وی
افزود:
به
من اعتماد کنید.
من
هم برای تشویق وی به امانتداری و پیشگیری
از زدن سروته
هدفمند گفتههایم
(که
همین گونه شد)،
نوشتم اعتمادکامل
دارم.
(و
چون مخالف اعتمادی
که به او کرده بودم عمل
کرد، پس:
(فریب
چهارم)
دو-
شرح
مستند آنچه که گذشت:
نوشتههای
بالا را مستند به مطالبی میکنم که در زیر
میآیند.
به
نظر میرسد مرور آن، هم برای آگاهی همگان
و هم برای دانستن بقیه داستان که در پی
خواهد آمد، مفید باشد.
یاداوری:
از
این پس هرگونه نقد، اصلاح و توضیحی که
دارم با رنگ زرشکی خواهم نوشت تا با اصل
متن مناظره و...
اشتباه
نشود؛ و قابل توجه نیز جلوه کند.
Radio
Farda در
Broadcast
Journalist
در
Washington,
District of Columbia زندگی
میکند
دسامبر
9
17:12
سلام
من
روزنامهنگار از رادیوفردا هستم
ما
مشتاقیم از شما برای شرکت در برنامهای
دعوت کنیم
اما
هیچ راه تماسی با شما نداریم
امیدوارم
پیامهای من را ببینید
شنبه
19:27
امیدوارم
پیامهای من را دیده باشید
کامنت
شما را دیدم اما پیامتان را نه
بهترین
راه تماس ایمیل هست:
hmdshmzdeh@gmail.com
البته
نشانی ایمیل من در زیر نوشته های مهمم
وجود دارد.
و
نیز در وبلاگهایم.
آقای
شمازاده ی عزیز
من
مشتاقم از شما برای شرکت در برنامهی
تابو دعوت کنم
با
این پرسش که آیا جن وجود دارد و اصلا جن
چیست
آیا
برایتان امکان دارد که در این برنامه
شرکت کنید؟
ممنون
میشوم زودتر پاسخ بدهید
شنبه
22:07
من
تاکنون برنامه تابو را ندیده ام.
و
به نوع شرکت در برنامه هم آشنایی ندارم.
از
سوی دیگر لابد پژوهشهای
مرا دیده اید که مرا انتخاب کرده اید پس
چرا میپرسید آیا وجود دارد و اصولا جن
چیست؟
به
طور خلاصه:
جن
موجودی است مثل انسان ولی چون پیش از انسان
بر روی زمین زندگی کرده متمدنتر است، و
تواناییهای مادی بیشتری دارد ولی از نظر
معنوی چون از روح الهی بی بهره است، از
انسان عقبتر است.
پیش
از انسان از انرژی حرارتی (انسان
از ماده)
آفریده
شده است.
معتقدم
که یوفوها جنهایی هستند که در سیاره های
دیگری زندگی میکنند ولی برخی جنها هم بر
روی زمین و با یک فاصله زمانی زندگی میکنند.
آماده
پاسخگویی به پرسشهای شما هستم.
موفق
باشید...
یکشنبه
02:24
برنامهی
تابو به صورت مناظره و با حضور دومهمان
ضبط میشود که همنظر نیستند و هر یک
وجهی از موضوع را نمایندگی میکنند ضبط
برنامه دوشنبه است
اگر
لطف میکنید و در برنامه شرکت میکنید
باید بدانم که چه ساعتی برای شما مناسب
است
مهمان
دیگر آقای دکتر تقی کیمیایی اسدی هستند
که میگویند جن وجود ندارد
بحثهای
شما را خواندهام و نظریات شما بسیار
برایم جالب است
مشتاقم
که میزبان شما در این برنامه باشیم
این
برنامه پرشنوندهترین برنامهی
رادیوفرداست
یکشنبه
04:36
منتظر
پاسخ جنابعالی هستم
با
چه وسیله ای تماس برقرار میشه؟
تلفن.
باید
لطف کنید شماره تماس خودتون را برای من
بفرستید
به
صورت کنفرانس سهنفره از داخل استودیو
تماس میگیریم
فقط
باید بفرمایید چه ساعتی برای شما مناسب
است
شماره
تلفن مرا دارید؟
نخیر
لطف کنید بفرستید.
ما
برنامه را حدود چهار بعدازظهر به وقت
آمریکا ضبط میکنیم
شما
کجا هستید؟
شماره
را نوشتم:72947128...
بسیار
ممنونم
لطف
کنید بگویید ساعت چهار بعد ازظهر به وقت
اروپا کی میشه؟
حدود
ده شب اروپا دیر نیست برای شما؟ امیدوارم
دیر نباشد
نه
خوب موقعیه.
ببخشید
بابت اختلاف ساعت
اگر
اجازه بفرمایید فردا با شما تماسی میگیرم
تا قبل از برنامه صحبت کوتاهی داشته باشیم
و
قرار صبط ما
ولی
هر روزی که قراره ضبط بشه باید چند ساعت
پیش از آن مطلعم کنید.
دوشنبه
خواهد بود ساعت ده شب شما در اروپا
حتما
یادآوری میکنم و فردا هم تماس کوتاهی
میگیرم
خیلی
ممنونم از همراهی شما و اینکه به پرسشهای
فراوان مردم در این زمینه پاسخ میدهید
مسلما
پخش زنده که نیست.
خیر
ضبط
میکنیم
پنجشنبه
پخش میشود
متشکرم.
موفق
باشید.
نفر
سوم را هم بگویید خوب است البته فکر میکنم
خود شما باشید.
بله
خود من مجری برنامه هستم
لطفا
برای من این را هم بنویسید که مایل هستید
با چه عنوان و تخصصی از شما در برنامه
نام
ببریم ؟
اولا
نام و نام خانوادگی من این گونه است:
احمد
شمّاع زاده
مانند
خیّاط
زاده
بله
ممنون
دوم
اینکه بهتره با ایمیل تماس بگیریم اگر
مقدور باشه برای من بهتره.
ولی
ما قبل از برنامه معمولا چند دقیقه صدای
مهمان برنامه را میشنویم اگر اشکالی
ندارد
عنوان
و تخصص خودتان را نفرمودید که دربرنامه
استفاده کنیم
من
بلوگر و روزنامه نگار آزاد هستم.
بازنشتسه
هم هستم
در
زمینه جن به نظر میرسد که تحقیقات
کردهاید
اگر
لازم دارید رزومه بفرستم.
آیا
این به زمینه مطالعاتی شما مربوط است
خیر
فقط
باید عنوانی بگویم که به موضوع برنامه
مربوط باشد
مثلا
عدهای دینپژوه هستند.
عدهای
مطالعات فرهنگی
مگر
مطالبی را که برای شما با همین مسنجر
فرستادم نخوانده اید؟
چرا
عنوان
من در این زمینه:
پژوهشگر
قرآنی است.
دنبال
عنوان مناسب رسانهای میگردم
آه
بله این عنوان مناسبی است
عالی
بسی
از شما ممنونم بیش از این وقت شما را
نمیگیرم
خواهش
میکنم.
پس
با اجازه فردا تماس کوتاهی میگیرم
ارادتمند
موفق
باشید.
ارادت
با
عرض معذرت خواستم رزومه یا سی وی را بفرستم
سه مقام هستی فرستاده شد.
سابقه
کارهای قرآنی مرا هم بدانید
بد نیست؛ بویژه شاید بخواهید پس از این
در زمینه هایی دیگر نیز برنامه ای داشته
باشید.
مثل
کیهانشناسی در قرآن.
یکشنبه
12:44
از
آنجا که متن داک برخی وقتها با کوچکترین
اشتباهی ممکن است تغییرکند، متن پی دی اف
آن را برای شما میفرستم:
لطفا
بفرمایید کارویژگی (تخصص)
دکتر
اسدی چیست؟ و آیا پیش از آن در برنامه شما
شرکت کرده است یا نه.
اگر
شرکت نداشته چگونه او را یافته اید.
اگر
بدانم مرا هم چگونه یافته اید برای آگاهی
خودم خوب است.
با
سپاس
این
لینک هم لینک کارنمای آکادمیای من است:
یکشنبه
14:51
چه
عالی.
بله
دربارهی کیهانشناسی هم برنامه خواهیم
داشت و فکر کنم شما در حوزههای مختلف
بتوانید به برنامههای ما کمک کنید.
بسیار
ممنون
یکشنبه
20:31
پاسخ
مرا ندادید درباره دکتر اسدی.
یکشنبه
22:33
امروز
برنامه تابو را یافتم و یکی را که مربوط
به عصمت معصومین بود.
شنیدم.
برایم
جالب بود که شما مطلبی را جا انداختید که
خطا و گناه یکی است.
طرفین
مناظره هم از شما پیروی کردند.
در
صورتی که من در سه مقام هستی این موضوع
را روشن کرده ام.
پس
مطلب را که به اشتباه برای شما فرستادم
اکنون بخوانید دستکم برای اطلاع شما خوب
است.
خطا
یا اشتباه کردن یک معنی میدهد و عصمت معنی
گناه نکردن است و نه خطا نکردن.
شما
امروز تماس نگرفتید.
لطفا
پاسخ مرا در مورد دکتر اسدی بدهید.
بله
متاسفانه نشد تماس بگیرم
انشالله
فردا قبل برنامه تماس میگیرم
درباره
دکتر اسدی چه پرسیدید؟ ایشان نورولوژیست.
و
متخصص مغز و اعصاب هستند
سلام.
بله
متشکرم و درباره دکتر اسدی فکر
میکنم دانستم.
اکنون
دارم برنامه ای را که با او داشتید گوش
مدهم.
برنامه
ای در مورد وجود یا نبود روح
بله
بله خب دیگه آشنا شدید
هم
دانستم که پیشتر با او برنامه داشتید و
هم دانستم که او چه تخصصی دارد و هم دانستم
که او بک خداناباور است.
با
چنین شخصی سخت است تا ببینیم چگونه برخورد
میکنند.
سفارش
مرا انجام خواهید داد؟ سه مقام هستی را
خواهید خواند؟
بله
تا فردا تمامش میکنم
برای
شما که سخت نیست.
هر
کس عقاید خودش را میگوید
ضمنا
به نظرم بهتر است فردا انشاءالله با من
شروع کنید تا مقدماتی را در آغاز بگم
چشم
با شما شروع میکنیم
سپاس
بالاخره
تمام برنامه تابوی "روح
هست یا نه"
را
گوش دادم و متوجه شدم که دکتر خیلی فراتراز
بینی خود را نمیتواند ببیند آنجا که شما
آخرین پرسش خود را پرسیدید و ایشون پاسخ
داد که هیچ چیز از انسان باقی نمیماند که
یک سخن کاملا غیرعلمی است.
اگر
او درست میگوید، پس
دانشمندانی که حیوانات را شبیه سازی کرده
اند و درصددند که انسان را شبیه سازی کنند
چکاره اند؟ اتفاقا نه تنها روح از او باقی
میماند، بلکه دی ان آی او
هرگز از میان نمیرود و خداوند در روز
بازپسین از همین دی ان آ ها بدن مردمان را
بازسازی میکند.
در
این زمینه دو مطلب را اکنون پیوست میکنم.
شما
تحقیقات جالبی دارید برای من همه خواندنی
هستند ممنونم از لینک حتما میخوانم
به
هر حال ایشان هم دیدگاههای خودشان را
دارند
و
کاری که ما میکنیم این است که به همه ی
دیدگاهها فرصت برابر میدهیم(بولد
کردن و زیرخط کردن از من است،
زیرا این هم فریبی بیش نبود!!)
هرکسی
دیدگاه خودش را دارد ولی دیدگاهها اگر بر
روی آب باشد ارزشی ندارد.
چگونه
یک دکتر میگوید از انسان هیچ چیز باقی
نمیماند؟ این را عربهای زمان جاهلیت اسلام
از پیامبر میپرسیدند که چه کسی این
استخوانهای پوسیده را میتواند جان ببخشد.
و
سپس همان سخنی را میگفتند که ایشون گفت.
:-))
از
دست شما
بله
مسلما مردم عاقلند و در اصل کار شما برخورد
اندیشه هاست.
بله
همین طور است
در
حالی که داشتم گوش میدادم در حاشیه صفحه
دیدم برخی دیگر از برنامه های تابو را.
یکی
دیگر مربوط میشد به اینکه چرا خداوند در
قرآن تا این اندازه عذاب را یاداور شده
است.
در
این زمینه نیز مطلبی دارم که البته سیاسی
است.
آن
را نیز برای شما میفرستم.
ممنونم
خواهش
میکنم
https://www.academia.edu/15195255/
رفتار
با مخالفان سیاسی در قرآن
دوشنبه
18:49
سلام
بر آقای شماع زاده عزیز
امیدوارم
خوب باشید
من
مقالاتی را که فرستادید خواندم
سلام
بر شما نیز باد خانم حیدری عزیز.
متشکرم
سپاسگزار از خواندن مقاله ها
اتفاقا
ما به زودی برنامهای هم درباره شیطان
داریم که از شما برای آن هم دعوت خواهم
کرد
انشاءالله.
اما
بعضی از پرسشهای عمومی درباره ی جن که
تعدادی از آنها را در برنامه امروز خواهیم
پرسید اینها هستند:
(تفاوت
سخن و عمل:
کسانی
که این مناظره را شنیده یا خواندهاند
قضاوت کنند که تا چه اندازه سخن وی با
اجرایی که داشت متفاوت است!!)
بفرمایید.
شیطان(شیطان
صفت عامی است برای ابلیس
ولی قرآن از شیاطین
الانس و الجن
هم نام میبرد.
پس
خاص جن نیست.)
از
جنس (نوع
-
گونه)
جن
دانسته شده در قرآن و اساسا جن را دارای
اختیار دانسته است متن مقدس مسلمانان.
اما
به نظر میرسد تنها دارای اختیارات و
ارادهی منفی فرض شده.
(اراده
منفی دیگر چه صیغهای است؟!!)
چرا
باید موجودی با این توصیف اساسا وجود
داشته باشد؟ (عجب!
اول
بد توصیفش میکند و بعد از من میپرسد چرا
باید چنین
موجودی
وحود داشته
باشد؟ از شما باید پرسید:
شیر
بی یال و دم و اشکم که
دید؟!
همچو
شیری را
خدا هم نافرید!)
وجودش
به چه کار میآید؟
شما
در یکی از مقالاتتان میگویید انسانشناسی
بدون جنشناسی به بیراهه رفتن است.
چرا
شناخت انسان را که مجموعه پیچیدهای از
مغز و اعصاب و روان و کارکردهای ظریف و
متفاوت اندام و اعضاست با زیستشناسی یا
پزشکی یا روانشناسی یا علوم دیگر کافی
نمیدانید و شأن نزول جن در اینجا چیست؟
(با
توجه به
باستانشناسی چنین مقایسهای را
عنوان کرده ام
و نه در مورد زیست شناسی.
در
مقدمه جن
موجودی که از نو باید شناخت
که این جمله را خواندهاید،
اصولاً بحث باستانشناسی
و دیرینه شناسی
داشتهام و نه زیست شناسی.)
جن
در زبان عربی به معنای پوشیده است.
خود
این معنا بسیاری را بر آن داشته تا بگویند
جن در حقیقت استعارهای از ندانستنها
و ترسهای آدمی بوده و هرچه انسان اولیهتر
و پیشاتمدنتر بوده این ترسها در او
شدت بیشتر داشته.
به
این معنی که در زمانی که بسیاری از
دانستههای علمی هنوز به دست نیانده بوده
باور به موجودات و جهان ماورایی و فراانسانی
(همین
نظر تأییدی است بر نظر قرآن که پیش از
آفرینش انسان چنین موجودی وجود داشته و
وهم و خیال انسان اولیه هم نیست.)
شاید
کمکی به انسان میکرده اما امروز چه؟
امروز چه کارکردی دارد؟
به
نظر شما اگر جن حقیقتا وجود دارد چرا تا
به حال هیچ تحقیق مستدل علمی در مورد جن
به دست نیامده؟.
(آگاهی
ندارید.
به
پژوهش جایگاه
جنیان و آدمیان در سیر تکاملی انسان
بازگشت کنید.)
ریچارد
داوکینز، استاد زیستشناسی دانشگاه
آکسفورد، احتمال وجود جن و سایر موجودات
ماورا طبیعی (هم
مجری
و هم دکتر در مناظره مرتبا از جن به عنوان
موجودی ماورای طبیعی یاد میکردند، در
حالی که اولین کلام من همواره و در این
مبحث نیز
این بوده
که جن موجودی است
مانند ما،
با تفاوتهایی.)
را
در جهان با احتمال وجود پلنگ صورتی در
دنیای واقعی مقایسه کرده.
یعنی
از اهل علم کسی را نمیبینید که این باور
را تایید کند.
(مگر
تنها جن است که هنوز برای دانشمندان
ناشناخته است؟ زمین و کیهان پر است از
ناشناختههایی که دانشمندان بدانها دست
نیافته اند و خود اذعان دارند.)
آیات
قرآن دربارهٔ جن:
خلق
الجان من مارج من نار (۱۴-الرحمن)
خلقته
من طین و خلقتنی من نار (۷۷-ص)
و
الجان خلقناه من قبل من نار السموم (۲۷-حجر)
قال
انا خیر منه خلقتنی من نار(۱۱-اعراف)
به
موجب آیههای یادشده خلقت جن از آتش یا
شعله آنست.
(مارج
من نار
یعنی گونهای آتش
که منظور حرارت یا انرژی حرارتی است؛
آنگونه که در بیابان تفتیده
از زمین
بلند میشود و در فارسی به آن سراب
میگویند.
من
نارالسّموم
یعنی از
حرارت سمّی
که همان
حرارت بیرنگی
است که
از آبگرمکنهای گازسوز-
گاز
متان-
متصاعد
میشود و
مسموم کننده است.)
از
جن تعابیر دیگر نیز در قرآن آمدهاست:
«جان(تعبیر
نیست، بلکه جمع جن
است.)،
عفریت(عفریت
من الجن،
یعنی شخصی
یا یکی
از جنها)،
خناس(صفتی
قرآنی برای شیطان است.)،
نفاث(نفّاثات
فی العقد
یعنی نفّاثه
ها یا
دمندگانی
که در گرهها میدمند؛
که اشاره
به جادوگران است و ربطی به جن ندارد.)،
جنه، شیطان(شیطان
عنوان
ابلیس
است که از جنیان بوده و ربطی به ماهیت جن
ندارد)،
ابلیس(نام
جنّی
است که
پس از
سالها بندگی خالصانه
خداوند،
به درجه فرشتگان
رسید و پس از آفرینش آدم
و سرپیچی
از فرمان الهی تبدیل
به شیطان
شد)،
الثقلان(ثقلان
یعنی دو گرانمایه:
انس
و جن)
در
ادبیات غیردینی و فولکلور هم ما هم حضور
جن را پررنگ میبینیم.
آیا
همین نشانهای از آن نیست که جن بخشی از
افسانههای عمومی مردم است که با آن
قصهها ساختهاند (برعکس،
این نشانه
آن است که از
هنگام آفرینش آدم تا کنون وجود جن، یکی
از مشغولیات
ذهنی
انسان بوده است.)
و
گاه این جن زیباست -
اگر
مسلمان باشد -
و
گاه زشت است -
اگر
کافر باشد(چه
کسی چنین
گفته؟!
مگر
همه آدمهای مؤمن زیبارویند و همه انسانهای
کافر زشت روی؟!!
و
یا کسی ادعا دارد که چنین است؟)
- گاه
در حمام است گاه در خانه گاه در قبرستان
و هر بار یک ویژگی دارد به مقتضای داستان؟
کسانی
میگویند دچار جنزدگی شدهاند و بعد
خب اموری مثل جنگیری و اینها هم به راه
افتاده.
ولی
خب توضیحات علمی برای اختلالات عصبی یا
از حال رفتن یا غش کردن یا لرزش و از این
دست وجود دارد که چنین چیزی را رد میکند.
شما
چهطور میتوانید این را توضیح بدهید؟
چرا موجودی که همه ویژگیهای انسانی و
فیزیکی را به او میدهید، نباید جسم داشته
باشد؟ (حالا
کی گفته که جن
جسم ندارد؟
خودتون
میبرید و خودتون هم میدوزید؟!!)
منطق
این امر چیست؟ شما در نوشتههاتان حتا
جنها را به تمدن اینکاها ربط دادهاید.
بر
چه اساسی چنین نظری دارید و چه استنادهایی
برای آن دارید؟ (استنادهای
آن در همان مقاله آمده است:
پیشرفتهای
علمی جنیان، زمینهساز تمدن اینکاها)
چکونه
پرسشها را به دست میآورید؟
اینها
درواقع فکرهای کلی من و بر اساس پرسشهایی
است که مردم به رادیو فرستادهاند
توضیح
و پاسخهای شما میتواند به فهم موضوع
برای مردم کمک کند و حتما آقای اسدی هم
توضیحات خودشان را خواهند داشت.
مگر
مردم میدانند که در چه
موضوعی برنامه دارید؟
مردم
در بسیاری از موارد به ما پیام میفرستند
و درخواست میکنند که چه برنامهای
بسازیم مثلا بسیاری پیام دادند و خواستار
این شدند که تابویی با موضوع جن داشته
باشیم
من
تصور نمیکنم ایشان جز ردکردن همه چیز،
بتوانند با دلیل چیزی را نقد و نفی کنند.
که
به سوالات آنها پاسخ بدهد،
همان گونه که روح را رد کردند و دی ان
آی را.
به
هر حال ایشان هم حرفهای خودشان را دارند
و ما هر دو را طرح میکنیم (ولی
شما دروغ گفتید.
یکی
را طرح
کردید و دیگری را طرد!!)
و
در نهایت مردم خودشان فکر میکنند و تصمیم
میگیرند.
وقت
برنامه سی دقیقه است.
معمولا
تا حدود چهل دقیقه ضبط میکنیم و بعد کمی
کوتاه میکنیم که سی دقیقه بشود.
بسیار
خوب شما نمیخواهید شماره مرا پیش
از برنامه چک کنید؟
چرا
الان به شما زنگ کوتاهی میزنم
خواهشم
این است که نکات خودتان را آماده داشته
باشید به طوری که بتوانید بیشترین نکتهها
را در کمترین زمان بگویید که مخاطبها
بتوانند استفاده کنند از فرمایشات شما
بسیار
خوب.
من
در مقدمه مطالبی را میگویم که باعث میشود
بسیاری پرسشها خود به خود پاسخ داده شود.
مقدمهتان
باید کوتاه باشد
https://www.academia.edu/6987500/-
- دگرگونی
اساسی در نظریه تکامل انسان
https://www.academia.edu/10055759/-
جایگاه
جنیان و آدمیان در سیر تکاملی انسان
پس
از ضبط برنامه:
دوشنبه
23:08
گفتم
که با آدمهای دگم خداناشناس خیلی سخته
بحث کردن.
من
نمیگم تنها حرف من رو همعقاید من میفهمند
ولی کسانی که خداناباورند همه چیز رو نفی
میکنند.
مثل
اینکه به یک آدم جنگلهای آفریقا بگی هوا
وجودداره.
اصلا
قبول نمیکنه چون با هیچیک از حواسش نمیتونه
اون رو درک کنه.
در
حالی که همین هوا او رو زنده نگه داشته.
کسی
که مغز به اون پیچیدگی رو میشناسه و خدای
آفریننده اون مغز رو قبول نداره چگونه
میخوای موجودات دیگر را به او بباورانی؟
من معتقدم اگر یک جن با یوفویش بیاید پیش
این مرد، به او میگوید برو من توهم نمیکنم.
همین
آدمی که میگه چرا نمیاد خودش رو به من
معرفی کنه!
سهشنبه
11:27
سلام
و صبح به خیر.
فکر
میکنم پیش از انتشار یک نسخه برای دو طرف
مناظره میفرستید تا تأیید کنند و سپس
منتشر میکنید.
آیا
چنین است؟
سهشنبه
14:57
ما
برنامهای را قبل از انتشار برای مهمانان
محترم نمیفرستیم.
صدای
شما هم عالی بود
به
من اعتماد کنید لطفا و نگران نباشید
سهشنبه
16:05
من
در بست به شما اعتماد دارم و اعتماد میکنم.
از
آن روی پرسیدم که شما پیشتر نوشتید که
مناظره کنندگان میتوانند برخی جمله های
خود را اصلاح یا حذف کنند.
پس
عمل به پیشنهاد شما چگونه ممکن میشود؟
سهشنبه
17:17
درباره
تصحیح منظورم در زمان ضبط بود.(!!؟
فریب
چهارم.
مگر
میشود به هنگام مناظره
گفت اینجا
و آنجا را
اشتباه کردم...
لطفادرستش
کن؟!)
لطفا
ساعت و روز پخش را به وقت اروپا بگید.
روز
پنجشنبه ساعت پنج و نیم عصر
پنجشنبه
16:47
با
سلام، لطفا نامه پیوست را بخوانید:
ببخشید
متاسفانه باز نمیشه این فایل.
اگر
ایمیل بدید براتون با ایمیل نامه رو
میفرستام.
دارم
دنبال برنامه تابو میگردم که ظاهرا باید
اکنون در حال پخش باشه.
میشه
راهنمایی کنید؟
پخش
ش تموم شد که قربان
شما
گفتید ساعت پنج و نیم.
اکنون
ساعت پنج و 42
دقیقه
است.
داشتم
میگشتم.
خوب
بود زودتر میگشتم.
فکر
نمیکردم مشکل باشه.
پنج
و پنج دقیقه منظورم بوده اشتباه نوشتم
ببخشید.(احتمالاً
این هم فریبی بوده ولی دلیلش را هنوز
نمیدانم.)
تکرارش
پخش میشه بهتون خبر میدم ومتنش تا چند
ساعت دیگر میره روی وبسایت.
ایمیل
من:
fahimeh...@gmail.com
براتون
با ایمیل فرستادم.
لطفا
این متن را در بدنه ایمیل برای من کپی پیست
کنید
فرستادم
آن گونه که درخواستید.
در
همین لینک میتوانید برنامه را بشنوید
سه-
آماده
سازی مقدمهای برای مناظره:
متن
زیر که در بخش پیشین زیر عنوان «مقدمه
بحث»
از
آن یاد شد و با خود قرار گذاشته بودم در
آغاز سخن آن را بخوانم، اولین کاری
بود که پس از پذیرش مناظره شروعش کردم و
مدتی از وقت مرا گرفت تا هرچه کاملتر و
کوتاهتر (موجَز
و مفید)
شود؛
ولی به سفارش مجری از خواندنش منصرف شدم
و در اصل فریب خوردم، چنین
است:
محورهای
مناظره پیرامون جنشناسی در رادیو فردا
تقسیمبندی
دانشها:
یک-
دانش
یا علم محض، به دانشی گفته میشود که
پوزیتویستی یا اثباتی باشد؛ همچون علوم
طبیعی، فیزیک و شیمی.
به
اینگونه دانش در زبان انگلیسی Science
گفته
میشود.
دو-
علوم
نظری به دانشهایی گفته میشود که مبتنی
بر نظر اشخاص، اقوام و ملل در طول تاریخ
بوده و قابل اثبات با روشهای تجربی نیست؛
مانند علوم انسانی، تاریخ و دانش سیاست.
به
اینگونه دانش در زبان انگلیسی Knowledge
گفته
میشود.
تفاوت
اساسی میان این دو گونه دانش این است که
هنگامی که یک دانشمند به یک اصل علمی
میرسد، برای همه آیندگان مفید است و دیگر
دانشمندان و پژوهشگران را در آینده، یک
پله به حقایق هستی که همان سنن الهی هستند،
آشنا میکند؛ ولی دانش نظری از چنین ویژگی
اساسی برخوردار نیست.
برای
بهره برداری سودمند از دانشهای نظری در
زندگی و در بحثها و مناظره ها، باید آنها
را به سندی مهم همچون قرآن و تورات مستند
کنیم، و یا در مواردی همچون آزادیهای
سیاسی و اجمتماعی، حقوق بشر و دینگزینی،
به اسنادی همچون لوح کورش بزرگ و قانون
حمورابی، تا از استحکام لازم
برخوردارشوند وگرنه در حد یک نظر شخصی
باقی میمانند که گاهی پس از سالها و قرنها
به حقیقت میپیوندند و گاهی تا ابد به
فراموشی سپرده میشوند.
تنها
بهره ای که از بحثها و پژوهشهای علوم نظری
بهره انسان میشود، آن است که از طریق
برخورد عقاید و اندیشهها، اندیشههای
انسانی باورتر میشود تا زمانی که به
نتیجه نهایی برسند.
جایگاه
جنشناسی در علوم
شناخت
جن یا جنشناسی تاکنون در حوزه علوم
نظری قرارداشته، ولی با دستاوردهای
انسانشناسان در سالهای اخیر و در آینده
و مرحله به مرحله، با دانشهای تجربی پیوند
خواهد خورد و به دانشهای تجربی خواهد
پیوست؛ چنانکه انسانشناسی که پیشتر در
حوزه علوم نظری قرارداشت، با پیش آمدن
بحث تکامل کالبد انسان، به دو بخش انسانشناسی
فرهنگی و انسانشناسی جسمانی یا فیزیکی
تقسیم شد و بخش دوم، در حوزه دانش تجربی
قرارگرفته است.
من
تاکنون با پژوهشهای خود کوشیده ام تا
جایگاه جنشناسی را از علوم نظری به علوم
تجربی نزدیکتر کنم.
در
این زمینه شنوندگان را به خواندن نوشتهای
زیر عنوان دگرگونی اساسی در نظریه تکامل
انسان که در محیط وب موجود است، ارجاع
میدهم.
از
عمر این نوشته بیش از چند سال نمیگذرد؛
ولی مطالعه پژوهش جایگاه جنیان و آدمیان
در سیر تکاملی انسان، که سی سال پیش
(1366)
نوشته
ام و پژوهش جن موجودی که از نو باید شناخت
که در سال 1372
اولین
نگارش آن پایان یافته، برای دوستداران
این مبحث بسیار مفید خواهد بود.
اهمیت
جنشناسی
پرسش
این است که آیا پرداختن به موضوع جن
برای ما که در دوران مدرن و پسامدرن زندگی
میکنیم ضروری است؟
برای
پاسخگویی به این پرسش باید در آغاز تعریفی
از جن داشته باشیم تا بدانیم به دنیال چه
هستیم، و نقش آن در تحولات جامعه جهانی
آینده چه خواهدبود، تا به اهمیت آن پی
ببریم و ارزش آن را داشته باشد که آن را
نفی یا اثبات کنیم.
چه
بسا موضوعی را که کسی رد میکند با تعریفی
که او در نظر دارد، من نیز رد کنم.
اگر
چنین باشد، مناظره بیهوده است.
جن
چیست؟
تعریفی
را که من از جن دارم و از قرآن برگرفته ام
چنین است:
جن
موجودی است که از نظر فیزیکی و
نیز از نظر قوای درونی همچون انسان
است.
پس
موجودی طبیعی است و ماورای طبیعی نیست.
از
سوی دیگر به مانند انسان ناطق و مسئول
است، که چند هزار سال پیش از انسان، از
انرژی حرارتی آفریده شده (انسان
از ماده آفریده شده)
است.
ناطق
است چون توان نمادسازی و آفرینندگی دارد
و مسئول است چون به مانند انسان سزای اعمال
دنیای خود را چه خوب و چه بد در رستاخیز و
روز بازپسین میگیرد.
تفاوت
میان جن و انس
جن
از نظر مادّی:
از
آنجا که جن چند و یا چندین هزار سال پیش
از انسان آفریده شده، مسلماً تجربهها
و دانشهای بسیاری را به دست آورده که انسان
امروزی به دست نیاورده؛ بویژه اینکه از
نظر هوش و دیگر تواناییها از انسان برتر
است، و قدرت پرواز نیز داشته است.
تصور
کنید انسان امروزی در چندین هزار سال
آینده به کجاها خواهد رسید که اکنون حتا
نمیتوانیم تصورش را بکنیم.
جن
از نظر معنوی و روحانی:
جن
از نظر معنوی و روحانی در درجه پایینتری
از انسان قرار دارد؛ زیرا از روح الهی
بیبهره است.
به
همین دلیل است که:
یک-
با
آنکه از قدرت پرواز جسمی بالایی برخوردارند،
ولی از قدرت پرواز روحانی کمتری بهره
ورند.
دو-
پیامبران
تنها از میان انسانها برای جن و انس
برگزیده شده اند؛ هرچند جنها مانند
انسانها رسول دارند.
تفاوت
میان رسول و پیامبر در این است که رسالت
رسول محدود به قوم خود است ولی پیامبر
رسالتش جهانی است.
همه
پیامبران رسول هم بوده اند.
چهار-
واپسین
خوشبینی نسبت به رادیو فردا:
پیش
از پخش برنامه و آگاه شدن به این موضوع که
رادیو فردا نه تنها با سیاستهای ایران
مخالف است بلکه معاند اسلام و قرآن هم
هست، پیشنهادهایی برای بهبود برنامه تابو
به خانم مجری دادم که آخرین مکاتبه من با
وی بود.
آن
پیشنهاد را همراه با پاسخ آن، در زیر
میبینید:
سرکار
خانم خضرحیدری مجری برنامه تابو
با
سلام
در
این نامه تصمیم دارم پیشنهادهایی را برای
بهبود برنامه تابو داشته باشم.
امیدوارم
بتوانم منظور خود را آنگونه که در نظر
دارم به اطلاع شما برسانم تا قابل بهره
برداری بهینه باشد:
برنامه
تابو معمولاً موضوعهایی را مورد مناظره
قرار میدهد که یک سر آن به دین برمیگردد؛
و اصولاً تا یک سر آن به دین و آداب و رسوم
کهن برنگردد، تابو نیست.
در
مورد برنامههایی که ربطی به دین مردم
ندارند، من هم حرفی ندارم.
ولی
برنامههایی که به دین ربط پیدا میکنند
مانند بحث پیرامون روح، فرشتگان، جن، و
شیطان، لزومی ندارد که یک طرف مخالفی هم
وجود داشته باشد؛ زیرا مشخص است طرف مخالف
یا باید بیدین باشد و یا اصلاً معتقد به
وجود خدا نباشد.
بحث
با چنین کسی در مورد معنویات بیهوده و آب
در هاون کوبیدن است؛ زیرا چنین اشخاصی
چون یا دانش آن را ندارند و یا چون به هیچ
چیز جز حواسهای پنجگانه شان باور ندارند،
(که
آن را هم در بسیاری موارد قبول ندارند.
مانند
هرچیزی را که نمیخواهند بپذیرند به خطای
دید و توهم نسبت میدهند.)
در
برابر پرسشها و یا استدلالها، تنها کاری
که میتوانند انجام دهند و سهل و سادهترین
و بهترین راهی که در پیش میگیرند، نفی
کردن استدلالهای طرف مقابل است.
نمونههای
آن را در مناظره من و دکتر اسدی دیدید.
در
نتیجه جز بی پاسخ ماندن پرسشها و ایجاد
پرسشهای بیشتر چیزی دستگیر شنوندگان
نمیشود.
بنابراین
پیشنهاد من این است که در مورد چنین
تابوهایی بهترین راه با بیشترین بهره
برداری، آن است که به جای مناظره، مصاحبه
صورت گیرد:
پیشنهاد
اول:
شما
شخص مورد نظرتان را تعیین میکنید و در آخر
برنامه پیشین، موضوع برنامه پسین و شخص
مصاحبه شونده را اعلام میکنید تا شنوندگان
پرسشهای خود را از طریق شبکههای اجتماعی
و یا تلفن به اطلاع شما برسانند.
شما
در طول چند روزی که وقت دارید، پرسشها را
دسته بندی کرده و با در نظر گرفتن پرسشهای
اولویت دار، همراه با پرسشهای خودتان
تنظیم میکنید و به اطلاع مصاحبه شونده
میرسانید.
تا
وی بتواند بیشترین بهره دهی را در زمان
مصاحبه داشته باشد و کاملترین پاسخها را
به گوش شنوندگان برساند.
پیشنهاد
دوم:
اگر
امکان آن وجود داشته باشد که مصاحبه را
زنده پخش کنید، یکی از همکاران به هنگام
مصاحبه، میتواند پرسشها و ابهامهای
شنوندگان را پس از دریافت از طریق شبکههای
اجتماعی و یا تلفن، دسته بندی کرده و به
اطلاع مجری برساند و مجری با مصاحبه شونده
در میان گذارد.
در
این صورت برنامه از شوروهیجان بیشتری نیز
برخوردار میشود.
چهاردهم
دسامبر 2017
- احمد
شمّاع زاده
شنبه
شانزدهم دسامبر
00:23
آقای
شماعزادهی عزیز سلام
خواستم
بار دیگر از حضورتان تشکر کنم
ایمیل
شما را خواندم ممنونم که وقت گذاشتید
متوجه
نکتهی شما هستم ولی خب فرمت برنامهی
من مناظره است
حتما
در برنامههای دیگری مصاحبه هم خواهیم
داشت
به
نظر من در مجموع برنامه خیلی خوب شد
امیدوارم
در فرصتهای دیگر بیشتر در خدمت شما باشیم
من
نوشته بالا را که پس از پخش مناظره ارسال
شده، به دلیل دلگیری از ستمی که بر من و
قرآن رفته بود، بی پاسخ گذاردم.
ولی
در دل، پاسخ من این بود:
«چه
دلیلی دارد که شما برنامه را خیلی خوب
تلقی نکنید؟ هدف شما کشاندن بحث به سوی
خرافه و دورکردن آن از بحث علمی-
قرآنی
و توهین به اسلام و قرآن بود که موفق شدید
و این موضوع را میتوان از شمار بسیار زیاد
کامنتهای توهین آمیز متوجه شد”.
پنج-
چگونه
متوجه شدم رادیو فردا معاند اسلام و قرآن
است؟
تا
پیش از پخش مناظره و توجه به این نکته که
گفتههای مفیدم، هدفمند و مغرضانه کوتاه
و بریده بریده پخش شده تا گویا و رسا
نباشند، متوجه سیاستگزاری هدفمند رادیو
فردا نشده بودم.
از
سوی دیگر، قسمتهایی که اصلاً لزومی به
پخش آن نبوده (مانند
خنده گرفتنم در برابر پرسش بیهوده طرفم
و اشتباههایی که مرتکب شدهام ولی حذف
آنها به بحث خدشه ای وارد نمیکرده)
پخش
شده، که نشان میدهد شگردی شیطنت آمیز در
کار است، به گونهای که سخنانم از درون
تهی شده و نه تنها منظورهای مرا نمیرسانند،
بلکه مرا به یک طرف مناظره بیسواد که کم
هم آورده، (به
قول یک کامنت گذار، تاب و توان استدلال
را هم ندارد)
تبدیل
کرده است.
دلایل
رسیدن به این حقیقت
-
در
متن مناظره، صحبتهای طرف مقابل ویرایش
شده و حتا در چند مورد در قلاب چیزهایی
افزوده شده تا جملهها قابل فهم شود، ولی
در مورد سخنان من برعکس عمل شده.
یعنی
نه تنها ویرایش صورت نگرفته، بلکه تا آنجا
که ممکن بوده، به گونهای جرح و تعدیل
شده و بریده بریده کنار هم قرارداده شده
که با مفهوم کلی جمله منافات دارد.
-
صدای
من بنا بر گفته مجری در چت فیسبوک، خیلی
هم رسا بوده؛ ولی در پخش، ضعیفتر و به
مانند شخصی ناتوان که رمقی برای گفتن
ندارد پخش شده؛ و جاهایی که خود به یاد
دارم که محکمتر از بقیه سخنانم صدایم بلند
شده و رساتر صحبت کردهام حذف شده!!
-
یکی
از اظهارنظرکنندگان با دقت خود و با
برابرگذاری متن و پخش، به این موضوع
پرداخته که متن سخنان من با پخش صدایم در
جاهایی اصلاً همخوانی ندارد!!
خدای
را شکر که این حیله را هم ایشون متوچه شده
و زحمت مرا کم کردند.
یک
مورد را خود یافتم که
بخشی از سخنم در
متن به طور ناقص
هست ولی
در پخش
نیست، آنجایی که جن را وصف میکنم.
و
نیز سخن مرا درباره
داوکینز
در پخش نیاورده.
-
طرف
مقابل برای اینکه منبع استناد مرا ردکند،
بدون مدرک و سند صدها نقص را به قرآن نسبت
داد و من از او خواستم تنها یک مورد را
بگوید تا به او پاسخ بدهم؛ ولی نه تنها
خواسته ام بیجواب ماند، بلکه به کلی حذف
شده است!!
-
سخنان
من در متن، حدود ده تا پانزده سطر کمتر از
طرف مقابل است.
به
نظر میرسد از صحبتهای طرف مقابل چیزی کم
نشده و یا اگر کم شده مواردی بوده که لزومی
نداشته و حذف آنها به سود وی بوده است.
-
هم
مجری و هم دکتر اسدی چند بار توی سخن من
آمدند، و سخنم را قطع کردند؛ بویژه جایی
که میخواستم سخن آخر و نتیجه حرفم را بیان
کنم.
-
موضوع
مهاجرت جنیان به جاهای دوردست زمین
(یعنی
قاره های آفریقا و آمریکای لاتین)
و
جاهای دوردست آسمان (یعنی
دیگر سیاره ها)
حذف
شده ولی سخنان طرف مقابل در این زمینه
آمده است، که اگر شنونده زیرک باشد به
سوتی دادن مجری پی خواهد برد.
حذف
این بخش موجب شده که یکی دیگر از شنوندگان
مرا مورد انتقاد قرار دهد که «شماع
زاده از طرفی میگه جنها از پرواز منع
شدهاند و از طرف دیگه میگه که یوفوها جن
هستند!
کدوم
رو باور کنیم؟!”
منظور
من از منع شدن جنها به هنگام بعثت پیامبر
و نزول قرآن، جنهایی بوده است که در زمین
ساکن بودهاند و به آسمان میرفته اند،
نه آنهایی که به هنگام آفرینش آدم، مجبور
شده بودند تا به سیاره های دیگر مهاجرت
کنند.
-
با
اینکه مرتباً مطرح کرده ام که جن موجودی
طبیعی است، ولی هم مجری و هم طرف مقابل به
موجودات ماوراء طبیعی اشاره میکردند.
برای
پیشگیری از این اشکال بود که در مقدمه
خود، یاداور شده بودم تعریف من از جن این
است و اگر کسی تعریف دیگری از جن دارد و
آن را رد میکند، من هم وجود چنان جنی را
رد میکنم.
شش-
کالبدشکافی
متن مناظره، و رسواشدن مجری رادیو فردا:
آیا آنطور که در قرآن آمده «جن» وجود دارد؟
در
متن مقدس مسلمانان سورهای به نام سوره
جن وجود دارد و سخن از جن و انس به میان
میآید.
جن
در زبان عربی به معنای پوشیده و پنهان
است.
آنها
که به وجود موجوداتی مثل جن در کنار
انسانها یا فراتر از آنها باور دارند
میگویند جنها وجود دارند و منشأ
تأثیراتی هم هستند اما همیشه و همه جا
دیده نمیشوند.
دقت
کنید و ببینید یک مجری دارد از قول همه
معتقدان به وجود جن، چنان سخن میگوید که
گویی به یک اصل علمی رسیده است.
شمار
معتقدان به وجود جن دستکم به اندازه
معتقدان به قرآن است؛ ولی آنان تنها
معتقدند.
نه
شناختی از آن دارند و نه پژوهشی کردهاند
و نه همه آنان جنها را دیده اند که این
ادعا را هم داشته باشند که بر زندگی ما
مؤثرند.
در
اصل هدف این برنامه این بوده که تأثیر
جنهای موهومی را بر زندگی انسانها
جابیندازند و در مرحله بعد آن را رد کنند
و جنجالی برپاکنند و ماهی مقصود را بگیردند.
و
این در حالی است که هدف من از بیان مقدمه
این بود که بگویم من به جن موهومی اگر هم
معتقد باشم، ولی اصلاً به این موارد توجهی
ندارم و در حیطه پژوهشهایم نیست؛ و تنها
در مورد موجوداتی بحث میکنم که به
باستانشناسی و انسانشناسی ربط پیدا
میکنند.
معتقدم
تنها تأثیری که از وجود جنها بر زندگی
انسانها بویژه در آینده متصور است، آن
زمان است که معتقد شویم یوفوها جن هستند
و سپس تأثیر یوفوها را بر زندگی انسان
آینده مورد بررسی قراردهیم.
منتقدان،
این باورها را خرافههای عوامانه و اغلب
برآمده از مذهب میدانند.
نه
علم و نه هیچ پژوهش مستند و مستدلی تا به
حال وجود چنین موجوداتی را ممکن ندانسته
است.
عنوان
کردن این ادعا هم چیزی را نفی یا اثبات
نمیکند و اگر
میخواستید این مقدمه را بگویید چرا این
مناظره را برگزار کردید؟ مجری مناظره
باید بیطرف باشد و از خود نظری ارائه ندهد.
این
از اصول مناظره است؛
ولی مقدمه
مجری برنامه به گونه است که جهت بحث را
مشخص میکند و از یک برنامه بیطرف خارج
میسازد.
وی
در حالی مرا از پیشگفتارم منصرف ساخت که
بنا نبود خود یک پیشگفتار یکجانبه را
در آغاز برنامه عنوان کند.
اگر
عنوان این کار فریبکاری
نیست،
پس چیست؟
ریچارد
داوکینز، استاد رفتارشناس و زیستشناس
فرگشتی احتمال وجود جن و موجوداتی از این
دست را برابر با احتمال وجود پلنگ صورتی
در جهان واقعی دانسته است.
با
این حال حتی همین حالا هم باور به وجود و
تأثیر جنها همچنان طرفدارانی دارد.
در
برنامه این هفته تابو به درخواست بسیاری
از شما شنوندگان این برنامه پاسخ دادهایم
و درباره همین موضوع بحث میکنیم.
دکتر
تقی کیمیایی اسدی، فوق تخصص طب تشخیص
الکتریکی و نویسنده کتاب خلقت و تکامل
مغز و روان و احمد شماعزاده، نویسنده و
پژوهشگر علوم قرآنی (او
را به عنوان نویسنده کتاب معرفی میکند
ولی از من حتا نپرسید که پژوهشهایی یا
کتابهایی از شما منتشرشده؟!!)
در
این برنامه مهمان ما هستند.
آقای
شماعزاده، من از شما میپرسم؛ آیا
موجوداتی به نام جن که در قرآن کتاب مقدس
مسلمانان هم به آنها اشاره شده اساساً
میتوانیم بگوییم که وجود دارند و اگر
که شما طرفدار این ایده هستید که وجود
دارند استدلال شما برای باوری که دارید
چیست؟ (ببینید
خود این پرسش اشکال دارد؛ زیرا اگر از من
میپرسید شما مسلمانی و من میگتم بله معلوم
بود که به جن باید معتقد باشم،
چون اعتقاد به قرآن و آنچه در آن است،
شرط مسلمانی است.
نمیتواند
کسی مسلمان باشد ولی به بخشی از قرآن معتقد
و به بخش دیگر معتقد نباشد!
استدلالی
هم لازم نیست.
هر
معتقدی میتواند بگوید چون خدا گفته من به
قول خدا اطمینان دارم و معتقدم.
همانگونه
که من هم در آغاز گفتم من اعتقادم را از
قرآن گرفتهام که البته
مانند بسیاری موارد
حذف
شده.)
احمد
شماعزاده:
بله.
البته
به جز قرآن، انجیل و تورات هم قائل هستند.
مسیحیها
معتقدند و در تورات هم ذکر شده.
من
در دورهای که دانشجوی جامعهشناسی بودم
یکی از درسهای کهاد
(مجری
متوجه معنای کهاد نشده و آن را حذف کرده
است.
پیش
از انقلاب، مهاد که از مه
یا بزرگ
میآید، به درسهایی میگفتند که اصلی است
مثل جامعه
شناسی صنعتی
ولی کهاد
که از که
یا کوچک میآید به درسهایی میگفتند که
اهمیت کمتری داشتند.)
ما
انسانشناسی بود.
ضمن
انسانشناسی متوجه شدم که انسانشناسان
به موجوداتی بر میخورند که در کارهاشان
ماندهاند.
میگویند
مثلاً اهرام مصر که ساخته شده،
نمیتوانسته به دست انسان بوده باشد.
آن
زمان این تکنولوژی نبود.
از
این قبیل مسائل
پیچیده زیاد
بود.
از
آنجایی که من از جوانی مرتب قرآن هم
میخواندم و با سوره جن آشنا بودم،
و قرآن را منظومه هستی میدانم،
معتقدم
هر چیزی در قرآن آمده، برای
بشر لازم بوده که آمده.
دنبال
این موضوع رفتم و هر چه تحقیق کردم دیدم
دانشمندان هم همینطور.
(در
این بخش به یاددارم که گفته بودم:
و
این روند را ادامه دادم تا در سال 1372
منجر
به نوشتن پژوهش جن
موجودی که از نو باید شناخت
شد که در وبسایتهای مختلفی درج شده و
تاکنون چندصدهزار خواننده داشته است.
ولی
مجری از آنجایی که نمیخواهد شنوندگان
بدانند که من بیش زا 25
سال
است که روی موضوع جن پژوهش کرده ام، آن را
حذف کرده است.)
دنبال
این موجود رفتهاند ولی اسمش را نمیگذارند
جن.
اسمش
را چیز دیگری میگذارند.
مثلاً
میگویند خدایان.
مثل
اریک فون دنیکن که کتابهای بسیار
زیادی نوشته و موضوع همهشان هم همین جن
است؛ ولی او میگوید
خدایان.
کتابهای
زیادی درباره موجوداتی نوشته میشود که
نمیدانند آن موجود چیست؟
از
طرفی قرآن میگوید این موجود چیست و کیست
و یک سوره، کلاً اختصاص
داده شده به
این موجود به اسم
جن.
بیش
از ۱۵۰ آیه
(از
آن مواردی است که در گفتار هست ولی در
نوشتار نیست!
البته
عکس آن هم هست.)
به
طور متفرقه در کل قرآن هست که موضوعشان
جن است.
قرآن
میآید این را قشنگ باز میکند که در
چندین هزار سال پیش از ورود انسان به کره
زمین یعنی خلقت
انسان موجودی
بر زمین میزیسته که
جن بوده.
جنسش
را هم میگوید که ما این را پیش از انسان
آفریدهایم از حرارت و انرژی حرارتی؛
«مِن
مارج منِ نار».
(به
نظر میرسد در اینجا نیز بخشی حذف شده، چون
به یکباره مورد عوض میشود.)
وقتی
قرآن نازل شد جنها گفتند که ما در
پایگاههای شنود فضایی مینشستیم و
استراق سمع میکردیم حالا دیگر نمیتوانیم؛
و معلوم میشود که وقتی قرآن نازل شده
جنها از پرواز منع شدند و دیگر نمیتوانستند
پرواز و استراق سمع کنند.
حالا
نمیدانیم که آیا آنها وسایل رفتن به فضا
را داشتند یا با بدن خودشان به
فضا میرفتند.
این
هنوز پوشیده است… (در
اینجا و یا کمی پیشتر من به مشیت الهی بر
نبود جنها در جایی که آدم زندگی خواهد
کرد، و اینکه آنها در جاهای دوردست زمین
و آسمان گسیل خواهندشد، طبق
یک حدیث اشاره
کردهام.
و
افزوده
ام که
جاهای دوردست زمین را میتوان قاره های
آفریقا یا آمریکا دانست و جاهای دور آسمان
را سیاره ای دیگر.
ولی
جالب این است که خانم مجری این بخش از سخن
مرا حذف
کرده، چون موضوعی
است که او را از هدفش که جاانداختن
جن موهومی
است باز میدارد؛ ولی توجه نکرده که آن
بخشی را هم که دکتر اسدی در سخن بعدیاش
به قاره آمریکا و آفریقا اشاره میکند،
آن را نیز حذف کند تا شنونده گیج نشود.
جوانهای
امروزی به این میگویند سوتی
دادن.)
آقای
شماعزاده پس اگر بخواهم استدلال شما را
خلاصه کنم شما از استدلال دروندینی و
عمدتاً بر اساس آنچه که در قرآن، کتاب
مقدس مسلمانان است استفاده میکنید.
اجازه
بدهید که از دیدگاه بروندینی با آقای
دکتر تقی اسدی کیمیایی همراه بشویم.
آقای
دکتر شما چه تفسیری میتوانید بکنید از
آنچه که از آقای شماعزاده شنیدید و آنچه
که علم در این مورد برای ما برای گفتن
دارد؟(خانم
مجری نمیپرسد چگونه دانش میتواند آن را
نفی کند، بلکه میپرسد دانش چه چیزی برای
گفتن
یا اثبات
آن دارد.
در
صورتی که پاسخ منفی است حتا اگر از من
میپرسید؛ و یا اگر گذاشته بود تا مقدمهای
را که تهیه کرده بودم میخواندم،
من هم میگفتم علم در این مورد سخنی برای
گفتن ندارد.
پس
تا اینجای کار پرسشهای خانم مجری از من و
از دکتر اسدی بیمورد،
و
تنها برای جنجال آفرینی بود!!)
تقی
کیمیایی اسدی:
اول
اینکه از نظر علمی دنیا، دنیایی مطلقاً
فیزیکی یا طبیعی است (چه
ادعای بزرگ بیپایه و سخیفی!!)
و
هیچ اثری از هیچ نهاد، ماهیت، انرژی یا
هر چیز دیگر ماوراءالطبیعه در آن وجود
ندارد و هیچ کدام اینها قابل اثبات نیستند.
تمام
نهادهایی که در طول تاریخ توسط بشر به
وجود آمدهاند هیچ کدامشان نتوانستهاند
[این
چیزها را]
(اصلاحیه
خانم مجری بر سخنان دکتر اسدی، تا سخن وی
رساتر شود!
اینگونه
اصلاحها را
باز
هم خواهید
دید؛ که
برعکسش در مورد من اجرا
شده!!
تا
گفتههایم
گنگتر
و نامفهومتر شود،
هم در پخش و هم در متن!!)
ثابت
کنند و قابل اثبات هم نیستند.
منجمله
جن که بیشتر در فرهنگ عربی آمده تا هر
فرهنگ دیگری و از همین طریق هم وارد قرآن
شده.
از
طرف دیگر ما واقعاً نمیتوانیم قرآن را
مستندی برای اثبات وجود یک ماهیتهایی
بکنیم به خاطر اینکه در قرآن اشتباهات
تاریخی بسیار زیاد، اشتباهات علمی بسیار
زیاد و اشتباهات کیهانشناسی بسیار زیاد
و اشتباهات خلقتشناسی بسیار زیادی آمده
که همهشان به طور قطع رد شده و جن هم به
احتمال قریب به یقین یکی از اینهاست.
(من
در وقت خودم، در رد سخن وی گفتم که شما از
اینهمه اشتباهات
بسیارزیاد در
زمینههای بسیارزیاد قرآن
که مدعی هستید،
تنها یک مورد را به من بگو بقیهاش پیشکش،
تا جواب شما را بدهم ولی پرسش من از وی به
طور کلی حذف شده!!
)
از
این گذشته آقای مشاعیزاده باید
چند سؤال را جواب بدهند.
(کی
گفته من باید به پرسشهای بیاساس شما
پاسخ دهم؟)
یکی
اینکه آیا جنها موجودات طبیعی هستند یا
ماوراءطبیعی.
(این
پرسش او یا سوتی است و یا نشان از نادانی
یک به اصطلاح دکتر دارد.
در
جایی که من میگویم جنها هزاران سال روی
زمین زندگی کرده اند، و زمین جزئی از طبیعت
است این چه پرسش ابلهانه ای است؟!!)
چهگونه
یک موجود طبیعی که میتواند بر ما اثر
کند (من
کی
مدعی شدهام که
بر زندگی
ما اثر میکنند تا
پاسخ آن
را هم بدهم؟!!)
میتواند
از آتش یا آتش بدون دود -
آن
طور که آمده -
تجسم
پیدا کند و بتواند ما زا تحتتأثیر قرار
دهد؟ و اگر واقعا یک موجود ماوراءطبیعی
است آقای مشاعیزاده چهطوری این را
مورد مطالعه قرار میدهد؟ با چه وسیله
آزمایشگاهی یا وسیله عینی میتواند وجود
این موجودات ماوراءالطبیعه را اثبات
کند؟
من
تصحیح میکنم آقای دکتر، اسم مهمان محترم
دیگر در برنامه ما آقای شماعزاده است…
کیمیایی
اسدی:
معذرت
میخواهم.
خواهش
میکنم.
آقای
شماعزاده پرسشهای آقای کیمیایی اسدی
را شنیدید.
مهمترین
وجهی که ممکن است پرسش شنوندگان این برنامه
هم باشد این است که جن را که شما به وجودش
معتقد هستید موجودی طبیعی میدانید یا
ماوراء طبیعی؟
شماعزاده:
اولاً
اینکه ایشان قبل از اینکه پرسش کنند تمام
عقاید نمیدانم چندمیلیارد مسلمان داریم؟
همه را زیر سؤال بردند.
در
اصل تهمتی که به قرآن و به مسلمانان زدند،
برای امثال من خیلی گران است … (در
اینجا مطالبی حذف شده که خودم هم فراموش
کردهام چه بوده ولی یقیناً به فهم مطلب
کمک میکرده که حذف شده اند.)
در
صورتی که ما میبینیم دانشمندان روزبه
روز… (در
اینجا نیز مطالبی حذف شده)
مثلاً
موریس بوکای [پزشک
مسلمان فرانسوی]
در
مورد ژنتیک
(جنین
را نوشته ژنتیک.
اشاره
به ژنتیک را
در
جایی
گفتم که به مقاله آن هم اشاره کردم:
دگرگونی
اساسی در نظریه تکامل انسان.
آن
بخش کلاً حذف شده.)
میگوید
من تعجب میکنم که ۱۴۰۰ سال پیش قرآن ژن
و
جنین را
این گونه [توضیح
داده].
قرآن
این است.
(در
این قسمت تنها
با یک اشاره به نام دکتر
موریس
بوکای
موضوع
لوث، و بسیار
بیمعنی و نادرست منعکس شده.
مجری
برنامه یا باید موضوع موریس بوکای را کلاً
حذف میکرد و میگذاشت جزء آن ده دقیقهای
که باید حذف کند و یا کاملاً میاورد.
من
گفته بودم
موریس بوکای
استدلال میکند که «تا
چند دهه پیش دانشمندان
نمیدانستند که جنین اول دارای استخوان
میشود و بعد گوشت روی استخوان میروید،
و تصور
عکس آن را داشتند و
قرآن این موضوع را در 1400
سال
پیش به ما گفته است”.
ویدئو
این موضوع در یوتیوب هست.
مجری
تمام آن بخش را حذف کرده و به جای آن قلاب
را آورده!!!
به
این همه دخل و تصرف، چه میتوان عنوان داد،
جز خیانت!
در
امانت.)
جن
موجودی است که از نظر فیزیکی و حتا قوای
درونی مثل انسان است.
هم
ناطق است و عقل دارد و هم میتواند نطق
کند.
میتواند
بیان کند و سمبلسازی کند.
مسئول
است.
یعنی
کسی نیست که همین طوری به این دنیا آمده
باشد و برود.
مثل
انسان مسئول است.
یعنی
اینکه در دنیای پس از مرگ و رستاخیز باید
جواب پس بدهد.
به
هیچ وجه موجودی موهوم یا ماوراءطبیعی
نیست.
عین
انسان است.
همه
چیزش عین انسان است.
تفاوتش
این است که
از
آنجایی که جن چند هزار سال پیش از انسان
آفریده شده مسلماً تجربهها و دانشهای
زیادی را به دست یاورده
از
نظر هوش و تواناییهای دیگر از انسان
برتر است و قدرت پرواز هم داشته.
ببینید
این دو
سطر چه
بوده و چه شده!!
کاملاً
از مفهوم تهی شده است!!:
تفاوتش
این است که
از
آنجا که جن چند هزار سال پیش از انسان
آفریده شده،
مسلماً تجربهها و دانشهای زیادی را
به دست آورده
که انسان امروزی به دست نیاورده؛
بویژه اینکه
از نظر هوش و تواناییهای دیگر از انسان
برتر است و قدرت پرواز هم داشته است.
تصور
کنید انسان امروزی در چندین هزار سال
آینده به کجاها خواهد رسید که اکنون حتا
نمیتوانیم تصورش را بکنیم.
(نتیجه
آنکه:
هرجا
استدلالهایم
علمی و عقلانی میشود، که با جن موهومی
مغایرت دارد، مجری
برنامه سخنم
را بریده و نامفهوم کرده
است.)
اما
از نظر معنوی نه.
چون
که جنها از روح الهی برخوردار نیستند و
درجه پایینتری از انسان قرار دارند.
به
خاطر همین که روح الهی ندارند پیامبران
از میان آنها ظهور نمیکنند.
مجری
بر سر دو
سطر بالا نیز
همان بلایی را آورده که
بر دو سطر پیشین آورده بود.
دو
سطر بالا در اصل چنین
بوده:
جن
از نظر معنوی و روحانی در درجه پایینتری
از انسان قرار دارد؛ زیرا از روح الهی
بیبهره است.
به
همین دلیل با آنکه از قدرت پرواز جسمی
بالایی برخوردارند، ولی از قدرت پرواز
روحانی کمتری بهره مند است.
دوم
اینکه پیامبران تنها از میان انسانها
برای جن و انس برگزیده شده اند؛ هرچند
جنها مانند انسانها رسول دارند.
آقای
شماعزاده به هر حال توصیفاتی کردید
(توصیفهایی
کردم که شما حذفشان کردی.)
از
موجودی به نام جن که به وجودش معتقد هستید.
اجازه
بدهید که برگردیم به آقای کیمیایی اسدی.
آیا
به لحاظ علمی موجودی مثل انسان که یک
مجموعه پیچیدهای است از مغز و اعصاب و
روان و کارکردهای ظریف و نتفاوت اعضا؛ از
نظر پزشکی، زیستشناسی یا علوم دیگر
اساسا وجود دارد در جهان هستی؟
کیمیایی
اسدی:
یک
پیشفرض محالی
در این
طبیعت جن هست که از آتش درست شده.
(هم
سخنی بیمنطق و غیرعلمی، و هم توهین به
کلام خداوند)
اول
باید ببینیم که آتش چیست؟ آتش محصول ترکیب
یک ماده سوختنی با اکسیژن است.
در
اثر این ترکیب اتصالات بین اتمی این ماده
سوختنی فرومیریزد و گرمای زیادی تولید
میکند که این گرما به صورت حرارت و نور
درمیآید.
که
حرارتش مشخص است و نورش هم به خاطر حرکت
بازگشتی الکترونهایی است که از مدارهای
پایین به بالا رفتهاند و برمیگردند و
نور ساطع میکنند.
هیچ
موجودی نمیتواند از آتش یا از نور تجسم
پیدا کند.
(عجب
دکترهایی!
پیدا
میشود.
من
میگویم قرآن گفته انرژی حرارتی، او میگوید
آتش یا نور.
نور
را شاید درست بگویی که خداوند فرشتگان را
از نور آفریده،
ولی درمورد آتش و انرژی چگونه
چنین ادعایی را داری و حال آنکه انرژی و
ماده قابل تبدیل به یکدیگرند؟!!)
اگر
بخواهد مثل ما انسانها تفکر داشته باشد
پس بایستی در وجودش مواد اتمی، پوروتون
و نوترون و الکترون وجود داشته باشد تا
بتواند در سطح ما فکر کند.
در
این حالت که از این پوروتونها و نوترونها
و الکترونها درست شده مثل ما قابل رویٔت
میشود (باز
هم موضوع را در ک نمیکند!
جن
ذاتاً
دیدنی است و نه نادیدنی!
تنها
به خواست خداوند و برای حفظ بقای انسان و
جلوگیری از التقاط با انسان، قاعدتاً
به دید انسان نمیآید؛ با این حال، استثنائاً
برخی گاهها مرئی میشود.)
و
ما باید بتوانیم بهراحتی ببینیمش یا با
وسایل آزمایشگاهیمان به وجودش پی ببریم.
در
حالی که هیچ وسیلهای تا حالا نشان نداده
که چنین موجوداتی به جز در تخیلات و
باورهامان که مثل ویروس بین مردم سرایت
میکند وجود دارد و اینها هم کاملاً
فرهنگی است.
ایشان
اشاره کردند که در تورات و انجیل هم هست.
چنین
چیزی در تورات و انجیل نیامده.
معتقد
به شیطانها هستند که آنها هم موجودات
تخیلی پیشفرضی دیگر هستند (دلیلش
را
برای اینهمه ادعا،
کسی نمیداند!)
ولی
چیزی به اسم جن که محصول تفکر اعراب بوده
و در عربستان قبیلههایی بودهاند که
خودشان را از نسل جنها میدانستهاند
[وجود
ندارد].
حتی
روایت هست از امام جعفر صادق که این کُردهای
بیچاره هممیهن ما را از نژاد جنها فرض
کرده بودند.
(نمیدانم
در کدام قوطی عطاری رفته و این خزعبلات
را یافته تا هموطنان کرد
ما را به
شیعیان
بدبین کند!!)
اینها
چیزهایی است که به درد قرن بیستم نمیخورد.
(من
هم در
مقدمه ام آورده بودم که جن موهومی در زمان
ما به هیچ دردی نمیخورد.)
اولاً
هیچ موجود متافیزیکی
(پیشتر
نیز گفته بود متافیزیکی.
یعد
پرسید که متافیزیکی است یا نه؟ من پاسخ
دادم که فیزیکی یا
طبیعی است،
مانند ما.
ولی
باز هم میگوید متافیزیکی.
و
این نشان از آن دارد که مجری و وی
با هم
پیشتر ساخت و پاختی داشته اند و میخواهند
بحث را از یک بحث علمی و دستکم عقلانی به
سوی
یک بحث موهومی و
غیرعقلانی پیش
ببرند؛
مجری حتا
به او
گوشزد نمیکند که شماع زاده گفت طبیعی است
و نه متافیزیکی.
و
صدای من در این لحظه که یک ثانیه گفتم
فیزیکی
پخش نمیشود!!)
قابل
اثبات نیست و ثانیا هیچ موجودی که از آتش
یا از حرارت یا از انرژی هست نمیتواند
جسم به خودش بگیرد.
(تکرار
ادعای بی
برهان پیشین،
و این در
حالی است که ماده و انرژی قابل تبدیل به
یکدیگرند.)
آقای
دکتر توضیحات شما من را به این پرسش
میرساند.
حالا
آقای شماعزاده و تفکری که ایشان در این
برنامه نمایندگی میکنند ممکن است به
شما بگویند که آدمهایی بودهاند که
تجربیاتی داشتهاند و آمدهاند و
گفتهاند ما موجودی را دیدهایم.
آدمهایی
که به هر حال از خودشان نقل قول کردهاند
و تجربه خودشان را گفتهاند.
این
از کجا میآید؟ آیا میتوانیم توضیحی
در این باره بدهیم؟ به هر حال اشخاصی حتی
خیلی دچار ترس و نگرانی شدهاند، با دیدن
آنچه که حالا در آموزههاشان به آنها
گفتهاند این جن است.
آنچه
که دیدهاند چه بوده؟ آیا میتوانید
توضیحی در این باره بدهید؟ (این
دیگر خیلی مسخره است که مجری
از
جانب من چنین پرسشی را بپرسد و نه حتا از
جانب یک شنونده… هر
چند نظر مردم در جای خود محترم است، ولی
نمیتوان
با آن در
یک
بحث علمی استدلال
کرد.
من
از این پرسش وی برافروخته شدم،
ولی فرصت نیافتم به وی بگویم من غلط میکنم
چنین استدالالی را بیاورم.
این
در حالی
است که
در تمام نوشتههایم در زمینه جنشناسی،
یک بار هم به گفتههای مردم اشاره نکردهام
و همواره با استدلالهای علمی،
انسانشناسی
و باستنانشناسی به موضوع نگریسته
و پرداخته
ام.)
در
اینجا مجری به جای اینکه وقت مرا برای
پاسخگویی حفظ کند، با پرسشی
عوام پسند از جانب من،
پرسش دوم را با
او مطرح
میکند
که نمونهای از بی انصافی و شیادی است!!
کیمیایی
اسدی:
باورها
همیشه توهمزاد هستند و آدم معمولا وقتی
که حسهای خارجی کم میشود مثل شب یا
تاریکی یا در حمامهای قدیمی که مردم
شبها میرفتند و شایع بود که جنها شب
میآیند و حمام میکنند مردمی که دچار
این باور بودند و از حسهای خارجی هم
محروم بودند بهسرعت دچار این توهم
میشدند، یک صداهایی یا چیزهایی جلوی
چشمشان میآمد بدون اینکه واقعاً وجود
خارجی داشته باشد، در سطح توهم یا خیال
ایجاد میشد.
ببینید
من یک متخصص مغز هستم و با مریضهای روانی
بسیاری چه در ایران و در اینجا هم برخورد
کردم.
مریضهای
ایران که بیماری روانی میگرفتند
خیلیهاشان با جن رابطه پیدا میکردند
ولی تا به حال یک بیمار روانی در آمریکا
ندیدهام که بگوید من با جن رابطه پیدا
کردهام.
ما
در تفکر غلطمان کلمه جنون را از همین جن
گرفتهایم و فکر میکردیم که کسانی که
مجنون هستند یا جنون گرفتهاند بیچارهها
بدنشان توسط این موجودات ماوراءطبیعی
حالا به قول ایشان طبیعی تسخیر شده و من
نمیدانم چهطوری میتواند یک موجود
طبیعی دیگر در بدن یک بیمار روانی و آن را
تبدیل کند.
من
بهوضوح یادم هست که قبل از اینکه دواهای
خوب صرع بیاید مریضهایی در خیابان در
همدان من میدیدم که میافتادند و تشنج
میکردند و مردم که باور داشتند که اینها
را جن گرفته در آن حالت دور آنها را خط
میکشیدند که جن از آنجا خارج نشود و وارد
بدن آنها نشود که آنها هم مصروع بشوند و
به خاطر کفاره دیدن این بیمار مصروع بیچاره
پول روی او میریختند.
ببینید
اینها همه باوری هستند و اگر شما باور
داشته باشید میتوانید دچار این توهمات
بشوید.
(خوانندگان
متوجه میشوند که هدف دو طرف این است که
بحث را به سمت و سوی بحث موهومی که قابل
رد کردن است بکشانند.
در
مورد جن موهومی،
من هم همین عقاید را دارم و ربطی به اثبات
وجود یا نبود جن ندارد.)
آقای
شماعزاده به هر حال در ادبیات غیردینی
و فولکور هم ما حضور جن را پررنگ میبینیم.
مثلاً
همین اشارهای که کردند.
مثلاً
بعضی از بیماریها که هنوز ناشناخته بود
در زمانی میگفتند که اینها را جن گرفته.
این
جنشناسی که شما از آن صحبت میکنید؛
الان که مثلاً ریشههای بیماری صرع و حتی
کنترل آن -
حالا
درمانش نه -
ولی
کنترل آن مشخص شده، چه پاسخی میدهد که
خب قدیمترها میگفتند جن گرفته این شخص
را ولی یک اختلال در شبکه اعصاب بدن است.
جنشناسی
که شما به آن معتقد هستید چه توضیحی در
برابر این کشفیات میدهد؟
شماعزاده:
عرض
کنم که اتفاقاً من میدانستم که دکتر و
هر کس که به جن معتقد نیست هر وقت که صحبت
از جن میشود بلافاصله یاد حمامها و
این چیزها میافتند ولی تلقی من از جن
این نیست.
اولاً
قضیه اینکه جن از انرژی حرارتی به وجود
آمده.
این
عین کلام قرآن است.
خب
کسی که معتقد به قرآن نیست
و
هیچ چیز
معنوی
را قبول ندارد این را هم قبول ندارد.
وقتی
میگوییم (و
این را همه دیگر قبول دارند و دانشمندان
هم قبول دارند)
که
انسان از ماده آفریده شده، از خاک آفریده
شده معنیاش این است که مایه
اولیهای که انسان اولیهای
که انسان اولیه (دو
بار تکرار شده)
از
آن آفریده شده خاک بوده.
جن
هم همین طور.
جن
مایه
اولیهاش انرژی حرارتی بوده و الآن جسمی
مثل ما دارد.
انرژی
و ماده به هم قابل تبدیل هستند این دیگر
یک بحث ابتدایی علمی است و این را همه
میدانند.
همین
جور که انسان از خاک ساخته شده ممکن است
۱۰ تا موجود دیگر هم باشند ولی قرآن و دین
ما دو تا موجود را
قبول دارد.
میگوید
جن و اِنس… (در
اینجا من کلی حرف برای گفتن داشتم،
ولی مجری
چون دید
استدلالم قوی است،
توی حرفم
پرید و بحث را منحرف کرد!!
البته
ممکن است مطالبی هم بوده و حذف شده)
آقای
شماعیزاده موجودی به نام جن که از آن
صحبت میکنید تا به حال کسی این موجود را
دیده؟ توصیفی میتوانید از آن بدهید؟
شماعزاده:
بله.
بله
دیدهاند.
در
همان آمریکا هم دیدهاند.
خیلیها
ربوده شدهاند.
به
وسیله یوفوها.
در
همان آمریکایی که ایشان میگویند جنها
جایی ندارند.
بله
اگر ما بخواهیم حمامهای قدیم را ببینیم
نه اما در آمریکا یوفوها آدمهای بسیاری
را بردند.
همین
چند وقت پیش یوفو آمد و فیلمش هم هست زیر
این عنوان که
یوفو هلیکوپتر
شنود(شنوک)
آمریکایی
را میبلعد و با خود میبرد.
با
همین عنوان در وب سرچ کنید و ببینید.
قشنگ
ویدئو گرفتهاند.(عبارتهایی
را که افزوده ام در مناظره وجود داشته که
حذف
شدهاند
تا شنوندگان سرچ نکنند و آگاه نشوند.)
جنها
را الآن دیگر در حمام پیدا نمیتوانید
بکنید در آسمان باید پیدا کنید.
خیلیها
را دزدیدند و بردند و برگرداندند.
کتابهای
مختلفی نوشته شده در آمریکا هم نوشته شده.
الآن
دیگر یوفوها مثل قدیمها نیستند که امثال
دکتر بگویند خطای چشم بوده و این چیزها
را
قدیمها میگفتند اکنون
دیگر نمیتوان
چنین ادعا کرد.
میگفتند
این بشقابهای پرنده خطای چشم است.
(جمله
ها،
با حذفهای مکرر بیمعنا شده اند.)
آقای
شماعزاده اگر این نکتهای که شما
میفرمایید و تأکیدی که درباره وجود
جنها دارید حقیقتاً معنا دارد، خب چرا
تا به حال به نظرتان هیچ تحقیق مستند علمی
- اگر
من اشتباه میکنم من را تصحیح بفرمایید
- در
مورد وجود جنها به دست نیامده؟ چرا فکر
میکنید اگر چنین چیزی وجود دارد، علم
که این قدر پیشرفت کرده تا به حال آن را
کشف نکرده؟
شماعزاده:
همان
طور که امثال داوکینز
هستند و توهم
خدا را
نوشتهاند، دانشمندانی هم هستند که برعکس
آن را نوشتهاند مثلا فرانسیس
کالینز که
زبان خدا
را نوشته و استدلال آورده.
نگاه
کنید؛ جن یک کلمه عربی قرآنی است.
بله
آقای دکتر هم درست میگویند،
ولی در مثلاً تورات افیلین (نفیلیم)
آمده.
دانشمندان
دیگر هم اگر رد کردهاند به طور کلی رد
نکردهاند… (دگرگونی
اساسی در نظریه تکامل انسان
را که در محیط وب هست بخوانید.
این
بخش هم حذف شده).
کیمیایی
اسدی:
خانم
حیدری من میتوانم یک سؤال بپرسم.
خواهش
میکنم بفرمایید.
کیمیایی
اسدی:
آقای
شماعزاده، تعداد این جنها چند تاست؟
شماعزاده:
(خنده
من در اینجا حذف شده ولی در پخش هست.
اگر
مجری منصف بود در پخش هم حذف میکرد.)
مثل
این است که بپرسید تعداد موهای سر من چند
تاست.
این
سؤال بیمعنی است.
کیمیایی
اسدی:
چرا
اینها در طول تاریخ وجود دارند و جسمیت
دارند؟ چرا نمیآیند در شهرهای بزرگ با
مردم در تماس باشند، با من بیاعتقاد
تماس بگیرند و مرا معتقد کنند؟ آن داستانهای
یو اف او که گفتید، داستانهایی ساختگی
و برای شهرتطلبی است.
یا
یک عده در بیابانهای آمریکا دچار توهم
میشوند، درست مثل عربهایی که دچار
توهم شدند و جن را آفریدند و اینها را
گزارش میکنند.
مطبوعات
پوپولیستی برای سرگرمی مردم درست کردهاند
از یو اف او که میآید و هلیکوپتر میبرد.
چنین
چیزهایی وجود ندارد.
چرا
این همه جنهایی که به اندازه موهای سر
من و شما یا بیشتر هستند،(در
اینجا از سخن من سوءاستفاده کرده.
من
مدعی نشدم شمار آنها به اندازه موهای
سر من هستند؟ عجب شارلاتانهایی به اسم
دکتر هستند؟!)
با
کسی تا کنون تماس واقعی نگرفتهاند؟ چرا
نمیآیند در آزمایشگاههای علمی خودشان
را نشان دهند؟
آقای
شماعزاده؟ (باز
پرسید چندتا جن وجود دارد؟)
شماعزاده:
واقعاً
جواب میخواهید؟ این پرسش خندهدار است،
چون …
کیمیایی
اسدی:
به
نظر من حرفهای شما بیشتر خندهدار است.
شما
به قرآن استناد میکنید که اصلاً نمیدانیم
گفته کیست…(میبینید
که چون نمیتواند بحث علمی کند یا به جن
موهومی متوسل میشود و یا بی دلیل هرچه
را که من میگویم نفی میکند و یا مرتبا به
خدا و قرآن توهین میکند!!)
شماعزاده:
خب
شما مطالعه ندارید، مطالعه کنید…(در
انیجا نیز مطلبی جذف شده)
اولاً
جن یعنی پنهان؛ اگر پنهان نبودند اصلاً
به آنها جن نمیگفتند.
در
ثانی اصلاً من نمیدانم با کسی که خداناباور
است و همه چیز را رد میکند چطور میشود
بحث کرد.(در
نظرها به این گفته من ایراد گرفته اند.
من
که
گفتم
کسی که به خدا ایمان ندارد، همه چیز را
نفی میکند منظورم این
بود که اخلاق برایش معنی ندارد.
آیا
کسی که خدا را با اینهمه آثار و نشانهها
نفی کند، از نفی دیگر حقایق هستی ابایی
دارد؟ هرگز!)
کیمیایی
اسدی:
اثبات
حرفهاتان برای باورمندان آسان است.
ولی
شما باید استدلالی داشته باشید که به آنها
که باور ندارند حرفتان را بقبولانید.
وگرنه
به سری آدم خرافاتی که به این چیزها باور
دارند، اثبات حرف شما کار سادهای است.
(و
این هم نمونهای دیگر که هر دو نفر، بحث
را به سوی جن موهومی میبرند که من از آن
سخن نمیگویم، ولی
پس از آن،
ادعای خود را به من نسبت میدهند!)
به
آنها میگویید خدا گفته، قرآن گفته، اما
جعفر صادق گفته؛ ولی شما باید اینقدر
استدلال قوی داشته باشید که به منی که به
درجهای علمی رسیدهام که به هیچ چیز
غیر علمی نمیتوانم باور داشته باشم،
حرفتان را ثابت کنید.
(حالا
کی گفته هرکس به درجه بالای علمی برسه
دیگر نمیتواند به غیرعلمی یا معنویات فکر
کند؟ شما از نظر دانش مغز بالاتری یا دکتر
سمیعی؟ آیا دکتر سمیعی ادعایی همچون شما
دارد؟ گذشته
از
دکتر
سمیعی، آیا این همه دانشمنان بزرگی که در
جهان وجود دارند،
همگی گرفتار توهماتی همچون توهمات شما
شده اند؟)
به
من توهین نکنید که چون من باور ندارم قابل
بحث با یکدیگر نیستیم.
باید
بتوانید به من بیباور حرفتان را ثابت
کنید، همان طور که من میتوانم به شما
ثابت کنم که خلقت بشر در بهشت انجام نگرفته
در همین دریاهای گرم آفریقا انجام گرفته
و از آنجاست که طی یک تحول و تکامل داروینی
ما با اینجا رسیدهایم.
به
شما هزاران کتاب میدهم که ثابت کنم
برایتان کاملاً حرفتان گمراه کننده
است.
(شما
نمیخواهد برای من هزاران کتاب بیاوری.
تنها
همان یک موردی که خواستم و نگفتی را بیاور:
یک
مورد ردّیّه علمی بر سخن قرآن)
آقای
شماعزاده، اعتقاد به وجود جنها که
حالا در فارسی به اشتباه جمعمیزنند
اجنه…
شماعزاده:
نه
این غلط نیست، اجنه جمع جن است دیگر…(در
اینجا نمیدانم چرا عجله کردم و چنین گفتم؛
ولی وی اشتباه مرا حذف نکرده.
زیرا
او باید سخنان علمی و مستدل مرا حذف کند!!)
حالا
بحث لغوی نمیخواهیم بکنیم ولی پرسش من
این است که اعتقاد به وجود جنها امروز
به چه کار بشر میآید؟
شماعزاده:
متأسفانه
همهاش میخواهید این مناظره را بکشانید
به توهم و پسرفت و [اینکه]
در
حمامها، و چیزهایی که مادربزرگها
میگفتند… آقای دکتر میگویند که بیایند
و به من بگویند [وجود
دارند].
اصلاً
نمیتوانید… جنس شما و شرایط شما با هم
نمیشود… اگر میشد که…
سه
سطربالا کاملاً مغرضانه منقطع شده و هیچ
مفهومی از آن نمیتوان درک کرد.
جملهها
را نیز اکنون فراموش کردهام چه بوده.
تنها
به یاد میآورم در
این مرحله من به هردو اعتراض میکنم که
هرچه من سعی میکنم بحث
را به یک بحث علمی بکشانم، شما ها سعی
میکنید پای جن موهومی را به میان بکشید
و به یاد مادربزرگها و حمامهای قدیمی
میافتید.
و
این در
حالی است
که من ادعایم تماماً انسانشناسی و بر
مبنای آثار باقیمانده از جنّیان
بر
روی زمین است.
کیمیایی
اسدی:
اشکال
استدلالی شما این است که هر وقت به بنبست
میرسید به خدا پناه میبرید…
شماعزاده:
من
اصلاً اعتقادم از روی قرآن و خداست…
کیمیایی
اسدی:
...این
موجودات روی زمین که حالا
شما میگویید یک عدهشان رفتهاند
آمریکای جنوبی… نمیدانم این را از کجا
درآوردهاید،
که اصلاً چنین چیزهایی واقعاً توهمی و
تخیلی است…(اینجاست
که سوتی خانم مجری آشکار میشود.
سخن
مرا حذف کرده ولی فراموش کرده این بخش از
سخن او را هم
حذف کند.
شاید
هم بناداشته هیچ حرفی از او را جانیندازد.
بلکه
اصلاح هم بکند که کرده است.
پیشتر
به این
مورد
پرداخته
شد.)
شماعزاده:
توهمی
نیست.
اینها
حدیث است.
حدیثهای
موثق است.
یک
حدیث هست که رمزگشای این است و …(در
این بخش نیز مطالبی حذف شده و احتمالاً
اشاره به اصل حدیث است.)
کیمیایی
اسدی:
...حدیث
هم همین طور است.
حدیث
هم استدلال منطقی نیست.
آقای
شماعزاده، از شما پرسیدم ولی به سؤال
من جواب ندادید که اساساً در جهان امروز
اعتقاد داشتن به جن چه کارکردی دارد.
در
بسیاری از مواقع کسانی که به وجود جن
اعتقاد دارند، دچار ترس و نگرانی و هراس
و مسائلی از این دست هستند که مسائل مثبتی
نمیتواند باشد.
این
اعتقاد چه کمکی به اشخاص میکند و به چه
کاری میآید که شما از آن صحبت میکنید
و حتی در مورد جنشناسی صحبت میکنید؟
شماعزاده:
ما
اگر جن را موجودی مثل خودمان بدانیم، ترس
از آن میریزد، یعنی اولین خاصیتش این
است.
جن
را بشناسیم به عنوان موجودی مثل ما، ولی
شرایط اینکه به همراه ما در یک زمان در
روی کره زمین باشد، امکانش نیست و شاید
هم در یک فاصله زمانی با ما در همین کره
زمین هم باشند.
مدارک
و اسنادش هست.
کتابها
در این مورد نوشته شده.
شناخت
جن خیلی فایده دارد.
یعنی
اگر ما جن را نشناسیم اصلا انسان را
نمیتوانیم بشناسیم.
وقتی
یک باستانشناس در تحقیقات خودش میبیند
که یک مسائلی هست که نمیتواند مال انسان
باشد و نمیداند چیست، اسمش را میگذارد
موجودات ناشناخته.
خب
همان موجودات ناشناخته جن است که روی زمین
چندین هزار سال زندگی کرده و از خودش آثار
گذاشته.
(در
این مرحله به جهانهای موازی هم اشاره
کوتاهی کردم و
مجری هم تأیید کرد ولی همه حذف
شده است.)
خیلی
سپاسگزارم از توضیحات شما.
آقای
کیمیایی اسدی میخواهم جمعبندی شما را
بشنویم.
کیمیایی
اسدی:
مردم
را باید از این توهمات هزاران ساله بیرون
آورد.
این
مردم بیچاره دچار خرافات عمیقی شدهاند؛
مخصوصا در عرض چهل سال گذشته که تفکر دینی
بر ایران غلبه کرده این افکار هم یک
دکانبازار شده و من نمیدانم که چهطوری
آقای شماعیزاده فکر میکند که برداشت
ایشان از برداشت هزاران ساله درباره این
موجودات ماوراءالطبیعه بهتر است.
به
جز اینکه فقط بگویند این در قرآن آمده و
حرف خداست.
من
چهل سال است که با بیماریهای مغز و روان
و اعصاب و این چیزها سر و کار دارم.
ده
دوازده کتاب راجع به ماهیت فیزیکی بدن
انسان نوشته و و ترجمه کردهام.
هیچ
احتیاجی به این حرفها برای انسانشناسی
نیست.
برای
انسانشناسی تنها راه زیستشناسی است.
زیستشناسی
علمی و بیولوژی مغز.
اگر
میخواهید آدم را بشناسید باید مغزش را
بشناسید.
فقط
و فقط همین است.
هیچ
چیز دیگری وجود ندارد.
بقیهاش
همه انحرافی و گمراهکننده است و فقط یک
عده آدم نادان عامی سادهلوح را گول
میزنند و دچار توهمشان میکنند و یک
باورهایی که به هیچ دردی نخواهند خورد.
آقای
دکتر اگر امروز جوانی ایرانی از تهران به
شما مراجعه کند و بگوید من جن دیدهام
شما به او چه خواهید گفت؟
کیمیایی
اسدی:
اولاً
که میگویم بلافاصله برو یک متخصص روان
شناسی یا روانپزشکی تو را ببیند.
بلافاصله.
مکث
هم نمیکنم.
یعنی
نه تنها [بگوید]
جن
دیدهام.
اگر
بگوید که از غیب برای من ندایی رسید.
بلافاصله
میگویم قبل از اینکه جنونت به حد کلینیکی
و بالینی برسد برو یک متخصص روانپزشکی
یا روانشناسی ببین و خودت را درمان کن،
قبل از اینکه اختلالت عمیقتر شود.
خیلی
سپاسگزارم دکتر تقی کیمیایی اسدی و احمد
شماعزاده مهمانان برنامه این هفته تابو.
هفت-
بررسی
و تحلیل کامنتهای مناظره و آشکار شدن
دغلکاریها:
یک-
نکتههای
قابل توجه:
-
شمار
کامنتهای این مناظره در میان 60
مناظره،
بیسابقه بود.
من
از میان ده مناظرهای که شمار کامنتهایشان
را دیدم، بیشترینشان که مربوط به وجود یا
نبود روح بود با 377
کامنت
(که
یک سوی آن مناظره هم باز همین آقای کافِر،
یعنی دکتر اسدی بوده.)
در
اوج قرار داشت ولی این مناظره با 774
کامنت
رکورد را بسیار بالا یعنی بیش از دویست
درصد بالا برده، و خانم مجری از
این بابت بایستی از سوی گردانندگان رادیو
فردا تشویقنامه، و امتیازهایی
دریافت کند.
-
هرچه
کامنتهای توهین به اسلام و قرآن و به من
بوده تأیید شده، و این در حالی است که
معمولاً سایتها درباره کامنتهای اهانت
کننده مینویسند که توهین را پخش نمیکنیم،
و به آن عمل میکنند.
دو-
کامنتهای
اشخاص منصف:
مجید
۲۴ ۰۹ ۱۳۹۶ ۰۰:۱۷
من
طرفدار نظریات آقای شماع زاده نیستم، اما
متاسفانه در این برنامه فرصت مساوی با
آقای دکتر اسدی به ایشون داده نشد.
مهمان
برنامه برای دست انداخته شدن دعوت نشده،
برای اظهار نظر اومده.
حالا
هر چقدر نظرش واهی باشه.
من
در پاسخ به وی نوشتم:
با
سپاس از عدالتخواهی شما، هرچند طرفدار
نظرهای من نیستید.
در
میان این همه اظهارنظرکنندگان تنها شما
این نکته ظریف را متوجه شدید که ناشی از
حس عدالتخواهی شماست.
ولی
دوست عزیز در اصل این گونه نبود و من دست
پرتری داشتم.
مجری
برنامه با حذف برخی سخنان من برنامه را
بدین گونه تنظیم کرد.
(این
کامنت را یک نفر دیگر تأیید کرده است.)
آقایی
زیر عنوان مستعار کارل پوپر مطالب
فراوان و مفیدی را پیرامون روش شناختی
علمی که معمولاً در دانشگاهها تدریس
میشوند، در کامنت خود آورده که برای
علاقمندان مفید است.
من
بخشی از آن را که نتیجهگیری بوده و در
اصل خود معتقد به آن بودم و در مقدمه هم
آورده ام، به منظور نشان دادن کامنتهای
برخی اشخاص فهیم که از دایره انصاف خارج
نشده، بلکه حق مطلب را ادا کرده اند، در
اینجا میآورم:
چیزی
که آقای دکتر کیمیایی در واقع دارند در
باره ی آن بحث می کنند نشانه های انواعی
از اختلالت روانی هست (
به
احتمال زیاد)
و
نه بررسی وجود یا عدم پدیده ای مانند جن.
بنابراین
از نظر روشی دچار مغلطه شده اند.
اما
بحث آقای شماع زاده چون کلا بر مبنای
اعتقاد و باور ایشان هست در محدوده ی علم
اثباتی جدید قرار ندارد و بنابراین در
مورد فرمایشات ایشان نیز فقط میتوان گفت
که در حوزه ی شناخت علمی نیستند و بنابراین
قابلیت بررسی نیز ندارند.
البته
این به معنای این نیست که یاوه خوانده
بشوند .
نه.
بلکه
باید گفت این بحث در حوزه ی شناخت علم
اثباتی جدید نیست.
دانشمندان
اثبات گرایی جدید این موضوعات را بررسی
نمی کنند و در صورت ورود (مانند
آقای دکتر کیمیایی)
باید
به آنها هشدار داد تا از اصول روش علمی
خارج نشوند.
سه-
کامنتهای
شخص مجری و یا کسانی
که از سوی رادیوفردا کامنت
گذاشتهاند:
کسانی
زیر عنوانهایی همچون به مذهبیها 1
و
2،
متفکر، نیکروش، آزاده و… تا
آنجا که خواسته و توانسته اند به قرآن
تاخته اند و هدفشان تنها کوبیدن قرآن و
اسلام بوده و اگر کسی به رادیو فردا ایراد
گرفته پاسخ آن را دادهاند.
هیچ
بار آگاهیبخشی در آن کامنتها به چشم
نمیخورد.
در
تأیید این سخن من، ببینید چه کامنتهایی
را منتشرکرده اند که اصلاً ربطی به وجود
یا نبود جن و… نداشته است:
-
خانم
مجری در پاسخ به جمله من که گفته بودم چرا
به یک میلیارد مسلمان توهین میکنید؟ زیر
عنوان متفکر نوشته
است:
شمار
بسیارزیاد مسلمانان دلیل بر
حقانیت آنان نیست.
یعنی
به این دلیل که بسیارند موجب نمیشود که
به آنان توهین نکنیم!!
از
همین کامنت مشخص میشود که اصلاً بحث
درباره جن وسیلهای بیش نبوده، بلکه هدف
تاختن بر اسلام و قرآن بوده است.
-
شخصی
نوشته است که پیامبر با عایشه سه ساله
ازدواج کرد.
این
جمله، به قول جوانها اند عناد با اسلام
است.
من
از نوجوانی تا حالا از جانب معاندان همه
سن و سالی را برای عایشه شنیده بودم جز سه
سالگی!!
را.
مسلمانان
میگویند دوازده سالگی.
معندان
میگویند:
ده،
هشت، شش؛ ولی دیگر کمتر از آن را جایی
نخوانده بودم.
۲۵
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۰:۳۹
این کامنت خطابش
به من است و ظاهراً از سوی مجری نگاشته
شده است:
استدلال
خود شما هم که ادعا دارید روش علمی میدانید
غلط است.
اعتقاد
و اثبات دو چیز متفاوت هستند.
دکتر
اسدی هم ادعا نکردند که کل علم را میدانند.
ادعایی
مطرح شده که جن وجود دارد.
این
ادعا با ادعای وجود اسب تک شاخ و ..
فرقی
ندارد و مدعی نتونسته شواهد و مستدات کافی
برای اثبات جن ارائه کنه.
پس
به لحاظ علمی میگویند چنین موجودی وجود
خارجی ندارد همانطور که اسب بالدار وجود
خارجی ندارد.
اینکه
ادعا کنیم یه موجودی هست که دیده نمیشه،
همین جا دیگه بحث تمام میشه.
میپرسند
شما چطور دیدی؟ ازمایشگاه داری ایا اثری
ردی چیزی پیدا کردی؟ اون فقط میگه نه من
ندیدم اثری هم ازش ندیدم ولی هست ولی هیشکی
نمیتونه ببینه.
میگیم
از کجا این حرف رو اوردی؟ میگه که خدا
گفته.
میگیم
خدا کیه؟ میگه اونم نامرئیه.
میگیم
حرفشو کی اورده؟ میگه جبرئیل.
میگیم
جبرئیل کجاست؟ میگه نامرئیه.
میگیم
اینا چطور دیده شده اند؟ میگه که فقط
پیامبر میتونه ببینه.
میگیم
از کجا پیامبر از خودش این حرفها رو در
نیاورده باشه؟ میگه توهین میکنی؟ یعنی
میگوید که باید قبول کنی این توهمات و
خرافات را.
نمونهای
دیگر در این راستا در پاسخ کسی است
که زیر عنوان
رسانه بیطرف!
مطالی
نوشته است.
آن
کامنت و پاسخ
آن:
۲۵
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۱:۳۴
رسانه
بی طرف!
- جالبه
تمام سعی رادیو فردا در تخریب و زیر سوال
بردن اسلامه.
با
ذوق و شوق و در کسری از ثانیه انواع توهین
ها به اسلام را چاپ میکنه اما فقط کافیه
یه انتقاد کاملا مودبانه به ایین زرتشت
بکنی یا پیشنهاد بدی درباره کتاب اوستا
و خرافات موجود در اون هم برنامه ای تهیه
بشه و شاهد خواهیم بود که به هیچ وجه چنین
کامنتهایی پخش نمیشن.
تا
حالا ده ها بار چنین کامنتهایی گذاشتم که
همه بدون استثنا سانسور شدن.
نمونش
همین کامنت که قراره بره لای باقالیها.
نمردیم
و معنی رسانه بی طرف را هم فهمیدیم!
۲۵
۰۹ ۱۳۹۶ ۱۳:۵۳
به
"رسانه
بی طرف!"
: اگر
پیروان ادیان دیگر هم مثل تروریستها و
دولتهای اسلامی همه روزه عده ای را به خاک
و خون می کشیدند و یا با قوانین ارتداد و
توهین به مذهب چند میلیارد مردم دنیا را
زیر تیغ نگهداشته بودند حرف شما منطقی
بود و در مورد خرافات همه ادیان می بایست
صحبت میشد.
ولی
اکنون اولویت باید به تصویر کشیدن چهره
... اسلام
و نجات بشریت از این خرافه باشد که برای
جانیان و کلاشان بخشی از جغرافیای کره
زمین پوشش برای خون ریزی و تجاوز به حقوق
دیگران ایجاد کرده است.
ماریا
۲۵ ۰۹ ۱۳۹۶ ۱۳:۵۰
کاربر
محترمی که رادیو فردا را متهم به تخریب
اسلام کرده اند باید بگویم اسلام نیازی
به تخریب ندارد با قوانین ۱۴۰۰ سال پیش
نمیتوان و نباید در قرن ۲۱ زندگی کرد
چهار-
کامنتهای
برتر:
در
آغاز این کامنت را بخوانید تا کمی از
خستگیتون از خواندن این مقاله بلند کم
بشه.
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۲۱:۳۸
بارالها.
ما
امشب میخواستیم راحت بخوابیم ولی این قدر
دلایل وجود و عدم وجود جن و پری و شیطان
رو آوردند که باید تا صبح یه گوشه اطاق کز
کرده و دیوان و غولان و جنیان و شیاطین رو
قسم بدیم که کاری با ما نداشته باشن.
از
بس که ادله محکم آوردن این کامنت گذاران.
بالاخره
عزیز برادر، جن و ...
وجود
داره یا نداره؟ ما میخوایم بدون استرس سر
به بالش بگذاریم.
عجیبه
ها!
بابا
یه راهی هم نشون میدادین که چطوری میشه
باهاشون دوست شد.
مثلا
خرید کادو تولدشون و یا والنتاینشون و یا
تبریک شب یلدایی و یا تبریک کریسمس شون.
راهکار
بدین لطفا.
پاسخ
من:
اگر
میخوای ازشون نترسی و حتا توی جاهای خلوت
و تاریک مثل من راحت رفت و آمد کنی، باید
دو چیز رو عمل کنی:
یک:
اونها
خوششون نمیاد کسی ازشون تصورهای بد مانند
عقب مونده، بدجنس، سم دار و دم دار و...
که
تنها توی حمامهای قدیمی و...پیداشون
میشه داشته باشه.
پس
اونها رو متمدن و با فرهنگ تلقی کن؛ و نه
آزاردهنده.
دو:
همواره
و بویژه هر روز صبح برای
رهایی از شر شیطانهای
انس و جن
با خواندن معوذتین
خود را بیمه کن.
من
سی سال است که روی آنها کار
کردهام و آنها را بدجنس و مردم آزار
تلقی نکردهام؛ در نتیجه هیچگاه نه به
تصورم آمدهاند و نه بر
زندگیام تأثیری
داشته اند.
معتقدم
آنها مانند ما هستند با تفاوتهایی که
نوشتم.
تمام
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷
جناب
آقای دکتر کیمیایی:
با
سلام، عمده استدلال شما بر نفی جن، مبتنی
بر عدم امکان روئیت جن استوار بود.
اصولا
آیا هر چیز که قابل روئیت نیست، وجود
ندارد؟ عده زیادی در کره خاکی خدا پرست
هستند، چند نفر آنها خدا را دیده اند یا
با او صحبت کرده اند؟ البته تجربه پیامبران
در دریافت وحی الهی نیز از نظر شما قابل
استناد نیست و صرفا یک امر شخصی بوده است.
با
استدلال شما باید روح انسان را نیز منکر
شویم و انسان را صرفا یک موجود مادی بدانیم،
چون قابل روئیت نیست.
چه
کسی روح را دیده که دیدن او برای دیگران
حجت باشد؟ سوال اول من از شما این است:
آیا
انسان وجود دارد؟ هیچ کس وجود انسان را
منکر نیست زیرا قابل روئیت است.
سوال
دوم:
این
وجود انسان چیست؟ کجاست؟ با فرض مادی بودن
در کدام جزئ بدن انسان است؟ در دست؟ در
پا؟ در سر؟ حقیقت این است که "وجود
انسان"
به
عنوان یک بدیهی توسط هیچ شخصی روئیت نشده
است در حالی که هیچکس منکر آن نیست.
اشکال
این نحو استدلالی که شما میکنید ناشی از
یک پیش فرض های ثابت در ذهنتان است:
"که
هرچیز که در لابراتوار قابل حس و درک نباشد
منتفی است"
اما
آیا واقعا چنین است؟ یک مثال در دنیای
مادی برای شما می آورم:
در
ریاضیات، مباحث هندسه، که اقلیدس بنیان
گذار آن بودیک اصل بدیهی وجود دارد:
"از
هر نقطه خارج یک خط فقط و فقط یک خط به
موازات آن می توان رسم کرد"
تا
قرنها این یک اصل لا یتغیر بود.
اما
زمانی ریاضیدانان دیگری از جمله لباچفسکی
ثابت کردند که از یک نقطه خارج یک خط می
توان بی نهایت خط به موازات آن خط رسم کرد!
پس
عده ای گفتند اینها دچار توهم شده اند.
اما
حقیقت این بودکه مفهوم خط در هندسه
نااقلیدسی چیزی متفاوت با مفهوم آن در
هندسه اقلیدسی بود.
اما
تفاوت دنیای مادی با غیر مادی بسیار بیشتر
از این حرفها است.
ما
انسانها که با دنیای مادی انس گرفته ایم
تصور وجود حقیقتی دیگر بسیار مشکل است.
اما
بهترین عکس العمل در مقابل آنچه نمی دانیم
اظهار ناتوانی از درک است و نه انکار، به
امید آنکه زمانی و شرایطی پیش آیدکه بعضی
از مسائل غیر قابل درک برای ما معلوم شود
و از پرده جهل خارج شویم.
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۸:۲۰
اقای
دکتر خودشون رو واقف به همه چیز میدونن
یعنی اگه ایشون چیزی رو ببینن وجود داره
و اگه نبینن وجود نداره اول از همه اینکه
علم انسان دارای خطا هست طی دوره های مختلف
باورها و نظریه های علمی دچار دگرگونی و
تحول شده مثلا فیزیک انشتین فیزیک نیوتن
رو زیر سوال میبره و جنبه تازه ای از فیزیک
رو به ما نشان میده یعنی نگاهای جدید و
تجربه های جدید علوم تجربی رو را دچار
تحول میکنه همچنین حواس پنجگانه انسان
که همگی دچار اشتباه شده و به همین ترتیب
دیدی که ما با این حواس از جهان داریم دچار
نقص و اشتباه هست مورد سوم هم چیزهایی هست
که علم بشر قادر به پاسخگویی به ان تا هم
اکنون نبوده مثل تعریف نور و فتون و یا
تعریفهایی که علم از وجود فرازمینی ها در
ستاره هایی که چند میلیون سال نوری با
زمین فاصله دارن میگه که بسیار ناقص هست
پس اگه کل معلومات علمی جهان و کل حواس
پنجگانه بشر رو در مغر یک نفر جمع کنیم
باز هم با قاطعیت نمیتونه درباره همه
چیزهای موجود در جهان اظهار نظر کنه پس
اقای دکتر چه جوری خودش واقف برهمه چیز
میدونه و میگه من ندیدم پس وجود نداره و
یا من تجربه نکردم پس وجود نداره.
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۸:۱۴
بياييد
موضوعات رو از نظر علمي بررسي كنيد.
آيا
قبول داريد كه هر چه بشر از ابتدا تا بحال
كشف كرده يك هزارم علم موجود هم نيست.
آيا
در مورد قوانين فيزيك كوانتومي، جهانهاي
موازي، انرژي جاذبه اي، همگرايي گرانشي،
ضد ماده، ماده تاريك و موجودات فضايي،
بوزن هيگز و خروجي معادلات شرودينگر و
هندسه ريماني چيز زيادي مي دانيم؟
تمامي اينها مسائلي هستند كه علم به دنبال
كشف آنها هست.
علم
ثابت ميكند كه بطور قطع ما در اين كيهان
تنها نيستيم و ابعاد خارج از حس بشر براي
ما قابل درك نيست.
۲۵
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۱:۱۳
... آقای
دکتر اسدی میگه هیچ پدیده ی متافیزیکی
قابل اثبات نیست!
اشتباه
این آقا و همفکرانشون اینه که میخوان با
ابزار ها و قوانین فیزیکی به اثبات و یا
نفی متافیزیک بپردازند.
پرداختن
به هر چیزی نیاز به لوازم خودشو داره.
من
به این آقای مدعی علم عرض میکنم اساسا
حیات یک پدیده ی ماورای طبیعی هست.
ایشون
در صحبتهاشون گفتن که به داروینیسم
معتقدند، سوال من اینه چگونه یک میمون
میتونه طی یک فرایند زیستی به حضرت مولانا
تبدیل بشه که بگه:
"سال
ها فکر من اینست و همه شب سخنم/
که
چرا غافل از احوال دل خویشتنم...
از
کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود/
به
کجا میروم آخر ننمایی وطنم"؟
واقعا انکار کنندگان حقیقت چقدر راه سختی
رو برای خودشون انتخاب کردند.
در
ضمن ایشون گفتند که ثابت شده قرآن پر از
اشتباهات علمی از قبیل کیهان شناسی و نجوم
و غیره است.
پاسخ
ما به ایشون اینه که بزرگترین دانشمندان
جهان بشریت در دوره های مختلف تاریخی
شاگرد مکتب همین قرآن بوده اند که اتفاقا
در علوم مختلف استاد بوده و اصلا مبدا
بسیاری از نظریات علمی آنها هم بر اساس
نص همین آیات قرآنی است.
آیا
امثال خواجه نصیر، ابو علی سینا، ابوریحان
بیرونی، ابن هیثم، فارابی، شیخ بهایی،
ملاصدرا و ...
که
همه ی آنها در علوم طبیعی جزو مشاهیر تاریخ
بشری هستند متوجه اشتباهات کشف شده توسط
دکتر اسدی نشده اند؟ پس لطفا آقای دکتر ،
برو و بساط خودت رو پیش امثال سلمان رشدی
پهن کن.
و
گرنه حقیقت جویان را با ...
چون
شما کاری نیست، تمام.
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۱۱:۳۹
اقای
کیمیایی شما واقعا جرزنی کردید تمام علم
در اختیار شما نیست ک یقینا و انقدر مطمئن
صحبت میکنید و انقدر هم به نظریات داروینی
اکتفا نکنید.
بگویید
که چرا تکامل در عصر های حاضر اتفاق نیفتاده
و چرا موجودات دیگر به اندازه انسان تکاملی
پیدا نمکند و چرا انسان دیگری از تبار
گونه ها شاخه نمیزند شما که انقدر خود را
عالم العلوم معرفی میکنید نتوانستید
بصورت علمی نبودشان را اثبات کنید و فقط
گفتید نمیشود علم شما و بسیاری از افکار
اثبات شده در عین اثباتشان افکار بیثباتی
هستند و شاید بعد از گذشت چندی مسخره باشند
در دهه های گذشته خیلی از موارد علمی تکذیب
شد
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۱۱:۳۷
عشقم
خداست -
اقای
کیمیایی اسدی سنگ امریکا رو به سینه نزنین
و ادای روشنفکری نکنید از صحبتهای شما
میشه به این نتیجه رسید که شما یک نژاد
پرستی که احساس ترس و نفرت نابجایی از
اعراب و دین اسلام دارید چون فقط در قران
و فقط عربها نیستن که به وجود جن اعتقاد
دارن همین تورات وانجیل و که خوب بخونی
در مورد وجود جن چیزهای نوشته شده من
حرفهای شما رو به هیج وجهه قبول ندارم چون
شما به وجود خداوندی با این همه عظمت
اعتقاد ندارین در وجود خداوند متعال هیچ
شکی نیست که اثبات بخواهد.
اگر
کسی با همین چشم سر و ظاهر بینی ساده هم
به عالم هستی نگاه کند، هیچ جایی برای شک
او باقی نمینماند.
چطور
ممکن است کسی که میداند هیچ چیزی خود به
خود به وجود نمیآید و هیچ نظمی اگر چه
به کوچکی نظم یک دستگاه خود به خود و بدون
ناظم به وجود نمیآید، اینک شک کند که
آیا نظم عالمانه حکیمانه و قادرانهی
جهان هستی، خود به خود به وجود آمده است
و خالقی و ناظمی علیم و نگاهدارندهای
قادر و هدایت کنندهای مدبر نداشته است
پس به همه چیزی که در قران امده است و به
جن اعتقاد داریم.
خداوند
فرمودند :«...أَ
فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ
وَ الْأَرْض»
ترجمه:
مگر
در اللهیی که ایجاد کننده و گسترانندهی
آسمانها و زمین میباشد شکی هست؟
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۱۱:۲۵
آقای
دکتر علم و کار کرد مغز شما بسیار محدود
است بخاطر اون فکر میکنید همه چیز را
میدانید و نگران کننده تر از همه اعتماد
بنفس کذب شماست که به خودتان خیلی مطمئن
هستی و فکر می کنی تمام ساختار مغز انسان
را میدانی آدم باید خیلی [
... ] باشه
که فکر کنه تو این دنیا به جز انسان و حیوان
و گیاهان هیچ موجود دیگری وجود نداره،
شما که میگوید به من نشون بده آیا شما
فکر نمی کنی که ایراد و محدودیت از خودتان
هست که نمی توانی ببینی همانطور که یه آدم
کور نمی تواند چیزی رو ببیند.
دکتر
جان مغز شما از ۱۰۰ در صد فقط چند در صد
کار میکند به خاطر اون شما نمی توانید
خیلی چیزا مثل خیلی رنگها احساسات و درد
و هوا و غیره را ببینید من به شما قول میدم
هر وقت مغز شما ۴۰ درصد کار کرد نه تنها
جن شیاطین ارواح و خیلی چیزهای دیگر را
هم می تونید ببینید و یا اگه نمی توانید
این کار رو بکنی و یا احتمالا فکر میکنی
چون متخصص مغز هستی و مغزت صد رد صد کار
میکنه بروید چشم سوم و گوش سومتان را فعال
کنید
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۱۰:۰۰
علم
ناقص -
یک
روز علم جن را ثابت میکند.
علم
که کامل نیست دکتر کیمیایی اینقدر به آن
میبالد، هنوز ماهیت علمی نور مشخص نیست،
این نور ساده ترین و ابتدایی ترین چیزی
است که علم هیچ پاسخی برای ماهیت آن ندارد.
جن
هم میتواند وجود داشته باشد با ماهییتی
همچون نور که طی فرگشتی تبدیل به جن شده.
و
هزاران موجود دیگر که علم ناقص چون نمیتواند
ثابت کند آن را رد میکند.
انیشتن
با آن همه توان علمی و مغز سرشار در مورد
متافیزیک سکوت میکرد ولی آن را رد نمیکرد
هست.
همین
گواه بر سطحی و غیر علمی بودن عقاید ایشون
هست.
۲۴
۰۹ ۱۳۹۶ ۰۹:۲۹
کی
گفته همه چیز با علم قابل اثبات؟ بعضی ها
فکر میکنند چون دو کلاس سواد دارن و دکتر
هم صداشون میکنند، دیگه حرفاشون تمام
و کمال درست.
باید
یاد گرفت تو موضوعی که مطالعه درست و حسابی
نداریم و بی اطلاع هستیم ادعای فضل بیخودی
نکرده و سم پاشی نکنیم.
متافیزیک
مبحث بسیار سنگین و بزرگی که رد کردن
وجود موجودات غیر ارگانیک ناشی از
بیسوادی و درک پایین جاهلان به ظاهر
روشنفکر امروزی است.
جن
یک موجود غیر ارگانیک که اثبات وجودش
توسط دانشجویان سال اول دوره متافیزیک
(دانشگاههای
متافیزیک امریکا و اروپای غربی)
به
راحتی انجام میشود.
در
ضمن حضرت امام جعفر صادق (ع)
هیچوقت
در مورد کردهای عزیز نسبت ناروا و توهینی
نداشتند.
بد
نیست کمی هم صدا قت در گفتار داشته باشید
مدعی روشنفکر.
(آقای
عزیز.
باید
توجه داشت که جن
موجودی متافیزکی و غیر ارگانیک نیست.)
No comments:
Post a Comment