سه کتاب ساعدی مجوز نشر گرفت
سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر
دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۶
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سه کتاب «آی باکلاه آی بیکلاه»، «ضحاک» و «وای بر مغلوب» ساعدی (گوهرمراد) برای تجدید چاپ مجوز نشر گرفته و در انتشارات نگاه منتشر خواهند شد.
«آی باکلاه آی بیکلاه» یک نمایشنامه است که شخصیتهای آن عبارتاند از خبرنگار و راننده.
نمایشنامه «ضحاک» نیز هجویهای علیه دیکتاتوری است که زبانی تمثیلی دارد و در آن به دستنشاندگان بیگانهای اشاره میشود که از خارج از کشور به داخل میآیند.
«وای بر مغلوب» هم دیگر نمایشنامه ساعدی است که در سال 1349 نوشته و چاپ شده است.
سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر
دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۶
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سه کتاب «آی باکلاه آی بیکلاه»، «ضحاک» و «وای بر مغلوب» ساعدی (گوهرمراد) برای تجدید چاپ مجوز نشر گرفته و در انتشارات نگاه منتشر خواهند شد.
«آی باکلاه آی بیکلاه» یک نمایشنامه است که شخصیتهای آن عبارتاند از خبرنگار و راننده.
نمایشنامه «ضحاک» نیز هجویهای علیه دیکتاتوری است که زبانی تمثیلی دارد و در آن به دستنشاندگان بیگانهای اشاره میشود که از خارج از کشور به داخل میآیند.
«وای بر مغلوب» هم دیگر نمایشنامه ساعدی است که در سال 1349 نوشته و چاپ شده است.
زندگی و آثار او به نقل از ویکی پدیا:
زندگینامه
ساعدی در ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. دکتر علی اکبر ساعدی جراح برادر دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و شاعر شهیر و برجسته در باره برادرش و مدرسه طالقانی (منصور سابق) تبریز میگوید:[۲]
«غلامحسین ساعدی پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، کوچه غیاث در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. دبیرستان منصور در زمینی بنا شده بود که قبلاً قبرستان بود، به هنگامی که منصور استاندار آذربایجان شده بود این دبیرستان سر و سامان گرفت و برای همین نام منصور را روی دبیرستان ما گذاشته بودند، دبیرستان خیلی خوبی بود، معروف بود، اتوریته داشت و خیلی هم از خانه ما دور نبود.»
او کار خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد. در نوجوانی به طور همزمان در ۳ روزنامهٔ فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب مینوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیریها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد.[۳][۴] وی تحصیلات خود را با درجه دکترای پزشکی، گرایش روانپزشکی در تهران به پایان رساند. مطبش در خیایان دلگشا در تهران قرار داشت و او بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه میکرد. ساعدی با چوب بدستهای ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، پرواربندان، دیکته و زاویه و آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد و نمایشنامههای او هنوز هم از بهترین نمایشنامههایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شدهاند. او یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی،رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلجو... تئاتر ایران را در سالهای ۴۰-۵۰ دگرگون کرد[نیازمند منبع]. پس از ۱۳۵۷ ساعدی ایران را ترک کرد و در فرانسه اقامت نمود. نمایشنامه اتللو در سرزمین عجایب را در غربت نوشت. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپردهشد.[۵]
«غلامحسین ساعدی پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، کوچه غیاث در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. دبیرستان منصور در زمینی بنا شده بود که قبلاً قبرستان بود، به هنگامی که منصور استاندار آذربایجان شده بود این دبیرستان سر و سامان گرفت و برای همین نام منصور را روی دبیرستان ما گذاشته بودند، دبیرستان خیلی خوبی بود، معروف بود، اتوریته داشت و خیلی هم از خانه ما دور نبود.»
مجموعه داستانها
رمان
نمایشنامه
- ۱۳۳۹ - کار بافکها در سنگر
- ۱۳۴۰ - کلاته گل
- ۱۳۴۲ - ده لال بازی ۱۰ نمایش نامه پانتونیم
- ۱۳۴۴ - چوب به دستهای ورزیل
- ۱۳۴۴ - بهترین بابای دنیا
- ۱۳۴۵ - پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
- ۱۳۴۶ - آی با کلاه، آی بی کلاه
- ۱۳۴۶ - خانه روشنی ۵ نمایشنامه
- ۱۳۴۷ - دیکته و زاویه ۲ نمایشنامه
- ۱۳۴۸ - پرواز بندان
- ۱۳۴۹ - وای بر مغلوب
- ۱۳۴۹ - ما نمیشنویم ۳ نمایشنامه
- ۱۳۴۹ - جانشین
- ۱۳۵۰ - چشم در برابر چشم
- ۱۳۵۲ - مار در معبد
- ۱۳۵۲ - قوردلار
- ۱۳۵۴ - عاقبت قلم فرسایی ۲ نمایشنامه
- ۱۳۵۴ - هنگامه آرایان
- ۱۳۵۵ - ضحاک
- ۱۳۵۷ - ماه عسل[۶]
- ۱۳۳۹ - کار بافکها در سنگر
- ۱۳۴۰ - کلاته گل
- ۱۳۴۲ - ده لال بازی ۱۰ نمایش نامه پانتونیم
- ۱۳۴۴ - چوب به دستهای ورزیل
- ۱۳۴۴ - بهترین بابای دنیا
- ۱۳۴۵ - پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
- ۱۳۴۶ - آی با کلاه، آی بی کلاه
- ۱۳۴۶ - خانه روشنی ۵ نمایشنامه
- ۱۳۴۷ - دیکته و زاویه ۲ نمایشنامه
- ۱۳۴۸ - پرواز بندان
- ۱۳۴۹ - وای بر مغلوب
- ۱۳۴۹ - ما نمیشنویم ۳ نمایشنامه
- ۱۳۴۹ - جانشین
- ۱۳۵۰ - چشم در برابر چشم
- ۱۳۵۲ - مار در معبد
- ۱۳۵۲ - قوردلار
- ۱۳۵۴ - عاقبت قلم فرسایی ۲ نمایشنامه
- ۱۳۵۴ - هنگامه آرایان
- ۱۳۵۵ - ضحاک
- ۱۳۵۷ - ماه عسل[۶]
فیلمنامه
تکنگاریها
ترجمه
- ۱۳۴۲ - شناخت خویش از آرتور جرسیلد، با محمد نقی براهنی
- ۱۳۴۲ - قلب، بیماریهای قلبی و فشار خون نوشته ه. بله کسلی، با محمد علی نقشینه
- ۱۳۴۳ - آمریکا آمریکا نوشته الیاکازان، با محمد نقی براهنی
- ۱۳۴۲ - شناخت خویش از آرتور جرسیلد، با محمد نقی براهنی
- ۱۳۴۲ - قلب، بیماریهای قلبی و فشار خون نوشته ه. بله کسلی، با محمد علی نقشینه
- ۱۳۴۳ - آمریکا آمریکا نوشته الیاکازان، با محمد نقی براهنی
نمایشنامههای اجرا شده
- ۱۳۴۲ - پانتومیم "فقیر" با بازی جعفر والی در تلویزیون
- ۱۳۴۴ - نمایش "چوب بدستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و نمایش "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی انتظامی در تئاتر سنگلج
- ۱۳۴۵ - نمایش " بامها و زیر بامها " و "از پا نیفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمایش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون
- ۱۳۴۶ - نمایش "آی با کلاه، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمایشنامههای "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصیریان و نمایشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج، نمایشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی و "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی داوود رشیدی در تلویزیون
- ۱۳۴۷ - نمایش " دیکته و زاویه" به کارگردانی داوود رشیدی درتئاتر سنگلج
- ۱۳۴۸ - نمایش "پروار بندان" به کارگردانی محمدعلی جعفری در تهران و شهرستانها
- ۱۳۴۹ - نمایش "وای بر مغلوب" به کارگردانی داوود رشیدی در تئاترسنگلج
- ۱۳۵۱ - نمایش "چشم در برابر چشم" به کارگردانی هرمز هدایت در سالن دانشجویی
- ۱۳۶۳ - نمایش "اتللو در سرزمین عجایب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهردیگر اروپا
- ۱۳۴۲ - پانتومیم "فقیر" با بازی جعفر والی در تلویزیون
- ۱۳۴۴ - نمایش "چوب بدستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و نمایش "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی انتظامی در تئاتر سنگلج
- ۱۳۴۵ - نمایش " بامها و زیر بامها " و "از پا نیفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمایش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون
- ۱۳۴۶ - نمایش "آی با کلاه، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمایشنامههای "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصیریان و نمایشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج، نمایشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی و "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی داوود رشیدی در تلویزیون
- ۱۳۴۷ - نمایش " دیکته و زاویه" به کارگردانی داوود رشیدی درتئاتر سنگلج
- ۱۳۴۸ - نمایش "پروار بندان" به کارگردانی محمدعلی جعفری در تهران و شهرستانها
- ۱۳۴۹ - نمایش "وای بر مغلوب" به کارگردانی داوود رشیدی در تئاترسنگلج
- ۱۳۵۱ - نمایش "چشم در برابر چشم" به کارگردانی هرمز هدایت در سالن دانشجویی
- ۱۳۶۳ - نمایش "اتللو در سرزمین عجایب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهردیگر اروپا
No comments:
Post a Comment