Thursday, January 2, 2014

گفتار خوبان برای خوب زیستن و خوب مردن

من خون خدا، شکوه بِسمِ اللّهَم!


 باشد که در دم سرد تاجرپیشگان مرثیه خوان کارگر افتد

 
 
من خون خدا، شکوه بِسمِ اللّهَم!
 
 
1
چون خونِ خدا ، بیا مسلمان باشیم
یا حداقل ، شبیه سلمان باشیم
مولا ، سگ آستان نمی خواهد مَرد !
او کرده قیام ، تا که " انسان " باشیم
2
من خون خدا ، شکوه بسم اللهم
گوینده ی « لا اِلهَ اِلا اللهَم »
درسینه اگر محبت من داری
ارباب مخوان مرا ، که عبداللهم
3
گفتی به من ارباب ! خطا گفتی تو
شرمنده شدم ز دوست ، تا گفتی تو
من بنده ام و مقام من جز این نیست
شرک است به بنده ای « خدا » گفتی تو
4
غافل تو ز لا اله الا اللهی
هرگز به حریم « او » نداری راهی
در وادی شرک می روی ، گمراهی
در عشق ، اگر شدی حسین اللهی
5
وقتی که حسین را تو " سین " می خوانی !
در تعزیه ، روضه ی حزین می خوانی
یعنی که حماسه را غلط می فهمی
وقتی که ز کوه اینچنین می خوانی
6
ای مرثیه خوان ! گزافه گفتن کفرست
با لهجه ی دین ، خرافه گفتن کفرست
اسلام دو نور عترت و قرآن است
جز این ، سخنی اضافه گفتن کفرست
7
با کرب و بلا ، سراب می بافی تو
یک پرسش بی جواب می بافی تو
مفهوم حسین را نمی فهمی ، حیف
با خون حسین ، آب می بافی تو !
8
ای مرثیه خوان ! ز چشم و ابرو بگذر
از خال لب و کمند گیسو بگذر
این مرد بزک کرده ! ابوفاضل نیست
تکبیر بگو ! از این هیاهو بگذر
9
غافل ز کرامت مُحرّم هستیم
دلداده ی بزم سوگ و ماتم هستیم
با خنجر جهل ، سر بُریدیم از عشق
ما ابن زیاد و ابن مُلجم هستیم !
10
ای مرثیه خوان ! ز های و هو می گویی
از رأس بریده و گلو می گویی
از داغ اسارت و تنور و گودال
پس کی ز حسین ُسرخ رو می گویی ؟!
11
ای مرثیه خوان ! ز نور جانت خالی ست
از پرتو معرفت ، جهانت خالی ست
این روضه نمی دهد به ما حالی چون :
از عشق و حماسه ، داستانت خالی ست
12
در مرثیه ات ، حسین تنها « سین » ست !
در کرب و بلا ، شکسته ای غمگین ست
تو تاجر گریه ای و جای شک نیست
از تلخی سوگ ، کام تو شیرین ست !
13
این روضه وضو ندارد و زیبا نیست
دنیا زده است ، شیعه ی مولا نیست
این « سین » که تو خوانده ای ، به قرآن سوگند !
در سوره ی سرخ ظهر عاشورا نیست
14
ای مرثیه خوان ! نگاه تو زیبا نیست
چون روح تو ، از تبار عاشورا نیست
گفتی سبب قیام دریا ، آب است !
این روضه ، شناسنامه دریا نیست
15
ای مرثیه خوان ! روضه غفلت کافیست
با ذکر خرافه ، کسب شهرت کافیست
از خون خدا ، برادر من ! شرمی
با سکه ی کربلا ، تجارت کافیست
16
ای مرثیه خوان ! روح تو نورانی نیست
آیینه در این روضه که می خوانی نیست
بر روی حماسه می زنی سیلی تو
با دست خرافه ، این مسلمانی نیست !
17
ای مرثیه خوان !  کرب و بلا ماتم نیست
میراث حسین ، درد و داغ و غم نیست
جان مایه ی نهضت حسینی این ست :
" هر کس که به ظلم تن دهد ، آدم نیست "
18
ای مرثیه خوان ! زبان عاشورا باش
هم قبله ی کاروان عاشورا باش
با لهجه ی سرخ عشق ، همچون زینب
بر خیز و حماسه خوان عاشورا باش

عکس هاي ديدني از طبيعت شگفت انگيز کشور نروژعکس هاي ديدني از طبيعت شگفت انگيز کشور نروژ


~>در صورتی که عکس ها رو نمی بینید از بالا روی گزینه Show Images کلیک کنید. <~
~>در صورتی قصد خرید دارید ولی دکمه مورد نظر کار نمی کند از بالا روی گزینه Not Spam کلیک کنید و در پوشهInbox خرید خود را دنبال کنید <~
 
عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس  های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

عکس های دیدنی از طبیعت شگفت انگیز کشور نروژ

صداوسیما در شرایط بحرانی قرار دارد

صداوسیما در شرایط بحرانی قرار دارد
صداوسیما در شرایط بحرانی قرار دارد
در بیست‌وهشتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، گفت‌وگوی مفصلی با دکتر حسام‌الدین آشنا استاد ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در مورد عملکرد صداوسیما منتشر شده است که حاوی نکات متفاوت با انتقادات مرسوم، مهم و قابل توجهی است. او در این گفت‌وگو، رک و البته مستند به مسائل و مشکلات رسانه ملی و دلایل ریزش و انحصاری عمل کردن آن پرداخته است.
دکتر آشنا در مورد نحوه پوشش اخبار زلزله اخیر آذربایجان نیز فقط یک جمله گفت: صداوسیما چشم بیدار ملت نبود، دست کوتاه سیاست‌ورزانی شد که نگران بازتاب طرح‌های زودبازده بودند.
بخش‌هایی از دیدگاه‌های وی را می‌خوانید:
-      صداوسیما اگر نگوییم بالفعل ورشکسته است ولی در شرایط بحرانی قرار دارد و این شرایط بحرانی ناشی از یک دوره غفلت طولانی است. از زمان تصویب قانون مربوط به ممنوعیت خرید، فروش و نگهداری تجهیزات مربوط به دریافت ماهواره که در سال 1373 تصویب شده و آیین‌نامه‌ اجرایی آن در سال 1384 به تصویب ‌رسیده، تا الان که در سال 1391 قرار داریم، به مدت 18 سال صداوسیما یک فرصت تاریخی داشته است برای اینکه بتواند جاذبه‌های کافی را برای کاهش استقبال مردم از ماهواره ایجاد کند.
-     تا زمان همه‌گیر نشدن دریافت برنامه‌های ماهواره‌‌ای فارسی، صداوسیما به‌طور جدی به فکر نیافتاده و در این راستا تأخیر دارد. نتیجه‌ این تأخیر اقدامات عجولانه‌ایست که امروز اتفاق می‌افتد که می‌توان از آن جمله به تأسیس و راه‌اندازی شبکه‌های به شدت تأمینی و دم‌دستی اشاره کرد.
-      بعید می‌دانم ‌کسی در صداوسیما بتواند ادعا کند برند صداوسیما امروز از سال 87 معتبرتر است. این مطلب در جلسه اخیری که در مرکز تحقیقات صداوسیما با حضور برخی استادان ارتباطات برگزار شد، مورد تصریح قرار گرفت.
-     از قول ریاست سازمان در 12 آبان 1386 اعلام شد میزان استفاده از ماهواره در ایران 32.5 درصد است و دو سال بعد در 23 آبان 1388 از قول قائم مقام وقت سازمان در همایش بین‌المللی غدیر اعلام شد 40 درصد مردم به ماهواره روی آورده‌اند. در 14 دی 1390 یکی از مسؤولان پژوهشی وزارت ارشاد در نشست تخصصي تکنولوژي تبليغ با موضوع «بررسي محتواي شبکه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان و نقش روشنگري مبلغان» در مرکز همايش‌هاي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم یادآور شد: «متأسفانه بر اساس تحقيقات دقيقي که صورت گرفته، در سال گذشته 55 درصد مردم ايران داراي گيرنده‌هاي ماهواره‌اي بودند و 50 درصد مردم بيننده شبکه‌هاي فارسي‌زبان بوده و با دقت آنها را مشاهده و دنبال مي‌کنند». این آمار در تهران خیلی بالاتر از این حرف‌هاست. این بدان معناست که ما حدوداً در هر سال 7.5 درصد رشد مصرف ماهواره‌ای را تجربه کرده‌ایم. اگر این به معنای شکست در اثربخشی نیست، پس چیست؟
-     از منظر قیمت تمام شده هم می‌توان صداوسیما را ارزیابی کرد؛ میزان بودجه و ساعات برنامه‌های تولیدی صداوسیما مشخص است. وقتی مقدار بودجه را به تعداد ساعت برنامه‌های تولیدی تقسیم می‌کنیم، می‌بینیم صداوسیما یکی از گران‌ترین تولیدکننده‌های تلویزیونی حتی به قیمت دلار آزاد است؛ یعنی در واقع هزینه تمام‌شده محصول رسانه ملی بسیار بالاست.
-     من می‌گویم صداوسیما یک شرکت زیان‌ده است که ورشکستگی‌اش را اعلام نمی‌کند. من معتقدم صداوسیما هیچ‌گاه اجازه ارزیابی مستقل از خودش را به کسی نداده است...
 این به دلیل مصلحت بوده است؟
-         نه،‌ به دلیل اینکه سازمان قدرتمندی است. ‌این ناشی از یک انحصار است، نه مصلحت.
 اما این انحصار را قانون به او داده است.
-         نخیر، خودش تلاش کرد که این انحصار را قانونی کند.‌
 چگونه؟
این انحصار از تفسیر دو اصل 44 و 175 قانون اساسی ناشی می‌شود. در اصل 175 در آن روزهای بازنگری و تغییر قانون اساسی (9/3/1368)، حضرت امام(ره) در قید حیات بودند و مسؤولان عالی‌رتبه نظام از جمله آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور) و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس)، با سپردن صداوسیما به رهبر (حتی امام خمینی(ره)) کاملاً مخالف بودند و به صراحت و شفافیت مفاسد آن را بیان می‌کردند.
آقای هاشمی چنین استدلال کرده است:
1ـ نظارت همیشه از بالا به پایین است، وقتی مدیر عامل سازمان را امام نصب می‌کند، سه قوه چگونه نظارت کنند بر چیزی که مسؤول اصلی آن رهبری است؟ در این صورت نظارت بر صداوسیما امکان‌پذیر نخواهد بود، یعنی همه باید نگاه بکنیم و چیزی هم نتوانیم بگوییم! این اشکال واقعاً جدی است. اگر رهبر فردا مدیرعاملی نصب کند و اشکالاتی پیش آید، کسی واقعاً نمی‌تواند چیزی بگوید. این را مطمئن باشید تا مدیرعامل مورد اعتماد رهبر باشد، کسی نمی‌تواند انتقاد کند و اگر مدیرعامل کسی را هم به آنجا راه نداد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد، یک قدرت بسیار نیرومندی در صداوسیما به‌وجود می‌آید.
2ـ صداوسیما یکی از وسائل توجیه مردم است، از وسائل جاانداختن مسائل کشور است، شما می‌خواهید همه این کارها را به پای رهبر بنویسید!؟ اگر صدا‌وسیما بخواهد توجیه‌گر باشد، رهبر شده توجیه‌گر همه نظام!
3ـ  اگر مدیرعامل فقط از طرف رهبر باشد، ارتباطش با مسؤولان کشور بسیار ضعیف خواهد شد.
آقای هاشمی در پایان اضافه کردند که چند سال پیش که ما در صداوسیما مشکل پیدا کردیم، من رفتم خدمت امام؛ ایشان فرمودند: «من نظرم این است که سران سه قوه باید مدیرعامل را تعیین کنند» (مشروح مذاکرات بازنگری، ص 560.)
در شورای بازنگری پس از آنکه برخی از اعضای جامعه مدرسین بر انتصاب مدیرعامل از سوی رهبری اصرار داشتند، آیت‌الله خامنه‌ای در نفی دخالت رهبری در نصب مدیرعامل سازمان افزودند: «اگر رهبر در رأس (سازمان) باشد، اگر اشکالی باشد، ما از چه کسی مؤاخذه کنیم؟ دستگاه قضائی یا دستگاه مقننه که حق نظارت بر همه امور را دارند، باید سرکشی کنند، از کی مؤاخذه کنند؟ از رهبر مؤاخذه کنند که چرا صداوسیما اشکالاتی دارد؟ چنین چیزی ممکن است؟ با این کار سیئات صداوسیما دامن رهبر را خواهد گرفت، این را چیز کمی نگیرید، به‌هر حال سوءتفاهم‌هایی در مردم هست. یک وقت غفلتی پیش می‌آید، همه مردم را به رهبری بدبین می‌کند که این، هیچ به مصلحت نیست» (مشروح مذاکرات بازنگری، ص 569.)
در باره این اصل متأسفانه شورای نگهبان در تقابل با تندروی‌های مجلس ششم چنان تفسیر موسعی از صدر و ذیل اصل 175 در رابطه با رهبری ارائه کرد که عملاً مجلس را در اجرای وظیفه قانون‌گذاری محدود کرد.
 چه کسی تقاضای تفسیر کرد؟
-         آقای دکترلاریجانی، رئیس سازمان صداوسیما و آیت‌الله یزدی.
 یعنی اگر دیگری هم سؤال می‌کرد، چون مرجع پاسخگویی باز هم شورای نگهبان است، پاسخ همانی بود که داده شد.
-     نه، در شرایط دیگر شاید پاسخ متفاوت بود. می‌توانست سؤال و جواب جور دیگری باشد. شیوه سؤال کردن و تفسیر جواب هم بسیار مهم است.
 یعنی امکان تجدیدنظر در این تفسیر وجود دارد؟
-     امکان تجدید وقتی است که صداوسیما نتواند انحصارش را ادامه دهد. مگر شما در اصل 44 چه کار کردید؟ اصل 44 تصریح دارد که چه چیز دولتی است‌ اما بنا به فرمان رهبری بسیاری امور تغییر کرد. در واقع مصلحت اقتضا می‌کند که ما انحصار صداوسیما را بشکنیم.
 پس شما مدافع سرسخت انحصارزدایی از رسانه ملی هستید؟
-         من مدافع انحصارزدایی از تصدی‌گری سازمان صداوسیما هستم.
 ....
-         صداوسیما قدرت خیلی بزرگی است. صداوسیما می‌تواند یک رئیس‌جمهور را به زمین بزند و او را محبوب یا نامحبوب کند.
 ما یاد گرفتیم وقتی بحث جدی می‌شود، بحث مصلحت به میان می‌آید. این گفته‌ها به این معنی است که صداوسیما مصلحت جامعه را به مصالح خصوصی خود ترجیح نمی‌دهد؟ این را هم که می‌گوییم، عملاً به مدیران صداوسیما برمی‌گردد.
-         نه، ببینید، اشتباه نکنید. صداوسیما مصلحت کشور را مصلحت خودش می‌داند و خودش را مساوی کل مصلحت تلقی می‌کند.
 ......
-     ساختار صداوسیما چون دولتی دیده شده، مصونیت آهنین دارد، چون حاکمیت آن طرف است، در حالی که تمام موضوع رسانه این است که رسانه وسط حاکمیت و مردم است. اگر خودش را خیلی بالا کشید و به حاکمیت چسباند، همه ضعف‌هایش، ضعف حاکمیت می‌شود و اعتباری برایش نمی‌ماند. آقای احمدی‌نژاد رییس‌جمهور است. رابطه صداوسیما با احمدی‌نژاد اول دوره ریاست‌جمهوری با آخر دوره دوم ریاست‌جمهوری چرا فرق دارد؟ چرا دو سال اول ریاست‌جمهوری از او فقط گل و بلبل گفته می‌شود اما آخر دوره ریاست‌جمهوری می‌توان به‌شدت از او انتقاد کرد؟ این همان زیر سلطه قدرت بودن است. وقتی آقای رییس‌جمهور حرف زد، آقای مشایی حرف زد، آقای وزیر حرف زد، گفتیم «وزیر می‌گوید...»، یعنی گردن خودش؛ «وزیر ادعا کرد ما 2000 کیلومتر راه‌آهن کشیدیم». وظیفه رسانه است برود ببینید که این کار را کرده است یا خیر.
 اول و آخر دوره ندارد.
-     بله، اما وقتی خودش را به حاکمیت چسباند، از مزایای حاکمیت استفاده می‌کند. همین سپر آهنینش است اما از طرف دیگر، چیزهای دیگری را می‌بازد.
 بحث این است که کسی نمی‌تواند او را از حاکمیت جدا کند. حاکمیت باید این را از خودش‌ رها کند.
-         این هوش حاکمیت است که ما امیدواریم این اتفاق بیافتد که به رسانه ملی بگوید مسؤولیتش با خودش است.
 آقای دکتر! شما مخالف داشتن رسانه توسط حاکمیت هستید؟
 
متن کامل این گفت‌وگو در بیست‌وهشتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
کد: 360
نویسنده خبر: ماهنامه مدیریت ارتباطات

اعتراضات 'نابخشودنی'، مُهری که داغ شد

اعتراضات 'نابخشودنی'، مُهری که داغ شد
بی بی سی - دوشنبه 30 دسامبر 2013 - 09 دی 1392

در آستانه نهم دی که توسط شورای فرهنگ عمومی جمهوری اسلامی روز «بصیرت و میثاق امت با ولایت» نامگذاری شده است، وب‌سایت آیت‌الله خامنه‌ای پوسترهایی را منتشر کرد که منجر به واکنش‌هایی در فضای شبکه‌های اجتماعی شد.
نخستین پوستر پرونده‌ای را نشان می‌داد که روی آن عنوان "فتنه ۸۸" نوشته شده و واژه "نابخشودنی" به همراه نشان جمهوری اسلامی روی آن مهر شده بود.
پیام زیرین این پوستر بخشی از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در ۸ خرداد ۱۳۹۰ است: "گناه بزرگ فتنه‌گران در سال ۸۸ این بود که اگر خوشبینانه نگاه کنیم و بگوییم اینها یک شبهه‌ای، خدشه‌ای در ذهنشان بود، این خدشه را به صورت ایجاد چالش برای نظام اسلامی مطرح کردند. این گناه بزرگ، قابل اغماض هم نیست؛ آثار آن هم همچنان در جامعه ما موجود است".
واکنش‌ها به این پوستر که در پس‌زمینه آن تصویر دادگاه دستگیرشدگان پس از انتخابات سال ۸۸ است، در توییتر آغاز شد و به شبکه‌های اجتماعی دیگر چون فیس‌بوک و گوگل‌پلاس کشیده شد.
کاربران این شبکه‌های اجتماعی واژه "نابخشودنی" را دستمایه پیام‌های خود قرار دادند و بیشتر در مخالفت با اطلاق این واژه توییت کردند.
این کاربران با نوشتن درباره مشکلات اجتماعی- سیاسی ایران و یادآوری آنچه در روزهای پس از انتخابات ۸۸ گذشت، نوشته‌های خود را با واژه "نابخشودنی" تگ زدند.
 در پاسخ به پوستر منتشرشده، عکس‌ها و ویدئوهایی نیز منتشر شد که یکی از این تصاویر پاسخی بود به پوستر منتشرشده که عبارات روی آن با تغییر واژه "فتنه ۸۸" به "کودتای انتخابات ۸۸" و تغییر سخنان آیت‌الله خامنه‌ای به سخنان میرحسین موسوی، دستکاری شده بود:
با خونهای ریخته شده- با قلمهای شکسته- با فضای امنیتی کودتاگونه و دولت ناشی از آن به زودی گرمای حادثه فرومینشیند و دست اندرکاران این ماجرا با صورتحساب بلندبالای اشتباهات خود روبه رو میشوند. آیا آنان از تحمیل آنچه روی داد سود بردند؟ - میرحسین موسوی
نظر: جمله بالا بهترین سندی است که نشان میدهد:
1. سران فتنه! قصد براندازی نداشته اند وگرنه میرحسین نمینوشت که به زودی گرمای حادثه فرومینشیند.  
2. و از روی اعتقاد و درایت و برای اصلاح جامعه به میدان آمده بود که پیشبینیهایش به وقوع پیوست و صورتحساب بلندبالای اشتباهات گریبانگیرشان شده است ولی به روی خود نمیآورند چون منصف نیستند.

هفت تیرکشی مداح معروف + خبرتازه

به نظر میرسد مرتکب این گونه حماقتهاشدن خواست خدا باشد "تا سیه روز شود هر که در او غش باشد و کار و هدفش برای خدا نباشد تا مردم ساده دل بیش از این فریب این گونه دغلکاران روزگار را نخورند:

هفت تیرکشی مداح معروف در اتوبان بابایی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مشاجره لفظی سرنشینان دو خودرو دراتوبان بابایی که یکی از آن‌ها از مشهور‌ترین و گران‌ترین مداحان تهران است، به تیراندازی انجامیده است.
طبق اطلاعات رسیده به آینده، داستان ازاین قرار است که یکی از مداحان مشهور تهران که صدا سیما در روزهای عزاداری، نوحه خوانی‌های او را مدام پخش می‌کند، ساعت ۳ بامداد روز ۵ دی ماه در اتوبان بابایی با یک خودروی ۲۰۶ تصادف می‌کند. این تصادف که می‌توانست مانند صد‌ها نمونه دیگر مثل آن با کروکی و مراجعه به بیمه حل شود به مشاجره و درگیری لفظی می‌کشد.
سرنشینان ۲۰۶ زوج جوانی بودند که از شرق به غرب اتوبان حرکت می‌کردند، گزارش مورد نظر حاکی از این است که ادامه این درگیری به نقاط خطرناکی کشیده می‌شود چرا که مداح معروف و همراهانش که در خوودروی تویوتا بودند کلت کشیده و ۵تیر به جلو و گلگیر ۲۰۶ شلیک می‌کنند. بعد از تیراندازی جناب مداح و همراهان از محل دور شده و سرنشینان ۲۰۶ به کلانتری شکایت می‌برند و شکایت ثبت و به دادسرا ارسال می‌شود اما جناب مداح تیرانداز در جلسه دادرسی حضور پیدا نمی‌کند.

اینها مداحان بیعملی هستند که شیعه علی هم نیستند. از مردانگیهای علی که هیچ حتا از حضور علی در دادگاه در پاسخ به دادخواست یک یهودی هم درس نمیگیرند و در دادگاه حضور نمییابند. البته اینها که از حامیان و پیروان احمدی نژاد هستند باید مانند او از حضور در دادگاه سربرتابند و به قوه قضائیه هم بگویند به... و معلوم نیست قوه قضائیه هم در این میان چه عکس العملی نشان خواهدداد.


چند  روز پیش سناریویی ساخته شد و در پایگاههای مختلف درج گردید و ناشر اولیه خبر را وابسته به صهیونیست خواندند تا عمل مداح را توجیه و تطهیرکنند. در آن سناریو جای همه چیز وارونه شده است. ولی نتوانسته اند بگویند اگر این سناریو درست باشد چرا مداح در دادگاه حضور نیافت و به جای شاکی قرار نگرفت!!! و متقابلا شکایت نکرد. اگر سناریو درست میبود به یقین چنین میکردند و پدر از روزگار شاکیان اولیه که یک زوج جوان بوده اند درمیآوردند.



یادداشت یعنی به یاد داشته باش!(23)

که بداخلاقی و دورشدن از اخلاق و سیره محمدی(ص) در سالهای اخیر تا بدانجا رسیده است که گروهی از فرصت طلبان تهمت و افترا و تهدید را همچون نقل و نبات بر سر هرکس که بخواهند میریزند و مدعیان پاسداری از اسلام و شعائر و ارزشهای اسلامی نیز در برابر این رویه ها یا سکوت و چشمپوشی میکنند یا برخی از آنها خود جزء همین گروه قرارگرفته اند. نه خدا و رسول و قرآن را و نه حیا و حدود و وجدان را در نظر نمیگیرند تنها به این دلیل که به قدرت وابسته اند و بر خر مراد سوار. و هیچ توجهی ندارند که اینهمه ظلم و ستم روزی واکنشش پدیدار خواهد شد و شعله های آتشش همگان را خواهد سوخت.
تازه ترین تهدید و تهمت این است که ابوچفیه(با تشدید ف و ی) گفته است سران فتنه مفسد فی الارض اند.
باید از او پرسید آیا میدانی  مفسد فی الارض یعنی چه یا نمیدانی؟ اگر میدانی چگونه میخواهی ثابت کنی؟!! شاید نیازی به اثبات آنچه که میگویی نداشته باشی. چیزی میگویی تا جوانان بسیجی را تحریک کنی تا اندیشه ای انحرافی را در سر بپرورانند و از خدا هم که ترسی نیست و حالا کو تا قیامت!
و اگر نمیدانی بدان که:
مفسد فی الارض کسی است که مخالف هدف آفرینش خداوند حرکت کرده و عمل میکند. "خداوند انس و جن را آفرید تا به آبادانی زمین(عمارت ارض) بپردارند"(حدیث) و از راه آبادانی زمین خدا را بندگی کنند(ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون). زیرا ویرانی و و نابسامانی با بندگی خدا سازگار نیست.
بنابراین کسی مفسد فی الارض است که زمین را به  فساد و افساد کشاند و کیفر مفسد فی الارض مهدورالدم بودن است. یعنی بایستی خونش ریخته شود تا زمین از لوث وجودش پاک شود.
نمونه های مفسد فی الارض کسانی هستند که با هدف کسب زخارف دنیای دنی به تولید و توزیع و فروش موادمخدر و تجهیزات کشتارجمعی (شیمیایی و اتمی) بپردازند که نتیجه اش نابودی حرث و نسل و به تباهی کشاندن جوامع بشری است. یا کسانی که با آدم ربایی و بویژه دزدی کودکان بخواهند به پولهای هنگفتی برسند و یا مانند کسانی که در کشورمان به قیمت فقر و مرگ توده های مردم کم درامد و بی درامد کیسه های خود را پرمیکنند و در زمان جنگ کارشکنی میکردند و چوب لای چرخ دولت میگذاشتند و خون شهدا را پایمال میکردند. (دولت آن زمان یعنی میرحسین موسوی فتنه گر امروز! دستکم برخی از کسانی که در آن زمان کمتر توانستند و یا نتوانستند به مال و منال و یا جاه و مقام برسند اکنون در صف مدعیان فتنه گری او قرارگرفته اند و از تریبونها به او که نمیتواند از خود دفاع کند هر تهمتی نسبت میدهند و جوانانی را که آن روزها نبودند و از تاریخ اوایل انقلاب که بیشتر در سینه ها محبوس است آگاهی ندارند اغفال میکنند.)
خوب حالا که معنای مفسد فی الارض را متوجه شدی(اگر شده باشی! زیرا تا خدا نخواهد خیلی کسان خیلی چیزها را هرگز متوجه نمیشوند و این بستگی به پیشینه آنان دارد که تا چه اندازه برای شنیدن و عمل به حرف حق آمادگی داشته باشند.) و نمونه های آنها را هم شناختی بگو چگونه میخواهی مسائل و اختلافهای سیاسی در محدوده یک کشور را که نمونه هایش در تمام دنیا وجود دارد با موضوع افساد در زمین گره بزنی و از درون آن مفسد فی الارض بیرون بیاوری؟
آیا آنها(سران فتنه!) مفسد فی الارض هستند یا آنانی که هم از پیش و هم پس از فتنه معترضین را در خیابانها و نهانگاهها و در خانه هایشان کشتند؟
آیا قتل نفس عمد مصداق افساد در زمین نیست؟ که خداوند میفرماید: و من یقتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدافیها و غضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما(نساء: 93)
و کسی که شخصی باایمانی(کسی که به خدا ایمان دارد)را عمدا بکشد پس کیفرش جهنم است جاویدان در آن. و خداوند بر او خشم آورد و لعنت کند او را و آماده کند برای او عذاب بسیار بزرگی را.