Wednesday, March 9, 2016

کیهان، سیستمی 9 بعدی (The universe, a 9 dimension system)

کیهان، سیستمی 9 بعدی
(ویرایش تازه)
(The universe, a 9 dimension system)

احمد شماع زاده

در گفتار سازمان کیهان در قرآن، دانستيم كه كيهان سه بخش دارد،‌ و هر بخش‌ چگونه در ارتباط با دو بخش ديگر قرار میگیرد؛ و با توجه به گفتار شکل کیهان در قرآن دانستيم كه شكل ساختاري كيهان حلزوني است. اما موضوعی که در این گفتار به آن میپردازیم این است كه اين سه بخش در حلزون كيهاني چه جایگاهی را دارند، و کل حلزون کیهانی با توجه به این سه بخش چگونه ساختاری را شکل میدهند و ویژگیهای این ساختار چیست؟

مقدمه اول: تنها آيه‌اي كه ساختار کیهان را تا اندازه ای مشخص‌مي‌سازد، آيه آخر سورة طلاق است كه مي‌فرمايد: الله‌الذي خلق سبع سموات و من‌‌الارض مثلهنّ يتنزّل‌الامر بينهنّ لتعلموا ان‌الله علي كل شيء قدير و ان‌الله قد احاط بكلّ شيء علماً
ترجمه‌: خداوند كسي‌است كه آفريد هفت آسمان را و از زمين نيز مانند آنها را. كار در ميان آنها پايين مي‌آید(مقررميشود) تا بدانيد همانا كه خداوند بر هرچيزی توانا و همانا خداوند به‌درستي به هرچيزي احاطة علمي دارد.
با اين آيه ديدگاه ما از ساختار كيهان دگرگونه‌مي‌شود؛ و متوجه‌مي‌شويم كه هفت آسمان به همراه خود هفت زمين(بخش‌هاي پيدا) دارند؛ یعنی آسمان- زمین های هفتگانه ای وجود دارند. از سوی دیگر اگر بخواهیم مفاهیم بخشی از دعایی را که معمولاً در قتوت نماز خوانده میشود و از معصوم روایت شده، در این موضوع دخالت دهیم، این آیه مفهومتر میشود  و تصور ما را از حلزون کیهانی کاملتر میکند:
رب السّموات السّبع و رب الارضین السّبع و ما فیهنّ و ما بینهنّ و رب العرش العظیم
ترجمه: پرودگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچه در آنهاست و آنچه میان آنهاست و پروردگار عرش با عظمت.
در تشریح تصوری که این عبارتها بویژه عبارت و ما بینهن به ذهن ما متبادر میسازند، باید گفت بخشهایی از کیهان که چیستی و چگونگی آنها برای انسان امروزی هنوز پوشیده است، آسمان- زمین های هفتگانه را کاملا از یکدیگر مجزّا میسازند.  به منظور سادگی فهم و نگارش، از این پس، هر یک از آسمان- زمین ها را کیهانک(مینی یونیورس) مینامیم.

مقدمه دوم: از آنجا که از آغاز آفرینش، جای و گاه یا مکان و زمان با هم ایجاد شده و کیهان پویا را شکل داده اند؛ پس سخن گفتن پیرامون کیهان همواره باید همراه با جایگاه (فضا - زمان) یا سپیس تایم باشد. به عبارتی ساده تر نمیتوان از جایی از کیهان سخن گفت بی آنکه زمانی را برای آن در نظر نگیریم. یعنی این دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند و سخن گفتن از یکی  از آنها بیهودگی است، و ره به جایی نخواهیم برد. و نیز میدانیم که:
-         حلزون کیهانی هفت لایه دارد.
-         این لایه ها با پوسته ای سخت، روی یکدیگر قرار گرفته اند.
-         در سوره فصّلت آیه محکمه ای وجود دارد که ذهن ما را در این زمینه به نکته ای مهم و دقیق میکشاند؛ و آن اینکه هرچند چگونگی حد فاصل لایه ها بر ما پوشیده است، ولی هر یک از این لایه ها کارکردهای جداگانه ای دارند و باید این نکته را در نظر بگیریم تا شناختمان از ساختار کیهان کامل شود. آیه(فصلت:12) چنین است:
فقضيهن سبع سموات في يومين و اوحي في كل سماء امرها و زینّا السماء الدّنیا بمصابیح
ترجمه: پس تمام‌ كرد هفت آسمان را در دو مرحله؛ و كاركرد هر آسمان را در آن نهادینه ‌كرد و آسمان دنیا را با ستارگان زینت بخشید.

نتیجه آنکه:
حلزون کیهانی سیستم کاملی است که هفت لايه يا سيستم كوچكتر و یا سابسیستم (کیهانک) دارد؛ که این سابسیستمها با توجه به مقدمه اول، نه تنها از نظر موجودیت کاملاً از یکدیگر جدا هستند، بلکه از نظر كاركرد نیز از یکدیگر جدا بوده و خداوند کریم كاركردها و وظایف هر کیهانک را نيز در آن تعبيه و نهادینه ‌كرده‌، تا از کیهانکهای پیش یا پس از خود بینیاز باشد، و كارهاي درون سیستمی خود را، خود مستقلاً انجام دهد.
برای داشتن تصویر و تصوری شبیه به واقعیت در ذهن خود،  لاك سه بعدی يك حلزون طبيعي را درنظرآوريد كه داراي هفت لايه باشد(البته در جهان ما چه در طبیعت و چه در صنعت، هیچگاه حلزونی به وجود نیامده که هفت لایه داشته باشد). اين لاك سه‌بعدي، مانند يك آب‌نما (اكواريوم)، بايد به گونه‌اي شفّاف باشد تا بتوانيم هرچه را که در درون آن است، آشكارا ببينيم. در اين صورت در هر يك از لايه‌هاي آن، لكّه‌های روشني (كهكشان‌هايي) را مي‌بينيم كه بخش بسيار كوچكي از لا‌يه را تشكيل‌مي‌دهند، (روي‌هم‌رفته، چهاردرصد حلزون كيهاني) و ديگربخش‌هاي هر‌ لايه كه عمده حجم هر لايه را شكل‌مي‌دهند، (روي‌هم‌رفته، 96 درصد حلزون كيهاني) سياه و ناديدني هستند. به قول نويسنده‌اي جرم درخشنده اعضاي اين خوشه‌هاي كهكشاني در اقيانوسي از ماده تاريك غوطه‌ورند. 


لاية هفتم كه معمولاً از همه لايه‌ها گسترده‌تر و مسطح تر است، جهان دیدنی ما را شکل میدهد. هرچه لايه‌های حلزون کیهانی پايين‌تر قرارگرفته‌باشند، داراي حجمي كمتر، ولی پیچش، نيروي گرانشي و چگالي بيشتري هستند؛ درنتیجه زمان کندتر میشود؛ تا به مركز يا هسته برسد. در مرکز حلزون کیهانی چگالی بینهایت است؛ در نتیجه حرکتی وجود ندارد و زمان صفر است.

بدین ترتیب متوجه میشویم که هر لایه از حلزون کیهانی یک سابسیستم یا کیهانک است که ابعادی از کیهان را با جایگاه یا سپیس تایم ویژه، در خود جای داده است.

پس آنچنانکه از زمان اینشتاین تاکنون تصور میشد، چنین نیست که جایگاه یا سپیس تایم یگانه ای بر سیستم کیهانی حاکم باشد؛ بلکه هفت سپیس تایم وجود دارد؛ و کیهان در بخشهای مختلف خود، دارای ابعاد گوناگونی است. در این نظریه، عبارت بعد چهارم زمان است جایگاهی ندارد؛ بلکه زمان در همه هفت کیهانک وجود دارد؛ ولی با کندی یا سرعتی متفاوت.

آیا ممکن است دیگر کیهانکها مسکونی باشیند؟
جدا از دیگر نوشته ها و پژوهشها، در پژوهش جن موجود که از نو باید شناخت، پیرامون فهم درست آیه رب المشرقین و رب المغربین، شرح نسبتاً فراگیری آمده است که نشان میدهد در دیگر کرات، موجوداتی ناطق و مسئول وجود دارند. ولی به تازگی متوجه نکته ای ظریف و مهم در برخی آیات سوره طه شده ام. این سه آیه به ما میگویند که نه تنها در دیگر کرات و سیاره ها، بلکه در دیگر کیهانکها نیز موجوداتی زندگی میکنند که در روز بازپسین مسئول اعمال خویشند و زمان کیهانکی که در آن زندگی میکرده اند با زمان کیهانکهای دیگری که در آنها نیز موجودات ناطق و مسئول زندگی میکرده اند متفاوت است: یوم ینفخ فی الصور و نحشرالمجرمین یومئذ زرقاً(102)  یتخافتون بینهم ان لبثتم الا عشراً (103) نحن اعلم بما یقولون اذ یقول امثلهم طریقهَ ان لبثتم الا یوما(104)
روزی که در صور دمیده شود و برمیانگیزانیم مجرمین را در چنین روزی که هاج و واج شده اند! میان خود، زیر لب میگویند بیش از ده روزی را نگذراندیم. ما آگاهتریم به گفتار آنان؛ در حالی که آنهایی که برتر از اینان اند، میگویند ما نگذراندیم مگر روزی را.

با توجه به آیه ای که میگوید ولقد خلقنا فوقكم سبع طرائق(مؤمنون: 17)، شاید منظور از امثلهم طریقهَ این باشد که در طریقه یا کیهانک برتری قرار دارند.

خداوند در سوره مؤمنون آیات 112 و 113 نیز پرسش و پاسخی را مطرح میفرماید:
کم لبثتم فی الارض عدد سنین؟ قالوا لبثنا یوماً او بعض یوم(چند سال را در زمین گذراندید؟ میگویند: گذراندیم به اندازه روزی یا بخشی از یک روز را.)

بدین ترتیب مشخص میشود که موجوداتی ناطق و مسئول، هم اکنون در کیهانکی زندگی میکنند که زمانش دستکم(اگر بعض یوم را در نظر نگیریم) ده برابر کندتر از زمان کیهانک ماست!!

و با توجه به آیه ای که میفرماید روز قیامت پنجاه هزار سال است، متوجه میشویم که رستاخیر در کیهانکی برپا میگردد که کندترین زمان را دارد؛ زیرا زمانش 18 میلیون و سیصدهزار بار کندتر از زمان کیهانک ماست.

برای دانستن اینکه رستاخیز چگونه در کیهان و بخشهای مختلف آن و کیهانکهایش رخ خواهد داد، به "مِهنورد یا پایان کار کیهان در قرآن" بازگشت شود.

کیهانکها و بعدهای آنها:
با توجه به اینکه ما در کیهانکی سه بعدی زندگی میکنیم، پس میتوانیم کیهانکهای هفتگانه و ابعادی را که دارند، بدین گونه طبقه بندی کنیم:

آسمان(کیهانک) هفتم که نزدیکترین کیهانک به هسته حلزون کیهانی است، دارای نه بعد است. ناظری که در آن قرار داشته باشد، تنها یک مرحله از خداوند پایینتر است و میتواند نظاره گر ناظران یا چیزهایی باشد که در لایه ها یا کیهانکهای پایینتر قرار گرفته اند؛ ولی ناظران کیهانکهای پایینتر نمیتوانند او را ببینند.
کیهانک ششم دارای هشت بعد است؛ و کسی که در این کیهانک واقع شده باشد، میتواند نظاره گر کسانی و چیزهایی باشد که در کیهانکهای پایینتر قرار دارند. و به همین ترتیب:
کیهانک پنجم دارای هفت بعد، کیهانک چهارم دارای شش بعد، کیهانک سوم دارای پنج بعد، کیهانک دوم دارای چهار بعد؛ و کیهانک آخر که جهان ما یا به قول قرآن سماءالدنیا باشد دارای سه بعد، یا سه بعدی است. جلّ الخالق!!

بدین ترتیب، سیستم قرآنی کیهان، نه تنها نسبیت خاص اینشتین را تأیید میکند بلکه آن را اصلاح کرده، و کاملتر و واقعی تر به جهانیان عرضه میدارد.
پوستة حلزون کیهانی، همه آفرینش را در خود جای داده است. هراندازه كه اين حلزون گسترش‌ ‌يابد، جایگاه یا فضا ـ زمان در تمام سیستم به نسبت، گسترش مي‌یابد.

بحثی پیرامون آسمان هفتم و معراج رسول اکرم(ص)
برای آسمان یا کیهانک هفتم ویژگیهایی از سوی رسول اکرم(ص) در سفر فضائی(معراج) ایشان در روایات نقل و بر شمرده شده که شایسته است در این گفتار به آنها اشاره شود:
یک- جبرئیل که تا آسمان ششم همراه رسول اکرم بوده در این مرحله از همراهی باز میماند. این جهان که نور در نور است در مرحله ای چنان والا قرار دارد که حتا جبرئیل که  مایه اولیه اش نور است نمیتواند به آن راه یابد.
دو- برای رسیدن به لقاءالله حتا رسول اکرم نیز نمیتواند از آسمان هفتم بالاتر رود. در نتیجه خداوند که در افق اعلی(و هو بالافق اعلی) است برای اولین و آخرین بار نزول اجلال میکند: دنا فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی یعنی آنقدر به یکدیگر نزدیک شدند، همچون دو کمانه که به یکدیگر پشت کنند. یعنی تنها یک نقطه با هم فاصله داشتند.
سه- پیامبر اکرم در آسمان هفتم به درختی سمبلیک میرسد که نامش سدرة المنتی است. این درخت در احادیث و روایات ویژگیهایی دارد که به شناخت ما از آسمان هفتم یاری میرساند:
-         از نامش مشخص میشود که در انتهای کیهان قرار داشته که درخت سدر نهایی نامیده شده است. و آن را بسیار بزرگ و عظیم وصف کرده اند.
-         درخت سدر چنانکه از دیگر آیات قرآن نیز بر میآید، درختی برای ثمر دهی نیست و تنها زیبایی و سایه دارد. و از آنجا که برگهایش از نظر لطافت و پهنا به گوش فیل تشبیه شده، به نظر میرسد درختی واقعی نبوده بلکه سمبلیک باشد.
-         این درخت را نورهایی شگفت انگیز که تنها یک مرحله با نور بیواسطه خداوند فاصله دارند، میپوشانند که وصف کردنی نیست و در قرآن هم تنها اشاره ای به آن شده است.
-         در وصف کارکرد این درخت روایتهای بسیاری نقل شده(دستکم ده روایت) که همه آنها در اینکه چه چیزهایی به آن منتهی میشود اختلاف دارند ولی وجه اشتراکشان  این است که همه چیز به آن منتهی میشود وبهترین این روایتها از ابن مسعود است:

و الیها ینتهی ما یعرج من الارض  فیقبض منها و الیها ینتهی ما یهبط به من السماء و در نقلی دیگر از وی:
ینتهی الیها کل ما یهبط من فوقها و یصعد من تحتها.(هرانچه از بالایش بر آن فرود آید و هرانچه از پایینش به سوی آن صعود کند، به آن منتهی میشود.)

و از آنجا که این درخت ریشه اش در آسمان ششم بوده و نمودش در آسمان هفتم است، به این نتیجه میرسیم که آسمان هفتم طبیعتی همچون دیگر کیهانکها ندارد؛ و این درخت سمبلیک رابطی است میان آسمانهای پایینتر با آسمان هفتم. ولی رابطی ویژه و عظیم که همچون یک درخت واقعی عظیم عمل میکند؛ و کارکردش سیرکولیشنی برای تبدیل و تبادل مواد و انرژیهاست. یعنی همان گونه که تمام درختها اکسید کربن میگیرند و اکسیژن پس میدهند و مواد خام را میگیرند و میوه به بار میآورند، این درخت سمبلیک نیز واسط میان کیهانکهای پایینتر با کیهانک هفتم است؛ و رابطی است برای بده بستان میان آنها؛ و از آنجا که با عرش الهی که منبع تغذیه کیهان است فاصله چندانی ندارد، میتوان از آن به عنوان سوپاپ اطمینان یادکرد که چون کیهانکهای پایینتر نمیتوانند مستقیما انرژی عرش را دریافت کنند(از شدت چگالی و سنگینی و...)، این درخت پس از تلطیف و تعدیل انرژیهای دریافتی آنها را برای کاربری در کیهانکهای پایینتر آماده میسازد.
اینکه در روایات آمده از زیر این درخت چهار جریان جاری است(دو جریان آشکار و دو جریان پنهان)؛ و اینکه رسول اکرم در آنجا جبرئیل را بر صورت و مایه اولیه ای دید که از آن ساخته شده بود، نتیجه میگیریم که این چهار جریان منشأ اولیه چهار نیرویی هستند که فرشتگان از آن به وجود آمده اند(طبق آیات قرآن)؛ و دانش فیزیک نو به این چهار نیرو دست یافته است. پس مشخص میشود که آفرینش با آفریدن این چهار نیرو آغاز شده است؛ که دو نیروی پنهان عبارتند از گرانش و الکترومگنتیک و دو نیروی آشکار عبارتند از برهمکنش ضعیف و برهمکنش قوی.
الحمدلله الذی هدینا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان هدینا الله

اسفندماه نودوچهار

Tuesday, March 8, 2016

روز جهانی زن؛ سه ‌همسایه سه سرنوشت

روز جهانی زن؛ سه ‌همسایه سه سرنوشت

 
 
بعد از سقوط گروه طالبان و روی کار آمدن دولت جدید، وضعیت زنان در افغانستان رو به دگرگونی نهاد. پول زیادی از سوی کشورهای حامی دولت برای بهبودی وضعیت زنان به افغانستان آمد. جامعه جهانی روی حقوق زن، موقعیت زن و توانمند سازی زنان در افغانستان حساسیت زیادی نشان داد و به همین دلیل هزاران پروژه را برای بهبود وضعیت زنان در آن کشور، سرمایه گذاری کرد. انبوهی از عوامل سبب شد تا در زمان کمی، حضور زنان در عرصه‌های مختلف در افغانستان قابل توجه شود.
چند روز قبل اعضای جدید رهبری شورای عالی صلح افغانستان معرفی شدند. در میان آنها، حبیبه سرابی، والی پیشین ولایت بامیان و یکی از چهره‌های سرشناس در سال‌های گذشته به عنوان یکی از معاونین شورای عالی صلح منصوب شد.
بر اساس قانون اساسی افغانستان، ۲۵ درصد از کرسی‌های مجلس نمایندگان، ۲۰ درصد کرسی‌های شوراهای ولایتی و ۲۵ درصد کرسی‌های مجلس سنا سهم زنان است.
چهار وزیر زن در کابینه حکومت وحدت ملی حضور دارند. دلبر نظری، وزیر امور زنان، سلامت عظیمی، وزیر مبارزه با مواد مخدر، نسرین اوریاخیل، وزیر کار و امور اجتماعی و شهدا و معلولین و فریده مومند، وزیر تحصیلات عالی است. افزون بر آنها، افغانستان چندین سفیر و والی زن در سال‌های گذشته داشته است.
Image caption کابینه دولت افغانستان چهار وزیر زن دارد
آیا زنان افغانستان پایه‌های قوی اجتماعی دارند که حضور سیاسی آنها از گزند افراط‌گرایی دینی و سنتی در امان بماند؟ تا چه حدی این حضور نسبتا فعال و چشمگیر سیاسی روایت‌گر واقعیت‌های زندگی زنان افغانستان است؟ وضعیت زنان کشورهای همسایه افغانستان چگونه است؟

زنان ایران و افغانستان؛ حسرت حال آن دیگری

وضعیت زنان در ایران بسیار متفاوت از زنان افغانستان است. حضور گسترده زنان در بخش‌های علمی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و اقتصادی درخور ستایش است. ایران کشوری در حال توسعه است با بخش بزرگ جمعیت شهرنشین. ۸۲ درصد زنان این کشور با سوادند.
ولی ژیلا بنی یعقوب، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ایرانی که اخیرا کتاب "افسوس برای نرگس‌های افغانستان" را نوشته، باور دارد که واقعیت‌های زنان افغانستان تلخ‌تر از حضور سیاسی شیرین آنها است و بالعکس در ایران، واقعیت زنان گواراتر از قانون تلخ آن کشور است.
خانم بنی‌یعقوب که موضوعات افغانستان را هم دنبال می‌کند می‌گوید، افغانستان قانون نسبتا پیشرو ولی جامعه سنتی و مذهبی دارد. در ایران سن قانونی ازدواج دختران ۱۳ سال است و در افغانستان ۱۶ سال. اما به گفته خانم بنی‌یعقوب احتمال اینکه یک دختر ایرانی در سن ۱۳ سالگی ازدواج کند بسیار کم است در حالیکه ازدواج دختران افغان در ۱۳ سالگی با آنکه خلاف قانون است، بیشتر از هرجایی دیگر است.
Image copyright AFP
Image caption مرضیه افخم، نخستین سفیر زن جمهوری اسلامی است
در جریان سه دهه گذشته در ایران، حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی بسیار کمرنگ بوده است. در ۳۷ سالی که از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، فقط یک زن برای وزارت انتخاب شده است. (مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت در کابینه محمود احمدی نژاد)
ژیلا بنی‌یعقوب دلیل حضور کمرنگ زنان ایران در سیاست را رویکرد دولت می‌داند. به عنوان مثال، خانم بنی‌یعقوب می‌گوید که در آستانه انتخابات مجلس دهم، زنان در ایران با راه اندازی کمپینی خواستند چهره مردانه مجلس را عوض کنند. خانم بنی یعقوب می‌گوید حضور سیاسی زنان افغانستان در مجلس کشورشان، مثال خوبی برای زنان ایرانی در جریان این کمپین بود. ولی شورای نگهبان درصد بالایی از زنان داوطلب نامزدی مجلس را رد صلاحیت کرد.

زنان امیدوار پاکستان

واقعیت‌های زنان پاکستان هم مانند ایران و افغانستان دو رنگ است. زنان شهرهای پاکستان در حال پیشرفت و امیدوارند، در حالی که زنان روستایی هنوز هم تا حدی زیادی قربانی مذهب و سنت شده اند.
عایشه سروری، فعال حقوق زن در پاکستان می‌گوید تنها در یک دهه گذشته، ۱۰ میلیون زن شهری در پاکستان وارد محیط کار شده‌اند. استقلال اقتصادی آنها توانایی بسیار زیادی به آنها در محیط خانواده و اجتماع به آنها داده است. آنها می‌توانند تصمیم‌گیرنده در مورد سرنوشت خود و خانواده‌های خود باشند.
همزمان، روایت زنان روستایی پاکستان فرق زیادی از زنان روستایی افغانستان ندارد. خشونت علیه زنان در روستاها و حتی در شهرها زیاد است. پدیده‌ قتل‌های ناموسی وجهه جهانی پاکستان را خدشه دار کرده‌است.
عایشه سروری باور دارد که پاکستان سرشار از زنان با استعداد و توانا است. تنها مانع زن در پاکستان، به باور خانم سروری، قوانین واپس‌گرا و سنت‌های دست‎وپا گیر است.
Image copyright AFP
Image caption بینظیر بوتو یکی از چهره‌های شناخته شده در جهان بود
پاکستان کشوری است که با حضور قدرتمند سیاسی زن در سطوح بالای رهبری آشناست. بینظیر بوتو، یکی از رهبران معروف این کشور بود. در سال‌های اخیر، حنا ربانی کهر به عنوان وزیر خارجه پاکستان همواره در پرده‌های تلویزیون ظاهر می‌شد.
عایشه سروری می‌گوید که کشورش تجربه‌های متعدد و کامیاب از حضور زنان در سطوح رهبری دارد، ولی آنچه آنها برایش مبارزه دارند، تامین حقوق مساوی زنان در همه عرصه‌ها است.
خانم سروری می‌گوید که بسیار به آینده زن در کشورش امیدوار است. او می‌گوید من امیدوارم چون حضور زنان را در هر عرصه‌ای می‌بینم. آنها در رسانه‌ها حضور دارند و به وسیله رسانه‌ها در تغییر گفتمان در جامعه سهیم اند. تغییر گفتمان در رسانه‌های اردو زبان در پاکستان از نظر خانم سروری در شکل‌دهی روند پیشرو در پاکستان بسیار مهم است.
Image copyright RFEL

سه همسایه سه سرنوشت

تجربیات، نیاز‌ها و موقعیت تاریخی زنان افغانستان، پاکستان و ایران سه کشور مسلمانی که همسایه همدیگر اند، با هم متفاوت است.
در افغانستان، بعد از گسست تاریخی که با روی کار آمدن رژیم طالبان ایجاد شد، گویی برای زنان آن کشور تاریخ جدیدی از سال ۲۰۰۱ به این سو آغاز شد. حضور سیاسی پررنگ زنان افغانستان بیشتر برخاسته از اتفاقات سیاسی امنیتی است که در این کشور روی داد، تا اینکه از بطن جامعه و با سیر طبیعی پیشرفت اجتماعی باشد.
وضعیت زنان دو همسایه افغانستان، محصول پیشرفت‌های طبیعی جامعه‌های آنهاست. اگر چالش‌های هم پیشروی آنها وجود دارد، چالشی است که هر جامعه از آن می‌گذرد.
زنان در ایران شاید گاهی حسرت حضور زنان افغان در ورزشگاه‌ها، کنسرت‌های موسیقی و آوازخوان‌های زن در داخل افغانستان را بخورند، اما وضعیت زنان افغانستان به دلیل ضعیف بودن پایه‌های اجتماعی، آسیب پذیر از هر گزندی است، چه آن تهدید امنیتی از سوی طالبان باشد، چه هم از سوی افراط‌گرایان سنتی و مذهبی کشور.

Monday, March 7, 2016

آثار شکست انتخابات: فحاشی خبرگزاری فارس به مردم تهران

آثار شکست انتخابات: 

فحاشی خبرگزاری فارس به مردم تهران

به گزارش “سحام” خبرگزاری فارس وابسته به سپاه به بهانه بررسی برخی نشانه‌های آخرالزمان و سرزمین‌های درگیر با آن، در گفتگو با فردی بنام رسول رضوی که وی را مدیر گروه ادیان و مذاهب مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه معرفی کرد، شهر تهران را همان “زورا” در احادیث آخرالزمانی دانست که مردمش فاسد اند و زن‌ها لباس کفار در بر مى‌کنند و با پوشش کفار خود را مى آرایند و بر زین‌ها (مرکب‌ها) سوار مى‌شوند و شوهرانشان را تمکین نمی‌کنند. و درآمد شوهرانشان برای آن‌ها کافی نیست و این خاطر از شوهران خود طلاق مى‌خواهند. و مرد به مرد اکتفا می‌کند و زن به زن (همجنس‌بازی رواج می‌یابد) ومردان خود را شبیه زنان مى‌سازند و زنان شبیه مردان.

فارس این گفتگو را در پاسخ به شکست انتخاباتی اصولگرایان و رای یکپارچه مردم تهران به اصلاح طلبان انجام داد تا ثابت کند شکست لیست اصولگرایان “قدیس” بدلیل رای مردم فاسد تهران بوده است. سکوت عقلای اصولگرایان به رفتار برخی از مدعیان اصولگرایی که به برکت مردم ایران بر سفره این سرزمین نشسته اند و در عین ارتزاق با استناد به جعلیات به صاحبان سفره چنین فحاشی می کنند، جای سوال دارد. روزی منتخبان خود را لیست امضا شده امام زمان (عج)می نامند و روز دیگر “هاله نور” در سر منتخب شان می بینند و دگر روزی با شکست انتخاباتی افسار چنان پاره می کنند که مردم تهران را یکپارچه فاسد و همجنس باز می خوانند.
در این گفتگو جعفری این شاگرد فاقد فهم مکتب مصباح یزدی با استناد به حدیث مجهول و خرافی از بهار الانوار مدعی می شود که برخی «زورا» در احادیث آخرالزمانی را همین «تهران» امروزی می‌دانند. او در ادامه گفت‌وگوی خود با فارس به سرزمین «زورا» در احادیث اشاره کرد و ضمن تبیین آن می گوید: یکی از جاهایی که از نظر ظهور روی آن بحث زیادی شده، زوراست؛ که البته بحث اختلافی است. رضوی تأکیدمی کند که: آن معنی و اصطلاحی از زورا مورد نظر ماست که مربوط به شهر تهران یا شهری است که نزدیک ری ساخته می‌شود. زورا در علائم ظهور نقش مهمی دارد و احادیث بسیاری نیز به آن وارد شده است.
خبرگزاری فارس که راوی حدیث اش همچون راویان سیاسی اش  کذاب هستند، مدعی می شود که امام صادق(ع) خطاب به شاگردش فرمودند: اگر می‌‌خواهی دینت را حفظ کنی در «دار الزوراء» ساکن نشو!
مفضل گفت که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به من فرمود: اى مفضل آیا میدانى که «دار الزوراء» در کجا واقع شده است؟ من عرض کردم: خدا وحجت او بهتر مى دانند. فرمود: اى مفضل بدان، که در حوالى رى کوه سیاهى است که در پایین آن کوه شهرى بنا مى‌شود که آن را طهران مى‌نامند، و آن «دار الزوراء» است، و آن شهرى است که ساختمان‌ها وکاخ‌هایشان مانند قصرهاى بهشت است و زنانش (در زیبایى) مانند حورالعین هستند، آن زن‌ها لباس کفار در بر مى‌کنند و با پوشش کفار خود را مى آرایند و بر زین‌ها (مرکب‌ها) سوار مى‌شوند و شوهرانشان را تمکین نمی‌کنند. و درآمد شوهرانشان برای آن‌ها کافی نیست و این خاطر از شوهران خود طلاق مى‌خواهند. و مرد به مرد اکتفا می‌کند و زن به زن (همجنس‌بازی رواج می‌یابد) ومردان خود را شبیه زنان مى‌سازند و زنان شبیه مردان؛ و اگر مى‌خواهى دین خود را محفوظ نگه دارى، آنجا را براى سکونت انتخاب نکن که محل فتنه است. به قله کوه‌ها و از این سوراخ به آن سوراخ فرار کن، همان‌طور که روباه بچه‌هایش را به دندان می‌گیرد و می‌گریزد.
رضوی ادامه داد: بسیاری اوقات عنوان می‌شود از رفتن به تهران پرهیز کنید، چون شهری شلوغ و هوایش آلوده است اما هیچ کس نمی‌گوید تهران نروید چون فسادش زیاد است و بچه‌هایتان را فاسد می‌کند. امام صریحا می‌فرمایند که در این جا ساکن نشوید و از این شهر فرار کنید.
به باور فقها و صاحبان اندیشه بهار الانوار کنابی است که در کنار احادیث معتبر، خرافات و جعلیات بنام اهل البیت در آن فراوان است. در غیر منطقی بودن و خلاف عقل بودن بخش قابل توجهی از احادیث نقل شده در این اثر تردیدی نیست. کافی ست فردی از قوه شعور و عقل اندکی بهره برده باشد تا تمایزخرافات و جعلیات را از احادیثی که از لسان معصوم خارج شده، درک کند. ملاک شناخت حقیقت در حوزه معارف دینى دو منبع اصلى دارد که عبارت است از وحى و عقل. پر واضح است که مسائل خلاف عقل و دانش اثبات شده بشری جز در مقوله خرافات جایگاهی برای آن نمی توان قائل شد و چه زشت و غیر اخلاقی ست که پروش یافتگان مکتب مصباح،  جریان فکری حاکم بر سپاه، با توسل به جعلیات و خرافات بر ولی نعمت های خود چنین ترکتازی کنند.
لینک مطلب فارس:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900805000218