تروریستهای اقتصادی
23/8/84
چند ماه پيش بود كه
رئیس جمهور در زمان انتخابات رياست جمهوري به ملت قولداد كه "دست دست اندازان به بيت المال را كوتاهميكنم؛ و چون گفته ميشود به جاهايي وصلند، ثابتميكنم كه ميشود دست آنان را كوتاه كرد". و من با تجربههايي كه در اين انقلاب بهدست آوردهبودم، پيش خود گفتم چگونه ميتواند چنين كاري كند؟
آقاي احمدينژاد چند روز پيش نيز به هنگام معرفي چند
وزير باقيماندة هيأت دولت، در يك پخش تلويزيوني زنده از مجلس گفت(نقل به مضمون): من ميخواستم در اينجا نام برخي از اين كسان را ببرم،
نميدانم چرا حتي نام اين اخلالگران را افشا نميكنند. (منظور قوة قضائيه بود با توجه به صحبتهايي كه چند روز
پيش از آن، در رسانهها آمده بود). ولي رفقاي شفيق سفارشكردند در فرصتي مناسب اين
كار را بكنم، حالا وقتش نيست. يك مرتبه همهمهاي بين نمايندگاه ايجادشد كه:
بگو! بگو! ولي ايشان تنها اشارهاي كرد و نامي از كسي يا سازماني
نبرد. يكي از آن اشارهها اين بود كه: «ميگويند به اين دليل كه فلان وزير چنان گفته، اقتصاد
مملكت به هم ميريزد. اين چه اقتصادي است كه با سخن يك وزير به هم ميريزد؟ در
دنيا اقتصادهايي وجوددارد كه دولت كلاً منحل ميشود ولي اقتصادشان تكان هم نميخورد».
يكي دو روز پيش يا پس از آن، آقاي ‹خوشچهره› كه از ياران آقاي رئيس جمهور است در يك برنامة اقتصادي
از شبكه دو ساعت 45: 7 گفته بود: اينگونه افراد را بايد اعدام كرد.
چرا نبايد چند تن از اين افراد را
اعدام كرد؟ اينها كه دارند خون اين ملت را ميمكند و اقتصاد كشور را خرد ميكنند،
جرمشان كمتر از كشتن يك تن است؟
فرداي آن روز خبرنگار يكي از شبكههاي تلويزيوني از رئيس
مجلس پرسيد آن رفقاي شفيق چه كساني بودند، شما جزء آنها بوديد؟ و او گفت
ايشان رفقاي شفيق زيادي دارند كاشكي من هم جزء آنها باشم، و پاسخ صريحي نداد.
امروز سهشنبه 23/8/84
است. از خبر ساعت دو شبكه اول تلويزيون سخنان رئيس قوة قضائيه
در جمع ائمة جمعه و جماعات پخش شد. برخي از سخنان وی:
ـ فساد برخي افراد در
مسائل اقتصادي از جمله رشوه و رانتخواري تنها يك مفسدة خرد و كوچك است، خروج
سرمايهها و فرار مغزهاست كه فساد اكبر است. متأسفانه برخي رسانهها هم ضعفها را درشتنمايي ميكنند
و باعث تضعيف نظام، مديران و دولت و درنهايت فرار سرمايهها از كشور ميشود…
دشمن با تبليغات مداوم توانسته است امكانات و نيروهاي توانمند ايران اسلامي را به
خارج از كشور هدايتكند.
ـ شرق:
هاشمي شاهرودي با
انتقاد از بيضابطهبودن طرح مسائل مبارزه با مفاسد اقتصادي و اعلام اسامي مفسدين
اقتصادي در كشور گفت: بايد جلو اطلاعرسانيهاي نسنجيده كه آب به آسياب دشمن
ميريزد، گرفتهشود. و اين رفتارها مورد بازنگري قرارگيرد...
برخي اطلاعرسانيها
بهگونهاي است كه گويي همة مسؤولان كشور فاسد و متخلفند؛ يا مسؤولان نظام با
مفاسد اقتصادي برخورد نميكنند و از آقازادهها نيز حمايت ميكنند…
آنقدر به بحث اعلام اسامي مفسدين اقتصادي تمركز كردهايم كه گويي قوة قضائيه ليست
عريض و طويلي از مسؤولان و آقازادههاي مفسد در كشو ميز خود دارد و به مردم اعلام
نميكند. اين راهكار مبارزه با مفاسد اقتصادي نيست.
سخنان
رئيس قوة قضائيه را كه شنيدم، پيش خود گفتم:
يعني
آقاي شاهرودي نميداند كه همان سرمايههايي كه از مملكت خارج ميشود مال همين
كساني است كه دارند ملت را ميچاپند؟
يعني
ايشان نميداند كه اين حرفها را همان كساني ميزنند كه گفتهاند اقتصاد كشور به هم
ميريزد؟
آيا
اين سخنان دفاع از دولت آقاي احمدي نژاد است يا ترس از تروريستهاي اقتصادي؟
اگر
امثال آقاي شاهرودي ميخواستند و يا ميتوانستند تروریستهای اقتصادی را اعدامكنند،
آنگاه كه شرعأ و قانوناً ميتوانستند اين كار را بكنند، ميكردند نه حالا.
آن زمان، زمان جنگ بود
كه همه كساني كه به الافوالوف رسيدند، از همان زمان رسيدند.
زماني كه بروبچههاي
جبهه به شهادت ميرسيدند، اينها جيبهايشان پرتر ميشد.
در زمان جنگ، هم ميشد
آنها را با استناد به موارد مشابهي كه در زمان حضرت رسول اكرم(ص) اتفاق افتادهبود، و هم به جرم ‹اخلال در نظام اقتصادي كشور در زمان جنگ›، كه معمولاً حتا در كشورهاي نامسلمان، جزاي آن اعدام
است، آنان را اعدامكنند.
به
ياددارم در آن روزهاي جنگ، يكي از دوستان وزير بازرگاني شدهبود؛ و ما همكاران
پيشين او به ديدن او رفتهبوديم. در جمع ما گفت: «چند روزي از وزارتمان نگذشته بود كه يك مجوز جلو ما
گذاشتند كه امضاءكن. پرسيدم اين چيست؟ گفتند اين سهمية كرة بازاريان است.
(در آن زمان كره كوپني و كمياب بود)
پرسيدم طبق كدام قانون و مقررات؟
گفتند اين روند همواره عمل ميشده و كسي پاپيچ موضوع نميشده.
گفتم ولي من نميتوانم چنين كاري
كنم؛ اين قانوني نيست؛ و امضاء نكردم. فرداي آن روز شخصي به من زنگ زد و گفت اگر ميخواهي وزير
بماني امضاءكن. گفتم امضاء نميكنم، حتي اگر وزير نمانم». بد نیست بدانيد که وزارت آن وزير چه شد.
چند ماه گذشت ولي معاندان و از
جمله همان آقا بيكار ننشستهبودند. چنان كردند تا وزير بيچارهشد؛ و يك مرتبه سر از منطقة
جنگي دراورد. (لابد تنهاچاره را آن ديدهبود) البته اين را ما ميدانيم كه دوست او بوديم ولی مردم نميدانستند
و هيچ جا هم اعلام نشد. تاكنون هم كسي يادي از او نكرده و نگفته چه شد كه وزيري
بدون اعلام انصراف و استعفاء و… يك مرتبه غيبشزد و وزارتخانهاي با آن اهميت چندين
ماه بدون وزير و تنها با يك سرپرست(احتمالاً آقاي تاجگردون) ادارهميشد.
اكنون
ميفهميد كه چرا اين بار هم هرچند به آقاي ميرحسين موسوي اصرار كردند،
نتوانستند او را راضي به قبول نامزدي رياستجمهوري كنند. نگارنده در زمان جنگ، و به دلايلي كه گفتهشد، مطلبي را
نوشتم و قراربود به چاپ برسد كه با پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت مواجه شد و بياثر گرديد. بد نيست بخشي از آن را در اينجا بياورم تا بدانيد اين
كشور همواره چنين بوده و خواهدبود و سخناني كه ديروز زدهشده گويي براي امروز گفتهشده،
و براي آينده نيز كارايي دارد؛ و در اين كشور از اين نظر چيزي عوضنميشود:
«… و اما عامل داخلي. عامل داخلي يعني تروريستهاي اقتصادي ـ سياسي، همواره از
امواج مخرب پايههاي حكومت بوده و هستند. همواره خرابكاريهاي آنان مشهود بوده و هست؛ اما هيچگاه در
طي اين ده سال، فكري براي خشكاندن اين جرثومههاي فساد نشدهاست.
هر روز يك دستهگل به آب ميدهند،
هر روز چوبي لاي چرخهاي اين كشور ميگذارند، هرروز ضربهاي بر مصالح اين ملت
واردميآورند.
حکومت احتكارهاي پياپي را كشفميكند ولي يكي از محتكرين را
كشف حجاب نميكند؛ و به مردم نمينماياند.
گرانفروشها
را مرتباً جريمهميكند ولي يكي از آنان(خود يا مؤسسة او) را رسوا و در ديد همگان معرفينميكند.
اختلاسهاي
فراوان را كشفميكند، ولي يكي از آن گروههاي مختلس را به مردم معرفي نميكند.
در
مرزهاي كشور شبكههاي خارجكنندة ارز را كشف ميكند ولي يكي از عوامل اين شبكهها
را به مردم نشاننميدهد.
چگونه
است كه اگر بمبي حتي از نوع صوتی آن را که کارگذارند، حكومت اقدام به پخش
تصوير بمبگذار از تلويزيون همراه با مصاحبهاي ميكند و پس از آن اقدام به اعدام
بمبگذار، ولي اين همه تروريستي كه خون اين ملت را آنهم در زمان جنگ ميمكند، به
جوخههاي اعدام نميسپارد؟ … مگر خون آنان از خون اينهمه جوانان مردم كه به شهادت
ميرسند رنگينتر است؟ و يا مرگ اگر تلخ است چرا براي جوانان پاك ميهن تلخ نباشد؟
و اگر هم شهادت براي شهيد شيرين است، براي بازماندگانشان كه شيرين نيست؟»
ميبينيد
كه تا چه اندازه اين سخنان دیروز(سال 1367) شايستة امروز(سال 1384) نيز هست.
همین دو
سه سال پيش بود که يكي از اعضاي شوراي نگهبان پس از دستگيري شهرام جزايري
در خطبه نماز جمعه گفت: ما شصت نفر مانند شهرام جزايري داريم و يكي يكي به آنها
رسيدگي ميكنيم، ولي هیچگاه نامی فاش نشد. حتا سرانجام شهرام جزايري هم مانند برخی
دیگر از هم مسلکان او معلوم نشد.
روزی
با يكي از همين تروريستهاي اقتصادي و شاید هم یکی از کوچکترین آنان رو به رو شدم.
در مورد او ميتوانم تنها این پرسش
را مطرحكنم: چگونه يك شخص ميتواند از آغاز انقلاب كه حدود بيستسال
داشته و به قول خودش از صفر شروعكرده، در
سال 1379 كه با او روبهرو شدم، مالك سهام چندين بخش از پاساژهاي
موجود در جزيرة كيش با ارزش يكصدوسيزده ميلياد تومان باشد؟ يك نفر چقدر توان جسمي و بهرة هوشي دارد كه بتواند در
طول بيست سال اينهمه درامد داشتهباشد. آيا جز با زدوبند و رانت خواری ميتوان به چنين آلافوالوفي
دستيافت؟ و آيا كسي جرأت دارد به آنان بگويد اينهمه مال را از كجا آوردهاي؟
… اين رشته بگو و مگوي غيرمستقيم ميان سران قوة قضائيه
و مجريه، سر درازي يافت و به نتيجهاي نرسيد. يك بار هم گفتند قانون چنين اجازهاي را نميدهد، تا
بالاخره گفتند پس از اينكه اتهام متهمين قطعيت يافت نام آنها را فاشميكنيم.
چندي هم گذشت تا اينكه چند روز
پيش، از سوي نمايندة قوة قضائيه در رسانهها آمد كه نام هفتاد تن از مفسدين
اقتصادي را كه اتهام آنان مشخص و حكم براي آنان صادرشدهاست را در روز شنبه اعلامميكنيم.
با توجه به شناختي كه طي اين بيستوهفت
سال از جامعه و نظام بهدست آوردهام، بدون درنگ در جمع دوستان گفتم فردا هم
انشاءالله فراخواهدرسيد و خواهيدديد كه بهانهاي درستميكنند و از زير اعلام نام
مفسدين اقتصادي شانهخالي خواهندكرد.
روز
موعود فرارسيد. نقل به
مضمون خبر از اخبار شبكة اول
سيما: خبرنگاران رسانههاي مختلف امروز جلو در اصلي قوة قضائيه جمعشدند تا هرچه
زودتر از نامها آگاه شوند، ولي بجاي اعلام نامها با يك بخشنامه مواجهشدند:
نظر به اينكه جو جامعه براي اعلام
اسامي آمادگي ندارد و رسانهها ممكن است از نامها بد بهرهبرداريكنند و مردم از
اينكه قوة قضائيه نتواند عدالت را اجرا كند، از اين قوه ناراضي شوند، از اعلام
اسامي تا مهيا شدن زمينه آن، خودداريشد.
احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment