Monday, June 3, 2013

چند نقد عبادی



چند نقد عبادی

امام جماعت محترم مسجد المهدي(ع)
سلام عليكم. اين‌جانب يكي از مأمومين هستم كه درپي شك در اداي ذكر ركوع جناب‌عالي، روزهايي چند، دقت بيشتري كردم تا اشتباه نكرده‌باشم. متأسفانه متوجه‌شدم كه واژة ‹عظيم› به ‹اعظيم› تبديل مي‌شود. لطف‌كرده اين ذكر را با دقت بيشتري ادا بفرماييد تا جوانان مسجد چيزي را اشتباه يادنگيرند و يا دستكم ايجاد شبهه نشود. 
نكتة دوم كه البته تنها به جناب‌عالي ربط‌ پيدانمي‌كند، بلكه مشكل در سطح كشور است، حركت انگشت سبّابه به‌هنگام دعاي پس از فرائض، در ماه رجب است.
متأسفانه برخلاف نصّ روايت كه نوشته‌شده‌ معصوم انگشت سبابة خود را تكان مي‌داد، ما ايرانيان به پيروي از روحانيون خود، انگشت سبّابه را ثابت نگاه‌ داشته و دست راست خود را از آرنج و يا كتف به‌صورتي تقريباً زننده و بي‌مفهوم تكان مي‌دهيم، كه گاهي موجب تمسخر نيز مي‌شود.

         روزي در صف نماز جماعت اهل‌تسنن به هنگام ذكر تشهد متوجه‌شدم كه شخصي كه در كنارم قرارداشت، همان‌گونه كه دست راست خود را روي زانو قرارداده‌بود، انگشت سبابة خود را تكان‌مي‌داد. دليلش را نمي‌دانستم و هنوز هم نمي‌دانم؛ ظاهراً آنان به هنگام خواندن تشهد چنين مي‌كنند، و حتماً دليل آن در روايات آنان ‌آمده‌است.
همان‌گاه به ياد چنين عملي در ماه رجب خودمان افتادم و با خود گفتم به مفاتيح رجوع‌ مي‌كنم؛ اگر نوشته‌شده‌بود ‹معصوم انگشت سبابة خود را تكان‌مي‌داد›، بايد به همين صورتي باشد كه اين شخص و همه اهل تسنن انجام‌مي‌دهند؛ و اگر نوشته‌شده‌بود ‹معصوم انگشت سبّابه را به‌سوي قبله گرفته و دست خود را تكان مي‌داد›، همين عملي كه ما انجام‌مي‌دهيم درست است.

با مراجعه به مفاتيح‌الجنان، متوجه‌شدم مورد اول درست است؛ و نتيجه‌گرفتم كه مردم يك كشور در طول چندين دهه و شايد چندين سده به‌پيروي از روحانيون خود عمل مستحبي را به صورتي ناخوشايند انجام‌داده‌ و مي‌دهند و متوجّه اشتباه خود نمي‌شوند؛ و حتي كسي جرأت‌ نمي‌كند به اين موضوع شك‌كند و يا دليلي بخواهد.

نكتة سوم آنكه شايسته‌است كه جناب‌عالي مديريت فعال‌تري بر مسجد داشته‌باشيد. مثلاً بهتر است كه به‌جاي برخي پيرمردان دعاخوان و اذان‌گو كه صداي خوبي ندارند و با لهجة آذري ‹اكبر› را ‹اچبر› مي‌گويند، يك مسابقه بين نوجوانان مسجد برقراركنيد، و هركه بهتر اذان اعلام و دعاها را خواند، و نيز يكي دو ذخيره، انتخاب نماييد، به‌گونه‌اي كه به قباي پيرمردان مسجد هم برنخورد!
         اين پيشنهادها را مي‌توانيد در جلسه‌هايي كه شما ائمّة جماعات با يكديگر داريد نيز ارائه‌دهيد، شايد دلسوزاني پيداشوند كه براي بهبود وضع ديني جامعه بكوشند.

السلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته 7/6/83 ـ احمد شماع‌زاده

امروز 13/7/84 آغاز روزة ماه مبارك رمضان سال 1426 در ايران اعلام‌شده. اولين نماز صبح، از شبكة اول سيما به امامت يكي از مجتهدين نامدار حوزة علمية قم پخش‌شد. در قرائت ايشان اشكالي ديده‌شد كه جاي طرح‌كردن آن را در اين گفتار(انگشت سبابه) شايسته‌تر ديدم. 
         ايشان عبارت ‹ربّ‌العالمين› را در ركعت اول نماز، با منصوب‌ خواندن ‹رب› اداكردند. تصوركردم نمي‌شود يك مجتهد واژه‌اي را كه مرتّباً در نمازها تكرارمي‌شود، اشتباه اداكند. درنتيجه باور‌نكردم و منتظر ركعت دوم شدم. با دقت گوش‌فرادادم و باز متوجه‌شدم كه همان‌گونه تكرارشد.
باز هم باورنكردم؛ هرچند كه نگارنده بيش از چهل سال است كه اين واژه را در نمازها به صورت مجرور مي‌خواند، و از نظر دستور زبان نمي‌شود منصوب باشد، باز به خود و دستور زبان شك، و به قرآن كريم رجوع‌كردم. ديدم كه ربّ مجرور است.
سند آن در صداوسيما موجود است. قضاوت و اظهارنظرش هم بهتر است با خواننده محترم باشد. ولي ممكن است برخي اشخاص، اين‌گونه ايرادها را جدي نگيرند و بگويند ‹در تلفظ چنين مي‌شود›؛ و موضوع را از ريشه منكرشوند. به اين‌ افراد بايد گفت چنين توجيهي خردمندانه نيست؛ و بايد كارها از ريشه درست‌شوند.
احمد شماع زاده

 


No comments:

Post a Comment