Thursday, March 24, 2016

انتقامگیری از ملت

وقاحت رهبر یا انتقام‌گیری از ملت؟
  سه شنبه, ۳ام فروردین, ۱۳۹۵

 » سیدمجتبی واحدی
داستان حمایت‌های سیدعلی خامنه‌ای از رئیس‌جمهور دست ساز خود، نه از دیده‌ها مخفی بوده و نه قابل فراموشی است. اما اصرار او بر ادامه آن روش، بیش از گذشته وقاحت او را ثابت می‌کند. طی هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد علاوه بر ده‌ها مفسده اقتصادی و سیاسی، بسیاری از کارهای نمایشی انجام شد که از توزیع سیب زمینی تا طرح مسکن مهر را شامل می‌شد و بسیاری از آن‌ها جز آتش زدن بر ثروت ملی کشور و تخریب اقتصادی، نتیجه‌ای به دنبال نداشت. حرکات نمایشی و عموما دور از اخلاق احمدی‌نژاد در مجامع بین‌المللی، بخش دیگری از اقدامات هزینه‌ساز رئیس‌جمهور محبوب رهبر بود. اما تقریبا در همه آن هشت سال، رهبر از «اقدامات بزرگ دولت» تمجید می‌کرد و «احیای ارزش‌های انقلاب» توسط احمدی‌نژاد را می‌ستود. حتی بعد از اتمام دوره دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، حمایت‌های رهبر از او ادامه یافت. او طی سال‌های هشتاد و چهار تا نود و دو، در برابر لجن پراکنی‌های او علیه دولت‌های پیش از خود سکوت می‌کرد اما به محض اوج‌گیری انتقادات نسبت به مفاسد بی‌نظیر احمدی‌نژاد، رهبر بی‌تاب شد و رعایت انصاف در انتقاد نسبت به دولت محبوب خود را درخواست کرد.
با گذشت سه سال از استقرار دولت جدید، رهبر جمهوری اسلامی هم‌چنان اصرار دارد که تفاوت رفتار نسبت به دولت محبوب خویش با دولتی که به خاطر ساماندهی پرونده هسته‌ای و نجات رهبر از تحریم‌های بانکی و نفتی بر سر کار آمد را به نمایش بگذارد. او که هشت سال از اقدامات نمایشی و هزینه‌ساز دولت احمدی‌نژاد با جدیت حمایت می‌کرد در پیام نوروزی خود، همه رو دربایستی‌ها را به کناری گذاشت و تمام فعالیت‌های دولت روحانی را نمایشی و فاقد هرگونه «عمل» دانست. وی در بخشی از این پیام اظهار داشت:
«گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان می‌دهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاه‌های مختلف؛ این‌ها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن». او نمی‌توانست صریح‌تر از این، دولت را به انجام کارهای نمایشی و عدم موفقیت در اجرای برنامه‌های مفید، متهم کند. این‌گونه سخن گفتن، هم می‌تواند ناشی از وقاحت مثال زدنی رهبر باشد هم متاثر از «سفیه‌پنداری ملت». او تا آن حد مخاطبان خود را نادان و فراموش‌کار می‌داند که سخنان چند ماه خویش در توجیه «نرمش قهرمانانه» را نادیده گرفت و بار دیگر خطاب به قدرت‌های بزرگ گفت: «خوب تحریم بکنید». انگار نه انگار که چند ماه قبل با صراحت اعتراف کرده است که «به خاطر رفع تحریم‌ها، برخی امتیازات را دادیم و بعضی عقب نشینی‌ها را پذیرفتیم».
بر این باورم که سخنان اخیر خامنه‌ای علاوه بر وقاحت او و نادان دانستن مردم، دلیل دیگری نیز دارد. خامنه‌ای از نتایج انتخابات هفتم اسفند عصبانی است. او می‌داند که در ترکیب حکومت جمهوری اسلامی، نه مجلس شورای اسلامی نقش مهم و تاثیرگذار دارد نه مجلس خبرگان. اما عقده «اطاعت خواهی» او و مخالفت مردم با خواسته رهبر برای رای دادن به یک لیست و رای ندادن به لیستی که او نام انگلیسی بر آن نهاده بود خامنه‌ای را به شدت عصبانی نموده و او را به انتقام‌جویی از ملت واداشته است. رهبر کینه‌جوی جمهوری اسلامی در نخستین روز سال نو نشان داد که خود را برای زدن ضربه اساسی به ملت و جلوگیری از هر نوع گشایش در معیشت مردم آماده ساخته است. اکنون باید دید روحانی که نشان داده تدارکاتچی نیست و خطر جدی علیه خود را حس کرده، برای پاسخ‌گویی به زیاده‌خواهی رهبر از چه اهرم‌هایی استفاده خواهد کرد. در این میان برای من یک نگرانی عمده وجود دارد. ممکن است رهبر ضمن دادن چراغ سبز به نسل جدید اصلاح‌طلبان حکومتی و پذیرش ریاست عارف بر مجلس، در تضعیف روحانی از همکاری آنان بهره‌مند شود. این خطر را باید جدی گرفت.

وبلاگ نویسنده

No comments:

Post a Comment