Saturday, March 26, 2016

The Universe, a 9 dimension system

The Universe, a 9 dimension system
  Ahmad Shammazadeh

I wrote an article under the title of “A Modern Model for the Universe” ten years ago. I established an important and basic subject for cosmological studies in it:
The shape of the Universe seems as a snail shell with seven layers.

To have a preface for this article, we can see a part of that article as the following:

Better to imagine mentioned cosmic system with its structure and circumference, we can assume a huge transparent vitreous snail shell, looks dark inside, with a few bright spots scattered among darkness. So the further the layers away from the core, the further the bright spots, and in the last (seventh) layer, many things are bright. Meanwhile we can distinguish the septum of the layers and a blackout core in the center.

Explanation of such a system:
1. The seven layers with rigid septum form the “cosmic snail”.
2. The bright spots form visible universe. (4% heaviness of the universe)
3. The rest of the seven layers so called Dark matter. (22%)
4. The blackout core, so called Dark energy, is “cosmic snail core”. (74%)
5. The Cosmic snail core, is the main feeding source for the cosmic snail, as the expansive “space time”. The further the layers of the cosmic snail is near to the core, the further the curve, mass and density and slower the time. The time becomes slower because movement becomes slower by gravity, such as no time in the core and the gravity is at the most.

Recently, I’ve reached these ideas about the Universe:
-The Universe divided into seven parts, during the expansion.
-Every part firmly separated by a distance from other parts.
-Every part forms a layer of the cosmic snail.
-Every layer called as a mini universe.

In this situation, it seems every mini universe has its own sufficient function, which does not need any functional relation to other mini universes, and have control over their own affairs. A complete independence, but all mini universes are under the authority of the Universe, like a federal system!

Then, we can consider every mini universe as a subsystem for a general system called: the Universe.

Now, we should know which original and important function and specification has every mini universe?
Is it “space time”?
Of course, it is.

Then, we can declare:
The Universal system has seven space-times.

By accepting this idea, our conception of the Universe will change deeply, because we must consider it, with seven space-times, not a unique space-time for all seven subsystems, as it has accepted since Einstein time.

That means:
Because we live in a three dimension world, and our mini universe is the final or seventh layer of the cosmic snail, the layer is located directly over us (the sixth subsystem), has a four dimension space time.

Then, we can come to such a conclusion:
The fifth mini universe has 5 dimensions.
The fourth mini universe has 6 dimensions.
The third mini universe has 7 dimensions.  
The second mini universe has 8 dimensions, and finally:
The first mini universe has 9 dimensions.

Specifications of the first mini universe are:
- it’s the nearest to the blackout core of the cosmic snail.
- then, it has more curve, mass and density than the latter mini universes. 
- but has less curve, mass and density than the core.
- then, its time is at the slowest.
- a point of view declares that the time in this mini universe, is 18,300,000 times slower than the time in our (seventh) mini universe.
Ahmad Shammazadeh, March 2016

Friday, March 25, 2016

به یاد مادر- سعید منتظری


" به ياد مادر "
هفتم فروردين ماه يادآور درگذشت مادري مهربان و فداكار است. مادر مظلومه اي كه همراه و همپاي پدر، درد و رنج و سختيهاي بسياري را نه تنها در رژيم شاه، بلكه در حكومت وليّ فقيه صبورانه تحمل نمود.
پس از وفات ايشان در مصاحبه اي عرض كردم كه رنج و درد مادر را بيش از مصائب پدر مي دانم و امروزه نيز بر اين عقيده استوارم. پدر بزرگوارم در همه ايام تبعيد و زندان در زمان شاه، با وجود شكنجه و اذيت و آزار فراوان، با دوستان و همرزمانش ايام را با درس و بحث مي گذراند؛ و اين مادرم بود كه بار سنگين و جانكاه امورات خانواده و تربيت فرزندان را بر عهده داشت. ايشان با آنكه شوهر و فرزند و دامادش زنداني بودند و پس از آن نيز كه فرزندش "شهيد محمد" متواري گشت و از او هيچ خبري نداشت، ولي با اين حال رسيدگي به مشكلات و همدردي با خانواده هاي زندانيان سياسي را جزء كارهاي روزمره اش مي دانست و حتي با وجود جوّ سنگين امنيتي، در تحصن خانواده هاي زندانيان سياسي در منزل آيت الله شريعتمداري شركت نمود و در آنجا دستگير شد و توانست با هوشياري خود را از دست ساواكيهاي آن زمان برهاند. وي خود را همسر كفاش پيرمرد جلوي بازار قم معرفي كرده بود كه در حال عبور از آن منطقه بوده است.
و اما در جمهوري اسلامي و زمان حصر ناجوانمردانه پدر به دست شاگردان ناسپاسش، باز پدر با صبوري هميشگي اش مشغول مطالعه و تحقيق بود، و اين مادر است كه روياروي ظلمه و تماشاگر خباثتهاي سبعانه عظمائيان بود و خانه و كاشانه اش بارها توسط آنان سنگ پراني شد و شيشه هايش شكست و عربده هاي مستانه آنها را تحمل نمود و فرزند و دامادها و نوادگان و اطرافيانش بارها و بارها دستگير و زنداني شدند و او صبورانه توانست همه اينها را تحمل و يار و همدم و همراه پدر بماند.
و حتي مرگ مادر هم مظلومانه بود. حكومت، تشييع با شكوه و تاريخي پدر را در خاطر داشت و لذا مانع تشييع پيكر مادر گشت و در كمال ناباوري، جنازه وي را حضرات اطلاعاتي و پاسدار ربودند. اين شعار در آن مراسم به خوبي گوياي مطلب است:
"تشييع بي جنازه اين هم يه ظلم تازه"
دوستان و عزيزان فاصله زياد منزل تا حرم حضرت معصومه(س) و سپس گلزار شهداء را عليرغم اخطارها و كارشكني هاي نيروهاي امنيتي پاي پياده طي كردند و با آنكه دهها نفر از عزيزانمان در اين مراسم دستگير شدند، ولي تشييع با شكوه و البته بدون جنازه به سرانجام رسيد و نهايتاً در جوّي امنيتي و پليسي، پيكر مطهر مادر در گلزار شهداي قم و در كنار مادران بزرگوار شهدا آرامش ابدي يافت.
و اما در پايان، آنچه از سويي موجب اندوه بسيار من و از ديگر سو باعث افتخار بنده است اين نكته است كه عليرغم همه سختي هاي رژيم سابق و پس از آن، بنا به گفته دوستان و بستگان نزديك، دستگيري و زنداني گشتن من در ايام حصر پدر و بي خبري طولاني مدت، پدر و مادرم را بسيار آزرد و از اين بابت بسيار صدمه ديدند.
بگذرم.
گذشت و چه زيبا گذشت و در زندگي خود به داشتن چنين عزيزاني مفتخرم و از اين موهبت الهي بر خويش مي بالم.
والسلام
سعيد منتظري

موسیقی در سال ۱۳۹۴؛ لغو کنسرتها و...

موسیقی در سال ۱۳۹۴؛ لغو کنسرتها، جشنواره فجر و حذف برنامه تلویزیونی

موسیقی در سال ۱۳۹۴ با رخدادهاو حاشیه‌های ریز و درشتی روبرو بود. ده رخداد زیر از میان ده‌ها اتفاق مهم دست‌چین شده است.
لغو کنسرت‌ها
پر سر و صداترین رخداد موسیقی را می‌توان لغو کنسرت‌ها نام نهاد که اگرچه در دولت‌های قبلی نیز کمابیش وجود داشت، اما در دولت یازدهم شدت گرفت و به خصوص در زمستان ۹۳ به اوج رسید و البته تراشه‌های آن به بهار و فصل‌های بعدی سال ۹۴ هم اصابت کرد.
احمد علم‌الهدی که مخالف سرسخت برگزاری کنسرت در مشهد بود تقریبا با مقاومت خود اجازه برگزاری هیچ کنسرتی را در خراسان رضوی نداد، اگر چه در ماه‌های پایانی سال همایون شجریان توانست در قوچان کنسرت دهد.
لغو کنسرت پرواز همای با دستور دادستانی که با پوزش خواهی او و این که نوشت فرزند انقلاب است و پشیمان از کارها و سخنان گذشته‌اش از جمله این رخدادها بود.
پرواز همای توانست چند ماه بعد کنسرت برگزار کند. لغو کنسرت کیهان کلهر و گروه بروکلین رایدر، شهرام ناظری در شیراز و نیز گروه لیان در همین شهر از دیگر حاشیه‌های پر سر و صدای سال ۹۴ به شمار می‌رفت.
به رغم دفاع وزیر ارشاد از عملکرد وزارتخانه، به خصوص در بخش موسیقی و اصولا معاونت هنری، سیر حوادث و اتفاقات حاشیه‌ساز سال ۹۴ و تغییر مدیریت موسیقی کشور و حضور سرپرست (و نه مدیر جدید برای موسیقی) نشان داد که وزیر ارشاد و معاونانش در دفاع از آثار و برنامه های مجوز گرفته و هماهنگی میان مسئولان ارشاد در تهران و شهرستان ها کمتر توفیق داشته‌ و ناامنی حرفه‌ای و اقتصادی در عرصه هنر موسیقی را سبب شده‌اند.
هنر در سال ۹۴
ده فیلم خبرساز سینمای ایران
کتاب و نشر در سال ۹۴
سینمای ایران در سال ۹۴
تئاتر در سال ۹۴
خوانندگی بانوان و ماجرای اپرای عاشورا
خوانندگی بانوان و حتی نوازندگی آنها در گروه‌ها از جمله مباحث مبتلابه در سال ۹۴ بود که در زمان اجرای اپرای عاشورا در تالار وحدت به اوج خود رسید.
پیش از این البته تیتراژ پایانی سریال مختارنامه با صدای لالایی زن از شبکه اول به کرات پخش می‌شد و گمان هم این بود که خواندن زنان برای آثار مذهبی و مرتبط با حادثه عاشورا، مشکل خاصی ایجاد نمی‌کند، اما انتشار فیلمی از اپرای عاشورا در فضای مجازی و اعتراض خبرگزاری فارس ماجرا را رسانه‌ای و حساسیت‌ها را به اوج رساند.
بنیاد رودکی که مسوولیت اجرای "اپرای عاشورا" و سایر برنامه‌های تالار وحدت تهران را بر عهده داشت، برای این رسانه‌ تکذیببه‌ای فرستاد و خاطرنشان کرد ویدئوی منتشرشده مربوط به تست صدای هم‌خوان زن در هنگام تمرین ارکستر سمفونیک تهران است و در خود اپرا همراه خواننده زن همخوان مرد هم می‌خواند اما فارس نوشت "ویدئوی یادشده حاوی بخش‌هایی از شب اول اجرا و در ادامه، قسمتی از تمرین مربوط به این اپرا است."
انتقاد رئیس دیوان عدالت اداری (محمد جعفر منتظری) و انتقادش از خواندن در پشت صحنه و تجمع برخی از منتقدان در جلوی تالار وحدت در اعتراض به سیاست‌های وزارت ارشاد از جمله حواشی اپرای عاشورا بود.
دستان؛ حذف تنها برنامه موسیقی محور از تلویزیون
برنامه موسیقی محور "دستان" که چند سالی بود از شبکه آموزش سیما پخش می‌شد، از جدول برنامه‌ها حذف شد. عده ای دلیل این حذف را این می دانستند که مجری آن ( عباس سجادی که همزمان مدیریت فرهنگسرای نیاوران را بر عهده دارد) در یکی از روزها از محمدرضا شجریان در فرهنگسرای نیاوران استقبال کرده بود.
اگرچه صدا و سیما هیچگاه در این زمینه اعلام موضع مشخصی نکرد، اما از سوی دیگر به این پرسش برخی از منتقدان هم پاسخ نداد که همراهی با آقای شجریان در برنامه‌ای خارج و بی ارتباط با برنامه‌های سازمان چه ارتباطی به حذف یک برنامه پربینده و باسابقه از صدا و سیما دارد. برنامه دستان در پنج سالی که از عمر آن می‌گذشت گفت وگوهای کارشناسی و کیفی‌ای را با عمده چهره‌های مطرح موسیقی در گونه‌های مختلف سنتی و کلاسیک و پاپ صورت داد که مجری تمامی این گفت وگوها عباس سجادی بود. از قرار بیش از ۲۰ برنامه بعدی این مجموعه هم با همین مجری ضبط شده بود و برای دست اندرکاران برنامه هم حذف یا تغییر مجری عملا غیر ممکن می‌ نمود.
ممنوعیت خوانندگان؛از شجریان تا ۲۰ خواننده دیگر
در کنار تلاش‌هایی که صورت می‌گفت تا محمدرضا شجریان در ایران به اجرای دوباره کنسرت و انتشار آلبوم بپردازد، یکباره خبری منتشر شد که وزارت ارشاد و دفتر امور موسیقی ۲۰ خواننده مطرح سنتی و پاپ را در فهرست ممنو‌ع‌الکارهای خود قرار داده است. از قرار دلیل این اتفاق پخش آثار آنها از شبکه‌ای به نام شبکه رادیویی جوان در لس‌آنجلس آمریکا و نیز برخی شبکه‌های تلویزیونی خارج از ایران بود.
این اخبار اگر چه با پاسخ‌های نه چندان قاطع وزارت ارشاد روبرو شد‌، فصلی تازه در احقاق حق اهالی موسیقی را رقم زد که در نهایت و به رغم ممنوع الکاری موقت چند نفر، به کارزاری برای احقاق حقوق این افراد انجامید.
مصاحبه سالار عقیلی با شبکه من و تو
در بحبوحه شروع جشنواره موسیقی فجر سالار عقیلی که قرار بود در این جشنواره اجرای برنامه‌ داشته باشد، با شبکه تلویزیونی "من و تو" در خارج از ایران مصاحبه کرد.
این شبکه از دیدگاه دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی و وزارت ارشاد در زمره "شبکه‌های معاند" قرار دارد و هنرمندان نباید با آن مصاحبه کنند.
بنا بر این مصاحبه آقای عقیلی نوعی رد شدن از خطوط قرمز ترسیمی بود که واکنش‌های اولیه به آن سخت و تند بود.
مدیر جشنواره از حذف نام عقیلی از جشنواره موسیقی فجر خبر داد و چند رسانه طیف مخالف دولت نیز انتقادات سفت و سختی را به او وارد کردند.
آقای عقیلی در واکنش به این انتقادات از کار خود پوزش خواست و "دلنوشته" ای به خبرگزاری فارس داد و اعلام کرد که ناخواسته وارد چنین جریانی شده است و به ایران برگشت و در جشنواره هم به اجرای برنامه پرداخت. بخشودگی عقیلی اعتراض برخی خوانندگان پاپ را بلند کرد که اجرای آثار آنها بدون مجوز خودشان در برخی از این شبکه‌ها موجب ممنوعیت کاری‌ آنها شده است و ارشاد در این زمینه و بر خلاف ماجرای سالار عقیلی گوش شنوایی ندارد.
ماجرای خانه موسیقی و اعتراضی با ۷۰۰ امضا
اگرچه در ابتدای سال جمعی از اهالی موسیقی در کارزاری به نام اعتراض به لغو مجوزهای موسیقی در خانه موسیقی حضور و حتی پای بیانیه‌ای را نیز امضا کردند، اما شکایت خانه موسیقی از یک پژوهشگر شناخته شده و استاد دانشگاه (ساسان فاطمی)، حمایتی را از او به دنبال داشت که شاید در تاریخ چند ساله موسیقی ایران بی‌سابقه بود.
این واکنش‌ها که چهره‌های نامی موسیقی هم امضای حمایت خود را پای نامه اعتراضی به خانه موسیقی گذاشتند، عقب‌نشینی این نهاد را به دنبال داشت. نهادی که در یک سال اخیر عملا هجمه‌ای بی‌سابقه را شاهد بود و به زعم منتقدان پاسخ‌های هیات مدیره ومدیرعامل نتوانست آنها را قانع سازد و کار به نامه نگاری‌های اعتراضی و مطبوعاتی کشید.
حسین علیزاده که خود در میان امضا کنندگان این نامه قرار داشت در ضمن انتقاد از شکایت خانه موسیقی و استقبال از پس‌گیری این شکایت و تمکین این نهاد به ورود هیات نظارتی برای بررسی روند برگزاری انتخابات خانه موسیقی آن را دستاوردی مهم برای منتقدان خواند و نوشت: "هدف؛ اتحاد، انتقاد، و رسیدن به دموکراسی است که با شرکت فعال خود در انتخابات، زیر نظر اشخاص ذیصلاح، به آن صورت عمل بخشیده و با شناخت از افراد به آن‌ها راى دهیم."
علی رهبری و خداحافظی جنجالی از ارکستر سمفونیک
علی رهبری، موزیسین و رهبر ارکستر سمفونیک، که یک سال قبل با سلام و صلوات هدایت این ارکستر را بعد از چند سال تعطیلی و توقف به دست گرفته بود، در روزهای پایانی سال با نگارش نامه‌ای انتقادی و صریح از هدایت این ارکستر کناره گرفت.
اگر چه مسئولان بنیاد رودکی کناره‌گیری او را برنتابیدند و نوشتند قرارداد یکساله او تمام شده بود و این نهاد هم اراده‌ای برای تمدید قرارداد با ایشان نداشت.
بعدها دیگرانی چون هوشنگ کامکار و تهمورث پورناظری به نامه رهبری پاسخ دادند و آقای رهبری نیز به آنها پاسخ گفت و برخی از اعضای ارکستر سمفونیک نیز در حمایت یا نقد آقای رهبری وارد میدان شدند.
در ارزیابی کاری که رهبری با ارکستر سمفونیک انجام داد، نظرها متفاوت است. برخی جدیت و همت هنری‌اش در ارتقای برکشانیدن ارکستر را ستودند و کار هنری‌اش را مطلوب ارزیابی کردند.
اما منتقدانش بیش از‌آنکه به ایرادهای تکنیکی کارش از منظر موسیقایی بپردازند، مخالف رفتارهای مدیریتی‌اش بودند.
جشنواره موسیقی فجر و سیل انتقادات
اگر جشنواره موسیقی فجر سال ۹۴ را پرحاشیه ترین جشنواره تمامی ادوار بنامیم سخنی از سر گزاف نگفته‌ایم و باز اگر عمده این حواشی را به مدیریت آن که مدیرعامل خانه موسیقی است مرتبط بدانیم از حقیقت ماجرا دور نشده‌ایم.
منتقدان خانه موسیقی که از چند ماه قبل به عملکرد این نهاد معترض بودند، اعطای مدیریت جشنواره به مدیرعامل خانه موسیقی را نوعی به زعم خود "بی‌تدبیری معاونت هنری وزارت ارشاد" تعبیر کردند و به انتقادات سخت از تمامی کار و کردارهای جشنواره پرداختند.
این جشنواره که با فروشی بالای ۲ و نیم میلیارد تومان بلیت و اجرای برخی از نوازندگان و خوانندگان مطرح موسیقی در چند حوزه سنتی و پاپ و بین‌الملل برگزار شد، عملا به کارزاری برای منتقدان خانه موسیقی با مدیر جشنواره تبدیل شد.
اختلافات میان برخی از داوران با تیم داوری وکنار کشیدن آنها، مشکلاتی که بر سر اجرای ارکستر سمفونیک تهران به وجود آمد، کنار کشیدن برخی از گروه‌های بخش بین‌الملل به دلیل ماجرای تحریم ویزای آمریکا حاشیه‌های دیگری بود که برای این جشنواره به وجود آمد. اگر چه نباید از اجراهای خوب و کیفی این جشنواره و حضور برخی گروه‌های حرفه ای به سادگی گذشت.
بیشتر بخوانید: جشنواره فجر، حاشیه ها بیشتر از متن
به عقیده کارشناسان، هر قدر جشنواره موسیقی فجر با انتقاد اهالی موسیقی روبرو شده و می‌شود، جشنواره موسیقی جوان هر ساله رشدی مناسب و کیفی را شاهد است و عموم اهالی موسیقی نسبت به برگزاری آن ابراز خوشبینی می‌کنند. به گفته کارشناسان، ثبات مدیریتی و نگاه علمی به برگزاری این جشنواره و حضور برخی از نخبگان موسیقی در گونه‌های مختلف در تیم داوری و ارزیابی آن فضایی را فراهم آورده است تا فراخوان سال بعد آن نیز ۹ ماهی قبل از برگزاری دور بعد انتشار یابد تا تاکیدی باشد بر برنامه‌دار بودن تیم برگزار کننده آن.
اگر چه این جشنواره هنوز تکلیف خود را با موسیقی پاپ مشخص نکرده است و هنرمندان جوان پاپ جایی در این جشنواره ندارند.
چند کتاب مهم موسیقایی
در دو ماه پایانی سال چند رخداد مهم در حوزه مکتوب موسیقایی به وقوع پیوست. نخست برگزیده شدن دو کتاب "جشن و موسیقی در فرهنگ‌های شهری ایرانی"، تالیف ساسان فاطمی (انتشارات ماهور) و "هارمونی جامع کاربردی: از ابتدا تا ورود به موسیقی آتونال" تالیف کامبیز روشن روان (انتشارات معین) به عنوان کتاب تشویقی در جایزه کتاب سال است که سی و سومین دوره آن در بهمن ماه ۹۴ در تالار وحدت برگزار شد.
راه‌یابی کتاب‌های حوزه موسیقی به این بخش و دریافت جایزه از اعتبار این آثار خبر می‌دهد.
در همین ایام کتاب "تا بردمیدن گل‌ها؛ مطالعه جامعه شناختی موسیقی در ایران از سپیده دم تجدد تا ۱۳۳۴" تالیف محمدرضا فیاض نیز از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد که از معدود آثار به زبان فارسی و با رویکرد مطالعات جامعه‌شناختی به موسیقی ایران است.
در روزهای پایانی سال نیز کتاب "تحلیل ردیف" بر اساس نت نویسی ردیف میرزا عبدالله تالیف داریوش طلایی، ردیف‌دان و نوازنده برجسته تار و سه‌تار، از سوی نشر نی منتشر شد.
رونمایی از این کتاب در یکی از شب‌های بخارا در نیمه دوم اسفندماه و حضور چهره‌های برجسته فرهنگ و هنر از اهمیت این اثر خبر می‌داد. اثری که چکیده ۴۰سال فعالیت پژوهشی و عملی داریوش طلایی در زمینه ردیف و ردیف‌نوازی و ردیف شناسی و کامل کننده آثار قبلی او در این زمینه است.
درگذشتگان موسیقی در سال ۱۳۹۴
سالی که گذشت برخی از چهره‌های موسیقی نت مرگ را نواختند.
احمد محسن‌پور (خنیاگر نامدار موسیقی شمال ایران)، شیدا جاهد (خواننده زن که به مرگ سرطان درگذشت)، رحیم معینی کرمانشاهی (ترانه سرا و شاعر)، منصور نریمان (نوازنده برجسته عود)، سیامک رفیعی (نوازنده باسابقه گیتار فلامنکو)، حمید موگویی (خواننده موسیقی سنتی)، سهراب عیسی پور (از سرنا نوازان شناخته شده ایرانی)، احمد سیگارچی (از نخستین نوازندگان عود در گیلان)، عاشیق رسول قربانی (خنیاگر نامی منطقه آذربایجان)، غلام مارگیری (خنیاگر مینابی)، هابیل علی‌اف (کمانچه‌نواز نامی) از جمله چهره‌هایی بودند که در سال ۱۳۹۴ روی در نقاب خاک کشیدند.

«ممنوع‌الکاری» شجریان در دولت روحانی

حسین دهباشی از «ممنوع‌الکاری» شجریان در دولت روحانی خبر داد
پنج شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵

Hosein-Dehbashi-Amadnews

«آمدنیوز»/ گروه اجتماعی- «حسین دهباشی»، پژوهش‌گر تاریخ معاصر ایران و از مسئولان سابق رسانه‌ای ستاد حسن روحانی با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود به مساله ممنوع الکاری محمدرضا شجریان در دولت یازدهم اشاره کرده است.
وی هم‌چنین به بیان جزییاتی از فیلم تبلیغاتی ساخته شده توسط خود برای حسن روحانی پرداخته و نوشته است: تقریبا یازده ماه قبل بود، که صاحبِ این قلم از سوء استفاده ابزاری و انتخاباتیِ دوستِ اگر چه کماکان عزیز امّا فراموشکار و بدعهدم، جناب آقای دکتر حسنِ روحانی از حُسنِ شُهرت و محبوبیّتِ استاد «محمدرضاشجریان»، چیزکی نوشت و … مطابقِ معمول نزدیکانِ ریاست‌جمهور محترم خیلی زود تماس گرفته و وعده‌ی پیگیری دادند، گرچه دیگر چون روز عیان بود، که سیاستِ «تدبیر و امید» دست‌کم در عرصه فرهنگ یعنی: «وعده‌ی سرِ خرمن» و سرِ کار گذاشتنِ خلایق تا «اُفتادن آب از آسیاب» و با نهایتِ رندی و زرنگی انداختن همه تقصیر‌ها بر گردن دلواپسان و دیگران!
این بود که باز در‌‌ همان موقع در پاسخ وعده‌ی اقدامات عاجلِ دولتمردان برای پیگیری درخواست انبوهی از هنرمندان و خوش‌نامان عرصه فرهنگ برای اجرایِ شجریان در ایران به حضراتِ دوستان و از قول جناب مولانا نوشت: سال‌ها گفتید ازین افسون و پند/ سخت‌تر می‌گشت از آن هر لحظه بند/ گر دوا را این مرض قابل بُدی/ آخر از وی ذره‌ای زایل شدی!
باری: پیام نوروزی اخیرِ استاد شجریان که با مویی تراشیده و چهره‌ای رنگ پریده، حکایت از رنجوریِ بسیار و بیماریِ جانکاه استاد بی‌بدیلِ هنرِ موسیقی و آوازِ ایران داشت، مخاطبِ این کلمات را نمی‌دانم، امّا آخِ نگارنده را درآورد، که کجایند مردانِ «الکریم إذا وعد وفا و إذا توعّد عفا»؟
حالا باز حضرات بیایند و به کذب، همه‌ی کاسه و کوزه‌ها را بر سرِ مُخالفان ساده‌لوح جناح مقابل بشکنند، یا تیتر‌ها بزنند و عکس‌ها منتشر کنند، در رسانه‌های دولتی یا نان خورِ دولت از مثلا عیادتِ احتمالی و نمایشی برادرِ محترمِ آقای رئیس‌جمهور و کسانی چون او از جنابِ استاد تاریخ که عوض نمی‌شود! می‌شود؟ و به همین نوروزِ سالِ ۱۳۹۵ قسم که اگر در این اندک فرصت‌های باقیمانده «رفع حصر از حنجره‌»ی این «مُرغِ سحر» نشود، روسیاهی آن برای ابد می‌ماند، به ذُغالِ همین آشنایان و رُفقایِ نامردِ ما. و چون بشر از اساس فراموش‌کار است، یادداشتِ پارسالی را از باب یادآوری تکرار می‌شود که:
یک: در یکی از دو مستند انتخاباتی آقای دکتر روحانی (هر دو ساختهٔ نگارنده) جایی هست که داخل ماشین‌ام سی‌دیِ استاد شجریان گذشته‌ام و رفته‌ایم به شب‌گردی و درددل با دوربین و مردم شجریان می‌خواند: «دو چشمونت پیاله پُر زِ مِی بی! دو زُلفونت خراجِ مُلکِ رِی بی!…»، دکتر روحانی چشمان‌اش برق می‌زند و می‌گوید: «من شجریان را خیلی دوست دارم…» که همین می شود تاجِ سرِ تبلیغاتِ ریاست‌جمهوری و سندِ هنردوستی ایشان، سپس در نسخهٔ اصلی که در تدوین نیامده هم ایشان مدتی از سابقهٔ رفاقت‌ِ طولانی و عمیق‌اش با شجریان که نخستین بار به تشویقِ آقایِ خامنه‌ای ایجاد شده با مهربانی سخن می‌گوید.
دو: چند روزِ قبل تکّه‌ای از سخنانِ اخیر استاد شجریان را خیلی‌های‌مان دیدیم که آقا منشانه و به کنایه و گلایه و دردمندانه گفت: «من با زبان دیگری باید با شما صحبت کنم که چندین سال است که هر چه را باید بخوانم خوانده‌ام و بعد از این هرچه باید بخوانم زیاده گویی و زیاده خوانی و آبروریزی است، برای همین من اجازه ندارم که در مملکت خودم و برای مردم خودم بخوانم.»
سه: صدور مجوز برای اجرای هنرمندِ یگانه و والامقامی چون محمدرضاشجریان کار سختی نیست و نبود امّا چند ماهی که از ایام پیروزی گذشت، کم‌کم حرفِ مشاوران فرهنگی و رسانه‌ای و برخی نزدیکانِ آقای رئیس‌جمهور پیش رفت که این قبیل قرتی‌بازی‌ها گرچه شاید عده کمی را دلخوش کُند امّا باعثِ دلخوری و کاهشِ محبوبیتِ ایشان در جمعِ بزرگ‌تری از متشرعین می‌شود و در «مقطعِ حساسِ کنونی» به «مصلحت» نیست.

Thursday, March 24, 2016

نقدی بر پیام نوروزی

هرگز و هرگز نمی‌شود کشور را بدون تعامل با دنیا ساخت. نمی‌شود با روش‌های خصمانه و یا با توسل به خشونت‌های کلامی عریان، مانند مرگ بر این و مرگ بر آن، امیدوار بود تا قطار اقتصاد کشور بر ریل پیشرفت قرار گیرد.(نقل از متن مقاله)
 
ولی به نظر نگارنده میشود کشوری را برای مدتی حتا مدتی مدید بدون تعامل با دنیا ساخت. نمونه اش هم چین است در آن زمان که سی سال درها را به روی خود بست و به خودسازی پرداخت. ولی نه کشوری چون ایران که در رأسش نهادهایی حکومت میکنند که همه زیر نظر رهبری و پیرو سیاستهای برون مرزی رهبرند و کاری به مشکلات داخل کشور ندارند. اگر هم بخواهند که قطار اقتصاد بر ریل پیشرفت قرار گیرد، نه به دلیل دغدغه مشکلات معیشتی مردم را داشتن است، بلکه برای پیشبرد هدفهای خودشان است.

میگویند آمریکا خدعه کرد! خوب وقتی که شما با پرتاب و آزمایش موشک بالستیک به غرب و اسرائیل دندان تیز نشان میدهید، خط و نشان میکشید، تهدید میکنید، توقع هم دارید تا با شما رفتاری عادی داشته باشند؟ دنیا زمانی با شما تعامل میکند که  شما هم رفتاری عادی و خردمندانه از خود بروز دهید. آنان میدانند که دولت و مجلس و ... هیچیک کاره ای نیستند، پس اگر رهبر خردمندانه عمل نکند و دوباره تحریمهایی نو آغاز شود، چه کسی بیش از دیگران زیان دیده است؟ آیا جز ملت؟

نقدی کوتاه بر پیام نوروزی رهبری
  سه شنبه, ۳ام فروردین, ۱۳۹۵
 رضا ط. جلودارزاده
 
مقام رهبری، تا آن‌جایی که حافظه بنده یاری می‌دهد، برای نخستین‌بار با سیمایی بشاش و با چهره‌ای بسیار مهربان! در برابر دوربین صدا و سیما قرار گرفت. (که لازم است به فال نیک گرفته شود این چهره جدید- بماند از این‌که در بر شماری موفقیت‌های سال ۹۴ هیچ از حضور خوب مردم در ۷ اسفندماه یادی نکرد که البته با توجه به نتایج حاصله طبیعی می‌نمود!)
باری، پیام نوروزی ارائه شده از سوی ایشان اما با عنایت به شیوه و منش و هم‌چنان رویکردهای خارجی به شدت دارای ابهام است!
راهکاری که به نظر «ناشدنی» می‌نمایاند.
اینکه دولت دکتر حسن روحانی با توجه به شرایط بغرنج اقتصادی حال و حاضر کشور و با تاکید بر اقتصاد مقاومتی می‌باید بر معضلات رو به فزونی و کلان کشور نظیر بحران بیکاری، بحران اشتغال، تورم، رکود و تولید و… فائق آید؛ و از آن‌سو بدون تعامل و یا همکاری با قدرت‌های بزرگ جهانی در راس آن‌ها آمریکا، آمریکا فلان است و انگلیس بهمان و مابقی قدرت‌های بزرگ اقتصادی هم به گونه‌های دیگر، تنها و تنها با عنایت به توانمندی‌ها و پتانسیل‌های داخلی؛ به نظر دکترینی کل یوم پارادوکسیکال و صدالبته غیرممکن به نظر می‌رسد.
مگر می‌شود اقتصاد ورشکسته یک کشور بدون تعامل و همکاری با دیگر کشورها به ویژه قدرت‌های بزرگ دنیا به سامان برسد؟! اقتصادی که با سیاست‌ها و کیاست‌های به غایت غلط، ماجراجویانه و چاروداری شخص بی‌صلاحیتی چون محمود احمدی‌نژاد، با آن فساد عالم‌گیر ارمغانی‌اش که بی‌رحمانه بر تنه ملک و ملت الصاق شده، این‌گونه به سامان شود!
در دیپلماسی خارجی همواره سه راه پیش روی هر دولتی قرار دارد:
در جهان جدید عموم کشورها با روش «تعامل» به پیشواز دیپلماسی خارجی می‌روند. اگرچه دو روش غلط دیگری هم در این مسیر وجود دارد که بارها و بارها از سوی بسیاری از دولت‌ها امتحانات غلط خود را در دنیا پس داده است. روش‌هایی چون ستیز و سرسپردگی که مردمانی را به خاک سیاه نشانده.
آن روش‌های منسوخی که کوبا و کره شمالی، عراق زمان صدام و تا مقداری هم سودان و مصر و لیبی و… تست زدند و یا هم‌چنان در حال تست زنی‌اند.
دو روش منسوخی که کشور ما هم دیرزمانی آن روش‌های غلط را تست زده است. یکی پس از سقوط دولت مردمی دکتر محمد مصدق از سوی شاه با نام سرسپردگی و دیگری-بیش و کم با عنوان ستیز- از سوی نظام جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۹ تا پیش از همین سرانجام برجام.
پذیرش و دریافت واقعیت‌های موجود در جهان جدید با آن‌چه که ایدئولوژی‌ها تعیین می‌کنند همواره تفاوت وجود دارد. ما می‌توانیم با حفظ آرمان‌ها و با تاکیدی مضاعف حتا، بر عزت ایرانی- دینی خود با تمام دنیا در تعامل و تبادل قرار گیریم. تعاملی که هرگز نمی‌تواند معنای خودباختگی و مرعوب شدن به خود گیرد. روش و شیوه‌ای از سیاست‌ورزی‌های عاقلانه و منطبق بر منطق.
دیپلماسی معنای مصاف ندارد بل به معنای تعامل است. دیپلماسی محل دعوا و تحمیل نیست. دیپلماسی یعنی کنشی شایسته و درخور آدمیان. سیاست، عرصه بده بستان است. حوزه مذاکره و مجادلات و سنجش سود و زیان است. در دیپلماسی خارجی ایدئولوژی مداری و آرزومندی‌های آرمان‌گرایانه محلی از اعراب ندارد.
هرگز و هرگز نمی‌شود کشور را بدون تعامل با دنیا ساخت. نمی‌شود با روش‌های خصمانه و یا با توسل به خشونت‌های کلامی عریان – مانند مرگ بر این و مرگ بر آن – امیدوار بود تا قطار اقتصاد کشوری بر ریل پیشرفت قرار گیرد.

انتقامگیری از ملت

وقاحت رهبر یا انتقام‌گیری از ملت؟
  سه شنبه, ۳ام فروردین, ۱۳۹۵

 » سیدمجتبی واحدی
داستان حمایت‌های سیدعلی خامنه‌ای از رئیس‌جمهور دست ساز خود، نه از دیده‌ها مخفی بوده و نه قابل فراموشی است. اما اصرار او بر ادامه آن روش، بیش از گذشته وقاحت او را ثابت می‌کند. طی هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد علاوه بر ده‌ها مفسده اقتصادی و سیاسی، بسیاری از کارهای نمایشی انجام شد که از توزیع سیب زمینی تا طرح مسکن مهر را شامل می‌شد و بسیاری از آن‌ها جز آتش زدن بر ثروت ملی کشور و تخریب اقتصادی، نتیجه‌ای به دنبال نداشت. حرکات نمایشی و عموما دور از اخلاق احمدی‌نژاد در مجامع بین‌المللی، بخش دیگری از اقدامات هزینه‌ساز رئیس‌جمهور محبوب رهبر بود. اما تقریبا در همه آن هشت سال، رهبر از «اقدامات بزرگ دولت» تمجید می‌کرد و «احیای ارزش‌های انقلاب» توسط احمدی‌نژاد را می‌ستود. حتی بعد از اتمام دوره دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، حمایت‌های رهبر از او ادامه یافت. او طی سال‌های هشتاد و چهار تا نود و دو، در برابر لجن پراکنی‌های او علیه دولت‌های پیش از خود سکوت می‌کرد اما به محض اوج‌گیری انتقادات نسبت به مفاسد بی‌نظیر احمدی‌نژاد، رهبر بی‌تاب شد و رعایت انصاف در انتقاد نسبت به دولت محبوب خود را درخواست کرد.
با گذشت سه سال از استقرار دولت جدید، رهبر جمهوری اسلامی هم‌چنان اصرار دارد که تفاوت رفتار نسبت به دولت محبوب خویش با دولتی که به خاطر ساماندهی پرونده هسته‌ای و نجات رهبر از تحریم‌های بانکی و نفتی بر سر کار آمد را به نمایش بگذارد. او که هشت سال از اقدامات نمایشی و هزینه‌ساز دولت احمدی‌نژاد با جدیت حمایت می‌کرد در پیام نوروزی خود، همه رو دربایستی‌ها را به کناری گذاشت و تمام فعالیت‌های دولت روحانی را نمایشی و فاقد هرگونه «عمل» دانست. وی در بخشی از این پیام اظهار داشت:
«گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان می‌دهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاه‌های مختلف؛ این‌ها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن». او نمی‌توانست صریح‌تر از این، دولت را به انجام کارهای نمایشی و عدم موفقیت در اجرای برنامه‌های مفید، متهم کند. این‌گونه سخن گفتن، هم می‌تواند ناشی از وقاحت مثال زدنی رهبر باشد هم متاثر از «سفیه‌پنداری ملت». او تا آن حد مخاطبان خود را نادان و فراموش‌کار می‌داند که سخنان چند ماه خویش در توجیه «نرمش قهرمانانه» را نادیده گرفت و بار دیگر خطاب به قدرت‌های بزرگ گفت: «خوب تحریم بکنید». انگار نه انگار که چند ماه قبل با صراحت اعتراف کرده است که «به خاطر رفع تحریم‌ها، برخی امتیازات را دادیم و بعضی عقب نشینی‌ها را پذیرفتیم».
بر این باورم که سخنان اخیر خامنه‌ای علاوه بر وقاحت او و نادان دانستن مردم، دلیل دیگری نیز دارد. خامنه‌ای از نتایج انتخابات هفتم اسفند عصبانی است. او می‌داند که در ترکیب حکومت جمهوری اسلامی، نه مجلس شورای اسلامی نقش مهم و تاثیرگذار دارد نه مجلس خبرگان. اما عقده «اطاعت خواهی» او و مخالفت مردم با خواسته رهبر برای رای دادن به یک لیست و رای ندادن به لیستی که او نام انگلیسی بر آن نهاده بود خامنه‌ای را به شدت عصبانی نموده و او را به انتقام‌جویی از ملت واداشته است. رهبر کینه‌جوی جمهوری اسلامی در نخستین روز سال نو نشان داد که خود را برای زدن ضربه اساسی به ملت و جلوگیری از هر نوع گشایش در معیشت مردم آماده ساخته است. اکنون باید دید روحانی که نشان داده تدارکاتچی نیست و خطر جدی علیه خود را حس کرده، برای پاسخ‌گویی به زیاده‌خواهی رهبر از چه اهرم‌هایی استفاده خواهد کرد. در این میان برای من یک نگرانی عمده وجود دارد. ممکن است رهبر ضمن دادن چراغ سبز به نسل جدید اصلاح‌طلبان حکومتی و پذیرش ریاست عارف بر مجلس، در تضعیف روحانی از همکاری آنان بهره‌مند شود. این خطر را باید جدی گرفت.

وبلاگ نویسنده

سخنان خامنه‌ای «چماقی بر سر دولت»

سخنان خامنه‌ای «چماقی بر سر دولت»
  چهارشنبه, ۴ام فروردین, ۱۳۹۵
Ali-khamenei-Amadnews

آیا «اقتصاد مقاومتی» مورد نظر آیت‌الله خامنه‌ای آن‌طور که او می‌گوید «جاده‌‌ مستقیم و روشن» برای حل مجموعه در هم تنیده‌ی مشکلات اقتصادی ایران است یا آن‌طور که برخی کارشناسان می‌گویند «چماقی است» که دولت را در این «جاده» از نفس می‌اندازد؟
حسن منصور، استاد اقتصاد و کارشناس نفت و انرژی در تحلیل پیام نوروزی خامنه‌ای و سخنان او در مشهد، نگاهی کرده به سند «اقتصاد مقاومتی» مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی. او به دویچه‌وله (فارسی) می‌گوید که سند یادشده نه تنها راهنمای عمل نیست، بلکه حاوی تعاریف نادرست و تفسیرهای کسانی است که «حتی یک ترم اقتصاد نخوانده‌اند». این کارشناس معتقد است که مانع بزرگ اجرای «اقتصاد مقاومتی​» به معنای واقعی آن، اتفاقا سیاست‌​گذار عمده کشور در سطح کلان است. حسن منصور به نظام مالی ایران اشاره می‌کند که در اختیار «ولایت فقیه» است، حساب و کتابش روشن نیست و به دولت هم مالیات نمی‌دهد. این کارشناس معتقد است که گام اول برای شفاف​‌سازی این است که تمام نهادهای زیر نظر «رهبری» دفتر​های خود را باز کنند و در برابر دولت و مجلس پاسخگو باشند.
علی خامنه‌ای روز اول فروردین در سخنرانی خود در مشهد بار دیگر بر «اقتصاد مقاومتی» تاکید کرد. گرانیگاه این تاکید هم مخالفت با تلاش برای بهبود مناسبات با طرف‌های غربی و بویژه آمریکا بود. او با حمله غیرمستقیم به حسن روحانی، رئیس جمهور گفت که «می‌خواهند برجام‌های دو و سه را القا کنند.»

ویژگیهایی برای ولی فقیه

ولایت‌فقیه سازگار با دولت دموکراتیک حقوق‌بشرى
 
 چهارشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۵
Mohammad-Amjad-Amadnews
 محمد امجد
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: «عالمان دین، تا آن هنگام که به امور دنیوی روی نکنند، امانت‌داران پیامبرا‌ن هستند.» گفتند: «ای پیامبر خدا، عالمان دین چه‌گونه به دنیا روی می‌آورند؟» فرمودند: «با پیروی از سلطان؛ پس اگر چنین کردند، از سوی آنان، نسبت به دین خود بیم‌ناک باشید.»
مراد این روایت، این است که عالمان دینی –که در گستره‌ی روایات، میراث‌بران و امانت‌داران پیامبر نام گرفته‌اند- چونان پیامبر والامقام (ص) به‌سانِ طبیبانی هستند که در میان مردمان می‌گردند تا پس از دردشناسی، به درمان درد ایشان بپردازند. در این عرصه، پی‌جوی حال هر نیازمند و بیماری می‌شوند و همه‌گان در نگاه ایشان یک‌سان انگاشته می‌شوند و میان فرادستان و فرودستان جامعه، هیچ فرقی و تبعیضی را بر نمی‌تابند؛ چراکه هر نیازمندی را عضوی از خانواده‌ی خدا می‌دانند و از همین رو، وی را گرامی می‌دارند نه خوار.
پس هرگاه عالم دین به بارگاه سلطان ستم‌پیشه تقرب و نزدیکی بجوید و به جای پند و اندرز وی، به یاری و پشتیبانی او بپردازد، خود به ‌خود از مردم فاصله می‌گیرد. واین دور شدن، با وظیفه‌ی مهم وی به عنوان طبیبی دلسوز در میان مردم، ناسازگار است.
مراد ما از طبیب، کسی است که به درمان بیماری‌های نفسانی و اخلاقی سلطان، مانند خودرأیی و ستمگری، و بیماری‌های جامعه مانند بخل، حسد، کبر، دورویی، تظاهر به خلوص، مال‌اندوزی، نازیدن و فخرفروشی به یک‌دیگر و …… که همه‌گی موجب سقوط و نابودی و زوال می‌شوند، می‌پردازد. بنابراین، منزلت و جایگاه چنین طبیبی در نزد مردمان، بسیار والا است و هیچ خردمندی نمی‌پسندد که از چنین جایگاه شریف و گران‌قدری، به جهنم پیرامونیان سلطان سقوط کند!
در این‌جا بایسته است به این نکته‌ اشاره کنیم که امام خمینی (قدس سره) چنین عالمی را دارای ولایت می‌داند؛ یعنی کسی که از مهم‌ترین ویژ‌ه‌گی‌هایش اتصاف به «صیانت نفس» و «مخالفت با هوای نفس» است. و دست‌یابی به این جایگاه والا و گران‌سنگ، برای کسی ممکن نیست مگر آن‌که اهل سیر و سلوک معنوی باشد و تحت تعلیم و تربیت استادی عارف و واصل قرار گیرد که خود در طول زندگی، با کوشش بسیار و ریاضت‌ها و مراقبت‌های دقیق و لطیف، به قله‌ی مخالفت با هوای نفس و ترک شأن و مقام رسیده باشد.
از این روی، می‌توان گفت وجود چنین عالم و فقیهی، چونان عنقای مُغرَب، [نایاب و دست‌نایافتنی] است. بنا براین در عصر غیبت معصوم (ص) و یافت نشدنِ چنین وارث و امانت‌داری [که صائناً لنفسه و مخالفاً لهواه] باشد، تدبیر امور و تدوین قواعد حیات سیاسی و اداره‌ی جامعه بر عهده‌ی خود شهروندان است و هیچ‌کس بر ایشان ولایتی ندارد.
توضیح: این یادداشت در سایت لبنان جدید به زبان عربی نیز منتشر شده است.

Wednesday, March 23, 2016

رخداد بروکسل، تنها برای درج در تاریخ

خلاصه آنچه تاکنون می‌دانیم:
  • دو انفجار در فرودگاه بروکسل رخ داده که دست کم یکی از آنها ناشی از حمله انتحاری بوده است
  • وزیر بهداشت بلژیک گفته که ۱۱ نفر در انفجارهای فرودگاه کشته و ۸۱ نفر مجروح شده‌اند
  • انفجار دیگری در ایستگاه مترو مالبک در نزدیکی مقر اتحادیه اروپا رخ داده که به گفته شهردار بروکسل ۲۰ کشته و ۱۰۶ مجروح به جا گذاشت
  • دادستانی فدرال بلژیک انفجارهای فرودگاه و مترو بروکسل را "تروریستی" توصیف کرده
  • مرزهای بلژیک بسته شده، سیستم حمل و نقل عمومی بروکسل تعطیل است. از مردم شهر خواسته شده در ساختمان‌ها بمانند
  • این انفجارها چند روز پس از بازداشت صلاح عبدالسلام، یکی از مظنونان اصلی حملات پاریس اتفاق افتاده

08:30 GMT

صبح روز سه شنبه، ۳ فروردین (۲۲ مارس) صدای دو انفجار در فرودگاه بروکسل، پایتخت بلژیک، شنیده شد. علت انفجارها هنوز معلوم نیست اما دود غلیظی از یکی از ساختمان های فرودگاه برخاسته است. منابع رسمی نیز هنوز در مورد این انفجارها توضیحی نداده‌اند.

دو تابلو نقاشی رنگی و سیاه و سفید از خدا...


03/14/2016 10:20 AM EDT
NASA's Cassini spacecraft captured this view of Saturn's moon Enceladus that shows wrinkled plains that are remarkably youthful in appearance, being generally free of large impact craters.
South Africa From the Space Station's EarthKAM
03/15/2016
You are subscribed to Image of the Day for NASA. This information has recently been updated, and is now available.
03/15/2016 09:57 AM EDT
The remotely controlled Sally Ride EarthKAM aboard the International Space Station snapped this striking photograph of South Africa on Feb. 9, 2016. The EarthKAM program allows students to request photographs of specific Earth features, which are taken by a special camera mounted on the space station when it passes over those features.

Tuesday, March 22, 2016

نوروز در جنوب افغانستان؛ رسمی که بود و خواهد بود

نوروز در جنوب افغانستان؛ رسمی که بود و خواهد بود
  • 20 مارس 2016 - 01 فروردین 1395
مراسم رسمی تجلیل از نوروز در افغانستان در کابل و در مزار شریف برگزار می‌شود
آن موقع‌ها، کوچک‌تر که بودم، در منطقه نادعلی ولایت هلمند نوروز بی‌زرق‌وبرق بود، اما شادابی می‌آورد. چاه‌انجیر، شهر ما، جای پرتی بود، اما باز شوروحال نوروز به ما می‌رسید. یادم است با بچه‌های دیگر این طرف و آن طرف می‌دویدیم. ساقه‌های جوان و سبز گندم را می‌کندیم، سربه‌ته به در خانه‌مان می‌آویختیم که سال نو پربرکت باشد.
اهالی لشکرگاه، "هفت‌میوه" داشتند، و دیدوبازدید خانوادگی. اما برای حال‌وهوای واقعی نوروز باید می‌رفتی گرشک. البته آنجا هم بیشتر مراسم زنانه بود. گرشک فضا و فرهنگ خاصی داشت. هم شیعه داشت هم قبیله‌های مختلف پشتون. روز عید خانم‌ها راه می‌افتادند از این مقبره به آن مقبره، شیعه و سنی. بعضی از مقبره‌ها حیاطی هم داشت که از بزرگ‌ها بود. در سید تاجدار آقا نماز و دعا می‌خواندند. بعد خانم‌ها می‌رفتند باغی که آن پایین بود و قطره‌ای می‌شدند در دریایی از جشن‌وسرور و خوش‌وبش زنانه.
اگر کمی عقب‌تر برویم، نوروز را همه جای مملکت جشن می‌گرفتند. در دشت بکوا در ولایت فراه، زن‌های سیصدوشصت روستا جمع می‌شدند. کمی آن‌سوتر، مردم حلقه می‌زدند و کشتی‌گیرها را تماشا می‌کردند. در زرمت در ولایت پکتیا، گروهی از طلبه‌ها موسیقی اجرا می‌کردند. سردسته‌شان ملا باز محمد بود. می‌شود گفت دوران هم‌سازی دین و فرهنگ بود.
به سمت غزنی که می‌رفتید، نوروز حس‌وحال اساطیری داشت. دهقان‌ها با گاوآهن زمین همگانی را قلبه می‌کردند (خیش می‌زدند). هدف این بود که دام‌ها از فضای تنگ و سرد و ماتم‌گرفته زمستانی‌شان بیرون بیایند و برای زمستان بعد آماده شوند. البته مراسم جنبه نمادین هم داشت – انگار اشارتی بود به انقلاب کشاورزی در دوران پادشاهی یاما و آن فرضیه باستانی که جهان بر شاخ یک گاو تکیه زده است. بعد از قلبه کردن زمین، مردان جوان مسابقه پرش می‌دادند.
اما این روزها این آیین کهن بهاری به خواب زمستانی رفته، زیر سایه‌ای از ترس و شک که می‌خواهد از بیخ ریشه‌کن‌اش کند. در فراه، جایی که جشن‌ها برگزار می‌شود، اخیرا سه جوان که به گردش رفته بودند کشته شدند – ظاهرا به دست طالبان. در نتیجه محلی‌ها امسال می‌ترسند مراسم را برپا کنند. حس ناامنی در مناطق و ولایت‌های دیگر افغانستان هم هست، به‌ویژه مناطق پشتون‌نشین که نوروز کم‌کم رنگ می‌بازد.
اما خشونت تنها دشمن نوروز نیست. عقاید مذهبی هم این رسم دیرین را به خطر انداخته‌اند. در مسجدها و محله‌ها، امام‌‌جمعه‌ها از اسلامی می‌گویند که آمدنش باید هرآنچه پیش از آن بوده را باطل کند. می‌گویند مسلمان دو "عید" بیشتر ندارد. مخاطب این مبلغان عمدتا روستانشین‌های درس‌نخوانده‌اند، اما سراغ جوان‌های درس‌خوانده شهری هم می‌روند. این پدیده‌ای است تازه که بسیاری جوان‌های افغان را سردرگم کرده، نمی‌دانند باید این آیین کهن پدران‌شان را پاس بدارند یا نه.
تصمیم گرفتم در این باره تحقیق کنم. از خانه خودم شروع کردم. می‌خواستم ببینم جشن گرفتن نوروز را گناه می‌دانند یا نه. پسر شانزده‌ساله‌ام گفت: "اگر ملا امام می‌گوید ممنوع است، خب نباید جشن بگیریم."
خواهرزاده هجده‌ساله‌ام کمی بازتر بود: "اگر مبنا آیات و احادیث باشد، اسلامی نیست. ولی هرکس خودش باید تصمیم بگیرد."
خیلی‌ها معتقدند این طرز فکر محصول اندیشه‌ای افراطی است که با کمک شماری از واعظان و این روزها رسانه‌های اجتماعی، در دنیای غرب هم به سرعت گسترده می‌شود. دیگر فرقی ندارد که فرد جوان در هرات زندگی کند یا لندن یا هلمند. یک جست‌وجوی ساده با گوگل، به همان پاسخ می‌رساندش.
از این پس نبرد آیین ریشه‌دار نوروز و اندیشه جهانی و خستگی‌ناپذیر افراط‌گرایی دیدنی خواهد بود. با این حال، اگر از من بپرسید، با توجه به نمونه قبلی که در تاریخ‌مان از پیوند فرهنگ افغان و دین اسلام داریم، می‌گویم نوروز از این مانع هم می‌گذرد.
امیدم به دیدن امثال احمد است؛ پسرک سیزده ساله‌ای که می‌گوید: "وقتی ملا امام علیه نوروز حرف می‌زند، همه سر تکان می‌دهند، ولی همین که نوروز می‌رسد، خیابان‌ها خالی می‌شود و کوه‌های پشت خانه‌مان پر از مردمی که به گشت‌وگذار آمده‌اند."
بنابراین فکر می‌کنم حوض سید تاجر آقا در گرشک دوباره پر می‌شود، زوج‌های جوان برای هم پیش‌کشی می‌فرستند و دوستان دختری که قرار است عروس شود، یک روز صبح زود، در حمام زنانه سراغش می‌روند و برایش صبحانه می‌برند.
آیین نوروز در جاهایی که بررسی کردم:

فراه
این‌جا نوروز را در پاغ پول و کافرقلعه بیرون شهر جشن می‌گرفتند، اما ناامنی و تهدید طالبان کار مردم را سخت کرده. کشتار در کافرقلعه و مقبره سلطان میرآقا هم ترس را بیشتر کرده. احتمالا مردم نوروز غمگینی خواهند داشت.

لشکرگاه
این‌جا نوروز یعنی یک روز تعطیل. مردم در دشت و کنار رود هلمند اتراق می‌کنند. زنان برای مراسم جشن به پارک‌های زنانه می‌روند، اما تقریبا هر بار برنامه‌شان با شایعه زنان بمب‌گذار انتحاری خراب می‌شود.

گرشک
این‌جا پیشتر زنان حدود یک ماه در مقبره سید تاجدار برنامه داشتند. به باغ بزرگ که پا می‌گذاشتند، حجاب از سر برمی‌داشتند و قطره‌ای می‌شدند در دریای جشن‌وسرور زنانه. اما این‌جا هم به نظر می‌رسد ناامنی و راکت‌ها و تبلیغات طالبان تأثیر کرده. مردم سر دوراهی‌اند که جشن بگیرند یا نه. با این همه، نوروز هنوز کامل از بین نرفته.

قندهار
از شهرهایی است که شعله را زنده نگه داشته، مثل مزارشریف. این‌جا ده روز در مقبره شاه مقصود برنامه دارند که بخش اصلی‌اش آوازخوانی است. در قندهار بازار محصولات کشاورزی محلی هم برگزار می‌کنند. جز این‌ها "میله چراغان" هم دارند که گفته می‌شود اول بار بارکزایی‌ها در دوران احمد شاه ابدالی راه انداخته‌اند. اولین چهارشنبه سال مخصوص زنان است. به نظر می‌رسد سمنک و هفت‌میوه خاص جمعیت شیعه شهر است. به‌رغم این‌که روحانی‌ها نوروز را گناه می‌خوانند و محلی‌ها هم تا حدی موافقند، اما جشن برگزار می‌شود. گویی شوروحال و عادت هزاران ساله و هوایی که ناگاه بهاری می‌شود، قندهاری‌ها را از خود بی‌خود می‌کند.

کنر
می‌شود گفت این‌جا آخر خط است. آن‌طور که آقای کریاب (خبرنگار بی‌بی‌سی در کنر) می‌گویند، اساسا محلی‌ها با آیین نوروز آشنا نیستند.

ننگرهار
به نظر می‌رسد شهرنشین‌های ولایت، نوروز را جشن می‌گیرند، اما روستانشین‌ها نه.

روابط خامنه‌ای و روحانی به کدام سو می‌رود؟

تبریک تلفنی، پاسخ تریبونی
روابط خامنه‌ای و روحانی به کدام سو می‌رود؟
  • 21 مارس 2016 - 02 فروردین 1395
یک روز پس از حملات مستقیم و شدید آیت‌الله علی خامنه‌ای به حسن روحانی، آیا تبریک تلفنی سال نو می‌تواند مسیر رابطه‌ای تا این حد واگرایانه در برابر چشم همگان را تغییر دهد و بهبودی در مناسبات رهبر نظام با رئیس جمهوری اسلامی پدید آورد؟
در طول دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، مناسبات او با رؤسای جمهوری هرگز تا پایان به خوبی و خوشی پیش نرفته است؛ اما این مناسبات هرگز تا این اندازه زودهنگام هم تیره و تار نشده بود و دو طرف کمتر چنین آشکار و بی‌پرده مقابل هم موضع گرفته بودند.
نمونه‌هایی متعدد از تقابل، رویارویی و تضاد آیت‌الله خامنه‌ای با رؤسای جمهوری در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی از یک سو و حتی محمود احمدی‌نژاد از سوی دیگر می‌توان پیدا کرد. در دوران سه رئیس جمهوری قبلی، معمولاً اختلاف‌ها و تقابل‌ها در دور دوم ریاست جمهوری شدت می‌یافت، اما در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، این تقابل تقریباً از همان سال اول شروع شد و در نیمه دوران اول ریاست جمهوری او به اوج خود رسیده است.
در این مسیر کم و بیش همیشه پیموده شده اما روندی که در چند ماه گذشته شدت یافته و در اولین روز سال ۱۳۹۵ مشاهده شده، مرحله‌ای تازه از تقابل رهبر نظام با دومین مقام رسمی کشور و بالاترین مرجع انتخابی در جمهوری اسلامی را به نمایش می‌گذارد.
در ماه‌های قبل، در موارد متعددی، از اختلاف‌نظر بر سر نقش سپاه پاسداران و عملکرد شورای نگهبان گرفته تا پیشبرد مذاکرات هسته‌ای و تفسیر تاریخ صدر اسلام، آیت‌الله خامنه‌ای و حسن روحانی در تریبون‌های عمومی پاسخ یکدیگر را داده‌اند.
در این میان، حسن روحانی اگر چه با لحنی ملایم‌تر، اما ظاهراً مصمم‌تر از همتایان قبلی‌اش بر مواضع خود پای فشرده و در مقابل، آیت‌الله خامنه‌ای روز به روز بر صراحت و تندی لحن خود افزوده است.
این روند عملاً به آنجا انجامیده است که گاه تشخیص لحن آیت‌الله خامنه‌ای از لحن منتقدان و مخالفان تندرو دولت تقریباً دیگر به سادگی ممکن نیست.
آیت‌الله خامنه‌ای گاه هم در شناسایی و بیان مصادیق مورد انتقاد و هم در نحوه استفاده از واژگان، ادبیاتی بسیار شبیه به سرمقاله‌های تند حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان یا نمایندگان تندرویی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک زاده پیدا کرده است.
به عنوان مثال، او روز یکشنبه اول فروردین ۱۳۹۵ تنها ساعاتی پس از پخش پیام نوروزی حسن روحانی، در سخنرانی خود در مشهد با تمسخر ایده برجام ۲ را به کلی رد کرد.
او نه تنها فراخوان حسن روحانی برای اقدام مشترک در داخل کشور برای وحدت و آشتی و سازندگی را رد کرد، بلکه با صراحتی کم سابقه اصل چنین ایده‌ای را ساخته و پرداخته دشمنان معرفی کرد.
آیت‌الله خامنه‌ای، در ادامه مناظره علنی‌اش با حسن روحانی، بدون هیچ ملاحظه‌ای گفت: "در قضیه هسته‌ای توافق شد، اسمش را گذاشتیم "برجام"؛ برجام دیگری در قضایای منطقه و قانون اساسی کشور و برجام ۲ و ۳ و غیره باید به‌وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم؛ این منطقی است که سعی می‌کنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند."
حسن روحانی، مبتکر و مبدع اصطلاح "برجام ۲" است. او با استناد به موفقیتش در رسیدن به توافقی با قدرت‌های جهانی بر سر پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران، خواستار در پیش گرفتن رویکردی مشابه در عرصه داخلی شد و از انتخابات هفت اسفند سال گذشته به عنوان نقطه آغاز برجام ۲ یاد کرد.
بنابراین جای تردیدی نیست که از نظر آیت‌الله خامنه‌ای، نخبه‌ای که دارد برجام ۲ را به افکار عمومی جامعه منتقل می‌کند کسی نیست جز حسن روحانی.
با این اوصاف، آیت‌الله خامنه‌ای با صراحت پرده از آنچه چند ماه پیش آن را نفوذ خوانده بود بر می‌دارد و مروج ایده برجام ۲ را چنان معرفی می‌کند که به طور منطقی نتوان نتیجه‌ای جز آن گرفت که او خواسته یا ناخواسته، یا بازیچه دشمن شده و یا از سوی دشمن مأموریت یافته که چنین کاری را انجام دهد و به گفته رهبر نظام، سیرت جمهوری اسلامی را تغییر دهد و آن را محتوای خود خالی کند.
آیت‌الله خامنه‌ای که اکنون با چنین موضع‌گیری‌هایی عملاً خود را در جایگاه رهبر مخالفان و منتقدان دولت نشانده است، در برخورد با رئیس جمهوری نظامی که خود رهبری آن را بر عهده دارد تا همان جا پیش می‌رود که در برخوردش با نیروهای بیرون از قدرت.
او ابایی ندارد که ایده رئیس جمهوری اسلامی را نظر دشمن و به طور مشخص آمریکا بداند و او را کسی معرفی کند که طرح دشمن را به افکار عمومی در جامعه تزریق می‌کند.
بیان صریح چنین دیدگاهی بدون شک بدون پیامد نخواهد بود. فاصله گرفتن از موضع رهبری فراجناحی و نشستن بر مقام رهبر مخالفان، می‌تواند بر ماهیت و نوع واکنش کسانی که چنین تند و بی‌محابا مورد حمله قرار گرفته‌اند، به ویژه در آستانه آغاز رقابت‌های معطوف به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ تأثیراتی جدی بگذارد.
ضرب‌المثلی قدیمی می‌گوید "سالی که نکوست از بهارش پیداست."
حسن روحانی در پیام نوروزی خود آرزو کرده بود که سال جدید، سال وحدت و همدلی باشد، اما سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای امید چندانی برای تحقق وحدت و همدلی مطلوب آقای روحانی نمی‌پروراند.