فوبیا
(Phobia)
هریک
از ما از چیزی میترسیم.
مانند
ترس از بلندی، سرعت، عمق آب، تاریکی،
تنهایی، سرطان، عنکبوت یا موش.
تاکنون
روانشناسان پانصد گونه ترس را تشخیص داده
و دسته بندی کرده اند؛ ولی این فهرست
بلندتر از این است و هرساله بلندتر هم
میشود.
با
توسعه تمدّن، از مواردی همچون کامپیوتر،
تروریسم، یوفوها یا ایدز نیز همواره
میترسیم.
همگان
احساس ترس را تجربه کرده و آن را به خوبی
میشناسند.
ترس
موجب میشود تا قلب ما تندتر بزند، فشار
خونمان ناگهانی بالا برود، دهان و گلویمان
خشک شود، و عرق سردی وجودمان را فراگیرد.
ترس،
واکنش طبیعی بدن انسان نسبت به حالتی
پراسترس یا خطرناک است؛ که گاهی میتواند
عاملی برای به حرک درآوردن همه نیروهای
بدن آدمی شود.
حالتهای
ستایش برانگیز ترس، زمانی است که موجب
بالارفتن سطح آدرنالین یک ورزشکار میشود
تا نتایج بهتری بگیرد و یک شخص لاغر،
بتواند بر حریف قدر خود چیره شود.
گاهی
احساس ترس برای ما خوشایند است؛ مانند
هنگامی که یک فیلم وحشتناک را از تلویزیون
تماشا میکنیم، یا زمانی که از یک صخره
بالا میرویم.
از
سوی دیگر، ترس میتواند همراه با احساس
زیانباری نیز باشد:
ترس
زیانبار و بسیار شدیدی که موجب شود نتوانیم
به کارهای روزانه مان بپردازیم، «فوبیا»
نامیده
میشود.
این
برواژه از واژه یونانی فوبوس گرفته
شده و معنای آن ترسی بیپایه و وسواسانه
و غیرقابل کنترلی است که تنها با
واکنش نشان دادن نسبت به
خطری واقعی،
قابل قیاس
است.
به
عبارتی دیگر، چنین احساسی تنها
با واکنش شخصی «عادی»
که
به طور ناگهانی مورد حمله یک شیر واقع
شده، قابل مقایسه است.
شخصیتهای
مشهوری گرفتار فوبیا بوده اند.
مایکل
جکسون دارای فوبیا نسبت به میکروبها
بود.(محمدرضا
پهلوی شاه ایران نیز چنین فوبیایی داشت.
- مترجم)
آندره
آغاسی، نسبت به عنکبوت فوبیا داشت.
در
گذشته، آلکاپون کانگستر مشهور از
واکسن زدن به طور افراطی واهمه داشت؛ که
پزشکها نتوانستند بیماری جنسی واگیردار
سفلیس او را درمان کنند.
هانس
کریستین اندرسن نویسنده شهیر دانمارکی،
نسبت به آتش وسواس داشت، و نویسنده لهستانی
بالسواو پروس از تندر و توفان میترسید
به گونهای که هرگاه توفانی میآمد او توی
کمد لباس قایم میشد.
طبق
آمار، در حدود60%
مردم،
(بویژه
زنان که آسیبپذیرتر از مردان در برابر
استرس هستند.)
از
فوبیاهای گوناگونی رنج میبرند:
مشهورترین
فوبیا، کلاوستروفوبیا (Claustrophobia)،
یعنی مشکوک بودن و واهمه داشتن بیش از حد
نسبت به جاهای بسته است.
پس
از آن، اگورافوبیا (Agoraphobia)،
یعنی ترس از محلهای باز و وسیع است.
نوزوفوبیا
(Nosophobia)،
ترس شدید از بیماریهاست.
تکنوفوبیا
(Technophobia)،
ترس بیجا از اختراعات تازه و تکنولوژی
است؛ و دنتوفوبیا (Dento
phobia)
ترس
شدید از دندانپزشک است.
داشتن
یک فوبیا، ممکن است واقعاً دردسرساز
شود.
کسانی
که از اگورافوبیا رنج میبرند، برای رفتن
به جاهای دور، از اینکه خانه خود را ترک
کنند، واهمه دارند.
خیابانها
آنها را میترساند و فکر میکنند غیرممکن
است سوار اتوبوس یا مترو شوند و به خانه
برگردند.
%4 مردم
هم گرفتار فوبیای اجتماعی هستند.
این
فوبیا، گونهای افراطی از شرم داشتن است
که قربانیان آن، نمیتوانند در جامعه و
جاهای شلوغ حضور داشته باشند.
آنان
از تماس و داشتن رابطه با دیگران، و از
حضور در محلهای شلوغ، رستورانها،
سوپرمارکتها، یا پارکها میهراسند.
درنتیجه،
هم زندگی خصوصی، و هم زندگی حرفهای آنان
ناکارامد میشود.
بدین
ترتیب، جوانان این گروه، تمایل به بسته
شدن مدرسه دارند.
به
دلیل ترس از احساس حقارت در برابر همکاسهای
خود، رابطه خود را با همسالان خود قطع
میکنند، مدرسه گریز میشوند و تمایل به
رها کردن درس و مدرسه پیدا میکنند.
کسانی
که احساس میکنند دارای گونهای از فوبیا
هستند، هم میتوانند بر علیه آن بستیزند
و هم میتوانند تابع آن شوند.
روانشناسان
میگویند آنانی که عمداً و آگاهانه از
حالتها و چیزهایی که محرک ترس زیادشان
هستند دوری میکنند، مشکل را بدتر هم میکند.
زندگیهایشان
تبدیل به کابوس میشود؛ ترسهایشان افزایش
مییابد، آنان از افسردگی رنج میبرند و در
بیشتر موارد، به خوردن انواع قرصها،
آرامبخشها و مشروبهای الکلی معتاد میشوند.
بنابراین
آنان باید تشخیص دهند که تنها درمان پزشکی
کامل میتواند آنان را از احساس ترس بیجا
(فوبیا)
رهایی
بخشد.
این
نوشته، ترجمه بخشی زیر عنوان (Fears
and Phobias)
از
کتاب کم حجمی است که خانمی لهستانی به نام
«مارگریت
چشلاک»
به
زبان انگیسی، و به منظور تدریس زبان
انگلیسی در سال 2003
گرداورده
و انتشار داده است.
پایان
ترجمه:
پانزدهم
آبان نودوشش، (ششم
نوامبر 2017)
احمد
شمّاع زاده
No comments:
Post a Comment