Tuesday, July 14, 2015

شوهر ایدئال.....!!!

طنز

نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
گفت خانم: چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است​

گفت: در اینجا اگر خواهی شوی مشغول کار ​
از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کراست​

گفت روی چشم، هر امری که تاصادر شود​
من اطاعت میکنم از هر که اینجاسرور است​

گفت خانم: هر چه اینجابشنوی ازنیک و بد​
گوشهایت یک بود دیوار و آن دیگر در است​

هرغذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور ​
حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتراست​

گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم​
نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکراست​

نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت​
اینکه میخواهی تو، نوکر نیست، نامش شوهر است

No comments:

Post a Comment