Friday, December 1, 2017

بوروکراسی آفت پیشرفت

بوروکراسی آفت پیشرفت

مورچه ای هر روز صبح زود سرکار حاضر میشد و بلافاصله کار خود را شروع میکرد.
مورچه خیلی کار میکرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود.

سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار می کرد، تعجب میکرد. شیر فکرمیکرد اگر مورچه میتواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت.

بنابراین، شیر یک سوسک را که تجربه ریاست داشت و به نوشتن گزارشات خوب مشهور بود، به عنوان رئیس مورچه استخدام کرد.

سوسک در اولین اقدام خود، برای کنترل مورچه ساعت ورود و خروج نصب کرد. سوسک همچنین به همکاری نیاز داشت که گزارشات او را بنویسد و تایپ کند. سوسک بدین منظور و همچنین برای بایگانی و پاسخگویی به تلفنها یک عنکبوت استخدام کرد.
شیر از گزارش های سوسک راضی بود و از او خواست که از نمودار برای تجزیه و تحلیل نرخ و روند رشد تولیدی که توسط مورچه صورت میگیرد، استفاده کند. تا شیر بتواند این نمودار ها را در گزارش به مجمع مدیران جنگل به کار برد.

سوسک برای انجام امور یک کامپیوتر و پرینتر لیزری خرید. سوسک برای اداره واحد تکنولوژی اطلاعات یک زنبور نیز استخدام کرد. مورچه که زمانی بسیار فعال بود و در محیط کارش احساس آرامش میکرد، از کاغذبازیهای اداری و جلسات بسیاری که وقت او را می گرفت، دلزده شد.
شیر به این نتیجه رسید که فردی را به عنوان مدیر داخلی واحدی که مورچه در آن کار میکرد، به کار گمارد. این پست به ملخ داده شد.

اولین کار ملخ خریداری یک فرش و صندلی برای کارش بود. ملخ همچنین به کامپیوتر و کارمند نیاز داشت که آنها را از اداره قبلی خودش آورد تا به او در تهیه و کنترل بودجه و بهینه سازی برنامه ها کمک کند.
محیطی که مورچه در آن کار میکرد، حال به مکانی فاقد شورونشاط تبدیل شده بود. دیگر هیچکس نمیخندید و همه غمگین و نارضایتی مافوق خود نگران بودند.
در این زمان بود که ملخ شیر را قانع کرد که نیاز بسیاری به مطالعات هواشناسی دارند. با مطالعه گزارشهای رسیده، شیر متوجه شد که تولیدات مورچه کمتر از پیش شده است.
بنابراین شیر یک جغد پرستیژدار را به عنوان مشاور عالی استخدام کرد و به او ماموریت داد تا امور را بررسی کرده، مشکلات را مشخص و راه حل ارائه دهد.

جغد سه ماه وقت صرف کرد و گزارشی در چند جلد تهیه نمود و در آخر نتیجه گرفت که مشکلات پیش آمده ناشی از وجود شمار زیاد کارمندان است.

حدس میزنید شیر اولین کسی را که اخراج کرد که بود؟

البته که مورچه!! زیرا مورچه دیگر انگیزه ای برای کار نداشت.

پالایش اسلام، برای بازیابی حقیقت آن

پالایش اسلام، برای بازیابی حقیقت آن

علت تمام اختلاف نظر ها در باره اسلام ، حواشی آن ، یعنی آثاری است که می گویند از قرن سوم به بعد تالیف شده و به صورت کتاب عرضه شده اند ، آثاری مانند کتاب های تاریخ و احادیث و روایات و تفاسیر قرآن و رجال و نسب شناسی و ... و ربطی به قرآن ندارد. در اینکه این عرصه یعنی منابع منسوب به اسلام بخصوص تاریخ و حدیث تا چه حد آلوده و دچار آشوب است بر هیچ محققی پوشیده نیست:
«آنقدر در حدیث و سیره پیامبر ، دروغ و افسانه های زننده انباشته شده است که با وجود پی بردن به اسلام صحیح در حد محال، و وجود آن احادیث دروغین موجب میشود که اسلام بد آموخته شود. » (مرتضی عسکری- صدوپنجاه صحابه ساختگی پیامبر. ص22)
این جمله، نظر یکی از نوابغ زبده در حدیث شناسی در عالم اسلام است در باره احادیث و تاریخ و سرگذشت احادیث که حقیقتا تمام عمر دراز خود را صرف کندوکاو در حدیث نمود. علامه مرتضی عسکری، یکی از محققین بزرگ شیعه است که عمر بیش از 80 ساله خود را صرف تحقیق و تجسس در منابع حجیم و سنگین کتب حدیث نموده و کتابهای بسیار تاثیرگذاری را به رشته تحریر درآورد که حتا پژوهشگران نامدار سنی مذهب نیز بر ارزش علمی آنها صحه گذاشته اند، از جمله «یکصد و پنجاه صحابی ساختگی پیامبر»، «احادیث امّ المومنین عایشه (یا نقش عایشه در تاریخ اسلام) »، «افسانه عبد الله بن سباء» ، «بازشناسی دو مکتب» و بویژه دو تألیف اول که به راستی زلزله ای در بنیاد اعتقادات و اندیشه جهان اسلام و بخصوص اهل سنت ایجاد نمود.
در حقیقت این موضوع یعنی وجود اسرائیلیات یاجعلیات یهودیان در حوزه احادیث و تاریخ اسلام، مورد تائید همگی پژوهششگران است. اما چند قرن است که با علم به این موضوع، هنوز نتوانسته ایم تکلیف این اسرائیلیات را روشن کنیم. علت آن مشخص است؛ یعنی حجم بسیار عظیم منابع اولیه اسلامی، به گونه ای که آن‌ها را بیش از پنج هزار جلد تخمین زده اند. باید پذیرفت که روشهای کهنه شده جهت تطهیر و پالایش این حجم عظیم از منابع اسلامی بر مبنای علوم ناکارآمد و ابتدایی و پرخطایی چون علم رجال و نسخه شناسی و سبک شناسی و ... نا ممکن است.
کار بررسی و سنجش و تحقیق در منابع اسلامی، حقیقتاً کاری بسیار پیچیده و وقتگیر و عظیم است و با وجود دایربودن دهها سازمان و مرکز تحقیقاتی اسلامی با هزینه های هنگفت و سرسام آور، میبینیم هنوز وقایع صدر اسلام مبهم و مورد مناقشه است. بنابراین بهتر آن است که به روش هایی نوین، دقیق، و سریعتر رو کنیم . در این راه باز هم حقانیت و سلامت و صداقت قرآن بر هر محققی ثابت می گردد.
به راستی که جای پرسشی تامل برانگیز و کارگشا در این میان وجود دارد و آن اینکه اگر بپذیریم طبق توافق هر دو مذهب سنی و شیعه ، منابع دین اسلام «قرآن» و «سخنان پیامبر» است ، آیا نباید هر دو منبع از اعتبار و سلامت و شفافیت لازم برخوردار باشند؟ در اینکه منبع اول یعنی قرآن از اعتبار و شفافیت و سلامت کامل و مطلق برخوردار است شکی نیست و میان همه مسلمانان، جزو اصول اعتقادی آنهاست، ولی جای این پرسش خالی است که چرا بر خلاف قرآن، منبع دوم درک اسلام یعنی «احادیث» و «تاریخ»، تا این اندازه دارای اختلاف، نابسامانی و شبهه است؟
اگر آن طور که از قرآن دلیل میآورند، منبع درک اسلام دو منبع است و در کنار قرآن احادیث و تاریخ اسلام هم جزوی از اسلام است، آیا آنگاه این انتظاری روا و درست از خدا نیست که هر دو منبع باید از تحریف و ناخالصی حفظ شده باشد؟
در قرآن آیات بسیاری هست که به حفظ قاطعانه و توانمندانه آیات قرآن حتّا در حد حروف و تلفظ آن اشاره دارد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
ما این ذکر(قرآن) را نازل کرده و قطعا خودمان حافظش خواهیم بود (حجر-9)

این آیه با تأکیدی بسیار، نگهداشت قرآن را بر عهده خداوند نهاده است. چنین تاکیدی درباره هیچ یک از احکام عقیدتی و عملی در سراسر قرآن وجود ندارد.

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ
كسانى كه چون اين ذکر( قرآن) بديشان رسيد بدان كفر ورزيدند و به راستى كه آن كتابى عزیز است، که هیچ باطلی نه از پیش و نه از پس اش به آن راه ندارد ، فرو فرستاده ای توسط خدای حکیم و حمید است. فصلت (41 و42)

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
که این قرانی است نیکی رسان. در کتابی محافظت شده (و دور از دسترس) که جز پاکان به آن دسترسی ندارند. (واقعه77 تا79)

وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ
و آنچه به تو وحی شده از کتاب پروردگارت (قرآن) بخوان که هیچ تبدیل کننده ای برای کلمات آن (قرآن) نیست. (کهف-27)

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ
همانا ما آن را قرآنی روشن (بیان) نهادیم، باشد که تعقل کنید. و همواره آندر کتابی اصلی نزد ما بلند مرتبه و حکیم است.(زخرف 3 و4)

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ
بلکه او قرآن با مجد و پرشکوه است . در لوحی حفاظت شده (بروج 21 و22)

لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ
زبانت را برای با عجله خواندن آن (قرآن) تکان مده . چرا که جمع کردن و تدوین آن بر عهده ماست. پس هنگامی که آن را تدوین کردیم، از تدوین شده آن پیروی کن . سپس بیان آن نیز بر عهده ماست. (قیامه 16 تا 19)

آیه آخر با محکمترین دلیل، اختلاف قرائات قرآن را که تا 14 مورد و بیشتر شمرده اند ردمیکند، چرا که به وضوح بیان میکند حتّا نحوه قرائت قرآن را نیز خداوند بر زبان پیامبر جاری میسازد؛ و نیز ثابت میکند که «تبیین» قرآن نیز توسط خود خداوند صورت میگیرد و حتا پیامبر هم هیچ نقشی در این زمینه ندارد و قرآن خود تبیین کننده و تفسیر کننده خود است و نه احادیث و روایات.

هنگامی که پژوهشگری، به این نشانه ها و مراقبتهای صریح قرآنی فوق توجه میکند، و در برابر این همه مواظبت و ثبات قرآن، آن همه تضاد و تناقض و آلودگی در دیگر منابع اسلامی، از تاریخ و روایت و حدیث مشاهده میکند، که به قول علامه عسکری امکان یافتن حقیقت در بین آنها در حد محال است، عقلاً نمیتواند به منبع دیگری جز قرآن درباره اسلام و حقیقت اسلام معتقد باشد و پافشاری کند.


ویرایشگر: احمد شمّاع زاده

Wednesday, November 29, 2017

تنها سیزده شرکت برتر ایران خصوصی هستند

تنها سیزده شرکت برتر ایران خصوصی هستند

روزنامه شرق در تیتر یک شماره سه شنبه سی ام آبانماه 1396، ضمن بررسی و معرفی «مالکان ١٠٠ شرکت برتر اقتصاد ایران»، شرکتهای برتر در اقتصاد ایران را در انحصار «امپراتوری خصولتی‌ها» دانسته و نوشته است: «تنها ۱۳ شرکت برتر ایران خصوصی هستند

به نوشته این روزنامه «ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح و هلدینگ‌های وابسته به دولت بزرگ‌ترین مالکان شرکت‌های بزرگ اقتصاد ایران هستند» و اگرچه سیاست‌های کلی اصل ٤٤ قانون اساسی از گسترش مالکیت در سطح عموم مردم برای تأمین عدالت اجتماعی سخن می‌گفت اما «نگاهی به وضعیت مالکیت صد شرکت برتر اقتصاد ایران در آخرین رتبه‌بندی سازمان مدیریت صنعتی نشان می‌دهد حالا و پس از چند سال کشمکش بر سر کوتاه‌کردن دست دولت از اقتصاد نه‌تنها مردم مالکیت شرکت‌های بزرگ اقتصادی کشور را برعهده ندارند؛ بلکه اداره آنها از دست دولت نیز خارج شده است
شرق نوشته که «در میان مالکان واقعی این صد شرکت، چند نام تکراری وجود دارد که جست‌وجو برای یافتن سهام‌داران عمده اغلب این شرکت‌ها ما را به آنها خواهد رساند. شرکت‌های سهام عدالت، هلدینگ‌های وابسته به وزارت کار و صنعت، صندوق‌های بازنشستگی نیروهای مسلح، ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، بنیاد تعاون سپاه، شرکت‌های ملی وابسته به وزارت نفت و بانک‌های دولتی بازیگران اصلی اقتصاد ایران هستند که یا در دسته دولتی‌ها قرار دارند یا در دسته خصولتی‌ها
روزنامه شرق با اشاره به اینکه «یافتن مالک و سهام‌داران عمده واقعی شرکت‌های بزرگ کشور کار آسانی نیست»، نوشته که «اغلب این شرکت‌ها تنها بازوی اجرائی نهادهای بزرگ دیگری هستند که سرمایه‌های خود را در دل شرکت‌های مختلف گسترده‌اند. گاهی جست‌وجوی سهام‌داران عمده شرکتی به نام شرکت دیگری می‌رسد که خود به وسیله ترکیبی از سهام‌داران عمده دیگر اداره می‌شود. شرکت‌هایی که چنان در هم تنیده‌اند که گم‌نکردن سر‌نخ مدیریت‌شان نیازمند یادداشت و جست‌وجوی فهرستی از شرکت‌ها و سازمان‌های موازی و مرتبط است و گاهی یافتن سرنخی از صاحبان اصلی شرکت‌ها چنان سخت می‌شود که تنها با جست‌وجو در آرشیو نشریات مختلف می‌توان به کمک یک آگهی مزایده یا مناقصه ردپایی از مالکان اصلی آن پیدا کرد
این روزنامه برای نمونه از «شرکت پخش رازی» به عنوان یکی از شرکت‌های بزرگ و پرسود ایران نامبرده و نوشته که در ظاهر «سهام‌داران عمده‌اش شرکت داروسازی جابربن‌حیان، شرکت صنعتی کیمیدارو و شرکت داروسازی اسوه هستند» اما «شرکت سرمایه‌گذاری شفادارو صاحب٦٠ درصد سهام جابر بن‌حیان، ٥٤ درصد سهام کیمیدارو و ٦٥ درصد سهام داروسازی اسوه است و در نتیجه مدیریت هر سه شرکت با شرکت سرمایه‌گذاری شفادارو است؛ اما صاحب شفادارو کیست؟ با جست‌وجوی بیشتر برای یافتن صاحبان شفادارو مشخص می‌شود ٨١ درصد از سهام این شرکت متعلق به شرکت مدیریت طرح و توسعه آینده پویاست؛ اما شرکت مدیریت طرح و توسعه آینده پویا متعلق به کیست؟ اینجا تنها با جست‌وجو در آرشیو نشریات می‌توانیم آگهی‌هایی را پیدا کنیم که شرکت مدیریت طرح و توسعه آینده پویا را "وابسته به بانک ملی ایران" معرفی می‌کند

Monday, November 13, 2017

به زندگی من خوش آمدید - شبنم طلوعی

خط و نشان جدید تیم احمدی نژاد و فیلمی که دنیا را تکان داد

انسانی استثنائی!

انسانی استثنائی!

روشنگری:

اشخاصی همچون ویلیام جیم سایدیس و پسر دوازده ساله ای که اریک فون دنیکن در کتاب ارابه خدایان از او یاد میکند که در سن دوازده سالگی پزشک حاذق و مجربی شده بود به گونه ای که حتا نام و نشان دارو را برای درمان میدانست، و میدانست که آن دارو در کدام کشور و در کدام داروخانه وجود دارد، اینان را نمیتوان انسانهایی با هوش برتر نامید. اینان کسانی هستند که یک جن (مثلا جن پزشک در مورد پسر داوزده ساله) در جسم یک انسان به گونه ای استثنائی حلول کرده و اوست که این سخنان و این راهنمایی ها را میکند نه مغز این شخص.

یکی از دلایل این ادعا هم این است که معمولاً اینگونه افراد انسانهای عادی با حالتهای عادی نیستند و عمرشان نیز طبیعی نیست؛ بلکه مرگی زودرس دارند. البته جنها مانند انسانها، نیکوکار و بدکار دارند و اینگونه جنها از نیکانشان هستند.

حتا میتوان ادوارد کیسی، آمریکایی مشهور را نیز جزء این افراد به حساب آورد؛ که آگاهانه به خوابی مصنوعی میرفت و آنگاه دستوراتی پزشکی صادر میکرد که کسان بسیاری را شفا میبخشید. با این تفاوت که ادوارد کیس با جن ارتباط برقرار میکرد؛ نه اینکه جن در جسمش حلول کند.

گفتنی است نباید از ارائه این نظر شگفتزده شوید؛ زیرا در گذشته ارتباط انسان با جن بسیار رخ میداده که قرآن کریم هم از این ارتباطها یاد کرده است.(به پژوهش جن در قرآن یا جن موجودی که از نو باید شناخت بازگشت شود) و به همین دلیل واژه دیوانه یعنی کسی که دیو(جن به زبان فارسی) در او حلول کرده، و مجنون یا جن زده(باز هم با همان معنا) به وجود آمده است. 

احمد شماع زاده

از آنجا که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۱۵ است، فردی که ضریب هوشی ۲۵۰ داشته باشد، قطعا نابغه محسوب می شود.
ویلیام جیم سایدیس، باهوش ترین فرد تاریخ بود که توانست در یک سالگی بنویسد، در ۵ سالگی به ۵ زبان رایج دنیا صحبت کند و در ۱۱ سالگی استاد دانشگاه هاروارد شود.

سایدیس در سال ۱۸۹۸ در آمریکا به دنیا آمد و در سن ۴۶ سالگی نیز از دنیا رفت.
او توانایی خارق العاده ای در یادگیری ریاضیات و زبان داشت. اولین بار به خاطر رشد مغزی زود هنگام، نامش بر سر زبان ها افتاد و بعدها به خاطر تمرکز بر روی ذهنش به شهرت رسید، اما در نهایت، خود را از انظار عمومی دور کرد و از ریاضیات هم دلزده شد و عقب کشید و با چندین نام مستعار مطلب مینوشت.
از دیگر ویژگی های او، این است که میتوانست در ۱۸ ماهگی نیویورک تایمز بخواند و در ۸ سالگی به ۸ زبان صحبت کند. جالب اینکه بعدها خودش زبان دیگری را به وجود آورد که نامش را VENDER GOOD گذاشت.
ناگفته نماند، ضریب هوشی انسان های نابغه بین ۱۵۵ تا ۲۰۰ است ولی سایدس در این زمینه رکورد باهوش ترین های دنیا را شکسته است.
برای نمونه بد نیست بدانید که ضریب هوشی گالیله را ۱۸۰ تخمین میزنند و ضریب هوشی بیل گیتس بنیان گذار شرکت نرم افزاری مایکروسافت نیز ۱۶۰ است.

خبرگزاری برنا، گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی