Monday, February 11, 2013

اقتصاد ایران در دوران احمدی‌نژاد

اقتصاد ایران در دوران احمدی‌نژاد

آیا می‌دانید که اگر شخصی ۲۰۰ سال عمر کند و هرماه ده میلیون تومان خرج کند، در طی ۲۰۰ سال به ۲۴ میلیارد تومان نیاز خواهد داشت؟

آیا می‌دانید آقای احمدی‌نژاد ۳۴۰ هزار میلیارد تومان را از درآمد های نفتی بر باد داده است؟
(بانک مرکزی – وزارت نفت – روزنامه سرمایه۱۷/۱۲/۸۷ و ۰۶/۰۳/۸۸)

آیا می‌دانید که در طول تاریخ ۴۰۰۰ ساله ایران هیچوقت این ثروت برای ایران بوجود نیامده بود؟

آیا می‌دانید که در جنگ ۸ ساله؛ سالانه بطور متوسط ۱۲۵ میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شد، اما عملکرد احمدی‌نژاد باعث شد سالانه ۱۸۸ میلیارد دلار خسارت به کشور زده شود؟ (جدول متن ثروت‌های ملی بر باد رفته در همین مطالب عملکرد اقتصادی)

آیا می‌دانید خسارت دولت احمدی‌نژاد در اقتصاد، حدود ۷۵ درصد جنگ ۸
ساله با صدام بوده و خسارت‌های اجتماعی، علمی و معنوی و فرهنگی و سیاسی
آن قابل محاسبه نیست؟(جدول متن ثروت‌های ملی بر باد رفته در همین مطالب عملکرد اقتصادی)

آیا میدانید که دولت احمدی‌نژاد گاز را از کشور ترکمنستان ۳۵۰ دلار در هر هزار متر مکعب می خرد و به ترکیه ۲۰۰ دلار می فروشد؟ و آیا می‌دانید که پیشنهاد ترکمنستان ۱۴۰ دلار بود، اما پس از طولانی شدن مذاکرات، نهایتاً قرارداد ۳۵۰دلاری منعقد شد؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۱۰/۸۷)

آیا می‌دانید که ۴۴ درصد درآمد‌های نفت، گاز و پتروشیمی کشور در پس از انقلاب، در طی دوره ۴ ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اتفاق افتاده است؟ (وزارت نفت – بانک مرکزی – روزنامه سرمایه ۱۷/۰۲ و ۰۶/۰۳/۸۸)

آیا می‌دانید که خسارت اقتصادی احمدی‌نژاد آنقدر زیاد است که به هر خانواده ایرانی بیش از ۵/۱ کیلوگرم طلا می رسید؟
(مقاله فرصت سوزی‌ها وخسارات اقتصادی احمدی‌نژاد)

آیا می‌دانید که لایحه چند همسری را دولت احمدی‌نژاد به مجلس تقدیم کرده بود تا بصورت قانون درآید؟ (سایت مجلس)

آیا می‌دانید که ساخت پالایشگاه‌های نفت در دولت احمدی‌نژاد، سالانه۵/۱ درصد پیشرفت داشته و با این حساب ۶۷ سال طول می کشد تا ساخته
شوند؟(روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که مهندس میر حسین موسوی در زمان جنگ از محل صرفه جویی برنج یارانه ای، پالایشگاه آبادان را در در طی ۹۸ روز به بهره برداری رساند؟(سایت کلمه)

آیا می‌دانید که دارندگان سهام عدالت بابت قسط‌های دو سال ۸۶ و ۸۷ حدود ۲۰۰ هزار تومان به دولت بدهکارند، اما دولت برای جمع آوری رای، ۸۰ هزار تومان سود آنها را پرداخت می کند و پس از به قدرت رسیدن، اقساط را دریافت خواهد کرد؟ (روزنامه سرمایه یکی از شماره‌های اردیبهشت)

آیا می‌دانید به علت اینکه شرکت‌های زیان ده را به شرکت‌های سهام عدالت داده اند، سهام عدالت فاقد سود بوده، اما دولت برای عوامفریبی سودی پرداخت می کند؟(روزنامه سرمایه یکی از شماره‌های اردیبهشت)

آیا می‌دانید که در بازارهای خرید و فروش سهام، سهام عدالت پانصد هزار تومانی را حتی به ۵۰۰ تومان نمی خرند؟(بروید امتحان کنید)

آیا می‌دانید که گرانی لجام گسیخته در جامعه، که نتیجه سیاست های اقتصادی احمدی‌نژاد است باعث شده، ارزش حقوق ۷۰۰ هزار تومانی امروز مانند حقوق ۲۰۰ هزار تومانی سال ۸۴ باشد؟

آیا می‌دانید طبق آمار بانک جهانی، فساد در دستگاههای دولتی ایران در طی ۴ سال دولت احمدی‌نژاد ۶۵ رتبه اضافه شده و به ۱۴۱ در بین ۱۹۴ کشور دنیا رسیده است؟ (صندوق بین المللی پول – روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که اعتبار گذرنامه ایرانی در بین ۱۹۴ کشور جهان به رتبه ۱۹۳ رسیده و فقط یک کشور وضع بدتری نسبت به ما دارد؟ (صندوق بین المللی پول – روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید عملکرد احمدی‌نژاد در بانک‌های کشور، آنها را به پرتگاهورشکستگی کشانده و آیا می‌دانید که ورشکستگی بانکها در هر کشوری از خطر جنگ بالاتر است؟ (دنیای اقتصاد ۰۳/۱۲/۸۷ و روزنامه سرمایه ۰۶/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که امارات و قطر از میدان‌های گازی مشترک سالانه بیش از هزار میلیارد تومان گاز بیشتر برداشت می کنند و عدم سرمایه گذاری دوازده ایران در دولت نهم منجر به این شده که همسایگان شمالی و جنوبی منابع و ثروت مردم ایران را به یغما ببرند و همچنین اهمیت این موضوع کمتر از واگذاری خاک ایران به بیگانگان نیست؟ (وزارت نفت – روزنامه سرمایه ۲۱/۰۲ و ۱۰/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید عملکرد تنش زای سیاست خارجی احمدی‌نژاد باعث شده :

۱- کالاهای وارداتی ۴۲ هزار میلیارد تومان گران خریداری شود .

۲- تحریمهای بین المللی امکان تکمیل طرح‌های نفت و گاز و پتروشیمی و سایر صنایع را غیر ممکن می سازد .

۳- باجهای فراوانی در نفت و گاز و انرژی اتمی و حتی در زمینه حقوق ایران در دریای خزر به روسیه داده شود .

۴- امکان انتخاب ایران برای عقد قرارداد با شرکت‌های معتبر و مهم نفت و گاز دنیا از دست برود و بجای آن شرکت‌های دست چندم چینی و روسی و حتی ویتنامی و اندونزیایی با تکنولوژی عقب افتاده جایگزین آنها شود.

۵- طرح‌ها و کارخانه‌های جدید ایجاد نشود و مسیر رشد و توسعه کشور بسته شود .

۶- و صدها فرصت ثروت و درآمد و میلیون‌ها شغل از دست برود؟
(بانک مرکزی – بانک جهانی – روزنامه سرمایه ۰۲/۰۳/۸۸)

آیا می‌دانید سیاست خارجی احمدی‌نژاد با کشور هایی در ارتباط است (جزایر قمر) که دولت آنها حتی پول بلیط هواپیما ندارد و با خرج ایران به کشور ما می آیند؟

آیا می‌دانید احمدی‌نژاد در سفر به کنیا (کشور آفریقایی) پیشنهاد داده که ایران حاضر است نفت را با ۳۰ درصد تخفیف بفروشد؟ (اکو نومیست شماره‌های مربوط به اسفند ماه ۸۷)

آیا می‌دانید یک رئیس جمهور در دنیا به عنوان دکور و نماد یک ملت و کشور مطرح است و لحن صحبت و برخوردهای آقای احمدی‌نژاد باعث شده نگاه جهانی به ایران، یک نگاه منفی و نامناسب باشد؟

آیا می‌دانید که بسیاری از کارخانه هایی که احمدی‌نژاد در دو سال اول ریاست جمهوری خود افتتاح کرد بین ۶۳ تا ۹۵ درصد آنها در زمان خاتمی ساخته شده بودند؟ (روزنامه سرمایه ۲۹/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید پروژه ماهواره ایرانی امید در دولت‌های قبلی شروع شده بود و عمده کار آن را دولت خاتمی انجام داده بود؟

آیا می‌دانید که تعدادی از پروژه‌ها و طرح‌ها و کارخانه‌ها در زمان خاتمی به بهره برداری رسیده و آن زمان افتتاح شده بود ، اما وزرای احمدی‌نژاد دوباره آنها را افتتاح می کنند؟ (روزنامه سرمایه ۲۹/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که دولت احمدی‌نژاد شروع حفاری و ساخت تونل البرز را در راه آهن اصفهان – شیراز با نشان دادن تونل دیگری، به عنوان اتمام و بهره برداری به ملت گزارش داد و ملت را فریفت؟ (اعتماد ۱۰/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که صدا و سیما عملکرد کوچک احمدی‌نژاد را بسیار بزرگ جلوه داده و بارها برای آن تبلیغ راه می اندازد، اما عملکرد دولت خاتمی را گزارش نمی کرد؟

آیا می‌دانید که در دولت خاتمی راه آهن بافق – مشهد به طول ۱۰۰۰ کیلومتر سه ساله ساخته شد، اما در دولت احمدی‌نژاد سالانه کمتر از ۵۰ کیلومتر راه آهن ساخته شده است؟ (اعتماد ۱۰/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید هزاران میلیارد تومان از درآمد‌های نفتی به خزانه واریز نشده و مشخص نیست که چه شده است؟
(روزنامه سرمایه ۰۱/۰۲/۸۸ و دیوان محاسبات)

آیا می‌دانید که برای صادرات میوه ایران، هواپیمایی عوارض سنگینی می گیرد، اما برای واردات میوه عوارض پایین؛ و نتیجه این امر آن شده که میوه های خارجی باعث ورشکستگی باغداران و کشاورزان شود؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲ و ۲۹/۰۱/۸۸)

آیا می‌دانید که در دولت خاتمی ایران به خودکفایی گندم رسید اما با سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد، سال ۱۳۸۷ با ۵ میلیون تن واردات یکی از بزرگترین وارد کنندگان گندم جهان شده ایم؟ (روزنامه سرمایه ۱۴/۰۲ و ۲۹/۰۱/۸۸)

آیا می‌دانید که در دولت احمدی‌نژاد در طی حدوداً چهار سال فقط ۲۱۰۰ واحد مسکن مهر ساخته شده (یعنی سالانه ۵۲۵ واحد) و با این روند برای رفع مشکل مسکن مردم و جوانان بیش از ده هزار سال زمان لازم است، این در حالی است که تاریخ ایران از زمان هخامنشیان تا به حال ۲۵۰۰ سال بیشتر نیست؟ (سایت مسکن مهر – وبلاگ مهندس عبدالعلی زاده – و یکی از شماره های اردیبهشت روزنامه سرمایه)

آیا می‌دانید به اعتراف مسئولان دولت و نظر کارشناسان طرح هایی مانند مسکن مهر، بنگاههای زود بازده، اشتغال سریع و سهام عدالت همگی طرح های شکست خورده اند و تقریباً هیچ نفعی برای ملت نداشته و دولت با تبلیغات فراوان از طریق تلویزیون و رادیو توانسته نظر مردم را جلب کند؟ (روزنامه سرمایه ۲۸/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید در معاونت برنامه ریزی و نظارت رئیس جمهور با راه اندازی دوره‌های چند ماهه به تعدادی از همکاران دولتی، مدرک فوق لیسانس داده می شود. این در حالی است که در دانشگاهها برای گرفتن مدرک فوق لیسانس بایستی حدود دو سال وقت صرف کرد؟ (روزنامه سرمایه ۲۰/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید که صدها میلیارد برای راه اندازی گشت‌های ارشاد توسط احمدی‌نژاد اختصاص داده شده، این در حالی است که احمدی‌نژاد قبل از ریاست جمهوری خود حجاب زنان و دختران و تیپ پسران را مشکل نمی دانست؟ (قانون بودجه ۸۶ و۸۷)

آیا می‌دانید که ایران از نظر تورم و گرانی چهارمین کشور دنیاست؟(بانک جهانی - روزنامه سرمایه۱۷/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید با ثروتی که احمدی‌نژاد بر باد داد و فرصت سوزی هایی که کرد، می شد:

۱- همه ایرانیان دارای شغلی با حقوق مناسب بشوند .

۲- هیچ کس بی‌خانه نباشد و همه خانه دار شوند .

۳- بیش از نصف مناطق خشک و صحرایی ایران را باغ و جنگل و مزرعه کرد .

۴- درآمد هر خانواده ایرانی را در سال به بیش از ۴۰ میلیون تومان رساند .

۵- ایران را برای همیشه از فقر و بی‌کاری و عقب ماندگی نجات داد .
(تحلیل مربوط به مطالب با ثروتی که احمدی‌نژاد بر باد داد چه کارهایی ممکن بود؟)

آیا می‌دانید که در دولت احمدی‌نژاد علی رغم اینکه درآمدهای سالانه ۴ برابر درآمد سالانه خاتمی بود، بودجه تحقیقات علمی ۵/۴ برابر کاهش یافته است؟ (قانون بودجه ۸۶ و۸۷)

آیا می‌دانید در هر جامعه‌ای هر چه تحقیقات علمی بیشتر باشد، ثروت و درآمد مردم آن کشور نیز بیشتر می شود؟ مثلاً ۲۶ درصد تحقیقات علمی دنیا در آمریکا انجام می شود و حدود ۲۷ درصد از ثروت تولیدی سالانه در جهان متعلق به آمریکاست. (بانک جهانی - گزارش سازمان ملل متحد)

آیا می‌دانید که دولت احمدی‌نژاد استادان توانمند و نامدار و با تجربه را در دانشگاهها باز نشسته می کند؟
(اخبار مختلف چند سال اخیر)

آیا می‌دانید سازمان مدیریت و برنامه ریزی در هر کشوری، مغز برنامه ریزی برای پیشرفت آن کشور است، و آقای احمدی‌نژاد آن سازمان را منحل کرد؟

آیا می‌دانید دولت احمدی‌نژاد با کنار گذاشتن برنامه توسعه چهارم، که بسیار برنامه پیشرفته و علمی بود، امکان ایجاد ۵۶۰ هزار میلیارد تومان درآمد برای کشور و مردم را از بین برد؟ (برنامه توسعه چهارم)

آیا می‌دانید بر اساس گزارش رسمی دیوان محاسبات کشور (وابسته به مجلس همفکر دولت) در بودجه سال ۱۳۸۶، ۵۴ درصد تخلف توسط دولت احمدی‌نژاد صورت گرفته و رقم تخلفات در آن سال به ۶۶ هزار میلیارد تومان می رسد؟ (گزارش دیوان محاسبات مجلس - روزنامه سرمایه ۲۴/۰۱/۸۸)

آیا می‌دانید که در بودجه سال ۱۳۸۵ دولت ۲۰۰۰ مورد تخلف داشته است و عمده این تخلفات مربوط به وزارت نفت بوده، یعنی پولدار ترین وزارتخانه؟ (گزارش دیوان محاسبات مجلس - روزنامه سرمایه ۲۴/۰۱/۸۸ و
۲۳/۱۱/۸۷ و ۲۱/۱۱/۸۷)

آیا می‌دانید به هنگام قرائت گزارش دیوان محاسبات در مورد تخلفات دولت، در مجلس، به علت کثرت تخلفات انجام شده تعدادی از طرفداران احمدی‌نژاد سعی در جلو گیری از خواندن تخلفات می کردند؟ (روزنامه سرمایه۱۹/۱۲/۸۷)

آیا می‌دانید که دولت احمدی‌نژاد بخشی از بودجه عمرانی را صرف کارهایی مانند ساخت باشگاه ورزشی و امثال آن کرد تا رای جوانان را برای مرحله دوم ریاست جمهوری خود جذب کند؟ (روزنامه سرمایه ۰۱۰/۰۲/۸۸ – گزارش دیوان محاسبات مجلس)

آیا می‌دانید دولت بودجه وزراتخانه‌های خود را حد اقل ۸۰ درصد افزایش داده اما بودجه سازمان هایی مثل بازرسی، مجلس و غیره را که گزارش تخلفات دولت را داده اند حدوداً ۵۰ درصد کاهش داده است؟ (روزنامه سرمایه ۱۹/۱۲ و۲۱/۱۱/۸۷)

آیا می‌دانید بر اساس گزارش دیوان محاسبات مجلس، یعنی اصلی‌ترین و رسمی‌ترین نهاد نظارتی کشور، دولت احمدی‌نژاد متخلف‌ترین دولت ایرانی در زمینه بودجه، از نظر تعداد و مبلغ بوده و روزانه ۷ تخلف بودجه‌ای در دولت صورت گرفته است ؟ (گزارش دیوان محاسبات مجلس - روزنامه سرمایه ۰۱/۰۲/۸۸)

آیا می‌دانید در دولت احمدی‌نژاد بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومان شکر وارد شده.

Friday, February 8, 2013

نقدی بر تفکر "قرآن به مثابه گفتار"

قرآن به مثابه متن
(نقدی بر تفکر "قرآن به مثابه گفتار")
نوشته: احمد شماع زاده
اشاره:
اندیشه قرآن به مثابه گفتار از نصر حامد ابوزید مصری است هرچند از محمد ارکون ترک به عنوان پیشگام این تفکر نام برده میشود. متاسفانه مجمع اساتید دانشگاه الازهر این متفکر- حافظ قرآن و استاد دانشگاه را تکفیر کرد و در نتیجه از سوی برخی افراد تهدید به مرگ شد و بدین ترتیب باب اظهار نواندیشی پیرامون قرآن را بست. تکفیر همواره به زیان اسلام تمام شده و نه تنها چیزی را دستگیر مسلمانان نکرده بلکه از اسلام و مسلمین چهره ای خشن را به جهانیان معرفی کرده است که خلاف خواسته خدا و رسول بوده آنگونه که قرآن میفرماید:
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولیئک الذین هدیهم الله و اولیئک هم اولوالالباب

اگر با فهم، کاربری و بهره برداری از قرآن مشکل داریم مربوط به قرآن نیست که بخواهیم صورت قرآن و دیدگاهمان را نسبت به آن تغییر دهیم تا آن را درک کنیم. قرآن قرآن است چه متن باشد چه گفتار. با تغییر صورت قرآن و دیدگاه ما چیزی درست نمیشود و چیزی هم دستگیرمان نمیشود. مشکل از خود ماست که به سخنان قرآن گوش فرانمیدهیم که میگوید مرا تدبر کنید تا به نتیجه برسید.  
وی برای اینکه درست در باره قرآن قضاوت کرده باشد و از مشکلات فهم قرآن هم در امان باشد به جای رهایی از متن قرآن(به گفته خودش) و "طرح قرآن به مثابه گفتار" بایستی خود را از اطرافیان قرآن رها میکرد و چشم خود را بر آنها میبیست و تنها خود را با قرآن رو در رو میساخت و جدا از هرگونه پیشداوری و محدودیتها و تفسیرها و تاویلها تنها به تدبر قرآن میپرداخت.
منظور از اطرافیان قرآن دانشمندان علوم قرآنی- فیلسوفان- متکلمین- حاکمان شرع- فقیهان- مفسرین و دست آخر مترجمین و هر کسی است که در باره قرآن بدون تدبر آن سخن گفته یا چیزی نوشته باشد. در قرآن نه آیه ای در باره تفسیر هست نه سفارش به آن شده و نه سفارش به تاویل آن شده(که این مورد را ابوزید به عنوان تفسیر مورد نقد و نظر بسیار قرار داده است) و نه به قشر و اشخاص ویژه ای توصیه به تدبر شده بلکه کلام خداوند بسیار ساده و بدون پیرایه همه مردمان را به گونه ای فراگیر مورد خطاب قرارداده تا قرآنش را تدبر کنند. موجز و مفید یعنی: 

هر آن کس که مسلمان باشد یا نباشد، عرب باشد یا غیر عرب، اصول زبان عربی را بداند یا نداند، برای فهم قرآن، طبق دستور قرآن(افلا یتدبرون القرآن؟- نساء:82- محمد:24) باید قرآن را تدبر کند تا بتواند به اندازه دانش، درک، و جهان بینی خویش، از قرآن مجید بهره ای برگیرد و همواره این موضوع را نیز در نظر داشته باشد که تنها بهره گرفته و به کلیت آنچه که منظور نظر خداوند بوده دست نیافته است. بنابراین باید تنها(و نه با واسطه) نزد قرآن رفت و به دور از هرگونه پیشداوری که اطرافیان قرآن به خلق الله میدهند پیرامون آیات قرآن به مثابه متن تدبر کرد.
تدبر یعنی چه؟: يعني پشت چيزي را ديدن و حقيقت آن را يافتن؛ يعني نظر در عواقب امور و رموز چيزي داشتن و به كنه وجود آن پي‌بردن.

اگر به نظرها و دیدگاههای شخص ابوزید نیز دقت کنید متوجه میشوید که سخنان بکر ابوزید نتیجه تدبر قرآن است حتی به مثابه متن. برای نمونه ببینید چگونه پیرامون ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب تدبر کرده و به چه نتایج خوبی هم رسیده است:
"... کدام قاعده باید چیره باشد؟ قاعده‌ی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز یا قاعده‌ی دوری‌گزینی و پشت‌کردن؟ آیا هم‌زیستی بدون برابری و مشارکت در خوراک و زندگی روزمره و ازدواج‌های میان‌مذهبی ممکن است؟ بر همین قرار آیا نابرابری میان زن و مرد در شرایطی که همزیستی برابری میان آن‌ها را اقتضا می‌کند ممکن است؟ آیا در موقعیتِ مدرن که سیاقی یک‌سره تازه و متفاوت از سیاق نزول آیات مربوط به زنان است، خداوند می‌تواند یک‌سره چشم بر تغییرات اجتماعی ببندد و مردمان را مکلف به احکامی کند که با موقعیتِ انسانی و تاریخی آن‌ها ناسازگار است؟
... باید اصل و فرع را در گفتارهای قرآنی بازشناخت. هرجا سخن از عبادت یا آفرینش است خدا میان زن و مرد فرقی ننهاده است. اما وقتی به قلمرو اجتماعی می‌رسد گفتارهای قرآن تبعیض‌آمیز به نظر می‌آیند... گفتارهایی که به موقعیت اجتماعی زن اشاره دارد همه بسته به سیاق نزول آیات‌اند. در نتیجه باید اصل را آیات ناظر به آفرینش زن و مرد قرار داد که آن‌ها را برابر می‌دانند. آیات ناظر به موقعیت اجتماعی فرع‌اند؛ یعنی اگر پیامبر امروز زنده بود و مسلمانان می‌توانستند از او درباره‌ی مسائل‌شان بپرسند و حکم خدا را درباره‌ی برابری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زن و مرد بخواهند، بی‌گمان خداوند به برابری آن‌ها حکم می‌داد."
نکته ها:
-         از نوشته بالا نتیجه میگیریم که اصل بر تدبر قرآن است. برای تدبر، هیچ تفاوتی نمیکند که به عنوان گفتار به آن بنگریم یا متن. اگر قرآن تدبر شود هیچ مشکلی در فهم آن وجود نخواهد داشت و اگر تدبر نشود دورترین فهم از آیات قرآن بهره ما خواهد شد، چنانکه بیشترین تفسیرها و ترجمه ها چنین اند. پس نباید در باره قرآن با تصویری که اطرافیان قرآن برای ما کشیده اند قضاوت کرد. قرآن خود گویا و پویا و حی و حاضر است و وکیل و معرف هم لازم ندارد.
-         مشکل فهم قرآن از متن بودن آن نیست. مشکل از جامعه مسلمانان است. از سویی توده مردم کمتر با قرآن مؤانست دارند چه برسد به تدبر آن. از سوی دیگر آنانکه با قرآن به دلیل حرفه یا دلبستگی سروکار دارند کمتر آن را تدبر میکنند. از قاریان و حافظان آن که بگذریم نوشته ها و پژوهشهایی را پیرامون قرآن میبینید که بسیار هم فراوانند ولی کمتر میتوان میانشان نوشته ای را یافت که مبتنی بر تدبر بوده و یا مشکلی از مشکلات فهم و بهره برداری از قرآن را حل کرده باشند.

وی زیر عنوان "دشواریهای متن انگاری قرآن" مینویسد:  
پس گام نخست رها شدن از انگاره‌ قرآن به مثابهمتن است. فقیهان و مفسران سنتی هنگامی که آهنگ تأویل قرآن دارند خود را در برابر متنی می‌یابند که ناسازگاری‌های درونی دارد. از آن‌جا که فرض بر وحیانی بودن قرآن است و در کلام الاهی تناقض و ناسازگاری نباید روی دهد، فقیهان و مفسران ابزارهای مفهومی خاصی برای رفع این ناسازگاری‌ها می‌سازند. برای نمونه، فقیهان چون قرآن را «متن» می‌انگارند آن را منبع قانون‌گذاری نیز می‌شمرند. وقتی آیه‌هایی می‌یابند که درباره موضوعی واحد احکامی متفاوت صادر می‌کند ناگزیر مفهوم «نسخ» را می‌آفرینند. از نگاهِ آنان آیاتی ناسخ و آیاتی منسوخ‌اند.
پس از نظر ابوزید متن قرآن ناسازگاریهای درونی دارد که یکی از آنها موضوع ناسخ و منسوخ است.
برای نمونه، نقد این نظر وی:
-         اصل ماهوی قرآن نزد خداوند است و آیات آن در شرایط زمانی و مکانی متفاوت در زمان رسول اکرم(ص) نازل شده اند(و قرآنا فرقنا لتقرئه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا). آیاتی که به ناسخ و منسوخ شهرت یافته اند نشانه آن نیست که قرآن متن نیست بلکه نشانگر آن است که متن است وگرنه منسوخها را حذف میکردند و متن یکنواخت و یکدستی را تحویل خلق الله میدادند. ولی چون کسی را توان آن نبوده و نیست که چیزی از قرآن حذف یا بر آن اضافه کند، نشان از آن دارد که قرآن کریم به مثابه یک موجود زنده بر طبق احوال مردم آیاتش نازل شده با این ویژگیها:
آزاد است و در قیدوبند هیچگونه محدودیتی از جمله محدودیتهای تاریخی و زمانی نیست.
قرآن کریم کمال خود را با همین آیات به ظاهر متناقض که نشانگر پویایی قرآن برای همه زمانها و مکانهاست به ما نشان میدهد.
-         ناسخ و منسوخ را همان گونه که ابوزید نیز گفته است دانشمندان علوم قرآنی علم کرده اند و قرآن کریم به آنها اشاره ای ندارد و هیچگاه نگفته است این آیه را آوردم زیرا آن آیه به کار شما نمیآید. اصولا اگر کسی بخواهد نگرش و اندیشه خود را بر چیزی قرار دهد که از قرآن نیست سپس در باره قرآن به قضاوت بنشیند این کار نه علمی و نه عقلانی است بلکه تنها جفاکردن به قرآن است. مانند آن است که کسی را محکوم کنیم بدان دلیل که دیگری به او تهمت وارد کرده است. یعنی حکایت قرآن هم حکایت جرم آهنگر بغدادی و محکومیت مسگر بلخی میشود.
-         اعتقاد داشتن به آیه هایی که به منسوخ شهرت یافته اند نشان از کفران نسبت به قرآن و خدا و نشناختن جامعه و روان انسانها دارد. مثلا اگر گفته شود که آیه ولا تقربوا الصلوه و انتم سکاری با آیه تحریم شرب خمر منسوخ شده و دیگر کاربردی ندارد، لازمه آن آن است که معتقدشویم در میان مسلمانان هیچگاه کسی یافت نشده و نخواهد شد که هم نماز بخواند و هم شراب بخورد که این تصور تصوری باطل و بی بنیان است. حکمی هم نه شرعی و نه عقلی بر این امر نداریم که جمع این دو غیرممکن باشد. چنین شخصی به مصداق آیه ومن یعمل مثقال ذره خیر یره و من یعمل مثقال ذره شر یره پاداش و جزای هر دو عمل خود را میبیند.
نتیجه تدبر در این آیه: این آیه به کار آن مسلمان شرابخوار میآید تا بدان عمل کند و هرگاه که سرش گرم است به سوی نماز نرود بلکه صبر کند تا مستی از سر او برود و سپس برای نماز آمادگی بیابد. همین آیه به ظاهر منسوخ(از نظر آن قشر خاص) نکته های دیگری نیز دربردارد که یکی از آنها تایید قرآن بر حرام نبودن شرابخواری در ادیان پیشین است. همچنانکه سجده بر غیرخدا را که در ادیان پیشین حرام نبوده قرآن تایید کرده و در سوره یوسف به آن پرداخته است. مردمشناسان و دینشناسان و باستانشناسان از همین نکته ها بسی بهره ها برده و میبرند.
تمام آیات و احکامی که عنوان منسوخ گرفته اند به همین گونه اند و قرآن حتی یک حرفش اضافه بر سازمانش نیست.
-         دیدگاه قرآن در بسیاری از مسائل و موضوعها آنچنان والاست که تنها با پیشرفت و شکوفایی دانشهای انسانی ممکن میگردد و از آنجا که دانشهای انسانی به آن پایه نرسیده اند، درک برخی مفاهیم قرآن برای بسیاری از مردم و حتی دانشمندان ممکن نشده است. بنابر این مشکل فهم قرآن از قرآن نیست بلکه از بیدانشی ماست و با نگرش به آن به عنوان گفتارچیزی درست نمیشود. مثلا آیه وبالنجم هم یهتدون را اگر به مثابه متن یا گفتار در نظر آوریم هیچ تفاوتی نمیکند. یک عرب بیابانگرد که ستارگان برای راهیابی او در شبها به کمکش میآیند به اندازه درک و فهمش شناختی از یک ستاره دارد که با شناخت یک کیهانشناس امروزین از اهمیت ستاره برای یافتن سیاهچالگان بسیار متفاوت است.

-         قرآن یک منظومه یا سیستمی است که همه چیز را به گونه ای تنیده و درهم پیچیده در خود جمع دارد که نمیتوان چیزی از آن کاست و یا بر آن افزود که دیگر نمیتواند سیستم تلقی شود. سیستمها همواره ثابت اند تا آنگاه که آفریننده آن سیستم آن را برهم زند. دیگران اگر بتوانند آن را برهم زنند(مانند اکوسیستمها) دیگر آن سیستم پیشین نیست بلکه به هم ریخته و کارایی خود را از دست داده است.
این موضوع را نیز نباید از نظر دورداشت که تا آن زمان که قرآن کریم به گونه ای تام و تمام دانسته و پیامهای آن درک نشوند عمر انسان بر روی کره خاک به پایان نخواهد رسید که در غیر این صورت هدفمندی نزولش ناقص و ابتر خواند ماند.

فهرست مجملی از پیامدهای زیانبار گفتاربودن قرآن:
-         برداشت از قرآن جای تدبر قرآن را میگیرد که آفت آشکار قرآن است.
-         ضربه شدیدی بر سندیت آن وارد میشود و کمتر میتوان به آن استنادکرد.
-         کارایی آن به عنوان سیستم از میان میرود و شناخت کلیت آن دچار مشکل میشود.
-         بر احکام شرعی و قانونهایی که بر مبنای متن قرآن وضع شده اند شبهه وارد میشود.
-         سخن گلادستون انگلیسی پیرامون قرآن تحقق مییابد و قرآن دشمن شاد میشود.

دلایلی چند بر متن بودن قرآن و کوشش برای نگهداری آن به عنوان متن:
1.   تاریخ نوشتن قرآن:
-         با توجه به اینکه رسول اکرم اسلام(ص) کوچکترین کاری در راستای رسالت خویش بدون دستور خداوند انجام نداده است پس به یقین باید گفت که کوشش رسول اکرم بر حفظ و نگهداری از آیات نازل شده بر او به عنوان متن و نوشتار به خواست و فرمان الهی بوده است که موجب شد در آغاز افرادی و کم کم گروهی متشکل و متشخص برای کتابت قرآن ایجاد شود که به کتاب(نویسندگان) وحی شهرت یافتند.  
-         به هنگامه وحی سنگینی وحی موجب میشده که رسول اکرم تغییر حالت زیادی بدهند. بنابراین پس از پایان یافتن پروسه نزول وحی دستکم برخی گاهها که آیات طولانی بوده و یک بخش از یک سوره و یا یک سوره بوده شاید خود پیامبر به راحتی به یاد نمیآورده چه دریافت کرده و این  نویسندگان وحی بوده اند که در اصل حافظ و نگهبان قرآن بوده اند.
-         بدین گونه بود که کتاب وحی به هنگام وحی بایستی حضور مییافتند و همواره حضور داشته اند.
-         آنان یکی دو تا نبودند تا اگر یکی دو نفر اشتباه کرد کلام خداوند دگرگونه شود. حتی نویسندگانی که با حضرت همراه بوده اند شمار اندکی نبوده اند. چگونگی دقیق این موضوع بر ما پوشیده است ولی یقینا تا اندازه ای میدانسته اند که در چه روزهایی و چه ساعاتی وحی نازل میشده که نویسندگان وحی همراه ایشان بوده اند.
-         روزی عمربن الخطاب بر جمعی از کتاب وحی که مشغول کار و استنساخ بودند وارد میشود. نظر به اینکه وی هم از نظر جسمی و هم از نظر نفوذ میان قریش شخصی قوی بوده رو به سوی آنان کرده و در حالیکه شمشیر خود را از نیام برمیکشید میگوید اگر حتی یک حرف از این قرآن را راست و درست ننویسید با همین شمشیر راستتان میکنم!!
بنابر این نه تنها پیامبر اکرم(ص) بلکه همه مسلمانان صدر اسلام بر متن بودن و متنی متقن شدن وحی و نه گفتار ماندن آن میکوشیدند. و همه اینها یعنی اجرای خواست خداوند: قرآن به مثابه متن.
2.   تعیین حدود آیات و جای واژه ها در قرآن:
پس از پایان پروسه وحی و یا به هنگام اختلاف میان نویسندگان وحی پیامبر اکرم جای هر آیه و حتا واژه ای را به دستور الهی خود تعیین میکرده و کسی جز او حق این کار را نداشته است تا متن قرآن هم متقن و مورد اعتماد قرارگیرد و هم اینکه کسی نتواند بعدها بر متن متقن بودن آن خرده بگیرد.
3.   حافظان قرآن در عصر پیامبر اکرم و خلفای راشدین:
در عصر نزول وحی و تنزیل تدریجی آن به منظور صیانت از متن قرآن حافظان قرآن تربیت میشدند تا در صورت اختلاف در قرائتها و خوانشها غالب و بیشترین خوانش مورد پذیرش قرار گیرد. حافظان قرآن به آن اندازه زیاد بودند که تنها در یکی از جنگها چهل تن از آنان به شهادت رسیدند. و همه این کوششها برای حفاظت از متن بودن قرآن بوده است.
4.   قول خداوند بر محافظت از متن قرآن کریم: انا نزلنا الذکر و انا له لحافظون
با توجه به آیه بالا و نیز آیه ان علینا جمعه و قرآنه فاذا قراناه فاتبع قرآنه محافظت از متن قرآن چنان مورد تاکید از سوی پیامبر اکرم(ص) خلفای راشدین و مسلمین قرار گرفته بود که در مقایسه با هر کتاب الهی و غیر الهی دیگری بیمانند است. حتی کتابهایی مانند دیوان شعرا درگذر زمان تغییر کرده اند و کارشناسانی به تصحیح آنها پرداخته و میپردازند ولی قرآن کریم همان گونه باقی مانده که کتاب امام در عصر عثمان بن عفان(که خود یکی از کاتبان و حافظان قرآن بوده) با همکاری و دقت نظر گروهی خبره کهنه کار از کاتبان وحی و حافظان قرآن تدوین شد و دیگر متنهای قرآن که در برخی جزئیات به نظر مشکوک میرسیدند و حاصل اشتباههای کاتبان وحی در استنساخ قرآن بود از بین برده شدند.
واژه قرآن كه از ريشة قرأ است اگر اسم باشد به معنای خواندنی- پدیده و پدید آمده و اگر اسم مصدر باشد به معنای پدید آوردن و پدید آمدن است و فعل "قرا" جدا از خواندن معنای پدید آوردن و پدید آمدن نیز میدهد. این معناها را خود قرآن کریم ایجاد کرده و نتیجه تدبر و کنار گذاردن آیاتی است که واژه قرآن در آنها به کار رفته است. بنابراین معنای انّ علينا جمعه و قرآنه فاذا قرأناه فاتّبع قرآنه ثمّ انّ علينا بيانه(قيامت 17،18و 19) میشود:

گرداوری(تالیف) و پدید آوردن آن برماست پس هنگامی که آن را پدید آوردیم(تدوین کردیم) از پدید آمده(تدوین شده) آن پیروی کن. سپس همانا بيان‌كردن آن بر ماست.

یعنی آن هنگام که تدوین شد و به عنوان یک سند متقن و قابل استناد درآمد آن را الگوی کردارت قرارده همانا که بیان و اظهار این سند برای همگان بر عهده ماست و از آن غافل نخواهیم ماند.

همه نقل قولهای نصرحامد ابوزید برگرفته از مقاله ای در محیط وب زیر عنوان "قرآن به مثابه‌ گفتار؛ انقلاب در قرآن‌شناسی" نوشته آقای محمد مهدی خلجی است.
20/11/91 - احمد شماع زاده

Saturday, February 2, 2013

یه سوزن بخود یه جوالدوز به مردم

یه سوزن بخود یه جوالدوز به مردم
 
سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما(ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان میرود و در یکی از این مسافرتها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسینخان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می کند. پسر خردسال سردار حسینخان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند. چند روز بعد فرزند سردار در زندان به دیفتری مبتلا می شود. سردار بلوچ التماس و زاری میکند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند تا شاید بهبود یابد ولی ترتیب اثر نمی دهند.
 
سردار حسینخان به افضل الملک، ندیم فرمانفرما نیز متوسل می شود. افضل الملک نزد فرمانفرما میرود و وساطت میکند، اما باز هم نتیجه ای نمیبخشد. سردار حاضر می شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به فرمانفرما بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند و افضل الملک این پیشنهاد را به فرمانفرما منعکس می کند، اما باز هم فرمانفرما  نمیپذیرد.
افضل الملک به فرمانفرما میگوید: قربان آخر خدایی هست، پیغمبری هست، ستم است که پسری در کنار پدر در رندان بمیرد. اگر پدر گناهکار است، پسر که گناهی ندارد. 
 فرمانفرما پاسخ می دهد: در مورد این مرد چیزی نگو که فرمانفرمای کرمان، نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسینخان نمیفروشد.
 
همان روز پسر خردسال سردار حسینخان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می سپارد. دو سه روز پس از این ماجرا یکی از پسرهای فرمانفرما به دیفتری دچار می شود. هرچه پزشکان برای مداوای او تلاش می کنند اثری نمیبخشد. به دستور فرمانفرما پانصد گوسفند در آن روزها پی در پی قربانی میکنند و به فقرا میبخشند اما نتیجه ای نمیدهد و فرزند فرمانفرما جان میدهد.
 
فرمانفرما در ایام عزای پسر خود، در نهایت اندوه بسر می برد. درهمین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق فرمانفرما میشود. فرمانفرما به حالی پریشان به گریه افتاده و به صدایی بلند میگوید: افضل الملک! باورکن که نه خدایی هست و نه پیغمبری! و الا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده، لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند میبایست فرزند من نجات می یافت. 
افضل الملک در حالی که فرمانفرما را دلداری میدهد میگوید: قربان این فرمایش را نفرمایید; چرا که هم خدایی هست و هم پیغمبری. اما میدانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه فرمانفرما ناصرالدوله نمیفروشد.

Winter!!































































































































ساده و یک رنگ


تقدیم به همه کسانی که
 هنوز ساده و یک رنگ هستن

پا به پای کودکی هایم بیا
کفشهایت رابه پا کن تا به تا
 
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
 
پا بکوب و لج کن و راضی مشو
با کسی جز عشق همبازی مشو
 
بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر
 
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادرنماز پولکی
 
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بیتکرارمان
 
مادری ازجنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
 
  با پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
 
قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبزقندی و گرگ 
 
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
 
هر کسی رنگ خودش بیشیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
 
ای شریک نان و گردو وپنیر!
همکلاسی! باز دستم را بگیر
 
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست؟
 
حال ما را از کسی پرسیده ای ؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟
 
حسرت پرواز داری در قفس؟
میکشی مشکل در این دنیا نفس؟
 
سادگیهایت برایت تنگ نیست؟
رنگ بیرنگیت اسیر رنگ نیست؟
 
رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟
آسمان باورت مهتابی است؟
 
هر کجایی شعر باران را بخوان
ساده باش و بازهم کودک بمان
 
باز باران! با ترانه گریه کن!
کودکی تو کودکانه گریه کن!
 
ای رفیق روزهای گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد!