Wednesday, August 10, 2016

بافت کیهانی، یا شکل درونی کیهان(ویرایش تازه)



بافت کیهانی، یا شکل درونی کیهان

یاداوری چند نکته:
یک- خداوند کریم از آوردن اعجازهای قرآنی تنها منظورش آوردن اعجاز نیست؛ بلکه همواره نکاتی را در اعجازهای قرآن آورده که ما باید به پژوهش در مورد آنها بپردازیم؛ نه اینکه صبر کنیم نکته ای را دانش روز به آن برسد و ما بگوییم که قرآن کریم هزاروچهارصد سال پیش این نکته را یاداوری کرده است.
قرآن کتاب هدایت است. پس هیچگاه نباید کارکرد هدایتگری قرآن را فراموش کنیم. چنانکه خود در آغاز گفته است: هدی للمتقین.

دو- هر چند مقاله ای که در زیر میآید پژوهشی بسیار مفید است و جای تشویق و تمجید دارد؛ ولی منظور کیهانشناسان از شکل کیهان که همواره در صدد یافتن آنند و تاکنون به طور کامل به آن دست نیافته اند، شکل بیرونی کیهان است و نه شکل درونی آن.

سه- وبسایتی وجود دارد با عنوان شکل ترومپتی کیهان(به زبان انگلیسی) که نویسنده آن از آیه و نفخ فی الصور... تصور کرده که شکل کیهان همان گونه که تا اندازه ای کیهانشناسان به آن دست یافته اند، شکلی بوق مانند یا زنگوله ای است.

چهار- نگارنده ده سال است که شکل مورد نظر قرآن را از یک آیه از قرآن به دست آورده و نظر خود را با دلایل علمی بسیار، ثابت کرده و به انگلیسی نیز ترجمه کرده، و در وب منتشر کرده است؛ ولی تاکنون یا دانشمندی به آن توجه نکرده و یا چون در نشرهای اولیه آیه قرآن را نیز آورده بودم، نخواسته اند شکل کیها ن به نام قرآن ثبت شود.

روشنگری یاداوری های دوم و چهارم در تاریخ سی ام می 2014 یعنی بیش از دو سال پیش، به عنوان مقدمه ای بر این مقاله که نوشته مهندس عبدالدائم الکحیل سوری است، نگاشته شده و آن را در وبلاگ بلوگر خود منتشر کرده ام. شش ماه پس از این تاریخ یعنی در 5 دسامبر 2014 شکل حلزونی کیهان توسط گروهی از کیهانشناسان در آفریقای جنوبی مورد تأیید قرارگرفته، که مجملی از آن در پی میآید؛ هرچند بعید میدانم آن گروه کیهانشناس از مقاله ام متأثر نشده باشند؛ زیرا تنها بدین گونه نتیجه گیری کرده اند: چون نسبت طلائی در همه آفرینش وجود دارد، پس باید بپذیریم که در کیهان هم این نسبت باید وجود داشته باشد و گریزی از آن نیست:

Universe has a "golden ratio" that keeps everything in order, researchers claim
  • South African researchers say the universe is governed by a 'golden ratio'.
  • They say space-time itself is defined by this mathematical constant.
  • The ratio (1.618) is found across nature in plants, hurricanes and more.
  • But the researchers say it is also ever-present in the universe.
  • This means it might make up space-time itself.
Published: 13:49 GMT, & Updated: 14:27 GMT, 5 December 2014

گفتنی است:
-         شکل حلزونی، شکلی است که نسبت الهی یا نسبت طلایی را در خود دارد؛ و بر آن مبنا، چنین شکلی را گرفته است.
-          دو سالی است که آیه قرآن را از متن ترجمه مقاله به زبان انگلیسی برداشته ام تا کیهانشناسان آن را تنها قرآنی تصور نکنند؛ بلکه بدانند که مستدل و مبتنی بر دستاوردهای کیهانشناسی است.

پنج- در آغاز آن مقاله آورده ام که شکل خارجی کیهان را تنها خدا میداند که بر کیهان اشراف دارد و در یک آیه برای ما با مثال روشن کرده است و هیچگاه دانشمندان نمیتوانند با محاسبات خود به آن دست یابند زیرا که بر کیهان اشراف ندارند. مثالی هم آورده ام: همان گونه که یک کودک تا زمانی که در داخل یک اتاق قرار دارد نمیتواند شکل بیرونی اتاق را تشخیص دهد انسان هم که در درون کیهان جا دارد و بر آن اشراف ندارد نمیتواند به شکل بیرونی کیهان دست یابد.

شش- آیه ای از قرآن(ذاریات: 7) را که مهندس عبدالدّائم الکحیل با دلایل لغوی برای تأیید شکل درونی کیهان به کار برده، نگارنده نیز با دلایل لغوی، ولی به گونه ای دیگر، برای تأیید شکل بیرونی کیهان که به وسیله آیه 104 سوره انبیاء به آن دست یافته ام، به کار برده ام.

به نظر میرسد که این آیه ذووجهتین باشد و این یکی از ویژگیهای قرآن کریم است که اعجازهای خود را با آیه های سه واژه ای که کاربردهای متفاوتی هم دارند و همه آنها درست هستند، برمیگزیند. شاید به قول خود قرآن، به زبان عربی مبین بودن قرآن هم در این زمینه مؤثر است.

 سوم مرداد نودوپنج - احمد شمّاع زاده

به قلم: عبد الدائم الكحيل

 
آیا تا به حال به شکل جهانی که در آن زندگی میکنیم فکر کرده اید؟ بعد از اینکه کشف شد که کهکشان ما تنها کهکشان موجود در جهان خلقت نیست, دانشمندان کهکشانهای زیادی را یافتند که در امتداد خطوطی به صف کشیده شده اند که مانند رشته های یک بافت هستند.....

بحث خود را با یک سوال آغاز می کنیم؛ صحابه پیامبر و تابعین آنها چه برداشتی از آیه" وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ "(ذاریات/7) داشته اند؟ و مفسران پیشین چگونه دیدگاه گذشتگان صالح را برای ما نقل کرده اند؟
امام قرطبی در تفسیر واژه (حبک)می نویسد: "ابن عباس و قتاده و مجاهد گفته اند: حبک یعنی آفرینش درست و منظم"و عکرمه هم همین را گفته و اضافه کرده است که: آیا بافندگان لباس را ندیده ای هنگامی که لباس را به خوبی می بافند گفته می شود: حبک الثوب یعنی لباس را به خوبی بافت. ابن الأعرابی(از علمای بزرگ علم لغت) می گوید: هر چیزی را که به خوبی و با استحکام کافی انجام دادی در زبان عربی گفته می شود :أحکبتَه.[2]
ابن كثير در تفسیر این آیه می نویسد: "حسن بن حسن بصری گفته است که: السماء ذات الحبک یعنی آسمان به واسطه ستاره ها بافته شده است.[3]و زمخشری در تفسیرش گفته است که: الحبک یعنی راه ها و شیارها؛ مانند راه ها و شیارهایی که بر اثر وزش باد در رمل ایجاد می شود؛ و همچنین است حبک موها که به معنای آثار چین و شکن مو می باشد. و هنگامی که یک بافنده چیزی را به خوبی می بافد گفته می شود: ما أحسن حبکه یعنی چقدر خوب آن را بافت"[4] بر طبق این تفاسیر, آیه شریفه اشاره به نوعی بافت و محکم کردن آن دارد که بر طبق قول حسن, رشته های این بافت ستاره ها هستند.
و اما دیدگاه علمای علم لغت نسبت به واژه (حُبُک) چیست و چه درکی از آن دارند؟ ابن منظور صاحب معجم لسان العرب می نویسد: "ابو اسحاق می گوید: اهل لغت می گویند که السماء ذات الحبک یعنی آسمان دارای راه های زیبا[5]. اما در معجم قاموس المحیط چنین آمده است که: الحَبک به معنای محکم کردن و نیکو کردن اثر بافت در لباس است[6]. در معجم الوسیط که انجمن لغت زبان عربی به تازگی آن را تالیف کرده است آمده است که: حَبَک الشیء حبکا احکمه یعنی چیزی را محکم بافت و گفته می شود که حبک الثوب: به نیکویی آن را بافت و حبک الحبل یعنی آن را به محکمی در هم تابید؛ و حبک العقدة یعنی گره آن را محکمتر کرد."[7]
این بدین معناست که دانشمندان علم لغت معنای کلمه "حبک" را با بافتن لباس و به خوبی و محکم بافتن آن مرتبط می دانند و موارد استعمال این واژه را در جایی می دانند که رشته هایی محکم به هم بافته شود و با گره هایی مستحکم با یکدیگر اتصال یابد.
سوالی که اینجا می توان مطرح کرد این است که, آیا در اکتشافات اخیر دانشمندان درباره وجود نوعی بافت کیهانی می توان چیزی یافت؟ اکنون مناسب است که درباره تازه ترین کشف نجومی که درباره ساختمان کیهانی و شکل آن است و مطابقت خیره کننده آن با آیات قرآن بپردازیم.
دانشمندان یافته اند که کهکشانهای زیادی در جهان خلقت وجود دارد که تعداد آنها را صدها میلیارد تخمین زده اند که در هر کهکشان هم میلیاردها ستاره وجود دارد. آنها به دنبال یافتن این پرسش بودند که, زمانی که از خارج به آن نگاه شود شکل جهان خلقت چگونه است؟ و کهکشانها و گازها و غبارهای کیهانی چگونه در فواصل بین ستارگان توزیع شده اند؟ و آیا توزیع آنها در کیهان چینش و نظم خاصی دارد؟
برای یافتن این پرسشها باید به تصویری که سوپر کامپوتر (ابر کامپیوتر ویژه) از جهان خلقت ارائه داد متوسل شد. دانشنمدان به این منظور معلومات لازم نجومی را به ابر کامپیوتر ویژه دادند تا در نهایت ببینند که دقیقا کهکشانها چگونه در کیهان منتشر شده اند.
 سوپر کامپیوتر چیست؟
 به منظور اینکه پی ببریم که کشف شکل جهان تا چه حد پیچیده و دشوار بوده است مناسب است قدری با سوپر کامپیوتر و بعضی ویژگیهای منحصر به فرد آن شویم. در سال 2000 شرکتهای رایانه ای, به منظور عملیات همانندسازی اقدام به پیشرفته تر کردن ابر رایانه کردند تا جایی که سرعت این نوع رایانه به بیش از 12 تریلیون عملیات محاسبه در یک ثانیه رسید. وزن این نوع رایانه بیش از 100 هزار کیلو گرم است و 1.2 مگا ولت برق مصرف می کند. حجم آن برابر با یک ورزشگاه تنیس است؛ حافظه این ابر رایانه 6 ملیون بایت است.
 
این قسمتی از یک ابر رایانه است.مدیر شرکت I.B.M. که این رایانه را ساخته می گوید: عملیاتی که این ابر رایانه در یک ثانیه انجام می دهد  اگر انسان بخواهد طبق وسایل عادی محاسبه آن را محاسبه کند 10 ملیون سال طول می کشد. به راستی که اگر این رایانه نبود دانشمندان موفق به کشیدن تصویر جهان خلقت نمی شدند.
 بزرگترین عملیات رایانه ای در طول تاریخ
 تعدادی از دانشمندان کشورهای انگلیس و آلمان و کانادا و آمریکا به تازگی بزرگترین عملیات رایانه ای را به منظور دستیابی به تصویری کوچک از جهان خلقت انجام دادند که بدین منظور هزاران ملیون اطلاعات درباره 20 ملیون کهکشان به سوپر کامپیوتر داده شد و با وجود سرعت فراوان سوپر کامپوتر 28 روز طول کشید تا سوپر کامپوتر موفق به ارائه تصویری کوچک از جهان خلقت شد.
معلومات داده شده پیرامون: انبساط کیهان, مسیر ستارگان, ترکیبهای کهکشانی, ماده تاریک و گازها و غبارهای کیهانی به منظور شبیه سازی کیهان در روند انبساط خود و مشخص کردن مسیر کهکشانها و ستارگان بود.پروفسور CarlosFrenk از دانشگاه درهام انگلیس و مدیر طرح در این رابطه می گوید [17]: این بزرگترین کاری بوده است که تا کنون انجم داده ایم و شاید هم بزرگترین محاسبه فیزیکی انجام شده باشد. ما برای اولین بار موفق شده ایم که یک نسخه شبیه سازی شده از جهان هستی را داشته باشیم. آن هم نسخه ای برابر با اصل که کاملا شبیه جهان هستی است و به همین خاطر  می توانیم تجارب اولیه خود را در هستی داشته باشیم.
این تصریح یک دانشمند و کاشف بزرگ است به اینکه دانشمندان برای اولین بار در طول تاریخ توانسته اند به شکل واقعی جهان خلقت و نحوه ی توزیع کهکشانها دست یابند. تصویری که سوپر کامپیوتر از جهان خلقت ارائه داده بود مانند بافته های یک عنکبوت یا همان خانه عنکبوت است و به همین علت هم دانشمندان نام این پدیده را "بافت کیهانی" نهاده اند [10]. هر یک از رشته های این بافت از هزاران کهکشان آن هم به صورت کاملا محکم تشکیل شده است. بنابراین می توان گفت که کیهان به صورت کاملا محکم از کهکشانها بافته شده است.
 
اگر به آسمان نگاه می کنیم تعداد زیادی از کهکشانها را می بینیم, این کهکشانها به طور نامنظم و تصادفی کنار یکدیگر قرار نگرفته اند بلکه بین آنها نیرویی شدید برقرار است که آنها را به صورت محکم به یکدیگر ارتباط می دهد.
اصطلاح "بافت کیهانی" اصطلاحی جدید است که دانشمندان برای تعبیر از نوع ساختار کیهان آن را به کار می برند زیرا که آنها به این نتیجه رسیده اند که کهکشانها در امتداد رشته هایی باریک قرار گرفته است. هنگامی به رشته های کیهانی ساخته شده از کهکشانها می نگریم آن ها را نسبت به اندازه کل جهان خلقت رشته هایی بسیار باریک می یابیم. زمانی که پیمودن یک ستاره در فضا هشت ثانیه نوری طول می کشد طبیعتا پیمودن مسافت یک رشته از بافت کیهانی چندیدن میلیارد سال نوری طول خواهد کشید.
 
در این تصویر بافت کیهانی را مشاهده می کنید؛ هر رشته از این بافت شامل هزاران کهکشان است و پیمودن آن ملیاردها سال نوری طول می کشد. پاک و منزه است خدایی که این بافت را آفریده و به آن سوگند یاد کرده است. اگر یک رشته ی کیهانی را به حدی کوچک کنیم که قطر آن یک میلیمتر باشد آنگاه طول این خط کیهانی چندین صد متر خواهد شد!! ملاحظه می کنید که رشته های کیهانی چقدر باریک و طولانی اند ولی در عین حال بسیار محکم اند و به واسطه نیروهای عظیم کیهانی به یکدیگر متصل شده اند. آیا این حقیقت, گویای عظمت و اتقان صنع این پدیده نیست؟ اینجا است که می فهمیم چرا خداوند به این بافت کیهانی سوگند یاد کرده است. منبع: آزمایشگاه ماکس پلانگ در آلمان
دانشمندان غربی از تعابیر قرآنی استفاده می کنند
امروزه دانشمندان درباره وجود چنین بافتی در کیهان تردید ندارند و تحقیقات خود را درباره نحوه ی بافتن رشته های طویل کیهانی آغاز کرده اند. خیلی عجیب است که دانشمندان نجوم دقیقا همان تعابیر قرآنی را در کشفیات خود به کار می برند. اخیرا تعدادی از برجسته ترین دانشمندان نجوم بحثی را مطرح کرده اند پیرامون چگونگی تشکیل بافت کیهانی از رشته های تشکیل شده از کهکشانها. آنها در تبیین یافته های خود از واژه weave استفاده می کنند که به معنای "حبک" است[18] به راستی دانشمندان نجوم بعد از تحقیقات علمی فراوان در بیان یافته های علمی خود واژه هایی را به کار می برند که قرآن در همان مورد دقیقا همان واژه ها را به کار برده است. به راستی این حقیقت چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این بدین معناست که آنها هر قدر هم که اهل اکتشاف و تحقیق پیرامون پدیده های جهان خلقت باشند سرانجام باید به کتاب الهی رجوع کنند زیرا همان خدایی که جهان خلقت را آفریده است نازل کننده قرآن هم هست و در آن درباره مخلوقات خود سخن گفته است.
 
در تصویر سمت راست بافت کیهانی را مشاهده می کنید و در تصویر سمت چپ بافت عصبی. ملاحظه میکنید که شکل جهان خلقت چقدر شبیه یک بافت است.
وجود رشته های بافت کیهانی از منظر دانشمندان قطعی است
برخی افراد اعجازهای علمی قرآن را انکار میکنند، به بهانه اینکه دستاورد علوم تجربی بیش از پاره ای فرضیات نیست که با تغییر در معرفت بشری تغییر میکند اما قرآن همواره ثابت است و تغییر پذیر نیست, به همین جهت این افراد با تفسیر قرآن به واسطه فرضیات متغیری که گاه اشتباه هستند مخالف می کنند. پرسشی که مناسب است اینجا مطرح شود این است که آیا این احتمال وجود دارد که دانشمندان در آینده کشفیاتی معارض با کشفیات امروز خود داشته باشند؟ جواب این است که حقایق علمی دو گونه است گونه اول مانند وجود کهکشانها و خورشید و ماه و کروی بودن زمین و ... که انسانها تردیدی درباره آنها ندارند چرا که آنها را میبینند و لمس میکنند. گونه دوم مانند کیفیت آغاز و پایان جهان و عمر جهان و ... که دانشمندان هنوز نتوانسته اند نظریات قطعی درباره آنها ابراز کنند.
از مسائل غیر قابل تردید این است که کهکشانها در جهان خلقت بر طبق یک نظام محکم و ساختاری بافتگونه قرار گرفته اند و همه دانشمندان به این حقیقت اذعان دارند و در میان آنها کسی که مخالف این سخن باشد, یافت نمیشود. چه بسا کشفیات آینده خبر از جزئیات بیشتری از بافت کیهانی دهد ولی به هیچ وجه نمیتوان گفت که جهان خلقت بدون وجود یک نظام منظم و به طور تصادفی تشکیل شده است؛ چرا که اگر اینگونه بود جهان آفرینش دوامی نمییافت و رو به زوال و نیستی میرفت.
با توجه به اینکه این حقیقت علمی کاملاً با نص قرآن مطابق است امکان اینکه در آینده, حقیقتی معارض با آن کشف شود، وجود ندارد؛ بلکه میتوان گفت که علم جزئیات بیشتر و دقیقتری درباره بافت جهان به ما ارائه خواهد داد. بنابراین همانطور که میبینیم زمین کروی است دانشمندان هم رشته های تشکیل شده از کهکشانها را که مانند یک بافت و به صورت محکم به یکدیگر متصل شده اند را مشاهده میکنند و امکان ندارند که این حقایق علمی یک سری وهمیات باشد.
دانشمندان مسیرها و پل ها و راه های ارتباطی کیهانی را که رشته های کهکشانی را به صورت محکم به یکدیگر اتصال می دهند می بینند. از جمله این دانشمندان دکتر" بول میلر" اذعان دارد که ستار هایی وجود دارند که در مسیرهای خود سیر می کنند و به یکدیگر می رسند و تجمع می یابند و یک کهکشان را تشکیل می دهند همچنین او از رشته های filaments و گره های nodes و بافت یا شبکه web سخن می گوید؛ آیا واژه (الحُبُک) که در قرآن به کار رفته شده شامل تمام این معانی نیست؟
بول میلر که از بزرگترین دانشمندان علم نجوم است و بر وجود "بافت کیهانی" صحه میگذارد[15] می گوید: "ما تقریبا و برای اولین بار رشته های کیهانی کوچک را در هستی مشاهده می کنیم". اگر دقت کنید متوجه می شوید که این دانشمند سخن از "مشاهده" رشته های بافت کیهان می کند و اذعان دارد که این برای اولین بار است که بشر رشته های بافت کیهانی را دیده است.
نتیجه گیری و وجوه اعجاز
از زیبایی ها و عظمت اعجاز این آیه شریفه این است که با گذشت قرنها هیچ تناقضی در فهم آن وجود ندارد آنچه عربهای آن زمان در ابتدای نزول آیه می فهمیدند این است که آسمانی که خداوند در این آیه به آن سوگند یاد کرده, دارای یک بافت محکم است و با اینکه آن را نمی دیدند اما به آن ایمان داشتند. بنابراین هیچ مشکلی در فهم آیه برای اجداد ما وجود نداشته است. آنها همان چیزی را از آیه می فهمیدند که ما امروزه طبق معلومات جدید خود, از آیه می فهمیم و چه بسا کشفیات جدیدتری درباره این بافت انجام شود که قدرت فهم ما از آیه را بیشتر کند. در نتیجه می توان گفت که این یکی دیگر از ابعاد اعجاز علمی قرآن است که ما آن را اعجاز فهم نص قرآن در طی عصرها و نسلها می نامیم.
یک بافت عادی تشکیل شده از رشته ها و تارهایی است که محکم به همدیگر بسته شده است و هم چنین نیروهایی بین این رشته ها وجود دارد که آنها را به همدیگر متصل میکند همچنین بافت کیهانی از رشته های باریکی تشکیل شده است که دانشمندان نام آن را Filaments نهاده اند که ماده تشکیل دهنده رشته های آن کهکشانها هستند که توسط نیروی جاذبه قوی کیهانی بین رشته های کهکشانی ارتباط برقرار شده است. جالب توجه اینکه دانشمندان از وجود گره های knots سخن می گویند که در آن رشته های کهکشانیِ بافت کیهانی با یکدیگر تلاقی می کنند, گره هایی که محل تجمع تعداد زیادی از کهکشانها است. این گره ها در تصویر مانند نقاط پر نور دیده می شوند. به راستی همه این حقایق چه معنایی می تواند داشته باشد؟
این بدین معناست که قرآن در استعمال واژه ها بسیار دقیق است. واژه (الحُبُک) بهترین واژه ای است که می تواند از لحاظ علمی برای تعبیر از بافت کیهانی به کار رود. دانشمندان برای تبیین بافت کیهانی از مجموعه کلمات متفاوتی مانند: بافت, رشته ها, گره, ساختمان محکم و نیروهای عظیم استفاده می کنند ولی قرآن تمام معنای این واژه ها را تنها در یک واژه گنجانده است و آن (الحبک) است, آیا علاوه بر اعجاز علمی آیه نمی توان اعجاز دیگری به عنوان اعجاز ادبی و بیانی برای آیه برشمرد؟
امروزه دانشمندان نجوم سخن از عظمت و اتقان این بافت می گویند و آن را از بزرگترین اکتشافات در علم نجوم می دانند و شاید بدین جهت باشد که خداوند به این بافت سوگند یاد می کند زیرا که خداوند جز به امور عظیم سوگند نمی خورد.
نظر به اینکه دانشمندان اعتراف دارند که این برای اولین بار است که انسانها موفق شده اند ساختار بافتگونه جهان را مشاهده می کنند روشن می شود که پیشینیان ما جز از طریق قرآن چیزی درباره بافت کیهانی نمی دانسته اند بنابراین می توان گفت اولین کسی که از بافت کیهانی سخن گفته است کسی جز نازل کننده ی آن یعنی الله نیست؛ همان کسی که فرموده است: (قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا) [الفرقان: 6]
ترجمه آیه: بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى‏داند او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»
ما در ضمن مقاله خود جواب کسانی که اعجازهای علمی قرآن را دروغ میدانند دادیم, آنها به ما اعتراض می کنند که برداشتهای شما فراتر از مدلول لغوی آیات است و بر طبق معنای ظاهری کلمات قرآن و سخنان مفسران نیست, حال آنکه ما برای اثبات مدعای خود از معجمهای عربی استفاده کردیم که آنها(حَبَک)را به معنای به نیکویی بافتن میدانند؛ همچنین اقوال مفسران را نقل کردیم که آنها هم در تفسیر آیه از یک بافت محکم سخن میگفتند.
دیدیم که دانشمندان قرن بیست و یکم تصاویری را ارائه می دهند که بیانگر وجود یک بافت محکم کیهانی است و از رشته های این بافت و طریقه بافتن این رشته ها سخن می گویند. آیا همه اینها گویای مطابقت کامل قرآن با کشفیات قطعی بشری نیست؟
 خاتمه
 آری معجزه وسیله ای برای ثبات یقین و ارتقای ایمان. خصوصا در عصر حاضر نیاز شدیدی به معجزات خیره کننده ای که ما را در راه حق پایدار کند و دلبستگی ما را به قرآن بیفزاید احساس می شود. اگر از آن دسته از دانشمندانی که بافت کیهانی را کشف کرده اند و به خاطر یافتن تصویری از جهان میلیاردها دلار صرف کرده اند بپرسیم که: نظرتان چیست که آنچه شما در قرن بیست و یکم کشف کرده اید, در کتابی که متعلق به قرن هفتم میلادی است و الآن هم موجود است, عینا ذکر شده است.
بی تردید آنها خواهند گفت: "چنین چیزی ناممکن است زیرا پیشگویی از وجود بافت کیهانی نیازمند تلسکوپها و رصدخانه هایی در اقصی نقاط زمین است. علاوه بر این هزاران پژوهشگر باید مشغول به کار شوند تا هزاران نقشه کهکشانها را به همراه مکان و طیف نوری آنها رسم کنند, ولی چنین چیزی تنها در اواخر قرن بیستم قابل دسترسی است و چگونه یک انسان می تواند خبر از این حقایق علمی دهد؟"
ما در پاسخ این دانشمندان میگوییم آنچه که میگویید در صورتی صحیح است که قرآن ساخته و پرداخته یک بشر باشد اما آورنده قرآن, پروردگار بشر است نه بشر. با این حال آیا قلبهای شما در برابر این دلیل علمی و حقانیت اسلام خاشع میشود؟ در انتها امیدورایم که خداوند در این بحث خیر و بهره قراردهد و آن را وسیله ای برای برانگیختن همتها برای بررسی بیشتر عجایب پایان ناپذیر قرآن کریم قرار دهد.
 به قلم: عبد الدائم الكحيل

منابع:
[1] قرآن کریم

 [2] تفسير الإمام القرطبي، ، دار ابن خلدون، 1996.

 [3] تفسير القرآن العظيم للإمام ابن كثير، دار المعرفة، بيروت 2004.

 [4] تفسير الكشاف للزمخشري، دار الكتب العلمية، ط3 ، 2003.

 [5] معجم لسان العرب لابن منظور الأفريقي المصري، دار صادر، بيروت الطبعة الأولى الجزء الرابع صفحة 19 حرف الحاء.

 [6] معجم القاموس المحيط للفيروز آبادي، ص 259، دارالمعرفة 2005.
  [7] المعجم الوسيط، مجمع اللغة العربية، ص 153 دار الدعوة، استنبول 1989.
  [8] Gemini, Subaru & Keck, Discover large-scale funneling of matter onto a massive distant galaxy cluster, www.gemini.edu, 30 June 2004.
  [9] The Age of the Universe, Dark Matter, and Structure Formation, Colloquium on the Age of the Universe St, National Academies Press, 1998.
 [10] N Katherine Hayles, Cosmic Web, Cornell University Press, 1984.
  [11] Robert A. Simcoe, The Cosmic Web, Americanscientist, Volume: 92 Number: 1 Page: 30, 1.30. 2004.
 [12] Maggie McKee, Washington DC, Mini-galaxies may reveal dark matter stream, New Scientist, 12 January 2006.
  [13] Our own Galaxy - the Milky Way, University of Cambridge, www.cam.ac.uk.
 [14] BBC News Onlin, Supercomputer to simulate bomb tests, news.bbc.co.uk, 30 June, 2000.
  [15] Palle Møller, Johan Fynbo, Bjarne Thomsen,  A Glimpse of the Very Early Universal Web, European Southern Observatory, 18 May 2001.
 [16] Tim Radford, A duplicate universe, trapped in a computer, www.guardian.co.uk, June 2, 2005

نقل شده از پایگاه معجزات علمی در قرآن و حدیث با ویرایشی مختصر

برگی از تاریخ افسانه انقلاب اسلامی

هشدار منتظری در مورد 'آینده کشور'؛ آینده‌ای که امروز است



بخش قابل توجهی از مطالب مطرح شده در جلسه ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ آیت الله منتظری با اعضای کمیته اعدام های آن سال پیشتر در کتاب خاطرات و مصاحبه های آقای منتظری مطرح شده بود و ناظران از آن مطلع بودند، با این حال انتشار فایل صوتی این جلسه، نکات تازه ای را روشن کرده است.
آقای منتظری که در آن زمان جانشین آیت الله خمینی، رهبر وقت ایران بود، پس از مطلع شدن از اعدام گسترده اعضا و هواداران زندانی سازمان مجاهدین خلق ایران به حکم آقای خمینی، دو نامه اعتراضی به او نوشت و سپس حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) را احضار کرد و به آنها در مورد قضاوت تاریخ در مورد این اعدام ها و خلاف شرع بودن عملکردشان هشدار داد. 
در فایل صوتی تازه منتشر شده، صدای آقای منتظری شنیده می شود که خطاب به اعضای کمیته اعدام ها می گوید: "بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می کند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می نویسند".
او در این جلسه به صراحت در مورد "آبروی اسلام و انقلاب و آینده کشور و قضاوتی که تاریخ در مورد ما می کند" هشدار می دهد و می گوید: "می خواهم ۵۰ سال دیگر برای آقای خمینی قضاوت نکنند و بگویند آقای خمینی یک چهره خونریز، سفاک و فتاک بود".

آینده ای که امروز است

آیت الله منتظری در اواخر آذرماه سال ۱۳۸۸ و در میان اعتراض های انتخاباتی در حالی درگذشت که به عنوان "پدر معنوی" جنبش اعتراضی پس از انتخابات شناخته می شد و به شدت نسبت به برخورد حکومت با این جنبش معترض بود.
با گذشت ۲۸ سال از جلسه ۲۴ مرداد ۶۷، مقایسه جنبه هایی از رفتار امروز حکومت با مخالفانش روشن می کند که "آینده کشور" که آقای منتظری نگرانش بود چگونه شکل گرفته است.
تازه ترین نمونه قابل مطالعه، اعدام ۲۰ محکوم سنی مذهب به اتهام عضویت در یک گروه "تکفیری" و "محاربه" است که در روزهای اخیر اعتراضاتی را برانگیخته.
گفته می شود که بسیاری از این متهمان تحت فشار و زیر بازجویی اعترافاتی کرده بودند، اما بعدا بارها و بارها گفتند که هیچ فعالیت مسلحانه ای نداشته اند و عضو گروه مورد نظر نبوده اند.
مقایسه اعدام این افراد با اعدام های سال ۱۳۶۷ از جهات زیادی قیاس مع الفارق است، اما از این جنبه قابل توجه است که یکی از اعضای کمیته اعدام های ۱۳۶۷ در جلسه با آقای منتظری ادعا می کند که به زندانیان اصرار می کردند که فقط بگویند "سر موضع" نیستند و اگر چنین می گفتند، اعدام نمی شدند. اما مقامات قضایی امروز ایران ظاهرا به انکارهای مکرر اعدام شدگان اخیر توجهی نکرده اند.
یکی از وکلای اعدام شدگان اخیر می گوید که حکم آنها حتی با نص صریح قانون مجازات اسلامی مغایرت آشکار دارد.
از مخاطبان هشدار آقای منتظری در جلسه ۲۴ مرداد ۶۷، حسینعلی نیری هنوز در دستگاه قضایی ایران سمت های مهمی دارد. ابراهیم رئیسی به تولیت "آستان قدس رضوی" منصوب شده و عده ای از ناظران برای او بخت جانشینی آیت الله خامنه‌ای قائلند و مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری است.

آقای خامنه ای


Image copyright
Image caption احمد خمینی و علی خامنه ای
در مورد نظر آیت الله خامنه ای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی و رئیس جمهور وقت ایران در مورد اعدام های سال ۶۷ چند نقل قول منتشر شده است.
در خاطرات آیت الله منتظری آمده است که پس از اعدام اعضا و هواداران زندانی مجاهدین خلق، آیت الله خمینی فرمان دیگری در مورد اعدام زندانیان "غیرمذهبی و کمونیست" صادر کرده بود که نسخه ای از آن به دست آقای خامنه ای رسید. آقای منتظری می گوید: "ایشان آمد قم پیش من با عصبانیت گفت: «از امام یک چنین نامه ای گرفته اند و می‎خواهند اینها را تندتند اعدام کنند»، گفتم: «چطور شما الان برای کمونیستها به این فکر افتاده اید؟ چرا راجع به نامه ایشان در رابطه با اعدام منافقین چیزی نگفتید؟» گفتند: «مگر امام برای مذهبیها هم چیزی نوشته ؟!» گفتم: «پس شما کجای قضیه هستید، دو روز بعد از نوشته شدن آن نامه به دست من رسید و این همه مسائل گذشته است، شما که رئیس جمهور این مملکت هستید چطور خبر ندارید؟!» حالا من نمی دانم ایشان آیا واقعا خبر نداشت یا پیش من این صحبتها را می‎کرد".
از میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت هم نقل شده است که "در جلسه‌ای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنه‌ای در همان جلسه ابراز کردند که «این اعدام‌ها مثل قیری است که بر سر نظام می‌ریزد و همه را سیاه می‌کند». این موضع ایشان بود. حالا درست است که الان ایشان مخالف بنده هستند و در دو موضع متفاوت قرار داریم ولی دلیل نمی‌شود که بخواهم دروغ بگویم و حقیقت تاریخی را برای استفاه و نفع شخصی وارونه کنم تا چهره مخالف خود را سیاه جلوه بدهم. واقعیت این است که ایشان هم مخالف بود. اگر این جلسه نبود شاید ابعاد واقعه از این هم وحشت‌ناک‌تر می‌شد."
البته آقای خامنه ای چند ماه بعد، یعنی در ۱۶ آذرماه ۶۷ به روزنامه رسالت گفت: "مگر ما مجازات اعدام را لغو کردیم؟ نه! ما در جمهوری اسلامی مجازات اعدام را داریم برای کسانی که مستحق اعدامند... این آدمی که توی زندان، از داخل زندان با حرکات منافقین که حمله مسلحانه کردند به داخل مرزهای جمهوری اسلامی... ارتباط دارد، او را به نظر شما باید برایش نقل و نبات ببرند؟ اگر ارتباطش با آن دستگاه مشخص شده، باید چه کارش کرد؟ او محکوم به اعدام است و اعدامش هم می‌کنیم. با این مسئله شوخی که نمی‌کنیم."
البته اشارات آیت الله منتظری در فایل تازه منتشر شده نشان می دهد که تناقض میان عقیده واقعی مسئولان حکومتی با موضع گیری رسمی و علنی آنها در جمهوری اسلامی امر متداولی بوده است؛ مثلا آنجا که می گوید آقای موسوی اردبیلی، عالی ترین مسئول وقت دستگاه قضایی، مخالف اعدام هاست، اما این مخالفت را حتی به آیت الله خمینی به درستی اطلاع نمی دهد و در سخنان علنی هم به جو خشونت طلبی دامن می زند.

Image copyright
Image caption میرحسین موسوی و آیت الله منتظری
حتی یکی از اعضای کمیته اعدام ها در جلسه با آقای منتظری می گوید که اعضای این کمیته چون "عرضه" نداشتند جلوی حکم را بگیرند، تلاش کرده اند که جلوی "زیاده روی و تندروی" را بگیرند، یعنی حتی اعضای کمیته هم حاضر نیستند در مقابل آقای منتظری از حکم آیت الله خمینی دفاع کنند.
آیت الله خامنه ای اکنون رهبر جمهوری اسلامی است و دستگاه قضایی زیر نظر او اداره می شود. او همچنین بر فعالیت های سپاه پاسداران (از جمله سازمان اطلاعات سپاه) نظارت عالیه دارد و وزیران اطلاعات هم تنها با موافقت شخص او منصوب یا برکنار می شوند (این باور عمومی را ماجرای تلاش ناموفق محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران برای تغییر وزیر اطلاعات ثابت کرد).
علاوه بر اینها، تغییرات بنیادینی که در دنیای ارتباطات و رسانه ها رخ داده، پنهانکاری هایی مانند آنچه در سال ۱۳۶۷ رخ داد را غیرممکن کرده است و امروز دیگر هیچ مسئولی نمی تواند از آنچه در زندان ها و دستگاه قضایی می گذرد ابراز بی اطلاعی کند.
اگر هشدار سال های گذشته آیت الله منتظری و بعضی دیگر از چهره های سیاسی جدی گرفته می شد، آیا وضعیت دستگاه قضایی ایران به گونه ای پیش می رفت که یکی از رئیسان قوه قضائیه (محمود هاشمی شاهرودی) در مقطعی آن را "ویرانه" بخواند؟ آیا آنچه آیت الله خامنه ای از آن تحت عنوان "هتک آبروی نظام" در جریان اعتراضات انتخاباتی سال ۸۸ یاد می کند، در عمل ناشی از فعالیت معترضان بود یا نحوه برخورد با آنها؟

Monday, August 8, 2016

برگی از تاریخ ولایت فقیه به نقل از رضوی فقیه

یک اشاره:
روزی پس از تمام شدن نماز جمعه با اهل تسنن در یک کشور اروپایی و هنگام بازگشت با اتوبوس یکی از جوانان اهل تسنن وقتی که دانست من ایرانی هستم پرسید که من شنیده ام که سنیها را در ایران میکشند. من گفتم این طور که شما میگویی چنین نیست. در ایران هرکس که مخالف حکومت باشد و عیان و آشکار انتقاد کرند زندانی میکنند و برخی را هم میکشند، تفاوتی نمیکند که سنی باشد یا شیعه. شما از سنیها دفاع میکنی و حال آنکه بیشتر کشته شدگان شیعه دوازده امامی هم هستند. حکومت مخالفین را میکشد کاری ندارد که سنی باشند یا شیعه و چون نسبت شیعیان در ایران خیلی بیش از سنیهاست، پس شیعیان بیشتر کشته میشوند. شمّاع زاده

یک پرسش، یک پاسخ و یک شاهد:
می پرسند: مگر کسی را به جرم سنی بودن اعدام می کنند؟ می گویم: وقتی یک روحانی شیعه را به جرم برداشت خاصی از "توحید" اعدام می کنند؛ چرا که نه؟! شاهد این ادعا عالم فقید و منصف و فرهیخته زنده یاد استاد احمد قابل است. این هم سند، در نامه معروف سال 84 ایشان به مقام رهبری:
" در هنگامه‌ «محاکمه و اعدام دوست و همراه و همفکر سابق شما ، مرحوم شیخ حبیب‌‌الله آشوری ، به اتهام ارتداد» ... سکوت کردید و شاهد جان باختن فردی شدید که به جرم انتشار کتاب « توحید » و اصرار و شهادت آقایان ؛ شیخ ابوالقاسم خزعلی (عضو سابق شورای نگهبان) و شیخ محمد تقی مصباح یزدی ، مبنی بر کفر آمیز بودن مطالب و مرتد بودن نویسنده‌ی آن کتاب ، اعدام شد.
وجدان شما بهتر از هرکسی گواهی می‌دهد که در جلسات متعدد و تلاش‌‌های مکرر و نا موفق دوستان مشهدی و خراسانی برای آشتی دادن شما با مرحوم آشوری (پیش از پیروزی انقلاب)، سخن اصلی شما این بود که « مطالب کتاب توحید ، از من است که این آقا به نام خودش چاپ کرده است ». شگفت انگیز نیست که از دو نفر با یک دیدگاه ، یکی اعدام شود و دیگری تکریم؟!! یکی شایسته‌ی « گور » باشد و دیگری شایسته‌ی « رهبری نظام اسلامی ».
البته از دهها نفری که از چند و چون این ماجرا باخبر‌‌اند ، هنوز تعداد بسیاری زنده‌‌اند و هنوز وجدان بیدارشان این حقیقت را گواهی می‌دهد.
کاش این شهادت را در دادگاه مرحوم آشوری و نزد دوستان خود (آقایان خزعلی و مصباح) نیز می‌دادید تا یک روحانی زاهد و فقیر و معتقد به خدا و رسول(ولی مخالف شما) مظلومانه کشته نمی‌شد و همسر و فرزندانش بی‌سرپرست و یتیم نمی‌شدند.
البته کم نیستند کسانی که سخنان پر شور شما در مسجد امام حسن (ع) را در مشهد و قبل از انقلاب را به یاد دارند که پس از قرائت آیه‌ی ؛ « و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض ، و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین » با صدای بلند ، فرمودید: « ماتریالیسم تاریخی ، آقا ، ماتریالیسم تاریخی »!!!

جناب آقای خامنه‌ای ، این رویکردهای نظری متفاوت با آنچه اکنون به آن رسیده‌اید ، حق شماست. ولی آیا اگر از اعدام مرحوم آشوری جلوگیری می‌کردید ( با فرض اینکه تصورات او خطا بوده باشد ) آیا امکان منطقی تغییر رأی و رسیدن به حقیقت برای او وجود نداشت؟! چرا باید شما این فرصت را داشته باشید ولی دیگری از این فرصت محروم بماند؟ آیا از نظر شما ، مرحوم آشوری مستحق اعدام بود؟!!

آیا این خون به ناحق ریخته شده و خون صدها بی‌گناه دیگر در اعدام‌‌های سیاسی و امنیتی دادگاه‌‌های انقلاب در سال‌‌های ٦٠ تا ٦٨ ، سرنوشت خطیر امروز را رقم نزده است؟"

غزلی از مولانا: ای گلبن خندان من

غزلی از مولانا

 آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من

زین سو بگردان یک نظر بر کوی ما کن رهگذر
برجوش اندر نیشکر ای چشمه حیوان من

خواهم که شب تاری شود پنهان بیایم پیش تو
از روی تو روشن شود شب پیش رهبانان من

عشق تو را من کیستم از اشک خون ساقیستم
سغراق می چشمان من عصار می مژگان من

ز اشکم شرابت آورم وز دل کبابت آورم
این است ترّوخشک من، پیدا بود امکان من

دریای چشمم یک نفس خالی مباد از گوهرت
خالی مبادا یک زمان لعل خوشت از کان من

با این همه کو قند تو کو عهد و کو سوگند تو
چون بوریا بر میشکن ای یار خوش پیمان من

نک چشم من تر میزند نک روی من زر میزند
تا بر عقیقت برزند یک زرّ ز زرّافشان من

بنوشته خطّی بر رخت حق جدّدوا ایمانکم
زان چهره و خط خوشت هر دم فزون ایمان من

در سر به چشمم چشم تو گوید به وقت خشم تو
پنهان حدیثی کو شود از آتش پنهان من

گوید قوی کن دل مرم از خشم و ناز آن صنم
اول قدح دردی بخور وانگه ببین پایان من

بر هر گلی خاری بود بر گنج هم ماری بود
شیرین مراد تو بود تلخی و صبرت آن من

گفتم چو خواهی رنج من آن رنج باشد گنج من
من بوهریره آمدم رنج و غمت انبان من

پس دست در انبان کنم خواهنده را سلطان کنم
مر بدر را بدره دهم چون بدر شد مهمان من

هر چه دلم خواهد ز خور ز انبان برآرم بی‌خطر
تا سرخ گردد روی من سرسبز گردد خوان من

گفتا نکو رفت این سخن هشدار و انبان گم مکن
نیکو کلیدی یافتی ای معتمد دربان من

الصبر مفتاح الفرج الصبر معراج الدرج
الصیر تریاق الحرج ای ترک تازی خوان من

بس کن ز لاحول ای پسر چون دیو میغرد بتر
بس کردم از لاحول و شد لاحول گو شیطان من

Thursday, August 4, 2016

کو حیدری که نو کند آیین عدل و داد؟

ای داد ازین بیداد
فریاد ازین بیداد
کو رستمی تا سربرد زین دیو استبداد؟
کو حیدری که نو کند آیین عدل و داد؟
سعید رضوی فقیه
کسی که داغ ندیده نمی تواند عواطف دل داغدار را بفهمد. کسی که در باغچه دلش مهر سرو روان نپرورانده نمی تواند بهت و حیرت و اندوه ناشی از برافتادن آنها را به تبر جور و جفا اندازه بگیرد.
شهرام احمدی را همراه با شماری بسیار از همبندیانش به مسلخ بردند و در پیشگاه خشم افسارگسیخته دژخیمان قربانی کردند اما من هنوز از خود می پرسم چرا؟ و مگر اینهمه خون به ناحق ریخته بسنده نبود تا آتش این خشم بی مهار فروکش کند و لهیبش به سردی گراید. خانواده شهرام احمدی همین چند سال پیش سهمیه خویش را برای سیر کردن مارهای سیری ناپذیر پرداخته بود. حالا در این وانفسا اعدام شهرام چرا؟ این جوانان چه کرده بودند که سر به دار سپردند؟ چون سنی مذهب بودند؟ سلفی بودند؟ مگر ما حق داریم کسی را به جرم سلفی بودن یا مسیحی و بهایی و مارکسیست بودن اعدام کنیم؟ مگر سعودی ها حق داشتند شیخ نمر را عدام کنند و مگر داعشیها حق داشتند شیعیان غالی و یزیدیان را اعدام کنند؟ مگر کلیسای کاتولیک حق داشت یهودیان و بی دینان و پروتستانها را اعدام کند؟ این چه منطق زشت و نامعقول و بی منطقیست؟ این هرچه هست دین و آیین ما نیست. اسلام نیست. حکم قطعی و همیشگی اسلام همانست که در مکه گفت: لکم دینکم و لی دین. آیین شما از آن خودتان و آیین من نیز از آن خودم. این مطلق در بند هیچ قیدی نمی آید و عمومش به هیچ ترفندی تخصیص نمی خورد. آزادی عقیده خداداد است و سنجش درستی و نادرستی باور نیز به احدالناسی جز خدا مربوط نیست حتی به پیامبر که او نیز یادآوری بیش نیست و بر هیچکس سلطه و سیطره ای ندارد و وظیفه اش جز رساندن پیام نیست.
این بدعتها ناشی از امیال منفعت جویانه احبار و رهبان است که دین را سپر دنیای خود کرده اند و گرنه چه کسی باور می کند قاتلان این همه جوان درد دین داشته باشند؟ شهرام سنی بود؟ مگر نه اینکه برادران فلسطینی ما عموما سنی اند. پس شعار وحدت و اخوت اسلامی چه می شود؟ شهرام سلفی بود؟ مگر نه اینکه سید قطب هم که افتخار ترجمه یک مجلد از تفسیر فی ظلالش به رهبر معظم رسیده سلفی بود؟
این چه رسوایی بزرگیست که گریبان ما را گرفته؟ من به پیامبر(ص) و علی (ع) و فاطمه (س) تسلیت می گویم این بدنامی را که برای اسلام و تشیع دست داده است. من به امام صادق (ع) تسلیت می گویم که کلید داران مکتب فقهی حضرتش دل را به دینارهای خزانه دوانقی دخیل بسته اند. اگر نه پس چرا مراجع سکوت کرده اند. چرا یکی تبری نمی جوید از اینهمه جور به نام دین و شریعت؟ چرا روحانیت شیعه در اغما فرو رفته؟ چرا روشنفکران سر به گریبان عافیت فروبرده اعتراض نمیکنند؟ مگر انسان با انسان توفیر دارد و مگر حق حیات از حقوق همه ابنای بشر نیست؟ داماد فلان روشنفکر را احضار و بازجویی می کنند و او خشمگنانه نامه تلخ و گزنده منتشر میکند. اعدام این جوانان دیندار چنان انگیزشی ندارد تا کلمه ای حاکی از تاثر یا تحسر بگوییم؟ فلان بیت شریف و بهمان بیت معظم که به هر مناسبت کوچک و بزرگ اظهار لحیه ای میفرمایند چرا خفه شده اند و دم بر نمی آورند از اینهمه بدعت؟ مگر بنا نبود مارکسیست ها هم در بیان عقیده خود آزاد باشند پس چه شد آن همه وعده های پوشالی و توخالی؟ چرا آقای خاتمی نیم خطی هم در این حادثه خطیر نمی نویسد؟ اصلاح طلبان چرا ساکتند؟ نماینده ای که تریبون مجلس را به روابط عمومی صرافی همسرش بدل می کند و از سهم خود و پدرش در سفره گشوده انقلاب سخن می گوید چرا دفاع نمی کند از حقوق نقض شده موکلان. نان انتساب به محصوران غریب را می خورند و از رنج در حصر ماندگی به تغافل می گذرند. گویی غبار مرگ پاشیده اند بر این شهر.
کاش کسی به آواز بلند می پرسید این شهر چه ام القرایی برای جهان اسلام است که کنیسه و آتشکده و کلیسا دارد اما سنیان در آن یک مسجد ندارند.
سخن بسیار است و مجال اندک. خدایا ببخش که مهار خشم از کف می رود و سخن به بیراهه میکشد. اما چه میتوان گفت وقتی که خون بی گناهان به حکم داوران نادادگر به زمین میچکد به کفاره گناهی که نکرده اند. در این جنایات هیچ ماموری معذور نیست و همه مسئولند. من از آن دست مداهنات یاد ندارم که به غمزه بگویم زندانبان خویش را هم دوست می دارم. زندانبان و بازجو و قاضی دست نشانده و دیگر همدستانشان همه مجرمند و گناهکار و منفور و اگر روزی قانون در این سرزمین چیرگی داشته باشد باید به حکم قانون و در چارچوب عدل و انصاف همه را کیفر داد. چگونه می توان بر صلواتی و امثال او بخشایش کرد و این پلنگ تیز دندان را در این جامعه یله رها کرد؟ چگونه می توان بر دزدیدن نان و صابون و جامه زندانیان مظلوم به بهای فربه شدن زندانبانان بی دین و اخلاق چشم فرو بست و با دژخیمان دزد و تبهکار مغازله کرد؟
همه مجرمان تک به تک باید پاسخگوی خونهایی که ریخته و عمرهایی که در زندان تباه کرده اند باشند بدون حتی یک استثنا النهایه در چارچوب قانون و عدل و انصاف. در غیر این صورت عدالت بی معنا خواهد بود.
پایان سخن اما اینکه شهرام عزیز و دوستانش و بسیاری دیگر که پیش ازین یا سر به دار سپردند یا در زندان جوانی را به پیری تاخت زدند فدیه آزادی عقیده اند. خدایا این قربانیان را بپذیر و به ما نعمت آزادی و برابری و برادری عطا کن که سخت بدان محتاجیم. آمین

أبواب جهنم السبعة واللون الأسود في القرآن الكريم

ماندگارترین آیتم ساعت خوش ۲ - مسابقه هفته قسمت ۱