Tuesday, January 28, 2014

دکتر غلامحسین ساعدی(گوهرمراد)

سه کتاب ساعدی مجوز نشر گرفت


سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر
                                                               
                                            دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۶
884-3.jpg
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سه کتاب «آی باکلاه آی بی‌کلاه»، «ضحاک» و «وای بر مغلوب» ساعدی (گوهرمراد) برای تجدید چاپ مجوز نشر گرفته و در انتشارات نگاه منتشر خواهند شد.
«آی باکلاه آی بی‌کلاه» یک نمایشنامه است که شخصیت‌های آن عبارت‌اند از خبرنگار و راننده.
نمایشنامه «ضحاک» نیز هجویه‌ای علیه دیکتاتوری است که زبانی تمثیلی دارد و در آن به دست‌نشاندگان بیگانه‌ای اشاره می‌شود که از خارج از کشور به داخل می‌آیند.
«وای بر مغلوب» هم دیگر نمایشنامه ساعدی است که در سال 1349 نوشته و چاپ شده است.

زندگی و آثار او به نقل از ویکی پدیا:

زندگی‌نامه

ساعدی در ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. دکتر علی اکبر ساعدی جراح برادر دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و شاعر شهیر و برجسته در باره برادرش و مدرسه طالقانی (منصور سابق) تبریز می‌گوید:[۲]
«غلامحسین ساعدی پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، کوچه غیاث در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. دبیرستان منصور در زمینی بنا شده بود که قبلاً قبرستان بود، به هنگامی که منصور استاندار آذربایجان شده بود این دبیرستان سر و سامان گرفت و برای همین نام منصور را روی دبیرستان ما گذاشته بودند، دبیرستان خیلی خوبی بود، معروف بود، اتوریته داشت و خیلی هم از خانه ما دور نبود.»
او کار خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد. در نوجوانی به طور هم‌زمان در ۳ روزنامهٔ فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب می‌نوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیری‌ها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد.[۳][۴] وی تحصیلات خود را با درجه دکترای پزشکی، گرایش روان‌پزشکی در تهران به پایان رساند. مطبش در خیایان دلگشا در تهران قرار داشت و او بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه می‌کرد. ساعدی با چوب بدست‌های ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، پرواربندان، دیکته و زاویه و آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد و نمایشنامه‌های او هنوز هم از بهترین نمایشنامه‌هایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شده‌اند. او یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی،رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلجو... تئاتر ایران را در سال‌های ۴۰-۵۰ دگرگون کرد[نیازمند منبع]. پس از ۱۳۵۷ ساعدی ایران را ترک کرد و در فرانسه اقامت نمود. نمایشنامه اتللو در سرزمین عجایب را در غربت نوشت. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده‌شد.[۵]

مجموعه داستان‌ها

رمان



آرامگاه غلامحسین ساعدی در قطعهٔ ۸۵ گورستانپرلاشز، پاریس

نمایش‌نامه

  • ۱۳۳۹ - کار بافک‌ها در سنگر
  • ۱۳۴۰ - کلاته گل
  • ۱۳۴۲ - ده لال بازی ۱۰ نمایش نامه پانتونیم
  • ۱۳۴۴ - چوب به دست‌های ورزیل
  • ۱۳۴۴ - بهترین بابای دنیا
  • ۱۳۴۵ - پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
  • ۱۳۴۶ - آی با کلاه، آی بی کلاه
  • ۱۳۴۶ - خانه روشنی ۵ نمایشنامه
  • ۱۳۴۷ - دیکته و زاویه ۲ نمایشنامه
  • ۱۳۴۸ - پرواز بندان
  • ۱۳۴۹ - وای بر مغلوب
  • ۱۳۴۹ - ما نمی‌شنویم ۳ نمایشنامه
  • ۱۳۴۹ - جانشین
  • ۱۳۵۰ - چشم در برابر چشم
  • ۱۳۵۲ - مار در معبد
  • ۱۳۵۲ - قوردلار
  • ۱۳۵۴ - عاقبت قلم فرسایی ۲ نمایشنامه
  • ۱۳۵۴ - هنگامه آرایان
  • ۱۳۵۵ - ضحاک
  • ۱۳۵۷ - ماه عسل[۶]

فیلمنامه

تک‌نگاری‌ها

ترجمه

نمایش‌نامه‌های اجرا شده

  • ۱۳۴۲ - پانتومیم "فقیر" با بازی جعفر والی در تلویزیون
  • ۱۳۴۴ - نمایش "چوب بدستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و نمایش "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی انتظامی در تئاتر سنگلج
  • ۱۳۴۵ - نمایش " بامها و زیر بامها " و "از پا نیفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمایش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون
  • ۱۳۴۶ - نمایش "آی با کلاه، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمایشنامه‌های "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصیریان و نمایشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج، نمایشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی و "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی داوود رشیدی در تلویزیون
  • ۱۳۴۷ - نمایش " دیکته و زاویه" به کارگردانی داوود رشیدی درتئاتر سنگلج
  • ۱۳۴۸ - نمایش "پروار بندان" به کارگردانی محمدعلی جعفری در تهران و شهرستانها
  • ۱۳۴۹ - نمایش "وای بر مغلوب" به کارگردانی داوود رشیدی در تئاترسنگلج
  • ۱۳۵۱ - نمایش "چشم در برابر چشم" به کارگردانی هرمز هدایت در سالن دانشجویی
  • ۱۳۶۳ - نمایش "اتللو در سرزمین عجایب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهردیگر اروپا

Monday, January 27, 2014

حکایت وزیر و مداحان

حکایت وزیر و مداحان
رحمانی فضلی وزیر کشور:
-         به ...  به ... مداحان عزیز! خوشامدید. بفرمایید... بفرمایید... و آنها را به نشستن دور میز بزرگ ملاقات دعوت کرد.
آقای وزیر در نظر داشت تا با لیلی به لالای مداحان گذاردن و تحویل گرفتنشان بلکه بتواند کاری بردوششان بگذارد و به جامعه خدمتی کنند. در نتیجه پس از چیدن مقدمات گفت:
-         چون شما خوب با جامعه ارتباط برقرارمیکنید و ... و... بیایید کاری هم برای خدا انجام دهید.
-         سخنگوی مداحان گفت: یعنی تا حالا برای خدا نبوده؟
-         نه... منظورم...!! بگذریم.
-         خوب بفرمایید چه کاری؟
-         از آنجا که همکاران شما بسیارند وهر روزه بیشتر نیز میشوند و همه جا هم حضور دارید در هر شهر و دیار و محلی که هستید یک جایی برای حمایت از معتادان و خانواده های اونها درست کنید... هنوز حرف وزیر تمام نشده بود که اخمای مداحان رفت تو هم و نماینده گفت:
-         بنده خدا ما اومدیم از شما کمک بگیریم شما میخای مارو سر کار بذاری؟
-         خواهش میکنم. بفرمایید چه کاری از من برمیاید براتون انجام بدم؟
-         هیچی. تنها توی هر شهری هر جایی که ما نماینده داریم برای هماهنگی همکارای ما یک دفتر درست کنید. چیزی هم خرجش نمیشه فقط هر استان صد میلیون تومن. سرانگشتی حساب کنیم سالی دومیلیادوچهارصد میلیون تومن!! ناقابل. بعد دور و بر خودشو نگاه کرد و پرسید: درست گفتم؟ بیست و چهار استان داریم دیگه...
-         الحمدلله شماها که خیلی پولدار هستید... از هر جلسه مداحی میلیونی پول درمیارید و تو خیلی کارای اقتصادی هم شراکت دارید... همه جا هم دست دارید چرا خودتون چنین کاری رو برای خودتون انجام نمیدید؟ ما هم به استاندارامون میگیم با شما همکاری کنند.
-         یعنی شما نمیخوای سرکار بمونی؟
-         متوجه نشدم این حرف چه ربطی به موضوع داره؟
-         قدیما میگفتن به گربه هه گفتن با آخوند جماعت در نیفت و گرنه فردا صبح گوشتت رو حلال میکنن و خود دانی. البته این مثال رو خود آقایون آخوندا دراورده بودند تا مردم از اونا حساب ببرن... این روزا که خا... همه رو کشیدن و دیگه کسی جرأت نمیکنه با آخوند در بیفته که عواقبش او...ه خیلی زیاده... شاید کیسه شون به تن شما یا یکی از بستگان شما هم خورده باشه... حالا ما جای اونا رو گرفتیم. الان ما توی جلسه هامون همه کار میکنیم. رتق و فتق خیلی از کارا به دست ماست. کاندیدای رئیس جمهوری و مجلس و... معرفی میکنیم. خیلی چیزا دست مارو میبوسه. مثلا ممکنه ما وزیر هم عوض کنیم!!... خواهش میکنیم با ما در نیفت وگرنه قضیه قضیه همون گربه هس... آ... آ... قضیه هفت تیرکشمون هم که تازه س و یادتون نرفته... خنده حضار...
-         عجب کشور گل و بلبلی داریم. ما هم شدیم وزیر؟!! خوش به حال اونایی که تو دولت میرحسین موسوی وزیر بودند. اگر تهدید میشدن دستکم یک ربطی به کارشون داشت...
-         چه فرمودید...؟
-         داشتم میگفتم اون موقع هم یک بازاری سرشناس وزیر بازرگانی رو تهدید کرده بود که اگر فلان کار رو برای ما نکنی عوضت میکنیم. خوب یک ربطی به هم داشت. ولی شما که ...
-         ای ول. گلی به گوشه جمالتون. شما که تجربه اون زمانا رو هم داری این زمون که هر چه باشه دیگه حساب کتاب دارتر از اون موقع نیست که!! هست؟
-         نه اصلا نیست. پس یا علی مدد!! قبول کن... بزن قدش... ما هم زحمت کم کنیم دیگه... دو میلیارد و... چیزی نیست... پول تنها دو تا پورشه میشه...
-         شماها ممکنه پورشه سوار بشین ولی ما وزیرا اگر هم بتونیم رعایت شؤونات رو باید بکنیم. اما چرا نمیگید پول هزار تا دبستان مثل شین آباد میشه ... بله ...؟
            
مایه و پایه این نوشته خبری از بی بی سی فارسی(پنجم بهمن 92) است.

ورزیدگی تن و توانمندی مغز

ورزیدگی تن و توانمندی مغز
بی بی سی 
ورزش و نرمش، از کاهش عقل جلوگیری می کند.
این نتیجه تحقیقات دانشمندان در دانشگاه کاردیف است.
کاهش عقل انواع گوناگون دارد که مشهورترین آنها آلزایمر است.
این بیماری موجب اختلال در حافظه و داوری میشود و حتی حرف زدن را هم می تواند مختل کند.
البته برای اینکه عقلمان زایل نشود و هر چه بیشتر پا به سن بگذاریم کمتر این بیماری برای ما خطرناک باشد، بهتر است مراقب وزنمان باشیم. خیلی الکل نخوریم. سیگار نکشیم و مراقب باشیم که چه میخوریم.
دانشمندان اما میگویند از همه اینها مهمتر این است که ورزش کنیم.
هر کسی که چهارتا از این پنج کار را کرده باشد، به میزان ۶۰ درصد کمتر دچار بیماری هایی مانند کاهش عقل میشود. این سفارشها دقیقا شبیه به سفارشهایی است که برای داشتن قلبی سالم میشود.
یکی از محققانی که در این پروژه کار کرده میگوید آنها مدتهاست به این نتیجه رسیده اند که هرچه برای قلب خوب است، برای مغز هم خوب است.
پروفسور پیتر الوود که این تحقیق را برای دانشگاه کاردیف در بریتانیا انجام داده میگوید ورزش مهمترین و بهترین کار ممکن برای فرار از بیماری زوال عقل است. او می گوید نیم ساعت ورزش در پنج روز هفته کافی است تا جلوی بیماری گرفته شود.

پروفسور الوود می گوید مثلا اگر اتومبیلمان را دورتر از محل کارمان پارک کنیم و نیم ساعتی تا رسیدن به محل کار پیاده روی کنیم، زندگی سالم تری داریم. و لازم نیست که الزاما به باشگاه برویم و ورزش کنیم. زندگی پرجنب و جوشتر... ورزش کردن و مراقبت از آنچه که می خوریم، نه تنها در جلوگیری از بیماری های قلبی و مغزی موثر است، بلکه در جلوگیری از بیماری هایی مانند دیابت (قند) هم اثر دارد.

جا به جایی حیات در منظومه شمسی

جا به جایی حیات در منظومه شمسی
بی بی سی - 15 دسامبر 2013 - 24 آذر 1392
برخورد شهاب سنگی عظیم به زمین سرمنشا تحولاتی بود که باعث نابودی دایناسورها شد
کیهانشناسان نتیجه گیری کرده اند که این احتمال وجود دارد که در گذشته های دور ارگانیسم های زنده از زمین به بعضی دیگر از کرات منظومه شمسی منتقل شده باشد.

محققان آمریکایی می گویند همان شهاب سنگی که دایناسورها را از صفحه زمین محو کرد، ممکن است حیات را به مریخ و اقمار مشتری فرستاده باشد.
آنها حساب کرده اند که چه تعداد قطعه سنگ که برای انتقال موجودات ذره بینی به اندازه کافی بزرگ بوده باشد در اثر برخورد شهاب سنگ ها طی ۳.۵ میلیارد سال گذشته از سطح زمین به فضا پرتاب شده اند.
نتایج مطالعه آنها در نشریه استروبیولوژی چاپ شده است.
گفته شده شهاب موسوم به چیکسولوب – که محل برخورد آن چیکسولوب مکزیک است – باعث پرتاب سنگ و غبار و آتش حتی تا اروپا شد.
به عقیده آنها در آن حادثه هزاران سنگ که می توانسته حاوی آثار حیات باشد به مریخ رسید.
ریچال وورث از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا که در این تحقیق شرکت داشته می گوید قطعه سنگ های حامل حیات احتمالا از زمین و مریخ به همه سیارات خاکی منظومه شمسی و همچنین مشتری که یک سیاره گازی است منتقل شده اند.
پنسپرمیا یا نظریه جابجایی آثار حیات سوار بر دنباله دارها و شهاب سنگ ها از سیاره ای به سیاره دیگر منظومه شمسی همواره برای کیهانشاناسان جذاب بوده است. به لطف پیشرفتهای الکترونیکی آنان توانسته اند این سفرها را شبیه سازی کنند.
در مطالعه تازه محققان ابتدا شمار سنگهای بزرگتر از سه متر را که از زمین پرتاب شده بود تخمین زدند.
سه متر حداقل قطر لازم است که به عقیده آنها برای حفاظت از میکروب ها در برابر تابش اشعه خورشید در طول سفری طولانی مثلا ده میلیون ساله لازم است.
آنها سپس مسیر احتمالی سفر این سنگ ها را تعیین کردند. بسیاری از قطعه سنگ ها در مدار زمین باقی ماندند یا در نهایت دوباره به زمین سقوط کردند.
شماری از آنها به طرف خورشید کشیده شدند یا به طور کامل از منظومه شمسی بیرون پرتاب شدند.
با این حال شمار قابل توجهی از آنها راهشان را به سوی کرات دیگر باز کردند.
خانم وورت گفت تعداد آنها آنقدر بود که دارای تبعاتی باشد.
حدود شش قطعه سنگ حتی به یوروپا که یکی از اقمار مشتری و دارای اقیانوسی از مایعی که سطحش یخزده است رسیدند.
به گفته ریچال وورت حتی با تخمین های محتاطانه ممکن است ارگانیسم های زنده در اقیانوس یوروپا شناور باشند.
افتادن این نوع سنگ ها بر سطح مریخ خیلی معمول تر است. حدود ۳۶۰ هزار قطعه بزرگ از آنها پس از برخورد شهاب سنگها به زمین به فضا پرتاب شده و سر از مریخ در آورده اند.
شهاب چیکسولوب که شیئی به اندازه یک شهر کوچک بود حدود ۶۶ میلیون سال قبل به زمین برخورد کرد. تصور میشود که آن برخورد عامل انقراض انبوه دایناسورها بوده باشد چرا که باعث فوران های آتشفشانی و آتش سوزیهای مهیب طبیعی شد که زمین را در توده های دود و غبار فرو برد.
آن برخورد ۷۰ میلیارد کیلوگرم قطعه سنگ را راهی فضا کرد – که ۲۰ هزار کیلوگرم آن ممکن است به یوروپا رسیده باشند.

و به گفته محققان احتمال اینکه سنگ بزرگی که حاوی حیات باشد در آنجا فرود آمده باشد بیش از  پنجاه درصد است.