Thursday, December 1, 2016

نامه انتقادی صادق زیباکلام به سخنگوی شورای نگهبان

تاریخ انتشار : 1395/08/13

نامه انتقادی صادق زیباکلام به سخنگوی شورای نگهبان
سایت خبری- تحلیلی فرارو
11 آبان 1395

 بسمه‌تعالی
نظارت شورای نگهبان بر نمایندگان مجلس خلاف قانون اساسی است
سرور عزیز و مکرم
جناب آقای دکتر عباسعلی کدخدایی
استاد ارجمند حقوق دانشگاه تهران
و سخنگوی شورای محترم نگهبان
با سلام و تحیات، از پشت انتخابات مجلس دهم در اسفندماه۱۳۹۴ که علیرغم ردصلاحیت‌های گسترده نامزدهای اصلاح‌طلب، «امیدی»ها توانستند در بسیاری از حوزه‌ها ازجمله در تهران آن نتایج شگفت‌انگیز را رقم بزنند، موضوع «نظارت مستمر بر عملکرد نمایندگان مجلس در طول دوره نمایندگی‌شان» مطرح شده است. اینکه آیا شورای محترم نگهبان می‌بایستی «نظارت» را برعهده بگیرد یا نهاد دیگری، فرع بر مسئله اصلی است. مهم اصل موضوع «نظارت مستمر بر نمایندگان» است، صرف‌نظر از آن‌که کدام نهاد یا دستگاه می‌بایستی متولی آن باشد.
جناب دکتر کدخدایی عزیز
من روی سخنم در اینجا با حضرت‌عالی نه به‌عنوان سخنگوی شورای محترم نگهبان بلکه به‌عنوان یک استاد حقوق و همکار دانشگاهی‌ام در دانشکده حقوق می‌باشد. فصل ششم قانون اساسی‌مان از اصول ۶۲تا۹۰ پیرامون قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی و حدود اختیارات، وظایف و مسئولیت‌های نمایندگان مجلس می‌باشد. حتی یک‌بار در این ۲۸ اصل کلامی و سخنی چه مستقیم و چه غیرمستقیم، تصریحاً یا تلویحاً یا به هیچ شکل و صورت دیگری پیرامون ضرورت یا لزوم «نظارت بر نمایندگان مجلس در طی دوره نمایندگی‌شان» چه از جانب شورای محترم نگهبان و چه از جانب هیچ دستگاه و نهاد دیگری نرفته است. ایضاً در۹ اصلی که وظایف و مسئولیت‌های شورای محترم نگهبان تشریح شده باز هیچ سخنی در خصوص وظیفه آن شورا مبنی بر «اعمال نظارت در طی دوره چهارساله نمایندگان» به میان نیامده. به‌عنوان یک استاد رشته حقوق، از کجای این مجموعاً ۳۷ اصلی که پیرامون شرح وظایف و مسئولیت‌های مجلس و شورای محترم نگهبان می‌باشد جنابعالی یا اعضاء محترم شورای نگهبان لزوم یا ضرورت «نظارت بر نمایندگان مجلس» را استنباط می‌فرمایید؟
 اتفاقاً و برعکس نظر جنابعالی که اصرار بر لزوم نظارت بر نمایندگان مجلس دارید، دست‌کم دو اصل از وظایف نمایندگان مجلس در تناقضی آشکار با دیدگاه حضرت‌عالی قرار می‌گیرند. اصل۷۶ قانون اساسی اشعار می‌دارد: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» اصل ۸۶ اشعار می‌دارد: «نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آن‌ها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‌اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‌اند تعقیب یا توقیف کرد».
جناب دکتر کدخدایی عزیز
قانون اساسی صراحتاً می‌گوید «نماینده مجلس را در مقام ایفای وظایف نمایندگی‌اش نمی‌توان مورد پیگرد قرارداد». چگونه با قرار دادن یک شمشیر داموکلس تحت عنوان «نظارت مستمر» در بالای سر نمایندگان می‌توان انتظار داشت که آنان هراسی نداشته باشند و همچنان قرص و استوار از آنچه فکر می‌کنند برحق است به دفاع برخیزند؟ اساساً چه ضرورتی و چه نیازی بر «نظارت مستمر» بر نمایندگان می‌رود؟ طبیعی است هر نماینده‌ای که مرتکب خطایی شود که مصداق نقض قانون را پیدا کند، در حال حاضر هم قوه قضاییه همانند یک شهروند معمولی با آن نماینده برخورد می‌نماید. واضح است که مراد شورای نگهبان از «نظارت مستمر» این دست کنترل‌ها و نظارت‌ها نیست بلکه هدف «نظارت سیاسی» است. مراد آن است که نمایندگانی که توانسته‌اند از چفت‌وبست‌های شورای نگهبان عبور کرده و به مجلس راه یابند نتوانند آن‌گونه که می‌خواهند آزادانه و مستقل رفتار نمایند.
جناب دکتر کدخدایی عزیز
بخش عمده‌ای از توان، استقلال، جسارت و شهامت مجلسیان را مع‌الأسف شورای نگهبان به‌تدریج از طریق به‌کارگیری ناصواب «نظارت استصوابی» و ردصلاحیت‌های فراقانونی از بین برد. تتمه آن را هم بنا دارید با اهرم «نظارت مستمر» از میان بردارید. حاصل این راه و روش‌ها آن خواهد شد که بجای «مدرس»ها، «مستوفی‌الممالک»ها، «مؤتمن‌الملک»ها، «مصدق»ها و «مهدی بازرگان"ها، «وکیل الدوله»ها به مجلس راه می‌یابند که تنها هنرشان «بله قربان» گویی است و تنها دغدغه‌شان آن است که جوری سخن نگویند و یا موضع‌گیری نکنند که نامشان در لیست سیاه شورای نگهبان برود و در دور بعدی «رد صلاحیت»شوند.
جنابعالی بارها فرموده‌اید که «در همه نظام‌ها به‌هرحال یک سازوکاری برای کنترل نامزدهای انتخاباتی وجود دارد. در ایران هم تحت عنوان نظارت استصوابی است.» حضرت‌عالی سال‌ها در فرانسه تحصیل می‌کردید، کدام نهاد در انتخابت آن کشورمی گفت این افراد صلاحیت نامزد شدن ندارند؟ هیچ تردیدی به خودتان راه ندهید که مردم‌سالاری را هر طور که تعریف کنیم، «نظارت استصوابی» در تناقضی فاحش با آن قرار می‌گیرد. همان استدلال کاذب را که «در سایر کشورها هم بالاخره سازوکاری برای نظارت و کنترل نمایندگان مجالسشان وجود دارد» را این بار می‌خواهید برای جا انداختن «نظارت مستمر» بکار ببرید. در فرانسه که جنابعالی چند سالی بودید کدام سازوکار و مکانیسمی به‌منظور «نظارت مستمر» بر عملکرد پارلمانشان وجود می‌داشت؟ آیا به‌جز آیین‌نامه‌های داخلی خود مجلس دومای فرانسه و افکار عمومی، دیگر کدام نهاد بر عملکرد نمایندگان نظارت می‌داشت؟ نه جناب دکتر کدخدایی عزیز، «نظارت مستمر» که امروز می‌خواهید جا بیندازید همان‌قدر «من‌درآوردی» و اختراع جمهوری اسلامی است که «نظارت استصوابی» بوده است. اساس و بنیان مردم‌سالاری بر روی حق انتخاب آزادانه و بی‌واسطه مردم تعریف می‌شود. به هر عذر و بهانه‌ای که این «حق» خدشه‌دار شود، نام آن نظام را دیگر نمی‌توان مردم‌سالاری نهاد. ممکن است بسیاری هم از مردم‌سالاری مردمی‌تر، دمکراتیک‌تر و کارآمدتر هم باشد، اما نامش دیگر مردم‌سالاری نخواهد بود.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
دهم آبان ماه یک هزار و سیصد و نودو پنج

No comments:

Post a Comment