Thursday, August 14, 2014

اندر حکایت "به جهنم" گفتن "روحانی"



اندر حکایت "به جهنم" گفتن "روحانی"
بنده خدا اونقدر صبر کرد و صبرکرد و هیچی نگفت تا بالاخره از کوره در رفت و یک "به جهنم"ی گفت تا جوابی هرچند ناچیز به مخالفان کمربسته اش بدهد... فرادی آن روز مجلس شورای ظاهرا اسلامی برای یک همچه حرفی جلسه فوق العاده و اضطراری و... گذاشت که آی ... به ما توهین شد... بیضه اسلام بر باد رفت. او به ما گفته برید به جهنم در حالیکه همین چندی پیش میگفت نمیشود کسی را به بهشت زورکی برد(البته این حرف روحانی نیست حرف قرآن است.)
از همین درکشون از این عبارت باید فهمید اونها خیلی بیق! بودند که برای چیزی که نمیدونستند چیه جلسه گذاشتند و وقت خودشون و مردم رو تلف کردند. اگر خواستید بدونید که چرا بیق! بودند دنباله مطلب رو بخونید:
چون قرآن مجوز ناسزاگویی را برای کسی که بهش ستم شده صادرکرده(لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم) در روزگار پیشین عده ای از مردم شریف و شیعه ایران برای فرونشاندن خشم خود در موقعی که حرف زور میشنیدند میگفتند: "به تخم اسب حضرت عباس!"... این روال ادامه داشت تا زمانی که چند تا آدم بی ادب! پیداشدند و این جمله وزین را کوتاه کردند و گفتند: "به تخمم!"
اهالی حوزه که همواره پاسدار بیضه(که همان تخم است!) اسلام و مسلمین بوده اند چون وضع دین مردم را در خطر! دیدند مصمم شدند از این رویه در جهان اسلام جلوگیری کنند در نتیجه جمله زیر را پیشنهاد دادند و بر روی آن تبلیغ کردند و خود نیز به کاربردند تا در جامعه مسلمین جا بیفتد:
"به درک اسفل من الجهنم"... ولی این عبارت هم به دلیل طولانی بودن دیری نپایید که تنها برای حوزویان باقی ماند و مردم خلاصه اش کردند:
برخی اولش رو چسبیدند و شد "به درک!"
و عده ای هم آخرش رو چسبیدند مانند دکتر روحانی و شد: "به جهنم!"
دیدید که خیلی بیق بیدند! این کجاش معنی برید به جهنم میده؟...

Wednesday, August 13, 2014

درختان باشکوه و تصویرهایی از جهان دانش

درختان باشکوه و تصویرهایی از جهان دانش

تبدیل دی اکسید کربن به اکسیژن در خلال فرآیند فتوسنتز، راه را برای ادامه‌ی حیات ما هموار کرده، نقشی مهمی که گیاهان عهده‌دار آن هستند. اما چشم انداز زیبای طبیعت پیرامون ما  تا چه حد وام دار زیبایی و سرسبزی این موجودات گران‌بها است؟ همه ما بیش و کم مناظر سرسبز و زنده را به چشم اندازهای خشک و خالی ترجیح می‌دهیم. اما در این میان نیز شماری از درختان در مقام زیبایی بر دیگران پیشی گرفته و خالق صحنه‌هایی رویایی و شگفت انگیز شده‌اند. هر چند تمامی گیاهان فهرست ما جزئی از درختان نیستند، اما به دلیل زیبایی، اندازه و شکوه لیاقت دریافت این عنوان را داشته‌اند. در ادامه همراه با شما و در سفری خاطره انگیز به دیدار این درختان زیبا می‌رویم.

 درخت رودودِندرون با ۱۲۵ سال قدمت در کانادا

درختان باشکوه
درخت باشکوهی که در تصویر مشاهده می‌کنید از نظر فنی یک درخت نیست، در اصل بخش اعظم آن از بوته‌های گل شکل گرفته است. رودودِندرون در اصل سَرده‌ای از گیاهان است که  1,024 گونه‌ی متفاوت را در بر می‌گیرد، اما اکثراً آن‌ها را به نام آزالیا می‌شناسند.

درخت ویستریایی با ۱۴۴ سال سن، ژاپن

درختان باشکوه

درختان بربادرفته، نیوزلند

درختان باشکوه
این درختان  به صورت مداوم در معرض تندبادهای شدیدی قرار دارند که از سمت قطب جنوب می‌وزند، از این رو به چنین وضعیتی درآمده‌اند. بدین شکل حتی در یک روز آرام و آفتابی نیز این درختان طوری به نظر می‌رسند که گویی هر لحظه از جا کنده خواهند شد.

درخت اَفرای ژاپنی، پورتلند، ایالات متحده

درختان
باشکوه

درخت راشی که با خزه پوشیده شده است، اورگِن، ایالات متحده

درختان باشکوه
درخت  راش یا چوب سرخ جنوبی، بومی کشورهای آرژانتین و شیلی است، هر چند گونه‌هایی از آن را می‌توان در کشورهای دیگر یافت.

 درختان شکوفه گیلاس، بن، آلمان

درختان باشکوه

بلوط فرشته، جزیره‌ی جان، کارولینای جنوبی

درختان باشکوه
بلوط فرشته که در کارولینای جنوبی قد برافراشته در حدود 20 متر ارتفاع و 1,400 تا 1,500 سال قدمت دارد.

  درخت آتشین، برزیل

درختان
باشکوه
این درخت که به دلیل شکل ظاهری‌اش به نام درخت زبانه‌ی آتش یا شعله نیز نامیده می‌شود، در کشورهای گرمسیری جهان می‌روید. این درخت همچنین در کشورهای نپال، هند و پاکستان به نام "درخت گّلمور" شناخته می‌شود. درخت آتشین ما بومی کشور ماداگاسکار است.

 درخت خون اژدها، یمن

درختان باشکوه
درختان خون اژدها به دلیل صمغ سرخ رنگ‌شان به این نام خوانده می‌شوند. شیره‌ی این گیاه در رنگرزی و همچنین جلا بخشیدن به ساز ویولن مورد استفاده است. همچنین مردم محلی به عنوان درمانی برای بیماری‌های مزمن از این صمغ بهره می‌برند.

پرزیدنت، سومین درخت غول پیکر سکویا در جهان، کالیفرنیا

درختان باشکوه
این درخت سکویای غول پیکر در پارک ملی سکویا در کالیفرنیا قرار گرفته است. این درخت عظیم 70 متر بلندی داشته و قطر آن در حدود 28 متر است.

تونل درختان اَفرا، ارگون

درختان باشکوه

درخت اُکالیپتوس رنگین کمانی، کوایی، هاوایی

درختان باشکوه
درختان اکالیپتوس رنگین کمانی که در امتداد اقیانوس آرام جنوبی می‌رویند، در عین زیبایی مفیدو کارآمد است. الگوهای رنگی جالب توجهی که روی تنه‌ی این درختان مشاهده می‌شود دیدنی بوده و علاوه بر این از چوب آنها در ساخت خمیر کاغذ نیز استفاده می‌شود.

درختان پیچ اَناری، آفریقای جنوبی

درختان باشکوه
درخت جاکارانداس یا پیچ اَناری با گل‌های بنفش شگفت انگیز

کوچه باغ بلوط‌ها، دیکسی، کارولینای جنوبی

درختان باشکوه
این درختان بلوط دیدنی در دهه‌ی 1790 و در مزرعه‌ی دیکسی در کارولینای جنوبی کاشته شدند.

درختان بائوباب، ماداگاسکار

درختان باشکوه
این درختان بائوباب دیدنی که بومی جزیره‌ی ماداگاسکار هستند، به صورت معمول آب را در تنه‌ی حجیم خود ذخیره می‌کنند تا برای زمان خشکسالی آب کافی    در اختیار داشته باشند.

حصارهای تاریک، ایرلند شمالی

درختان باشکوه
 شاید دیگر نیازی به توضیح در مورد این تونل درختی باشکوه نباشد چرا که پیش از این و در خیابان‌های دیدنی جهان، نگاهی به آن کردیم. ولی برای یادآوری خاطرنشان می‌کنم این درختان پیچ اَناری، در قرن هجدهم و توسط خاندان استوارت کاشته شدند.
-------------------------------------------------------------------------------------------

 جذاب‌ترین تصاویر علم و فناوری

 

گرافیک هولوگرامی

shutter-52-1
بازدیدکننده‌ای در حال کار با Holo، نخستین نمایشگر هولوگرامی جهان است. این نمایشگر تصاویر را با توجه به حرکات و ژست کاربر نمایش می‌دهد.

سبزی‌های کهکشانی

shutter-52-2
در این تصویر دنیل شوبرت کاهویی را در دست گرفته که می‌توان آن را با ادرار بازیافت شده در کلونی‌های آینده بر روی سیاره‌ی ماه یا مریخ پرورش داد. این مهندس و همکارانش هم‌اکنون مشغول کار بر روی نسل تازه‌ای از گلخانه‌ها هستند که به زودی در قطب جنوب آزمایش می‌شود.

شجاع دریا دل

shutter-52-3
مردی که به تنهایی در ساحل شهر سیدنی در استرالیا قدم می‌زند و با شجاعت در برابر امواج خروشان دریا که به موج‌شکن‌ها برخورد کرده و بارانی از قطرات آب را تشکیل داده، ایستاده است.

تراژدی تاریخی

shutter-52-4
تصویری از بقایای مردمی که در خلال جنگ داخلی اسپانیا در دهه 1930 میلادی در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند. در کوه استپر در نزدیکی شهر بورگوس دیرین‌شناسان مشغول نبش قبر هستند.

پرواز در آسمان

shutter-52-5
تصویری از یک فروند هواپیمای ایرباس آ380 که اندک زمانی پس از پایان هوای طوفانی که منجر به لغو بسیاری از پروازها شد از فرودگاه هیتروی لندن پرواز کرد.

فرش معلق

shutter-52-6
تصویری از کودکی که در یکی از آبگیرهای مملو از علف‌های هرز در نزدیک شهر بهوبانسوار در هندوستان مشغول شنا کردن است تا در این گرمای بی‌امان    تابستان کمی خنک شود.

شناگر دوست‌داشتنی

shutter-52-7
تصویری از یک دلفین که در آب‌های تمیز و شفاف دریای مدیترانه در جنوب ساحل نیس فرانسه مشغول شنا کردن است.

شتاب‌دهنده‌ی غول‌آسا

shutter-52-8
تصویری از یک تکنسین که مشغول کار بر روی بخشی از شتاب‌دهنده‌ی عظیم هادرون در سرن سوئیس است. این دستگاه در سال 2015 برای دوره‌ی سه ساله‌ی دوم آزمایش‌هایش مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. 

بابک جان!...اینم یه پول ناقابلی از کیسه ملته! نوش جونت عزیز!!

با امضای وزرای دولت قبل ۲.۷ میلیارد دلار را به بابک زنجانی دادند

بی بی سی- سه شنبه 12 اوت 2014 - 21 مرداد 1393
بیژن نامدار زنگنه

وزیر نفت ایران، در پاسخ به این سوال آیا پول های در اختیار بابک زنجانی ردیابی است یا نه، گفت: "چرا قابل ردیابی نباشد؟ مگر می شود تنهایی چنین کاری را انجام دهد؟"
بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ایران گفت: "۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در دولت قبل با امضای چند وزیر و رئیس کل بانک مرکزی به حساب بانک جعلی بابک زنجانی در تاجیکستان واریز شد و کلا از بین رفت."
اقای زنگنه سه شنبه ۲۱ مرداد (۱۲ اوت) در یک برنامه اقتصادی شبکه یک تلویزیون ایران گفت که آقای زنجانی این مبلغ را به پشتوانه تاسیس "یک بانک بی اعتبار که تمام دارایی اش شاید ۵۰۰ هزار دلار نبود" از خزانه دولت سابق گرفته است.
وزیر نفت ایران دربخش دیگری از اظهارات امروز خود گفت: "بابک زنجانی یک سری اموال در ایران دارد که قرار شده برای ارزیابی به دولت داده شود ولی این اموال خیلی کمتر از بدهی هشت هزار میلیارد تومانی است که بابک زنجانی به خزانه دارد." پیشتر، اعلام شده بود که ارزش اموال و دارایی های آقای زنجانی حدود سه هزار میلیارد تومان است.
بیزن نامدار زنگنه ادامه داد: "نفت را به زنجانی دادند تا آن را فروخته و پولش را تحویل بدهد ولی او این کار را انجام نداد. بخشی هم از پول های دیگر به زنجانی داده اند یعنی بخشی از وام هایی که به شرکت نفت برای اجرای طرح ها داده بودند را به زنجانی تحویل دادند تا به پیمانکاران پرداخت کند، اما وی پول ها را خورد."
آقای زنجانی پیش از دستگیری گفته بود که به دلیل تحریم‌های بانکی نتوانسته بخشی از ارز حاصل از فروش نفت را به وزارت نفت منتقل کند، اما غلامحسین اژه‌ای دادستان کل کشور بعدا اعلام کرد: "هیات‌هایی به کشورهای مالزی و همسایه فرستاده شد تا ادعاهای او را بررسی کنند و دیدند که اموالی در خارج ندارد."
حسن روحانی رئیس جمهور، پنجشنبه هفته پیش، در اظهاراتی که اشاره به آقای زنجانی تلقی شد گفت: "نفت‌ها را به یک عده دادند، بردند و خوردند. نفهمیدم چه کسی این وسط دور زده شد، ملت ایران را دور زدند."
حسن روحانی
آقای روحانی اظهار داشت: "آدرس می‌دادند فلان حساب خارجی ما این قدر میلیارد است. میلیارد که نبود، میلیون و هزار دلار که نبود، یک دلار هم نبود."
رئیس جمهور ایران با انتقاد از مسئولینی که در زمان دولت گذشته می گفتند "تحریم مهم نیست" افزود: "دور زدنشان را دیدیم که چگونه بود."

وزیر نفت ایران، امروز در پاسخ به سوال خبرنگار تلویزیون ایران مبنی بر اینکه آیا پول های در اختیار بابک زنجانی ردیابی است یا نه، گفت: "چرا قابل ردیابی نباشد؟ مگر می شود تنهایی چنین کاری را انجام دهد؟"
وی توضیح بیشتری در مورد نحوه ردیابی این پول ها نداد.

باید به دیپلماسی همچون ظریف باشی

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در شب شعر «به صرف شعر» که در کتابخانه وزارت امور خارجه و به میزبانی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم برگزار شد، افشین علاء، شاعر شعر طنزی را به جواد ظریف تقدیم کرد. شعری که خواندنش با خنده‌های ممتد ظریف همراه بود.
او پیش از خواندن شعرش خطاب به ظریف گفت:‌ «این روزها بانوی غزل ایران، خانم سیمین بهبهانی در کما به سر می‌برد. شما می‌دانید که سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پیامی درگذشت ایشان را تسلیت گفت، در حالی ایشان هنوز زنده هستند. این نشان می‌دهد که آنها گنجینه‌های ما را به خوبی شناسایی می‌کنند و به دنبال تصرف آن هستند. بعضی‌ها به من می‌گویند خانم بهبهانی با ارزش‌های انقلاب همراه نبوده و من نمی‌دانم این چه ربطی به ادبیات دارد.»

در ادامه شعر افشین علاء را می‌خوانید:

«باید به دیپلماسی همچون ظریف باشی
اینگونه دشمنان را شاید حریف باشی
هم بذل و بخشش و جود هم کسب پوئن و سود
باید جواد باشی باید ظریف باشی
خوشتیپ و خوش بر و رو خندان و شیک چون او
در چشم کس نباید خوار و خفیف باشی
دیوانه‌ای ترا گر موسای اشعری خواند
پاسخ نده نباید چون او سخیف باشی
بسیار بشنو اما کم ده جواب زیرا
دور از وزیر باید مانند قیف باشی
گاهی سه تیغه شاید، یک چند ریش باید
با ریش یا که بی‌ریش باید نظیف باشی
در دام دست دادن با بانوان نیفتی
باید ولی بهرحال خیلی لطیف باشی
گر صندلیت جایی نزدیک خانمی بود
در خود مچاله گردی باید نحیف باشی
باید ز حد شرعی نزدیکتر نگردی
در نزد کاترین اشتون باید عفیف باشی
در پشت میز چشمت باشد به چشم دشمن
اما مراقب جیب  یا پول کیف باشی
از گفت‌وگو چه باکت؟ جان تو پاک باید
هر چند روبرو با شخصی کثیف باشی
حمام دیپلماسی لغزنده است باید
هم سنگ پای قزوین هم مثل لیف باشی
باید شبیه شوهر با زن، دو جور باشی
گاهی قوی بمانی گاهی ضعیف باشی
تا دیپلمات دشمن دست تو را نخواند
باید شبیه خط هیروگلیف باشی
کوته سخن، سیاست هر چند حقه‌بازی‌ست
مثل ظریف اما باید شریف باشی»
گزارش مشروح این شب شعر به زودی منتشر خواهد شد.

Wednesday, August 6, 2014

درگیری روحانی در سه جبهه!

بیم و امید سیاسی در برنامه اقتصادی حسن روحانی

چهارشنبه 06 اوت 2014 - 15 مرداد 1393
حسن روحانی
آقای روحانی در سه جبهه درگیر است

دولت حسن روحانی ماه گذشته برنامه اقتصادی خود را منتشر کرد. هدف این برنامه خروج پایدار از رکود تورمی عنوان شده است.
فارغ از اینکه مباحث اقتصادی این برنامه چقدر صحیح و دقیق تنظیم شده‌اند باید پرسید آقای روحانی باید در کدام صحنه‌ سیاسی و در برابر کدام بازیگران قدرتمند حاضر شود تا برای دست‌یابی به اهداف اقتصادی خود مبارزه کند؟ به اضافه، در این مبارزات به چه صف‌آرایی نیازمند است؟
برای پاسخ به این سوال‌ها می‌توان موقعیت آقای روحانی را با لحاظ کردن توان و امکاناتی که در اختیار دارد در سه جبهه بررسی کرد.
  • در جبهه‌ اول - که در آن رئیس جمهور دست برتر را دارد - او باید نیروهای حامی خودش را منظم کند، ایت‌الله علی خامنه‌ای را راضی نگه دارد و با قدرت‌های خارجی مذاکره کند.
  • در جبهه دیگر - که دست آقای روحانی بسته‌تر است - او باید با افکار عمومی و با جناح‌های اصولگرا دست و پنجه نرم کند.
  • سومین و سخت ترین جبهه در رویارویی با نهادهای شبه‌دولتی و رانتی است.
مشکلات پیش‌روی آقای روحانی اندک نیست. او از یک سو با پیچیدگی‌های پرونده هسته‌ای، اختلاف میان حامیان خودش و ضرورت لحاظ کردن مواضع رهبر روبرو است.
او در عین حال باید حملات ایدئولوژیکی و سیاسی رقبای قدرتمند اصولگرا را دفع کند و، همزمان، طبقه متوسط و طبقه کم درآمد را همراه خود نگه دارد.
در ارزیابی برخورد با نهادهای رانتی، کافی است آقای روحانی به حکایت‌ تلخ این قضیه در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی رجوع کند.
با این اوصاف کار او مشکل، و چه بسا غیر ممکن، به‌نظر می‌رسد اما آقای روحانی برگ‌های برنده‌ای دارد که می‌تواند بکار ببرد.
از جمله اینکه، در پرونده هسته‌ای پیشرفت‌های جدی حاصل شده و او می‌تواند با استفاده از قاعده "انضباط حزبی" حامیانش را در صف نگه دارد و از آیت‌الله خامنه‌ای هم انتظار حمایت عملی داشته باشد.
در حوزه عمومی نیز عواملی به نفع اوست. طبقه متوسط اصولا اصلاح‌طلب‌ترو محتاط‌تر شده و آگاهی درمورد ضرورت حمایت از طبقات کم‌درآمد بیشتر است.
در قبال نهادهای رانتی هم به نظر می‌رسد روش پراگماتیستی و واقع‌بینی محض بتواند از بروز درگیری حذفی جلوگیری کند.
استراتژی کلی دولت روحانی را می‌توان در سه پرده تبیین کرد. پرده اول، بستن پرونده هسته‌ای. پرده دوم، گره گشایی از پیچیدگی‌های اقتصادی و پرده سوم اصلاحات سیاسی.
در این نمایش رعایت ترتیب پرده‌ها ضروری، چه بسا حیاتی، است اما هم‌پوشی‌هایی هم بین پرده‌ها وجود دارد.
بر این اساس، احتمال جدی وجود دارد که آقای روحانی بتواند برنامه خود را پیش ببرد و - درصورت صحیح بودن معادلات صرف اقتصادی - اوضاع اقتصادی را تا حدودی تثبت کند و متعاقبا صحنه سیاسی را تغییر دهد.

امکان هماهنگی در جبهه دولت

"آقای روحانی شانس دارد که از روحیه "نرمش قهرمانانه‌" مذاکرات هسته‌ای و "انعطاف فداکارانه‌" دوران انتخابات استفاده کند و زمینه وحدت پراگماتیستی جبهه خود را فراهم آورد"
شاید قوی ترین کارتی که آقای روحانی می‌تواند بازی کند ایجاد و حفظ اجماع نظری و عملی در داخل کابینه و جبهه پشتیبانی خود در قبال برنامه اقتصادی است.
وحدت درونی جبهه میانه‌رو و اصلاح‌طلب پایه کار است و هماهنگی نیروهای کارشناس و دستگاه‌های اصلی دولت (یعنی بانک مرکزی، سازمان مدیریت و وزارتخانه‌های اقتصاد، نفت و صنعت) ابزار پروژه هستند.
طبیعتا، این آرزوی آقای روحانی آسان بدست نخواهد آمد و به قول محمد نهاوندیان (رئیس دفتر آقای روحانی و رئیس سابق اتاق بازرگانی) مشکل اینجاست که دیدگاه منسجم و سازوکار هماهنگ وجود ندارد و تناقض، تعارض و فرسایش مانع از ظهور ظرفیت‌های اقتصادی است.
تحلیل‌گران می‌گویند که دو گفتمان متفاوت اقتصادی در دولت وجود دارد که اگر نتوانند هماهنگ شوند کار به مشکل برمی‌خورد.
گزارش می‌شود که یک طرف، طیف موسوم به "لیبرال‌" است، که میان مشاوران و بانک مرکزی نفوذ دارد، و طرف دیگر "نهادگرایان" و طرفداران "توسعه عادلانه" هستند که نفوذشان در سازمان مدیریت و وزارتخانه‌ها بیشتر است.
اما علی‌رغم این مشکلات، آقای روحانی شانس دارد که از روحیه "نرمش قهرمانانه‌" مذاکرات هسته‌ای و "انعطاف فداکارانه‌" دوران انتخابات استفاده کند و زمینه وحدت پراگماتیستی جبهه خود را فراهم آورد.
هنگامی که وزیر امور اقتصادی، علی طبیب‌نیا، اخیرا از ضرورت کار گروهی و هماهنگی تصمیم و اجرا در چارچوب ستاد مشترک اقتصادی صحبت کرد، دقیقا به همین موضوع اشاره می کرد.
آقای روحانی می‌تواند روابط ستاد اقتصادی خود را با تکیه بر نوعی "انضباط حزبی" تنظیم کند و توان تهاجم سیاسی خود را بالا ببرد. این قدرت مانور از برگ‌های برنده اوست.

امید به توافق نسبی هسته‌ای

"اظهار بدبینی آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان به حساب ضرورت داشتن یک "استراتژی روزمبادا" در صورت شکست مذاکرات دانست. امروز رهبران سیاسی و مردم عادی در ایران عملا از توافق هسته‌ای پشتیبانی می‌کنند"
کارشناسان اقتصادی ادعا دارند که ایران به خاطر تحریم‌ها به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از اموال خود دسترسی ندارد و اقتصادش ۲۵ درصد کوچکتر از حد توان کار می‌کند.
آنها می‌گویند که یک توافق هسته‌ای می‌تواند حدود ۱۵ میلیارد دلار را در سال اول وارد خزانه دولت کرده و دست آقای روحانی را بازترکند.
اما مذاکرات هسته‌ای در اواخرخرداد ماه بدون توافق به پایان رسید و برای چهار ماه دیگر تمدید شد. مهم ترین عامل شکست، پافشاری طرفین در مورد حدود غنی‌سازی گزارش شده است.
ظاهرا در طرف ایرانی "سازش ناپذیری با استکبار" همچنان یک آرمان محسوب می‌شود که پافشاری بر سر مواضع پرونده را ضروری میسازد. در طرف دیگر هم نفوذ دست‌راستی‌های امریکا، اسرائیل و عربستان است که منافع خود را در شکست مذاکرات می‌بینند.
اکنون جنگ در غزه و اوکراین جنبه بین‌المللی قضیه را پیچیده‌تر کرده و میتواند به مذاکرات بعدی هسته‌ای ضربه بزند.
با این حال، اکثر ناظران اوضاع را مثبت ارزیابی می‌کنند. اشاره آنها به چرخش آشکاری است که کلیت نظام سیاسی ایران درقبال پرونده هسته‌ای کرده و حاضر به معامله بر سر آن شده است.
مقامات ایرانی از عواقب خطرناک پرونده مطلع‌اند و برای پیشبرد مذاکرات تغییرات مهمی در برنامه هسته‌ای خود داده‌اند.
این چرخش در سال ۱۳۹۲ صورت گرفت و اولین نمود آن در انتخابات ریاست جمهوری همان سال آشکار شد.
حتی "بدبین هستمِ" آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان به حساب ضرورت داشتن یک "استراتژی روزمبادا" در صورت شکست مذاکرات دانست. امروز رهبران سیاسی و مردم عادی در ایران عملا از توافق هسته‌ای پشتیبانی می‌کنند.
حتی اگر تمام موارد اختلاف پرونده کاملا حل و فصل نشود احتمال توافق در کلیات کم نیست. این گام بزرگی در پیشبرد برنامه اقتصادی آقای روحانی خواهد بود و دولت او را در موقعیت نیرومندتری قرار خواهد داد.

حمایت مشروط آیت‌الله خامنه‌ای

"میانه‌روها از دوران آقای خاتمی و آقای هاشمی رفسنجانی درس گرفته‌اند که رفرم بدون توجه به مواضع رهبری خطرناک است، رهبری هم آموخته است که تشکیلات جهادی و طبقات حامی خود را باید با تحولات پیش ببرد"
موضع آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به جهت‌گیری اقتصادی آقای روحانی اصولا مثبت ولی مشروط به نظر می‌رسد.
در چهار ماه اول سال جاری آقای خامنه‌ای ۱۹ سخنرانی داشت که در سه مورد آن به مسائل اقتصادی پرداخت. در یکی از این سخنرانی‌ها به صراحت می‌گوید "نکته‌ای که امروز رئیس جمهور محترم [درباره اقتصاد] گفتند... نکته کاملا درستی است". در سبک و ادبیات سیاسی رهبر چنین بیان و لحنی را می‌توان به معنای حمایت استوار از آقای روحانی تفسیر کرد.
در همین سخنرانی‌ها آیت‌الله خامنه‌ای نظر اقتصادی خود را با عنوان "اقتصاد مقاومتی" بیان می‌کند. لب کلامش این است که نفت نفروشید که جنس خارجی بخرید، و دیگر اینکه باید کار و تلاش کرد و تولید داخلی را بالا برد.
تا اینجا نمی‌توان مشکلی میان "اقتصاد مقاومتی" رهبر و "برنامه خروج از رکود" آقای روحانی دید. اما دو عنصر در گفتمان اقتصادی رهبر احتمال نوعی زاویه را میان آن دو مطرح می‌کند. یکی "مدیریت جهادی" و دیگری "عدالت".
مدیریت جهادی می‌تواند این مفهوم را القا کند که رهبر مدیریتی خارج از بوروکراسی می‌خواهد و یا در فکر پیش‌انداختن تشکیلات جهادی – از جمله سپاه و بسیج – در امور اقتصادی است.
تاکید وی بر "عدالت" هم بار سنگین سیاسی دارد. "نزدیک بودن" نظر رهبر به نظر محمود احمدی‌نژاد از باب همین عدالت‌خواهی‌ها بود.
با اینکه میانه‌روها از دوران آقای خاتمی و آقای هاشمی رفسنجانی درس گرفته‌اند که رفرم بدون توجه به مواضع رهبری خطرناک است، اما رهبری هم آموخته است که تشکیلات جهادی و طبقات حامی خود را باید با تحولات پیش ببرد. به همین دلیل زمینه تفاهم مشروط بین دو طرف وجود دارد.

اصولگرایان: سرسپرده رهبریم، اما کار خود را می‌کنیم

شعار دائمی جناح اصولگرا و جناح دست راستی اطاعت مطلقه از ولایت فقیه است. اما این اطاعت در بسیاری موارد – از جمله در قبال دولت روحانی – در حد شعار باقی می‌ماند.
درحالیکه رهبر از برنامه اقتصادی دولت حمایتی روشن، هر چند مشروط، دارد روش جناح‌های اصولگرا تهاجمی است. مقامات این جناح‌ها، نشریات و سایت‌هایشان هیچ فرصتی را برای کوبیدن دولت از دست نمی‌دهند.
"پیش‌بینی فکر و رفتار سیاسی مردم مشکل است اما حداقل این را می‌دانیم که مسئله اصلی اکثر مردم معاش است و این به خصوص برای سه دهک پایین جامعه جنبه حیاتی دارد"
هنگامی که بسته اول اقتصادی آقای روحانی منتشر شد روزنامه رسالت، وابسته به جریان موئتلفه، صحبت از قبرستان‌های صنعتی کرد و خواستار استمرار برنامه‌ آقای احمدی‌نژاد (از جمله مسکن مهر و وام ازدواج) شد.
روزنامه سپاه، جوان، با لحنی منفی نوشت دولت استراتژی ندارد و پیرو سیاست‌های تعدیل اقتصادی دوران آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی است.
سایت رجانیوز، نزدیک به جبهه پایداری، با لحنی تمسخرآمیز گفت برنامه آقای روحانی بیشتر به یک تحقیق دانشجویی می‌ماند.
اما علی‌رغم این لحن تهاجمی، جناح‌های اصولگرا در موقعیت دفاعی قرار دارند. آنها نمی‌توانند با پیشرفت اقتصادی کشور مخالفت کنند ولی می‌دانند اگر برنامه اقتصادی آقای روحانی موفق شود معادله بلندمدت سیاسی به ضرر آنها تغییر خواهد کرد.
نه تنها ۵۱ درصدی که به آقای روحانی رای دادند محکمتر از گذشته از او پشتیبانی خواهند کرد بلکه ۴۹ درصد بقیه هم ریزش خواهد داشت و این به آقای روحانی اجازه خواهد داد فرش را از زیر پای جناح راست بکشد و ریشه‌ اجتماعیش را کوتاه کند.
در شرایط کنونی جناح‌های اصولگرا و دست‌راستی برگ برنده‌ای را در بعد سیاسی اقتصاد ندارند که بتواند موازنه قدرت را به نفع آنها تغییر دهد.

نیاز به اعتماد سازی عمومی

پیش‌بینی فکر و رفتار سیاسی مردم مشکل است اما حداقل این را می‌دانیم که مسئله اصلی اکثر مردم معاش است و این به خصوص برای سه دهک پایین جامعه جنبه حیاتی دارد.
همین طبقات در دوران آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر مشکلات اقتصادی به خیابان ریختند. در دوره آقای خاتمی هم، اقشار سنتی و کم‌درآمد شهری و روستایی که خود را مورد خطاب اصلاح‌طلبان نمی‌دیدند به وعده "نفتِ سر سفره" آقای احمدی‌نژاد روی آوردند.
به نظر نمی‌رسد طبقه متوسط شهری هم تا قبل از اجرای رفرم‌های اجتماعی و سیاسی نگاه شکاک خود را به دولت روحانی تغییر دهد.
نمونه اینکه در فاز دوم یارانه‌ها ۷۳ میلیون نفر اسم نویسی کردند و عملا هیچ کس حاضر نشد از منافع خود حتی در صورت خطر برای منافع ملی دست بشوید.
صاحبان سرمایه‌های کوچک و بزرگ نیز هنوز تصمیمی برای براه انداختن چرخه تولید و بازرگانی نگرفته‌اند.
واضح است که اگر برنامه اقتصادی آقای روحانی به نتیجه نرسد مردم نارضایتی خود را نشان خواهند داد، آشکار یا پنهان.
"تصور اینکه آقای روحانی بتواند تمام مشکلات اقتصادی را حل کند و رضایت تمام اقشار را بدست آورد غیر واقع‌بینانه است. حتی خود دولت می‌گوید چشم به "بهبود آرام" شرایط اقتصادی دارد"
اما اینجا هم چند عامل به نفع آقای روحانی است. اول اینکه مردم محتاط‌تر شده‌اند. طبقه متوسط شهری، علی‌رغم تلخ‌کامی جنبش سبز و علی‌رغم آنکه انتخابات را آزاد و عادلانه نمی دانست، به صندوق رای دل بست و آقای روحانی را به قدرت رساند.
این نشان می دهد که مردم دست‌آورد کوچک و مطمئن را به آرمان‌ بزرگ و خطرناک ترجیج داده‌اند.
به اضافه، تاثیر تحولات منطقه را نباید دست کم گرفت. مردم از اوضاع خاورمیانه وحشت‌زده‌اند و لشکرکشی و جنگ خیابانی نمی‌خواهند.
همچنین، بسیاری از مردم از همرنگی و عوام‌زدگی گریزانند و هویت سیاسی یکدست ندارند. امروز هویت سیاسی برای برخی مردم اقتصادی، برای برخی فرهنگی و برای دیگران جنسیتی یا قومی است.
تصور اینکه آقای روحانی بتواند تمام مشکلات اقتصادی را حل کند و رضایت تمام اقشار را بدست آورد غیر واقع‌بینانه است. حتی خود دولت می‌گوید چشم به "بهبود آرام" شرایط اقتصادی دارد.
انتخابات ۹۲ نشان داد که اگر سیاستمداران با شفافیت و استدلال مردم را در روند تصمیم‌گیری و اجرا قرار دهند می‌توانند اعتماد آنها را جلب کنند.
اکنون قاعدتا دولت روحانی باید همان روش کسب پشتیبانی عمومی را درقبال کاستی‌های برنامه اقتصادی خود در پیش بگیرد.

رفتار با نهادهای رانتی: کج‌دار و مریز

شاید بزرگترین مشکل آقای روحانی وجود نهادهای شبه دولتی و رانتی است که ساختار حکومتی ندارند اما به طور غیر مستقیم توسط دستگاه‌های حکومتی اداره می‌شوند، از امکانات مالی آن استفاده میکنند ولی حساب به کسی پس نمی‌دهند.
به گفته محمود اسلامیان (نایب‌رییس اتاق بازرگانی) سهم عظیمی از اقتصاد ایران – ۸۰ درصد - در اختیار این شبه‌دولتی‌ها است. حتی اگر این رقم اغراق باشد در قدرت اقتصادی و سیاسی رانتی‌ها شک نباید کرد.
شبه دولتی‌ها شامل بنیادهای مستقل و شرکت‌های وابسته به نیروهای مسلح و وزارتخانه‌ها (از طریق صندوق ‌های ‌بازنشستگی، صندوق های بیمه، سازمان‌های تامین اجتماعی) هستند و از جمله می توان به نهادهای نظامی (چون قرارگاه خاتم‌الانبیا)، آستان قدس رضوی و بنیاد مستضعفان اشاره کرد.
"مقامات دولتی می‌خواهند، به گفته خودشان، با اتکا به مطالعات کارشناسی، بدون شتاب‌زدگی و با اجتناب از اقدامات ضربتی، اقتصاد را بطور "پایدار" از رکود خارج کنند"
شبه‌دولتی‌ها همواره حامی اصولگرایان محافظه‌کار و جناح راست بوده‌اند و از هنگام روی کار آمدن آقای روحانی روی خوش به دولت نشان نداده‌ و مدام انتقاد کرده‌اند.
در سوی دیگر هم جبهه میانه‌رو-اصلاح‌طلب با آنها درگیر می‌شود. سخنان آقای هاشمی رفسنجانی که "سپاه به کمتر از کل کشور راضی نیست" نمونه‌ای از این برخوردها است.
اما این برخوردها به درگیری عریان سیاسی نیجامیده‌ و به نظر می رسد که آقای روحانی قصد ندارد با نهادهای رانتی درگیر شود، بلکه ترجیح میدهد راه خود را با تنظیم مدیریت کلان اقتصادی و آزاد سازی اموال بلوکه باز کند.
درپی چنین سیاستی است که آقای روحانی میگوید: "بنده شایعاتی را که راجع به سپاه در حوزه اقتصادی مطرح می شود، اصلا قبول ندارم. سپاه رقیب مردم و بخش خصوصی و مثل پیمانکارهای معمولی نیست."
شاید این سخنان را بشود تذکر و هشدار محترمانه به سپاه تفسیر کرد، اما بهرحال نشانی از آن است که آقای روحانی موضع تهاجمی به نهادهای رانتی ندارد.
همچنین به نظر می رسد که نهادهای رانتی نیز تنش موجود را خطری حیاتی برای خود فرض نمیکنند که بخواهند برای ساقط کردن دولت اقدام کنند.
درعین حال، برخی حامیان آقای روحانی معقتدند که اگر او اقتصاد رانتی را مورد هدف قرار ندهد نمی‌تواند مشکل ارز، گرانی و تورم را حل کند.
چنین موضعی میتواند آقای روحانی را تضعیف کند و زمینه انتقاد را در جبهه وی فراهم آورد. در اینجا توجیه نیروهای طرفدار آقای روحانی – که متزلزل کردن رانتی‌ها را در کوتاه مدت ممکن نمی بیند – قاعدتا در دستور کار وی قرار دارد.

برنامه اقتصادی

برنامه اقتصادی دولت طی سال گذشته مهار تورم سرکش و تثبیت قیمت ارز از طریق جلوگیری از رشد نقدینگی و خودداری از تزریق مستقیم درآمد نفتی بوده است.
همزمان، دولت قیمت حامل‌های انرژی را افزایش داد و فاز دوم هدفمند کردن یارانه را به اجرا درآورد.
اکنون تورم به ۲۸ درصد کاهش و بیکاری به ۱۴ درصد افزایش یافته است.
دولت روحانی درحالی بسته‌های پیشنهادی خود را برای خروج از رکود ارائه کرده که همچنان دولت آقای احمدی‌نژاد را مسئول بحران‌ها معرفی می‌کند.
به نظر می‌رسد که دولت راه حل اصلی را – پس از لحاظ کردن قدرت مانور سیاسی خود – در اصلاح مدیریت کلان اقتصادی و پایان دادن به تحریم‌ها می‌داند.
در راستای این برنامه، مقامات می‌خواهند، به گفته خودشان، با اتکا به مطالعات کارشناسی، بدون شتاب‌زدگی و با اجتناب از اقدامات ضربتی، اقتصاد را بطور "پایدار" از رکود خارج کنند.
ظاهرا دولت علاقمند است که نخست صنایع نفت و گاز را به حرکت درآورد و آنگاه بخش‌های گردشگری، مسکن و صادرات صنعتی را تقویت کند.
این کار از طریق تامین منابع مالی و افزایش تقاضا خواهد بود. در این میان دولت امیدوار است اموال بلوکه ایران در غرب را آزاد کند.

روزتا به چوری رسید

سفینه 'روزتا' پس از ده سال به ستاره دنباله‌دار رسید

بی بی سی- چهارشنبه 06 اوت 2014 - 15 مرداد 1393

روزتا نخستین سفینه ساخت بشر است که از نزدیک خصوصیات یک ستاره دنباله‌دار را بررسی می‌کند
سفینه فضایی "روزتا" پس از یک سفر طولانی، گردش گرداگرد یک ستاره دنباله‌دار را آغاز کرده است.
روز چهارشنبه، ۱۵ مرداد (۶ اوت)، سفینه فضایی روزتا که توسط کشورهای اروپایی ساخته و به فضا پرتاب شده است، پس از ده سال و پنج ماه و چهار روز سرانجام به مقصد خود، یعنی ستاره دنباله‌دار موسوم به ۶۷ پی/چوریوموف-گراسیمنکو رسید. این ستاره دنباله‌دار اختصارا به دنباله‌دار "چوری" شهرت دارد.
ماموریت این سفینه، گردش حول دنباله‌دار چوری و بررسی وضعیت آن است.
این دنباله‌دار با سرعت ۱۳۵ هزار کیلومتر به طرف خورشید حرکت می‌کند و در حال حاضر در فاصله ۵۵۰ کیلومتری زمین در حرکت است. به دلیل بعد مسافت، رسیدن علایم ارسالی روزتا به زمین، حدود نیم ساعت طول می‌کشد.
فاصله کنونی روزتا با هسته این ستاره دنباله‌دار ۱۰۰ کیلومتر است، ولی طی هفته‌های آینده، به‌تدریج به ۳۰ کیلومتر کاهش می‌یابد و روز یازدهم نوامبر، کاوشگر ویژه‌ای را (به نام کاوشگر فیلی) به سطح هسته دنباله‌دار می‌فرستد.
دنباله‌دارها یک هسته مرکزی دارند که شامل مواد منجمد و دنباله‌ای از ذرات گرد و غبار و گاز است. هسته مرکزی دنباله‌دار چوری به اندازه قله کوه مون‌بلان و طول دنباله آن یک میلیون کیلومتر است.
پژوهشگران انتظار دارند اطلاعات روزتا و کاوشگر فیلی به شناخت منشا منظومه شمسی کمک کند
قوه جاذبه این ستاره دنباله‌دار بسیار کم است و به همین علت نیز لازم است کاوشگر فیلی که روی سطح لغزنده آن فرود می‌آید، خود را با نوعی چنگک انفجاری به آن متصل کند.
اطلاعاتی که روزتا از اطراف و کاوشگر فیلی از سطح این ستاره دنباله‌دار می‌فرستند به پژوهشگران کمک خواهد کرد تا برای نخستین‌بار از خصوصیات یک ستاره دنباله‌دار در مسیر حرکت آن به سوی خورشید آگاهی کامل‌تری بیابند.
تصاویری که روزتا در ساعات اول آغاز ماموریت نهایی خود به زمین ارسال کرده است، نشان می‌دهد که فرود کاوشگر فیلی بر سطح دنباله‌دار احتمالا دشوارتر از آن خواهد بود که پژوهشگران انتظار داشتند.
دنباله‌دارها از قطعات و ذرات باقیمانده از زمان تشکیل منظومه شمسی در حدود چهار و نیم میلیارد سال پیش تشکیل شده‌اند. پژوهشگران امیدوارند با مطالعه اطلاعاتی که سفینه روزتا ارسال خواهد کرد، درک بهتری از نحوه شکل‌گیری منظومه شمسی و سابقه کره زمین به دست آورند.
دنباله‌دار چوری سرانجام از فاصله ۱۸۵ میلیون کیلومتری خورشید عبور خواهد کرد و سپس به فضای خارج از منظومه شمسی می‌رود.
سفینه روزتا در ماه مارس سال ۲۰۰۴ به فضا پرتاب شد و در حرکت ده‌ساله خود به سوی دنباله‌دار چوری، شش میلیارد کیلومتر مسافت را در حاشیه منظومه شمسی پیموده است. این سفینه از مرکز سازمان فضایی اروپا در آلمان هدایت می‌شود.

تجاوز جنسی، و مسئله حقوق کودک در ایران


تجاوز جنسی، رضایت دو طرفه و مسئله حقوق کودک در ایران

سه شنبه 05 اوت 2014 - 14 مرداد 1393

مظفر الوندی، دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک و مشاور وزیر دادگستری ایران در واکنش به تجاوز ناظم یک مدرسه در تهران به چند کودک ۸ تا ۱۱ ساله گفته است: "تمامی این موارد به زور نبوده و در برخی موارد این گرایش، دو طرفه بوده است. بنابراین باید زمینه این گونه گرایش‌ها از بین برود."
اولین بار، روزنامه همشهری در شماره روز دوازدهم خردادماه امسال، خبر داد که "ناظم مدرسه‌ای که متهم است چند نفر از دانش‌آموزان یک مدرسه پسرانه ابتدایی در غرب تهران را مورد آزار و اذیت قرار داده است در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران به‌صورت غیرعلنی در حال محاکمه است."
به نوشته روزنامه همشهری، این مرد ۳۳ ساله که از پنج سال پیش، ناظم دبستانی در شهرک دانشگاه تهران بوده، در ۱۹ اردیبهشت ماه امسال با شکایت پدر و مادر دانش آموزان بازداشت شده و در ابتدا به تجاوز به دو دانش آموز پسر متهم شده بود.
"آقای الوندی در حالی از گرایش برخی از دانش‌آموزان ۸ تا ۱۱ ساله به داشتن رابطه جنسی با مردی ۳۳ ساله سخن گفته که داشتن چنین گرایش هایی حتی برای افراد بالغ در ایران جرمی سنگین و گناهی کبیره محسوب می‌شود که می‌تواند مجازات اعدام را به همراه داشته باشد."
با آنکه خبررسانی چندانی در باره این موضوع صورت نگرفت، روزنامه شهروند کمی بعد به نقل از مونیکا نادی، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان خبر داد که سازمان پزشکی قانونی تجاوز این ناظم به شش کودک را تأیید کرده، اما تعداد دیگری از دانش آموزان این مدرسه نیز می گویند که ناظم مدرسه آنها را نیز اذیت کرده و اکنون برای تایید ادعایشان به پزشکی قانونی می روند.
مقام های قضایی یا مسئولان وزارت آموزش و پرورش درباره این خبر توضیح چندانی نداده اند و همین سکوت باعث شد شیوا دولت آبادی، عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از کودکان، از وزارت آموزش و پرورش به دلیل "پنهان کاری" انتقاد کند و از مسئولان آموزش و پروش بخواهد که تعرض جنسی به دانش آموزان را مخفی نکند.
خانم دولت آبادی گفت: "در چنین مواقعی وزارت آموزش و پرورش تمام تلاش خود را می کند که این مسائل لاپوشانی شود و خیلی در جامعه درز پیدا نکند، در حالی که اگر این وقت را برای آموزش و پیشگیری والدین و دانش آموزان خرج کند، شاید نتیجه بهتری حاصل شود."
یکسان انگاری تجاوز جنسی به کودکان و همجنسگرایی
آقای الوندی در حالی از گرایش برخی از دانش آموزان ۸ تا ۱۱ ساله به داشتن رابطه جنسی با مردی ۳۳ ساله سخن گفته که داشتن چنین گرایش هایی حتی برای افراد بالغ در ایران هم جرمی سنگین و گناهی کبیره محسوب می شود که می تواند مجازات اعدام را به همراه داشته باشد.
"قوانین مربوط به لواط و رابطه جنسی با همجنس در حالی در ایران به تصویب و به مرحله اجرا رسیده که بعضی مقامات ارشد در جمهوری اسلامی اساسا وجود همجنسگرایی در ایران را رد کرده و چنین امری را مختص کشورهای غربی و جوامعی دانسته‌اند که به گفته آنها تحت تاثیر "فرهنگ منحط غرب" هستند."
در سال های اخیر، مردان و حتی پسرانی زیر ۱۸ سال به اتهام لواط و داشتن رابطه جنسی با مرد یا پسری دیگر در ایران بازداشت و در مواردی به اعدام محکوم شده اند. اغلب این احکام اعدام به اجرا در نیامده اند، اما در مواردی نیز مانند آنچه در سال ۱۳۸۴ در مشهد روی داد، نوجوانانی که در زمان تجاوز به کودکی ۱۲ ساله و نیز داشتن رابطه جنسی با یکدیگر زیر ۱۸ سال سن داشتند، به دار آویخته شدند.
گذشته از این، سخن گفتن از گرایش و به طور تلویحی رضایت از داشتن رابطه جنسی برای کودکان هشت تا ۱۱ ساله اصولا از نظر حقوقی و عرفی و یا حتی از نظر شرعی موضوعیت ندارد.
در قوانین جزایی اسلامی در ایران، داشتن رضایت در رابطه جنسی دو مرد طبیعتا بزرگسال که مساله رضایت در مورد آنها می تواند مصداق داشته باشد، تغییری در جرم بودن این رابطه و مجرمانه بودن رفتار آنان ایجاد نمی کند.

براساس ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، "حد لواط برای فاعل در صورت عنف، اکراه و وجود شرایط احصان (یعنی داشتن امکان همخوابگی با زن)، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است.»
در تبصره این ماده نیز گفته شده: "در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد فاعل اعدام است."

این قوانین در حالی در ایران به تصویب و به مرحله اجرا رسیده که بعضی مقامات ارشد در جمهوری اسلامی اساسا وجود همجنسگرایی در ایران را رد کرده و چنین امری را مختص کشورهای غربی و جوامعی دانسته اند که به گفته آنها تحت تاثیر "فرهنگ منحط غرب" هستند.
"کشورهای عوض کنوانسیون حقوق کودک موظف هستند از تشویق‌ یا وادار کردن‌ کودکان‌ برای‌ مشارکت در هر گونه‌ فعالیت‌ جنسی‌ جلوگیری کنند."
در غرب، به رغم همه بحث های موافق و مخالفی که در مورد همجنسگرایی و رعایت حقوق همجنسگرایان وجود دارد، در تفکیک آن از تجاوز جنسی به کودکان و یا سوء استفاده جنسی از کودکان هیچ اختلاف نظری وجود ندارد و اگر در برخی از کشورها، به تدریج حقوق مدنی مساوی بیشتری برای همجنسگرایان در نظر گرفته می شود، همزمان مجازات تجاوز جنسی و یا سوء استفاده جنسی از کودکان تشدید می شود.
سخنان آقای الوندی، بار دیگر نشان می دهد که از نگاه مقامات مسئول در جمهوری اسلامی، تفاوتی میان حق انتخاب آزادانه افراد بزرگسال در زندگی جنسی خود با تجاوز به کودکانی بی پناه از سوی مردان و پسران مسن تر وجود ندارد.

آقای الوندی که مسئولیت تاسیس مرجع ملی حقوق بشر در وزارت دادگستری را نیز بر عهده دارد، پیش از آنکه به عنوان مشاور مصطفی پورمحمدی و دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک منصوب شود، مدیر کل زندان‌های استان گیلان، مشاور رئیس و مدیر کل روابط عمومی سازمان زندان‌ها و رئیس مرکز آموزشی و پژوهشی سازمان زندان‌های کشور بوده است.

او هفته گذشته در واکنش به حوادث غزه، بر به رسمیت شناخته شدن حقوق کودک در جمهوری اسلامی تاکید کرده و گفته بود: "کنوانسیون حقوق کودک در کشور ما به رسمیت شناخته شده است و ما به عنوان مسئول اجرای کنوانسیون در ایران موظف هستیم به وضعیت کودکان بی دفاع غزه عکس العمل نشان دهیم."
ایران و کنوانسیون حقوق کودک
با پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک در سال ۱۳۷۲، دولت مجری و موظف به اجرای مواد این کنوانسیون شد.
مجلس شورای اسلامی در اول اسفندماه سال ۱۳۷۲، ماده واحده ای را تصویب کرد که بر اساس آن، "کنوانسیون حقوق کودک مشتمل بر یک مقدمه و ۵۴ ماده به شرح پیوست تصویب و اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به آن‌ داده می‌شود، مشروط بر آن که مفاد آن در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد و یا قرار گیرد از طرف دولت جمهوری‌اسلامی ایران لازم‌الرعایه نباشد."
این مصوبه در ۱۲ اسفندماه همان سال به تایید شورای نگهبان رسید و به قانونی الزام آور بدل شد.
"حد لواط برای فاعل در صورت عنف، اکراه و وجود شرایط احصان (یعنی داشتن امکان همخوابگی با زن)، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است. تبصره: در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد فاعل اعدام است."
ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲
کنوانسیون حقوق کودک در نوامبر سال ۱۹۸۹ و با در نظر داشتن اعلامیه‌ حقوق‌ کودک‌ ژنو ۱۹۲۴، اعلامیه حقوق کودک مصوب مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۰ نوامبر ۱۹۵۹، اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر، میثاق‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ مدنی‌ و سیاسی‌ (خصوصاً در موارد ۲۳ و ۲۴)، کنوانسیون‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌(خصوصاً در ماده‌ ۱۰) و دیگر اسناد و احکام‌ سازمان های‌ تخصصی‌ و سازمان های‌ بین‌المللی‌ مربوط‌ به‌ رفاه‌ کودکان تصویب شد.

در ماده ۳۴ این کنوانسیون که بر اساس آن، افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب میشوند، نوشته شده: "کشورهای عضو کنوانسیون‌ متقبل‌ میشوند که‌ از کودکان‌ در برابر تمام‌ اشکال‌ سوءاستفاده و استثمار جنسی حمایت‌ کنند. بدین‌ منظور، کشورهای‌ فوق‌ خصوصاً اقدامات‌ ملی‌، دو و چند جانبه‌ را در جهت‌ جلوگیری از موارد زیر به‌ عمل‌ می ‌آورند:
الف‌) تشویق‌ یا وادار کردن‌ کودکان‌ برای‌ مشارکت در هر گونه‌ فعالیت‌ جنسی‌؛
ب‌) استفاده‌ استثماری از کودکان‌ در تن‌فروشی و سایر اعمال‌ غیرقانونی‌ جنسی.
ج‌) استفاده‌ استثماری‌ از کودکان‌ در اعمال‌ و مطالب‌ پُرنوگرافیک‌."

با آنکه مفاد کنوانسیون حقوق کودک حدود ۱۹ سال پیش در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و با برخی شروط یا آن گونه که در ادبیات سیاسی در جمهوری اسلامی رایج است، با تحفظاتی به تایید شورای نگهبان رسید، با این همه، تا دی ماه سال ۱۳۸۸ هیچ نهاد رسمی مسئول اجرای این کنوانسیون نبود و در مواردی، وزارت امور خارجه گزارش هایی ادواری در باره وضعیت حقوق کودکان در ایران تهیه و آن را به کمیته حقوق کودک سازمان ملل ارائه می کرد.

مظفر الوندی، در همین زمینه در پایگاه اطلاع رسانی دولت نوشته است: "در اوایل دولت دهم، این موضوع در دستور کار وزارت دادگستری به عنوان هماهنگ کننده قوا و رابط قوه قضاییه با سایر قوا قرار گرفت. در این راستا پیشنهاد تعیین مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک به هیات وزیران ارجاع و دولت در مورخ ۲۰/۱۰/۸۸ وزارت دادگستری را به عنوان مرجع ملی حقوق کودک تعیین کرد. بلافاصله پس از این تصمیم، دبیرخانه مرجع در وزارت دادگستری فعال و ضمن فراخوان دستگاه های ذیربط در امور کودکان، پیش نویس آیین نامه کنوانسیون توسط نمایندگان نهادهای مرتبط و با همت دبیرخانه تهیه و جهت سیر استصوابی به دولت ارسال و پس از بررسی های کارشناسی در کمیسیون های تخصصی دولت، این آیین نامه در دی ماه ۹۰، مورد تصویب هیات وزیران قرا گرفت و در تاریخ ۲۸/۱/۹۱ رسما به وزارت دادگستری ابلاغ گردید. اینک دولت به عنوان عنصر اجرایی، زمینه های قانونی اجرای کنوانسیون را در کشور فراهم نموده است."

Monday, August 4, 2014

عجب عنایتی خاصی دارد این...؟!!

عنایت خاصه خداوند

یک انقلاب اتفاق افتاد، یک رئیس جمهور و یک نخست وزیر کشته شدند، یک نخست وزیر و یک رئیس جمهور فرار کردند. سه رئیس جمهور بدنام شدند. سی سال کشور توسط روسای جمهور و نخست وزیران خائن و جاسوس اداره شد و هشت سال به وسیله یک رئیس جمهور منحرف و بی لیاقت و فاسد از نظر مالی و ماجراجو، یک جنگ اتفاق افتاد، چند سال جنگ چریکی شهری رخ داد. سی سال مداوم با زنان بدحجاب مبارزه شد و نتیجه اینکه به گفته همه مسئولان ناموس پرست، وضع حجاب از سی سال قبل بدتر است. سی سال با فرهنگ غرب مبارزه شد و به گفته مسئولان غرب ستیز اکثریت ملت ایران غرب زده اند. ما بهترین ملت را در این سی سال داشتیم ولی همین ملت آزاده مسلمان صلاحیت انتخاب نحوه پوشیدن و نوشیدن و حق انتخاب و رفراندوم ندارند. تعداد ز ندانیان ایران در سی سال ۲۰ برابر شد، قیمت ها در سی و هشت سال هزار برابر شد. ارزش برابری ریال چهارصد برابر کم شد. چهار میلیون نفر از مردم ایران از کشور بیرون رفتند.... ادامه بدهم؟ خودتان بقیه اش را می دانید. آقای احمد خاتمی، معاونت اجرایی کنت دراکولا، و رئیس فدراسیون چشم درشت های کشور علت همه این مشکلات را گفت: "۳۸ سال است که خدا به ایران عنایت خاصه دارد." یعنی ما باید چکار کنیم که خداوند عنایت خاصه خودش را مشمول ترکیه و لبنان و عربستان سعودی کند. خدایا! ما که فقط مسلمان نیستیم، تو را به جان ابوالفضل عنایت خاصه تان را بگیرید آن طرف تر، مردم ترکیه و عربستان هم دل دارند. این همه به ما عنایت نکنید. البته احمد خاتمی از یک دید حق دارد. اگر نظر خداوند نبود با این همه گندکاری که رهبران کشور در این سی و هشت سال کردند، ایران تاحالا هفتاد بار پودر شده بود و از بین رفته بود. همین است که باید بپرسیم: "آیا شما اصلا به روح اعتقاد دارید؟"