Tuesday, April 2, 2013

شناخت جامعه خرمشهر



شناخت جامعه خرمشهر

تحلیلی از موقعیت اقتصادی-اجتماعی خرمشهر و چگونگی وضعیت فرهنگی و درک اجتماعی مردم آن.(سال اول رشته جامعه شناسی- دانشگاه ملی ایران- 1354)

گذشت بیست سال از زندگی یک شخص در یک شهر او را با ویژگیهای آن شهر به خوبی آشنا میسازد. این نوشته کوششی است در جهت شناشاندن خرمشهر از زوایای اجتماعی و بویژه جامعه شناختی آن.
ما میدانیم که شهرهای مهم دنیا در کنار آب قرار گرفته اند. خرمشهر نیز شهری است در کنار پرآب ترین رودخانه کشور یعنی رودخانه کارون. پس بندر نامیده میشود. در نتیجه ویژگیهای خود را مدیون بندربودن و بویژه قرارگرفتن در نزدیکی یکی از مهمترین خلیجهای جهان یعنی "خلیج فارس" است که آن را از دیگر شهرهای ایران متمایز کرده است با این ویژگیها:
1.   شهری بازرگانی با بازرگانان و کارهای بازرگانی بسیار از جمله حمل و نقل دریایی(کشتیرانی).
2.   دارای ناوگان رزمی نیروی دریایی.
3.   داشتن مهمترین گمرک کشور.
4.   وجود کنسولگری چند کشور در آن.
5.   مرکز تولید و صدور خرمای ایران.
6.   قرارگرفتن در آغاز خط سراسری راه آهن کشور.
این ویژگیها سه ویژگی دیگر نیز به خرمشهر بخشیده اند: جدید- پردرامد- تغییردهنده
جدید: خرمشهر که پیشتر نامی عربی به نام محمره یا سرزمین سرخ داشت از حدود پنجاه سال پیش خرده خرده به صورت امروزی درامده است. این شهر تا دوره رضا شاه یک شیخ نشین بود و شیخ خزعل امیرش بود که هنوز خرابه های قصرش به نام قصرالشیخ در مرز ایران و عراق وجوددارد. رضا شاه با ترفندی بسیار زیبا و بدون خونریزی او را دست نشانده و در اصل زیر نظر خود در تهران قرار داد. این شهر را خرمشهر نامید و جزء جدایی ناپذیر ایران قرار داد. از آن پس هر روزه بر رونق و توسعه اش افزوده شد تا به صورت کنونی درامد.
پردرامد: از این نظر پردرامد است که از اغلب شهرها و روستاهای کشور افرادی جهت کار به آنجا روی می آورند و به نوایی میرسند. به گونه ای که کسبه آن را غالبا اهالی دیگرشهرها شکل میدهند بدین گونه:
نانواییها در بست در اختیار یزدیهاست(جز شاطر رضا که هم یزدی نیست و هم آتش تنورش تنها با صعف-برگ درخت خرما-است).
خواربار(در برابر تره بار. خواروبار درست نیست) فروشیها و لبنیات فروشیها از آن آذربایجانی ها و اصفهانیهاست.
به تازگی که ذوب آهن اصفهان تأسیس شد برخی اصفهانیها خانه و مغازه خود را فروخته و به شهر خود کوچ کردند به این امید که هم در شهرستان خود باشند و هم از موقعیت اقتصادی پیش آمده بهره ای ببرند. ولی هیچ یک از آنان موفق نشدند. دلیلش روشن است. آنها در خرمشهر اعتباری کسب کرده بودند و همه آنها را میشناختند. نزد عمده  فروشان نیز اعتبار خرید داشتند. مشتریانشان هم در طول چند سال دائمی شده بودند. درصورتی که در شهر خود ناشناس و بی اعتبار بودند.
آرایشگرها همه شمالی هستند. تمام بزازیها شوشتری هستند و الخ...
به واسطه کشتیرانی(حمل بار از کشتی به هنگام ورود و نقل بار به کشتی به هنگام صدور) باربرانی  که همه کرد و لر های قوی هیکل اند در این شهر گرد آمده اند.
شوشتری ها و دزفولی ها عده کثیری از مردم خرمشهر را شکل میدهند که عده ای بزاز و بقیه بازرگان- حق العمل کار گمرک برای بازرگانان- یا صراف هستند. صرافی در خرمشهر رونق فراوان دارد زیرا به واسطه بازرگانی مبادله ارز بسیار زیاد است. البته بانکهای ارزی نیز فعال اند.
خرمشهر به واسطه گمرک مهمی که دارد کارمندان و کارگران زیادی را در خود جمع کرده است.
صدور و ورود کالا و لنگراندازی کشتیهای بزرگ در بندر خرمشهر وجود شرکتهای کشتیرانی و بیمه را ایجاب کرده است که افراد زیادی را به عنوان کارگر و کارمند به کار گرفته اند.
جوانان خرمشهر معمولا در تجارتخانه های بازرگانان. در بانکها و کشتیرانیها و نیز سازمانهای دولتی مشغول به کارند. عده ای هم که موفق به گرفتن دیپلم نشده اند به هر صورت کسب و کاری دارند.
خرمشهر دارای دو بازار بزرگ به نامهای صفا و سیف است. بازار صفا از سویی مرکز صرافها و حجره های بازرگانی است و در سوی دیگرش عمدتا بزازها و تره بارفروشیها قرار گرفته اند. بازار سیف که جدیدتر و مدرنتر است دارای مغازه های مختلف بویژه لوکس فروشی است.
واژه سیف نیز یک اصطلاح اقتصادی است که بسیاری کسان بویژه تهرانی هایی که به خرمشهر می آمدند از آن آگاهی نداشتند و تصورشان این بود که عربی است و معنای شمشیر میدهدو با کسره س آن را ادا میکردند. که به آنها تذکر میدادیم چنین نیست. سی- آی – اف مخفف کاوست- اینشرونس- فریت یعنی قیمت- بیمه- کرایه است. هر کالایی که وارد یا خارج میشود باید این سه مشخصه را دارا باشد و چون این محل که اکنون بازار شده است پیشترها مرکز سیف گمرک بوده است این نام بر این بازار مانده است.
عده ای از بچه های عرب روستاهای خرمشهر شغلی دارند که فکر میکنم تنها در خرمشهر وجود دارد. یعنی حمال بار خانمهای خرمشهرند که به آنها حمال صغیر میگویند . توضیح انکه چون این شهر شهری کوچک است و خانه ها از بازارها دور نیستند و خرید تره بارهای سنگین معمولا توسط خانمها انجام میشود. خانمهایی که از خانواده های پردرامدترند یک حمال میگیرند. خانم هرچه که میخرد در زنبیل بزرگ او جای میدهد تا به منزل برود و گاهی وقتها هم مزدش را میدهد و به او میگوید تو به منزل برو. او هم بار را به منزل میرساند چون به اصطلاح عمیل اوست(یعنی همیشه یا بیشتر وقتها او باربر آن خانم است).
تغییردهنده: این شهر شهری است تغییردهنده. افراد را به گونه ای دیگر جدا از پیشینه شان میپروراند. برای مثال به یاد دارم روزهای آغازینی که به دبستان رفته بودم پسری هم سن و سال من که پهلویم نشسته بود و مشخص بود که تازه از روستایی دور آمده لباس و بدنش چنان بویی میداد که پس از گذشت بیست سال هنوز از یادم نرفته است. او فرزند یکی از همان افرادی بود که برای کار(پاسبانی) به خرمشهر آمده بود. ولی همین پسر هنگامی که خرده خرده با فرهنگ و محیط اجتماعی خرمشهر خوگرفت و در آن پرورده شد کارش به جایی رسید که در بسیاری وقتها وضع لباس پوشیدنش از من بهتر بود.
واما ویژگی تغییردهندگی این شهر از کجا ناشی میشود؟
از جنبه خارجی چون این شهر بندری تجاری و محل رفت و آمد کشتیهای بزرگ است پس اشخاصی از دیگر کشورها به این شهر وارد میشوند. افرادی هم از خرمشهر با شیخ نشینها و جزایر بازرگانی خلیج فارس و نیز کویت و عراق در رابطه هستند.
از نظر داخلی نیز به دلیل زیباییهای رود کارون و جذابیتهای تجاری شاهد آن هستیم که هرساله در تعطیلی های نوروز از دیگر شهرها و بویژه تهران به این شهر مسافرت میکنند.
این روابط و رفت و آمدها نوعی خاص از روابط و ویژگیهای اخلاقی و فرهنگی را در مردم خرمشهر شکل میدهد و موجب میشود که هرانکس که در این شهر وارد شود و سکونت داشته باشد یک دگرگونی محسوس در او و خانواده اش دیده شود. در نتیجه میبینیم که دختر از یک خانواده مذهبی است ولی حجاب ندارد. پدر مدرس قرآن است ولی دخترش بی حجاب است. پدر روحانی است و پسرش قرتی است. به خوب و بد موضوع کاری نداریم ولی چنین وضعی را در هیچ شهری نمیتوانید ببینید. 
دیگر ویژگیهای این شهر:
1. وضعیت مذهبی: معمول است که در هر جامعه ای که نوآوری و جنبه های مادی زندگی بیشتر نمود داشته باشد وضع مذهبی مردم آن جامعه چندان مطلوب نیست. ولی این را نیز نباید از یاد برد که هرچند نوآوری موجب میشود که بیشتر افراد یک جامعه جلب جنبه های مادی زندگی شوند ولی آن عده ای هم که پایبند میمانند باورهایشان خیلی پایدارتر و البته بر مبنای اصولی متین و متقن است. وضع مذهبی مردم خرمشهر نیز همانند مردم تهران است. کمیت ایمان در سطحی پایین ولی کیفیت آن در سطح بالایی است. 
2. دیگر ادیان در خرمشهر: به دلیل وضع اقتصادی خرمشهر یهودیان(که همواره به دنبال شغلهای پردرامد هستند)نیز وجودی چشمگیر دارند و به شغلهایی که پردرامدترند روی می آورند. ارمنیهایی که در خرمشهر جمع شده اند همانند تهران یا به کارهای فنی مشغولند و یا فروشنده مشروبات الکلی هستند.
صبی(با ضم صاد و تشدید باء) ها(پیروان یحیی زکریا)طایفه ای بومی هستند که محله مخصوصی نزدیک به رودخانه برای خود دارند و به زبان عربی صحبت میکنند. بزرگان و پیرمردان آنها بیشتر به شغل جواهرفروشی اشتغال دارند. ریش خود را نمیتراشند و لباس عربی میپوشند. ولی جوانهای آنها مانند دیگر جوانان به مدرسه میروند و پس از گرفتن دیپلم در سازمانهای دولتی و شرکتها و بانکها مشغول به کار میشوند.
مرحوم جلال آل احمد در سال 1345 برای تحقیق در مورد این دین به خرمشهر آمد. بیاد دارم ک دبیر ادبیاتمان آقای فخاری(که اکنون پس از گرفتن دکترای دولتی از دانشگاه سوربن در همین دانشگاه- ملی ایران- در رشته حقوق درس میدهد)چند نفر از صبیهای کلاسمان را به هتلی که ایشان در آن اقامت داشت برد تا ویژگیهای مذهبی خود را برای او بازگویند.
3. فرهنگ مردم خرمشهر: با توجه به تمام مطالبی که بیان شد در می یابیم که مردم این شهر چه بومی و چه مهاجر هر یک به گونه ای مربوط به طبقه ای یا شهری یا جامعه ای متفاوت هستند که از اختلاط فرهنگهای آنان فرهنگی نو به وجود آمده که از دیگر فرهنگها جداست(همانند مردم و فرهنگ آمریکا). از سوی دیگر با توجه به عواملی ارتباطی که شرح داده شد این فرهنگ خود در تغییر و تحول است.
4. وضعیت تحصیلی: چون خرمشهر شهری بد آب و هواست وضعیت تحصیلی اش هم با دیگرشهرها متفاوت است. دانش آموزان خرمشهری کمتر از دانش آموزان شهرهای دیگر درس میخوانند زیرا به واسطه گرما تعطیلات تابستانی زودتر آغاز میشود و خانواده های مهاجر تابستانها را به شهرهای خوش آب و هوای خود میروند(البته بدون پدر خانواده که باید در گرمای پنجاه درجه هم کارکند)و پس از گذشت دوره شدت گرما و با شروع کار مدارس برمیگردند.
از نظر تحصیلات عالی دیپلمه هایی که قصد ادامه تحصیل دارند برخی بویژه از خانواده های کم درامد به دانشگاه های داخلی راه می یابند و برخی دیگر به هر نحو که شده خود را به دانشگاه های خارج میرسانند. شمار جوانان خرمشهری که به خارج میروند نسبت به شهرهای دیگر بیشتر است. به دو دلیل یکی اینکه در آن گرمای شدید درس خواندن برای دانشگاه بسیار مشکل است. دیگر اینکه چندان در تنگنای مالی قرار ندارند که از عهده هزینه های آن برنیایند بویژه اگر از خانواده پردامدی نیز باشند.
5.   ویژگیهای اخلاقی: مردم خرمشهر تابع زور نیستند. با همه خونگرم و مهربانند. از چاپلوسی گریزانند. جسور و گاهی وقتها بیباکند. از کلک و دوزک و کلاهبرداری به دورند. دست و دلبازند. ولی متأسفانه بومی هایشان کمتر به علم آموزی و درس خواندن و رسیدن به درجه های بالای جامعه علاقه نشان میدهند که بیشتر به دلیل هوای بسیارگرم است.
احمد شماع زاده  - آذرماه 1354


No comments:

Post a Comment