Saturday, April 25, 2015

چراغ سبز خامنه‌ای به آمریکا

چراغ سبز خامنه‌ای به آمریکا
جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴- ۲۴ آوریل ۲۰۱۵

رهبر جمهوری اسلامی در بیستم فروردین ماه به تفصیل درباره پرونده هسته‌ای ایران سخن گفت.  

طبق معمول مدعیات خود درباره عدم اعتماد به دولت آمریکا و عدم خوشبینی به نتیجه مذاکرات را طرح کرد. گفت که این رویکرد محصول توهم نیست، بلکه تجربه تاریخی به او آموخته است که زمامداران آمریکا فریبکار، دروغگو، متقلب و عهدشکن هستند
آیت الله خامنه‌ای همچنان از مذاکرات هسته‌ای دفاع کرد و خواهان نهایی کردن توافق شد. اما مذاکره را به معنای بده و بستان می‌داند، نه دیکته کردن آنچه آمریکا می‌خواهد. او در پرونده هسته‌ای امتیازات و تعهدات بسیار می‌دهد تا در برابر کلیه تحریم‌ها به طور یکجا به محض اعلام توافق نهایی ملغی گردند

می‌گوید توافقی که منافع ملت و کشور را تأمین کند، عزتمندانه باشد و ملت ایران را تحقیر نکند، مورد تأیید اوست. لغو کلیه تحریم‌ها شرط لازم چنین توافقی است. به گفته او «اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریم‌ها به‌طور کامل و یکجا بایستی در‌‌ همان روز توافق لغو بشود»

او می‌گوید که اساسا مذاکرات هسته‌ای، دادن و ستاندن چیزهایی بوده است
اگر قرار باشد که لغو تحریم‌ها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلا مذاکره کردیم؟ اصلا مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلا قابل قبول نیست». 

هدف آمریکا: تغییر رژیم
آیت‌الله خامنه‌ای همیشه مخالف مذاکره با دولت آمریکا بوده است. در چند سال اخیر اجازه داده تا فقط و فقط درباره پرونده هسته‌ای با آمریکا مذاکره شود. دوباره در این سخنرانی تأکید کرد که «ما در هیچ موضوع دیگری (داخلی، منطقه‌ای و بین المللی) فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم. فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، امروز، مسائل هسته‌ای است». 

وقتی مذاکره هسته‌ای را با بی‌اعتمادی و عدم خوشبینی آغاز کرده است، روشن است که رابطه با آمریکا اساساً برای او ناموجه بوده و همیشه نفی شده است. در دوران رهبری ۲۶ ساله‌اش، در هر سخنرانی، به توطئه‌های دولت آمریکا برای تغییر رژیم در ایران اشاره کرده و می‌کند. از نظر او، اتهاماتی چون گام برداشتن برای ساختن سلاح‌های هسته‌ای، تروریسم، نقض حقوق بشر و غیره؛ همگی بهانه‌های دولت آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. می‌گوید که سخت‌ترین تحریم‌های طول تاریخ هم به منظور شوراندن مردم ایران علیه جمهوری اسلامی طراحی و تصویب کرده‌اند. بهانه هسته‌ای هم که از طریق توافق نهایی از آمریکا گرفته شود، مسأله دیگری را بهانه خواهند کرد تا از آن طریق به هدف تغییر رژیم دست یابند

کلید رابطه با آمریکا
اما سخنرانی اخیر او دارای یک نکته کلیدی بود. او به مذاکرات هسته‌ای به عنوان یک تجربه جدید می‌نگرد. تجربه‌ای که اگر به نتیجه مطلوب منتهی شود، می‌تواند به مذاکره ایران و آمریکا در دیگر مسائل و احتمالاً رابطه ایران و آمریکا منتهی شود.

 «حالا، این [مذاکرات هسته‌ای] تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با این‌ها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از این‌ها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربهٔ گذشتهٔ ما تقویت خواهد شد». 
تا حدی که من می‌فهمم، این کلیدی‌ترین نکته‌ای بود که در این سخنرانی طرح کرد. در ۹ مارس در مقاله “?Obama's 'Nixon Goes to China' Moment” نوشتم که «اوباما کر» بزرگ‌ترین دستاورد داخلی دوران ریاست جمهوری اوباما است و برقراری رابطه با ایران نیز بزرگ‌ترین دستاورد سیاست خارجی اوباما خواهد بود. اگر این هدف محقق شود، تاریخ آمریکا آن را به نام اوباما ثبت خواهد کرد. در آنجا توضیح دادم که اوباما این هدف را تعقیب می‌کند. حسن روحانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، اصلاح طلبان و سبزهای ایران هم همین هدف را دنبال می‌کنند. اما برای دستیابی به این هدف، دولت آمریکا باید به گونه‌ای عمل کند که آیت‌الله خامنه‌ای را هم با خود همراه سازد
نوشتم که یک «توافق آبرومندانه» از راه لغو هرچه سریع‌تر کلیه تحریم‌ها راه تغییر نگاه خامنه‌ای و همراهی او با هدف اوباما است. اینک خود خامنه‌ای‌‌ همان مدعا را به صراحت تمام تکرار کرده و باز بودن راه را نشان داده است. توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا دارای دشمنان فراوان است. اسرائیل و عربستان سعودی دو مصداق این مدعا هستند که برای بر هم زدن آن دست به هر کاری می‌زنند. حمله عربستان سعودی به یمن بخشی از پروژه به هم زدن توافق هسته‌ای از طریق درگیرکردن منطقه‌ای ایران بود و هست

چین، روسیه، ترکیه و کشورهای منطقه از تخاصم ایران و آمریکا سود می‌برند. مخالفان داخلی اوباما هم دست به هر کاری می‌زنند تا توافق هسته‌ای را ناممکن سازند. حالا این هدف بزرگ‌تر را در نظر بگیرید: برقراری رابطه دوستانه میان ایران و آمریکا. دشمنان این هدف چندین برابر دشمنان هدف توافق نهایی هسته‌ای است

اگر اوباما خواهان دستیابی به چنان دستاورد بزرگ تاریخی است، آیت‌الله خامنه‌ای نیز اینک به شفافیت تمام چراغ سبز خود را روشن کرده است. توافق هسته‌ای آبرومندانه، سکوی پرش به سوی هدف برقراری رابطه دوستانه است. اگر، اگر، اگر اوباما و خامنه‌ای بتوانند بر دشمنان توافق هسته‌ای فائق آیند؛ ایران و آمریکا می‌توانند به دو متحد قوی تبدیل شوند و مسائل مهم منطقه را به سود «منافع ملی» دو کشور و منطقه حل و فصل کنند

مدعا این نیست که به محض توافق هسته‌ای، میان ایران و آمریکا روابط دوستانه دیپلماتیک برقرار خواهد شد. بلکه در صورت حل مسئله اتمی، راه برای گفت‌و‌گو و به سمت بهبود روابط حرکت کردن، سیاستی معقول و احتمالاً مؤثر است. این راه سختی است و یک شبه حل نخواهد شد، ولی بدون تردید گام در این مسیر برداشتن در درازمدت بهتر پاسخ می‌دهد. مدعا این است که اگر توافق هسته‌ای نهایی شود، دست خامنه‌ای و اوباما برای راضی کردن ناراضیان داخلی برای برقراری رابطه گشوده‌تر خواهد شد

توافقی که تضمین می‌کند که ایران به سلاح‌های هسته‌ای دست نمی‌یابد، هیچ بهانه‌ای برای شدید‌ترین تحریم‌های طول تاریخ ندارد که زیان آن‌ها فقط و فقط به مردم ایران می‌رسد. زدودن خطر جنگ و رفع تحریم‌ها به سود امنیت منطقه، صلح جهانی، و گذار ایران به نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر است

ناموجه بودن نگرانی‌های آمریکا از لغو کلیه تحریم‌ها
دولت آمریکا نباید از لغو تحریم‌ها برای این هدف بزرگ ترسی به خود راه دهد، برای اینکه
۱. ایالات متحده توان اعمال تحریم‌های مجدد را دارد و حتی در صورت لغو و یا تعلیق اکثر تحریم‌ها، تبعات مثبت اقتصادی آن برای ایران چند سالی به طول خواهد انجامید. بنابراین ایالات متحده چیزی از دست نخواهد داد و فرصت لازم برای بازگشت به گذشته و استفاده از دیپلماسی اجبار را خواهد داشت
۲. اینک آمریکاست که بایستی ارزش و اعتبار پیشنهاد خامنه‌ای را آزمون کند و اگر منافع استراتژیک و درازمدت آمریکا در بازسازی این روابط است، تلاش در این مسیر ارزش ریسک کردن را دارد
۳. پشتیبانی و استقبال اکثر نیروهای سیاسی داخلی از حرکت مثبت آمریکا در این مسیر سرمایه کمی نیست و آمریکا نباید این فرصت را از دست دهد. آنان خواهان گذار به دموکراسی هستند، نه جنگ (رجوع شود به مقاله «ما مسیح نیستیم که بر روی آب راه برویم»). 
۴. فراموش نکنیم که در صحنه داخلی و احتمالاً تا حدودی در صحنه بین المللی، ایران تا کنون در جنگ نرم دیپلماتیک و معقول بودن و دادن امتیاز بیش از اندازه، موفق‌تر عمل کرده است. لذا تقصیر بازگشت به گذشته بیشتر بر دوش ۵+۱ و عمدتاً آمریکا خواهد بود. در صورت شکست مذاکرات، خامنه‌ای از لحاظ داخلی قوی‌تر از گذشته می‌تواند به برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد.

درسهایی از یک رخداد


درسهایی از یک رخداد

اشاره:
یقیناً مشیت الهی در پشت این واقعه بوده است تا همگان درسهایی بیاموزند:
-         این مثال معروف را به یاد داشته باشیم:‌ از فضل پدر تو را چه حاصل؟ هیچگاه به پدران و آباء و اجداد خود افتخار نکنیم بلکه ببینیم خود چه در چنته داریم. این موضوع شامل یک ملت نیز میشود.
-         اگر از خانواده مشهوری هستیم و دوست داریم نام نیک خاندانمان محفوظ بماند از برخی هوسها باید که بگذریم.
-         حوادث روزگار خبر نمیکنند. اگر برخی اعمال خود را از مردم پنهان میکنیم باید به این نیز بیندیشیم که ممکن است خداوند ما را لودهد.
-         اگر دوست نداریم که رازهایمان آشکار شود باید خدا را در نظر بگیریم زیرا اگر در این دنیا هم رازهایمان فاش نشود در سرای دیگر که یوم تبلی السرائر است فاش خواهد شد که در آن دنیا بیشتر از این دنیا به پوشیده ماندن رازهایمان نیاز داریم اگر که بدانیم.
-         همواره برای آخرتمان چنان باشیم که گویی آخرین روز زندگی مان است.
نکته ها:
-         اگر نوه آیت الله ربانی ظاهرالصلاح نبود دستکم برخی از مطالب بالا بیربط مینمود.
-         اگر واقعه در ساعت چهار صبح اتفاق نیفتاده بود موضوع متفاوت بود.
-         از همه مطالبی که در زیر خواندم به دلیل نقل قولهای متفاوت متوجه دو مطلب نشدم:
-         هوتن قلعه نویی پورشه خود را به چه کسی فروخته بود؟
-         راننده در لحظه تصادف چه کسی بوده است؟
-         اگر پورشه را پسر خریده و رانندگی آن را به یک دختر 25 ساله آنهم در صبح زود که ممکن است شب را هم بیدار بوده اند سپرده باشد خیلی اندیشه برانگیز است!! و باید  درسهای دیگری نیز از این حادثه بگیریم. احتمالاً چنین است زیرا از نشانی منزل دختر متوجه میشویم که او نبایستی از خانواده ای پولدار و صاحب پورشه بوده باشد و اینکه قلعه نویی میگوید دوستم – دوستم نباید دوستش آن دختر بوده باشد. احتمال دارد پسر به خاطر این دختر پورشه را خریده تا با آن دختر دوست شود و آن را در اختیارش  بگذارد...
-         این هم از بازیهای روزگار است!!
چهارم اردیبهشت نودوچهار- احمد شماع زاده

گفتنی‌است ساعت ۴ صبح خودروی حامل این دو جوان با سرعت سرسام آور ۲۰۵ کیلومتر درخیابان به یک مانع برخورد و راننده پریوش اکبرزاده در دم فوت کرده است. نفر دوم(محمدحسین ربانی) نیز پس از ساعاتی بی‌هوشی(کما) جان خود را از دست می‌دهد.
پس از انتشار خبر تصادف این خودروی گران قیمت زرد رنگ، هجوم فعالان مجازی به حساب اینستاگرام «پریوش اکبرزاده» با سیر تصاعدی مواجه شده و موافقان و مخالفان نسبت به انتشار اخبار و اطلاعات مختلف درباره این سانحه اقدام کرده اند.

پریوش اکبرزاده دختری که 25 سالش بود و در آخرین روزهای فروردین 1394، ساعت ۴ و نیم صبح در خیابان شریعتی با پورشه ای که از هوتن قلعه نوعی خریده بود، تصادف کرد و درجا کشته شد.

آخرین نوشته پریوش اکبرزاده قبل از فوتش در صفحه ی فیسبوکش:
سلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . .
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!

اصل ماجرا چه بود:
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ سید جلال ملکی ، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی درباره جزئیات این حادثه گفت: در ساعت ۴:۵۰ صبح، یک مورد حادثه رانندگی در مسیر شمال به جنوب خیابان شریعتی نرسیده به پل صدر به سامانه ۱۲۵ آتش‌نشانی تهران اعلام شد و به دنبال آن ستاد فرماندهی عوامل ایستگاه شش را به محل حادثه اعزام کرد.
وی با بیان اینکه پس از حضور آتش‌نشانان در محل حادثه مشاهده شد یک دستگاه خودروی پورشه به دلیل نامشخصی از مسیر اصلی منحرف و با درختان حاشیه بزرگراه برخورد کرده است، گفت: بنا به گفته شاهدان، این خودرو پس از طی کردن مسافت ۵۰۰ متری در محل متوقف شده بود.
ظاهرا بدنبال سرعت زیاد خودرو و عدم کنترل آن، خودرو به شدت با درخت برخورد کرده است.در این حادثه یک زن جوان کشته و مرد راننده به شدت مصدوم شده است اما خبری که بلافاصله در فضای مجازی پیچید تعلق این اتومبیل به پسر مربی تیم استقلال بود امان هوتن قلعه نویی که در سلامت کامل به سر می برد گفت که خودرویش را به شخص دیگری فروخته بوده و چون هنوز کارهای نقل و انتقال سند را انجام نداده است باعث شده تا این شایعه به وجود بیاید که فرد فوت شده پسر سرمربی استقلال است.
او دراین باره به نسیم گفته است: «خوشبختانه این حادثه برای من اتفاق نیفتاده و من سالم هستم؛ هر چند فرد فوت شده در سانحه تصادف دوست صمیمی‌ام بوده و از این ماجرا خیلی ناراحت هستم.
ماشینی که تصادف کرده مدتی قبل مال من بود که آن را به دوست صمیمی‌ام فروخته بودم اما از آنجایی که خیلی‌ها می‌دانستند آن ماشین متعلق به من بوده،‌ تصور کردند من در این تصادف بوده‌ام.»

متلاشی شدن پورشه پریوش اکبرزاده(عکس)




 ×××××
عبدالرحیم شیرازی معروف به ربانی،(۱۳۰۱ شیراز-۱۳۶۰) از مبارزین علیه رژیم پهلوی، نمایندهٔ ولی فقیه در استان‌های کردستان، آذربایجان و فارس، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان، بود.
تا سن ۲۰ سالگی نزد پدر، آداب زندگی معاشرت، تحصیل و کسب و کار را فرا گرفت. در ۱۷ سالگی وارد حوزه علمیه شیراز شد و در کنار تحصیل علوم دینی به سوی فعالیت های سیاسی رفت و در طرد فرقه های بابیت، بهاییت و صوفیگری به همراه سایر گروهها به نام گروه دین تلاش می کرد. در ۱۳۲۰ با اوج گیری تبلیغات توده ای ها به میدان آمد و با آنها به مبارزه پرداخت.[۱] برای تکمیل اطلاعات دینی به مدرسه علمیه آقا باباخان رفت. در سال ۱۳۲۷ به قم رفت و چند سالی در مدرسه حجتیه مسکن گزید و در درس سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد.
وی از شیخ محمدکاظم شیرازی، سید عبدالله بلادی بوشهری، آقابزرگ تهرانی اجازه اجتهاد داشت.
وی پس از درگذشت آیت‌الله العظمی بروجردی به طرح و تبلیغ مرجعیت امام خمینی پرداخت. او در دوران رژیم پهلوی بارها دستگیر و ده سال زندان بود و در شهرهای کاشمر جیرفت فیروزآباد و سردشت در تبعید به سر برد.
با پیروزی انقلاب وی با نظر امام برای فرونشاندن غائله کردستان و آذربایجان عازم این مناطق شد. او در ۸/۱/۱۳۶۰ از سوی گروهک فرقان مورد سو قصد قرار گرفت.
وی در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۶۰، در بین راه دلیجان و محلات، به علت واژگونی اتومبیل، درگذشت.
منابع : افکار نیوز – ساتین