"ام القری" یا "تایلند" جهان اسلام؟
کدام به واقعیت نزدیکتر؟!!
پس از انتشار عکس برهنه یک زن جوان ایرانی در میان شش مرد
زائر عراقی در یک مهمانسرای شهر مشهد، یادداشتی از محمد نوری زاد منتشر شد
که خطاب به این زن جوان نوشته بود: "دخترم به صورت من تف بیانداز. من نیز به
سهم خود شرمسارم" و بیجا نیست اگر این زن جوان به سیمای من نیز آب دهان
پرتاب کند که از کرده خود پشیمانم و در نوجوانی سیاه لشکر اسلامیونی بودم
که کشور را به جایی رساندند که به تدریج تایلند جهان اسلام شود. چرا که هر چه
بود، قرارنبود پس از ۳۷ سال، زنان و دختران محروم این سرزمین ثروتمند تنها
برای تأمین معاش، به "تن فروشی" که نه، طفلک ها به "سکس جمعی" تن در دهند یا در
شهرهای مذهبی، به صورت هفتگی به گروهی از زائران مرد، کرایه داده شوند، که
احتمالاً اندکی بیشتر پول میپردازند.
جادارد این زن جوان به سیمای عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس
رضوی "نماینده ولی فقیه در استان خراسان" عضو مجلس خبرگان رهبری و مجمع
تشخیص مصلحت تف بیاندازد که اداره صدها میلیارد اموال منقول و غیر منقول
آستانه قدس رضوی در سراسر کشور را، از ۳۷ سال پیش در کنترل دارد؛ اما
روزنامه گاردین بنا بر گزارش خبرنگارش با اتنشار گزارشی با تیتر: نماز،
غذا، سکس و پارک آبی، محترمانه شهر مشهد را فاحشه خانه جهان تشیع معرفی می
کند. جادارد به سیمای علمای مشهد و قم آب دهان پرتاب شود، که سکوت آنان در
قبال این همه بیعدالتی و ستمی که در حق مردم بی پناه، بویژه زنان بی
سرپرست میشود حاکی از این است که بیوت یا مرعوبند و یا از این به هم
ریختگی منافعی نصیب آنها میشود.
یکی از همین زنان ایرانی کمی آن طرف تر، در یکی از کلوپهای
شبانه دوبی به خبرنگاری گفته بود که فکرمیکنید از سر رضایت و انتخاب، شب
را تا صبح با مردان عرب و هندی و کره ای میگذرانم؟ اگر در اینجا کار نکنم
یک ماه دیگر بچه های من در تهران باید کنار خیابان بخوابند.
بسیاری از ساکنان اربیل عراق هم طی چند سال اخیر، شاهد خودفروشی موج زنان ایرانی هستند. قبل از رونق گرفتن بدن فروشی زنان و دختران
ایرانی در اربیل، موج آن ابتدا در میدان تقسیم و آکسار استانبول آشکار شد؛ و
اندکی بعد در کردستان عراق گسترش یافت.
شاید تجارت سکس زنان ایرانی در اربیل، ترکیه، دبی، یا حتا در
جنوب شرق آسیا مستقیماً به هیچ نهاد و مسئولی ربط نداشته باشد، اما نمیتوان
آستانه قدس رضوی را نسبت به آنچه در خراسان میگذرد، پاسخگو و مسئول ندانست.
آستان قدس رضوی، بزرگترین نهاد مالی ایران پس از دولت رسمی است؛ که ارزش ثروت
ثابت و در گردش مالی آن، از بنیاد مستضعفان و بسیاری از کشورهای کوچک جهان
نیز بیشتر است.
آستان قدس مالک ۹۰ درصد اراضی استان خراسان و مالک ۴۳ درصد
اراضی کشاورزی مشهد است. آستان قدس، با حدود ۱۵ مجتمع کشت و صنعت ۵۰ شرکت
تجاری و سود صدها میلیارد تومانی ناشی از زیارت سالانه ۳۰ میلیون نفر در
استان خراسان، یکی از بزرگترین بنگاههای مالی منطقه خاورمیانه است که با
میلیاردها دلار ثروت، معاف از مالیات وحسابرسی است. یعنی، ثروتی که نه دولت
بر آن نظارت دارد، نه گزارش رسمی از آن به اطلاع عموم میرسد و نه درآمدهای
آن در جایی گزارش میشود!!
گردش مالی بسیار سنگینی که فقط گوشه ای از آن میتوانست حداقل صرف تأمین نان و معاش زنان محروم و بی سرپرست و فرزندان آنها
در این استان شود.
اما کاش آنچه بر گروهی از زنان بی حرفه و بی پشتیبان شهر
ثروتمند مشهد میرود، تنها به تن فروشی خلاصه میشد و با صیغه های هفتگی و
ماهانه زوار پولدار پایان مییافت!! چرا که تن فروشی به عنوان شغل پست وبی
آینده آسیب پذیرترین اقشار اجتماعی، در ردیف پایین ترین رده های شغلی، با
اغماض در بسیاری از کشورها اگر نه مورد پذیرش، که مورد سکوت قرار گرفته است.
اما حتا خرید یا فروش بدن یک زن نیز در عین بی قانونی، در چهار چوب اخلاقی
دون ترین و بی پرنسیب ترین آدم ها نیز باز هم اصولی دارد؛ که حتا در فاحشه
خانه ها نیز رعایت میشود؛ و نادیده گرفتن آن، ستم مضاعفی بر زن تن فروش به
حساب میآید. یکی از همین چهارچوبهای نانوشته، مذموم بودن سکس جمعی یا
واگذاری یک زن همزمان به چندین مرد است.
اینکه همزمان پنج مرد(به علاوه عکاس) در تصویر مهمانسرای مشهد با یک زن در سوئیتی قرارمیگیرند، حاکی از
فراگیرشدن نوعی از بدن فروشی در مشهد است که حتا در مراکز فحشاء آن را
مضموم میشمارند، اما در اراضی استان قدس رضوی جریان دارد!!!
در بخشی از کتاب "شهر نو" از محمود زند مقدم که پژوهش بی
نظیری است پیرامون زندگی زنان بی پناه شهرنو و قوانین جاری در آن، در گفت و
گو با یکی از زنان قلعه، مرزهای ظلم و ستم را در نگاه یک زن فاحشه معرفی
می کند. وقتی از زن شاغل در شهرنو پرسیده میشود که انتظار داری مشتریان
شما چگونه باشند پاسخ می دهد دوست داریم "آقا" باشند.
No comments:
Post a Comment