Monday, August 13, 2012

قرآن و مردسالاری

قرآن و مردسالاری

     الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من اموالهم ... والتی تخافون من نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربوهن ...(نساء: ٣٤)
-        دو آیه پیش از این آیه خداوند میفرماید: ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض الرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن(نساء:٣٢)
-        ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوا فی الدنیا والاخره و لهم عذاب الیم یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون(نور: ٢٣ و٢٤)
این آیه از قرآن کریم فکر بسیاری را به خود مشغول داشته و کسان بسیاری چه مخالفین و چه موافقین قرآن در باره آن سخن گفته و یا مطلب نوشته اند. بسیاری از متدینین با این قصد به این آیه پرداخته اند که خواسته اند به قصد پاسخ به مخالفان قرآن و یا با نیت پیشگیری از خرده گیری اندیشمندان و رایمندان بر اسلام و قرآن آن را توجیه و یا تلطیف کنند. ولی این نوشته کوتاه هدف دیگری را دنبال میکند و حرف دیگری برای گفتن دارد:
        همان گونه که قرآن کریم در کلیت خود "هدی للمتقین" است و سوی دیگر آن این است که غیر متقین از هدایت قرآن بهره مند نمیشوند و حتی ممکن است گمراه نیز بشوند خداوند در بسیاری از آیات ما را برای آزمایش تقوایمان به چالش کشیده است. یکی از مهمترین آیه ها در این زمینه همین آیه است. این آیه از آن آیه هایی است که اگر شخصی ناپرهیزگار باشد ولی ظاهر دینی خود را حفظ کرده باشد میتواند عملکرد نادرست خود را نسبت به همسر خود توجیه کند. اما غافل از اینکه با این آیه دارد در برابر دستگاه پر عظمت الهی آزمون پس میدهد و عمل به آن با توجه به آیاتی که پس از آیه مورد نظر آورده شد(نساء: ٣٢ - نور: ٢٣ و ٢٤) بسیار مشکل است.

ولی خوب است بدانیم خداوند بندگان نیکو و جامعه مسلمین را سرگردان رها نکرده و نمیکند بلکه وسیله ای در اختیار بنده اش قرارمیدهد تا اگر روزی فرارسید که همه درها را بر روی خود بسته دید و نیاز به وسیله ای برای روشن شدن تکیف شرعی خود داشت آن وسیله را در دست داشته باشد. بنابراین او را راهنمایی کرده تا اگر به واسطه اختلافی که در زندگی زناشویی پیداکردید و از نافرمانی همسرانتان ترس داشتید در آغاز آنها را با پند و اندرز و راهنمایی درست به سوی خود بکشانید. اگر باز هم به مخالفت خود ادامه دادند در مرحله دوم به عنوان تنبیه با آنان همبستر نشوید. و اگر باز هم نخواستند سربه راه شوند و همبستری هم برای آنان ارزش چندانی ندارد میتوانید آنها را به شرطها و شروطها بزنید بلکه به خود آیند که این مرحله آخر است و پس از آن دیگر طلاق و جدایی است.
-        اینگونه هدایتهای قرآنی برای این است که خانواده ها به راحتی و فوریت از یکدیگر جدا نشوند چنانکه در غرب چنین است و در کشور خودمان هم دارد چنین میشود. این آیه از قرآن برای دوام خانواده ها و بقای جامعه نازل شده است نه برای ستم بر همسران!!
-        نکته مهم دیگر این است که هنگامی که در تئوری چیزی باشد از نبودنش بهتر است زیرا وجود چنین آیه ای چه بسا از اختلافهای مهمی که منجر به طلاق و جدایی میشده است جلوگیری کرده است که ما از چندوچون آنها در طول تاریخ و در زمان خود آگاهی نداریم و این پیشه روانشانسان اجتماعی و جامعه شناسان است که با پژوهشهای خود این موضوع را روشن کنند.
 حال از نظر عمل به این آیه چند پرسش پیش میآید:
-        در طول تاریخ ١٤٠٠ ساله نزول این آیه چند نفر متدین با استناد به این آیه زنان خود را زده اند؟ پاسخ منفی است و اگر شمار ناچیزی وجود داشته باشد مربوط به همانهایی است که گفتیم مورد آزمایش خداوند واقع شده و نمره منفی گرفته اند.
-        در کشور خودمان چند نفر متدین به دلیل وجود این آیه زنان خود را زده اند؟ پاسخ منفی است. و اگر کسانی که ظاهرا مسلمانند مرتکب چنین خلافی شده اند آنان اصولا از این نکته های قرآنی آگاهی ندارند بلکه از روی عصبانیت یا مستی یا دیگر فسادها چنین منکری را مرتکب شده اند که قرآن کریم تکلیف این گونه انسان نماها را نیز درسوره نور آیه های ٢٣و ٢٤ که در بالا آمد روشن کرده است.
-        آیا تمام کسانی که زنان خود را زده اند چه در کشورهای مسلمان و چه غیر مسلمان چه آنانی که کارشان به دادگاه کشیده شده یا نشده است آدمهایی لاابالی و بی قیدوبند نبوده اند؟ پاسخ مثبت است و یقینا هیچیک از آنان با توجه به این آیه از قرآن این خلاف را مرتکب نشده اند.
٩١/٥/٢٢ - احمد شماع زاده

No comments:

Post a Comment