وکیل
الرّعایا
(شایسته مردی برای زمان ما)
(شایسته مردی برای زمان ما)
بيست و هفتم نوامبر سال 1770 ميلادي كريم خان زند، وكيل ايرانيان، در عمارتي در شيراز كه امروز «موزه پارس» ناميده مي شود، فرستاده روسيه را پذيرفت كه رنج سفر دو هزار و پانصد كيلومتري از سن پترزبورگ تا شيراز را بر خود هموار كرده بود تا پيام تزار روسيه را به فرمانرواي ايران برساند. سفير تزار خبر پيروزي روسيه بر عثماني را در جنگ دريايي به اطلاع خان رسانيد و تمايل تزار را به داشتن روابط دوستانه و اتحاد با وي اعلام داشت. فرستاده تزار انتظار داشت كه كريم خان كه دوبار باعثماني بر سر بصره جنگيده بود از شنيدن خبر شكست دريايي عثماني خرسند شود كه كريم خان ابرو در هم كشيد و خطاب به سفير تزار گفت كه شكست ملت ديگر ما را شاد نمي كند و سفير تزار (طبق نوشته هاي به جاي مانده از او، به قلم خودش) شوكه شد و بعدا به تزار گزارش داد كه اتحاد با كريم خان را برضد عثماني فراموش كند و اضافه كرده بود كه كريم خان با همه رهبراني كه ديده، درباره آنان شنيده و در كتب تاريخ خوانده است فرق دارد، زيرا كه خودش را يك تبعه عادي مانند ساير مردم ميداند، مردي است به غايت فروتن و بدون هرگونه افاده؛ رفتارش هم ديپلماتيك نيست و ديدار با او تشريفات ندارد.
بايد
دانست كه كريم خان در هر دو جنگ خود با
عثماني بر سر بصره پيروز شده بود.
وي
علاوه بر دور ساختن عثماني از منطقه بصره،
هلندي ها را هم از خارك و جزاير اطراف آن
اخراج كرده بود.
كريم
خان كه از پذيرفتن عنوان شاهي و تاسيس
سلسله اجتناب مي كرد نسبت به امنيت خليج
فارس و خوزستان حساس بود.
مورخان
اروپايي كريم خان را مردي عادل و منصف و
يك ايراني فوق العاده و شخصيتي منحصر به
فرد در تاريخ توصيف كرده و درباره اش به
نقل از ديپلماتهاي اروپايي و ميسيونهاي
مسيحي نوشته اند:
كريم
خان كه از يك نژاد خالص ايراني (لر)
بود،
از ديدن شادي مردم شاد ميشد و براي شاد
كردن شيرازيها از جيب خودش (نه
از خزانه عمومي)
به
نوازندگان پول ميداد كه در ميدانهاي شهر
ساز بزنند و اگر فرصتي به دست ميآورد،
درطباخي هاي عمومي در كنار مردم عادي غذا
صرف ميكرد و با شنيدن گفتگوي آنان با
يكديگر از دشواريها آگاه ميشد و اين مسائل
را حل ميكرد.
به
نوشته منشي كريم خان، به باور وکیل
الرعایا (نماينده
ايرانيان-
كريم
خان)
مسائل
كوچك گاهي دفعتا چنان بزرگ ميشوند كه
دودماني را منقرض مي كنند.
كريم
خان كه رييس طايفه زند از مردم «لُر
ـ بختياري»
و
يكي از ژنرالهاي ارتش نادرشاه بود؛ پس از
قتل نادر (دهم
ژوئن 1747
در
يك كودتاي نظامي در قوچان)،
در سخت ترين شرايط تصميم گرفت مانع از هم
گسيختگي ايران شود؛ زيرا كه پس از كودتا،
هر ژنرال در يك منطقه از كشور پرچم خودمختاري
برافراشته بود.
از
جمله ژنرال احمدخان دراني در قندهار.
در
اين هرج و مرج، كريم خان با ده سال تلاش
يكايك اين مدعيان را سركوب و يا غيرفعال
كرد، ولي پس از هر پيروزي، مغلوبين را
مورد بخشودگي قرارداد و دشمنان مقتولش
را با احترام و تشريفات مرسوم دفن كرد و
با اينكه بناي كاخ گلستان را در تهران
آغاز كرده بود، شهر شيراز را پايتخت كشور
قرار داد تا بازگشتي به عهد باستان و در
مجاورت تخت جمشيد باشد.
وي
با ايجاد يك نظام اداري ـ قضايي كارآمد
آرامشي را به کشور
بازگردانيد كه قرنها آن را به خود نديده
بود.
كريم
خان در طول 30
سال
زمامداري اش به عمران و آباداني فراوان
دست زد.
تجارت
را تشويق و ماليات كارگران و كشاورزان را
لغو كرد.
درشيراز
بناهاي متعدد از جمله مسجد و بازار وكيل
را ساخت.
حافظيه
و آرامگاه سعدي از كارهاي اوست.
وي
در كرمان نيز دست به عمران زد و بازسازي
مسجد جامع مظفريه از يادگارهاي اوست و به
همين سبب كرمانيها لطفعلي خان نوه وي را
در روزهاي سخت در پناه خود قرار دادند كه
گرفتار شقاوت و بيرحمي دشمن او آغامحمدخان
قاجار شدند و ....
@Onlynhistory
@Onlynhistory
No comments:
Post a Comment