عمارت ثابت پاسال:
وقتی معماری، تاريخ و ايدئولوژی در هم میآميزند
بخش
مهمی از هویت تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران خانههای مسکونی مدرنی است
که بین دهۀ ۱۳۳۰ تا دهه ۱۳۵۰ ساختهاند، خانههایی با فضاهای داخلی متعدد،
باغهای بزرگ، استخر و مجهز به تفریحهای روز در کشوری شیفتۀ مدرنیزم.
عمارت
ثابت پاسال، که عنوان "بزرگترین خانه تهران" به آن داده شده، یکی از
متمایزترین آنهاست که مثل نمونههای دیگر مدتهاست نشانی از زندگی در آن
دیده نمیشود.
انقلاب ۱۳۵۷ ساکنان و صاحبان بعضی از منازل بزرگ تهران
مثل عمارت ثابت پاسال را به مهاجرت واداشت و سرنوشت خانهها را به دست
سرایدارها سپرد، تا این که این خانهها یا توقیف شدند یا قربانی تخریب
طبیعی.
در هر دو حالت بیتوجهی به بنا و سیر سعودی ارزش زمین در
شهرهای بزرگ، این آثار را که بخشی از هویت شهری بودند به زیر دندان تیز
بولدوزها کشاند.
عمارت پاسال در حال حاضر در کشاکش یک بازی
اداری-سیاسی قرار گرفته که در یک سوی ماجرا ارزش عظیم اقتصادی این زمین
قرار دارد و در سوی دیگر ارزش تاریخی آن. به شکلی قابل پیشبینی سازمانهای
مختلف یکدیگر را برای موقعیت فعلی نکوهش میکنند.
از یک طرف صدور پروانه ساخت بر عهده شهرداری است، از طرف دیگر مسئولیت ثبت بنا به عنوان میراث تاریخی با سازمان میراث فرهنگی است.
اما
از طرفی دیگر، نقشههای جامع و تفصیلی شهری که اجازه میدهد در نقطهای
مشخص یک بنای نه طبقه تجاری اداری ساخته شود (که در حال حاضر نقشهای است
که برای این قطعه زمین کشیده شده) بر عهدۀ شورای عالی معماری و شهرسازی است
و شهرداری صرفاً مجری این طرحهاست.
به نظر میرسد ارتباط بین این
سه نهاد جداگانه که باید در حالت طبیعی بسیار نزدیک و تنگاتنگ باشد حداقل
در مورد این خانه بسیار اندک بوده است.
اما ثبت یک بنا چه معنایی
دارد؟ ثبت یک بنا محدودیتهایی قانونی برای مالک ایجاد میکند که شامل منع
دست بردن در بنا بدون اطلاع و نظارت سازمانهای مرتبط است.
طبیعتاً
دولت موظف است به مالکان بنا در حفظ و مرمت این املاک کمک مالی و حرفهای
برساند، علاوه بر این چنین بناهایی از پرداخت عوارض نوسازی معافند.
بعضی
با وارد کردن این ایراد که عمارت پاسال ارزشی فرهنگی ندارد سعی در هموار
کردن راه تخریب آن دارند. مروری بر تاریخچه پر فراز و نشیب این خانه هرگونه
تردیدی را در اهمیت فرهنگی و تاریخی این خانه برطرف میکند.
عمارت پاسال: کاخنشینان و کوخنشینان
حبیبالله
ثابت، معروف به ثابت پاسال، مردی خودساخته و تاجری آیندهنگر و خوشفکر
بود که با آوردن تکنولوژیهای روز و گرفتن نمایندگی شرکتهای خارجی در
ایران سرمایه عظیمی به هم زد.
در ۱۹۷۴ مجله Fortune ثروت او را
معادل ده درصد کل ثروت موجود در ایران تخمین زد. نیویورک تایمز او را مردی
شیفتۀ عتیقهجات معرفی کرد که قادر است به شش زبان زنده دنیا صحبت کند.
عمارت
ثابت پاسال، در خیابان جردن، گوشهای بود برای نمایش ثروت به دست آمده از
راه خلاقیت و همینطور شرایط و روابط سیاسی مساعد مالک آن.
اگرچه
ساخت بنا در سال ۱۳۴۰ به پایان رسید، اما با در نظر گرفتن جریانهای رایج
معماری در جهان و حتی در ایران دهۀ ۱۳۴۰، باید گفت این بنا به هیچ وجه
فرزند زمان خود نیست و هیچ تعلق خاطری به جنبشهای معماری معاصر و حتی
انبوه خانههای مدرن که در خیابان پهلوی سابق ساخته شدهاند ندارد.
کار
این بنا بیشتر به نمایش گذاشتن ثروت و مکنت مالک آن است و یک بازسازی از
مقطعی از تاریخ هنر که در آن هیچ نکته پیچیدهای وجود ندارد.
گفته میشود این خانه از روی
اقامتگاه قرن هجدهمی مادام دوباری و بعدها ماری آنتوانت، قصر پتی تریانو
(تریانوی کوچک) در کاخ ورسای ساخته شده که آنژ ژاک گابریل آن را طراحی
کرده، اما در واقع شباهتهای این دو بنا به همدیگر، مثل هر دو بنای
نئوکلاسیک دیگر، شباهت عام است؛ تعداد قابل توجهی تقلید مشهور از تریانو
در آمریکا، برزیل و رومانی وجود دارد که شباهتشان به مراتب بیشتر است.
اما نمای اصلی عمارت ثابت شباهتی انکارناپذیر به نمای جنوبی کاخ سفید دارد که یکی از مشهورترین بناهای نئوکلاسیک محسوب میشود.
عمارت
ثابت در زمینی به مساحت ۱۱۰۰۰ متر مربع ساخته شد. استخری بزرگ دارد و یک
جریان آب که مثل معماری سنتی ایران از زیر خانه رد میشود.
یک تئاتر
روباز کوچک در بخشی از باغ در نظر گرفته شده. به موازات باغ و از ورودی
سوارۀ خانه، یک پارکینگ بزرگ برای مهمانیهای شبانه و پارک ماشینهای
مدعوین طراحی شده که نشان کمی از سلیقه دارد و به پارکینگ یک مرکز خرید
میماند. زیربنای خانه نزدیک به دو هزار متر مربع است، در دو طبقه اصلی و
یک طبقه زیرزمین.
طراح داخلی خانه شرکت فرانسوی "مزون ژانسِن" بود که
از اواخر قرن نوزدهم برای اعیان و خانوادههای سلطنتی طراحی میکرد و
بزرگترین پروژهاش در ایران طراحی خیمههای جشنهای ۲۵۰۰ ساله بود.
ثابت
از حدود ده سال پیش از ساخت این خانه با این شرکت (که در ۱۹۷۳ تعطیل شد)
آشنایی داشت و حتی در ۱۹۵۰ از ژول لِلو که برای مزون ژانسن کار میکرد،
خواست تا آپارتمانش را در نیویورک طراحی کند.
بر اساس بقیه کارهای
مزون ژانسن در آن دوره میشود حدس زد داخل عمارت ثابت چه شکلی داشته:
پردههای ضخیم و تیره که از زیر سقف تا کف کشیده شدهاند (پنجرههای نمای
ساختمان این نظر را تأیید میکند)؛ سقف با گچکاری کلاسیک اما ساده و بدون
ازدحام؛ دیوارها با کاغذ دیواری بدون طرح و رنگی که با پردهها تناسب
دارند؛ شومینههای بزرگ اما ساده با دورکاری سنگ مرمر و مجسمههای کلاسیک
(با سنگتراشیهای روح الله میرزائی)؛ درهای چوبی سنگین و دور درها با
گچکاری منقوش به طرح گل.
ثروت همیشه با سیاست رابطهای
تنگاتنگ پیدا میکند و به خاطر رابطه ثابت با دربار ایران، این خانه نقشی
مهم در خاطرات سیاسی آدمهای بسیاری، از قبل تا بعد از انقلاب بازی کرد.
به
خاطر روابط سیاسی ثابت و همینطور بهایی بودن او، این خانه بعد از انقلاب
توقیف و سرنوشتش بیشتر و بیشتر به یک فیلم سینمایی شبیه شد.
مدتی
قاچاقچیان مواد مخدر را در آن بازداشت موقت و محاکمه کردند و اندکی بعد
روسپیان زن نجات داده شده از شهرنو را در آن سامان دادند.
کوخ نشینان به کاخ راه پیدا کردند، اما نه به عنوان ساکنان، بلکه به عنوان زندانیان خانهای اعیانی با دیوارهای بلند.
__________________________
صادق خلخالی در خاطرات خود مینویسد:
از
جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوتترین خانهای که سراغ داشتم؛
خانهای بزرگ که قبلا برای ثابت پاسال بود و از همان جا به دادستانی انقلاب
زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر میشناسید دستگیر کنید … شب
نشده بود که زیرزمین و انباریهای خانه پر زندانی شده بود.
__________________________
مدتی
بعد اداره اطلاعات برای رسیدگی به امور کسانی که پاسپورتشان توقیف شده بود
این خانه را در دست گرفت. حتی این بار هم سرنوشت خانه با مفهوم حصر و
محدودیتِ حرکت پیوند خورد.
گفته میشود صاحب فعلی خانه، شرکت صبا
میهن است که همین اواخر جنجالی مشابه داشته است، برای تخریب سایتی تاریخی و
ساخت یک برج در منطقه تجریش تهران.
آینده عمارت ثابت
تعریف
این که چه بنایی ارزش فرهنگی و تاریخی دارد میتواند بسیار گسترده باشد.
مثلاً در انگلستان لازم نیست یک بنا الزاماً قدمت داشته باشد تا ثبت شود.
هر چیزی که واجد ارزش و هویتی فرهنگی باشد شایسته ثبت شدن است، از یک کلبۀ
ییلاقیِ قرن شانزدهمی گرفته تا قصری قرن هجدهمی و حتی کیوسک تلفن.
هر
کدام از اینها میتوانند به نوبه خود منعکس کننده فرهنگ و دستاوردهای
دورهای از تاریخ آن سرزمین باشند. حتی خط کشی عابر پیاده در "اَبی رُد"
(خیابانی در لندن) که گروه بیتلها در روی جلد آلبومی به همین نام از آن
عبور میکنند، یک المان شهری ثبت شده است و اجازه تغییر و تخریب ندارد.
اگر شرایط و فرآیند ثبت یک بنا
در ایران به عنوان اثر ملی را در نظر بگیریم، عمارت ثابت دارای چند مولفه
کلیدی است که با این اصول همخوانی دارد: این بنا نموداری زنده از مقطعی از
تاریخ معاصر ایران و زندگی فردی است که نقشی کلیدی در سیر مدرنیزم ایران
داشته است.
این بنا نزد عامه مردم نیز جایگاهی خاص دارد و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی منطقهای از تهران شناخته میشود.
اما
حتی فارغ از نگاهی تاریخی و زیباییشناسی، اگر نقش شهری این فضای باز را
در میان انبوهی ساختمانهای بلند در نظر بگیریم، حفظ آن مثل باز گذاشتن
دریچهای برای ورود هوای آزاد به منطقهای متراکم و آلوده است.
تخیل
زیادی لازم نیست که چطور این بنا و فضا میتواند منفعت عمومی داشته باشد،
میتوان آن را به مرکزی فرهنگی یا یک موزه آثار هنری تبدیل کرد و با
بازگرداندن درختهای قطع شدۀ آن لکۀ سبزی به چشمانداز خاکستری این منطقه
تهران بخشید.
No comments:
Post a Comment