Tuesday, July 16, 2013

جوکهای غم انگیز!!!

آفرین بر نویسنده این جوکهای غم انگیز

آنقدر حقمون رو خوردن که وقتی میگیریمش فکر میکنیم هدیه‌ است.
الان تو ایران مسابقه صبر و تحمل بذارن حضرت ایوب جزو ده تا فینالیست هم نمیاد!

چرا جمهوری اسلامی از امام حسین یاد نمی‌گیره که یه شب برقا رو قطع کنه، مرز‌ا رو باز کنه، بگه هرکی می‌خواد بره بره؟ البته دو چیز یادتون نره: 
- شاه معلون قدیم و مرحوم کنونی به هنگام ایجاد حزب رستاخیز این کارو کرد.
- اون زمان ایرانیا رو همه جا راه میدادن. الان اگه بذارن برن کجا برن؟

تو جهنم همش میگن: یادش بخیر ...ایران هم این شکلی بود.

یواش یواش داریم از شرایط بخور و نمیر به شرایط نخور و بمیر تغییر وضعیت می‌دیم! باشد که رستگار شویم.
با این وجود ضریح خالی در ثریا هم که باشد، سفینه هایی از سرزمین پارس بدانجا رفته و داخلش پول می‌ریزند.

Monday, July 15, 2013

سخنان ملاله یوسف زی

بخش کوتاهی از سخنان ملاله یوسف زی

“… صدها فعالان حقوق بشر در جهان وجود دارند که تلاش و گفتگوی آنها برای خودشان نیست، بلکه برای کسانی مانند منست به آموزش، صلح و آرامش، برابری حقوق و تساوی خود دست یابیم. هزاران نفر به وسیله تروریست ها کشته شدند و میلیونها زخمی و مجروح گردیدند و من یکی از آنها هستم. من در این جا برای آنها ایستاده ام نه برای خودم، بلکه برای آنهایی که صدایشان شنیده نمی شود.
بنابراین، من در این جا ایستاده ام یک دختر در میان بسیاری. من صحبت می کنم برای آنهایی که صدا و فریادشان شنیده نمی شود. آنهایی که حقو قشان از آنان گرفته شده. حق زندگی کردن آنان در صلح و آرامش، حق این که با آنان با احترام رفتار شود. داشتن حقوق مساوی (با مردان)، و موقعیت های خوب اجتماعی، حق آموزش و تحصیل.
دوستان محترم، در تاریخ ۹ اکتربر ۲۰۱۲، طالبان به من و همچنین دوستم تیر اندازی کردند. آنها تصور نمودند که تیر و فشنگ مرا ساکت می کند، ولی شکست خوردند….”
ملاله یوسف زای که از سن ۱۳ سالگی در پاکستان اسلام زده مالامال از جهل و خرافات در برابر زن ستیزی طالبان به دفاع از دختران و زنان آن کشور که از ترس حملات وحشیانه لشکر اسلام آرامش نداشتند، در برابر رگبار گلوله های آنان قرار گرفت، و با جراحات گوناگون، به سختی جان به در برد. این دختر شجاع و خردمند جمعه ۱۳ جولای در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد و اعلام نمود که به مبارزه با بیسوادی و حمایت دختران و زنان ادامه خواهد داد.
از آنچه گفته شد، در هرحال بروز و پیدایش چنین نابغه های اجتماع جرقه امیدی است که در دلها پدید می آید و ما را به آینده ای روشن، دور از تعصبات و تنگ نظری ها مژده می دهد و به ما می آموزد که شجاعت و دلاوری، آزادی خواهی، و انسان دوستی را باید از این نوجوانان فراگرفت.

ماه مهمانی خدا

رمضان مبارک و التماس دعا

 (صائب تبریزی) 
برق خاشاک گنه ، روزه تابستان است
دود این آتش جانسوز به از ریحان است
می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان 
آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است
مشو از عزت این مهر الهی غافل 
که در این مهر بسی گنج و گهر پنهان است
ماهرویی که شب قدر بود یک خالش 
در سراپرده ماه رمضان پنهان است


(امام خمینی(ره))
ماه رمضان شد، می و میخانه برافتاد
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به می کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
با باده وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتد






آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
(ژولیده نیشابوری)


حکمت روزه داشتن بگذار

باز هم گفته و شنيده شود


صبرت آموزد و تسلط نفس

و ز تو شيطان تو رميده شود


هر که صبرش ستون ايمان بود

پشت‏شيطان از او خميده شود


عارفان سر کشيده گوش به زنگ

کز شب غره ماه ديده شود


آفتاب رياضتى که ازو

ميوه معرفت رسيده شود


عطش روزه مى بريم آرزو

کو به دندان جگر جويده شود


چه جلايى دهد به جوهر روح

کادمى صافى و چکيده شود


بذل افطارى سفره عدلى است

که در آفاق گستريده شود


فقر بر چيده‏دار از خوانى

که به پاى فقير چيده شود


شب قدرش هزار ماه خداست

گوش کن نکته پروريده شود


از يکى ميوه عمل که درو

کشته شد سى هزار چيده شود


گر تکانى خورى در آن يک شب

نخل عمر از گنه تکيده شود


چه گذارى به راه توبه کزو

پيچ و خمها ميان بريده شود


مفت مفروش کز بهاى شبى

عمرها باز پس خريده شود


روز مهلت گذشت و بر سر کوه

پرتوى مانده تا پريده شود


تا دمى مانده سر بر آر از خواب

ور نه صور خدا دميده شود

در جهنم ندامتى است کزو

دست و لب ها همه گزيده شود


مزه تشنگى و گرسنگى

گر به کام فرو چشيده شود


به خدا تا گرسنه ا‏ى ناليد

تسمه از گرده‏ها کشيده شود

(شهريار)


هرگز نبود ماهى اين سان همه زيبايى


سر زد ز افق نورى در کوچه شيدايى
عطرى زده بر بستان آن ماه شکيبايى

گسترده به زيبايى خالق ز کرم ماهى
بر خوان کرم بينم حورى وش رعنايى

آمد به سراى دل سى‌ روز شکيبايى
هرگز نبود ماهى اين سان همه زيبايى

هر صبح سحر آيد آيات سماواتى
هر شام اذان گويد بر سفره مينايى

با اشک زنم جامى لبريز به تنهايى
با عشق تو برخيزم از بستر تنهايى

آن شب که قدرش بهتر زهزاران شب
اشکى است که مى‌ريزم بر صحن تماشايى

کان شب که به خلوتگه بر سجده فرو افتم
از يار طلب سازم آن جام مسيحايى

دربارگهت يا رب سرگشته و حيرانم
بخشش ز تو مى‌خواهم اى صاحب زيبايى

بخشش ز تو مى‌جويم از عشق تو مى‌گويم
نالان به سر کويم اى چاره تنهايى

يک بار دگر آمد اين ماه اهورايى
بر خوان کرم بنشين اين است شکوفايى

(احمد سردشتى)

Thursday, July 11, 2013

قابلیـت های بسیار عجیـب مغـز!!!



شما، مغزی حدودا ۱۳۰۰ گرمی در سرتان دارید که البته بیشتر آن تنها آب است. مغز یکی از حسّاس‌ترین و پیچیده ترین اعضای بدن انسان است که تنها ۲ درصد از وزن بدن را تشکیل می‌دهد اما تا بیش از ۳۰ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدراتها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتّی زمانیکه در خواب هستیم، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند. مغز حاوی ۱۰۰ میلیارد نورون است. اما کاری که با آن می توانید انجام دهید، شگفت انگیز است.


این مغز، همچنین ۱ کوادریلیون سیناپس دارد که می تواند ۱۰ محرک غریزی را در هر ثانیه پردازش کند. سریعترین کامپیوتر بر روی زمین توانایی پردازش ۱٫۷۵ پتافلاپ را با کمک ۷ میلیون وات انرژی دارد (ابر کامیپوتر جگوار ۲۲۴ هزار هسته ی پردازشگر دارد). تخمین زده می شود که توانایی پردازش مغز ۱۰۰ پتافلاپ با استفاده از انرژی معادل ۲۰ وات باشد. خب! حالا با این مغز چه کارهایی می توان انجام داد؟!

Caho Lu؛ ذهن تمرکز یافته

در سال ۲۰۰۵، آقای Chao Lu توانست ۶۷۸۹۰ رقم از عدد پی را بدون هیچ گونه اشتباهی به خاطر سپرده و از بر بخواند. Chao Lu گفته است که به خاطر سپردن این تعداد رقم یک سال و برای بازگو کردنش هم ۲۴ ساعت و چهار دقیقه زمان صرف کرده است. به عبارت دیگر، بازگو کردن مداوم هر رقم برای ایشان ۱٫۲ ثانیه زمان برده است.


Roman Campayo؛ ذهن سریع
این آقا می تواند ۱۷ عدد را در نصف ثانیه به خاطر بسپارد. همچنین او توانایی به خاطر سپردن ۴۶ عدد باینری در یک ثانیه را دارد. ۴۶ عدد باینری یک چیزی مثل ارقام زیر هستند: ۱۰۱۰۱۰۰۰۱۰۱۱۰۱۱۱۱۱۰۰۱۱۰۱۰ ۱۰۱۱۰۱۰۱۱۱۱۱۰۱۰۱۰۱۰۱۱


Daniel Tammet؛ احساس متقارن
در سن ۴ سالگی با چندین حمله صرع مواجه می شود که گمان می رود همان حملات باعث ایجاد شرایط جدید برای او باشند. او اعداد را به شکل اشکال و رنگ ها می بیند و می تواند محاسبات را بدون تلاشی به سرانجام برساند. محاسباتی مانند، ریشه ی سوم صدها مرتبه ی اعشاری و بازگو کردن ۲۲۵۱۴ رقم از عدد پی در ۵ ساعت نمونه هایی از قابلیت های او هستند. Daniel به ۱۰ زبان صحبت می کند. او توانست در زبان ایسلندی در تنها یک هفته بیانی سلیس داشته باشد.


Orlando Serrell؛ قابلیت کسب شده
زمانی که او ۱۰ ساله بود، سمت چپ سرش مورد اصابت ضربه ی چوب بیسبال قرار می گیرد. او بر روی زمین می افتد اما ناگهان بلند شده و دوباره به بازی اش ادامه می دهد. بر روی او هیچ درمان پزشکی صورت نمی گیرد چرا که او به والدینش در این باره چیزی نمی گوید. برای مدتی او سردرد را تحمل می کند. نهایتا این سر درد به انتها می رسد اما او متوجه می شود که دارای قابلیت هایی در زمینه ی محاسبات تقویمی با پیچیدگی حیرت انگیز است. او قابلیت خارق العاده ی دیگری ندارد. Orlando هم اکنون در شعبه شرکت زنجیره ایی وال - مارت سرایدار است.


Derek Paravicini؛ نابغه ی موسیقی
او با وزن ۶۸۰ گرم، به شکل نابینا و مبتلا به اوتیسم به دنیا آمد. Derek نمی تواند چپ را از راست تشخیص دهد یا حتی تا ۱۰ بشمارد. اما او نابغه ی موسیقی است و می تواند هر آهنگی را به بهترین شکل ممکنش با پیانو اجرا کند.


Kim Peek؛ حافظه تصویری
کیم پیک دارای حافظه ی تصویری یا فوتوگرافیک است. او را به عنوان "مگا نابغه" نیز می شناسند. او هر ناحیه و کد پستی در ایالات متحده شامل شهرهای بزرگ یا شهرهای بین آنها را می شناسد. می تواند دو صفحه را همزمان در ۸ ثانیه و با دقت ۹۸ درصد بخواند. در همین راستا او توانسته بیش از ۱۲ هزار کتاب را مطالعه کند. او از نظر روانی مبتلا به کند ذهنی یا اوتیسم نبود، اما قسمت هایی از مغز او دچار نارسایی بودند در ۱۹۸۴، نویسنده ایی او را ملاقات می کند که نتیجه ی آن ساخت فیلم "مرد بارانی" توسط بری لوینسن می شود. کاراکتر Raymond Babbitt از کیم پیک الهام گرفته شد. داستین هافمن که بازی در این نقش را بر عهده داشت با پیک ملاقات می کند تا بتواند این نقش را با قاعده و به درستی انجام دهد. فیلم هم توانست، اسکار بهترین فیلم، اسکار بهترین کارگردانی، اسکار بهترین بازیگر مرد و اسکار بهترین فیلمنامه را در آن سال از آن خود کند.
منبع:پرشین استار

Wednesday, July 10, 2013

ادخال السرور فی قلب المؤمن عباده

ادخال السرور فی قلب المؤمن عباده

شاد باشید! مخصوصا توی این ماه روزه داری! 

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم.میگه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن..
به مامانم می‌گم می‌خوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ می‌گه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر.......!!!
پدر به دختر: دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی؟دختر: دارم ماهو میبینم بابایی!پدر: پس بی زحمت به ماهت بگو خبر مرگش اون ماشینشو خاموش کنه، صداش نمیذاره بخوابیم!!!
عشق عينک سبزی است که با آن انسان کاه را يونجه می‌بيند. مارک تواين
مردی داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت: اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي شوي. مرد ايستاد و در همان لحظه آجري از بالا افتاد جلوي پایش. مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را نديد. به راهش ادامه داد. ... به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشود باز همان صدا گفت : بايست مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعتی عجيب از کنارش رد شد. بازهم نجات پيدا كرده بود. مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم . مرد فكري كرد و گفت : - اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم کدام گوری بودي ؟؟؟
ترکه میره مغازه یخ بخره میگه چنده؟ یارو میگه 2 تومن میبینه پول نداره دست میزاره رو یخه میگه از این یختر نداری؟
رضا شاه به زور میخواست چادر رو از سر زن ها برداره
هیشکی زیر بار نمیرفت
حالا میخوان به زور چادر سر زن ها بکنن بازم کسی زیر بار نمیره !
یعنی لجباز تر از زنها تو کهکشان پیدا نمیشه ها!

ميگن هر نخ سيگار 3 دقيقه از عمر آدم کم مي کنه!
همچنين ثابت شده اگه از چيزي لذت ببري 5 دقيقه به عمر آدم اضافه ميشه!
نتيجه : سيگارتون رو با لذت بکشيد تا 2 دقيقه به ازاي هر نخ سيگار به عمرتون اضافه بشه........!!!!!!!
وقتی استاد فلسفه غضنفر باشه موضوع بحث فلسفی اینه : چرا تخم مرغ فحش نیست ولی تخم سگ فحشه؟؟؟؟؟
اینروزا دختر و پسرها از عشق و دوستی هیچ نفعی نمیبرند
اونایی که منفعت میبرند:

رستورانها
کافی شاپها
ایرانسل و همراه اول !!

دختره تا دیروز که خونه باباش بود از شیلنگ حیاط آب میخورد, الان که ازدواج کرده میگه آب معدنی دماوند استاندارد نیست.

پارسال سال همت مضاعف بود همش تعطيل بود. امسالم كه سال جهاد اقتصادي بود همش اختلاس بود. يه سال عفت و حجاب بذارن يكم حال كنيم....!
تا حالا دقت کردین وقتی دعواتون با یکی تموم میشه تازه جواب های بهتری به ذهنتون میرسه؟!
پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمیتونسته بشنوه
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب میشه
دو سه هفته میگذره و میره پیش دکترش که بگه گوشش حالا میشنوه
دکتر خیلی خوشحال میشه و میگه
خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنواییتونو بدست آوردید
پیرمرد میگه نه من هنوز بهشون چیزی نگفتم هر شب میشینم و به حرف هاشون گوش میکنم
فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که
توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کردم

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

ﻭﻟﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺸﻪ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﮐﻨﻪ،ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺮﻓﺖ،
ﺑﻌﺪ ﻣﺜﻼً ﺳﻮﺳﮏ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﺠﺎﺱ ﺑﮑﺸﯿﻤﺶ؟
ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻫﺎﺍ

همیشه به من میگن
مثل بچه ی آدم رفتار کن!
من نمیدونم مثل هابیل باشم یا قابیل؟؟؟؟؟؟
اگه من لیلی باشم تو مجنون،من شیرین باشم تو فرهاد،من نرگس باشم تو سام،من حوا بشم تو عمرا آدم بشی
مناجات یک ترک با خدا:
خدایا مارا به خاطر یک سیب از بهشت
انداختی رو زمین
به خاطر آب انگور
میندازیمون جهنم!!
با میوه ها مشکل داری؟؟؟

یه زمان دوست دختر داشتیم وقتی میرفت بیرون نگران بودیم کسی دنبالش نیفته .اما الان وقتی تو خونس نگرانیم که کسی تو فیس بوک مخش نزنه.
یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه، حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!! بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون، دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!!
تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد؛ دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی! پیرزنه گفت قربون قد و بالات مادر مواظب باش!

Tuesday, July 9, 2013

برگی از تاریخ انقلاب اسلامی: همگام با حزب توده در خط امام!



برگی از تاریخ انقلاب اسلامی:
همگام با حزب توده در خط امام!
(حزب توده و انقلاب اسلامی)
نکته ها:
علت نگارش: اکنون بیش از سی و دو سال از نگارش این نوشته میگذرد. علت نگارش این مطلب در آن زمان این بود که به حقیقتی رسیده بودم که باید آن را برای خود اثبات و سپس ثبت میکردم تا اگر امکان نشرش فراهم شد منتشر شود و اگر نشد به عنوان برگی از تاریخ ثبت شده باشد.

چرا اکنون؟: از آنجا که به تازگی نقل قولها از حال و هوای آن روزگار بیشتر شده و کسانی در مصاحبه ها و نوشته های خود به گونه ای تاریخ انقلاب اسلامی را بازگو و ترسیم میکنند انتشار اینترنتی آن را لازم دیدم.

چرا در زمان خود منتشر نشد؟: به آن دلیل که سلطه حزب جمهوری اسلامی بر همه جا سایه افکنده بود و انتشار چنین مطالبی تنها در روزنامه های مخالف(میزان نهضت آزادی و انقلاب اسلامی بنی صدر) امکانپذیر مینمود و از آنجا که نگارنده مخالف هرگونه تحزب و گروهبندیهای سیاسی طبق آیه ولاتکن من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون بوده و هست از ارسال آن برای انتشار در روزنامه های مخالف نیز خودداری شد.

روشنگری: قرآن کریم در برابر مخالفت با تحزب آیه دیگری دارد که در همه جا میتواند کاربرد داشته باشد و بویژه در حکومتگزاری درست و عادلانه در همه کشورهای جهان. آن آیه در وصف بندگان هدایت یافته خداست از هردینی و کیشی که میفرماید: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه. این آیه نشانه اعطای آزادی گفتن و نوشتن برای انسانها از سوی خداوند و میزان سنجش عادلانه بودن حکومتهاست. در زمانی که روزنامه میزان منتشر میشد این آیه در کنار عنوان درشت روزنامه به چشم میخورد. دنباله آیه چنین است: اولائک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوالالباب(زمر: 17و18)
ترجمه: پس بشارت ده بندگانم را که گوش فرا میدارند به گفته ها. سپس پیروی میکنند بهترین سخنان را. آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و هم آنان خردمندان و رایمندانند.

این پژوهش به همان صورتی که آن زمان نگارش شده تایپ میشود تا موقعیتها و شرایط آن زمان را نیز نشان دهد.                                                                               18/4/92 – احمد شماع زاده
*****

در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی هنگامی که با چپیها(چپ فکرها) در دانشگاه بحث میکردیم میگفتم اگر هم حرفتان درست باشد روشتان درست نیست. در کشوری که مردمش مسلمانند و نودوهشت در صد مردم به جمهوری اسلامی رای داده اند نمیتوان با فکر کمونیستی و با اسلحه گرم پیش رفت. دستکم برای پیشبرد هدفهایتان از راه اسلام وارد شوید. هرچند این روش به زیان ماست ولی راه و روش این است.
حال که اوایل سال شصت(1360) است چند ماهی است که متوجه شده ام پیشنهاد من به آنها از همان ابتدا از سوی حزب توده اجرا میشده و هم اکنون نیز ادامه دارد. بعدها هم که اکثریت فدائیان خلق پس از شکستهای پی در پی در کردستان به تجربه دیدند که روش صحیح نفوذ در مردم شبیه آنها شدن و سپس القاء ایدئولوژی کمونیزم است و این روش است که حزب توده از ابتداء دنبال کرده و به نتایج خوبی هم رسیده این روش را پذیرفته و از بقیه انشعاب کردند.
در هر صورت این حزب توده و چریکهای فدائی خلق(اکثریت) هستند که خطرناکند و در صورتی که ما به خود نیاییم و به روش فعلی ادامه دهیم امکان دارد آنها به اهداف خود برسند و بر اسلام ضربه ای سهمگین وارد سازند.
حزب توده از آنجا که نمیتواند بگوید من مسلمانم میگوید پیرو خط امامم. امام را تنها از بعد ضد امپریالیستی اش میشناسند. در صورتی که خط امام چیزی جز اسلام نیست. حتی اگر روش امام را در نظر بگیریم ابتداء باید تقوی گزینیم سپس اخلاق اسلامی داشته باشیم که نه حزب توده دارد و نه آنانکه هر گونه افترایی را به برادران مسلمان خود وارد میسازند و آنان را پیرو امام نمیدانند.

قرآن میگوید اعراب گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید ولی بگویید اسلام آورده ایم. و هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده... مؤمنان آنانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردند و سپس(در تصمیم خویش) شک نکردند و با مالها و جانهای خود در راه خدا جهاد و مبارزه کردند. آنان راستگویانند. بگو آیا شما دین خود را به خدا یاد میدهید؟ در صورتی که خداوند آنچه را که در زمین و آسمانهاست  میداند(سوره حجرات: 12- تا 15)  
این آیات در مورد جزب توده چه خوب مصداق یافته است. آیا این حزب در این برهه از زمان جای اعراب دوران جاهلیت را نگرفته است؟

آری حزب توده خود را پیرو خط امام میداند. بنابراین همانند کعب الاحبار یهودی قرآن را تفسیر میکند و نهج البلاغه را. تفسیری اسرائیلی! یا توده ای! و این ضربه ای را به اسلام و مسلمین وارد میسازد که چریکهای فدائی اقلیت و پیشگام و راه کارگر و... با سلاحهایشان هیچگاه چنین ضربه ای را نخواهند زد. زیرا این ضربه با روشی درست به آرامی و از پشت است!! چیزی را نمیبینیم و احساس درد نیز نمیکنیم.
آری حزب توده این مار خورده افعی شده پیرکفتاری است که جوانهای خیلی انقلابی و دو آتشه مسلمان نمیتوانند به کنه وجود او پی ببرند. در برابر کعب الاحبار ابوذرمانندی را باید تا فریاد براورد که: تو بهتر از من قرآن را میشناسی و علی را!!؟ ای یهودی!؟ ای توده ای!؟

حزب توده با ملیت مخالفت میکند. در مردم تخم ضدیت با ملی بودن- ملت و ملیت میپراکند. چرا که اولا خود خائنند و بی ملیت. در ثانی برای نفوذ شوروی ارباب باوفا باید که ملتی در کار نباشد تا راحت بتوان وارد شد!
اینان برای پیشبرد اهدافشان روش امام را دلیل میآوردند: "ایشان هم ضد ملی هستند. نگاه کنید فلان جا چه گفت؟... فلان موقع چه گفت؟" در صورتی که امام در بسیاری از سخنرانیهای خود از ملت- ملیت- وطن و ایران یاد میکنند و تنها با ملیتگرایی یا ناسیونالیزم که تفکری انحرافی و ضد اسلامی است و با ملیگراها مخالفند. (خدا داند. شاید آن مرحوم هم در آن زمان از القائات حزب توده در امان نبوده است.)

حزب توده به رهبری کیانوری به دو طریق جو سیاسی کشور را شکل میدهد:
از یک سو با برگزاری مصاحبه ها و مجالس پرسش و پاسخ و انعکاس آنها در روزنامه مردم و نوشتن مقاله های حساب شده در افکار آنها که دستکم روزنامه ها را ورانداز میکنند نفوذ میکند بویژه جمله ها را به گونه ای انتخاب میکند که به جایی برخورد نکند و همه ظاهرا ضد آمریکایی هستند.
از سوی دیگر از طریق افراد دست پرورده و مزدبگیران و نیز هواداران خود که معمولا در سخنرانیها و مجالس و غیره حضور دارند با نقل القائات مورد نظر از طریق شایعه و نیز از راه دستنویسی روی مقوا و کاغذ و نصب آن بر درودیوار بخشهای شلوغ شهر که شکلی کاملا مردمی دارد به آن عده که وقت روزنامه خواندن را ندارند افکار خویش را القاء میکنند. این روشها بهترین روشهای نفوذ در اذهان توده مردم است که بدین وسیله میتوانند تا اندازه ای جو اجتماعی و سیاسی جامعه را در کنترل خویش داشته باشند ولی:
-         هرگاه این روشها از سوی معتمدین مردم هوشیارانه تشخیص داده شده و سپس نفی گردد مردم از جو سیاسی موجود پیروی نخواهند کرد.
-         هرگاه معتمدین مردم خود جذب جو مصنوعی شوند توده مردم تصور میکنند این جو توسط معتمدین ایجادشده و تبعیت میکنند(آن گونه که اکنون شاهد آنیم).
-         و هرگاه جو ایجاد شده را عده ای از معتمدین تأیید و بخشی دیگر نفی کنند وحدت فکری و عملی جامعه متزلزل شده و تفرقه ایجاد میشود(که در حال رسیدن به چنین مرحله ای هستیم) که در این صورت باز به نفع گروه سازنده جو است.
اکنون از میان واژه ها و القائات و به عبارتی دیگر کاتالیزورهای تشنج در جو سیاسی با ابتکار حزب توده همچون خط امام- لیبرال و ملیگرایی به خط امام اشاره و لیبرال را بررسی میکنیم:

گفتیم که حزب توده از "خط امام" دم میزند چون میخواهد بگوید که امام ضد آمریکاست. البته راست هم میگوید ولی راستی که ابتر است زیرا که امام ضد شوروی هم هست. نمونه های دفاع از خط امام:

مردم- شماره 237 مورخ 28/2/59- ما میتوانیم با شریعتی ها و همه مبارزان هواداران راه امام خمینی برای انجام یک تحول به سود توده های زحمتکش در کنار هم و به اتفاق هم برزمیم.
مردم- شماره 319 مورخ 6/6/59 – قطب زاده علیه خط امام قیام کرده.
مردم- شماره 365 درود و افتخار بر دانشجویان پیرو خط امام.

سیر تحول واژه لیبرال در دو روزنامه مردم(سازنده جو سیاسی) و جمهوری اسلامی(معتمد مردم):  

الف- روزنامه مردم:
به کارگیری اولین واژه های لیبرال را در این روزنامه در میان جمله های مقاله ها یا مصاحبه های کیانوری میتوان یافت:
مردم- شماره 238 مورخ 29/2/59: تحلیل گرایش بورژوازی لیبرال(عنوان)
مردم- شماره 260 مورخ 27/3/59: نقدی بر فیلم دادگاه ویژه با این تیتر: خدمت به امپریالیزم زیر لوای لیبرالیسم.
این واژه در میان جمله ها خرده خرده مشخص تر شده و کم کم به صورت "سوب تیتر" و "تیتر" درامده و در نهایت در اوج بحثهای روز بزرگترین تیترها را تشکیل میدهد:
شماره 331: توطئه آمریکا به کمک لیبرالها علیه انقلاب در همان آغاز انقلاب فاش میشود.
شماره 370(23/8/59): لیبرالیسم را بشناسیم و در دامش نیفتیم.
شماره 372: تعرض لیبرالها نشانه ضعف آنهاست(تیتر)- پرسش و پاسخ کیانوری(1)
شماره 373: درباره علل گسترش و تشدید حملات اخیر لیبرالها- پریش و پاسخ کیانوری(2)
شماره 380: در دفاع از آزادی به دام لیبرالیسم نیفتیم.
شماره 381 مورخ 8/9/59- حجت الاسلام خامنه ای: یک عده میخواهند از شعار آزادی به عنوان حربه ای یا بهانه ای برای ضدیت با جمهوری اسلامی استفاده کنند. 
شماره 393: شخصیتهای خلقی و ضد امپریالیست نباید با لیبرالها در یک صف قرارگیرند(مصاحبه کیانوری- 3)
شماره 399: تلاش لیبرالها را برای ادامه تحمیل راه سرمایه داری به خلق انقلابی ما با قاطعیت تمام باید عقیم گذاشت(پرسش و پاسخ کیانوری- 4). گرایش سازشکارانه لیبرالیسم با امپریالیسم قانونمندانه است(مقاله).
شماره 403(3/10/59) آزادی چیست و حدود آن کدام است؟ (مقاله ای در باب لیبرالیسم)

ب- روزنامه جمهوری اسلامی:
توضیح: تا آنجا که امکانات اجازه میداد اولین واژه های لیبرال استعمال شده در این روزنامه آمده است. تاریخ آغاز به کارگیری این واژه در روزنامه مردم مقدم بر روزنامه جمهوری اسلامی است که معنای آن اثرپذیری حزب جمهوری اسلامی از القائات حزب توده است.
شماره 304 مورخ 29/3/59- مسأله روحانیت در این موقعیت از دیدگاه دیگر نیز قابل بررسی است و آن اینکه از موضع عدم دفاع از آیت(منظور حسن آیت از تندروان حزب جمهوری اسلامی و عضو هسته مرکزی این حزب) به موضع دفاع از از غربزدگان و لیبرالها کشانده شود. (از متن سرمقاله پس از درج سخنان آیت در روزنامه انقلاب اسلامی از یک نوار لو رفته)
شماره 358: حجت الاسلام ناطق نوری: اکثر گروههای چپ و چپنما و منافقین و همچنین لیبرالهای راستگرا و سازشکار هستند که با جمهوری اسلامی مخالفند.
شماره 369: حجت الاسلام رفسنجانی پس از سخنان بنی صدر در مراسم هفده شهریور: همانقدر که ایشان از حکومت مکتبی ما احساس وحشت میکنند ما هم به همان اندازه از حکومت لیبرالها وحشت داریم.
شمازه 418: محسن رضایی: روشهای لیبرالیستی ما را همیشه از روشهای انقلابی بازمیدارد.
شماره 428: دکتر بهشتی: لیبرالیسم انسان را از حکومت قوانین الهی آزاد میداند. لیبرالها کسانی هستند که بر روی آادی به صورت مطلق تکیه میکنند.
شماره 431: القاء ایدئولوژی آمریکایی(بحث در باره لیبرالیسم- اولین قسمت از سلسله مقالات).
شماره 438: لیبرالیسم چه میگوید؟(عنوان سخنرانی دکتر بهشتی در کانون ابوذر).
شماره 444: لیبرالیسم- نژادپرستی و استعمار جدید(بحث در باره لیبرالیسم دومین قسمت).
شماره 448: 22/9/59- جلال الدین فارسی: خدای را شکر که نخست وزیرمان هرگز به لیبرالها رشوه نخواهد داد.

جزب توده پشتیبان روحانیت:
روزنامه جمهوری اسلامی در شماره 421 مورخ 24/8/59 نوشته ای دارد با این عنوان: جریانی سعی میکند روحانیت را بکوبد. که نقل قولی است از حجت الاسلام خامنه ای در نماز جمعه. روزنامه مردم در شماره 372 مورخ 25/8/59 مقاله ای با عنوان تضعیف روحانیت... مینویسد که مقاله ای است در دفاع از روحانیت و ضدیت با(به قول خودشان) لیبرالها. پس از آن روزنامه میزان با درج مقاله ای مینویسد: "خدا حزب توده را پشتیبان روحانیت کرده است." که مربوط به همین جانبداری است. در نتیجه روزنامه جمهوری اسلامی در شماره 441 خود مورخ 20/9/ 59 از روزنامه میزان از روزنامه میزان و مقاله اش یاد میکند و مطالبی انتقادآمیز مینویسد.
*****
همان گونه که در آغاز گفتار آمد تنها روش است که در پیشبرد هدف اثر دارد. بدون روش درست بویژه در این قرن پیشرفتی امکانپذیر نیست. چرا که عصر و زمان عصر روشهاست. روشهای علمی از یکدیگر پیشی میگیرند نه دانشها. هیمن گونه است روشهای فنی- تربیتی- پژوهشی- آموزشی و ...

دکتر شریعتی در روش شناخت اسلام مینویسد:
... چرا اروپا هزار سال متوقف بود و چه شد که ناگهان تغییرجهت داد و در مدت دو سه قرن حقایقی را کشف کرد که در طول هزار سال به آن نرسیده بود؟... عامل رکود اندیشه و تمدن و فرهنگ اروپا درهزار سال قرون وسطی متد ارسطویی قیاس بود و هنگامی که این نوع نگریستن به اشیاء و مسائل غوض شد علم و دنیا و جامعه عوض شد. در پی آن زندگی انسانی نیز. در اینجا سخن از فرهنگ  حرکت علمی است و این است که تغییر متد را عامل اصلی این جنبش تلقی میکنیم.(روش شناخت اسلام- ص: 2)
و حزب توده که دستاموز مکتب شرق است چه خوب از عهده انتخاب روش درست برای رسیدن به هدفهای خویش برامده است. اکنون وظیفه ما چیست؟ برای مغلوب نشدن در برابر آنها و پیروی نکردن از خطوط القایی آنان و جذب نشدن در میدان القائی آنان باید با انتخاب روشهای درست در بازسازی جامعه اسلامی خویش بکوشیم.

مگر نه این است که الاسلام یعلو ولایعلی علیه؟ پس چرا به جای پیروی از قرآن و انوار روحبخش آن تا هرگونه ابهامی را بزداید وتاریکیها را روشن کند و سره را از ناسره تمیز دهد به حاشیه میرویم؟
بیاییم دشمنان اصلی اسلام و قرآن را بازشناسیم. ا زتفرقه و نفاق بپرهیزیم. دست در دست هم نهیم و در صراطی مستقیم که زیتون چرغ راهش نه شرقی است و نه غربی(زیتونه لاشرقیه ولا غربیه) به سوی جمهوری اسلامی که از آغاز هدف انقلاب ما بود گام برداریم.
فروردین 1360 – احمد شماع زاده

روشنگری:
در زمانی که تا اندازه ای دیرشده بود مسؤولان به خیانتهای حزب توده پی بردند و با یافتن اسلحه در مراکز آنها(آنگونه که در روزنامه ها آمد) بهانه ای یافتند تا این حزب را منحل اعلام کنند و رهبر آن یعنی کیانوری را دستگیر و زندانی کنند که پس از مدتی مورد معامله با شوروی قرار گرفت و به موطن اصلی خود بازگردانده شد.