با نام او که آغاز و پايان هستي است او. گاهشماری از برخی وقایع اجتماعی و سیاسی ایران و جهان تا آیندگان بهتر امروزمان را بشناسند
Tuesday, February 27, 2018
Monday, February 26, 2018
آیا شیراز پایتخت کشوری عربی است؟!!
آیا
شیراز پایتخت کشوری
عربی است؟!!
احمد شمّاع زاده
احمد شمّاع زاده
به
نام برخی
از
خیابانهای
شیراز توجه کنید:
ابونصر-
حسینی
الهاشمی-
بنی
هاشمی-
داعی
الله-
فرزدقی-
فدک-ابوذرغفاری-
شقاقیان-
طلاب-
فتحیه-
سجّادیه-
منصوریّه-
فضیلت-
فلاحت-
رسالت-
والفجر-
یقطین
و…
این
نامها، نامهای خیابانهای
بغداد یا ریاض نیست؛ بلکه
نام خیابانهای شیراز، شهر شعر و
ادب پارسی است!
شهر
حافظ و سعدی، شهر کوروش و
هخامنشیان، شهر لطفعلی خان زند
وزندیان، و شهر فرهنگ
غنی پارسیان است.
به
راستی آیا زبان پارسی دارای فقر واژگانی
است و در نامگذاری چند خیابان ناتوان است
که نامهای عربی را بر
خیابانها گذارده
اند!
یا
موضوع به فراموشی سپردن فرهنگ ایران زمین
و جایگزین کردن فرهنگ عربی
و ظاهراً اسلامی و زدودن
فرهنگ ایرانی به دست کسانی است که در عراق
تربیت و بزرگ شده اند؛ و
پس از انقلاب پستهای حساس
را گرفتهاند!!؟
یعنی تکمیل همان
استراتژی و هدفهایی که
موجب شد در زمان خلیفه
دوم از
بخشی از عراق کنونی به
ایران یورش برند
و شهر بغداد،
شهر پادشاهان ساسانی را که حتا نامش فارسی
است، به تصرف دراورند و سپس تمام خاک
ایران به تصرفشان دراید؟
آیا کسانی که این نامها را برمیگزینند، هرگز به گویش سخت این نامها برای ایرانیان اندیشیده اند؟ چرا هیچیک از مسؤولین بویژه "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" از یورش فرهنگ و زبان تازی نگران نیست؟!!
خیابان
داریوش در حکومت گذشته ساخته و نامگذاری
شد. چ
بیانیه عبدالفتاح سلطانی، محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی
بیانیه
عبدالفتاح سلطانی، محمود بهشتی لنگرودی
و اسماعیل عبدی
(درمورد
وقایع اخیر و نامه احمدی نژاد)
به
نام خداوند جان و خرد
ملت
شریف ایران!
همانگونه
که میدانید
اعتراضات
خیابانی دیماه ۹۶
زنگ
خطری برای تمامی گروههای سیاسی
به
ویژه در درون حاکمیت بود.
اصولگرایان،
اصلاحطلبان، اعتدالگرایان،
و
سایر نیروهای حاکمیت که از ابتدای انقلاب
بر
سر سفرهی آن نشستهاند، در کنار سایر
بخشهای حاکمیت مخاطبان اصلی اعتراضها
بودهاند.
با
این وضع و همچون گذشته هر یک از جریانها
تلاش نمودهاند تا مخاطب اصلی این
اعتراضها را جناح مقابل معرفی کنند، و
سهم خودرا ناچیز قلمداد کنند.
جریان
اصولگرا خواستههای معیشتی اوضاع نابسامان
اقتصادی را دلیل اصلی اعتراضها وانمود
کرده و به این بهانه به تخریب دولت و
اصلاحطلبان پرداختند.
اصلاحطلبان
نیز بدون در نظر گرفتن سهم خویش در ایجاد
نارضایتی ها، تلاش کردند ضعفهای جناح
مقابل را برجسته کنند.
در
همین راستا پس از سخنان اخیر رهبری مبنی
بر عدم تحقق عدالت و عذرخواهی رسمی ایشان
از ملت که مورد توجه نیز واقع شد، نامهای
از سوی آقای احمدینژاد خطاب به رهبری
منتشر شد که ادبیات آن برای بسیاری شگفتآور
بود.
قرار
گرفتن در جایگاه اپوزیسیون
و
طرح شعارهای آزادیخواهانه توسط فردی
که
طی ۸ سال ریاست جمهوری وی، آزادیخواهان
بسیاری
به زندان افکنده شدند و تندرویهای او
هزینههای سنگینی به جامعه تحمیل کرد،
آنهم بدون هیچگونه اظهار ندامت و
پشیمانی از گذشته و عذرخواهی از اعمال
پیشین، قطعاً متاثر از رویهی نامیمونی
است که برخی اصلاحطلبان بنیان نهادهاند.
بدیهی
است وقتی معیارها محدود شود،
و
ملاک اصلاحطلبی و آزادیخواهی تنها و
تنها
تغییر
ادبیات و شعارها شود اصلاحطلب و آزادیخواه
شدن سهل و ممکن خواهد بود، و هرکس با هر
گذشتهای با توجه به شرایط و اقتضائات
یا منافع، در چرخشی فرصتطلبانه در جرگهی
اصلاحطلبان و آزادیخواهان قرار خواهد
گرفت.
آری!
وقتیکه
برخی از مدعیان اصلاحطلبی
علیرغم
نقش پررنگشان در تندرویهایی همچون
خشونتهای ابتدای انقلاب، دوران دولت
موقت، حوادث دههی شصت، جنگ هشتساله،
تسخیر سفارت آمریکا، قتلهای زنجیرهای،
انقلاب فرهنگی و… هرگز به نقد عملکرد
خویش نپرداختهاند، از افرادی چون آقای
احمدینژاد نیز که علاوه بر نقش پررنگش
در حوادث مشابه، ظلمها و فجایع بسیاری
در دورهی هشتسالهی ریاست جمهوری به
نام او ثبتشده، توقعی بیش از این نمیتوان
داشت.
چنانچه
بنا باشد ادعای اصلاحطلبی بدون نقد
گذشته و عذرخواهی پذیرفته شود، و میزان،
ادعاهای فعلی افراد باشد، ادعای آزادیخواهی
آقای احمدینژاد نیز باور پذیر خواهد
بود.
مردم
بزرگ ایران!
ما
معتقدیم که دورهی شعار و عوامفریبی
به
پایان رسیده، و زمان آنست که تمامی گروهها
و جریانهای سیاسی و اشخاص حقیقی و حقوقی
ضمن نقد افکار و عملکرد گذشتهی خود، و
عذرخواهی صریح از ملت بابت هزینههایی
که به آنان تحمیل کردهاند، گامهای
عملی و جدی در جهت جبران آن بردارند.
اعتراضات
اخیر با دستگیری تعداد زیادی از معترضان
و تحریک احساسات ملی و مذهبی بخشهایی
از مردم خاموش شد، اما ریشهها و علتهای
بروز آن همچنان باقی است، و چنانچه پیام
مردم در این اعتراضها آنگونه که باید
شنیده نشود، احتمال وقوع حوادث مشابه با
شدت و گستردگی بیشتر دور از انتظار نخواهد
بود.
ضروری
است که با توجه به شرایط حساس داخلی،
منطقهای و بینالمللی، حقوق اساسی مردم
ایران جهت تعیین عدالت اقتصادی و حداقلهای
زندگی آبرومندانه به رسمیت شناخته شود،
و بر اساس مفاد قانون اساسی، اعلامیهی
جهانی حقوق بشر و میثاقهای بینالمللی،
آزادی احزاب، جمعیتها، سندیکاها،
نهادهای مردمی، اجتماعات مسالمتآمیز،
مطبوعات و رسانههای گروهی تضمین شود،
و برای ایجاد فضای نقد و گفتوگوی ملی از
تمامی ظرفیتها استفاده شود، تا از
تنشهای غیر قابل کنترل که ممکن است
باعث غرق شدن این کشتی طوفانزده گردد،
جلوگیری به عمل آید.
سرِ
چشمه شاید گرفتن به بیل،
چو
پر شد نشاید گذشتن
به پیل
عبدالفتاح
سلطانی،
محمود
بهشتی لنگرودی،
اسماعیل
عبدی، اوین 96/12/5
Friday, February 23, 2018
Thursday, February 22, 2018
Wednesday, February 21, 2018
Tuesday, February 20, 2018
Sunday, February 18, 2018
Friday, February 16, 2018
Subscribe to:
Posts (Atom)