آمده است که مرحوم استاد جعفری تعریف کرده تو یکی از زیارتام به مشهد به امام رضا
گفتم:
یا امام رضا! دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که
چه جوری ام. نشونی شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با
من حرف میزنه پیامتو بگیرم.
وارد صحن که شدم ناگهان خانمموگم کردم... اینور بگرد، اونور
بگرد، یه دفعه دیدم داره میره... تندوتند خودمو رسوندم بهش واز پشت سر صداش زدم که
خانم کجایی؟ كجا دارى ميرى؟
روشو که برگردوند دیدم زن من نیست! بلافاصله بهم گفت: خیلی
خری! ... تو فکر رفته بودم که امام رضا عجب رک و پوست كنده حرف میزنه!!
همينجور که مات ومبهوت به خانمه نگاه ميكردم دید انگار دست بردار نیستم دارم که بروبر
نگاش میکنم؛ دوباره با همان صراحت لهجه و اين بار رك و راستتر وبلندتر فرياد زد:
نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند!!
استاد جعفری میگن این واقعه رو برای شهید مطهری تعریف کردم تا بیست
دقیقه میخندید.
- نکته: جد و آباد عوامانه و نادرست است و جد و آباء درست است.
سال گذشته پس از انتشار این جوک در وبلاگم شخصی مدعی شد که فرزند ایشان است
و در بخش نظرها نسبت دادن این رخداد به پدرش را رد کرد و آن را به یکی از آشنایان آن
مرحوم نسبت داد. احمد شماع زاده
No comments:
Post a Comment